90/10/22
12:32 ص
باور کنید خون شهید از انرژی هسته ای قدرتمندتر است؛ این خون شهدا بوده که در پناه آن به عزت، استقلال، قدرت، انرژی هسته ای و هر موفقیت دیگری دست یافته ایم. انرژی هسته ای یکی از کوچکترین برکات شهدای ماست. این خون شهدا بوده است که بدون قدرت تسلیحات هسته ای، انقلاب را در برابر ابرقدرتهای عالم، استوار داشته است. خون شهید است که در آن زمان که حتی اسلحه نداشتیم، دشمن تا بن دندان مسلح را انگشت به دهان نگه داشت.
انرژی هسته ای را خیلی از کشورها دارند، اما چون عزتشان را در ذلت برابر ابرقدرت ها جستجو می کنند، ذلیل مانده اند و ما برعکس آنها با انرژِی هسته ای دنبال عزت نیستیم، بلکه با عزت خودمان انرژی هسته ای را کسب کرده ایم.
انرژی میله ی سوخت در برابر انرژی جاری در رگ شهید هیچ است؛ وقتی خون شهید از رآکتور قلب او عاشقانه به بیرون می جهد، قدرتی بسیار بیشتر از تخیل انیشتین آزاد می کند، چنان که موجش عرشیان را مبهوت و دشمنان را موجی می کند.
نیمه ی عمر یک ماده ی رادیواکتویته زمانی است که نصف آن ماده در آن زمان به انرژی تبدیل می شود و نیمه ی عمر خون شهید به اندازه ی ازل تا ابد است، خون أبا عبدالله نه از زمانی که به زمین ریخت که از زمان حضرت آدم و چه بسا قبل از آن ستایش می شده است.
انرژی خون شهید، سرعتی بیش از نور به او می دهد، چنان که به چشم به هم زدنی، او را با روح و جسم مثالیش به نزد خدا و کنار سفره ی روزی او می کشاند و می نشاند.
خون شهید اگر چه انرژی بسیار زیادی آزاد می کند، ولی به همین سادگی آزاد نمی شود، خون شهید تنها زمانی آزاد می شود که عقل جهش یافته ی شهید در سانتریفیوژ دل او فقط به دور محور محبوب بچرخد و بر این چرخش استمرار داشته باشد. با آزاد شدن انرژی خون شهید، انرژی او به یک سطح پایین تر نزول که نمی کند هیچ! به بالاترین سطح در عرش صعود می کند.
شهد شهادت آنچنان در کام شهید شیرین است که شیون و شکایت ما برایش عجیب می نماید، چرا که او با شهادتش زنده می شود و ما تنها شرمنده.
خون شهید زرادخانه است، نه از این زرادخانه ها که آمریکا و اسرائیل هم دارد، بلکه زرادخانه ای با انرژی غیر قابل مهار با دیوارهای ضخیم سربی و خوشبختانه استکبار نمی داند که با هر شهیدی که زنده می کند، زرادخانه ای را علیه خودش علم می کند.
آمریکا بداند که اگر ما برای شهدای مان عزاداری می کنیم، نه برای این است که خون شهید را پایمال شده می دانیم و یا شهید را متضرر! بلکه ما ناراحت خودمانیم که لیاقت شهادت نداشته ایم، از اینکه نه چندان علممان و نه چندان عملمان دشمن را نیازرده است، از این که نه گفتارمان و نه رفتارمان دشمن را خشمگین نکرده است، از این که هنوز لیاقت پوشیدن ردای شهادت را نداریم، و الا آرزوی شهادت اگر بر دل هر مومنی نباشد، لقب مومن را فقط یدک می کشد.
مطلب مرتبط:
به! به! شمیم خوش شهادت می شنوم
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.