لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/6/8
1:23 ص


در خلال مباحثی که طی چند مطلب اخیر در خصوص بصیرت و ولایت انجام شد، از سوی برخی دوستان مواردی به عنوان نظر مورد سوال واقع شد که نظر خودم را در خصوی این سوالات تقدیم می کنم:
بر اساس نظر امام خمینی ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است  و در مطالبی که در خصوص ولایت مداری نوشته ام بین آنها فرقی نگذاشته ام و در صورتی که دوستان در خصوص اهمیت ولایت مداری سوال یا بحثی داشته باشند، علاقمند هستم تا در مجالی دیگر در آن خصوص نیز معلومات مان را روی هم بریزیم.
بحث دیگر این که همیشه کسانی هستند که جایگاه ولایت را چه ولایت امام و چه ولایت فقیه را تضعیف می کنند و یا این که با ایجاد شبهه مردم را نسبت به ولی بی اعتماد می کنند.
حتی همیشه کسانی هستند که حرف ولی را تحریف می کنند و یا به نفع خودشان تأویل می کنند، کافی است نگاهی به تیترهای روزنامه های متضاد در خصوص سخنرانی های رهبری بفرمایید  تا ببینید که چگونه می خواهند حرف ولی را مورد سوءاستفاده قرار دهند.
در زمان امام معصوم نیز کسانی خودشان را امام معرفی می کردند و حال این که دروغ می گفتند و شناخت ولی خود محتاج می شد به بررسی و حضور در جلسات مناظره ای که برای اثبات حقانیت ایشان تدارک دیده می شد.
هم اینک کسانی هستند که با ایراد شبهاتی به عملکرد رهبر ابتدا سعی می کنند صلاحیت ایشان را زیر سوال برند و بعد هم اصل ولایت فقیه را به چالش بکشند.
همه ی این موارد و موارد دیگر نشان می دهد که خیلی از افرادی که در جستجوی ولی بودند  و یا حتی او را یافته بودند به خاطر بی بصیرتی از ولی دورشدند و یا نسبت به وی کافر شدند، پس اینجاست که اهمیت بصیرت به عنوان مقدمه ی ولایت مداری مشخص می شود. بصیرت موجب می شود تا انسان میان این همه شبهات و سوالات بتواند هم خودش را و هم دیگران را پاسخ گوید و بتواند دین خود را تحت ولایت ولی الله حفظ نماید.
ولایت مداری در مقام عمل موجب می شود که مومنین دچار تفرقه نشوند و البته ولایت مداری در مقام عمل است و چه بسا کسی در حالی که از ولی تبعیت می کند، پایه های پندارش در مورد ولایت و لزوم اطاعت از وی سست شده باشد، و اینجاست که بصیرت در مقام اندیشه موجب می شود تا ولایت مداری مورد اعتقاد قلبی باقی بماند و نه تنها خود فرد را مقید به ولی می کند بلکه موجب می شود که سایرین نیز گرد ولایت جمع شوند.

مطالب مرتبط:
بصیرت و ولایت دو بالند
بصیرت، چشم و گوش بستن نیست
بصیرت چشمه ولایت مداری 
صبر و بصر مهلک است   

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به 
صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/6/7
11:55 ص

