91/11/11
9:40 ع
یادم هست که در اولین شعارهای آقای احمدی نژاد، ایشان با این مسئله که هر وزارتخانه ای برای خودش یک دانشگاه و موسسه تحقیقاتی راه بیندازند مخالف بودند و البته این نظر، حقیقتاً به عدالت آموزشی نزدیک تر بود، چون که هر وزارتخانه ای بودجه ی کلانی صرف آموزش عالی می کرد و حال این که این بودجه ها صرفاً برای پرسنل همان وزارتخانه صرف می شد و این که سطح کسب آگاهی نیز در این گونه دانشگاه ها از دانشگاه هایی که مستقیماً زیر نظر وزارت علوم بودند پایین تر بود و این که در همان وزراتخانه نیز عدالت در خصوص امکان تحصیل رعایت نمی شد چرا که غالباً این مدیران و افراد با نفوذ بودند که امکان ادامه تحصیل در این دانشگاه ها را می یافتند و همین سطوح بالای تحصیلاتی نیز باعث ارتقای شغلی بشتر این افراد با نفوذ می گردید، مشکلی که از دیرباز در وزارت آموزش و پرورش موجب شده است که به جای اینکه نخبگان به سطوح بالای مدیریتی برسند، افراد ضعیفی به این حوزه ها وارد شده و موجب عدم پیشرفت مناسب این وزارت خانه حیاتی گردند، که نمونه اش را در همین طرح تغییر نظام آموزشی به 6-3-3 و اکنون هم 3-3-3-3 دیدیم (لطفاً تحلیل دقیق مسئله را به مطالب مرتبط ذیل همین مطلب مراجعه نمایید.
اما امروز اخبار اعلام کرد که براساس توافقات صورت گرفته، وزارت آموزش و پرورش اقدام به تأسیس دانشگاه ویژه ای تا سطح دکترا برای کارمندان خود و افراد دیگر!!! نموده است. البته با توجه به این که از سابقه ی وزارت آموزش و پرورش در صدور امکانات ویژه آموزش کل کشور به نام کارمندان این وزارتخانه مطلع بودم زیاد تعحب نکردم، تنها احساس کردم در ادامه مدارس شاهد، که در خدمت فرزندان کارمندان وزارتخانه آموزش و پرورش بود، دانشگاه هایی نیز برای سرویس دادن به کارکنان به ویژه مدیران آموزش و پرورش تأسیس شده است، مشکلی که از دیرباز در وزارت آموزش و پرورش موجب شده است که به جای اینکه نخبگان به سطوح بالای مدیریتی برسند، افراد ضعیفی به این حوزه ها وارد شده و موجب عدم پیشرفت مناسب این وزارت خانه ی حیاتی گردند، وزارتخانه ای که همواره از بحران وزیر مناسب رنج برده و موجب تضییع حقوق معلمان و زحمت والدین و دانش آموزان نیز گردیده است، که نمونه اش را در همین طرح تغییر نظام آموزشی به 6-3-3 که قبل از یکسال لزوم تغییر آن به نظام 3-3-3-3 مشاهده شد (لطفاً تحلیل دقیق مسئله را به مطالب مرتبط ذیل همین مطلب مراجعه نمایید).
مدارس شاهد نیز اگر چه در ابتدا برای خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران پاگرفت ولی به تدریج و با افزایش سن فرزندان شهدا و ایثارگران و جانبازان، عملاً در اختیار کارمندان آموزش و پرورش قرار گرفت که تشکیل دانشگاه فرهنگیان نیز در همان راستا به نظر می رسد. البته من با ارتقای برنامه های آموزش در مدارس شاهد مخالف نیستم بلکه معتقدم که باید سایر مدارس نیز مانند این مدارس در اولویت رسیدگی قرار گیرند.البته این دیدگاه مدیریتی در بسیاری از سازمانها و نهادهای اداری و مالی وجود دارد که نمونه ی پررنگش در ارائه ی خدمات و تسهیلات بانک کم بهره و طولانی مدت ویژه و مستمر (در مدت های معین مثل 2 سال) به کارمندان بانک است که موجب گردیده است سطوح کارمندان سطح پایین بانکها از کارشناسان سایر نهادها به مراتب فراتر رود، که البته در این خصوص و سایر موارد نمی خواهم نسبت به کارمندان بانک یا سایر نهادها قلمی بزنم بلکه منظورم لزوم گستراندن عدالت در تمام اقشار جامعه است نه این که هر نهاد و اداره یک رانت ویژه ی پرسنل خود آنهم از محل اعتبارات عمومی ایجاد نماید و این که چه خوب است که دولت همان رویه ابتدای کار را در افزایش عدالت در زیرمجموعه های خود و با شدت و پیگیری بیشتر دنبال کند و نگذارد هر ارگان، نهاد و وزارتخانه، خدمات خاصی را از بودجه ی عمومی و مربوط به تمام مردم، برای کارمندان خویش فراهم نماید.
این مطلب در عمارنامه نیز منتشر گردیده است.
مطالب مرتبط:
آقای وزیر شما را چه به وزرات؟!!
ایمنی، مفقود بزرگ در نظام آموزشی
اشتباهی بزرگ از وزارت آموزش و پرورش
خرج تراشی جدید دولت برای والدین
نظام جدید آموزشی و مشکلات آن
مدارس شاهد به نام شهدا به کام بعضی دیگر
کتب کمک آموزشی مخل سلامتی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.