91/8/16
8:56 ص
اگر چه بسیاری از سؤالات و استیضاح های مجلس را سیاسی و بعضاً تبلیغاتی می دانم، اما حقیقتاً آن قدر که لحن و منطق سؤال و پاسخ را مهم می دانم به اصل سؤال حساسیت ندارم. اصلاً اگر بخواهیم بچگانه به لج بازی های قوا نگاه کنیم ایرادی هم ندارد، یعنی هرکسی با اهرم ها و ابزارهایی که قانون برایش تعریف کرده بخواهد حال طرف مقابل را که قبلاً همین کار را در مورد قوه دیگر انجام داده بگیرد. اما اگر اینچنین باشد یعنی هرکسی موشک جواب موشک بدهد و دوباره طرف مقابل هم همین کار را کند، این ویرانه و آوارهای حاصله روی چه کسی خراب خواهد شد جز مردم و کشور.
و اما خارج از مقدمه ی فوق بحث را کمی منصفانه نگاه کنیم، از سویی دولت همه را جز خودش در بحث مشکلات اخیر مقصر معرفی می کند و از طرفی هم مجلس مثلاً می خواهد دلایل مشکل برایش روشن شود و یا لااقل اینچنین نشان دهد که مشکلات کشور برایش مهم است و به همین لحاظ از وزیر اقتصاد دعوت به پاسخگویی می کند ولی ایشان می آید و خودش را مرجع پاسخگویی به سؤالات پولی و ارزی نمی شناسد و از آنجا که رییس بانک مرکزی هم به عنوان فردی که وزیر نیست خودش را مسئول پاسخگویی و یا مکلف به آن در برابر مجلس نمی شناسد، مجلس از رییس جمهور که هماهنگ کننده بین وزرا و مسؤلان مهم دولتی است دعوت به پاسخگویی می کنند؛ تا اینجا هیچ ایرادی وجود ندارد، بحث از آنجا شروع می شود که شأن مردم در این تعاملات حفظ نمی شود. یعنی نه مجلس شورای اسلامی در نحوه سؤال و برگزاری جلسه ی و نه دولت در نحوه پاسخگویی رعایت انصاف و ادب و اخلاق را نمی نمایند و به قول رهبر مهم اختلاف سلیقه ها نیست بلکه مهم نحوه تعاملات است که آیا این تعاملات نشان دهنده ی تنش و تفرقه است یا نشان دهنده سلامت سیستم و جاری بودن قانون؟!
غیر از لحن سؤال، زمان سؤال نیز بسیار مهم است، یعنی اگر در شرایطی سؤالی مطرح شود که پاسخش هیچ تأثیر مثبتی نداشته باشد و تنها موجب افزایش لجاجت ها و تنش ها گردد، آن نیز به صلاح نیست، به خصوص این که متأسفانه رییس جمهور نیز با لحن و منطق صحیح پاسخگوی سؤالات مجلس نمی گردد؛ متأسفانه بارها شاهد بوده ایم که رییس جمهور به جای این که بدون حاشیه و با منطق به سؤالات مجلس پاسخی در شأن ملت که شنونده ی این مذاکرات هستند بدهد، با حاشیه سازی و حاشیه پردازی و هوچی گری مسائل جدیدی را کلید می زند که این مسئله هیچ فایده ای نداشته و نخواهد داشت و از سویی هم زمانی بحث سؤال طرح می شود که بازار ارز به سمت ثبات و کاهش قیمت در حرکت است.
به راستی اگر پرداختن دولت و مجلس به وظایف قانونی از سر مسئولیت پذیری باشد، خروجی آن چیزی جز خیر و منفعت مردم و کشور نخواهد بود، اما اگر تعاملات بر اساس اهرم فشارها و تسکین لجاجت ها تنظیم شود، هیچ محصولی جز تفرقه مسئولان، ناامیدی و دلسردی مردم، تضعیف جایگاه بین المللی کشور و به هم خوردن تعادل در عرصه های دیگری از قبیل اقتصادی و فرهنگی نخواهد داشت، یقیناً این گونه تعاملات سیاسی بین قوا است که از سوی مردم و کشور و رهبر، ضربه و خیانت به کشور تعریف می گردد و در تاریخ ثبت می شود و اینچنین خیانت هایی دقیقاً به مثابه برگرداندن سطل شیر خدمت تلقی خواهد شد. چ
چند مطلب مرتبط از همین وبلاگ:
تحلیل نامه احمدی نژاد به رهبر
سوال از رییس جمهور تبلیغاتی نیست؟!!
فاصله سران قوا تا خیانت
سران هنوز محترم قوا! بخوانند
خطاب به مسئولان محترم قوا
ولله شأن ملت از دولت و مجلس بالاتر است
دیگر کسی در رأس امور نیست؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.