این مطلب خطاب به مدیر وبلاگ ارزشی "ساعت یک و نیم آن روز" در ادامه ی مباحثه ای که در خصوص مفهوم بصیرت شروع شده است، نگاشته می شود:
دوست من، شما مفهوم ولایت مداری را تبیین می فرمایید و نامش را بصیرت گذاشته اید. ولایت مداری و بصیرت دو مفهوم بسیار مهمند که انسان را به سعادت می رسانند. انسان در زمانی که به ولایت معصوم رسید، می تواند با تبعیت محض از او به سعادت برسد اما آیا همواره شناخت ولایت و رسیدن به ولایت به راحتی میسر است؟! آیا همه فی ذاته ولی خدا را می شناسند؟! پاسخ نه است، حضرت سلمان بدون بصیرت به ولایت نمی توانست برسد. بصیرت هم انسان را به ولایت می رساند و هم در مسیر ولایت نگاه می دارد. تبعیت محض و بدون چون و چرا از ولی تا زمانی معدود انجام شدنی است، اما اگر شبهات روی شبهات و بدون پاسخ انبار شوند، نمی توان به ولایت مداری دائمی مطمئن بود.
قرار نیست اول چرا بگوییم و بعد اطاعت کنیم من هر گز چنین حرفی نزده ام اما قرار نیست پس از عمل هم از پاسخ به شبهات فراری باشیم. دوست من بسیاری از کسانی که ولایت مدار بودند روزی در مقابل ولایت ایستادند و دلیلش همین بی بصیرتی بود چرا که کم کم، شبهات و سوالاتی برایشان پیش می آمد بدون این که دنبال دلیلش بروند و ناگاه دیدند که پایه های ولایت پذیری شان سست شده است.
دوست من نباید با کلمات بازی کرد، بصیرت به معنی کور بودن نیست به معنی بینایی است. همانطوری که در قرآن بارها و بارها از ولایت و تبعیت از ایشان سخن گفته شده است، بارها و بارها و بارها از اهمیت تفکر، دیدن و شنیدن سخن گفته شده است، نکند برای تبیین معنی عمیقی مانند ولایت مداری یک معنی دیگر به نام بصیرت را ذبح کنید. ولایت مداری و بصیرت دو بال لازم برای پروازند.
حضرت سلمان در جایی که حتی حضرت علی حضور نداشت نیز همان می کرد که اگر حضرت علی بود می فرمود و این بصیرت است که بدون این که ولایت همه چیز را ریز به ریز به انسان بگوید تا بفهمد، بتواند خودش تبیین کند و این مفهومی است که رهبر معظم انقلاب نیز مستمراً بر آن تأکید دارند و البته جایی که دستور صریحی بود نیز باید بدون مکث بر اساس دستور عمل کرد. در داستان فتنه، امام خامنه ای بیش از این که دنبال ولایت مدارها باشد دنبال بصیران بود و از بصیران می خواست تا صحنه را برای مردم شفاف کنند و این در حالی بود که ولایت مداران فقط گلیم خودشان را شاید می توانستند از آب بکشند، اما بصیران جامعه را شفاف می کردند و فتنه را خاموش.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

nazokbin

91/6/6
8:49 ع

 

