90/6/20
3:3 ع
مدام از افرادی مانند مشایی می شنویم که دولت قصد داشته و دارد که نظر آن 13 میلیونی را که به وی رأی نداده را نیز جلب نماید و این را از دلنگرانی های مهم شخص رییس جمهور و دغدغه های وی معرفی می نماید. یادم هست که 4 سال پیش که رییس جمهور در برنامه ی گزارش خبری در جواب حیدری که مجری برنامه بود گفت: "ما نگران رأی مردم برای ریاست جمهوری بعدی نیستیم و اگر چه الان وقت مناسبی برای اجرای سهمیه بندی نمی دانیم ولی آن را چون قانون شده است انجام می دهیم" و این از آن حرف هایی بود که ما را به یاد کلام امام می انداخت که "اگر تمام کسانی که درود بر خمینی می گویند مرگ بر خمینی هم بگویند اهمیتی ندارد"؛ و این یکی از آن تفاوت های آشکاری است که در رفتار و گفتار آن آقای احمدی نژاد و این احمدی نژاد مشاهده می شود؛ بگذریم! بحث من این است که آیا اصولاً این امکان وجود دارد که آرای موسوی و کروبی و رضایی به 25 میلیون رأی احمدی نژاد اضافه شود؟! آیا می توان تمام دافعه احمدی نژاد را به جاذبه تبدیل کرد؟!
جواب این است که مسلما هر انسان سلیم النفسی هم دافعه دارد و هم جاذبه و نمی توان کسی مؤمن باشد و به کسی "نه" نگوید و اصولا هر انسانی باید بتواند "نه" بگوید و به همین دلیل این اکنون یکی از دغدغه های روانشناسان است، وقتی انسان به کسی نه! می گوید هم زمان ممکن است کدورتی ایجاد نماید و چه بسا جواب های مثبت ما نیز موجب بروز کدورتهایی در پیرامون ما گردد. چه بسا که ما حتی رفتاری شخصی انجام دهیم و کسی خوشش بیاید و کس دیگری بدش بیاید و این جزئی از اتفاقات روزمره ای است که در جامعه ی ما پیش می آید و اصولا اگر کسی وجود داشت که بتواند جاذبه ی مطلق باشد مطمئناً آن مقام اول برای اولیا و اوصیا و انبیا محفوظ بود و حال این که شخصی مانند حضرت امیر المومنین چنان جاذبه و دافعه ای داشت که کتابها در مورد شدت آنها نوشته شده است و یا این که تمام ائمه ی ما و بسیاری از انبیا به شهادت رسیدند و این یعنی همواره کسانی از آنها ناراحت بوده اند و آن قدر این کدورت عمیق بوده که دست به قتل و جنایت زده اند.
مقام معصوم می فرماید "کسی که هیچ دافعه ندارد منافق است" و این یعنی طوری رفتار خود را در هر شرایطی به فراخور جو محیط، عوض می کند که مورد تایید و قبول اطرافیان قرار گیرد و این یعنی نفاق و دورویی. نمونه اش را در رفتار آقای خاتمی می دیدیدم که هم نماز شب خوان ها و هم لائیک ها در طرفدارانش وجود داشتند، ایشان مثلاً در جمع روشنفکران می گفت ما باید به جامعه ی مدینه برسیم و در جو مذهبیون می گفت مدینه ی فاضله هدف ماست که با دو تعریف کاملاً متضاد و در دو مکتب مختلف معرفی گردیده اند و این یعنی همان نفاقی که بروزش را در دو سال پیش دیدیم.
اصولا نفاق بالاخره مشخص می شود همانطور که بالاخره درغگو رسوا می شود، دقیقاً به همین دلیل است که منافقان حتی اگر طرفداران زیادی دور خود جمع کنند، بالاخره روزی تنها خواهند شد چرا که حتی کفار هم از کسی که در کفر خود منافق باشد خوششان نمی آید و به همین دلیل است که حتی خاتمی هم اکنون مورد حمایت اپوزیسیون نیست!
و اما بحث دولت احمدی نژاد! کافی است که به معیارهای مردم در دوبار انتخاب وی دقت کنیم، همان معیارهایی که همین تازگی رهبر معظم انقلاب بقای بر آنها را از دولت طلب نمود؛ این معیارها چه چیزهایی بود؟ ساده زیستی، پرهیز از حاشیه، استعمارستیزی، اخلاص برای خدا، سختگیری بر مدیران و مسئولان، ولایت مداری، پایبندی به دین و احکام اسلامی، شهامت در پذیرش اشتباه، پایبند نبودن به اشخاص و احزاب سیاسی، مصرف حساب شده ی بیت المال، قانون گرایی، پرهیز از تمرکز، مبارزه با ویژه خواری و ...، بسیاری از این شعارها بین همان 13 میلیونی که به وی رأی ندادند عوامل بسیار تعیین کننده بودند مثلاً چه بسیار کسانی که به احمدی نژاد رای ندادند چون ایشان از فلسطین حمایت می کرد و به همین دلیل شعار دادند نه غزه نه لبنان، دلیل این که احمدی نژاد در تهران کمترین رأی را آورد این بود که شعار وی توسعه ی تمام ایران و پرهیز از تمرکز گرایی بود، بسیاری از کسانی که به احمدی نژاد رأی ندادند به خاطر این بود که رفاه طلب بودند و از سادگی و ساده زیستی و ساده پوشی و ساده گویی بدشان می آمد، بسیاری از کسانی که به احمدی نژاد رأی ندادند قبلاً مستقیم یا غیر مستقیم از ویژه خواری متنعم می شدند، بسیاری از کسانی که به احمدی نژاد رأی ندادند طرفدار تقویت ولایت و ولایت مداری نبودند، بسیاری از کسانی که به احمدی نژاد رأی ندادند از بی قانونی بیشتر خوششان می آمد، بسیاری از کسانی که به احمدی نژاد رأی ندادند به خاطر رعایت نکردن قواعد بازی سیاست رأی ندادند، بسیاری از کسانی که به احمدی نژاد رأی ندادند بخاطر بوسیدن دست رهبر رأی ندادند و ... همه ی اینها دلایلی نیست که به راحتی یک نفر امروز به کسی رأی بدهد و فردا ندهد، بلکه این ها معیارهایی مهم برای جذب و دفع افراد بوده و تا مردم احساس نکنند که افراد دست از این معیارهای شان برداشته اند، نظرشان نیز در مورد آنها بر نمی گردد.
