92/3/21
11:57 ع
ورود اصلاح طلبان به عرصه ی انتخابات از همان ابتدا با اما و اگر هایی همراه بود. 4 سال پیش خاتمی برای حضورهای بعدی در انتخابات شرط گذاشت و شروطش را اصلاً کسی تحویل هم نگرفت ولی ترس از حذف ابدی از صحنه ی سیاسی کشور باعث شد تا به عنوان اولین اصلاح طلبِ مطرح، درانتخابات مجلس در یک شهر کوچک، پای صندوق آمده و رأی دهد. از همان موقع رویکرد اصلاح طلبان به دو قسمت مجزا تقسیم شد، گروهی به محوریت موسوی خوئینی ها، معتقد بودند که باید انتخابات را تحریم کرد و گروهی دیگر به محوریت خاتمی معتقد به حضور در انتخابات بودند، قبلاً در مطلبی نوشتم که حامیان این دو دیدگاه عملاً در یک مقطع خاص و با بروز شرایط ویژه می تواند دوباره به هم بپیوندد و اینک هرچه به روز انتخابات نزدیک می شویم اصلاح طلبان در حال تحلیلشرایط برای تحقق آن مسئله باشند.
عدم حضور خاتمی به علت اطمینان از رد صلاحیت و متعاقباً رد صلاحیت هاشمی و عدم اقبال مردم به نمایندگان هاشمی و خاتمی و آرای پایین ایشان موجب گردید تا هم عارف به دستور خاتمی از عرصه انتخابات کنار بکشد و هم پای اصلاح طلبان از ورود بیشتر به انتخابات سست گردد. اکنون اصلاح طلبان به شرایط حساسی رسیده اند، خاتمی از یک سو با معرفی نماینده، سلامت و امانت داری نظام را صحه گذاری کرد و از سویی با حذف نماینده ی اصلاحات، عملاً ریش اصلاحات را به قیچی آقای هاشمی و نیروهای وی سپرد تا لااقل دارای یک رأی منسجم و نزدیک به نمایندگان اصولگرا باشند. اینک اصلاح طلبان در شرایطی قرار دارند که از یک سو با حضورشان در انتخابات، دروغ بودن اتهام تقلب را اثبات کردند و از یک سو می بینند که براساس نظرسنجی های معتبر، فاقد پایگاه مردمی و آرای مناسبی هستند و با باخت قطعی، نداشتن پایگاه مردمی را چه در انتخابات 88 و چه در این انتخابات اثبات کرده اند.
آنچه که از نتیجه ی نظرسنجی های معتبری مانند تبیان مشخص است، این است که نزدیک به 70 درصد آرا به اصولگرایان معطوف خواهد بود و افرادی مانند رضایی و غرضی و روحانی مجموعاً کمی بیش از 30 درصد از آرا را به خود اختصاص خواهند داد و این یعنی نسبت به آرای انتخابات قبلی اصلاح طلبان دچار ریزش نیز گردیده اند و این مسئله با وجود تشدید مشکلات اقتصادی مردم، جای ناامیدی محض دارد؛ به نظر می رسد ریزش حامیان جریان اصلاحات یک دلیل بزرگ داشته باشد و آن هم به بازی گرفتن جان و رأی مردم و مصالح کشور بر پایه ی دروغ تقلب است که هرگز نیز بابت آن عذرخواهی صورت نگرفت.
با این وجود به نظر می رسد بازگشت اصلاح طلبان از مسیر قبول نظام و مشروعیت آن به مسیر اعتراض و فتنه، خیلی مشکل و غیر قابل باور شده باشد و ایشان ناچارند تا باخت این بار و بار قبلی شان را بپذیرند و با این کار، لااقل خودشان را در چارچوب نظام و برای انتخابات بعدی در صحنه نگاه دارند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.