مطلبی را از یکی از دوستان بزرگوار پارسی بلاگی دیدم که بصیرت را "چشم و گوش بسته مطیع ولایت بودن" خوانده بود (اصل مطلب را اینجا بخوانید) که به شدت با این تعریف مخالفم، با توجه به این که قبلاً در این خصوص مطالبی را نوشته بودم با کسب اجازه از دوستان مجدداً تقدیم می کنم:
 بصیرت پیش نیاز ولایت مداری (و بصیرت چگونه حاصل می شود)
تا سه سال پیش، واژه ی "بصیرت" کمتر به گوش می رسید و تنها شاخص حزب اللهی بودن را در ولایت مداری می دانستند، اما در انتخابات 88 اتفاقی افتاد که منجر شد به این که ولایت مداریِ برخی که خود را ولایت مدار می دانستند، سست شد و کم کم از اعتقاد به ولایت فقیه و مصداق اش، لغزیدند و نه تنها لغزیدند که سایرین را نیز لغزاندند، و از آن سو برخی دیگر در شرایط سختِ فتنه نلغزیدند و حتی نه تنها نلغزیدند، بلکه دست سایرین را نیز گرفتند و این جا بود که واژه ای جدیدی در قاموس انقلاب اهمیت حقیقی خود را پیدا نمود و آن واژه، "بصیرت" بود. 
آن چه که باعث می شود تا اهمیت ولایت شناخته شود، چیزی که باعث می شود تا ولایت یزیدی و ولایت حسینی از هم بازشناخته شوند، چیزی که باعث می شود از ولایت علی به ولایت معاویه پناه نبرند، آن چیزی که باعث می شود تا ولایت فقیه را به ولایت شیطان نفروشند، "بصیرت" است.
بصیرت می تواند بی ولایت را به ولی برساند و بی بصیرتی نمی تواند ولایت مدار را حفظ نماید. ولایت مدارِ صرف، گوش به فرمان است و بصیر ولایت مدار، دل به فرمان. این بصیرت است که ولایت مدار را به درک شرایط و انتخاب روش صحیح و مناسب فرمان می دهد بی آنکه سردرگم بماند.
بصیرت بود که سلمان را به ولایت پیامبر اسلام و امیر المومنیان رساند و البته این ولایت بود که سلمان را سیراب می کرد. بصیر حامی ولایت است و ولایت سیراب کننده ی بصیر.
ولایت هدایت کننده ی حال افراد است و بصیرت تضمین کننده ی هدایت آینده ی افراد و این یعنی عاقبت به خیری تنها به ولایت نیاز ندارد، بلکه بصیرت را نیز کم دارد.
بصیران همراه امام شان می مانند و می جنگند و شهید می شوند ویا پیروز و بی بصیرتان همیشه عقب می مانند و تنها به عزا و جشنش می رسند.
و اما بصیرت چگونه حاصل می شود؟ این سوال بسیار مهمی است که به اندازه ی علمم به آن پاسخ می دهم:
1- اولین مسئله در داشتن بصیرت این است که چشم و گوش و دل انسان کور و کر و قفل نباشد و این یعنی تقوی لازم است و ایمان. این ایمان و تقوی است که مقدمات بصیرت را فراهم می آورد و گرنه با چشم کور چگونه می توان بینایی داشت؟!
2- مسئله ی مهم دیگر در بصیرت این است که چشم دل را باید از دوچیز نابجا دور نگاه داشت، یکی کینه و دیگری تعصب. کینه و تعصب نابجا می توانند به راحتی موجب شوند تا دریافت های مان از محیط به تحلیل های غلط آلوده شده و آن چیزی که دیده می شوند آن چیزی نباشند که وجود دارند.
3- بصیرت حاصل انصاف است و انصاف بدست نمی آید مگر این که انسان به راحتی بتواند از خودش فاصله بگیرد و خود را جای دیگران گذارد. تا وقتی که انسان تمام محیط را از دریچه ی کوچک چشم خود ببیند، نمی تواند  به تمام ابعاد آن تسلط داشته باشد.
4- بصیرت فقط دیدن نیست بلکه دیدن صحیح و داشتن تحلیل مناسب است و تحلیل صحیح حاصل نمی شود جز با عقل و منطق. انسان بی منطق چون قادر به تحلیل صحیح مطالب نیست به بصیرت راه ندارد.
5- بصیرت بدون درک صحیح از ارزش زمان حاصل نمی شود. بصیرت یعنی به موقع سکوت کردن و دیدن و به موقع برخاستن و غریدن. چه بسا کسانی که زمان دقت کردن، حواسشان جای دیگر بود و زمان برخاستن، مبهوت و مردد بودند که چه باید بکنند. انسان بصیر حتی کوچکترین لحظات را وا نمی دهد تا حواسش از صحنه پرت شود. بصیرت یعنی زیر نظر داشتن همه، یعنی سر در گریبان خود فرو نکردن و کنج ازلت نگزیدن، یعنی چرب و شیرین را فریب نخوردن، یعنی گوش و زبان را به جای هم بکار نگرفتن.
6- بصیرت بدون گذشت و تحمل حاصل نمی شود. بصیرت با عصبیت حاصل نمی شود. انسان صاحب بصیرت، بد دفاع کردن را بر دفاع کردن ترجیح نمی دهد، چرا که بد دفاع کردن بدترین تخریب است. انسان صاحب بصیرت تحمل فحش ناسزا شنیدن به خود و عزیزانش را دارد تا در زمان مناسب، دفاع مناسب را انجام دهد و این اصل در سیره ی پیامبر خدا و ائمه در برابر ناسزاهای انسان های نادان، بارها به گوش همه ی ما رسیده است.
7- بصیرت یعنی فراتر از جماعت بودن و بصیر، اعتقادی به همرنگ جماعت بودن ندارد. بصیرت یعنی لخت دیدن وقایع، یعنی اضافات را از حقایق جداکردن، یعنی اصل و فرع را تشخیص دادن، بصیرت یعنی تشخیص بدون تأثیر گیری های بی ارزش از قبیل تأثیر گیری بر پایه ی نسب، نژاد، قومیت، ثروت، کمیت، ظواهر، تبلیغات و ضرب المثل های اشتباه و نمی توان از چنین ارزشهای غیر حقیقی تأثیر گرفت مگر با ایمان به وحدانیت الهی و این یعنی اعتقاد راسخ به توحید. یعنی همه چیز را از فیلتر خدا دیدن، یعنی همه چیز را با عینک دین دیدن و همه ی اینها یعنی بصیرت حاصل توحید است، بصیرت یعنی دیدن حقیقت و حقیقت نیز دیده نمی شود مگر با دیده ی حق بین. بصیرت واقعی و تضمینی حاصل نمی شود مگر در زمانی که وجود انسان در تمام زمان ها و مکان ها حاضر به درگاه وحدانیت خدا باشد و هیچ شاخص غیر الهی در نگاه و تحلیل انسان تأثیر سوء نگذارد.
در انتها از خداوند منان بهترین دعا را که همان عاقبت به خیریست طلب می کنم و می دانم که این خواسته، جز با ولایت حق و بصیرت حقیقی حاصل نمی شود.

