90/6/20
9:59 ص
آقای مشایی احتمالاً بر اساس تئوری پردازی های آقای یعقوبی، مدعی وجود ظهوری خاص به نام ظهور صغری قبل از مرحله ی ظهور کامل هستند که در این مرحله دیگر نیازی به ولایت فقیه و یا هرگونه ولایت دیگری نبوده و خود امام زمان مستقیماً ولایت خود را در امور اعمال می کند. بر اساس ادعاهای وارده در ظهور صغری نیز مانند غیبت صغری رابطه ی امام زمان با مردم از طریق نواب خاصی انجام خواهد شد و حال این که ابطال این مسئله با چند دلیل روایی و عقلی عملی است:
نواب خاصه از ابتدا توسط مقام معصوم معرفی شده و سه نائب دیگر نیز به همین ترتیب از طریق نائب قبلی از سوی امام زمان معرفی می گردیدند و به این شکل تمام نواب مورد تایید و معرفی حضرت ولی عصر بودند و به این شکل اگر در دوره ی غیبت صغری کسی مدعی نیابت می شدند، توسط این نواب اربعه که بین مردم شناخته شده بودند، رد می گردیدند؛ تا زمانی که در دوره نیابت آخرین نائب، حضرت امام زمان با توقیعی پایان دوره ی غیبت صغری و آغاز دوره ی غیبت کبری را اعلام کردند. اگر مثال دیگری بخواهیم بزنیم که به شرایط معرفی نائب شبیه باشد می توانیم به معرفی حضرت امیر به عنوان جانشین پیامبر اکرم اشاره که چگونه حضرت پیامبر اعلام ولایت امیر المومنین را اعلام نمود تا هیچ شکی برای حقیقت جویان باقی نماند و اصولا حتی معرفی ازدواج و یا طلاق افراد نیز به نحوی با حضور شهود باید انجام شود که براحتی برای مردم قابل اثبات باشد چه رسد به مسئله ای به این اهمیت که مثلا امام زمان بخواهد نائب خاصه را معرفی کند. آنچه که در تئوری ظهور صغری تعریف می شود، در یک مسئله ی ریشه ای با سایر نیابت ها کاملاً تفاوت دارد و آن این که اعتبار یک مدعی نیابت و یا یک مدعی ارتباط با امام زمان تنها در صورت تایید علنی خود حضرت امام زمان میسر است و نه تنها براساس روایات موثق که مدعیان چنین ارتباطی را کذاب می نامد، بلکه بر اساس عقل نیز نمی توان دلیلی عقلی برای قبول این نیابت پیدا نمود.
از دلایل دیگر روایی آن است این که براساس قول حضرت امام زمان مردم باید در زمان غیبت به فقها مراجعه نمایند که در نوع حاضر مجموعه ای از فقهای مورد وثوق مردم، مرجع ولایت فقیه را در راستای ادامه ی آن ولایت معرفی می نمایند و آنچه در روایت امام زمان در رجوع مردم به فقها در ابطال تئوری غیبت صغری بکار می آید این است که در صورت وجود ظهور صغری و قائل بودن تفاوت در خصوص چنین ظهوری با ظهور کامل، باید این تفاوت در حدیث مذکور از سوی امام زمان ذکر می گردید تا مومنین در اثر چنین حدیثی به گمراهی نیافتاده و تکلیف خود را در زمان ظهور صغری به درستی انجام می دادند.
از دیگر مسائلی که مورد توجه است، این است که نمی شود در زمان غیبت مردم به حال خود رها شوند و حتی حدیث داریم که وقتی دو نفر به سفر می روند یک نفر را به عنوان مسئول انتخاب کنند، چه رسد به این که جماعت مسلمین در برهه ای حساس بخواهند به حال خود رها بشوند مگر این که برای اثبات این فرضیه بخواهیم فرض غیر منطقی وجود نائبِ بدون معرفی نامه را عقلانی فرض کنیم.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.