لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

93/4/15
12:56 ع

سال ها است که سریال های مناسبتی تلویزیون ملی، میهمان مردم و سفره های افطارشان است تا شاید از این برنامه ها لذت ببرند؛ امسال هم چند سریال از شبکه های سیما در حال پخش است که تا اینجا سریال “مدینه” توانسته است از بقیه پیشی بگیرد، کاری که ساخته ی سیروس مقدم و نوشته ی سعید نعمت الله است قاعدتاً باید هم قابل دیدن باشد.

سریال هفت سنگ

سریال هفت سنگ از آنجا که ساعت 21 و مقارن با صرف افطار خانواده پخش می شود، بهترین وقت تلویزیون را در بین سریال ها به خود اختصاص داده است، اما متأسفانه داستان های تکراری، تقلیدی و ضعیفِ این سریال، جداً برای مخاطب فهیم ایرانی توهین آمیز تلقی می شود، ریختن یک لکه ی جوهر بر روی لباس امانت و پاک کردنی که با خراب و پاره کردن آن همراه می شود، سوژه ای است که چندسال پیش مستربین به خنده دارترین نحو در خصوص قاب نقاشی به تصویر کشید و اکثریت ایرانیان نیز آن را بارها دیده اند و ساخت یک اثر تقلیدی و ضعیف از آن کلاه گشادی بر سر تلویزیون و صاحبان اصلی آن یعنی مردم تلقی می شود.

images (3)

تأسف ما در خصوص سریال هفت سنگ آنگاه کامل تر می شود که متوجه می شویم قالب کار نیز به مانند محتوای آن تقلیدی تمام عیار از یک سریال خارجی است که قبلاً منتقدان دیگری با شرح و تفصیل با مقایسه پلان به پلان دو سریال به آن پرداخته اند.

چند روز پیش که از نگرانی جناب ضرغامی در خصوص آبکی ترتر شدن سریال “ستایش” و حتی احتمال توقف و تدوین مجدد آن خبردار شدم، کمی به اصلاح روند فعلی امیدوار شدم، لیکن گویا این نگرانی جناب ضرغامی نه تنها در مورد سریال ستایش مفید واقع نشد، بلکه اکنون شاهدیم که بهترین ساعت از بهترین ماه سال نیز در اختیار یکی از ضعیف ترین سریال های تلویزیونی قرار گرفته است حال وقتی این مسئله را در کنار افزایش کمی شبکه های تلویزیونی قرار می دهیم، متوجه می شویم که صدا و سیما نه فقط از ضعف بودجه، بلکه بیش از آن، از سوءتدبیر شدید رنج می برد.

برچسب مرتبط: صدا و سیما

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

93/2/28
9:1 ص

 

این که مقام محترم ریاست جمهوری در روز ملی فن آوری اطلاعات بر لزوم بهره گیری از سخت افزارها و نرم افزارهای ایرانی تأکید کردند قابل تقدیر بود، اما این که در عمل، تریبون را محلی برای ترویج و تبلیغ شبکه های ماهواره ای و شبکه های مجازی قرار دادند، عجیب بود. در کشوری که این همه شبکه های مجازی از شهری تا استانی و ملی ساخته شده است و برخی از آنها به خوبی عضوگیری کرده و در حال فعالیت هستند، چرا جناب رئیس جمهور و برخی وزرای ایشان مدام از شبکه های مجازی خارجی حمایت می کنند و ایشان را مورد مرحمت قرار داده و رسماً در این شبکه ها عضو می شوند؟! به راستی آیا شبکه های مجازی وطنی نیز نباید در کنار نرم افزارها و سخت افزارهای ملی مورد حمایت باشند؟! آیا توصیه به استفاده از نرم افزارها و سخت افزارهای داخلی با توصیه به استفاده از شبکه های مجازی و ماهواره ای خارجی قابل جمعند؟!

و اما بحث ماهواره، اصلاً فرض که روزی شبکه های ماهواره ای خارجی بدون آنتن و بشقاب برای همه ی تلویزیون ها قابل دریافت باشند، آیا این مسئله دلیل می شود تا از همینک استفاده از این شبکه ها را مشروعیت ببخشیم و قانونی نماییم و همگان را به استفاده از آن ترغیب کنیم؟! آیا قیاس ویدئویی که فیلم دلخواه مان را در آن می گذاشتیم با هزاران شبکه ی غیرقابل کنترل (به خصوص برای فرزندانی که معمولاً از والدین شان اطلاعات فنی بیشتری دارند) قابل قیاس است؟! مگر نه این که تهاجم فرهنگی غرب بر بستر همین ماهواره و اینترنت و شبکه های ماهواره ای رخ می دهد، پس چرا باید به جای این که به تقویت رسانه ملی و شبکه های مجازی داخلی و اینترانت بپردازیم، باید رسانه ملی را با سنگین ترین فشارهای اقتصادی مواجه کنیم و شبکه های مجازی داخلی را مهجور و مظلوم نماییم؟!

اصلاً شاید از لحاظ تکنیکی، روزی برسد که شبکه های ماهواره ای سهل الوصول گردند، اما آیا این سهل الوصول گشتن می تواند توجیهی برای مشروعیت بخشی به آن باشد؟! اصلاً چرا جای دور برویم؟! تمام آنچه که رئیس جمهور در مورد ماهواره و شبکه های مجازی خارجی گفت را با منطقی که ایشان گفتند می توانیم در مورد مواد مخدری که هم اکنون در بسیاری از سوپرمارکت ها در دسترس همه قرار دارد نیز بگوییم! چرا که این مواد که هم، قابل ریشه کنی نبوده اند و هیچ دولتی هم در خصوص آنها موفق نبوده است! و به قول کارشناسان به راحتی و در مدت کمتر از 5 دقیقه در اکثر نقاط کشور قابل ابتیاعند!، پس بیاییم از مبارزه ی بی فایده دست برداریم و واقعیت را قبول کنیم و خرید و فروش  آن را آزاد کنیم!

بحث دیگری که گویا مغفول مانده، مسائل امنیتی است، آیا شبکه های ماهواره ای و شبکه های مجازی خارجی مدام در برنامه های ضدامنیتی دشمنان ایران نقش ایفا نمی کنند؟! آیا ماهیت جاسوسی ایشان بارها از سوی مسئولان همین شبکه های مجازی و یا ماهیت فتنه انگیزی ایشان در ایامی مثل ایام فتنه به خوبی مشخص نگردید؟! آیا دولتی که بر فضای نقد های داخلی اینچنین فضای امنیتی حاکم کرده است، می تواند ترویج استفاده از شبکه های ضدامنیتی را با هیچ نگاه امنیتی ترویج بنماید؟! مگر همین کشورهای غربی اجازه ی پخش برنامه های ماهواره ای ما را در کشورهای خودشان می دهند؟! آیا غرب همین شبکه ی press tv   و امثالهم را تحمل کرد؟!