بصیرت چشمه ولایت مداری 
صبر و بصر مهلک است 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/6/6
2:59 ع

 

شعار جدایی دین از سیاست را خیلی ها سر می دهند، اما در عملشان که نگاه می کنی کمترین پایبندی به این شعار نمی بینی. دلیل حمله آمریکا را به عراق و افغانستان را در کلام بوش اگر به خاطر بیاورید، پایبندی به عیسی مسیح بود، و اکنون حکومتی های کمونیستی و سرمایه داری اگرچه دین را از سیاست جدا می دانند، اما مکاتبی را خودشان ساخته و سیاست شان را بر پایه ی این مکاتب بنا نموده اند، در این مکاتب نیز برای انسان اهداف و برنامه هایی تعریف شده است که همان تعریف و کارکرد دین را دارند.
هم اینک هم رسانه هایی که بیشترین تبلیغ را برای جدایی دین از سیاست می کنند، بیشترین شان پایگاه های صهیونیستی دارند و حال این که سیاست های توسعه طلبانه صهیونیسم پایگاهی در دین خود ساخته و افراطی شان دارد. هم اینک در آمریکا هیچ پستی به کسانی که ضد صهیونیسم هستند نمی رسد و نه تنها پست و مقام به معتقدان تفکر ضد صهیونیسم نمی رسد، بلکه حتی با متفکرانی که در خصوص حقایق تاریخی نیز تحقیقات شان به ضرر صهیونیسم ممکن است تمام شود (مانند روژه گارودی) مجازات تعریف می شود. و این یک اصل است که هیچ کسی در آمریکا نمی تواند رییس جمهور شود مگر این که از قبل مراتب نوکری و پایبندی خویش را به صهیونیزم اثبات کرده باشد و البته با توجه به این که صهیونیزم و اهداف آن تماماً برگرفته از دین تحریف شده ی یهود است، عملاً شعار جدایی دین از سیاست از سوی این رسانه ها بیشتر شعاری برای ابتر سازی مکاتب اصیل دینی است نه برای مکاتب تحریف شده ای مانند صهیونیزم و بهاییت و ....
اکنون در آمریکا و غرب، دینی وجود دارد که در هیچ جایی ثبت نشده و فاقد کتاب نوشته شده است، اما مبانی حکومت آمریکا و غرب و سیاست این قبیل کشورها را تشکیل می دهد. اکنون دینی که در غرب رایج شده این است که هیچ چیزی مقدس نیست و هیچ دین الهی وجود ندارد، در مکتبی که هم اکنون در کشوران معتقد به جدایی دین از سیاست وجود دارد، مقدسات همگی بر اساس رأی مردم تعریف می شوند و به همین راحتی گمراهی آشکاری مانند هم جنس بازی که تا صد سال پیش منفور بین تمام کشورها بود، هم اکنون مانند عشق های مثلثی و مربعی به عنوان بخشی از مقدسات فرهنگ غرب تلقی می شود. هم اکنون تمام مسئولان و صاحب منصبان آمریکایی و اروپایی یا در فرقه های همجنس بازان عضوند و یا به حقوق ایشان کاملاً پایبند.
اکنون نمی توان در آمریکا هیچ مسئولی را دید که بر علیه همجنس بازی سخن براند، هم اکنون در کشورهایی که به ظاهر به جدایی دین از سیاست اعقتاد دارند، در واقع یک دین تحریف شده و توأم از ضد ارزشهای تحریف شده ای مانند اعتقاد به همجنس بازی، اعتقاد به زنا، از بین رفتن مفاهیمی مانند عفاف و وفاداری،  اعتقاد به ول انگاری زنان، اعتقاد به آزادی تجاوز به حقوق دیگران به شرط تحقق منافع ملی و ... در حال حکمرانی است و حال این که در واقع ایشان برخلاف شعار خویش عمل می کنند چرا که خودِ بی دینی را نیز می توان به عنوان یک مکتب و یک دین بشری و غیر الهی فرض کرد که هم اکنون با تمام مواضع سیاسی این کشورها آمیخته شده است و در واقع معیاری برای حکومت شان شده است تا در صورتی که هر چیزی از مظاهری دین داری وجود دارد، برخلاف آن عمل شود. در واقع معنی دیگر این شعار مکاتب سکولار که "دین از سیاست جداست" این است که "بی دینی از سیاست جدانیست"

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

 

 


nazokbin

91/6/5
3:33 ع

 

