92/12/23
4:0 ع
به رسم لقمان
سلام جناب هاشمی
اخیراً گفتید "همان چیزی که می خواستم محقق شده است و از این شرایط خیلی راضی هستم" و دوباره گفتید و تکرار کردید که "دولت های قبل نامشروع بودند" و نه تنها انتخابات 88 را همچنان (برای خودتان البته) زیر سؤال نگه داشته اید، بلکه انتخابات 84 را نیز زیر سؤال بردید، برداشت من از کسی که علی رغم نامشروع دانستن دو دوره انتخابات، دوباره در انتخاباتی که یک دولت نامشروع!!! برگزار می کند، شرکت می نماید و یا نماینده می دهد این است که یا ادعاهایش دروغ است و یا دچار آلزایمر است که مدام در همین سیستم متقلب، مشارکت می کند.
بحث دیگر این که شما فقط در انتخابات های مورد بحث ناکام نبودید، بلکه در همان انتخابات که حمایت تان پشت جناب ناطق بود نیز مردم به خاطر شما به ناطق رأی ندادند، پس چگونه است که رأی مردم به روحانی را به حساب خود می آورید ولی رأی "نه" مردم به ناطق را نه؟! و دیگر این که مگر شما نبودید که در دوره اصلاحات در انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران شرکت کردید و با دیدن نتیجه ی ناامید کننده انتخابات و اطلاع از میزان محبوبیتِ! خود، قید حضور در مجلس را زدید؟! جناب هاشمی شما که به بهانه نامشروعیت انتخابات 88، کشور را بهم ریختید، پس چرا انتخابات نامشروع! 84 را برتابیدید و کشور را برهم نزدید؟! چرا در انتخابات مجلس به خاطر رأی پایین تان اعتراض نکردید؟!
بحث دیگری که از سخنان شما متوجه می شوم این است که شما که رأی به آقای روحانی را به نام خود سند زده اید و به این رأی زیر 51 درصدی ایشان اینقدر خوشحال و مفتخر هستید، یقیناً به جایگاه خود در این 16 سال وقوف دارید که از این رأی ناپلئونی اینقدر راضی هستید و این با نامشروع خواندن دولت های قبلی سازگاری ندارد چرا که دقیقاً در این سال ها بسیاری از کسانی که شما نزدشان محبوب نبودید به تفکرات مقابل شما رأی می دادند و این تفکرات بود که جناب احمدی نژاد، 2 دوره پی درپی رأی آورد، چرا که مردم مبارزه با رانت و فساد و آقازادگی را می خواستند و شما و اطرافیان تان را مدافع و متولی آن می دانستند.
و اما این که شما چرا اینقدر سعی دارید تا 2 انتخابات، با دو برگزار کننده متفاوت را نامشروع بدانید در حالی که همان دولتِ نامشروع، انتخاباتی برگزار کرد که جناب روحانی در آن مشروعیت یافت؟! پاسخ در آلزایمر خودساخته شماست، شما نمی خواهید منفوریت خودتان در آن مقطع زمانی را در حافظه تان نگاه دارید ، شما می خواهید بگویید که همیشه و در تمام مقاطع تاریخی از حمایت مردم برخوردار بوده اید و اگر در چند انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، شما و نمایندگان تان شکست خوردید حتماً! انتخابات ها فاقد مشروعیت بوده اند، این اصرارهای شما اینقدر عجیب است که به سادگی می توان نتیجه گرفت که شما تنها انتخاباتی را مشروع می دانید که خودتان و نمایندگان تان در آن پیروز شوید، به راستی اگر کسی در انتخابات هایی که دوستان شما برگزار می کنند، چنین ادعایی کند چه خواهید کرد؟! آیا گوش شنوایی خواهید داشت؟! البته قبلاً پاسخ تان را در دوره هایی که خودتان انتخابات برگزار کردید، دیده ایم.