به راستی چرا در حالی که آمریکا و غرب علناً برای دشمنی با ایران بودجه تصویب می کنند و بخش زیادی از بودجه ها را بی محابا و به صورت شفاف در همین رسانه ها و شبکه ها صرف می کنند، ما نه تنها اقدام تلافی جویانه و خنثی کننده ای نمی کنیم، حتی به این اقدامات مشروعیت می بخشیم؟! چگونه یادمان برود که در ایام فتنه 88 شبکه ی توئتر که باید برای پاره ای اصلاحات مدتی از دسترس خارج می شد، به دستور مقامات امنیتی آمریکا و جهت هدایت فتنه در ایران، دایر باقی ماند؟! و یا این که نمی توانیم اینقدر ساده باشیم که از خود نپرسیم چرا در حالی که بسیاری از امکانات فنی گوگل و یا سایر سرویس دهنده های اینترنتی برای ما تحریم شده است ولی شبکه های مجازی ایشان همچنان فعال است و برای ساخت شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (شما بخوانید ضد ایرانی) حتی در اوج مشکلات مالی و تعدیل نیرو، هزینه می کنند.

نتیجه: کاش دولت کاری نکند که همراهی هاشمی با فتنه 88، همراهی او با دولت جناب روحانی و همراهی شبکه های ماهواره ای و مجازی با فتنه 88 این فکر را به ذهن ها متبادر سازد که دولت جناب روحانی، خواسته یا ناخواسته در پی بسترسازی برای فتنه های سیاسی و فرهنگی بعدی است، توقع ما از دولت این است که اولاً حمایت واقعی از تولیدات نرم افزاری و سخت افزاری و شبکه های مجازی ملی و مهمتر از همه رسانه ملی بنماید و ثانیاً مردم را به استفاده از این محصولات فرهنگی ترغیب نماید و خودشان نیز این شبکه ها را برای فعالیت های مجازی انتخاب کنند و ثالثاً مسائل امنیتی داخلی و خارجی را به صورت یکپارچه و به دور از افراط و تفریط در نظر بگیرند و رابعاً قبل از این که مواجهه فرهنگی با غرب را کلید بزنند، بسترهای داخلی آن را اینقدر تقویت کرده باشد که فعالان فرهنگی و رسانه ای رمقی برای مقابل داشته باشند.

مطالب مرتبط: 
ابعاد فعالیت دولتی ها در شبکه های مجازی
از وزیر ارتباطات متشکرم چون...

برچسب های مرتبط:  حسن روحانی  فرهنگ    فتنه   صدا و سیما    رسانه 

 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/2/12
9:1 ع

امروز مورخ دوازدهم اردیبهشت مناظره ی بسیار مهمی با موضوعیت شفافیت اقتصادی در تلویزیون برگزار شد که در نوع خود جالب توجه بود. مناظره تقریباً مخالفی نداشت و همه موافق و یا موافق مشروط صحبت کردند، در حالی که جناب حیدری (مجری برنامه)، در خلال برنامه افشا کرد که 2 نفر از میهمانان به عنوان مخالف اعلام آمادگی کرده بودند ولی به عنوان موافق مشروط صحبت نمودند که این تغییر تصمیم ناگهانی از میهمانانی که غالباً دکترای اقتصاد یا حقوق بودند، عجیب به نظر می رسد.

تقریباً مورد اذعان همه ی میهمانان بود که شفافیت اقتصادی نه با قواعد فقهی و نه با قواعد حقوقی و نه حتی با رویه کشورهای غربی (و سرمایه داری که پرچمدار اولویت منافع فرد بر منافع اجتماعند) منافاتی ندارد و حتی انطباق نیز دارد و تنها انتقادی که موافقان مشروط داشتند، این بود که در این مسئله اولاً ابتدا فرهنگسازی صورت گیرد و ثانیاً بی محابا عمل نشود و موافقان این طرح نیز ضمن لزوم شفاف سازی اطلاعات مردم بر لزوم شفاف سازی اطلاعات دولت و دولتی ها تأکید کردند، ایشان به درستی قائل به این بودند که دولت و دولت مردانی که اطلاعاتش را از مردم پنهان می کند، نمی تواند شفافیت اقتصادی را در جامعه مطالبه و اجرا نماید.

نظرسنجی برنامه نیز خیلی جالب بود، بیش از 90 درصد از بینندگان پرشمار این برنامه به شفافیت اقتصادی رأی مثبت دادند و این مسئله برای کسانی که عدم شفافیت اقتصادی را به بهانه ی دفاع از حقوق مردم پیگیری نمی کنند، بسیار آموزنده بود. بانگاهی به نتیجه نظرسنجی به راحتی می توان فهمید که به غیر از یک دهک متمول جامعه، سایر طبقات اجتماعی با شفافیت اقتصادی موافقند، چرا که تنها آن یک دهک هستند که به راحتی از مالیات فرار می کنند و با سرمایه های غیرقابل شفاف خود، اقتصاد کشور را دچار پریشانی و بیماری می کنند. با توجه به نتیجه ی این نظرسنجی بزرگ به نظر می رسد حجت بر نمایندگان مجلس و دولت مردان کامل شده باشد تا بحث شفاف سازی را به صورت جدی پیگیری و از هرگونه بهانه ای پرهیز نمایند، که اگر چنین نکنند، یقیناً با مطالبه ای که عمومی شده است، کسانی که به این مسئله اهتمام نداشته باشند از سوی مردم از صحنه ی سیاست حذف خواهند شد و به این لحاظ به نظر می رسد شفافیت اقتصادی راه ناگریزی است که دیر یا زود در برنامه ی همین مسئولان یا مسئولان آتی قرار خواهد گرفت، ان شاءالله.

این برنامه یک نکته ی جالب توجه دیگر هم داشت و آن، دعوت از دکتر سعید محبی 35 ساله، دانش آموخته ی حقوق دانشگاه امام جعفر صادق بود، ایشان با شور جوانی و انقلابی اش بعضاً پایش را از چارچوب های متعارف صداوسیما و دولت فراتر می گذاشت، ایشان صراحتاً مخالفان شفاف سازی اقتصادی را کسانی معرفی کرد که به بهانه ی حفظ حقوق مردم می خواهند دارایی های خودشان را پنهان کنند و صراحتاً در چند جای برنامه به این سخن رئیس جمهور که (حقیر نیز در چند مطلب به آن انتقاد کردم)، استفاده از حساب های بانکی مردم را سرک کشیدن در زندگی مردم ترجمه کرده بود، تاخت؛ همین مطالب و نظرات دیگر این دکتر جوان و انقلابی برای ممنوع التصویر شدن او کافی بود، لیکن او به همین مقدار بسنده نکرد و تیر خلاص را با جمله ای به عنوان شوخی بیان نمود، به حضور کوتاهش در تلویزیون شلیک کرد؛ ایشان در جواب یکی از بینندگان که در رد سخنان دکتر محبی، دکتر روحانی را یک حقوق دان دانسته بود، گفت که "حالا یک مطایبه ای هم با رئیس جمهور بکنم که اگر هر سرهنگی خودش را حقوقدان معرفی کرد که دلیل نمی شود حرفهایش حقوقی باشد"؛ البته شخصاً ترجیح می دادم، حالا که مسئولان دولت و مجلس و صداوسیما اینقدر در برابر انتقادات کم طاقتند، دکتر محبی و امثال ایشان چارچوب های موجود را رعایت کنند و راه ورود خود و انقلابی های دیگر را به تلویزیون مسدود ننمایند، و مردم و انقلاب را از نظرات انقلابی خویش در دفاع از عامه ی مردم، محروم ننمایند.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