با توجه به اظهاراتی که پس از مذاکرات اخیر (3-4 روز پیش) هسته ای از سوی برخی نمایندگان گروه 5+1 انجام شد، به نظر می رسد ایشان می خواهند به بهانه ی ناکامی در این مذاکرات بازهم جامعه ی جهانی خیالی را مقابل ایران قرار دهند و این اجلاس با توجه به اعضا و سطح حاظران آن و صدور بیانیه ی احتمالی، یقیناً در خنثی سازی این توطئه کاملاً مؤثر خواهد بود.
مورد دیگر از اهمیت این اجلاس غیر متعهدها، نمایش عظمتِ ولایت و رهبری است که یقیناً در این اجلاس مورد دقت و ارزیابی اعضا قرار خواهد گرفت، فرصتی که معمولاً در مناسبات بین المللی برای سران سایر کشورها رخ نمی دهد و معمولاً این ملاقات ها مورد استقبال و دقت خاصی از سوی رسانه ها نیز واقع می شود.
شروع محکم و جانانه ی سال های ریاست ایران بر این جنبش، نوید قوت آن و آغازی برای انتقاد بر ساختار ناعادلانه ی سازمان ملل و شورای امنیت و حق وتو خواهد بود و با توجه به این که سالهاست این مبارزه مورد اهتمام ایران بوده است، با ریاست ایران بر این شورای مهم، بیش از پیش نیز مورد تأیید قرار خواهد گرفت.
بحث سوریه و تبیین مستقیم نظرات ایران بدون این که در تحریف های رسانه های مستکبران گم شود کمکی به حل سریع تر مسئله ی سوریه و همراه سازی سایر دولت ها و ملت ها خواهد بود.
تقویت ایران از ثمرات این اجلاس در ایران است که موجب تضعیف جبهه ی مقابل ایران اعم از ترکیه و عربستان و قطر و اسرائیل و غرب و آمریکا خواهد شد و آشفتگی و به هم ریختگی محاسبات ایشان و تغییر سیاست های انفعالی ایشان را به همراه خواهد داشت که این تضعیف خودش را در جبهه های مختلفی اعم از سوریه، اسرائیل، ترکیه، عراق و ... نشان خواهد داد.
ریاست بر جنبش عدم تعهد یقیناً موجب خواهد شد تا توطئه هایی که ظالمانه بر ملت ها دیکته می شود با هماهنگی و صلابت بهتری خنثی شود که از این قبیل توطئه ها می توان به تحریم ها و تهدیدها اشاره کرد و این که اجلاس اخیر می تواند با نزدیک سازی مناسبات اقتصادی و سیاسی کشورهای غیر متعهد اولاً تحریم ها را خنثی کند و ثانیاً شر تحریم ها را به تحریم کنندگان برگرداند و ثالثاً روش های نهادینه ای را برای خنثی سازی دائم این فشارها ایجاد نماید.

 میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

 

 


nazokbin

91/6/5
1:49 ص

 

اقتصاد مقاومتی یعنی اول باید فرض کنیم که دشمنانی داریم که ابایی از ضربه زدن با ابزارهای اقتصادی ندارند.
اقتصاد مقاومتی یعنی از توهم بی دشمنی دست برداریم و خود باوری را خنثی کننده ی توطئه ها کنیم.
اقتصاد مقاومتی یعنی قبل از این که دشمن نقاط ضعف و آسیب پذیر ما را بشناسد، خودمان آنها را شناسایی کرده و رفع کنیم و یا راه های جایگزین را برای مقابله، آماده و زیرسر داشته باشیم.
اقتصاد مقاومتی یعنی از اقتصاد برونگرا به یک اقتصاد مبتنی بر قدرت دورنی نظر بدوزیم.
اقتصاد مقاومتی یعنی فاکتورهای مؤثر در اقتصاد فقط همین عرضه و تقاضا و دلال و یارانه و بانک و... نیستند و عوامل دیگری نیز از بیرون مؤثرند و البته قابل پایش و برنامه ریزی و کنترل.
اقتصاد مقاومتی نشانه ی این نیست که ما در شعب ابی طالب محاصره شده ایم، بلکه به این معنی است که ما بلدیم چگونه در هیچ محاصره ای، ناتوان و درمانده نشویم.
اقتصاد مقاومتی این نیست که فقط ضربه نخوریم، بلکه باید در برابر هر ضربه، دو ضربه آماده داشته باشیم تا هزینه ی فشارها افزایش یابد و کسی هوس فشار آوردن به ما را به سر راه ندهد.
اقتصاد مقاومتی یعنی به جای انگشت در دهان گزیدن و نوشدارو پس از مرگ سهراب، تمام اهرم های فشار را خرد کنیم و این یعنی سیاست پیشگیری به جای چاره اندیشی.
اقتصاد مقاومتی یعنی ما به توان خودمان در خنثی سازی تمام توطئه های اقتصادی باور داشته باشیم، یعنی پرهیزاز اقتصاد انفعالی و انفعال سیاسی.
اقتصاد مقاومتی یعنی ما تمام سنگرهای انقلاب را مورد اهتمام قرار می دهیم، جبهه ی فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی همه باید تحت تسلط مان باشند.
اقتصاد مقاومتی یعنی بعد از ایجاد مشکل، انگشت اشاره به همدیگر نگرفتن، یعنی همدلی و شراکت در پیروزی، یعنی وحدت ملی.
اقتصاد مقاومتی یعنی تقسیم مسئولیت صحیح بین تمام اقشار، یعنی مردم سراغ تولید ملی و حمایت از نیروی کار و سرمایه ی ایرانی بروند و مسئولین سراغ ایجاد امنیت برای ایشان و امنیت نیز ایجاد نمی شود مگر با ایجاد سپر دفاعی با نام اقتصاد مقاومتی.
اقتصاد مقاومتی مقدمه ای برای پیروزی در مذاکرات هسته ای، یعنی پیروزی در تحریمهای اقتصادی، یعنی دست پیش گرفتن، یعنی کوری چشم دشمنان و نابودی امید مستکبران، یعنی الگو شدن برای تمام مستضعفان.

