90/10/15
12:34 ص
با این حکمی که برای یکی از سران عملیاتی فتنه صادر شد، کم کم به فتنه بودن حادثه شک می کنم. واقعاً اگر فتنه ای اتفاق افتاده بود، حتماً به مصداق این که فتنه از قتل شدید تر است و این که حکم قاتل اعدام است، حکم فائزه و مهدی و سایر سران فتنه هم اعدام می بود!!!
اکنون که خوب فکر می کنم، می بینم اگر هم فتنه ای وجود داشته، این ما بودیم که فتنه گر بودیم! شاید حفظ انقلاب، در برابر استوانه ی انقلاب، می تواند فتنه ای بزرگ تلقی شود! اصلاً شاید منظور امام از این جمله که "حفظ نظام از اوجب واجبات است"، حفظ استوانه ی نظام بوده است! که اگر چنین بوده پس ما واقعاً فتنه گربوده ایم! این چه عدالتی است که مای فتنه گر آزاد باشیم و راحت ساندویچ بخوریم و حافظان استوانه ی نظام از ساندویچ خریدن و پیچیدن محروم باشند؟! شاید بهتر بود که اصلاً برای فائزه حکمی صادر نمی شد، چرا که این کار جز این که باعث می شود تا فتنه گران واقعی مانند ما پرروتر و فتنه گرتر شویم، چه ره آوردی خواهد داشت؟!
اصلاً چرا باید برای استوانه ی کوچکی که تنها جرمش علاقه به غذای استوانه ای یعنی ساندویچ است حکمی به این شدت صادر شود؟! مگر خوردن ساندویچ چه ایرادی دارد؟! آیا قوه ی قضاییه فکر نمی کند چنین حکمی باعث می شود تا مردم از ترس مجازات، از حق قانونی خود یعنی ساندویچ خوردن محروم شوند؟! آیا قوه ی قضاییه می داند که با این حکم سخت گیرانه تمام ساندویچی ها تعطیل می شوند؟! و …
ای کاش برای فائزه حکمی صادر نمی شد!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.