جناب هاشمی! شما خیلی روی بصیرت تان! مانور می کنید و همه ی وقایع و مسائل این چندساله را به بصیرت تان ربط می دهید، حتی اگر شما فقط و فقط از روی بصیرت تان با احمدی نژاد بد بودید نیز نباید قانون شکنی می کردید و حتی اگر انتخابات مخدوش هم بود شما حق نداشتید جز از راه های قانونی معترض شوید و هرچقدر هم که دلسوز بودید نمی بایست در آن نامه ی کذایی رهبرتان را تهدید می کردید، شما که مدعی بصیرت هستید چرا اینچنین دشمن با شما همگام شد و همگام ماند؟! آیا دشمن از دلسوزی برای انقلاب با شما همراه شد؟! شما اگر اینقدر اهل بصیرت بودید، پس چگونه نتوانستید مچ متقلب را بگیرید و به جرزنی متوسل شدید؟! شمایی که از ماه ها قبل از انتخابات کمیته صیانت از آرا هم تشکیل داده بودید؟! جناب هاشمی! شما که اینقدر اهل بصیرت بودید چرا در این ده ها سال که در مجلس و دولت و مجمع مشغول بودید گامی در جهت اصلاح این نظام سستِ انتخاباتی که در همه انتخابات هایش به راحتی تقلب می شود برنداشتید؟! چرا با آن بصیرت مثال زدنی تان جلوی تقلب های آینده را با لایحه ای یا طرحی یا پیشنهادی نگرفتید؟!
جناب هاشمی! مشی شما و دوستان تان برای پیروزی در انتخابات 92 دست گذاشتن روی مشکلات و ضعف ها و بر این ادعا بود که شما راه حل تمام مشکلات را دارید و البته برخی مردم که در این 16 سال مدیریت تان را ندیده بودند یا فراموش کرده بودند و یا جناب روحانی را برتر از شما می دانستند به جناب روحانی اعتماد کردند، ولی آیا براستی تاکنون توانسته اید مجوز نرمش قهرمانانه ای که با اصرار به دست آوردید را به ثمر برسانید؟! آیا تاکنون بر عزت مردم و کشور توانسته اید بیفزایید؟! آیا تاکنون توانسته اید با لبخندهای ملیح تان از لحن جنگ جویانه دشمن حتی کمی بکاهید؟! آیا توانسته اید با مهربان و مؤدب خواندن دشمن او را به رحم آورید؟! آیا با اخمی که به مرگ بر آمریکاگویان کردید توانستید از اخم دشمن هم بکاهید؟! آیا خواهید توانست بحث یارانه را بدون این که به مستضعفان فشار بیاید جمع کنید؟! آیا کرامت مردم را در طرح های تان در نظر خواهید گرفت؟! آیا خواهید توانست بدون منت و بی حرمتی بر مردم ایشان را خدمتگزار باشید؟! آیا براستی می توانید آنچنان که شایسته است در راه خانه دار شدن مردم گامی کوچک بردارید؟! آیا خواهید توانست گام های آخر مسکن مهر را به سرمنزل مقصود برسانید؟! آیا در عزل ها و انتصابات حقیقتاً به شایسته سالاری اهتمام داشته اید؟! آیا تاکنون دولت، دولت راستگویان بوده و خواهد ماند؟! آیا خواهید توانست به جای کمک به اشتغال خارجی ها به اشتغال مردم خودمان کمک کنید؟! آیا به راستی گامی در کاهش واردات برداشتید؟! آیا حقیقتاً توانستید تاب انتقادات یا حتی سؤالات را داشته باشید؟! آیا توانستید صریح القلم ها را تحمل کنید؟! آیا با مردم و رسانه ها در خصوص مسائل داخلی و خارجی کشور روراست بودید؟! آیا مردم را محرم دانستید؟! آیا مرز بین منتقدان و مدافعانتان را سواد قرار ندادید؟!
جناب هاشمی! اگر چه پاسخ بسیاری از این سؤالات، در تدابیری که در همین چندماه به خرج دادید ناامید کننده است، لیکن ما همچنان به رسم لقمان، این دولت را نیز مانند دولت های گذشته مشروع می دانیم و فقط از بدی ها و ضعف های دولت نمی گوییم و بر توانایی های دولت در کاهش تنش های پولی و ارزی و سایر موفقیت های احتمالی صحه گذاشته و خواهیم گذاشت و به رسم ولایت مداری در مسیر دفاع از انقلاب، دولت را با نقد و پیشنهاد سازنده یاری خواهیم کرد و معتقدیم که به فضل و اذن الهی، مکر خدا ریش فتنه گران داخلی و بدخواهان خارجی که چراغ انقلاب را پف می کنند، خواهد سوزاند:
چراغی را که ایزد برفروزد هر آنکس پف کند ریشش بسوزد
و به رسم لقمان
والسلام
برچسب های مرتبط: هاشمی رفسنجانی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.