88/12/29
12:32 ص
قبل از انتخابات اخیر و مدتی پس از آن، تمام توان رسانه های اصولگرایی به مباحث مربوطه معطوف شده بود، اما کم کم که به همت مردم و هدایت های رهبری، جریان فتنه مدیریت شد، رسانه های اصولگرایان بخصوص رسانه های نوظهور که عمدتا سایت و وبلاگهای جوان ارزشی هستند به سردرگمی و پرداختن به مسائل نسبتا کم اهمیت وقت می گذرانند.
آنچه مایه نگرانیست، این که استعدادهای بالقوه که عمدتا جزء رویش های طلایی انقلابند، به خمودی نگرایند. حقا و انصافا، یافتن مسئله با اهمیتی مانند انتخابات اخیر در تاریخ انقلاب بسیار مشکل است و این مسئله تا حدی مشکل ما را توجیه می کند، ولی به نظر می رسد که حرکت به سوی اهداف متعالی انقلاب تازه در ابتدای راه است و غیر از آن، حرکت به واسطه چوب هایی که لای چرخ انقلاب به همراه آن در چرخشند، به روانی صورت نمی گیرد. در این میان، بعضا تمام توانها صرف مباحث کوچکی مانند تحلیل شخصیت برخی افراد می شود و این درحالیست که جریان شناسی در ستون مطالب تحلیلی این رسانه ها بسیار کمرنگ شده است. ادامه مطلب...
88/12/22
2:20 ص
در این عرصه که حفظ ایمان و عقیده از هجمه های نرم و شبیخون های ضد فرهنگی بسیار مشکل است، هر چه قدر که حفظ ایمان برای خود فرد مشکل باشد، حفظ و هدایت ایمان خانواده به مراتب دشوار تر خواهد بود. با این توضیح هر ابزاری که در حفظ و ارتقای ایمان به انسان کمک نماید، قابل چشم پوشی نخواهد بود، چه رسد به راه حلی که در بهبود ایمان خانواده نقش آفرین باشد.
احتمالا در خانواده خودمان، یا اقوام کسانی را دیده ایم که در ایمانشان محکم نبوده و حتی بعضا از انجام فرایض خود خجالت می کشند. حتما کسانی را دیده ایم که نسبت به برنامه های ضد فرهنگی ماهواره ای هیچ حساسیتی نداشته و حتی از آن به عنوان یک الزام یاد می کنند، و یا کسانی که با افراد مختلف، اعم از مؤمن و منحرف روابط خانوادگی صمیمانه برقرار می کنند. حتما خانواده هایی را که نماز را اول وقت می خوانند ولی مثلا حجاب را رعایت نمی کنند، در اطرافتان وجود دارند. با نگاهی به تمام این خانواده ها، یک شاخص مشترک در تمام آنها قابل مشاهده است که همان قهر کردن با مسجد است.ادامه مطلب...
88/12/15
11:35 ع
خواستم طنز بنویسم، که کمتر به کسی بر بخورد دیدم که چاک قلمم حتی توان تلخند را ندارد، خواستم جدی بنویسم دیدم که دیگر توانیم بر جدی نوشتن نیست، نخواستم بنویسم که اشکم به کاغذ آمد که بنویس، برای من بنویس.ادامه مطلب...
88/12/8
10:59 ع
هدف از نوشتن این مقاله، یک جمع بندی عوامانه از مسائل مهم روز، برای خودم و یک تذکر برای کسانی است که فکر می کنند خودشان نخبه اند و مردم عوام. کسانی که فکر می کنند مردم عوامانه رأی می دهند، عوامانه راهپیمایی می کنند و عوامانه شعار می دهند. مطمئنا کسانی که در فتنه نقش داشته اند، خوب می دانند چه کرده اند اما باید بدانند که مردم هم می دانند! حتی من.
-آقای علی لاریجانی
آقای لاریجانی، با سابقه معروف در جریان اصولگرایی سنتی، در رقابت با آقای احمدی نژاد نتوانست موفق به کسب رأی اکثریت مردم در انتخابات ریاست جمهوری شود. ایشان نیز به همراه آقایان رضایی، ولایتی، لاریجانی، توکلی و قالیباف که همگی از جریان اصولگرای سنتی بودند، نتوانست موفقیتی کسب نماید، البته باید گفت که نیمی از این افراد، با واسطه یا مستقیم به نفع آقای هاشمی کناره گیری کرده بودند.ادامه مطلب...
88/12/6
11:52 ص
شرایط خیلی هم بد نیست، راه برگشت که باز است، آقازاده کاکل بسر هم که تقریبا مشغول درس است، یا درس می خواند، یا درس می دهد و یا درس پس می دهد، بالاخره صدور انقلاب را باید یک نفر انجام می داد که الحمدلله داد، مصادره اش بماند برای بعد ان شاءالله.
ما هم که هم روی حرفمان که همان پیشنهاد سازنده بود، مانده ایم و محور را هم که رهبری اعلام کرده ایم، بعد که اوضاع بهترتر شد هم می گوییم که اصولا تشخیص محور یک چیز است و حول محور گردیدن چیز دیگر. هم می گوییم همه حول رهبری بگردند و هم می گوییم که ما از رهبر توقع داریم شان محوریت را با استفاده از پیشنهادهای برادرانه ما رعایت نماید.ادامه مطلب...
