90/10/23
3:48 ع
برخی ها از همان قسمت اولِ شروع یک سریال، شروع به نقد که نه! به انتقاد می کنند، که آقا این چه سریالی و چه صدا و سیمایی است! و از انواع برچسب و تهمت نیز استفاده می کنند که نمونه اش مقاله ی "تا ثریا، بلندترین گام سیما به سمت پورنوکراسی" است.
می دانم این نوشته نیز مورد انتقاد خیلی از این منتقدین خواهد بود اما اشکالی ندارد، ما هم قصد داریم به تکلیف عمل کنیم، همان دلیلی که احتمالا دوستان منتقد نیز دنبال آن بوده اند.
من هم قبول دارم که این سریال یک سریال عمومی بدون محدودیت سنی نیست، ولی این که پخش آن را زیر سوال ببرم، نه! چنین قصدی ندارم. واقعیت این است که در کشور ما وجود رابطه ی جنس مخالف بین جوانان و نوجوانان آن قدر زیاد شده است که نمی توان نمایشش را آن هم به قصد نقد زیر سوال برد. در این سریال اگر رابطه ی دو نوجوان مورد نقد قرار می گیرد نه از باب پایین بودن سن که به لحاظ عدم وجود مقدمات فکری و مالی است و گرنه نفس وجود یک رابطه ی کوتاه مدت البته به شرط رعایت چارچوب ها، و به انگیزه ی ازدواج و به شرط اطلاع والدین چه اشکالی دارد؟! اصولاً مادر تمام مشکلات این سن در همین فرض غلط است که آقا جوانان ما چنین چیزهایی را نمی دانند و این سریال فقط باعث بازشدن چشم و گوششان می شود و همین فرض است که موجب پنهان کاری ها و عدم مشورت ها و آماده نکردن فرزندان می شود.
نگارنده ی این مطلب در همان سنی که نوجوان مورد بحث در فیلم ازدواج کرده، یعنی ترم اول دانشگاه ازدواج کرده است و به سختی های ازدواج زودهنگام واقف است ولی به اصل آن انتقاد ندارد و البته توان یا حمایت مالی و آمادگی روحی و جسمی فرد را برای ازدواج لازم می داند. چه بسا کسانی که در سن پایین ازدواج کردند و حتی مشکلات مالی را به خاطر علاقه و البته درک درست از ازدواج با رضایت تحمل کردند و چه بسا کسانی که در سن 30 تا 40 سالگی ازدواج کردند و به لحاظ مالی نیز مشکلی نداشتند اما به دلیل عدم آمادگی فکری و درک غلط از ازدواج در همان اوایل ازدواج شکست خوردند.
سریال تا ثریا هنوز تمام نشده است و من و شاید بسیاری از منتقدین هنوز پایانش را نمی دانیم، اما در این سریال واقعیات جامعه نشان داده می شود و منتقدان عزیز به جای این که خود سریال را بی رحمانه نقد کنند، بهتر بود تا واقعیات جامعه را تحلیل و ارائه ی راه حل می نمودند. متعهدترین کارگردان های ما تا سریالی را می سازند بازهم متهم به بی دینی و پورنوکراسی می شوند و کسانی این نقدها را می کنند که نه قصد دارند و نه توان دارند که یک فیلم 100 ثانیه ای بسازند و با انتقادات بعضاً غیر منطقی و با برچسب های ناروا همان کارگردان ها و نویسنده های متعهد را نقره داغ می کنند تا بروند و در همان سینما فیلم گیشه ای بسازند.
سریال تا ثریا نشان می دهد که فشار مالی بیش از اندازه به خانواده و والدین چقدر می تواند آثار بدی در ایجاد بحرانهای شدید در خانواده داشته باشد که این فشارها می توانند ناشی از مسائل عادی مانند جهیزیه های سنگین، دانشگاه آزاد و توقعات غیر منطقی باشند، تا زنی مانند ثریا بجای این که توان خودش را در نظر بگیرد و به بقیه گوش زد کند، ناخواسته به دامان منحوث ربا پناه برد و البته چون توقعات هرگز تمام نمی شوند، داستان های دیگری مثل توقع برای تأمین هزینه های ازدواج زودهنگام و بدون داشتن شغل نیز پا می گیرد که البته این مشکلات در برابر بحران گزینه ی اشتباه در ازدواج اصلاً به حساب نمی آیند.
خوب است نقادان این سریال ها بیایند در باب آثار منفی توقعات غیر منطقی همسر و فرزندان و نحوه ی کنترل و مدیریت توقعات قلم بزنند و اگر بلدند فیلم بسازند، بیایند و در باب پایین آوردن سن ازدواج و مقدمات و ملزومات آن کارکنند، منتقدان بیایند کار کنند تا کسانی که در پی کار حلالند از بی آبرویی نترسند و پنهان کاری نکنند و کسانی که دنبال حرامند، به چیزی به اسم حیا نیاز نداشته باشند، باور کنید نویسنده و کارگردان تا ثریا به اندازه ی وسعشان همین کار را کرده اند و خوب است منتقدان جامعه نیز بیایند و واقعیات جامعه را ببینند و درک کنند و فکر نکنند که با پاک کردن صورت مسئله، مسئله نیز پاک می شود همین تفکر است که باعث می شود به چنین فیلمهایی حمله شود و اصولاً همین دیدها است که باعث می شود در خانواده های مذهبی که همه چیز پاستوریزه به نظر می رسد، چنین مشکلاتی اتفاق بیفتد؛ چه رسد به خانواده هایی که به هیچ خط قرمزی اعتقاد ندارند.
دوستان منتقد، که یقیناً انتقادشان ناشی از درد دین است، توجه داشته باشند که این آثار نیز نتیجه ی فعالیت نویسندگان و کارگردانان متعهد است و اگر قرار است نقدی اتفاق بیفتد بهتر است با رعایت انصاف، ادب و البته حسن ظن انجام شود و برچسب کاری طرف به انحرافات فکری و اخلاقی واقعاً ناپسند است.
نمونه ی دیگر چنین انتقادهایی را همین دو سه ماه پیش در مورد سریال ماندگار وضعیت سفید داشتیم که واقعاً اکثراً غیر منصفانه بود.
کلام آخر این که نقد منصفانه آنهم در مسائلی که جنبه های مختلف اجتماعی، اخلاقی، مذهبی و هنری دارد، به علمی جامع الاطراف نیاز دارد و بهتر است در چنین حوزه هایی اولاً حرمت هنرمندان متعهد و صداو سیما را رعایت کنیم و ثانیاً انصاف را فراموش نکنیم.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.