89/12/13
1:49 ع
با این که این متن را بیش از یکسال پیش منتشر کردم ولی چون هنوز موضوعیت دارد دوباره درج می کنم، اگر کسی قبلا خونده به بزرگواری خودش ببخشه:
اگر این محمود کوچولو، اینقدر تند و تیز نبود که اونا اینجور آتیش نمی گرفتند. اینکه ما می گیم، شروع لغزشک اون آقایان از معاصی کبیره این آقا شروع شده و ادامه اش هم با ذنوب کثیره همین ایشون کش اومد، بر اساس دلیل و منطقه. دلایلش هم با اینکه من اصلا نماینده اونها نیستم ولی بر حسب اتفاق، خصوصی به خودم گفتن ایناست: مثلا نمی شد، این آقا محمود قبول کنه یه ذره دروغگوست، مگه اگه قبول می کرد، واقعا دروغگو میشد؟! مثلا نمی شد، قبول کنه نمودارهای ستونیش، شبیه مارند؟! مثلا چی می شد این جریان خلیج الدول العربیه را اینقدر باز نمی کرد و همونجا یک عذرخواهی کوچولو می کرد؟! اصلا نمیشد، این گناه تحقیر که یکی از اون گناهان کبیره و ام الفتن هست رو انجام نمی داد؟! مثلا نمی شد به این آقا شهرام ما که اونهم بنده خدا مثل ما آقازادهها، داره نون بازوی خودش رو می خوره، اینقدر گیر نده؟! یا حالا که نمی خواست از فائزه خاتون و مهدی خان که با چه زحمتی، بار مردم را بدوش شخصی مبارک خودشون دارن می کشن تشکر کنه!!، حالاچی کار داشت که این بارها کجا نگه داری می شه؟! اصلا این هفت هشت مجوزهای ناچیز انحصاری یا اون ده دوازده تا اسکله های صلواتی اینقدر سرو صدا کردن داشت؟ اینها بنظر شما اگه از کم بینی که اونهم یک از معاصی کبیره در کبیره هست، نبود از چی بود؟
خلاصه اگه این آقای محمود به قول استاد میر مخمل الدوله، قاعده بازی رو رعایت می کرد، چه مشکلی پیش می اومد؟ هیچی!! الان آقا مهدی و همشیره زیر سایه ابوی به امور بیت المال می رسیدند، آسد ممد و آشیخ مهدی به امور ایتالیا و فرانسه و لاس تمدنها رسیدگی می کردند و استاد میر مخمل الدوله هم داشت به رعایت قانون اساسی و دلجویی از حامیان دلسوز و عاشق پیشه، می پرداخت، آخ آخ آخ حیف!! من مطهری زاده هم به اتفاق بهشتی زاده یک مقدار از سهم یتیمیمان را از انقلاب می گرفتیم. البته ما به همین که داریم هم قانعیم، چون اگه همین نعمت یتیمی هم نبود، با اون پدرهای مرتجع و ولایت مدار، الان اجازه اینکارها را نداشتیم و به قول حضرت ابوی آقازاده های عظام و عظمی، نمی توانستیم مثل الان نون بازوی خودمان را بخوریم، و این خیلی بده!!! اینها همه به کنار آخ کار مملکت هم هنوز گل و گلستان بود!!!
در پایان من از این محمود که اصلا دوست ندارم اسمش رو هم ببرم، دعوت می کنم به آغوش مردم خداجوی روز عاشورا و 25 بهمن برگردند و دست از لجاجت برداشته و حرص و طمع دیوانه وار به خدمت را که هم باعث زحمت خودش و هم باعث رنجش ما شده را کنار بگذارد، من قول می دم اگه این ها اتفاق بیفته، اون بندگان خدا گه ناگاه و یوهو لغزوندونده شدن هم با تمام قوا و اعوان و انصار، به عرصه و اعیان نظام برگردند و تنها در این حالت هست که دیگه نیازی نیست اول محمود کوچولو رو محاکمه کرد!! فقط و فقط در همین شرایط!!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.