88/12/2
11:31 ع
در کشور ما قیمت خودروهای داخلی آن قدر زیاد و کیفیت شان آن قدر پایین است که فریاد پلیس را نیز درآورده است. محصولات خودرویی ایران از نظر قیمت قابل رقابت با باکیفیت ترین محصولات و از نظر کیفیت قابل رقابت با بی کیفیت ترین محصولات دنیا هستند. صنایع قطعه سازی ما، صنایعی ضعیف و مظلوم نگه داشته شده اند.
در شرایطی که محصولات شرکت های خودرو سازی، به دلیل انحصار، پیش فروش و یا در بهترین شرایط بصورت نقدی و یا نقد اقساط با محاسبه بالای سود فروش اقساطی به فروش می رسند، صنایع قطعه سازی مدام بخاطر خرید بلند مدت تولیدات شان توسط شرکت های سازنده ی خودرو، در بحران های اقتصادی مجبور به اخراج کارگران می شوند.ادامه مطلب...
88/12/1
8:15 ع
اکثر بزرگان مجمع تشخیص مصلحت نظام، کسانی هستند که در جریان انقلاب، پستهای مختلفی اعم از رییس جمهوری، ریاست مجلس، وزارت، وکالت و ... داشته اند ولی با توجه به عدم اقبال آرای مردم، برخی از آنها در انتخاباتهای متوالی از کسب جایگاههای قبلی خود محروم مانده اند، اینان با توجه به سوابق و تجارب ارزنده خود، از سوی مقام معظم رهبری، مکلف شدند تا در سنگر مجمع تشخیص، به ادای تکلیف بپردازند و فارغ از وابستگی های جناحی و تمایلات شخصی، مصالح نظام را مد نظر داشته باشند.ادامه مطلب...
88/11/28
7:50 ص
به خدا قسم هیچ روش عادلانه ای برای دهک بندی مردم، بر اساس این آمار و اطلاعات ناقص پیدا نخواهیم کرد، فقط این زمان است که از دست می رود و توقعاتی که ایجاد می شود و نگرانی هایی که دامن زده می شود. مگر هدف از اصلاح یارانه ها مقابله با همین ضعف در سیستم نیست؟ آیا اگر سیستم های اطلاعاتی و صحه گذاری و نظارتی ما درست عمل می کردند، این وضعیت در دریافت مالیات ها دیده می شد؟ مگر اکنون بیشتر مالیات را همان هفت دهک گرفتار جامعه پرداخت نمی کنند؟ مگر علت این عدم توان دریافت مالیات از سه دهک مرفه تر جامعه همان ضعف اطلاعات نیست؟ اصلا چرا 3 دهک را مرفه بدانیم؟ چرا 2 دهک یا 4 دهک مرفه حساب نشوند؟ادامه مطلب...
88/11/27
8:15 ص
جبهه ای را می بینیم که اگر بجای اصولگرایان منتقد یا اصولگرایان سنتی، به آنان اصولگرایان غرغرو بگوییم، شایسته تر است. اینان از همان زمان انتخابات، با جبهه اصلاح طلب نزدیکتر بوده و حتی رسما به طرفداری از آنها موضع گیری می کردند. آنان همیشه بیشتر از اصل به فرع پرداختند، آنان خود در کوره ادعای تقلب دمیدند، خود جز اولین تبریک گوینده های مخملین بودند، خود کهریزک را اصل دانستند و تهمت به نظام را فرع، اینان نیز از رعایت نکردن رسم بازی از سوی احمدی نژاد گلایه داشتند، از سویی اصول گرا بودند و از سویی برای فتنه گران و مفسدان اقتصادی، شأن و احترام قائل بودند، و حتی به دفاع از آنان پرداختند، آنان هر گامشان با فتنه گران همگام بود و پس از شکست خوردن فتنه گران، به دنبال راههای بخشش آنان بودند، اینان همواره شروع فتنه را از مناظره دانستند و ادامه آن را نیز از عذرنخواستن دولت، اینان حل نهایی این معضل را از وحدت با فتنه گران و محکومیت احمدی نژاد می دانند.ادامه مطلب...
88/11/24
11:25 ص
این مردم ایران خیلی گرسنه هستند آقا، هر چه قدر ما می خواهیم به شان چیزهای مهمتر از خوردنی بدهیم، اینها فقط به همان ساندیس و کیک نظام دلخوشند. تمام این میدان آزادی و خیابان های اطرافش همه لباسهای زیرشان سبز بود، فقط منتظر صحبت سخنران بودند، تا لباسهای روی شان را در بیارند ولی احتمالا، بعلت گرسنگی مفرط، با دیدن ساندیس و کیک فورا ولی مطمئنا موقتا، فقط هم برای رفع جوع و احتمالا کمی هم بخاطر سردی هوا، لباسهای رو را درنیاوردند. ما تازه فهمیدیم ایراد کارمان کجاست، آره ماهم باید بجای صرف پول نقد، پیتزا و پپسی بدهیم، آنوقت ببینید که مردم چطور شخصیت مبارز واقعی سبزشان را نشان می دهند.ادامه مطلب...