91/3/21
9:8 ص
یکی از بزرگان که بعد از رهبری اصرار دارد خود را شخص دوم معرفی و اثبات کند و جایگاه پایین تر مقام های بعدی را هم شیرفهم شان نماید، در وبلاگ شخصی خودشان از سختی اجرای عدالت و مشکلاتی که در این مسیر به آنها برمی خورد گلایه کرده است و البته ضمن هم دردی با ایشان در خصوص اجرای عدالت، بحث را کمی جزئی تر بیان می کنم.
عدالت به بندی نازک تشبیه شده است که طی آن مسیر، کار هرکسی نیست. گام گذاشتن در آن و حفظ تعادل روی آن هر کدام مقوله ای است مجزا. چه بسا کسی گام اول را روی این بند گذاشته باشد و گام بعدی را نه! یافتن این راه اگر قرار باشد هر کسی خودش دنبالش بگردد بسیار مشکل است و حضرت علی (ع) است که میزان است. حضرت امیر المومنین به قول سایر معصومین میزان در روز جزاست.
اگر قرار باشد کسی عدالت را اجرا کند نمی تواند چشم از مسیر حضرت امیر بردارد. همین انرژی، زمان و هزینه ای که آقای احمدی نژاد و وزارت اقتصاد و مرکز آمار و ستاد هدفمندی و کل دولت روی این دهک بندی و خوشه بندی و جمع آوری اطلاعات و راستی آزمایی آنها و حذف یارانه ی برخی ها گذاشت، آیا با سیره ی حضرت امیر موافق است؟! آیا این عذابی که دولت به خودش و مردم در این زمینه چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ روانی می دهد ناشی از اجرای عدالت علوی است؟! آیا حضرت امیر بیت المال را بین همه مساوی تقسیم نمی کرد؟! آیا کسی هست که داستانهایش را نخوانده باشد؟!
روشن است که در سیره پیامبر اکرم و امیرمومنان، مالیات را متناسب با دارایی افراد می گرفتند ولی در توزیع آن بین همه مساوات را رعایت می کردند، این سیره ی حضرت علی (ع) است و یقیناً عادلانه تر از این وجود نداشته و نخواهد داشت و اصلاً بهتر بگویم کلمه ی عادلانه تری وجود ندارد عادلانه اش همین است که حضرت علی (ع) انجام می داده است و هر روش دیگری غیر عادلانه است، اگر حضرت علی را مظهر حق و عدالت بدانیم.
حالا مثلاً گیرم یارانه ی یکی-دو دهک حذف شد و دادیم به بقیه، آیا یارانه ی هشت-نو دهک دیگر مثلاً چقدر اضافه می شود؟! اگر دولت تمایل دارد سهم مردم بیشتر شود بهتر است کسانی را که به راحتی درآمدهای میلیاردی بدون پرداخت مالیات کسب می کنند را شناسایی کند و از آنها نیز مثل کارمندان و کارگران که قبل از این که حقوقشان را بگیرند، مالیاتشان را جرینگی از آنها می ستاند، مالیات بگیرد حسابی، این می شود عدالت علوی.
مثال دیگر این که آیا این که کارمندان تهران نشین را کلی هم از مزایای تهران نشینی و نزدیکی به وزارتخانه برخوردار بوده اند را با کلی امتیاز و افزایش حقوق و قول زمین و مسکن و وام به شهرستانها بفرستیم تا کارمندان شهرستانی از این همه بی عدالتی غصه بخورند، با سیره ی حضرت علی (ع) موافق است؟! که تازه بعد سختی های خودمان را در راه اجرای عدالت با ایشان مقایسه کنیم؟! آیا عدالت این نبود که به کارمندان شهرستان ها هم به اندازه ی تهرانی ها برسیم تا کارمندان تهرانی خودشان اصراری به تهران ماندن نداشته باشند و این که کارمندان شهرستانی هم هوس تهران رفتن نکنند؟! به چه دلیل همکار تهرانی من باید به اندازه ی حقوق من، فقط اضافه کار انجام نداده بگیرد و ناهار بخورد و یک روز هم تعطیل باشد و هر عید و عزایی هم پولی بگیرد و مزایای کارانه بگیرد و جنس تقدیمش کنند و کت و شلوارش به راه باشد و ...، آیا این عدالت است؟! آیا این عدالت است که همکار تهرانی حق انتخاب داشته باشد که هر جا می خواهد برود زندگی کند ولی همکار شهرستانی نه!
آیا تمام سختی هایی که در اجرای عدالت متحمل می شویم از خود عدالت است و یا از افراط، کج فهمی و خود محوری در این راه. آیا اینگونه افراط در اجرای عدالت، در نهایت به وانهادن اصل عدالت و یا انحراف کامل از آن منجر نمی شود؟! آیا وقوع بزرگترین مفسده ی اقتصادی تاریخ کشور می تواند ثمره ی اجرای صحیح عدالت باشد؟! آیا اگر از ترس این که نکند کسان دیگر خوب عدالت را نفهمند، فقط دو سه نفر را مظهر عدالت بدانیم و بقیه را با آنها میزان نماییم و همه را مکلف به رعایت این میزان ها تعریف کنیم عدالت اتفاق می افتد؟! آیا اگر حمایت همین مظاهر عدالت و دوستان نزدیک دولت اگر نبود، مه آفرید خان! اکنون بزرگترین متخلف اقتصادی کشور بود و یا نه! می توانست یک انسان فعال و موفق اقتصادی باشد؟! و البته اکنون که متخلف است باید محاکمه شود و هرکسی که به او کمک غیرقانونی کرده است نیز باید محاکمه شوند و این عدالت است، نه این که برخی این را هم از موانع اجرای عدالت بدانند.
بحث مهم دیگر این که هرکسی از ظن خود یار عدالت شده است. چه بسا همین گلایه در مورد سختی اجرای عدالت را ریاست قوه ی قضاییه داشته باشد که مثلاً نمی گذارند به برخی از دولتی ها چپ نگاه شود، چون خطوط قرمز معرفی شده اند و یا همین گلایه را مثلاً مجلسی ها داشته باشند که آقا چرا با سروصدا نظارت ما را بر وزرا مخدوش می کنند و یا همین گلایه را وزارت اطلاعات داشته باشد که اگر می گذاشتند .... و یا اصلاً بحث بسیار مهم دیگر، کسانی که باید عدالت را اجرا کنند اگر مکدر شده اند از سختی اجرای آن، مردمی که در این سوء اجرا دچار بی عدالتی می شوند چه باید بکنند؟! مثل ما بیایند در وبلاگشان بنویسند که مثلاً چرا بدون اینکه یارانه ی ما را اضافه کنند چرا قیمت نان و شیر را بالا می برند!؟ و یا این که چرا یارانه ی من را می خواهند حذف کنند و یا...! می ترسم روزی همین نوشته ها هم از سدهای اجرای عدالت تلقی شوند!
این مطلب در پایگاه های عمارنامه، جام نیوز، سلمان فارسی... منتشر شده است.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.