مطالب مرتبط:
این همه دشمن برای شفافیت اقتصادی
اولین شرط تحقق شعار حماسه سیاسی-اقتصادی 
آیا چاپ اسکناس درشت برای اقتصاد کشور مفید است؟

برچسب های مرتبط:   دولت  صدا و سیما   اقتصاد    اقتصاد مقاومتی   مالیات

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/2/10
11:48 ص

 

دیشب مورخ 9/2/93 جناب آقای روحانی، رییس جمهور محترم، طی مصاحبه ای با صداوسیما گزارش کوتاهی از عملکرد چندماهه دولت ارائه داد و در کنار آن از برنامه های آتی دولت سخن گفت که حقیر نیز به همین مناسبت در مطلب کوتاهی به بررسی شکلی و محتوایی مصاحبه دیشب رییس جمهور خواهم پرداخت:

به لحاظ شکلی:

1- اولین مسئله ای که در مصاحبه ی دیشب به چشم می آمد رعایت ننمودن اخلاق و ادب مصاحبه در یکی از مجریان تلویزیون بود، ایشان به کرات بین سخنان رئیس جمهور پرید و به دفعات از ریس جمهور خواست به مطالبش ادامه ندهد تا در حین سؤالات به آنها پرداخته شود که این مسئله همانطوری که قبلاً از کم تحملی دولت دیده بودیم، خیلی سریع مورد اعتراض رئیس جمهور واقع شد تا مجری محترم به میان حرف رئیس جمهور نپرد.

2- مسئله ی دیگری که مشهود بود عدم هرگونه ارتباط مجریان با کارگردان و عوامل پشت صحنه بود و حتی برای تذکر در مورد صاف کردن لباس، دست اندرکاران پشت صحنه باید با ادا و اطوار، مسئله را به مجریان منتقل می کردند که در یکی از صحنه ها یکی از این عوامل در همین حین در قاب تصویر مشاهده شد، این مسئله در کنار عدم هماهنگی مجریان در خصوص سؤالات، همچنان گواهی بر ارتباط نامناسب بین دولتی ها و سیمایی ها و احتمالاً عاملی بر تشدید این کدورت ها خواهد بود.

3-بحث دیگری که جلب توجه می کرد وجود تصویر مقام معظم رهبری و امام خمینی در قاب تصویر بود که عدم توجه به این مسئله در چند برنامه قبلی رییس جمهور (مانند مصاحبه ی نوروزی یا برخی دیدارهای خارجی در دفتر رئیس جمهوری) موجب دلخوری ها و انتقاداتی به ایشان شده بود که گویا مورد توجه قرار گرفت.

به لحاظ محتوایی:

 1- مشخص است که سیاست های دولت به خصوص در زمینه ی کنترل بازار پول و ارز، به صورت علمی و حساب شده در جریان است و علائم مثبتِ آن طی 8 ماه گذشته به خوبی توانسته است نرخ تورم روبه رشد را (به ادعای رئیس محترم جمهور) به میزان 24 درصد کاهش دهد که این مسئله به تدریج می تواند اعتماد مردم را به فضای مثبت اقتصادی و البته اعتماد به برنامه های دولت جلب نماید. مسئله ای که تاکنون موجب گردیده است تا نقدینگی های مازاد از بازارهای مخرب به سمت بانک ها جریان یابد و این مسئله با کاهش تورم، در نهایت منجر به کاهش نرخ سودبانکی نیز (در میان مدت) خواهد شد.

2- اقدام دولت در خصوص ثبت نام یارانه بگیران و حجم تبلیغاتی که در این خصوص انجام شد، اگر چه به لحاظ عدم تحقق پیش بینی دولت نشان از اشتباهات محاسباتی دارد، اما از این لحاظ که دولت به دنبال اصلاح فاز اول هدفمندی و ادامه ی آن به شیوه ی منطقی است قابل تقدیر است، این درک صحیح دولت که ادامه ی شیوه ی موجود میسر نبود و باید گام دوم را برداشت، عملاً تنها تصمیم صحیحی بود که دولت در این خصوص می توانست بگیرد.

3 - یکی دیگر از نقاط بارز مصاحبه ی دیشب این بود که بعد از گذشت چند ماه از شروع به کار دولت یازدهم و در حالی که در مصاحبه ی 100 روزه اش بیش از هرچیزی به میراث خود از دولت های نهم و دهم پرداخته بود، دیگر آن رویه تکرار نشد.

4- یکی از مواردی که چند بار به چالش بین آقای عبدالرشیدی (مجری) و جناب روحانی بدل شد، بحث دلیل اصلی ورود به فاز 2 هدفمندی بود که جناب روحانی اصرار داشتند در کنار بحث درآمدی، مباحث زیست محیطی، میزان مصرف انرژی و پیشرفت تکنولوژیکی در تولید انرژی نیز مد نظر بوده است و مجری اصرار داشت آقای روحانی اقرار کند که عامل اصلی همان بحث درآمدی بوده است، لیکن جناب روحانی اصرار داشت به این اقرار تن ندهد.  

  5- این مسئله که جناب آقای روحانی به مذاکرات خوشبین هستند، از این لحاظ که موجب جدیت در مذاکرات می شود تا حدودی قابل پذیرش است، اما اگر دولت در این مذاکرات اشتباهات اساسی در درک واقعیات داشته باشد، عملاً این خوشبینی می تواند به مردابی گردان تبدیل گردد، این که جناب روحانی اصرار دارد هم اکنون دنیا با ما بهتر شده است و ما با دنیا تعامل بهتری داریم تاحدودی ما را در خصوص معنی دنیا در ذهن رئیس جمهور نگران می کند. به راستی آیا دنیا یعنی همان چند قدرت استکباری که به قول رئیس جمهور ما را ظالمانه تحریم کرده اند و تمام جنگ طلبها و تروریست های دنیا سردرآخور ایشان دارند؟! آیا دنیا یعنی حکومت ها؟! آیا مردمی که چشم شان به مقاومت جانانه مردم ایران در برابر ظالمان است جزء دنیا محسوب نمی شوند؟!

6- بحث دیگری که جناب رئیس جمهور روی آن تأکید داشتند، آشتی داخلی بود، که این واژه درک کاملاً اشتباه و نابجای دولتمردان را در خصوص فتنه و فتنه گران نشان می دهد، چرا که واژه ی آشتی را در جایی که موضع دوطرف در دعوا در یک سطح باشد می توان به کار برد و این که مقامات امنیتی با تجربه و حقوقدان ما هنوز متوجه نیستند که فتنه یک دعوای ساده و ناشی از سوءبرداشت نبود جای تعجب دارد! چرا که سردمداران آن، به قصد براندازی با دشمن کشور متحد شدند و دربرابر آرمان های انقلاب، منافع ملی و قانون کشور قدعلم کردند، به راستی دولتی که با منتقدین رسانه ای خود سرقهر و دعوا دارد و هر روز با توهین، تهدید و شرط گذاری ایشان را از صحنه به در می کند، چگونه توقع دارد نظام نسبت به براندازان و فتنه گران، موضعش را تا حد آشتی تنزل دهد؟! آیا بهتر نیست حال که نظام در برابر فتنه گران با بزرگواری برخورد کرده است و فرصتی برای اعتراف به اشتباهات داده است، دولت ایشان را به توبه تشویق نماید؟!