بعدنوشت: با توجه به نظر یکی از دوستان عرض می کنم که متن فوق در کوران اختلافات بین سران قوا و نامه نگاری های بین ایشان و عدم التفاط به بحث اقتصاد مقاومتی تنظیم شده است و بخشی از جملات آن به لزوم حفظ وحدت و یکپارچگی بین مسئولان در تحقق مسائل می پردازد که به همین دلیل از شما دعوت می کنم برای دیدن مطالب مرتبط با بحث اقتصاد مقاومتی اینجا کلیک کنید.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/6/5
12:57 ص

در سایه ی مطلب زیبای وبلاگ "ســ ا مـــ ع ســــ و م" در خصوص تبیین معنی آیه ی" الرجال قوامون علی النسا ء بما فضل الله بعضهم علی بعض" تقدیم می گردد:
تا کنون شده است که بین این که مدیر خوبی نباشید و یا مدیر خوب داشته باشید مخیر شده باشید؟! آیا در چنین شرایطی تکاپو و تنش و درگیری های مدیریت را می پذیرید یا آرامش داشتن زیر سایه ی یک مدیر مسئولیت پذیر و وظیفه شناس را ؟! آیا آرامش بیشتر و در معرض پاسخگویی کمتر بودن در دنیا و آخرت دلچسب تر نیست؟!
نباید از حق گذشت که با توجه به ارجحیت عقلانیت بر احساس و اقوی بودن توان جسمی مردان بر زنان در کسب روزی و کارهای سخت و البته لزوم حفظ آرامش زنان به عنوان چشمه ی احساس خانواده، مدیریت خانواده از سوی مردان بر جنس زنان اولویت دارد (و البته این آیه نیز با توجه به جمع بودن رجال و نساء اشاره به همین عمومیت دارد)، که این اولویت با احکام الهی و فقهی مبنی بر محول کردن وظایفی چون گرداندن چرخ اقتصادی خانواده (نفقه)، اذن ازدواج دختر، دادن حق طلاق، غیرت و .... به مردان، نهادینه شده است.
البته در فطرت زنان نیز این چنین است که ایشان ترجیح می دهند به جای داشتن یک شوهر فرمان بر و مدیریت پذیر (به اصطلاح زن ذلیل)، شوهری داشته باشند که قابل اتکا، بهره مند از عقلانیت زیاد و قابل اعتماد باشد و این خصوصیت برای تمام زنانی که از اصل و فطرت خویش دور نشده اند وجود دارد، تا هم مردان به وظایف و تکالیف خود به خاطر توانایی هایی که دارند وقوف داشته باشند و شانه از مسئولیت های مهم خویش در قبال خانواده خالی نکنند و هم زنان مطابق فطرت خویش به دنبال ازدواج با مردان مسئولیت پذیر باشند و به این خصلت مردان احترام بگذارند و اینچنین زنان نیز ترغیب می شوند مطابق فطرت و طبیعت خویش عمل کنند و به جنگ با فطرت الهی خویش برنخیزند و بر این اساس، تکامل خانواده در این خواهد بود که مردان طبق فطرت خویش و زنان نیز بنا بر نهاد خود عمل کنند و هیچ یک در مبارزه با فطرت خویش برنخیزند و به مسئولیت هایی که خداوند بر اساس توانایی هایشان تعریف کرده است، عمل کنند یقیناً در خانواده ای که مردان، زن صفت و زنان مرد صفت باشند، نمی توان توقع داشت تا یک خانواده ی الهی شکل گیرد و همین حالت زشت است که از علائم آخرالزمان نیز شمرده شده است.

 میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/6/3
9:19 ع

 

مدتیست به واسطه ی شکافی که بین اصولگرایان به واسطه ی ترک ساکتین در فتنه رخ داد، اصلاح طلبان بوی گوشت داغ شده به مشامشان رسیده است. ایشان با هر حرکتی از متقاطع و موازی و متنافر مشغول تحرکند و حتی نامزدهایی را برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی مطرح می کنند و محک می زنند؛ اما آنچه که مرا واداشته است این مطلب را بنویسم، بهانه ایست که ایشان برای حضور خودشان مطرح می کنند.
تمام کسانی که در جبهه ی اصلاح طلبان، عَلم فتنه را به دوش کشیدند، اینگونه ادعا می کنند که ایشان راه علاج مشکلات کشورند و این که به خاطر رفع سوءمدیریت های جاری کشور آمده و کمر همت بسته اند و با کمال طلبکاری، مدیران و مسئولان کشور را به مقصر بودن در مشکلات متهم می کنند، اگرچه ماهم نقش سوءمدیریت را به خصوص در عدم اجرای اقتصاد مقاومتی مورد اشاره ی رهبری به منظور خنثی سازی توطئه های دشمنان، پررنگ می دانیم اما نمی توانیم از نقشی که فتنه گران در به تأخیر انداختن ثبات و آرامش در کشور ایفا کردند غافل شویم.
4 سال پیش، درست زمانی که گروه 5+1 از فشارهایی 3-4 ساله خویش و مقاومت جانانه دولت و ملت خسته شده بود و به مذاکرات بدون شرط راضی شده بودند، همین اصلاح طلبان با یک حرکت هماهنگ شده به سردمداری تمام بزرگانشان، با ایراد تهمتی رذیلانه به انقلاب، فتنه ای بزرگ را کلید زدند و برای موفقیت خود، از آمریکا و اروپا کمک خواستند تا مستکبران را قانع کنند که با هرچه در توان دارند به ایران فشار آورند، آنجا که خود دولت آمریکا در مجلس آمریکا تمام حمایت های خود را به لحاظ فشارهای سیاسی و اقتصادی و مالی مورد شمارش قرار دادند و همین حمایت ها موجب شد تا مذاکرات جانانه هسته ای که به پیروزی ملت ایران ختم می شد دوباره منقطع شد و فشارها زیاد شد و این بار تحریم ها با چاشنی تهدید دوباره تشدید شد و تمام اینها نبود مگر به سفارش و پشتگرمی همین حامیان فتنه، همین هاشمی رفسنجانی، همین خاتمی و همین کسانی که اکنون در سنگر اصلاح طلبان مشغول روشن کردن آتشی دیگرند و بخشی شان نیز اکنون در لندن مشغول دم تکان دادن هستند.
اکنون همان کسانی که با فشارهای اقتصادی مسیر پیشرفت و پایداری کشور را چند سال به تأخیر انداختند، مدعی و طلبکارند و چقدر جسورند که از دربِ باز بزرگواری نظام، گربه صفتانه حیا نمی کنند. اکنون بسیاری از کشورهای به اصطلاح توسعه یافته با مشکلات عدیده ی داخلی مواجهند بی آنکه تحت فشار و یا تحریمی باشند، پس چگونه کسانی که خودشان پالس تحریم و فشار و حتی حمله ی نظامی را می دادند، اکنون انگشت اتهام را به سوی کسان دیگر می گیرند، آیا ایشان نمی اندیشند که اگر کسی سوءمدیریت کرده باشد فقط قاصر است، اما کسی که عامداً و عاملاً به دنبال خیانت بوده مقصر، مجرم و گناه کار است؟! آیا ایشان گناه سوءمدیریت و خیانت را یکی می دانند؟! اصلاً ماهم قبول داریم که خادمان در کارشان قصور داشته اند، اما آیا این دلیل می شود که خائنان از خادمان طلبکارشوند؟

مطالب مرتبط:
هاشمی دنبال چه فرصتیست؟
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
کدام حب مقام؟ من و فرزندانم به فکرنظامیم  

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

 