...یعنی نمی شود که هم طرفداران ساده زیستی به کسی رأی بدهند و هم طرفداران رفاه طلبی، نمی شود هم عاشقان ولایت به کسی رأی بدهند و هم ضدولایت فقیه، نمی شود هم تهرانی متعصب از کسی خوشش بیاید و هم روستایی متعصب، نمی شود هم طرفداران رعایت حجاب در جامعه از کسی خوششان بیاید و هم بی حجابانی که مغرضند، نمی شود هم عاشقان آمریکا از کسی خوش شان بیاید و هم کسانی که مرگ بر آمریکا می گویند و خیلی از این محالهای دیگر! نتیجه این که اگر کسی 25 میلیون رأی برای برخی خصلت ها بدست آورد و 13 میلیون رأی را برای همان خصلت ها از دست داد، هرگز نمی تواند هم رأی آن 25 میلیون را داشته باشد و هم رأی آن 13 میلیون را مگر با نفاق و دروغ!!! راستی به نظر شما 25+13=؟
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
90/4/21
1:54 ع
احساس می کنم مدتیست رییس محترم جمهور سخنانی بر زبان می راند که حتی غیر مطلعین را به شک وامی دارد که هدف از بیان این سخنان چه می تواند باشد؟ نمونه اش این که آقای احمدی نژاد درست زمانی که رهبر معظم انقلاب از زیر سوال بردن آمارهای رسمی کشور گلایه می کند، ادعا می کند که آمارهای موجود غلط بوده و برعکس آمارها، وضعیت کشور خیلی بهتر از آمار و ارقام موجود است! در حالی که از قدیم گفته اند حرمت امامزاده را متولی اش باید حفظ کند. اگر قرار باشد دولت آمارهای خودش را قبول نداشته باشد چگونه می تواند به کسانی که انتقادهای جدی به آمار دولت وارد می کنند، انتقاد کند؟! اصولا اگر آمارهای ما غلط است ایراد به چه کسی بر می گردد؟! آیا این که بگوییم آمار ما غلط است و وضع ما بهتر از آمارها است یک نکته ی قابل افتخار است؟! آیا اصلا سیستمی که آمار درستی نداشته باشد می تواند برنامه ریزی صحیح و در ادامه اجرای خوبی داشته باشد؟ اصلا کسی می تواند ادعا کند که بدون آمار و اطلاعات دقیق کاری به درستی انجام داده است؟
بحث این نیست که آمارهای رسمی کشور چقدر دقیق و صحیح است، بحث این است که وقتی رهبر معظم انقلاب از همه می خواهد آمارهای رسمی کشور را محترم بدانند، چرا رییس جمهور چنین اظهاراتی بیان می کند و شخصا اعتبار آمارها را زیر سوال می برند؟! سوال این که اگر رهبر معظم انقلاب چنین انتقادی را بیان نمی کردند، بازهم آقای احمدی نژاد آمار را زیر سوال می برد!؟ نمونه های دیگرش را نیز در مورد توصیه ی رهبر به آرامش و پرهیز از تنش های بی مورد سیاسی مشاهده می کنیم که متأسفانه برای من نشانه ی نامطلوبی به شمار می رود و آن نشانه این است که انگار کسانی که از برد در انتخابات بعدی ناامید شده اند و فرصتی را برای پس از احمدی نژاد در مبارزه با ولایت و نظام ولایی نمی بینند، قصد دارند، فاز بعدی پروژه را هم اینک به اجرا گذارند. یادتان هست که رییس جمهور محترم چندی پیش دولت بعدی را انقلابی تر از دولت فعلی بیان کرده بود ولی با توجه به شرایط موجود که با بصیرت مردم و اصولگرایان واقعی نه سنتی!!! جریان انحرافی و انحرافاتشان شناسایی شده است، دولت فرضی بعدی قصد دارد انقلابی بودنش را در همین دولت نشان دهد. انگار کسی که اولین بار دست ولی را بوسید و دومین بار شانه اش را، و بار دیگر به نشانه ی نارضایتی خانه نشین شد، به سمتی خاص هل داده می شود.
ای کاش تمام این نوشته صرفا توهمات یک ذهن بیمار باشد اما با کاش گفتن مشکلی حل نمی شود باید دعا کرد و بیدار بود!
90/2/17
11:24 ص
نکند احمدی نژاد از دست برود! نکند احمدی نژاد با همان جریان انحرافی خودش به قعر چاهی بیافتد که خودش کنده است! نکند احمدی نژاد را آن قدر کانالیزه کرده باشند که به همان مقام پدر و فرزندی با ولایت پایبند نباشد! حال رابطه ی امام و مأمومی پیشکش! نکند احمدی نژاد عزیز، نه یک مار، که چند مار خوش خط و خال در آستین پرورانده باشد و از نیش همان ها مسموم و مغموم بماند! پس برای احمدی نژادمان دعا کنیم که از این سم زهرآگین نجات یابد و به دامان ولایت و حزب الله برگردد.
برای خودمان هم دعا کنید! نکند که خدا احمدی نژاد را از دست ما بگیرد! مگر این کشور چند نفر مثل احمد نژاد داشته است! از خدا بخواهید احمدی نژادمان را همچنان بسان قهرمانی نفوذ ناپذیر در برابر باطل و تسلیم در برابر حق بیابیم! از خدا بخواهیم احمدی نژادمان را برایمان سالم و مومن حفظ نماید! از خدا بخواهیم احمدی نژادمان را بمانند گذشته سرباز جان برکف ولایت بدارد! از خدا بخواهید به ما بصیرت و صبری دهد که بتوانیم فرصت هدایت به احمدی نژاد بدهیم! از خدا بخواهیم که ما در هدایت همدیگر نقش داشته باشیم نه در گمراهی ها! از خدا بخواهیم که حساب کار ما را با کسانی که به این مسائل دامن زدند و تحریک کردند و تشدید کردند جدانماید! از خدا بخواهیم دشمن شاد نشویم! از خدا بخواهیم صبر بر چنین مصائبی ولی ما را شکسته تر نکند! از خدا بخواهیم که ولایت را موجب هدایت همه ی ما بنماید!
آری همه باهم از خدا بخواهیم که خودمان و عزیزانمان را عاقبت به خیر نماید! از خدا بخواهیم تأییداتش را از این انقلاب و بزرگانش نگیرد! از خدا بخواهیم نور امام زمان مان را از پشت ابرهای غیبت بر ما دریغ نکند!
90/2/11
2:27 ع
امیدوارم پس از این سکوت و عزلت نشینی احمدی نژاد، شاهد باشیم که این فرد خدوم، که در طی این سالها بیش از این که فرصت بازبینی و تحلیل امور اطرافیانش را داشته باشد، کار و کار و کار کرده است، آن گروهی را که به شاخه ی انحرافی معروف شده اند را شناسایی کرده و به فضل خدا به حاشیه براند. شاید کمی بعید برسد ولی برای من این یک پیش بینی رویایی و البته خوشبنانه است که امیدوارم در اولین حضور ایشان در جلسات رسمی عینیت یابد و به قول خودشان موجب دلگرمی امت حزب الله و ولایت مدار و ناامیدی دشمنان اسلام و ایران گردد.
90/1/20
11:28 ص
بی شک! این که آقای بقایی در حکم ریاست محترم جمهور به عنوان معاونت اجرایی رییس جمهور منصوب می شود و در واقع به نوعی بجای مشایی سرپرست پیشین نهاد ریاست جمهوری قرار می گیرد، خبری خوشحال کننده برای ما، همه ی اصولگرایان و دوستداران احمدی نژاد عزیز است، به خصوص این که همین چند روز پیش آقای احمدی نژاد، مانور روی مباحث ایرانی و عربی را به مانند مباحث شیعه و سنی در راستای برنامه های دشمنان شمرده شده است.
البته شاید این جابجایی دلایل دیگری نیز داشته باشد که ما به خاطر حسن ظن به رییس جمهورمان، با فال نیک گرفتن مسئله و بدون سوء ظن به خادم ملت، به خودمان اجازه می دهیم حتی موقتی هم که شده کمی ابراز خوشحالی نماییم. راستی اگر چه مسائل و حواشی مربوط به آقای بقایی اصلاً با مشایی قابل مقایسه نیست، ولی از نزدیکان وی و تحت حمایت وی می باشد که تا کنون به تئوری پردازی های کج و معوج نپرداخته و خداکند که در ادامه بازهم نپردازد و صرفاً به فکر کار و خدمت و افزایش انسجام و نظم و هماهنگی در فعالیت های نهاد ریاست جمهور باشد و خدای نکرده به مانند آقای مشایی، این پست را محملی برای مطرح کردن خود و یا مشایی به عنوان رییس جمور بعدی نداند.
البته همانطور که نمی توان گفت که صد حیف که آن رفت، بلکه نمی توان گفت که صد شکر که این آمد ولی خوب بنده به همه ی دوستان این جابجایی را فعلاً تبریک می گویم، حداقلش این است که کمتر چهره و اظهارات مشایی را به بهانه ی رییس نهاد ریاست جمهور تحمل خواهیم نمود!
89/12/24
12:14 ص
رییس جمهور عزیز! خدا شاهد است که طی این 6 سال که از ریاست جمهوریت می گذرد، چقدر برای بی خوابی ها و مظلومیت هایت، ناراحت شده ام، چقدر در مقابل انتقادها و هجمه های غیر منصفانه، با صبر و منطق سایرین را به رعایت انصاف دعوت کرده ام، بیان اینها نه از باب منت است که هدف اثبات نمک نشناس نبودن است. دکتر جان! من هرگز به مناظره ات ایراد نگرفته ام، هرگز به عامیانه صحبت کردنت انتقاد نکرده ام، هرگز از خاکی بودنت خجالت نکشیده ام، همیشه از احیای نام امام عصر در چهارگوشه ی دنیا احساس غرور و افتخار کرده ام، همیشه از زنده کردن نام عدالت در بین مظلومان و ظالمان به خود بالیده ام، اما...
اما آنچه که موجب دلگیریم شده است، این است که کسی حایل بین شما و ما شده است، کسی مانع بین شما و علما شده است، همان کسی که رییس دفتر شما شده است و دوستانش که انگار در دولت با تقسیم سلولی در حال زیاد شدن هستند، کسی که نه تولایش و نه تبرایش مشهود نیست، کسی که تولایش در ولایت پذیری مشکوک و تبرایش در برائت از مشرکان و منافقان مورد سؤال است، کسی که به احترام هیچکس دست از صحبت های غیر تخصصی اش برنمی دارد، کسی که فکر می کند در دین، در جامعه، در هنر، در فلسفه و در منطق کسی جلودارش نیست، کسی که اهل مناظره نیست و اهل مناقشه است، کسی که باعث شده است تا به رضایت علما کمتر اهمیت بدهی، کسی که باعث شد تا لفظ ایران در برابر کلمه ی اسلام قرار گیرد، کسی که با مردم غاصب اسرائیل ، شاه اردن و فتنه گران اگر دوست نباشد، حداقل دشمن نیست! کسی که اصرار دارد با هر کسی با هر فکر و عملی و هر ظاهر و باطنی دوست باشد! کسی که اصرار دارد کسی از او بدش نیاید! کسی که شما را کانالیزه می کند! کسی که مخالفانش را بر نمی تابد! کسی که اصرار دارد ایدوئولوژیست است! کسی که اصرار دارد مکتب ساز است! کسی که اصرار دارد برداشتش از اسلام را به همه قالب کند! کسی که اصراردارد حرف نو بزند، حتی اگر نوروز را با ماه رمضان یکی کند! کسی که به نظر می رسد تا ظهور انسان کامل، از هیچ عالمی پیروی نمی کند! کسی که به نظر می رسد، انسان کامل را بهانه ای برای خودرأیی، خود محوری و لجاجت خود قرار داده است! کسی که به نظر می رسد ولایت امام عصر را سدی در برابر ولایت فقیه می داند!
خلاصه آقای رییس جمهور عزیز! هر چه که به این دشمنِ دوست نما نزدیک می شوی، از علما و مردم و مسلمین جهان دور می شوی، آنقدر اسلام را ایرانی کرده که در دنیا بجای اسلام، مجبور به دعوت به عدالت شده اید! احمدی نژاد عزیز! باور کنید در عصر غیبت کبری، نوابی برای هدایت مستقیم شما وجود ندارد! این خود امام زمان است که به پیروان ولایت فقیه، با دست غیبی اش کمک می کند، نه مدعیان رابطه با امام عصر!
احمدی نژاد عزیز، کانالیزه نشو! نگذار خندقی بین شما و مردم و علما ایجاد شود! شمایی که هرگز هیچ مصلحتی و عدالتی را برای کسب مقام دنیا معطل نکردی، طعمه ی کسی نشو که هدف اولش پیروزی در انتخابات بعدی و جلب همه ی آراست! نگذار که برای خرید رأی هر کس و ناکسی، رأی مستضعفین و مؤمنان هدر رود! نگذار نیت الهی شما را خراب کنند! آیا کسی به شما نگفته است که مؤمنان و علما از شما دلگیرند! و یا شاید نوشته اند ولی از سد دفتر شما رد نشده است! احمدی نژاد عزیز! باور کنید تا ظهور انسان کامل، هدایت در تبعیت از همین ولایت فقیه است که مطمئناً تحت حمایت و هدایت انسان کامل است! احمدی نژاد عزیز! نکند کسی از اطرافیان شما خود را به جای نائب امام عصر یا پیغام رسان نائب ایشان، جا زده باشد! می دانی همان هایی را می گویم که مدعی شدند در پیرامون شما هاله ی نور بود! آقای احمدی نژاد من یقین دارم که امام زمان (عج)، کسی را که در سرزمین استکبار از حضرتش می گوید، مورد عنایت و حمایت قرار می دهد، اما این مسئله نیازی به طرح هاله ی نور ندارد! دارد؟! نکند بازهم متوهمان و مدعیان تبعیت مستقیم از امام زمان، با این هاله های متوهمانه، از ارادت واقعی شما به حضرت ولی عصر سوءاستفاده می کنند! شما را به خدا اگر از آقای جوادی آملی و شاگردانش در حفظ راز هاله ی نور امانت داری ندیدی، از طرح مسائل دینی با سایر علما منصرف نشو! قربانت بروم! گلایه نمی کنم چرا وقتی که گفتند این آقای مشایی موجب سرخوردگی دوستداران شما می شود، باور نکردید! اما به شدت گلایه می کنم از این که این واقعیت را می بینید و باور نمی کنید! آقای احمدی نژاد عزیز! از این که در یک ارکستر موسیقی می نشینید کسی به شما انتقاد نکرده و نمی کند، اما از اینکه آقای مشایی و دوستانش بخواهند به زور علما را هم موسیقی دان کنند، انتقاد دارم و این لجاجت را چیزی جز سوءقصدی شوم به رابطه شما و علما نمی دانم. آقای احمدی نژاد عزیز! به دو جبهه ای که دست در دست هم، رابطه ی شما را با علما تخریب می کنند، (جبهه یی که خود را اصول گرای واقعی می داند و در قم خانه کرده و جبهه ی مشایی) توجه داشته باش که خدای نکرده قیچی نشوی! آقای احمدی نژاد شکست فتنه گران و پیروزی شما، مدیون دعای همین علما و مؤمنین است نه مدیون مدعیان متوهم! نکند خود را به این جبهه وام دار بدانی!
آقای احمدی نژادِ عزیز! برگرد و غصه را در چشم حامیانت ببین! شما را به خدا بیش از این پشتوانه ی 40 میلیونی ات را به رضایتِ به قول خودت آن خس و خاشاکِ وطن فروش، نفروش! در این کشور هم ایرانیت سر جای خود است و هم اسلامیت، نیازی نیست کسی به نام مکتب سازی در توازن این دو دستکاری کند! آقای احمدی نژاد برگرد و چهره ی دوستان واقعیت را ببین! آیا هنوز آن لبخند رضایتِ زمانی که دست رهبر را می بوسیدی در سیمایشان می بینی!؟
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/12/20
1:38 ص
یک از عواملی که در شروع فتنه به عنوان مقدمه موثر و لازم بود، نظرسنجی هایی بود که به صورت غیر مستند و قابل تغییر انجام می شد. راه انداختن چنین نظرسنجی هایی هنوز هم به راحتی از طریق سایت هایی مانند وب گذر قابل اجراست. نشانه و خصوصیت این نظرسنجی ها این است که هر کسی می تواند هر چند بار که دوست دارد رأی یا نظر دهد. حال اگر این نظرسنجی در سایتی با بازدید کنندگان خاص صورت بگیرد، احتمال خطا در آن نظرسنجی چندین برابر می شود.
یادم هست که قبل از انتخابات ریاست جمهوری اخیر، دو نظرسنجی مهم در سایت های داخلی صورت می گرفت که یکی مربوط به سایت وبگذر و دیگری مربوط به سایت تبیان بود. تفاوت اساسی در روش نظرسنجی های دوسایت وجود داشت و آن عبارت بود از اینکه در نظرسنجی وبگذر شما می توانستید بی نهایت بار به یک نامزد به عنوان گزینه ی نظرسنجی رأی بدهید اما در سایت تبیان هر کسی می توانست پس از ثبت نام یک شماره ی تلفن همراه در سایت و سپس با ارسال یک پیامک از همان شماره ی تلفن همراه به پیام گیر سایت، رأی خود را به نامزد مورد علاقه ی خود بدهد و با همان شماره ی تلفن همراه می توانست نظر خود را عوض نماید. جالب است که نتیجه ی این دو نظرسنجی دقیقا برعکس هم بود یعنی در نظرسنجی وبگذر، رأی آقای موسوی دوبرابر رأی آقای احمدی نژاد بود و در سایت تبیان برعکس. یکی از دلایلی که در شروع توهم پیروزی در انتخابات مؤثر بود همین نظرسنجی های غیر مستند بود که به ادعای بازداشتی های فتنه گران به صورت سفارشی نیز انجام می شد. یادم هست که استناد من به نظرسنجی دقیق سایت تبیان قبل از انتخابات، باعث شد که برخی متوهمین مرا متهم کنند که از همان اول از مهندسی آرا و به قولی تقلب اطلاع داشته ام.
جالب اینجاست که هم اکنون یک سری نظرسنجی های زنجیره ای در سایت خبرآنلاین که منتسب به آقای علی لاریجانی است در حال اجراست که در آن شخصیت های سال در حوزه های مختلف انتخاب می شوند. برخی از این نظرات به حدی خنده دارند که نیازی به حجت و دلیل ندارد مثلا آقای محسن هاشمی با کسب بیش از 60% آرا تا همین اکنون به عنوان مردسال جامعه پیشتاز است.
اما مردسال سیاست کیست؟ بر اساس ادعای خود خبرآنلاین، در مطلبی با عنوان "رقابت شدید اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد در نظرسنجی خبرآنلاین" تا 5 ساعت اول، رأی آقای احمدی نژاد 46% و رأی آقای هاشمی 38% بوده ولی پس از گذشت حدود یک روز از شروع نظرسنجی، رأی آقای هاشمی به 59% و رأی آقای احمدی نژاد به 17% تغییر یافته است؛ برای اثبات ادعای انحراف در نظرسنجی های این سایت، کافیست تا شما یک سری به سایت بزنید و با یک اینترنت پرسرعت تند و تند نظر به نفع یکی بدهید تا ببینید که چگونه تعیین کننده ی مرد سال در هر زمینه ای خواهید بود.
مسئله ی دیگر این که، سایت خبرآنلاین که در مقاطع مختلف از تولد جریان فتنه تا افول آن، از آن حمایت کرده و به دروغ آنلاین نیز مشهور شده بود و پس از آن نیز با درج مطالب علی مطهری و احمد توکلی، نقش یک تطهیر کننده را برای فتنه گران و پدر مادی و معنویشان یعنی آقای هاشمی ایفا می کرد، مطمئنا بیشترین بازدید کنندگانش از جنس منتقد مطالب سایت نبوده و نیستند و این یعنی انجام یک نظرسنجی غیر علمی در یک نمونه ی آماری غیر قابل قبول از یک جامعه ی آماری بزرگ؛ مطمئناً انتخاب آقای اوباما به عنوان چهره ی سال بین المللی تا اکنون، اگر نشانی از تقلبی بودن نتایج نداشته باشد، لااقل نشان از همین غیرقابل قبول بودن نمونه ی آماری دارد و الا اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران هرگز مستکبران را به عنوان چهره ی سال انتخاب نمی کنند.
نتیجه اینکه، فقدان مراجع رسمی، علمی، پاسخگو و فعال در امر نظرسنجی در کشور، موجب سوءاستفاده ی افراد و دسته های سیاسی شده و هم اکنون نیز این ابزار، در خدمت احیای شخصیت و مظلوم نمایی برای فتنه و فتنه گران قرار گرفته است.
89/12/15
4:51 ع
تنها چند روز پس از پذیرفته شدن استعفای هاشمی (مدیر عامل مترو)، امروز شاهد بودیم که آقایان احمدی نژاد و قالیباف که مدتها باهم ندیده بودیمشان، در روز درخت کاری با هم درخت دوستی نشاندند تا کام دل ببار آرد و پس از آن دست یکدیگر را فشردند و قول مساعدت به یکدیگر دادند.
هر چند که این مسئله دل من و حتما بیشتر مردم را شاد کرد، ولی پس از شادی فراوان، گذشتن از حواشی آن به سادگی برایم میسر نبود؛ چرا که سوالاتی در ذهنم پیش آمد که از حد طرح آن ها نمی توانم فراتر بروم:
1- آیا مشکل بین احمدی نژاد و قالیباف با استعفای هاشمی به راحتی قابل حل بود، و اگر بود از کی؟
2- آیا هاشمی در میان رابطه ی احمدی نژاد و قالیباف فعالیت های فتنه انگیز داشته است؟
3- آیا هاشمی از موثر بودن در اختلاف افکنی نا امید شده است؟
4- آیا استعفای هاشمی برای این بود که اعضای مجلس خبرگان دقیقاً قبل از انتخابات هیأت رییسه این مجلس، احساس کنند که کلاً خاندان هاشمی به قدرت دلبستگی ندارند؟
5- آیا قالیباف به درستی تشخیص داده است که پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بعدی بدون حمایت احمدی نژاد میسر نیست؟
6- آیا فشار به هاشمی و پذیرش استعفای وی از سوی قالیباف، وجه المصالحه آشتی با احمدی نژاد بود؟
7- آیا بحث متروی تهران که بزرگترین اختلاف بین دولت و شهرداری بود و سرو صدایش به مجلس و شورای نگهبان و تشخیص مصلحت هم رسید، به همین راحتی با رفتن هاشمی قابل رفع بود و این همه انرژی کشور را مصروف کرد؟
8- آیا احمدی نژاد هم به ائتلاف با قالیباف برای انتخابات علاقه مند است یا بحث فقط بحث خدمت است؟
9- آیا این هاشمی هم هوس ساندویچ خوردن در میان اغتشاش گران را به همراه خواهرش خواهد داشت؟
10- آیا باید منتظر جهش در بحث مترو و احتمالا منوریل در شهرداری تهران و کلاً اتفاقات خوب در تهران بود؟
11- تقویت رابطه ی قالیباف و احمدی نژاد، سایر مدعیان انتخابات ریاست جمهوری بعدی را به چه حرکتی وادار خواهد کرد؟
12- سقوط یک هاشمی دیگر منجر به دق کامل علی مطهری و طرفداران خاندان هاشمی خواهد شد؟
13- آیا همین 6 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد باعث برچیده شدن پایه های بزرگترین فتنه خزنده انقلاب (خاندان هاشمی) خواهد شد؟
14- آیا طرح ساخت بزرگترین پارک برای پایین شهر تهران رویرکرد جدید قالیباف برای بدست آوردن آرای طبقه ی ضعیف طرفدار احمدی نژاد است تا رییس جمهور بعدی هم از شهرداری تهران بیرون بیاید؟
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/12/13
9:21 ع
جهان نیوز مطلبی را منتشر کرده با این عنوان که "واکنش و پاسخ تلویحی احمدی نژاد به نامه احمد توکلی" و در آن به صورت گزینشی پاسخ احمدی نژاد را طوری منتشر کرده تا اولا، انسان به توکلی و نامه اش حق بدهد و ثانیا این که احمدی نژاد تابع مشایی و سخنان او در مورد مکتب ایرانی جلوه کند که البته با توجه به نظراتی که زیر مطلب منتشر و البته گزینش شده اند (چون بارها نظرات بدون هرگونه توهین مرا منتشر نکرده است)، تا حدودی هم موفق بوده است. در هر صورت در جواب به خیانت در امانت این سایت، مطلب را عینا از سایت ایرنا تقدیم می کنم:
دکتر احمدی نژاد در جمع نخبگان لرستان:
امروز ملت های جهان متوجه ایران هستند
دکتر احمدینژاد خاطر نشان کرد: امروز ملت های جهان متوجه ایران هستند چرا مارکسیسم و اومانیسم در عمل نتوانستند مشکلات بشریت را حل کنند و دنیا به دنبال راه جدیدی است.
رییسجمهور پیشرفت ایران را پشتوانه فرهنگ و اندیشه متعالی ملت ایران در مناسبات جهانی دانست و گفت: هر گامی در مسیر سازندگی ایران، انتشار پیام نجات بخش الهی و توحید در جهان است و این موضوع علت اصلی عصبانیت دشمنان از ملت ایران است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت ،دکتر محمود احمدی نژاد پیش از ظهر امروز پنجشنبه در دیدار منتخبان و فرهیختگان استان لرستان گفت: امروز ایران یک جغرافیا ، قوم و طایفه خاصی نیست بلکه یک پرچم و نماد زندگی متعالی همراه با عدالت و توحید در جهان است. امروز در هر جای دنیا که نامی از ایران برده می شود فرهنگ و امید به آینده روشن در اذهان بشریت تداعی می شود چرا که ملت ایران با فرهنگ شناخته شده است.
رییس جمهور گفت: فرهنگ متعالی نیاز اصلی بشریت در طول تاریخ بوده است و باید اقتصاد، سیاست و علم هم در خدمت تعالی فرهنگ قرار گیرد.دکتر احمدینژاد با اشاره به شرایط جهانی اظهار داشت: اندیشه مارکسیست به پایان رسیده و اندیشه اومانیستی نیز رو به افول است.این دو اندیشه از یک جنس و به دنبال لگدمال کردن حقیقت انسانی بوده اند و در این میان اندیشه مارکسیستی بسیار صریح عمل کرده اما اومانیست ها رفتار پیچیده ای دارند. اندیشه مارکسیستی و اومانیستی همه حقیقت انسان و اتصال انسان به آسمان را زیر سوال بردند.ریس جمهور خاطر نشان کرد: ناجوانمردانه ترین و خشن ترین جنگ های تاریخ توسط اومانیست ها انجام شده. آنها سنگین ترین تبعیض های تاریخ را اعمال کرده و عملا انسانها را با واژه های زیبا و تعابیر فریبنده همچون توسعه یافته، در حال توسعه و عقب افتاده به درجه یک و دو طبقه بندی کرده اند.رییس جمهور با بیان اینکه غربی ها پشتوانه و سند حقانیت خود را پیشرفت های علمی و اقتصادی خود قرار دادند، گفت: ملت ایران باید در عمل نشان دهد که اندیشه ایرانی و اسلامی قادر است صنعت، کشاورزی، اقتصاد و عرصه های مختلف علمی را در طراز یک انسان متعالی بسازد و به بشریت عرضه کند.دکتر احمدینژاد ساخته شدن ایران را به معنای برافراشته شدن پرچم توحید و عدالت در جهان دانست و گفت: غربی ها صدها سال تبلیغ کردند که محال است ملتی با توحید و عدالت و اتصال به آسمان بتواند پیشرفت کند و امروز وقتی ملت ایران که منادی توحید و عدالت در جهان است حرکت و پیشرفت می کند تمام تحلیل های فکری غربی ها به هم می ریزد و از این رو نگران و عصبانی هستند.دکتر احمدینژاد خاطر نشان کرد: امروز ملت های جهان متوجه ایران هستند چرا مارکسیسم و اومانیسم در عمل نتوانستند مشکلات بشریت را حل کنند و دنیا به دنبال راه جدیدی است.
وی افزود: ملت ها متوجه شده اند که در ایران ظرفیتی وجود دارد که می تواند دنیا را تحت تاثیر قرار دهد از این رو پیشرفت ملت ایران را درهم شکستن تحلیل های استعماری علیه فرهنگ الهی و اثبات کننده نظریه الهی برای اداره جهان می دانند.رییس جمهور علت مخالفت غربی ها با هسته ای شدن ایران را برای این دانست که دستیابی ایران به این دانش، معادلات استعماری تحمیل شده به بشریت را تغییر می دهد و گفت: به همین خاطر است که بسیاری از اخبار پیشرفت های علمی کشورمان را شبکه های آمریکایی و صهیونیستی سانسور می کنند.دکتر احمدی نژاد با اشاره به اینکه ساختن ایران مستلزم چند عامل است و گفت: توکل برخدا ، همدلی و همراهی ، کار و تلاش از جمله عوامل پیشرفت و آبادانی ایران است که باید آنها را در کنار هم و در مسیر پیشرفت کشور مورد توجه قرار داد.
رییسجمهور داشتن الگو و هدف را از مهمترین عوامل پیشرفت کشور دانست و اظهار داشت: برای ساختن ایران باید یک الگو و جهت روشن و مناسب وجود داشته باشد. استعمار فرانو برای اداره جهان، طبقه بندی توسعه یافته ، در حال توسعه و عقب مانده را ایجاد کرده است وعملا با این اقدام خودشان را قله پیشرفت قرار دادند و سایر کشورها برای حرکت در مسیر پیشرفت مجبور هستند خودشان را به سطح کشورهای توسعه یافته برسانند در حالیکه امروز آنان در همه عرصه های اجتماعی و فرهنگی به ورطه انحطاط سقوط کردهاند.رییس جمهور با اشاره به اینکه ملت ایران به دنبال جامعه مهدوی است که در آن عدالت حاکم بوده و سرشار از عشق و محبت باشد، خاطر نشان کرد: قله، ساختن ایران، رسیدن به جامعه مهدوی و حاکمیت انسان کامل و عادل بر جهان است.دکتر احمدی نژاد با بیان اینکه از مشخصه های جامعه مهدوی توحید و یگانه پرستی است، اظهار داشت : در جامعه ای که عشق و محبت و دوستی و فداکاری نسبت به همنوعان باشد آن جامعه رو به کمال خواهد بود.رییس جمهور در ادامه اظهار داشت: باید ایران را با روش های ابتکاری و خلاق ایرانی بسازیم.دکتر احمدی نژاد اظهار داشت: لرستان الگوی سازندگی اسلامی ایرانی و از کانون های اصلی تمدن آفرین ملت ایران است و می تواند در ارائه الگوی ایرانی اسلامی پیشتاز باشد.در ابتدای این مراسم نمایندگانی از جامعه پزشکی، دانشجویی، حوزوی، صنعتی، کشاورزی و جوانان دیدگاه ها و پیشنهادات خود را با رییس جمهور در میان گذاشتند.
89/11/25
1:30 ص
سخنان احمدی نژاد در 22 بهمن، بیانگر نکاتی بود که بخشی از آن ها در جهت انتقاد به مشایی و یا لااقل در جهت اصلاح سخنان وی بوده که اگر چه نامحسوس بود، ولی قابل توجه و خوشحالی است. این سخنان شاید اطمینان خاطری باشد برای کسانی که احمدی نژاد را دوست چشم و گوش بسته ی مشایی می پندارند و به همین منظور گوشه هایی از سخنرانی رییس جمهور محترم را که از سایت نهال نیوز برداشت شده است را برای هر قست تقدیم می دارم.
- آقای احمدی نژاد در ابتدای سخنرانی به غیر جغرافیایی بودن انقلاب اشاره نموده و ماهیت انقلاب را یک نهضت جهانی عدالت جویانه دانست و البته در عین حال ملت ایران را پیش قراول آزادی ملتها و دارای ظرفیت الگو شدن معرفی نمود:
علت پیروزی انقلاب اسلامی گرایشهای ناسیونالیستی، حزبی و گروهی نبوده است.
انقلاب اسلامی، راه احیا و بازیابی کرامت و حقیقت انسانی را پیش روی ملت بزگ ایران و جامعه بشری قرار داد.
رییس جمهور، ویژگی نخست انقلاب را احیای کرامت انسان، حقیقت انسان و ماموریت انسان و ظرفیت های عظیم الهی خواند.
امروز بر همه آشکار شده که انقلاب اسلامی حرکتی بر پایه قومیت گرایی ایرانی، منافع حزبی و گروهی، قومی و طایفه ای نیست و حتی یک حرکت بر مبنای منافع ملی صرف
به تعبیری که امروز در دنیا رایج است، نمی باشد.
رمز این ماندگاری و پایداری را باید در ویژگی ها و آرمان های این انقلاب جستجو کرد.
اولین مشخصه انقلاب اسلامی ایران، توجه به انسان و احیای کرامت انسانی است.
رییس جمهور با یادآوری اینکه در طول تاریخ، دنیا پرستان، مکاتب مادی، جریان های فکری و سیاسی، یکی پس از دیگری آمده اند و هر کدام در پی تامین منافع گروهی و طایفه ای خود، حقیقت انسان را پایمال کرده اند، گفت: اندیشه مارکسیستی به تاریخ پیوست و اندیشه سرمایه داری نیز امروز همان کاری را می کند که مارکسیست ها برای تحقیر انسان و پایمال کردن آن انجام دادند که اندیشه سرمایه داری نیز به لطف خدا در حال افول است.
همه مستکبران عالم که از پیشرفت ملت ایران به عنوان پیشقراول و خط شکن آزادی ملت ها میهراسیدند، تلاش کردند تا ملت ایران به قله هستهای دسترسی پیدا نکند.
احمدی نژاد خاطرنشان کرد: باید در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، زمامداری صالح، قضاوت، ساختار اداری، تولید، قانونگذاری، تربیت، سیاست و دیگر عرصه ها برای سایر کشورها الگو شویم.
این انقلاب متعلق به همه انسان ها، ملت ها و به هر نهضت پاکی است که در هر نقطه عالم حضور دارد.
با انقلاب اسلامی، خودباوری در ملت ایران زنده شد و ملت ایران، قدرت و توانمندی خود را یک بار دیگر باور کرد.
حقیقت امر این است که حرکت آخر آغاز شده است و ما امروز در متن یک انقلاب عظیم جهانی به مدیریت امام عصر(عج) قرارداریم.
احمدی نژاد در ادامه با یادآوری سخنان بنیانگذار انقلاب اسلامی که بارها فرمودند "دست الهی در کار است و هدایت می کند" و بیانات رهبری عزیز انقلاب در این زمینه گفت: همه توجه کنند که بیداری و حرکت، منحصر به ایران یا خاورمیانه یا شمال آفریقا یا مصر و تونس نیست، بلکه در همه جای جهان، در آمریکای لاتین، در آفریقا در اروپا و آسیا و نقطه نقطه زمین، این حرکت آغاز شده و گرایش به توحید و عدالت و گرایش به عدالت گستر حقیقی روز افزون است.
- آقای احمدی نژاد با احترام کامل به تمام انبیای الهی جنس کار همه ی انبیا را یکی دانسته و اجرای عدالت را آرمان همهی انبیا معرفی کرده و نیل به این هدف را در گروی ظهور منجی عالم بشریت می داند:
وی با بیان این که عدالت مهم ترین دستور کار انبیای الهی است، گفت: لازمه شکوفایی انسان، عدالت در سایه توحید است.
رییس جمهوری، عدالت را مقدمه شکوفایی انسان دانست و خاطر نشان کرد که تا عدالت بر زمین حاکم نشود، استعدادهای الهی انسان فرصت بروز و ظهور پیدا نمی کنند و عدالت زمینه ساز شکوفایی استعدادهای الهی انسان است.
رییس جمهوری افزود: برپایی یک حکومت جهانی که سرشار از توحید، عدالت، عشق و محبت باشد، آرمان همه انبیای الهی بوده است.
حمدی نژاد با یادآوری این که همه اولیا و صالحان آمده اند تا کاروان بشریت را به سمت نقطه نورانی هدایت کنند، افزود: این وعده همه انبیا است که اگر محقق نشود، اساس خلقت انسان و بعثت پیامبران الهی ابتر است.
رییس جمهوری خطاب به ملت ایران و همه ملت های مظلوم و عدالت خواه دنیا گفت: انقلاب آمد و در نقطه مقابل اندیشه مادی منقطع از آسمان قرار گرفت و فریاد توحید، عدالت جهانی را سر داد.
رییس جمهوری با تاکید بر این که این انقلاب ثمره تلاش، فداکاری و مجاهدت همه انبیا و صالحان و مجاهدان و در پی تحقق اهداف و آرمان همه آنان است.
رییس جمهوری تاکید کرد که انقلاب اسلامی ما در متن حرکت عمومی جهان به سمت نقطه موعود، بازگشت انسان به فطرت الهی و آرمان الهی انبیا یعنی حضرت محمد(ص) گام برداشته است.
رییس جمهور تاکید کرد: اخلاص در عمل، توجه و ایمان به توحید، پافشاری بر اصلاح، عدالت و وحدت و تمسک به حبل الله و خط نورانی ولایت و امامت رمز سربلندی ملت ایران است.
همه پیامبران الهی آمده اند تا حقیقت انسان را به انسان معرفی کنند و او را در مسیر کمال الهی هدایت کنند، آنها آمده اند بگویند انسان باید خلیفه خدا، تجلی اسمای الهی در عالم، جانشین خدا در زمین، مظهر علم، حکمت، قدرت، رافت، خلاقیت و حاکمیت خدا باشد.
احمدی نژاد با یادآوری اینکه همه پیامبران الهی آمده اند تا بشر را با این حقیقت آشنا کنند، تصریح کرد: هنوز انسان آنطور که باید، شناخته نشده و استعدادهای الهی انسان شکوفا نشده است، به طوری که هنوز جز معدودی از بزرگان عالم، کسی طعم حقیقی انسان بودن و تجلی اسمای الهی را نچشیده است.
رییس جمهوری با بیان این که تمام پیامبران الهی آمده اند تا بشریت را در مسیر آرمان های بزرگ هدایت کنند، اظهار داشت که همه پیامبران آمده اند تا بشریت را یک گام به سمت نقطه موعود و میعاد هدایت کنند، آمده اند تا آرمان توحید و حاکمیت عدالت بر جهان را برای بشر معرفی کنند.
اجرای کامل عدالت، سخت ترین و ضروری ترین مرحله برای کمال انسان است و انبیا و اولیای الهی نیز مشکلات فراوانی برای اجرای آن تحمل کردند.
- رییس جمهور بر خلاف آنچه که به آن متهم است، یعنی اینکه زحمات سایر دولتها را نادیده می انگارد، سه دوره آبادانی و خدمت را در ایران بر شمرد و البته 30 سال انقلاب را از دو دوره ی قبل موفق تر معرفی نمود:
وی در ادامه عمران و آبادی کشور را از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی برشمرد و گفت: در این سرزمین در سه دوره زمانی عمران و آبادی انجام شد. نخستین دوره قبل از اسلام و در دوره امپراطوریهای بود که هر کدام 300 سال حکومت می کردند و دوره دوم و اساسی سازندگی را دوره صفویه دانست و دوره سوم عمران و آبادانی را دوره جمهوری اسلامی ایران و انقلاب عنوان کرد و خطاب به مردم گفت: از روی علم واگاهی به شما میگویم که سازندگی در طی 30 سال اخیر در همه تاریخ ایران بینظیر بوده است.
وی با بیان اینکه ملت ایران، کشور را در مسیر حقیقی پیشرفت قرار داد، گفت: مراقبت کنید تحقق آرمان های بلند نیازمند حفظ عوامل اصلی پدید آورنده انقلاب است.
رییس جمهوری افزود: اگر می خواهیم که همچنان پرچم دار توحید و عدالت باشیم و به قله های آرمانی برسیم، باید همچنان در مسیر مستقیم انقلاب مصمم و مستحکم باشیم.
- رییس جمهور بدون هیچ نرمشی حذف اسرائیل را راه حل مشکلات منطقه عنوان کرد:
به فضل الهی به لطف هوشمندی و ایستادگی ملت ها به زودی خاورمیانه ای جدید اما بدون آمریکا و بدون رژیم صهیونیستی محقق خواهد شد که مستکبران در آن خاورمیانه جایی نخواهند داشت.
وی راه جلب اعتماد ملت ها را جمع کردن بساط رژیم صهیونیستی به عنوان عامل اصلی تمام جنایت ها عنوان کرد و گفت: همانطور که این رژیم را تحمیل کردید، خودتان این منشا فساد را جمع و منطقه را آزاد کنید.
رییس جمهوری در ادامه خطاب به مستکبران جهان گفت: گوشهایتان را باز کنید، با وجود تمام طراحی های پیچیده و شیطانی شما، به فضل الهی به لطف هوشمندی و ایستادگی ملت ها به زودی خاورمیانه ای جدید اما بدون آمریکا و بدون رژیم صهیونیستی محقق خواهد شد که مستکبران در آن خاورمیانه جایی نخواهند داشت.
بدانید که این رژیم صهیونیستی نقطه اشتراک تمام زشتی های زشتکاران تاریخ است و از سوی دیگر نیز نقطه مشترک دشمنی همه ملت های جهان به شمار می رود.
وی همچنین گفت: اگر خیال کردید با فریبکاری دو دولت می توانید این رژیم را حفظ کنید، اشتباه می کنید.
وی تاکید کرد که تمام جهان بزودی حقیقت شیرین یعنی جهان بدون صهیونیست، بدون سلطه و بدون زور را تجربه خواهند کرد.
- کلام پایانی احمدی نژاد چهار تشکر بود، از رهبر معظم انقلاب، مردم ایران، مردم منطقه و ابراز احساسات راهپیمایی کنندگان:
وی در ادامه ضمن قدردانی از ملت ایران اظهار داشت که ملت ایران با حضور نورانی خود، فجر 32 را به آغازی جدید و جهش بزرگی در جهان تبدیل کردند و بر ادامه راه تا تحقق کامل حکومت "الله" در جهان میثاقی دوباره بستند.
احمدی نژاد ضمن تشکر از رهبر گرانقدر انقلاب تاکید کرد که از رهبر معظم انقلاب به دلیل آن که با هوشمندی و تدبیر بار سنگین انقلاب را بر دوش می کشند، قدردانی می کنم.
وی در پایان ضمن تشکر از ملت های منطقه، گفت: از همه ملت های منطقه تشکر می کنم که با کاروان حقیقت، پرچم عدالت و توحید را همراهی می کنند و امیدوار باشند که پیروزی نزدیک است.
احمدی نژاد در پایان این بخش در واکنش به ابراز احساسات مردم که در شعارهای خود از او به عنوان مالک اشتر رهبری یاد کردند، خود را بنده کوچک و خاک پای ملت ایران و خاک پای مالک اشتر امام علی(ع) خواند.