7- بحث دیگری که مطرح شد بحث 5 مرحله حمایت های کالایی از طبقات ضعیف بود که اصطلاحاً به بسته های امنیتی غذایی نام گذاری گردیده است و شرط آن ثبت نام در بهزیستی یا کمیته ی امداد است که این مسئله موجب حذف بسیاری از طبقاتی خواهد شد که در عین سخت، صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارند و البته دولت و مجلس تا مدام که به شفاف سازی و ایجاد شبکه های اطلاعاتی منسجم از مردم و شرکت ها راضی نشوند، عملاً راه مناسب و جایگزین دیگری نخواهد داشت، چرا که در هر صورت یا باید مثل یارانه نقدی به همه سبد یارانه کالایی بدهد و یا باید به همین اطلاعات متمرکزی که در بهزیستی و کمیته امداد وجود دارد رجوع کند که در هر صورت این شیوه ها که در حین حمایت و کمک، کرامت افراد را با اصطلاحاتی مانند نیازمند و محتاج خدشه دار می کند نمی تواند چندان متناسب با شعارهای ریاست محترم جمهور باشد.

8- در بخشی از سخنان رئیس جمهور، ایشان منتقدان دولت را عملاً کسانی دانست که از برداشته شدن تحریم ها ناراضی اند و حال این که این تعبیر جز برای معدود رانتخوارانی که اتفاقاً بعضاً از دوستان و حامیان همان دولت هستند، شایسته به نظر نمی رسد و البته ضمن ناشایست دانستن برخی توهین ها که در همین خصوص به دولت وارد می شود، نادیده گرفتن اصل برخی از انتقادات که فنی هم هستند را صحیح نمی دانم ، بلکه دولت باید به صورت فنی به این انتقدات پاسخ گوید، این که مثلاً کدام تحریم و به چه میزان در عمل برداشته شده است؟! یا این که برداشته شدن تحریم ها اگر بدون برداشته شدن تحریم های بانکی و نفتی صورت گرفته باشد چگونه مفید بوده است؟! یا این که طرف مقابل در حالی که ما به تمام تعهدات مان عمل کرده ایم چقدر به تعهداتش عمل کرده است؟! یا این که در ازای برداشتن کدام تحریم دقیقاً چه چیزی را از ما گرفته اند و ارزش این دو آیا تناسبی باهم داشته است یا نه؟! اینها مواردی هستند که اگر به صورت کارشناسی و در فضای آزاد نقد پاسخ گفته شود، بسیاری از منتقدان نیز آرام خواهند شد و البته یک علت این انتقدات، همین فضای هلوکاستی است که دولت در زمینه ی توافقنامه ژنو ایجاد کرده است.

      9- "وقت پاسخ گفتن به شایعه ها نرسیده است"، این صحبت رئیس جمهور در این زمان، بیش از هرچیزی ذهن ها را به سمت انتقادات و برخی اظهارات در خصوص دولت و شخص روحانی هدایت می کند، شاید فیلم "من روحانی هستم" بیشترین مخاطب این جمله ی رئیس جمهور است، فیلمی که بیش از هرچیزی به انعکاس خاطرات شخص روحانی و هاشمی استناد کرده است و البته اظهارات افراد دیگری مانند مسئولان خارجی و داخلی نیز در آن نقل قول گردیده اند؛ البته به نظر می رسد بیش از این ادعای دولت که "هنوز وقت پاسخگویی به شبهات نرسیده است"، دلایل دیگری در این عدم پاسخگویی دخیل باشند که به زعم ما نیز هنوز وقت برشمردن دلایل این عدم پاسخگویی نرسیده است.

در پایان آرزو می کنم دولت بتواند در شناخت راه صحیح و عملی کردن آن موفق باشد و بتواند آن چیزی که به نفع کرامت مردم و عزت ایران اسلامی است را به اجرا بگذارد.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

مطالب مرتبط:
مصاحبه ای با سه محور و یک حاشیه
چند مورد در مورد مصاحبه 100 روزه رییس جمهور
ناگفته هایی از مصاحبه دکتر روحانی در گزارش خبری سیما 

برچسب های مرتبط: دولت   حسن روحانی     صدا و سیما

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/2/5
4:7 ع

 

در هفته ای که گذشت یک مباحثه و یک مناظره فرهنگی را بین اهل فرهنگ شاهد بودیم و از این لحاظ که این مباحثات با رعایت کمال ادب و حوصله همراه شد جای خوشحالی داشت و ای کاش همه ی مباحثات و مناظرات در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اقتصادی و ورزشی نیز به همین متانت و وزانت دنبال می شد و امروز عصر نیز تلویزیون مناظره در مورد کتاب و مشکلات این بخش دارد که امیدوارم آن مناظره هم کاربردی و مفید برگزار گردد و باید صداوسیما را بابت این برنامه ها مورد تقدیر قرار داد.

و اما مناظره ی جمعه ی گذشته (که در برنامه مناظره شبکه یک پخش شد)، از مناظره های خوبی بود که تا کنون دیده بودم، این برنامه در جهت مطرح کردن برخی مواضع و شبهات در مورد شخصیت شهید آوینی برگزار شد و استاد زرشناس، دکتر وحیدجلیلی و آقای افخمی به خوبی توانستند همان شخصیت غیرمتزلزل، انقلابی و روبه کمال سید شهیدان اهل قلم را به طرف مقابل به اثبات برسانند و چقدر خوب اثبات شد آنهایی که در جهت ارائه ی یک شخصیتِ تغییر یافته از سال آخر این شهید بزرگوار بودند، بیش از هر مسئله ای به دنبال تطهیر سابقه ی مدیریت سیاسی و فرهنگی سازندگی و اصلاحات بودند تا بگویند این مشکل از خاتمی واصلاحاتی ها نبوده که شهید آوینی با ایشان بد بود، بلکه از خامی شهید آوینی بود و این که ایشان در سال آخر با وزارت ارشاد همکاری داشتند را علامت اصلاح شدن و به اصطلاح خودشان پخته شدن ایشان دانستند، ولی نمی گفتند که آن همکاری ها از زمانی شروع شد که این شهید بزرگوار در نبرد با وزیر ارشاد وقت (سید محمد خاتمی) پیروز شد و او را از میدان به در کرد، در واقع همکاری شهید آوینی پس از کنار رفتن خاتمی و تغییر رویه وزارت ارشاد رخ داد نه تغییر شخصیت شهید آوینی و در واقع ایشان تا دم آخر، در جهت نقد فرهنگ سرمایه داری غرب و در خدمت انقلاب، اسلام، ولایت و محرومان قلم زد و قدم برداشت.