 


nazokbin

91/6/2
10:14 ع

باید نوشت آنجا که هدفی نیک جز نوشتن وجود دارد و هرگاه خود نوشتن هدف شد نباید جز برای مشق نوشت. شهید آوینی عزیز، زمانی یک گونی از نوشته هایش را سوزاند چون آنها را از هوای نفس می دانست و جز این اگر بود، سید شهیدان اهل قلم نام نمی گرفت؛ آری همین هوای نفس است که بسیاری از شعرا و نویسندگان را وادار به نوشتن می کند تا فقط معدودی از آنها در راه شهید آوینی باشند تا همه بدانیم که چقدر جلوی هوای نفس ایستادن و ننوشتن و سوزاندن سخت است.
پس آنِ نوشتن باید خود را محاسبه کرد، باید نیت قربت الله باشد و بر آن نیت تا ابد باقی ماند، نوشته باید خالصاً و مخلصاً لله باشد تا به شرک آلوده نشود، چرا که همانطور که خود خداوند احد فرموده، او بهترین شریک است و هر چیزی را که در آن با کسی شریک باشد به شریکش می بخشد و این یعنی وای به حال هر کسی که عملش شریک داشته باشد.
اگر می نویسیم که خوانده شود، باید خوانده شدن را فقط مقدمه بدانیم تا با خوانده شدن و تأثیر گذاری آن نوشته، موجب اصلاح امری شویم و اگر خوانده شدن هدف شد، آن نوشته چیزی جز وبال گردن در روز حساب نخواهد بود.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ   مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/6/2
12:28 ص

 

بعد از این که اکثریت مردم سالهاست در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به هاشمی و وابستگانش اقبالی نشان نمی دادند، معلوم نیست از چه روی دوستان ایشان دوباره هوس کرده اند ایشان را به بازار انتخابات ریاست جمهوری بازگردانند، البته ما آن قدر ساده نیستیم که ندانیم دوستان ایشان بدون اذن ایشان آب هم نمی نوشند و یقیناً طرح و رضایت خود ایشان نیز در پس این پرده وجود دارد. اما مطلبی که من به آن می خواهم بپردازم انگیزه ی این بازگشت است؟
1- شاید یک فرضیه می تواند این باشد که ایشان بعد از این همه عدم اقبال می خواهد برای پایان عمر سیاسی خویش یک فرصت دیگر طلب کند و به نوعی مردم را راضی کند تا این بار به ایشان اعتماد کنند. شاید ایشان از کرده هایی که موجب ناخرسندی مردم گشت پشیمان است و می خواهد به نوعی جبران کند، اگر چه با توجه به آثار و علائم موجود چنین فرضیه ای قریب به ذهن نمی رسد اما چون فرض محال، محال نیست بیان کردم و البته این فرضیه می تواند به عنوان ظاهری برای جلب محبوبیت استفاده شود.
2- فرضیه دوم این است که ایشان می خواهد یک فرصت به مردم بدهد تا بعد از سال ها اشتباه کردن و قدر آقای هاشمی را ندانستن، در پی جبران برآیند و با بازگرداندن ایشان، خودشان را از مشکلات نجات دهند، شاید همان مشکلاتی که به زعم آقای هاشمی و دوستان شان اگر اکنون ایشان سرکار بودند، خبری از آنها نبود؟!! همانطوری که در زمان ریاست جمهوری ایشان نه خبری از تورم بود!!! نه از تحریم!!!! و نه فساد و فامیل بازی و رانتخواری!!!! و ...
3- فرضیه ی سوم هم این است که فرصت انتخابات و ادعای تقلب در آن، با توجه به تجربه ی قبلی، برای آقای هاشمی شاید به عنوان آخرین فرصت برای زهرریزی وسوسه انگیز است و ایشان که به زعم من جزء اصلی ترین سران فتنه است، قصد دارند این بار در سطحی وسیع تر، از بزرگواری که نظام علی رغم خیانت هایی که در زمان فتنه انجام دادند، سوءاستفاده کند و خنجری را که ازدشمنان خونی این کشور و انقلاب در فتنه ی قبلی به عاریت گرفته را این بار در قلب نظام فرو نماید.
4- البته از هوش سیاسی و غیر دینی ایشان (یادآوری صحنه ی تبلیغاتی ایشان در دیدار با جوانان) بعید نیست که هر سه رویه را باهم در پیش گیرد و یقیناً ایشان این بار از هر ابزار دیگری نیز در این راه استفاده خواهد نمود و اکنون که با سهل انگاری های قوه ی قضاییه، دو فرزند فتنه گر و مجرمشان که نه!!! تنها متهمشان!!! در خارج از کشور مشغول هماهنگی های لازم هستند، فرصت مناسبی است تا در داخل نیز با ظرفیت سنجی و ظرفیت سازی بستر برای فتنه ای بزرگتر آماده گردد.
مطالب مرتبط:
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
ماشیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت 
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
لزوم شناخت صحیح خاستگاه امتیاز آقازادگی   

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ   مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی کانون فرهنگی شهدا یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه