91/10/6
1:0 ص
طی این چند ماه، آقایان هاشمی و خاتمی و اخیراً هم احمدی نژاد دغدغه ی برگزاری انتخابات آزاد را بین مردم مطرح می کنند و اجرای چنین انتخاباتی را طلب می کنند، جالب است، کسانی که خودشان در همین سیستم حکومتی قبلاً رییس جمهور شده اند و به عنوان رییس جمهور انتخابات برگزار کرده اند، بزرگترین دغدغه شان برگزاری انتخابات آزاد است، و هریک نیز به بهانه افزایش مشارکت مردم چنین شعاری را دنبال می کنند، ایشان طوری از برگزاری انتخابات صحبت می کنند که گویی تا کنون انتخابات ریاست جمهوری در کشور آزاد نبوده است! همین ها در انتخابات هایی که برگزار کرده اند، آن را کاملاً تأیید و از صحت آن دفاع کرده ند، پس قضیه چیست؟! آیا ایشان جدیداً چیزهایی ازگذشته شان یادشان آمده است؟! یا نه بحث چیز دیگریست؟!
قضیه خیلی شفاف است، همه ی بحث این افراد در چند مسئله ی نسبتاً مشترک خلاصه می شود:
1- هر سه ی این افراد به تأیید نامزدی خودشان یا فرد مورد حمایت شان مشکوکند. هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی که احتمال کاندیداتوری دارند و محمود احمدی نژاد هم که نامزد احتمالیش اسفندیار رحیم مشایی است، این افراد به لحاظ تأیید در شورای نگهبان ممکن است دچار مشکل شوند و این سخنان به نوعی فشار بر شورای نگهبان محسوب می شود. آقایان هاشمی و خاتمی کسانی نیستند که دستهایشان در فتنه 88 برای کسی رونشده باشد، ایشان از تمام حیثیت، آبرو، سابقه و حتی نزدیکانشان برای آن فتنه مایه گذاشته بودند و و اگر چه ایشان در این چندسال اخیر هرگز در انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس یا شورا دچار موفقیت نشده اند، اما اقتضای سیاست بازی همین دوز و کلک هاست، اینطوری اگر تأیید نشوند می گویند ما رأی می آوردیم و اگر تأیید شوند می گویند که نظام تسلیم شد و قبول کرد ما فتنه گر نبودیم و اما داستان مشایی چیز دیگری است، مشایی به غیر از حرف های غیر قابل دفاع و حاشیه سازی که زده است و به غیر از تأثیرات غیر قابل انکاری که روی احمدی نژاد گذاشته است (که دلیلش همین بس که همین اخیراً او را هدیه الهی و ... دانست)، یک مشکل دیگر هم دارد، او براساس نظر رهبر شایستگی معاونت اولی را هم نداشته است پس نتیجه ای که گرفته می شود این است که ایشان شایستگی ریاست جمهوری را نیز ندارد؟!، پس بر این اساس، خاتمی و هاشمی و مشایی فاقد صلاحیت برای ریاست جمهوری به نظر می رسند و این مسئله موجب نگرانی عمیق ایشان و البته برنامه ریزی برای سوءاستفاده از عدم تأییدشان است.
2- هر سه ی این افراد به نظر نمی رسد که ظرفیت باخت داشته باشند و این ادعا که انتخابات آزاد نیست می تواند برای بی ظرفیتی های آینده شان مؤثر باشد. برای همین است که هر سه جریان خودشان را و تنها خودشان را تنها ناجی کشور می دانند.
3- هاشمی، خاتمی و مشایی با توجه به رفتارها و گفتارهایی که داشته اند، جامه ی ولایت مداری و اعتقاد به ولایت فقیه بر تنشان زار می زند و چون مشکوک دانستن انتخابات در یک نظام، مقبولیت و مشروعیت نظام را زیرسوال می برد پس بدترین تهمت به نظام تلقی می شود، این حرکات می تواند بهترین راه برای خالی کردن عقده های درونی و فشار به انقلاب و رهبری باشد.
4- ضربه ای که با تهمت تقلب به نظام زده شد، در هیچ مقطعی به این کشور وارد نشد و طمع بستن به ضربه ای دیگر می تواند وسوسه ای بزرگ برای کسانی باشد که معتقدند "دیگی که برایشان نجوشد، همان بهتر که سرسگ در آن بجوشد"، پس باید بستر را برای جرزدن های سیاسیشان آماده نگاه دارند؛ اگر چه شاید احمدی نژاد، مانند خاتمی و هاشمی سابقه جرزدن انتخاباتی نداشته باشد، اما به نظر می رسند مسئولیت ناپذیری رییس جمهور در پذیرش اشتباهات و ضعف ها این هشدار را می دهد که جریان انتخاباتی ایشان نیز همان پتانسیل را در ابعادی کم و بیش، برای ضربه به نظام داراست.
در این شرایط آن نهادی که بیشتر از همه مورد هجمه است، شورای نگهبان است و این بار اما بسیار گسترده تر تحت فشار قرار دارد، البته با توجه به شناختی که از این نهاد و افراد آن دارم، یقین درام که به این افراد و جریان ها باج نمی دهد و همین مسئله موجب خشم سنگینی از نهاد شورای نگهبان و هجمه به اعضا و بزرگان آن شده است تا با تضعیف جایگاه قانونی و شخصیتی این شورا و اعضای آن، بستر برای اعمال فشار بیشتر مهیا گردد.
این مطلب در عمارنامه نیز منتشر گردیده است.
مطالب مرتبط:
عمر آیت الله جنتی برکتی برای انتقلاب
شورای نگهبان خودش و مجلس را زیر سوال برد!
انتخابات آزاد و شفاف از نظر هاشمی چیست؟
ما گفتیم تحریم انتخابات را تحریم می کنیم!
چرا خاتمی رأی داد؟!
تکذیبیه دفتر رییس جمهور
مشایی این بار آمده که بماند
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.