91/8/1
1:32 ع
مدتهاست که از تحلیل های سیاسی برنامه های خبری سیما رنج می برم، متأسفانه بیشتر کسانی که در این برنامه ها نقش تحلیلگر را بازی می کنند، همان کارمندان و مجریان صداوسیما هستند و سطحی ترین و بعضاً نخ نما ترین تحلیل ها را از برخی مسائل پیچیده و حساس ارائه می دهند، متأسفانه برخی از این تحلیل ها با تحریف واقعیت نیز قاطی شده و یک معجون زننده به خورد مخاطب می دهد.
متأسفانه در برخی از این برنامه ها، نظر کارشناسان خارجی برنامه ها نیز با همان ملاحظه کاری ها، به بهانه ی ترجمه، تحریف می شود، که نمونه اش را در اجلاس سران غیر متعهد ها دیدیم و البته به جای تغییر رویه متأسفانه فقط با مترجم برخورد شد و البته همان رسانه ای شدن قضیه نیز با توجه به حساسیت مسئله (در بحث ترجمه سخنرانی رییس جمهور مصر) موجب این برخورد شد وگرنه چه بسا بارها و بارها چنین مترجمانی مورد تشویق قرار گرفته باشند.
حقیر معتقدم رویه موجود در ارائه ی این گونه برنامه های به اصطلاح کارشناسی، چه از سیاست های تنظیمی مدیران صداوسیما باشد و چه از بی سوادی کارشناسان، موجبات نارضایتی در مخاطبان را ایجاد می کند، لذا پیشنهاد می دهم در این برنامه ها، یا برنامه های تحلیلی ارائه ندهند و یا برنامه ای که در سطح و شأن مخاطبان باشد ارائه کنند، اینچنین لااقل یکی از بهانه هایی که موجب مراجعه ی مردم به ماهواره و تحلیل های آن ور آبی می شود کم می شود.
مطالب مرتبط:
غفلتی از سوی بیشتر مجریان سیما
سیما در خدمت مفسدان بزرگ آریا؟!
سیما را اجاره داده اند؟!
آقای ضرغامی قبلاً تذکر داده بودیم
سریال هایی روی آب
تعلل جدی حوزه، دولت و سیما در زمینه عفاف و حجاب
...
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/1
8:56 ص
صرفاً جهت اطلاع چند شب پیش حاوی یک قسمت از مصاحبه با وزیر نیرو بود که وزیر نیرو در پاسخ به گزارشگر، اشتباهاتی انجام داد و با توجه به ماهیت طنز برنامه، با حالت طنز با آن قسمت برخورد شد و اینچنین برنامه صرفاً جهت اطلاع، اخبار 20:30، صداو سیما و خود آقای کامران نجف زاده به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند. اگر چه قبلاً حقیر به برخی قسمت های صرفاً جهت اطلاع انتقاد داشتم اما به دلایل زیر با انتقادی که به آقای کامران نجف زاده صورت گرفته است مخالفم:
آقای وزیر در مصاحبه ی خود در مورد سفر به هند 3 اشتباه داشتند که یکی عبارت بود از ذکر اشتباه نام نخست وزیر هند (مهاتما به جای مان موهان)، دومی ذکر خط لوله نفت به جای خط لوله گاز و سومی هم ذکر عبارت تشریف آوردن برای خودشان بود؛ اما سوال من این است که اگر همین اشتباهات را یک مسئول از یک کشور دیگر می کرد ما آنها را اشتباهات لفظی می نامیدیم و از نقل قول آنها امتناع می کردیم و یا از پخش شان ناراحت می شدیم؟! فکر نمی کنم پاسخ هیچ یک از منتقدان منفی باشد؛ چرا که بعضی وقت ها، برخی اشتباهات فقط لپی و لفظی نیستند، بلکه نشانی از عدم اشراف و تسلط فرد بر حوزه ی مسئولیت است و یا این که نشان دهنده ی ضعف فرد در مصاحبه، مذاکره و یا روابط عمومی و نداشتن عدم تمرکز وی است.
بعضی وقت ها مجموعه ای از چنین مصاحبه هایی، به عنوان معیار و ملاکی در ارزیابی افراد، توانایی و شخصیت شان بکارگیری می شود و به عنوان مثال، با دیدن این مصاحبه، فوراً بین مصاحبه های آقایان نامجو و فتاح (وزیر سابق نیرو) مقایسه ای ذهنی انجام دادم که نمی خواهم به نتیجه ی مقایسه بپردازم، ولی می دانم که مجموعه ای از همین تحلیل ها و مقایسه ها در ذهن افراد می تواند نشانی از تسلط و قدرت دوره های مختلف چند وزارتخانه و حتی دولت ها ارائه دهد و این که مثلاً این فرد برای مدیریت وزارتی به نام وزارت انرژی (ادغام دو وزارتخانه نفت و نیرو) در آینده می تواند مناسب باشد، یا نه!
بالاخره بخشی از مشکلات کشور ما ناشی از ضعف در مذاکرات و معاملات می تواند باشد، مثلاً در دوره اصلاحات، علی رغم این که سیاست های کلی نظام در خصوص مسائل هسته ای توسط رهبری ابلاغ می شد، اما ضعف گروه مذاکره کننده در اجلاسها موجب می شد برای خودمان تعهدات ناخواسته ایجاد کنیم (که در اثبات آن، نظر شما را به مصاحبه هایی که در آن زمان بین آقای متکی که به عنوان کارشناس در برابر هیأت مذاکره کننده روی بندبندِ موافقت نامه ها صورت می گرفت جلب می کنم).
من در همین جا از آقای کامران نجف زاده به خاطر این قسمت و خریدن این همه انتقاد به جان تشکر می کنم، بعضی وقت ها برخی مشکلات ما در حوزه های مختلف می توانند با چند مصاحبه ی ساده ریشه یابی شوند.
این مطلب در سایت عمارنامه نیز منتشر گردیده است.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/28
6:53 ع
سلام بر مدیر وبلاگ "اهالی اوسط"
دوست من تاییدات رهبر را گفتید، انتقادات ایشان را هم ناشنیده نگیرید. خوبی های احمدی نژاد را گفتید، اشتباهاتش را هم نادیده نگیرید. انصاف چیز خوبی است، اینجا من و شما در این کشور زندگی می کنیم و دوست داریم فرزندانمان فضای انقلاب را درک کنند و برای این کار باید کشور در مسیر درست و همدلی به پیش رود به خصوص حال که فشارهای خارجی و سوءاستفاده های وابستگان به فتنه هنوز و مفسدان اقتصادی همچنان باقی است. فضایی که اکنون رهبر می خواهند فضای همدلی، مسئولیت پذیری و ایستادگی است، ، هر کسی باید به جای این که ایرادات را در اقدامات دیگران جستجو کند در رفتار خودش جستجو کند و باید ایرادات را و فکرها را روی یک میز ریخت و با همدلی آنها را حل کرد، اما اگر قرار باشد دولت بگوید من معصومم، مجلس بگوید فقط دولت مقصر است، قوه قضاییه هم تعلل کند، چه مشکلی از کشور حل می شود، دوست من همدلی و مسئولیت پذیری بدون انصاف داشتن میسر نمی شود و البته ایستادگی هم بدون اطاعت محض از رهبری. دوست من اطاعت محض از رهبری یعنی تشویق و نهیب را باهم در نظر بگیریم و خودمان را از توصیه های ایشان محروم نکنیم و البته به عدالت و انصاف ایشان مدام شک نکنیم تا بعد نیازی نباشد که اشتباهات را توجیه کنیم و 11 روز را به 6 روز تقلیل دهیم و حتماً شرکت نکردن رییس جمهور در جلساتی که وزیر اطلاعات حضور داشتند را و خود اظهارات رییس جمهور را و ....
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/28
1:37 ع
محضر با عظمت امام حاضرمان از سوی این شیعیان غایب
السلام علیک و علی آبائک الصالحین
اینجا ایران است و ما ایرانی و شیفته ی شما و اجداد بزرگوارتان. البته لیاقت مقام بزرگ شیعه بودنتان را نداریم، ولی براستی شیفتگان شماییم و این شیفتگی را با تمام نعمات دنیا عوض نمی کنیم.
ای امام بزرگورا! انقلاب اسلامی ایران، همواره بزرگترین امیدش این بوده که در خدمت انقلاب جهانی شما و مقدمه ساز آن باشد و خودتان هم شاهد بوده اید که چقدر بندگان خوب خدا و شیعیان راستین شما از این سرزمین، در این راه از جان و مال و آبروی خود گذشته اند، تا شاید تحفه ی ناقابلی باشد در خدمت تحقق اهداف عالیه تمام انبیا و ائمه الهی.
امام عزیز ما! خیلی باید نمک نشناس باشیم که دستان شما را در هدایت و کمک به این انقلاب ندیده باشیم و خیلی امام نشناس باید باشیم که ندانیم هر آنچه که مشکل در راه مان ایجاد می شود، از جهل و خطا و عصیان ما و فراموش کردن شماست.
امام من! مهدی جان! همچنان هدایت کننده ما باش، اشتباهات ما را همچنان بزرگوارانه با قدرت امامیت خود به صلاح و مصلحت برسان. امام نشناسی، ولی نشناسی، خطاکاری، جهل، لجاجت، ندانم کاری، قدرنشناسی، غرور و ناشکری و شاید بسیار دلایل دیگر، ما را به اینجا کشیده است که چندیست استکبار به شکاندن ما امید یافته است، امام حاضر من! می دانم که اگر ما تکالیف مان را درست انجام داده بودیم، اکنون باید بهترین شرایط را در دنیا می داشتیم، اما امام عزیز! بالاخره امام مان هستید و ابزار هدایت ما در دستان شماست، و امید ما بشما.
امام عزیز! ما و این انقلاب را بازهم مثل گذشته از تنگناها و سختی ها بگذران و به مسیر امنیت و رشد باز گردان، امروز ما چشم مان به دستان شماست، ادرکنا!
هر کس که این نوشته حرف دلش است با یک نظر و دعای ظهور امضایش کند
91/7/28
12:28 ص
ازدواج امیر قطر با یک دختر 17 ساله و همزمان با این ازدواج جدایی از همسر ایرانی وی مقارن با اتفاقات مهم منطقه ای شد و امیر قطر که بین سران عرب حوزه خلیج فارس بهترین رابطه را با ایران داشت با تغییر معنی دار سیاست به سمت غرب و دوری از ایران به خصوص در مسئله سوریه مواجه شد و اینک همزمان با قطعی شدن ازدواج رییس جمهور مصر با دختر جوان و مشهور مسیحی، نامه و سفیر مرسی به نزد پرز گسیل می شوند و مراتب علاقه ی ایشان به تحکیم روابط دو کشور مصر و اسرائیل ابلاغ می گردد.
گویی نقطه ضعف سیاسیون عرب، چون عشق پیری کار دست شان می دهد و البته گمان نمی کنم که هیچ ملتی دلشان بخواهد که سیاست های کلان کشورش تحت تأثیر چنین عشق هایی تعیین و یا دچار تغییر شود، حال باید دید که مردم مصر که دشمنی با اسرائیل یکی از اهداف و شعارهای اولیه انقلابشان بود در برابر اظهار عشق و ارادت مرسی به اسرائیل چه واکنشی از خود نشان خواهند داد و فرضیه این که این دو ازدواج مورد اشاره و مقارن به لحاظ زمانی با توجه به آثار و علائم یکسان، می توانند با حمایت و هدایت منابع یکسانی صورت گرفته باشد که شاید در آینده ادله بیشتری در رد یا تأیید این فرضیه به دست آید.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/27
11:27 ع
امشب برنامه گزارش خبری شبکه 2 در خصوص مشکلات اخیر در بازار خودرو است و این چندمین بار طی این هفته است که از خودروسازان می شنوم که از دولت اینچنین انتقاد می کنند که چرا فقط قیمت خودرو را 10-15 درصد افزایش داده است و این که هیچ جای دنیا قیمت گذاری خودرو دولتی انجام نمی شود و بازار خودش این کار را می کند و من چقدر عصبانی می شوم از این همه نمک نشناسی و تناقض گویی خودروسازان؛ چقدر زود یادشان رفته که سالهاست دولت، مجلس و مردم با تعرفه ی 90 درصدی واردات خودرو و شنیدن قیمت های ارزان صادرات همین خودروها، منتظرند تا صنعت خودروسازی توانمند شود و این همه صبر و تحمل را قدرشناسی کنند اما اکنون که ارز گران شده است و قیمت خودروی خارجی آن هم با تعرفه 90 درصدی فضای گران کردن را برای خودروسازان داخلی باز کرده است، مدعی هستند که بازار خودرو باید مثل تمام دنیا بر اساس کشش بازار تعیین شود نه با اهرم های دولتی!!!
چندی پیش در همین وبلاگ پیشنهاد دادم که با توجه به افزایش قیمت ارز، شایسته است که با کاهش تعرفه واردات خودرو جلوی این سوءاستفاده خودروسازان گرفته شود که متأسفانه انجام نشد و اکنون این خودروسازان ثابت کردند که لیاقت این همه حمایت را نداشته اند.
مطالب مرتبط:
بی توجهی خودروسازان به امر رهبر
گام های بعدی کنترل بازار چیست؟
پیشنهاد برای کنترل بازار خودرو
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/27
8:51 ص
رهبر معظم انقلاب از دولت خواستند که همت دولت در این سال آخر فعالیت به اتمام پروژه های نیمه تمام باشد، امیدوارم که دولت با تشکیل یک کمیته ی بلند پایه نسبت به تعیین تکلیف و پیگیری این طرح ها اهتمام ویژه داشته باشد، البته می دانم که برنامه ی دولت در آخرین سفرهای استانی اش همین بوده است ولی اکنون این برنامه ی دولت به یک مطالبه ی رهبر و مردم تبدیل شده است تا بیشتر مورد جدیت قرار گیرد.
طرح های نیمه تمام در کشور موجب می شوند سرمایه ی کشور بدون منفعت روی زمین بماند و تحت استهلاک منجر به ضرر نیز بشوند، اما با اتمام آنها در تمام حوزه ها از مسکن مهر گرفته تا زیرساختها و واحدهای تولیدی و ورزشی، باب جدیدی از پیشرفت، تولید، اشتغال، استقلال و افتخار بروی کشور باز خواهد شد.
ضمناً امیدوارم این عبارت "سال آخر دولت"، برای برخی دولتمردان و طرفداران احساسی شان موجب رنجش نشده باشد.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/27
8:24 ص
در سایت خبرآنلاین که منتسب به آقای علی لاریجانی است، از قول ایشان در جلسه ی پاسخگویی به سوالات دانشجویان، این عبارت ایشان تیتر شده است: رئیس مجلس:فضای کشور را نباید با درشتگویی آغشته کرد
حین مطالعه ی این جمله ی حکیمانه رییس محترم مجلس شورای اسلامی، سوالی برایم پیش آمد که دیدم در سوالات دانشجویان نیز مطرح شده بود، که عین سوال و پاسخ مطرح شده در خبرآنلاین این است:
"چرا شما به رییس جمهور لقب رابینهود را میدهید؟ که لاریجانی در پاسخ به این سوال با تاکید بر اینکه من به شخص خاصی لقب رابینهود ندادهام، تصریح کرد: سوال خبرنگار فارس این بود که مشکل اقتصادی را چطور میتوان حل کرد و من در پاسخ به آن خبرنگار گفتم که مشکلات اقتصاد کشور را به روش رابینهودی نمیتوان حل کرد بلکه باید با ریشهیابی این مشکلات در این زمینه، کاری اساسی انجام شود."
البته این درشت گویی ها نه تنها در ایشان که در بسیاری از نمایندگان مجلس و مسئولان دیگر کشور وجود دارد و بدتر از آن، این که به جای رفع و پوزش خواهی، مجدداً تکرار و مورد توجیه، افتخار و تأکید قرار می گیرند. خداوند به مسئولان مان ولایت مداری و بصیرت واقعی را بیاموزاند، ان شاءالله.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/26
11:42 ع
مطلبی را در یکی از وبلاگهای مدافعان متعصب دولت دیدم که با تحریف سخنان رهبری، کلیه سخنان ایشان و شاید هم خود ایشان را به نفع دولت مصادره کرده بود، واقعاً نتوانستم از این ظلم به رهبری ننویسم که گویی پاسخ ملاطفت های رهبر از سوی برخی با سوءاستفاده داده می شود.
آن گاه که رهبر درخواست و دستور و امر و نهی می فرمایند، برخی سرشان را به سمت کوچه قلی چپ می چرخانند و آن گاه که رهبر مسئولان نظام را حتی با همین کلیت مورد تمجید قرار می دهند و دلسوز معرفی می کنند گردن ها را افراشته می کنند که دیدید، دیدید، رهبر منظورش دولت است، دیدید آنهایی که به دولت انتقاد می کردند هم ولایت مدار نیستند و هم بصیرت ندارند و هم عنودند و لجوج!!!
آنجا که رهبر سران هر سه قوه را به تفکیک مورد خطاب و عتاب قرار می دهند که دست از لجاجت و اختلاف بردارید و متحد و هم دل باشید، متأسفانه دستور رهبر نه تیتر می شود و نه مورد تحلیل و ریشه یابی قرار می گیرد، آنجا که رهبری از مسئولان انتقادی به لحاظ اقتصادی می کند، آنجا که از مسئولان می خواهد تمام مشکلات اقتصادی را گردن تحریم ها نیندازند، آنجا که کوتاهی خاصی را در بحث اقتصاد مورد اشاره و تذکر قرار می دهد، آنجا که قصوری را در عرصه ی فرهنگ عمومی یا عفاف و حجاب بر می شمارد، آنجا که اشتباهی را در عرصه سیاست خارجی تصحیح می کند، برخی دولت دوستان متعصب سردر گریبان فروبرده و سکوت می کنند و آن گاه که رهبری مسئولان را دلسوز معرفی می کنند و یا آن گاه که رهبری مذاکره کننده گان و یا صاحبان تریبون (که شامل آقای احمدی نژاد و سعید جلیلی و .... می شود) را در مجامع بین المللی مورد تأیید و تشویق قرار می دهند و یا آن هنگام که صفتی از صفات خوب دولت یا رییس دولت را بیان می کند، همان ها که در هنگام انتقاد و یا دستور سردر گریبان کرده بودند ناگهان گریبان دریده و منتقدان را آماج تهمت های مختلف قرار می دهند و انگار نه انگار که بخش هایی از انتقادات توسط خود رهبر بیان شده بودند.
اصلاً تحریف مگر چه معنایی دارد؟! همین که جهت و سمت سخنان رهبر که پراست از تأیید و توصیه های حاوی پیشنهاد و انتقاد را به تأیید صرف تعبیر کنند، جز تحریف چه نام دارد؟! تحریفی برای تطهیر خود، برای بستن دهان منتقدان، برای قبول نکردن اشتباهات، برای فرار از مسئولیت پذیری، برای تبلیغات انتخاباتی، برای مقصر شناساندن سایرین و بهانه ای برای معصوم نشان دادن دوستان خود.
اکنون بعد از سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب که با هدف ایجاد همدلی و وحدت بین مسئولان بیان شد که در آن مسئولان قوا و ارگانها را خودی و دلسوز نامیده شدند و خواسته شد که ایشان را به جای دشمن مورد حمله قرار ندهند و از همه خواستند که به همدیگر حمله نکنند، گویی بازهم برخی به جای اطاعت و فرمانبرداری و ملاطفت با یکدیگر سعی در مصادره این سخنان داشته و باب دیگری برای تفرقه باز کرده اند و این دستورات رهبر را که در جهت وحدت، همدلی، پرهیز از حاشیه سازی و مهمتر از همه مسئولیت پذیری بیان شده است را به یک جمله تحریف کرده اند که: دیدید رهبری، رییس جمهور و البته تمام کارهای ایشان را تأیید کرد و این که پس هر کسی که به دولت انتقاد کرد، بی انصاف و تهمت زننده و ... است.
باور کنید که اکنون از این مظلومیت رهبر اشک در حدقه چشمانم حلقه زده است، مگر می شود کسی ادعای ولایت مداری داشته باشد ولی به جای این که سپر بلای ولی شود، ولی را سپر بلا کند، این گونه هر اقدام شومی را در جهت ولایت مداری معرفی می کنند، آن از آقای هاشمی رفسنجانی که می گفت من بهتر از ولی می دانم نفعش کجاست و به خاطر دلسوزی به رهبری پس فتنه می کنم، آن از آقایان لاریجانی و قالیباف که به جای قدم گذاشتن در مسیر ولی، راهی دیگر را برای بی طرف نشان دادن خود انتخاب کردند تا به قول خودشان با بی طرفی بیشتری به رهبری خدمت کنند و الان مدعی نجات نظامند، آن از رییس محترم قوه قضاییه که در برابر هر انتقادی، خود را منتظر و معطل امر رهبر می کند تا مسئولیت هیچ کاری حتی برخورد با بدترین فتنه گران سیاسی و اقتصادی را به گردن نگیرد و آن از نمایندگان مجلس که با تصویب، رد، حمایت، سوال و استیضاح های سیاسی آتش لجاجت را با ایستادن در برابر دستورات موکد رهبر شعله ور کردند و آن هم از دولت عزیز که دستورات رهبر را با یک هفته و 10 روز تعلل آنهم با منت و ادعای ولایت مداری و دروغگو خواندن منتقدان گردن می نهد.
اشک می ریزم از این که رهبری را سپر بلا می کنند تا خودشان را مبتلا نبینند، خداوند به ماهم بسان رهبرمان صبر دهد، از خدا صبر و بصیرتی می خواهم تا نگذارم مظلومیت های رهبرمان را در پس مظلوم نمایی های دیگران پنهان کنند و این که نکند بدهکاران را طلبکار نمایم، از خداوند استعانت می طلبم تا هم در برابر تحریف سخنان رهبر بی تفاوت نباشم و هم آب به آسیاب دشمن نریزم، و از خداوند می خواهم که مرا سپر بلای ولی کند و ولایت مدار واقعی بنماید و این که بصیرتی دهد تا ولایت مدار و ولایت ندار را از هم بازشناسم و البته بازشناسانم.
مطالب مرتبط:
سران هنوز محترم قوا! بخوانند
خطاب به مسئولان محترم قوا
پیشنهاد جنگ تن به تن به احمدی نژاد و لاریجانی
ولله شأن ملت از دولت و مجلس بالاتر است
دیگر کسی در رأس امور نیست؟!
رویکرد منسجم مدافعان محض دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/25
8:2 ع
سالهاست که در کشور ما بحث توالد و افزایش جمعیت با برخوردهای افراطی و تفریطی مواجه شده است و موجب شده تا اداره و مدیریت کشور به صورت بهره ور میسر نباشد. طی چند سالی که دستور افزایش جمعیت به صورت نامحدود و تا آخرین نا صادر شد، مشکلات متعددی در کشور ایجاد گردید و موجب شد تا مجدداً با دستور مسئولان و البته حمایت بزرگان، با شعار "یک فرزند خوب دو فرزند کافی" یا "فرزند کمتر، زندگی بهتر" افزایش بی محابای جمعیت کنترل شد ولی وضعیت کنترلی بیش از حد ادامه یافت و موجب شد تا اکنون از سوی نهادهای داخلی و حتی بین المللی کشور با مشکل پیرشدن نسل و کاهش تعداد فعالان جامعه مواجه شود و حتی اخیراً نیز رهبر معظم انقلاب از طولانی شدن آن سیاست به عنوان یک اشتباه نام ببرند.
اما آنچه که باید در اصلاح مسئله در دستور کار قرار گیرد، دستور عمومی به افزایش جمعیت نیست بلکه باید برای جمعیت کشور سیاست گذاری شود و مردم از علمی بودن این سیاستگذاری مطلع و مطمئن شوند، چرا که هم اکنون بیشترین اصطکاک با دستور افزایش جمعیت از سوی خود مردم وجود دارد، مردمی که شعار "2 فرزند کافیست" در جان شان نفوذ کرده است و "زندگی بهتر را در فرزند کمتر" باور کرده اند، باید باورشان را با علم به تعادل رساند.
این که بین تهران، مراکز استانها، شهرها و روستاها با یک سیاست تشویقی یا کنترلی بخواهیم کار کنیم مسلماً اشتباه است و حتی استان های مختلف نیز باهم بسیار متفاوتند. هم اکنون تراکم جمعیت بین استانهای مختلف و امکانات و ظرفیت برای تأمین نیازهای جمعیت در هر ناحیه باهم فرق دارد. شما نمی توانید برای یک روستایی با هکتارها زمین قابل کشت همان تجویز را بکنید که برای یک تهرانی با خانه ی 40 متری می کنید. شما نمی توانید برای خیابان های تهران همان جمعیت را نسخه بپیچید که برای خیابان های خلوت یک شهر کوچک می پیچید. آنچه که اکنون نیاز کشور است این است که ابتدا بپذیریم وضعیت موجود یعنی کنترل جمعیت غیر هدفمند اشتباه است و سپس باید بپذیریم که این وضعیت باید به یک افزایش جمعیت هدفمند جایگزین شود نه با افزایش جمعیت غیرهدفمند.
اینک وقت آن است که عالمان کشور در حوزه های مختلف بنشینند و برای ظرفیت کشور در نواحی مختلف، سیاستگذاری جمعیتی کنند و البته این سیاستگذاری ها نباید به صورت ملی، که با دقت منطقه ای دنبال شوند و البته در جایی مثل تهران اگر لازم باشد، همان سیاست های کنترلی ادامه یابد.
در کنار مسئله تفاوت جغرافیایی، توان افراد و خانواده ها نیز در گرداندن چرخ خانواده متفاوت است، یک پدر با درآمد مناسب و خانه ی وسیع می تواند تعداد بیشتری فرزند را به نحو مناسب تربیت کند و یک پدر با درآمد پایین و خانه ی کوچک امکان تربیت فرزند کمتری را دارد و این ها باید تبیین شود تا هم مردم و هم کشور از تفریط دوباره به ورطه ی افراط سرازیر نشوند.
هنوز در بسیاری نقاط کشور ظرفیت زراعی و کشاورزی زیادی بدون استفاده مانده است و این ظرفیت با نرخ رشد جمعیت پایین در آن حوزه ها آباد نشده و بدون کشت باقی مانده اند و این مسئله نشان از اهمیت شناسایی ظرفیت های مختلف در هر حوزه دارد تا بتوان کاری حساب شده و علمی انجام داد، باید ضمن تعریف نرخ رشد جمعیت متناسب با امکانات و ظرفیت هر منطقه و خانواده، بین نرخ رشد جمعیت و ظرفیت های جدید ایجاد یا کشف شده تناسب برقرار کرد.
مطالب مرتبط:
لزوم سیاستگذاری علمی و دقیق جمعیتی 28/1/89
کاهش یا افزایش جمعیت؟! 17/5/91
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.