92/3/19
10:2 ص
در مناظرات مختلف منش دولت اصلاحات به عنوان دولتی که از آزادی و توسعه ی سیاسی حمایت می کرد بارها از نمایندگان اصلاح طلب مورد حمایت نشان داده شد و به منظور این که این مسئله از الزامات کشور نمایش داده شود، همواره اثبات امنیتی بودن فضای سیاسی در دستور کار قرار گرفت. با تمام این ادعاها آنچه که در سوابق دولت اصلاحات و اقرارات شان مشخص است تعداد زیاد تنش های سیاسی و مسائل امنیتی کشور در آن دوره بود، مواردی که برخی از آنها در مناظره سیاسی از سوی دکتر جلیلی مطرح گردید، مسائلی مانند تنشهای سیاسی در شهرها و برخوردهای امنیتی با دانشجویان که با توجه به آنچه که تقدیم خواهد شد، بیش از هرکسی مسئولیت این اقدامات به دولت اصلاحات بر می گشت.
سوال اول این است که به راستی آیا دولت اصلاحات آنگونه که می گوید برایش تنش ایجاد می کردند یا خودش در تنشها مقصر بود؟! دولت اصلاحات با شعار توسعه ی سیاسی وارد شد و مشی سیاسی اش براساس همان اصلاحاتی بودن، در جهت انتقاد به حاکمیت تعریف می شد، یقیناً وقتی شعارهای یک دولت به سمت خاصی باشد حمایتها و مدیریتها نیز به همان سمت هدایت خواهند کرد. دولت اصلاحات، به تنهایی نمی توانست اصلاحات را رقم بزند بلکه همواره آن را به عنوان یک مطالبه ی عمومی و آرای 20 میلیونی دنبال می کرد.
دولت اصلاحات برای تحقق برنامه ها و شعارهای خود نیاز به مطالبه ی عمومی داشت و این نیاز را در بسیاری از موارد رأساً با استفاده از ابزارهای رسانه ای مانند روزنامه های زنجیره ای و مطالب ساختار شکنانه تأمین می کرد و یا فضایی را آماده می کرد تا این مطالبه ایجاد شود و این رویه ی دولت در بسیاری از موارد شرایط غیرقابل کنترلی را ایجاد می نمود، از یک سو اگر چه دولت تمایل به بروز مطالبات عمومی داشت، اما از این که این تحریکات و حمایت ها به رفتارهای تند و ساختار شکنانه تبدیل شوند نیز پرهیز می کردند چرا که بین اصلاحات و ساختارشکنی باید فاصله ایجاد می شد، دولت اصلاحات در پی اعمال تغییرات با قدرت نرم و به قول خودشان چانه زنی از بالا و فشار از پایین بود و نمی خواست کشور به نقاط غیرقابل کنترل برسد، چرا که رسیدن به چنین نقاطی می توانست صلاحیت دولت را زیرسوال ببرد و از سویی از هر تنشی استفاده می کرد تا آن را به سیاست های حکومت ربط دهد بدون این که خودش محکوم به بی تدبیری شود.
در کنار فضای بازی که برای مطالبات اصلاحاتی و ضدحاکمیتی ایجاد می شد دولت اصلاحات در برابر سایر تنشهای امنیتی برخوردش متفاوت بود. اختلافات قومیتی و محلی به راحتی و با ندانم کاری های افراطی و یا تفریطی امنیتی دولت اصلاحات به تنشهای درگیرانه و خشن منجر می شد که برخی از آنها را دکتر جلیلی در مناظره اعلام نمود.
درکنار ادعای آزادی و احترام به انتقادات که در دولت اصلاحات فراگیر بود، آنچه که مشاهده می شد بدترین برخورد با تفکرات منتقد به جریان اصلاحات با برچسب های ضدمردمی و مزدوری بود. متفکران و بزرگان جریان نقاد اصلاحات، با شدیدترین سیاست های سانسور و تحریف مورد بی مهری قرار می گرفتند و انتقادهای ضد دینی و ضدحکومتی به راحتی تبلیغ و به اسم آزادی حتی تقدیس می شدند، توهین هایی که به امام حسین و پیامبر اکرم و امام زمان انجام شد و به اسم آزادی بیان تقیس نیز شدند و کسانی مانند استاد مصباح که با این انحرافات برخورد عقیدتی و فلسفی می کردند با شدیدترین توهین ها و سانسورها و تحریف ها مواجه می شدند و این برخوردها از سویی منجر به بروز تشکل های جسور و فراقانونی در برابر تشکل های جسور و ساختارشکنانه گردید. به راستی اگر در دولت اصلاحات به این راحتی به ارکان نظام توهین نمی شد، آیا لباس شخصی ها نیز به خود اجازه ی دخالت مستقیم می دادند؟!
نتیجه: دولت اصلاحات شعار اصلاحات و توسعه ی سیاسی را رأساً با تحریک جریانهای تند سیاسی دوطرف و ایجاد تضارب های نامتعارف و لاجرم بروز شرایط امنیتی دنبال می کرد و همانطوری که در دولت های قبل و بعد از اصلاحات مشاهده شد، دیگر شرایطی مانند آنچه که در دولتهای اصلاحات بود، بروز نیافت و به گواهی تاریخ، حوادث فتنه و فضای امنیتیش نیز زاییده همان جریان های اصلاحاتی و در ادامه ی همان سیاست ها و با محوریت سران ایران نشین و لندن نشین همان جریان بود که الحمدلله با شناخت و تیزهوشی مردم ایران، سالهاست که از هرگونه فرصت بروز و حضور مجدد و پیگیری همان سیاستها محروم مانده و بمانند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.