و اما مباحثه ی دیروز که در برنامه ی دیشب "امروز، دیروز، فردا" بین استاد پناهیان و دکتر آشنا (مشاور فرهنگی رئیس جمهور) رخ داد، حول مسائل و رویکردهای دولت در خصوص فرهنگ انجام شد، البته این مباحثه روی مصادیق نبود و حول مبانی انجام شد و به همین دلیل چالش آشکاری در آن مشاهده نشد، اما مبنای تفاوت دو رویکرد را به خوبی نشان می داد، استاد پناهیان دولت را مکلف به بسترسازی برای کارهای خوب و ارزشی و عدم بسترسازی برای کارهای ضدارزشی می دانست و دکتر آشنا دولت را مکلف به برخورد مساوی و عادلانه با تمام گروه های دارای مجوز و قانونی می دانست، که البته اگر بخواهم به ساده ترین شکل، قفل این اختلاف نگاه را باز کنم، باید به بحث مجوز دادن و قانونی دانستن برخی گروه های ضدارزشی اشاره کنم؛ به راستی آیا دولت به لحاظ قانونی مجاز است تا به ناشران، تهیه کنندگان و هنرمندانی که با تفکرات کاملاً غربی، مادی و بعضاً الحادی اقدام به نشر و توزیع آثار ضدارزشی و ضد دینی می کنند و ضروریات دین و اساس انقلاب را به سخره می گیرند، مجوز فعالیت بدهد و برای شان مشروعیت جعل کند؟! آیا دولت حق دارد به اسم اجرای عدالت، به تولید کنندگان آثار ضدفرهنگی و ضداسلامی به همان چشم بنگرد که به تولید کنندگان آثار منطبق به ارزشهای ایرانی و اسلامی می نگرد؟! و بسترسازی های فرهنگی را با همین دید اجرایی کند؟!

برچسب های مرتبط:  فرهنگ    صدا و سیما   دکتر آشنا

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/2/1
6:24 ع


دیشب برنامه پایش به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و بزرگداشت مقام مادر و زن، از یکی از کارآفرینان  زن که در زمینه زنبورداری فعال است، به نام خانم عفت رئیسی دعوت کرده بود، که البته ایشان به اتفاق آقای مشایخی، شوهر محجوب و ساکتش در برنامه حاضر شدند، در کنار سکوت آقای مشایخی، اما خانم رئیسی از هر دری سخنی گفت و از مشقت ها و سختی هایی که در این راه متحمل شدند گفتند و متأسفانه برخی از حرف هایی که ایشان زدند، آن چیزی نبود که سبک زندگی اسلامی آن ها را تأیید نماید، ایشان صراحتاً اعتبار زن را به کار کردن او می دانست و ضمن این که اظهارات فمینیستی او در جای جای برنامه، جایی برای معرفی جایگاه زن در اسلام باقی نگذاشته بود، بدون هرگونه مقدمه یا بهانه ای، به مباحث سیاسی نیز گریز می زد و از دولت های سازندگی، اصلاحات و اعتدال به نیکی یاد می کرد تا مواضع سیاسی اش نیز از کسی پنهان نماند و البته تمام این مواضع اجتماعی و سیاسی با سکوت جناب حیدری (مجری برنامه) همراه بود.

البته انتقادی که مطرح می شود، نه فقط به برنامه پایش که به بسیاری از برنامه سازان و هنرمندان ما نیز وارد است که گمان می کنند در هر زمینه ای که فعالند یا برنامه می سازند، حتماً یک زن را در همان زمینه باید به مناسبت روز زن به عنوان الگو معرفی کنند، یعنی اگر مثلاً برنامه ای در مورد معدن باشد، به مناسبت روز زن به احتمال زیاد باید یک معدن کار زن را به عنوان الگو معرفی کند! ولی به راستی چه لزومی دارد که برای هر بخش مردانه ای یک زن به عنوان الگو معرفی گردد؟! زنی با اخلاق مردانه و رفتاری که بعضاً گویی جای او و شوهرش را عوض کرده اند!!

اصلاً نمی خواهم جسارتی به سرکار خانم رئیسی و یا شوهرشان بنمایم همانطوری که احتمالاً او نیز نمی خواست به نگاه اصولی اسلام و رهبری به نقش اصلی زن در خانواده به عنوان ریشه ی اجتماع هتک حرمت بنماید، ولی به راستی این سؤالات از دست اندرکاران برنامه پایش مطرح می شود که:

آیا بهتر نبود میهمان برنامه از جمع مادرانی انتخاب می شد که موفق به تربیت 1،2 و یا 3 کارآفرین نمونه شده اند؟! و یا زنی که با حمایت جانانه از شوهرکارآفرینش، فرزندانی را در همان راه تربیت کرده است؟! آیا زنی که بدون به هم زدن طبیعت و آفرینش عاطفی خود توانسته چند کارآفرین نمونه تربیت کند کم ارزش تر از زنی است که با کاهش کیفیت زندگی خانوادگی و کار شبانه روزی به مقام کارآفرینی نائل گردیده است؟! آیا یک زنبوردار نمونه بر یک شوهردار، خانه دار و بچه دار نمونه شرف دارد؟! اصلاً بیاییم به هرکسی حق بدهیم که اعتقادات خودش را داشته باشد اما به راستی آیا اینچنین الگوسازی هایی در سایر ایام نمی توانست انجام شود؟! چه لزومی دارد در سالروز ولادت حضرت زهرا (س)، با ترویج نگاه فمینیستی و نگاه منحط غرب به زن، جایگاه زن در نگرش اسلامی تحقیر شود؟!

آیا می توان با این نگاهی که رسانه ی ملی و یا دست اندرکاران برنامه های مختلف اجتماعی و اقتصادی نسبت به جایگاه زن دارند، منتظر ماند تا زن به لنگر آرامش خانواده و ستون امن خانه بدل و جامعه برای تحولات و جهش های بزرگ آماده گردد؟! چه کسی گفته است که زن باید دقیقاً همه ی کارهای مردانه را بکند تا نشان دهد از مرد بدتر که نیست هیچ، حتی برتر هم هست؟! چرا برخی نمی خواهند برای خلقت خداوند احترام قائل باشند و این که زن برای محبت و مرد برای مقاومت و سختی آفریده شده است؟! به راستی می توان از زنی که به امور سخت و خشن می پردازد توقع داشت که روحیه اش سخت و خشن نشود؟! اصلاً نمی خواهم از ارزش زنی که از روی اضطرار، رأساً با مشکلات دست و پنچه نرم کند کم کنم، بلکه گلایه ام از اصالت دادن به نگرشی است که در آن زنان تا با امور خشن دست به گریبان نباشد موفق تلقی نمی شوند! مگر نه این که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرموند:

فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَة
زن قهرمان نیست، بلکه ریحانه است

خب آیا خارج کردن زن از طبیعت او و یا خارج کردن مرد از فطرتش می تواند کاری حکیمانه و عاقلانه جلوه کند؟! آیا این گونه الگوسازی ها و اظهارات موجب تحقیر برخی زنانی که مجاهدانه امور خانواده و تربیت فرزند را اداره می کنند نمی شود؟! آیا در سالی که می بایست مدیریت جهادی در امر فرهنگ، عزم ملی را همراه کند، می توان زنان خانه داری را که همتشان را به شوهرداری و تربیت فرزند بکار می گمارند را تحقیر کرد، در حالی که به فرموده ی چند معصوم، جایگاه مجاهد فی سبیل الله را دارند؟!

