91/9/28
8:15 ع
آقای رسایی، نماینده محترم مجلس شورای اسلامی، ضمن انتقاد از قوه قضاییه، جرم اصلی آقای مهدی هاشمی را اقتصادی اعلام نموده و خیلی هم مؤدبانه به قوه قضاییه به خاطر آزادی به قید وثیقه ایشان به خصوص قبل از تکمیل پرونده انتقاد کرده اند. اما من ایرادی به آقای رسایی دارم، شاید منظور آقای رسایی از این که جرم اصلی آقای مهدی هاشمی اقتصادیست، این باشد که جرم مهدی هاشمی را سیاسی تلقی نکنند، چرا که برخی جرم سیاسی را اصلاً جرم نمی دانند و اصولاً ادعا می کنند، چیزی به اسم زندانی سیاسی هم نداریم، اما من در بند این اصطلاحات نیستم و نظرم را محدود به اقتصادی بودن یا سیاسی بودن جرائم ایشان نمی کنم چرا که مهدی هاشمی اگر چه کلی پرونده در تخلفات سنگین اقتصادی دارد اما این تمام ماجرا نیست، جرایم و تبعات جرایم آقای مهدی هاشمی محدود به جرائم سیاسی و اقتصادی نیست، من با مجموعه ای از سؤالات ساده شما را به درک نظرم دعوت می کنم :
آیا مهدی هاشمی برای این حجم و تعدد تخلفات اقتصادی موجب بهم زدن سلامت اداری و منکوب کردن مسئولان و کارمندان سالم نگردیده است؟! آیا می توان پذیرفت که ایشان برای انجام راحت تخلفات خویش افراد سست عنصر را در سازمان ها و ادارات و حتی وزارت خانه های مختلف وارد ننموده باشد؟! آیا می توان پذیرفت که ایشان برای انجام تخلفاتشان از روش های تطمیع و تهدید استفاده نکرده باشد؟! آیا رانت ها و امتیازات ویژه ی مهدی هاشمی موجب نشد که صنعت، تولید، بخش خصوصی، اشتغال و امنیت اجتماعی تضعیف شود؟! آیا مهدی هاشمی به عنوان فرزند استوانه های!!! نظام، کم موجب سرخوردگی و توهین به انقلاب و مسئولان صدیق کشور گردیده است؟! آیا دیدن امثال مهدی هاشمی با این حجم انبوه تخلفات اقتصادی، اجتماع را به آزمودن راه های سالم در پیشبرد امور هدایت می کرده است؟! آیا کسی مثل مهدی هاشمی موجب می شد تا مردم به نهادهای نظارتی و قضایی کشور اعتماد داشته باشند؟! آیا عدم اعتماد به نهادهای نظارتی می تواند ضامن سلامت جامعه باشد؟! آیا همین درآمدهای نامشروع و مکتسبه از تخلفات سنگین اقتصادی که با دخل و تصرف های رذیلانه همیشه لاپوشانی می شده اند، در فتنه 88 نقش نداشت؟! آیا فتنه 88 هزینه های اجتماعی کمی داشت؟! کم موجب اختلاف و ناامنی و تشنجات اجتماعی گردید؟! آیا نقش مهدی هاشمی در فتنه 88 برای هیچ کودکی پنهان و غیرقابل درک است؟! آیا تردیدی در نوشته ها، فایلهای صوتی و شواهد فتنه انگیزی ایشان وجود دارد؟! آیا ایشان متوسل به دروغ های متعدد، مستندات جعلی، نظرسنجی های ساختگی و تحریک برخی دیگر نشد تا بحث تقلب و تشنج در کشور گرُ بگیرد؟! آیا مهدی هاشمی وقتی که به لندن گریخت، آرام و بیکار نشست؟! آیا تمام تلاش خود را در روشن نگه داشتن فتنه با همکاری استعمار پیر و اپوزیسیون لندن نشین انجام نداد؟! آیا وطن فروشی فقط یک جرم سیاسی است؟! آیا گرا دادن به دشمنان در مورد نقاط ضعف کشور و تشدید تحریم ها و فشارها، خیانت به کشور و مردم تلقی نمی شود؟! آیا نقش مهدی هاشمی در تشدید فشارهای خارجی (که در مکالمات تلفنی لو رفته اش هم بیان می شود و البته به قول خودش خیلی از موارد هم بیان نشده است)، کم بود؟! آیا این تحریم ها موجب تشدید مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده ها به خصوص طبقات مستضعف نگردیده است؟! آیا همین امتیازاتی که به مهدی هاشمی داده شده و می شود، یک ننگی در پرونده قوه قضاییه و عدالت خواهی حکومت به شمار نمی رود؟! آیا قیمت گذاری روی جرائم چنین مجرمی اصولاً میسر است؟! آیا مهدی هاشمی کمر به تغییر نظام و ضربه به ولایت فقیه نبسته بود؟! آیا موفقیت مهدی هاشمی و سران فتنه در اهداف شومشان به معنی تضییع خون شهدا و زحمات مردم و امام نمی شد؟! آیا می توان برای جرمی که غیر قابل قیمت گذاری است وثیقه تعریف کرد؟!
حرف ما این است که کسی با این جرائم، نباید با سند خانه پدرش آزاد شود، تخلفات اقتصادی یا سیاسی کجا و خیانت به کشور و مردم و خون شهدا کجا؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.