92/5/8
2:1 ص
برنامه ماه عسل امسال در اکثر مواردش خیلی جذاب و آموزنده بود به نحوی که به نظر می رسد پربیننده ترین برنامه مناسبتی این سالهای ماه رمضان بوده باشد، به نحوی که ابتکار عمل و اجرای قوی از سوی احسان علیخانی بیشتر مخاطبان گذری برنامه را به مشتریان پروپا قرص تبدیل می کند.
یکی از برنامه های جذاب امسال ماه و عسل، این بود که یک زن و شوهر که سالها در حسرت داشتن فرزند سوخته بودند را با سپردن یک کودک حدود 7 ساله بی سرپرست به ایشان خوشحال کرد که صحنه های این برنامه به شدت تأثیر گذار بود و نه تنها آن زن و مرد در این صحنه می گریستند بلکه اشک بسیاری از مخاطبان را نیز جاری کرد. این برنامه در واقع تشویقی بود برای سرپرستی کودکان بی سرپرست توسط خانواده هایی که از نعمت فرزند محرومند و به نظر می رسد در این هدف نیز کاملاً موفق بوده باشد، اما خانم معصومه ابتکار که زمانی معاونت رییس جمهور دولت اصلاحات (در محیط زیست) بود به شدت از این برنامه انتقاد کرده اند، ایشان این برنامه را غیر انسانی و ظلم در حق کودک مزبور معرفی کرده و نیت برنامه سازان این برنامه و سایر برنامه های تلویزیون را تنها پرکردن کنداکتورها و ایجاد احساسات در مخاطبان معرفی کرده است. ایشان بجای استفاده از تقبل سرپرستی کودکان بی سرپرست، این کار را به عنوان پیش کش کردن انسان معرفی کرده است. متن کامل یادداشت خانم ابتکار را می توانید در "اعتراض شدیدالحن معصومه ابتکار به ماه عسل" بخوانید که پاسخ ایشان را در ادامه عرض می کنم:
خانم ابتکار! شما در یادداشت تان، پذیرفتن سرپرستی یک کودکِ بی سرپرست توسط زن و مردی که شیفته ی چنین اقدامی بودند را به پیش کشی انسان و زیرسوال بردن شأن انسان تشبیه کردید، در حالی که قبول کردن سرپرستی این کودکان هم موجب تضمین آینده ی این کودکان به لحاظ مادی و احساسی می شود و هم موجب غنای محبت در خانواده های بی فرزند می گردد، به راستی به کدام مجوز اخلاقی، اقدامی اینچنین انسانی را که با ترویج و دعوت سایرین همراه بود را با بکار بردن اصطلاحات مجعولی مانند پیش کش کردن انسان، زیر سوال بردید؟! ایا شما اصرار دارید نه تنها در این رفتار انسانی شریک نباشید که حتی برای نشرش چوب لای چرخ باشید؟!
خانم ابتکار! شما نه تنها با بازی با کلمات یک رفتار انسانی را برعکس جلوه دادید، بلکه تا حد نیت خوانی و زیر سوال بردن نیات افراد تنزل پیدا کردید، شما بر اساس کدام مجوز انسانی به خودتان اجازه می دهید که نیت قلبی افراد را بخوانید و بر همین اساس مرتکب تهمت شوید؟! پر کردن کنداکتور و جذب احساسی مخاطب حتی اگر رخ داده باشد، می تواند با نیت انتشار یک عمل انسانی بوده باشد و نیت خوانی به عنوان یک رذیله ی اخلاقی همواره می تواند موجب تهمت و خصومت گردد.
خانم ابتکار! هنوز یادمان نرفته است که چه بلوایی بر سر مضر بودن پارازیت های فیلتر کردن امواج ماهواره و تهیه خوراک برای شبکه های ضدانقلاب به راه انداختید و آن گاه که از شما حجت طلبیدند و حتی برای احتجاج تان روزشماری کردند، هیچ دلیلی برای ارائه نداشتید، حالا که شما به نیت خوانی روی آورده اید، پس به ما هم حق بدهید که لااقل از نیت شما بپرسیم، که آیا آن اشک تمساح ریختن برای سانسور ماهواره به حمله تان به رسانه ملی هیچ ارتباطی ندارد؟!! براستی اگر نیت تان را درست برداشت کرده باشیم، شما آسیب های انسانی و اخلاقی ماهواره را در فروختن روح و ایمان انسانها به شیطان، کمتر از آسیب های برنامه ماه عسل و پارازیتهای فیلترینگ ماهواره می پندارید؟!!
برچسب های مرتبط: معصومه ابتکار رسانه صدا و سیما ماهواره
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
91/9/17
2:13 ص
برنامه امروز، دیروز فردای این هفته دو میهمان مرتبط با جنبش دانشجویی داشت، کسانی که در جریان تسخیر لانه جاسوسی دخیل بودند. یک ویژگی خاص برنامه این بود که اگرچه از نزدیکان و همفکران خانم ابتکار هم کسانی در جریان فتنه 88 گرفتار زندان شدند، اما فرزند دانشجوی آقای روح الامینی در جریان فتنه 88 در فاجعه ی کهریزک به قتل رسیده بود.
بحث جنبش دانشجویی به لحاظ تأمین شرایط مناسب و شناخت و معرفی آفات با مفاهمه خوبی از سوی طرفین مطرح شد که حفظ این آرامش از سوی هر دوطرف و تا آخر برنامه برایم جالب بود.
آرامش و وقار آقای روح الامینی در حالی که فرزندش به خاطر دروغ بزرگِ بزرگان اصلاحات جزء تحریک و بازداشت شدگان بود و به خاطر تخلف برخی دیگر کشته شده بود و در حالی که هنوز بعد از گذشت 3 سال تکلیف قاصران و مقصران جریان کهریزک مشخص نشده و سران فتنه نیز به عنوان تحریک کنندگان اصلی و اغفال کنندگان جنبش دانشجویی و فرزند ایشان مجازات نشده اند، واقعاً نشان از روحیه ی گذشت و انقلابی ایشان داشت و از سوی دیگر آرامش و سخنان اعتدال محور خانم ابتکار در دفاع از آزادی و حمایت از زندانیان دانشجو و فعالان سیاسی آن قدر اغوا کننده بود که توگویی ایشان و دوستان شان، مادرزاد عاشق اعتدال بوده اند!! اصلاً انگار نه انگار که بیشترین توهین را همین جریان اصلاحات با استحمار جریان دانشجویی انجام دادند!! انگار نه انگار که در کوران حوادث فتنه هرچقدر بزرگان نظام ایشان را به اعتدال دعوت می کردند، ترمز بریده و دم از کف خواسته و خالی نکردن کف خیابان می زدند!! انگار نه انگار که بخشی از رکود و خمودگی جریان دانشجویی مدافع ایشان ناشی از همین احساس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن است!! و از این که بر سادگی، شجاعت و خون طبقه جوان و دانشجو زین نهادند تا به براندازی دست یازند!! آری اکنون، باید هم خانم ابتکار و دوستان شان نگران عدم حمایت جریان های دانشجویی باشند، باید هم حسرت این حامیان کم هزینه را بخورند!! باید هم تلاش کنند تا با این حرف ها دل ایشان را نسبت به خود نرم و نسبت به انقلاب سخت کنند!! و چه توهینی بالاتر از این که همان ها که جریان دانشجویی را با دروغ و تهمت به بازی گرفتند اکنون حاضر نیستند حتی برای سواری های بعدی به خاطر دروغ و خیانت خود از ایشان عذرخواهی کنند!!
خانم ابتکار زندانی شدن فعالان در فتنه 88 را ناشی از پیش بینی شرایط فعلی و یا بهتر بگویم بصیرت خودشان معرفی کردند و حال این که حاضر نبودند نقش پررنگ خود را در تشدید تحریم، فشار، ایجاد فضای بی قانونی و هرج و مرج و گرا دادن های خودشان و دوستان شان به دشمن، گردن گیرند.
خانم ابتکار در جایی دیگر از سخنان شان شرایط فعلی را ناشی از رکود فعالیت های اصلاح طلبان دانستند و گفتند که اگر چنین نمی شد اکنون کشور وضعیت بهتری داشت و البته این حرف ایشان را می پذیرم چرا که این خاصیت هر گروه سهم خواه و بی ظرفیت است تا در صورتی که سهمش را نگیرد با لگد به زیر میز قانون و انتخابات و مصالح و امنیت کشور بزند و قاعده بازی را به سخره بگیرد تا با هزینه ای که برای دیگران ایجاد می کند، عملاً بگوید که دیگی که برای من نجوشد همان به که سرسگ در آن بجوشد.
خانم ابتکار در همان ابتدای بحث با نام بردن از 2 نفر از فعالان دانشجویی در تسخیر لانه جاسوسی که به خاطر ایفای نقش در فتنه 88 اکنون زندانی هستند، قصد داشتند که خودشان و ایشان را همچنان مدافع گفتمان آن زمان و شجاع و آرمانگرا نشان دهند و حال این که موضع گیری های صحیح سران اصلاحات من جمله خود آقای خاتمی و دوستان نزدیک شان را در رد و تقبیح تسخیر لانه جاسوسی و غرب پرستی و آمریکا ترسی را فراموش کرده بودند و البته آقای روح الامینی نیز با یادآوری نقش و جایگاه شهدا و پایبندان به گفتمان انقلاب، حساب کسانی را که در جریان فتنه 88 زیر علم دشمن سینه زدند را از حساب انقلابیون اصیل و پایبند جدا کردند و تا حساب کسانی را که گذشته شان را درپوشی برای حال استحاله شده و ننگین شان نشان می دهند را از انقلابیونی مثل روح الامینی که مصالح و منافع کشورش را به مزدوران نفروختند را جدا کنند.
مجری برنامه در سؤالی از خانم ابتکار دلیل عدم انتشار کتاب تسخیر را در آمریکا جویا شدند که خانم ابتکار با زیرکی خاصی بدون این که منکر آزادی بیان در آمریکا شود، سؤال را پاسخ نداده رها کردند.
خانم ابتکار آنچنان منکر آزادی جریان ها و جنبش های دانشجویی بودند که گویی فقط دانشجویان و همفکران ایشان فعال دانشجویی هستند؛ انگار دلسردی دانشجویانی که چوب اعتماد نابجا به جریان اصلاحات را خوردند، ایشان را منکر فعالیت جریان های اصولگرا و وفادار به گفتمان انقلاب و رهبری ساخته است! وشاید همانطوری که در انتخابات 88 رأی خودشان را کیفی تر از رأی مردم عادی می دانستند، اکنون نیز فعالیت دانشجویان سایر جریان ها را واجد فعالیت های شجاعانه و آرمانگرایانه نمی شمارند.
همه آنچه که گفتم نباید موجب شود تا از دایره انصاف خارج شوم، لذا عرض می کنم که آرامش خانم ابتکار به خصوص در مواقعی که مکررانه آقای روح الامینی در میان سخنشان می پریدند، واقعاً برای جریان های سیاسی و فعالان سیاسی یک درس است که بدانند اولاً بازی های سیاسی نیاز به تسلط بر اعصاب و داشتن صبر و حوصله دارد و این که فریب رگ ورم کرده برخی سیاسیون را نخورند که این عصبانیت ها همه صوری است تا سایرین را به تحرک و جنبش و رفتارهای پرخاشجویانه وادارند و در وقت کمین ایشان نباید از دیدن قیافه صبور و باحوصله ایشان متعجب شوند.
البته ای کاش این درس را در زمانی که تهمت زشت فتنه به کشور زده شد و جریان های حامی اصلاحات فضا را به شدت متشنج می کردند، پس می دادند، نه اکنون که از فتنه انگیزی قبلی ناامید شده اند، بالاخره وقتی کسی از اشتباهش احساس ندامت نمی کند، باید به دیگران حق بدهد که همچنان منتظر تکرار اشتباهات و فتنه انگیزی ها باشند، پس شعار اعتدال بدون عذرخواهی به خاطر افراط ها به خصوص از کسانی که متحمل هزینه و تلفات شده اند بیشتر به یک حقه زشت سیاسی شبیه است، هر چند این رفتار در پس یک سیمای صبور و آرام قابل مشاهده نباشد.
خانم ابتکار ای کاش امشب لابه لای بحث تان می گفتید که چرا بعد از حدود 3 ماه از طرح خطرناک بودن پارازیت های ماهواره ای و این همه جنجال رسانه ای هنوز هیچ سند علمی ارائه نکرده اید!؟ نکند نظرتان این بوده است که امکان رسیدن به اعتدال با دیدن شبکه های ماهواره ای بیشتر می شود و البته اگر چنین باشد دروغ هم نگفته اید لابد!! چرا که نداشتن اعتدال برای سلامتی به خصوص سلامت روان هم خطرناک است حتماً!!!
من در همین جا صراحتاً اعلام می کنم که از شعار اعتدال خوشم می آید و البته نه فقط اکنون که قبلاً هم خوشم می آمد، اما حقیقتاً تحقق هیچ اعتدالی بدون عدالت را میسر نمی دانم، مگر می شود با فتنه گر برخورد نکرد و منتظر رفتارهای معتدل ماند؟! مگر می شود بدون اجرای عدالت، به اعتدال رسید؟! مگر می شود کسانی را که با دروغ اعتدال یک ملت و کشور را به بازی می گیرند را را رها کرد و منتظر تکرار اعتدال شکنی نبود؟! نظر من این است که باید عدالت را در قبال فتنه گرانی که فضای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دانشجویی و عامی ما را دچار چالش و محدودیت و فشار کردند، همچنین در حق متخلفانی که موجب فجایعی مانند کهریزک یا جنایت اخیر شدند، اجرا نمود و اعتقاد دارم که اجرای عدالت اولین گام برای رسیدن به اعتدال است، یقیناً در این صورت هیچ فتنه گری خودش را صاحب و مالک جریان های دانشجویی و منافع ملی نخواهد دانست و هیچ مجری، داور و پلیسی نیز خودش را مجاز به اجرای خودسرانه عدالت و انتقام جویی نخواهد دانست و این دو در کنار هم اعتدال را در فضای دانشجویی و جامعه جاری خواهد نمود.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.