نظرشما را در انتها به چند جمله ی کلیدی مقام معظم رهبری که در تاریخ 1393/1/30 بیان شده است و بر مسئله ی زن، خانواده و اشتغال مانور دارد جلب می کنم:

هرکس اگر مسئله زن را جدا از مسئله خانواده مورد بررسی قرار دهد در فهم مسئله و تشخیص علاج آن، دچار اختلال می شود.....با کدام منطق باید زنان، که خداوند آنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژه ای از زندگی آفریده است در عرصه هایی وارد کنیم که آنها را دچار رنج و سختی می کند؟....مسئله خانواده بخصوص «سلامت، امنیت و آرامش زن در خانواده»، مسئله ای اصلی است که باید به آن پرداخت، باید عوامل سلب آرامش و سکینه روحی زن در خانواده را جستجو کرد و با شیوه های گوناگون از جمله قانون و تبلیغ صحیح، این موانع را برطرف کرد..... برخلاف برخی دیدگاهها، اشتغال از مسائل اصلی مربوط به زنان نیست البته اشتغال و مدیریت مادام که با مسئله اصلی یعنی خانواده منافاتی پیدا نکند، ایرادی ندارد.... اینکه زنان برخی مشاغل را برعهده نگیرند هیچ ننگ و نقصی نیست بلکه آن چیزی غلط است که متناسب با طبیعت الهی زن نباشد.

این مطلب در عمارنامه و بولتن منتشر شد.

برخی مطالب مرتبط:
سالروز شهادت بانوی دوعالم و الگوسازی رادیو ورزش از زن همجنسباز
پاسخ به شبهات حقوق زن در اسلام 2
پاسخ به شبهات حقوق زن در اسلام 1
چرا، الرجال قوامون علی النساء؟

برچسب های مرتبط: خانواده  سبک زندگی   صدا و سیما    برنامه پایش    فرهنگ

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/1/15
5:45 ع

 

دیروز، روز شهادت اول بانوی اسلام، یک نمایش رادیویی از رادیو ورزش پخش می شد که به زندگی ورزشی، خانوادگی و اجتماعی زن ورزشکاری به نام "بیلی جین کینگ" می پرداخت و در خلال برنامه نیز گوینده ای در همین خصوص توضیحاتی را ارائه می داد، این نمایش می گفت که خانم بیلی جین کینگ فعالیت های اجتماعی زیادی در راستای حقوق و استقلال زنان داشته است و به صورت مشخص و غیرقابل انکاری این زن را به عنوان یکی از الگوهای برجسته ورزشی و اجتماعی زنان معرفی می کرد، این الگوسازی درست در روز شهادت الگوی زنان اسلام و برترین زنان دوعالم عجیب می نمود و از آنجا که استقلال زنان و دفاع از حقوق زنان مفاهیمی هستند که در عرف ما با مفهوم فمینیسم قرابت دارند، کنجکاو شدم که در خصوص این زن تحقیق کنم و اینچنین بود که به اطلاعات تأسف برانگیزی دست یافتم؛ متأسفانه این زن از چند نفر ورزشکاری است که به همراه شریک جنسی خود (یک زن ورزشکار به نام "کیتلین کاهو") صراحتاً تمایلات همجنسبازانه خود را اعلام و ترویج کرده اند و حتی خانم بیلی جین کینگ یک از دو زن ورزشکاری است که به عنوان نمایندگان رسمی اوباما در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی سوچی روسیه (که حاشیه اصلی آن رسمیت بخشی به حضور همجسگرایان بود) شرکت کرد.

مطلب فوق انبوهی از سؤالات در ذهنم ایجاد کرد که تنها به ذکر چند مورد از آن ها بسنده می نمایم: به راستی در صداوسیمای ما در این سال ها چه کسانی جذب و پرورش یافته اند؟! این رسانه ای که قرار بوده مدرسه انسان سازی باشد در چه مسیری حرکت می کند؟! آیا می توان از این رسانه، فرهنگ سازی اسلامی را توقع داشت؟! آیا اصلاً هیچ نظارتی بر برنامه های این همه شبکه های تلویزیونی و رادیویی انجام می گیرد و یا همه چیز به پای کمیت فدا شده است؟! آیا معرفی چنین الگویی در روز شهادت بانوی اسلام، سلام الله علیها (از روی عمد و یا حتی به سهو) می تواند یک اقدام قابل بخشش و قابل تکرار تلقی گردد؟! آیا صدا و سیما در سالی که باید با مدیریت جهادی پاسدار فرهنگ کشور باشد، مجاز است که این رویه را ادامه دهد؟!

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

برچسب های مرتبط: صدا و سیما   فرهنگ

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/12/25
12:30 ص

 

عصر جمعه ی دیروز آخرین برنامه پایش سال 92 از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و همچنان محوریت برنامه با بحث تشویق مردم به انصراف از یارانه نقدی و نظرسنجی در خصوص محل استفاده یارانه های مورد انصراف بود که بیش از 50 درصد از مردم یارانه های انصرافی را برای توزیع بین طبقات ضعیف و کم درآمد ترجیح دادند که البته با توجه به حمایتی که مجریان و میهمانان برنامه از سایر گزینه ها مثل کمک به دارو و درمان داشتند، انتخاب مردم جای تحلیل دارد، به نظر حقیر شاید این تنها گزینه ای بود که پایش و کنترل آن به راحتی برای مردم میسر است و شاید به نوعی بی اعتمادی به دولت را در خود داشته باشد، انتخاب این گزینه نشان از شرایط بد طبقات ضعیف جامعه دارد و دیگر این که به احتمال زیاد بسیاری از کسانی که در طبقات ضعیف قرار دارند و چه بسا قادر به انصراف از یارانه نیستند ترجیح می دهند یارانه های انصرافی سایرین بین خودشان تقسیم گردد و البته تمام این ها غیر ممکن به نظر می رسند و دولت هرگز برای خودش هزینه ی اضافی نخواهد تراشید و اصولاً دولت به دنبال این است که کمی از کسری بودجه اش در این خصوص بکاهد.

قسمت جالب برنامه مطالب کاملاً متضادی بود که از میهمانان دو بخش برنامه ارائه گردید. در بخش اول برنامه از دو نفر از تجار و تولید کنندگان مطرح کشور، آقایان اسدالله عسگراولادی و محمدرضا دیانی دعوت شده بودند تا مردم را به انصراف از دریافت یارانه تشویق کنند اما طبق معمول که آقای دیانی عادت دارد هیچ تریبونی را برای فشار بر بانک ها در جهت کاهش نرخ سود بانکی از دست نمی دهد، بخش زیادی از سخنان ایشان به محکوم کردن سیستم بانکی و لزوم کاهش نرخ سود بانکی گذشت که جناب عسگر اولادی نیز بر این ادعا صحه می گذاشت.

توضیح حقیر در خصوص ادعاهای جناب دیانی و عسگراولادی این است که اگر چه سیستم بانکی به شدت به اصلاح نیاز دارد و در خدمت رسانی و توزیع عادلانه تسهیلات و شفافیت اقتصادی و پرهیز از اقدامات خلاف قانون باید مورد نظارت شدید بانک مرکزی و دولت قرار گیرد، اما به دلیل ارتباط قوی نرخ سود بانکی با میزان جذب نقدینگی و در نتیجه تأثیر آن روی نرخ تورم، اصرار برکاهش غیرمتناسب با نرخ تورم را هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ تجربی (باتوجه به تجربه ای که در این خصوص در دولت جناب احمدی نژاد کردیم) کاملاً رد می کنم و با توجه به این که طی 2-3 سال اخیر  بارها در این خصوص مطالب متعددی نوشته ام، از تشریح بیشتر نظراتم خودداری می کنم.

اما بخش بعدی برنامه با حضور دکتر حسین عبده تبریزی به عنوان کارشناس انجام شد تا ایشان در خصوص سرمایه گذاری به مردم توصیه های فنی بنمایند و ایشان رسماً اعلام کرد که سعی دولت بر این است که سود هیچ بخش دلالی و واسطه گری از سود بانکی بیشتر نباشد و معنی دیگر این مسئله این است که دولت هم بخش های دلالی را کنترل خواهد کرد و هم از تغییر سودبانکی ابایی نخواهد نمود و تمام این بحث ها مقدمه ای بود تا دکتر عبده به مردمی که کمتر از 50 میلیون نقدینگی دارند اطمینان خاطر دهد که سرمایه گذاری بهتری از بانک وجود ندارد، مگر این که کسی راه و رسم بازار سرمایه (بورس) را بداند و به آن سمت حرکت کند؛ نگاه و مشی دولت در جهت کنترل ورود نقدینگی به بازارهای کاذب ارز، سکه، خودرو و مسکن از این جهت که می تواند موجب کاهش تورم گردد (همانطوری که تاکنون نیز تاحدودی مفید بوده)، قابل ستایش است.

برچسب های مرتبط: برنامه پایش  بانک  هدفمندی یارانه ها دولت  اقتصاد  صدا و سیما  تورم

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/12/19
1:24 ص

 

در پی اظهارات اخیر ریاست محترم جمهور در خصوص اعتقاد ایشان به "آزادی مسئولانه" برای رسانه ها،  برخی ممکن است به اشتباه گمان کنند که منظور ایشان از آزادی مسئولانه یعنی مسئولیت مساوی همه ی رسانه ای ها در برابر قانون و شرع، در صورتی که رفتار و گفتار دولت محترم در برخورد با منتقدان دولت و از سوی دیگر حمایت از کسانی که به احکام الهی و قرآن جسارت کرده اند باعث شده است تلقیم در خصوص "آزادی مسئولانه" به این شکل اصلاح گردد:

در آزادی مسئولانه، همه ی رسانه های دوست، خودشان شخصاً مسئولیت دارند با تخلفات خودشان برخورد کنند و دیگر نیازی به ممیزی و برخورد قانونی نخواهد بود.

آزادی مسئولانه یعنی هیچ کس آزاد نیست مگر متوجه مسئولیتی باشد که برایش تعیین شده است و چیزی را که نباید، نقد نکند و چیزی را که صلاح ندانسته اند بداند، به شدت مورد تقدیر قرار دهد.

آزادی مسئولانه، آزادی است که برخی رسانه ها دارند تا مسئولانه و با تمام قوا افراطی ها را از صحنه حذف کنند.

آزادی مسئولانه یعنی هر انتقادی حتی به احکام الهی آزاد است، البته بهتر است طوری انجام شود که موجب فشار و انتقاد افراطی ها به مسئولان و تعطیلی رسانه های مورد حمایت مسئولان نگردد.

آزادی مسئولانه یعنی آزادی که برای رسانه ها در مسیر دفاع از مسئولان و انتشار پیام انتخابات 92 تعریف شده است.

آزادی مسئولانه آزادی است که باعث می شود اهل رسانه ی ارزشی و غیرارزشی نیز از نگاه مسئولان به یک اندازه آزاد باشند.

آزادی مسئولانه در اعلام نام مفسدان، یعنی مجوز برای اعلام نام مفسدانی که مسئولان تشخیص می دهند، نه مفسدانی که با م-ه ها نسبت و ارتباطی داشته باشند.

آزادی مسئولانه نام دیگر آزادی باسوادان است و در تضاد کامل با آزادی بی سوادان یا همان منتقدان قرار دارد.

ودر کلام آخر آزادی مسئولانه یعنی اگر چه آزادی هست ولی هرگز نباید مسئولان را فراموش کرد مفهومی که جناب ضرغامی بیش از همه آن را درک می کند.

برچسب های مرتبط:   رسانه   حسن روحانی  صدا و سیما    طنز    دولت

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/12/12
11:1 ص

 

برنامه پایش با حضور دکتر نیلی، مشاور اقتصادی رییس جمهور برگزار شد تا به بحث فازدوم هدفمندی یارانه ها بپردازد، این برنامه یک نظرسنجی حیاتی داشت که به بحث تعیین مرز درآمدی برای حذف یارانه نقدی می پرداخت که می توانید سؤال، گزینه های آن و پاسخ مردم را در تصویر زیر مشاهده فرمایید:

افسران - تحلیلی بر نظرسنجی پایش در خصوص سقف درآمدی دریافت یارانه

اگر چه بیشترین رأی مردمی در گزینه 1 قرار دارد اما هرگز نمی توان این گزینه را نظر غالب مردم دانست، چرا که تنها حدود 32% از مردم به این گزینه رأی داده اند و حدود 68% از مردم بیش از 1 میلیون تومان را مد نظر دارند، بعد از گزینه ی 1 گزینه ی 2، با حدود 28% رأی قرار دارد و این یعنی میانگین نظرات مردم و اولین گزینه ای که رأی بیش از 50% را در خود دارد در گزینه ی 2 (یعنی تا 1/5 میلیون تومان) وجود دارد، که این رقم نزدیک به 1/4 میلیون تومان تخمین زده می شود و اگر این عدد را برای ارزش فعلی پول در نظر بگیریم، باید در زمان اجرای طرح متناسب با ارزش پول همان موقع ، رقم مذکور را افزایش دهیم و بحث دیگر این که اگر دولت با این رقم فقط به رضایت نیمی از مردم نائل می شود و حال این که دولت در این طرح حساس و مهم باید به اجماعی بیش از 50% از مردم اهتمام داشته باشد، چرا که در چنین طرح عظیمی نارضایتی 49% از مردم به هیچ وجه قابل پذیرش نیست، به خصوص این که اجرای این طرح با توجه به خطاهایی که حتماً در آن رخ می دهد، میزان نارضایتی را به شدت افزایش خواهد داد.

البته با توجه به این که به صورت مشخص دولت و سازندگان برنامه پایش به گزینه ی 1 علاقه دارند، در طول برنامه تلاش زیادی کردند که اولاً گزینه ی 1 را به عنوان گزینه ی حداکثری معرفی کنند و ثانیاً با وعده هایی که بعضاً ناشدنی و کذب بود، مردم را به گزینه 1 متمایل سازند که تلاش های ایشان منجر گردید که رأی 29 درصدی این گزینه، با تغییری نامحسوس به 32% ارتقا یابد، یکی از وعده های ناشدنی آقای حیدری  (که یک قسمت کامل از برنامه ی پایش به ترویج همین نظر پرداخته بود که با حذف یارانه های نقدی هزینه های درمانی رایگان می گردد که در مطلب قبلی با عنوان "تحلیل پایش اخیر، اندر فواید بیکران حذف یارانه ثروتمندان!" به آن پرداختم)، این بود که حذف یارانه های نقدی منجر به رایگان شدن هزینه های درمانی می شود که دکتر نیلی این مسئله را غیرممکن دانستند و آقای حیدری به ناچار کمی حرفش را تعدیل کرد، یا یکی دیگر از دروغ های برنامه این بود که اگر تعداد یارانه بگیران کمتر گردد، دولت سهم سایرین را افزایش می دهد که آن هم تلویحاً توسط دکتر نیلی تکذیب شد.

بعد از این که جهت دهی ها که اصولاً نباید در خلال نظرسنجی اعمال می شد، به نتیجه نرسید و آرای مردمی به صورت محسوسی تغییر نکرد، در رد اعتبار نظرسنجی کوشیدند و متأسفانه نظرات مردم را به نفع شخصی ایشان معطوف دانستند، در واقع طوری وانمود شد که هرکسی فقط به نفع خودش رأی داده است و حال این که این ادعا چند ایرادِ اساسی دارد، اولاً آن هایی که درآمدهای بالایی دارند و از حذف خودشان مطلعند طوری رأی می دهند که تعداد کمتری مشمول طرح شوند که این مسئله از سوی مهمان کارآفرینی برنامه نیز با انتخاب گزینه ی 1 اثبات شد و بحث دیگر این که این نگاه با توجه به نظرسنجی اخیر برنامه پایش که در خصوص جامعه هدف سبد کالا انجام شده بود مردود است، چرا که در آن نظرسنجی که یکی از پرمخاطب ترین برنامه های پایش بود، تنها 7% بینندگان،  گزینه کارمندان را انتخاب کرده بودند و 70% از آنها کارگران و 23% روستاییان را انتخاب کرده بودند که در آن برنامه آقای حیدری به شوخی گفتند کارمندان خوابند! و این مسئله نشان می دهد که اصولاً نگاه مجریان و مسئولان برنامه پایش در خصوص این که هرکسی به نفع خودش رأی می دهد قابل اعتنا نیست.

یکی دیگر از مسائلی که در این برنامه نظرم را جلب کرد، کلماتی بود که دکتر نیلی باید بعد از عبارات آقای حیدری بیان می کرد، که ایشان بعد از عبارت "مسکن مهر" کلمه ی "تورم" را بکار برد و بعد از عبارت "یارانه نقدی" نیز از عبارت "کسری بودجه" استفاده کرد، لیکن آنجایی که به گزینه ی "سبد کالا" که به شدت مورد انتقاد مردم و رسانه ها قرار گرفت و حتی موجب پوزش خواهی رییس جمهور نیز گردید ایشان سکوت اختیار کرده و جرأت نکردند که برای "سبد کالا" گزینه ای مطرح کنند و ای کاش دولتمردان جدید همانقدر که در نقد دولت های قبلی جسورند در نقد رفتارهای خودشان نیز شجاع بودند و یا به همان شکل تحمل نقدهای دیگران را نیز می داشتند.

فارغ از تعیین رقم برای حذف یارانه، سؤال بسیار مهم و مغفولی که نه دولت و نه برنامه پایش علایقه ای به طرح آن ندارند این است که برای شناسایی و صحه گذاری اطلاعات درآمدی چه خواهند کرد؟ به راستی آیا دولت جز اطلاعات درآمدی کارمندان و کارگران به اطلاعات درآمدی اقشار دیگری دسترسی دارد؟! آیا وقتی امکان صحه گذاری مهیا نباشد جز همان طبقات که حقوق و درآمد مشخصی دارند کسی در معرض صحه گذاری واقعی و حذف یارانه ها قرار خواهد گرفت؟! سؤال بسیار جدی دیگر این که بافرض داشتن اطلاعات درآمدی همه ی مردم آیا این اطلاعات را می توان مبنای معینی برای حذف یارانه ها قرار داد؟! آیا فردِ فاقد مسکنی که حقوق 1/5 میلیون تومانی دارد را می توان حذف کرد و فردی با حقوق 1 میلیون تومانی که چند فقره ملک و خودرو دارد را مستحق دریافت یارانه دانست؟! آیا این سؤالات اثبات نمی کند که دولت و دست اندرکاران برنامه پایش بدون دلسوزی مسئولانه در خصوص حذف یارانه برخی افراد در حال گام برداشتن هستند؟!

شاید برخی از مطالعه کنندگان این مطلب گمان کنند که حقیر شرایط سخت دولت را درک نمی کنم ولی اینگونه نیست و قبلاً در مطالب متعددی من جمله "به جای سختگیری برمردم، چنین کنید ..." پیشنهاد جایگزین نیز در این خصوص ارائه گردیده است که در آن راه هایی برای تأمین کسری موجود (بدون این که یارانه ی کسی حذف گردد) ارائه شده است و البته باید مدنظر داشت که با وجود تورم موجود، طی چند سال اخیر ارزش یارانه موجود مستمراً در حال مستهلک شدن است و عملاً خود به خود در هر ماه بخشی از یارانه ی نقدی در حال حذف شدن است و البته دولت می تواند برای گران کردن قیمت حاملهای انرژی با شیب مناسب نیز اقدام نماید که همین مسئله بخش زیادی از کسری موجود را به تنهایی مرتفع خواهد کرد و البته حق و انصاف این است که به ازای فاز دوم هدفمندی، مبلغی به یارانه ها افزوده شود که عدم افزایش این مبلغ نیز بار بسیار سنگینی است که به دوش مردم منتقل خواهد شد.

بحث انتهایی حقیر با متصدیان برنامه پایش است، اگر چه اینجانب از ابتدای پایش با این برنامه همراه بودم و از آن استقبال کردم و بارها از عدم حمایت مسئولان از این برنامه انتقاد نمودم، لیکن احساس می کنم این برنامه از محور قرار دادن مباحث کارشناسی به نفع مصالح مردم به سمت دیگری در حرکت است که نمونه اش را در برنامه ای که در حمایت از پزشکان و تطهیر تخلفات گسترده در این صنف پخش شد (لطفاً رجوع شود به مطلب برنامه پایش از مردم فاصله نگیرد)، دیدیم و به همین لحاظ بازهم از ایشان خواهش می کنم این برنامه ی خوب و تخصصی را به نفع دولت یا پزشکان یا هر صنف دیگری مصادره نکرده و حل مشکلات مردم را محور قرار دهند.

برچسب های مرتبط:   برنامه پایش    اقتصاد   صدا و سیما    هدفمندی یارانه ها   دولت

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.



nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه