92/3/11
3:37 ع
مدتیست که شبهه ای از برخی منتقدان انقلاب می شنوم مبنی براین که چرا مقام معظم رهبری اروپایی ها را وحشی خوانده است که به این منظور در کلام رهبری به دنبال این واژه گشتم و دو مطلب از فرموده های رهبری را یافتم که هر کدام را با مقدمه ی کوتاه تقدیم می کنم:
"اول، خود آن کسانی که آن دشمن وحشی میخواهد از آنها حمایت کند، بعد هم مردم فکر کنند، ببینند چرا میخواهد حمایت کند؟ کدام نقص در اینها هست که موجب شده است دشمن بخواهد از او حمایت کند. در داخل یک خانواده ممکن است دو تا برادر، یک برادر و خواهر با هم اختلاف داشته باشند. اگر دشمن، دزد، خائنی که بیرون خانه است، با یکی از اینها ارتباط برقرار کرد و گفت من طرف تو هستم، آن بایستی به خود بیاید، بگوید من چه غلطی کردم چه اشتباهی کردم که این دشمن خانوادگی میخواهد از من حمایت کند ."
مورد اول مربوط به زمانی است که در بحث فتنه، غرب با حمایت های همه جانبه از رسانه ای تا تحریم تا تهدیدهای نظامی به دنبال حمایت از فتنه گران بود بیان شده است که در آن مقام معظم رهبری دشمن را با صفت وحشی وصف کرده اند، در این جمله مقام معظم رهبری دشمن را (نه صرف اروپایی ها) وحشی خوانده اند و علت وحشی خواندن نیز خباثت هایی بود که در قبال ایران به خرج دادند تا افراد بدانند که دشمن براساس هیچ منطق دلسوزانه ای از ایشان حمایت نمی کند و هیچ مرزی در حمایت ها و دشمنی هایش قائل نیستند.
"نمونه دیگرش را بعد از گذشت تقریباً نود سال از وقوع جنگ جهانى اول، در تهاجم آمریکا به عراق ملاحظه کردید. یک نمونه دیگر از ناکامىهاى تجربه غربى در اداره بشر و تأمین خوشبختى انسان، مسأله استعمار است. آفریقا قاره اى است که هم استعداد انسانى در آنجا هست، هم استعداد عجیب طبیعى. اروپایىها به آنجا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بىخبرى مردم استفاده کردند و حتّى مجسمههاى خودشان را به عنوان آزادکننده این کشورها در آنجاها نصب کردند"
این سخنان مقام معظم رهبری در بحث استکبار و استعمار غرب است که رهبری در بحث استعمار آفریقا، اروپایی های آن مقطع زمانی را به قتل و غارت متهم کردند که این مسئله نیز به عنوان یک مسئله ی مستند تاریخی غیرقابل انکار است و البته از این قتل و غارت ها در سایر مستعمرات شان نیز کم نبوده است و خود ایران نیز از این خصومت های وحشیانه ایشان در امان نمانده است و علی رغم این که سال ها از آن زمان ها گذشته است، ولی غرب به ظاهر متمدن از بسیاری از تروریست های وحشی نیز حمایت کرده و می کند و همچنان در پس پرده ی بسیاری از قتل ها، غارت ها، جنگ ها و ترورها، دولت ها و سرویس های امنیتی و جاسوسی و وابستگان ایشان وجود دارد.
اینک من سوالی از شبهه مطرح کنندگان دارم:
این که به چه دلیل و منطقی، از کشورهایی که تا قبل از انقلاب، برای ورود به ایران عزیز حق توحش از دولت ایران طلب می کردند را در حالی که علت حضورشان در ایران، غارت اموال و منابع طبیعی و باستانی کشور بوده است را مستحق دفاع و دور دانستن از توحش می دانند؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
92/3/10
5:34 ع
اگر چه بسیاری از نامزدها عاشق برنامه دادن برای خرج و هزینه به خصوص از نوع یارانه ای هستند اما کمتر نامزدی است که تمایل چندانی به بحث دخل و چگونگی متعادل سازی بین دخل و خرج داشته باشد. نامزدهایی که تمام مشکلات کشور را با یارانه و تسهیلات و استمهال می خواهند حل کنند، نمی گویند که این همه یارانه های رنگی را از کدام محل می خواهند تأمین کنند.
به بحث دخل که می رسد همه خلاصه می گویند باید از نفت فاصله بگیریم و در جزئیات به صادرات غیرنفتی و توریسم و حقوق ترانزیتی اشاره می کنند اما حواسشان نیست که تمام این گزینه ها نیز قابل تحریم هستند یعنی اولاً با تحریم های بانکی و ثانیاً با تحریم های بخشی غیرقابل حصول می شوند.
تنها عاملی که در بحث دور شدن از وابستگی به نفت کمترین تأثیر را از تحریم می پذیرد بحث مالیات است. تدوین و انسجام در اطلاعات اقتصادی در تمام حوزه های اساسی از ارز تا مسکن و خودرو و .... می تواند دولت را در شناسایی درآمدهایی واقعی اقشار متمول یاری نماید و این شناخت صحیح از اقتصاد کشور است که هم امکان نظارت و پایش را می دهد و هم امکان اخذ مالیات را که این مسئله جزء اولین اولویت های اقتصادی دکتر جلیلی مطرح گردیده است.
این که بیشتر مالیات کشور از اقشار کارگر و کارمند ستانده شود و سایر اقشار براساس خوداظهاری و آنهم با تأخیر یکساله درصدی از مالیات واقعی را پرداخت نمایند اگر به نحوی اصلاح شود که سایر اقشار به خصوص اقشار پردرآمد نیز مالیات واقعی درآمد خود را بدهند می توان ایران را مانند سایر کشورهای دنیا با همین پول مالیات اداره کرد و البته در کنار مالیات می توان به سایر درآمدها نیز چشم داشت چرا که وقتی دشمن بداند که تحریم ها در خصوص درآمد کارگر نیست عملاً توجیهی برای ادامه ی آنها نخواهد داشت.
اگر چه بحث دریافت مالیات با تکمیل نظام اطلاعات اقتصادی کشور قبلاً در صدر برنامه های دکتر جلیلی عنوان شده بود ولی امروز در مناظره به آن پرداخته نشد که شاید به جهت جلوگیری از ریزش رأی بوده باشد، البته باید دانست که گرفتن مالیات واقعی از دلالان ارز و مسکن و خودرو و تجار و طلافروشان و .... چیزی نیست که موجب کاهش محسوس آرا گردد و در عوض موجب افزایش آرای طبقات متوسط و ضعیف می گردد.
برچسب های مرتبط: اقتصاد اقتصاد مقاومتی سعید جلیلی انتخابات مالیات
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/10
1:42 ص
چندیست که به دلیل تحریم های آمریکا، شرکتهای سخت افزاری و نرم افزاری مطرح دنیا از ارائه ی هرگونه فروش و ارائه ی خدمات به ایرانیان منع شده اند، به حدی که حتی به ایرانیان خارج از کشوری که قابل شناسایی باشند نیز خدمات ارائه نمی کردند که بنا به آخرین تصمیمات دولت آمریکا این تحریم لغو شده است و این لغو تحریم با ذوق زدگی و کف و هورای عاشقان غرب همراه شده است.
این تحریمها به نوعی بود که اگر شما یک نرم افزار آنتی ویروس یا یک موبایل سامسونگ خریده بودید، از ارائه خدمات پشتیبانی که حق شما بوده است محروم می شدید، ولی این تحریم های ناجوانمردانه در آن زمانی که وضع می شدند نه تنها با انتقاد غرب دوستان و عاشقان آمریکا همراه نمی شدند، بلکه ایشان با سکوتشان برای این تحریم ها مشروعیت نیز قائل می شدند، ولی در همین یکی دو روزه که خبر لغو این تحریم ها منتشر شده است، همان ها که سکوت کرده بودند با جیغ و دست و هورا برای معرفت و جوانمردی آمریکا اشک شوق ریختند.
معاون وزیر امور خارجه آمریکا حین خبر از لغو تحریم سخت و افزار و نرم افزار های حوزه ارتباطات (رایانه و موبایل) گفته است که ممکن است تحریم های غذا و دارو نیز حذف شود که همین هم جای تأمل دارد اول این که تا کنون آمریکایی ها منکر تحریم دارو بودند و دوم این که چرا آنچه که به سلامتی و حیات مردم مربوط است در درجه اول رفع تحریم قرار نگرفته است؟!
بحث رفع تحریم ها البته با توجه به نزدیکی به انتخابات و نقشه های احتمالی پس از آن، ما را به یاد جلوگیری از تعطیلی سایت تویتر در 4 سال پیش در حمایت از فتنه گران می اندازد براستی چرا برخی متوجه نیستند که همانطور که تحریمهای آمریکا در جهت تضعیف انقلاب انجام می شود، رفع آنها نیز جز در همان راستا نیست؟! آیا بهتر نیست عاشقان و دلدادگان آمریکا و غرب به جای چشمشان، با عقلشان فکر کنند؟!
آیا با کمی تدبر نمی توان متوجه شد که آمریکا در پشت پرده ی اعلام رفع قطعی و احتمالی برخی تحریم ها به دنبال کسب اعتماد نسبی و لااقل کاهش تنفر ایرانیان از آمریکا و افزایش گرایش به گزینه های مورد حمایت آمریکا یعنی اهالی تسلیم و سازش است؟!
برچسب های مرتبط: آمریکا تحریم فتنه غرب سامسونگ رابطه ایران و آمریکا انتخابات
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
92/3/10
12:40 ص
قانون جدید ضد حجاب در فرانسه، اولیای دانش آموزان را در خصوص محجبه بودن محدود می کند، قبلاً حجاب خود دانش آموزان نیز در قانون دیگری ممنوع شده بود، اما همان ها که با ژست روشنفکرانه، حجاب را یک امر شخصی و غیر الزامی می خواندند، در چنین مواردی جز سکوت، گزینه ای ندارند.
همان ها که الزامی بودن پوشش را غیردموکراتیک می دانند گویا الزامی بودن بی حجابی را دموکراتیک می شناسند!! به راستی چرا در حالی که غرب برای تفکر منحط مادی خود تقدس دیوانه وار و غیر قابل دفاع قائل است، برخی از ما به دنبال تقدس زدایی از قوانین الهی و دین مبین اسلام هستند؟!
البته دلیل این همه قوانین و فشارها علیه حجاب و عفاف چیزی جز تأثیر غیرقابل انکار معنوی در جامعه نیست. حجاب جامعه را به تفکر وا می دارد، اهداف مادی را زیر سوال می برد، روح شیاطین را دچار عذاب می کند و فرهنگ سخیف غرب را به چالش می کشد. حضور یک زن محجبه در جامعه ی غربی، خط قرمز پررنگیست بر تبلیغات میلیاردی شان که انسان را در قوای شهوانی محدود میداند و همین است که پوشش یک زن مسلمان را چیزی مستقل از این همه پوشش های مختلف در غرب می شناسند.
به راستی زنانی که با بد حجابی در جستجوی آزادی غربی هستند، می دانند که در غرب نیز نمی گذارند که هرکسی هرآنطور که می خواهد زندگی کند؟! آیا می دانند که در زندگی غربی آزادی آنجایی ارزش دارد که با ایدولوژی شان منافات ندارد و هر آزادی که موجب حتی تبلیغ علیه تفکراتشان باشد را بر نمی تابند؟! آیا می توان به پشتوانه ی تبلیغات آزادی دوستانه ی غرب، چشم را بر دیکتاتوری فرهنگ غرب بست؟!
این مطلب در سایت چریغ و 8 دی منتشر شد.
برچسب های مرتبط: عفاف و حجاب فرهنگ غرب
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
92/3/9
12:50 ع
" ....مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا.... "
...."هرکسی یک نفر را نجات بدهد گویی همه ی مردم را نجات داده است...."
از روزی که تحت فشار برخی مسئولان محترم مستقیم و غیرمستقیم، ناچار به حذف وبلاگ "یادداشت های یک بازرس کار" (که به صورت تحلیلی و علمی به حوزه ی ایمنی، مسائل کارگری و بازرسی کار می پرداخت) شدم، خلاء سنگینی را در این حوزه احساس کردم که حسب تکلیف و پس از مدت یکسال، این بار با رویه ای شفاف و با توجه به تجربه ی وبلاگ قبلی و بادقت بیشتری، اقدام به راه اندازی وبلاگ جدیدم در همین حوزه به نام ایمنی شغلی و به نشانی http://jobsafety.blog.ir/ نموده ام، که امیدورام به کمک این وبلاگ، بتوانم در جهت صیانت از نیروی کار و حفظ مصالح بازرسی کار، گام های ارزشمندی بردارم، لذا از بازرسان کار و علاقمندان به ایمنی و صیانت از نیروی کار، دعوت بعمل می آورم تا با حضور، نظر و ارائه مطالبِ روز و مرتبط، مرا در این هدف مهم یاری فرمایید. ضمناً امیدوارم دقت نظر حقیر در مدیریت این وبلاگ، با سعه ی صدر بیشتری از سوی مسئولان همراه گردد.
برچسب های مرتبط: قانون کار بازرس کار
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
92/3/9
2:46 ص
امشب دکتر عارف، معاون اول رییس جمهور دولت اصلاحات، میهمان برنامه گزارش خبری بود تا از برنامه های انتخاباتی اش بگوید، این آقا از اخلاق حرف زد و در همان حال که از اخلاق و اخلاق مداری صحبت می کرد به دروغ گفت رییس جمهور به مردم گفته است خس و خاشاک!!! او نه تنها اخلاق را پاس نداشت بلکه دروغ نیز گفت. آقای عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نگفت که چگونه به مقدس ترین نظام حکومتی روی زمین تهمت تقلب زدند! و هرگز از زحماتی که برای کشور و مردم و دولت ایجاد کردند عذر نخواست! او نه تنها عذر نخواست بلکه گویا هنوز طلبکار است!
امشب آقای عارف می توانست از خودش و برنامه ها و اهدافش بگوید اما او به اشتباه ما را به یاد ضعف ها و نقشه های شان در دولت اصلاحات و فتنه 88 انداخت، او می توانست خودش و رفتارش را توجیه کند و از برنامه هایش بگوید، اما او طوری پرچم اصلاحات و سردمدارانش را بلند کرد که دیگر نمی تواند از اشتباهات شان برائت بجوید، اکنون مشخص است که قبله ی آمال او در مدیریت رسیدن به همان شرایط دولت اصلاحات است، شرایطی که مردم بعد از آن در هیچ انتخاباتی به قائلانش روی خوش نشان ندادند.
آقای عارف امشب خیلی از فساد ستیزی و سلامت خودش و دولت اصلاحات گفت، ولی هرگز نمی توانم واگذاری کارخانه الکتریک رشت را فراموش کنم که چگونه به همسر غلامرضا قبه و دختر هاشمی و دوستان کرباسچی واگذار شد و ایشان نیز ظرف چند ماه یک کارخانه ی فعال با کلی کارگر را تعطیل و دستگاه ها را تخلیه و به یک زمین برای کاربری مسکونی تبدیل کردند و کارگران را اخراج کردند و حتی حق و حقوق شان را نیز تا سالها به ایشان پرداخت نکردند. از نمونه های این واگذاری ها آن قدر در هر استانی هست که هرکسی می تواند لااقل یک مورد را بیاد بیاورد و به میزان سلامت دولت اصلاحات واقف شود.
امشب آقای عارف مدیریت خودشان را در دولت اصلاحات آنقدر شایسته معرفی نمود تا بیننده چشم بسته به ایشان رأی دهد، اما مردم هرگز نمی توانند تعطیلی های مستمر کارخانجات بزرگ نساجی و کفش و بیکاری فرزندان و تشدید وابستگی کشورشان را فراموش کنند، هرگز نمی توان فراموش کرد که ایشان چگونه ساخت پالایشگاه تولید بنزین را به بهانه ی امکان خرید آن تعطیل کردند تا کشور روز به روز به واردات پارچه و کفش و بنزین و .... بیشتر نیاز داشته باشد.
امشب عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نمی توان فراموش کرد که در دولت اصلاحات چگونه ترویج فساد های فکری و رفتاری نهادینه شد، نمی توان فراموش کرد که چگونه در دولت اصلاحات به پیامبر و ائمه و ولی فقیه و امام زمان و ... توهین شد، چگونه به بهانه پلورالیزم و برداشتهای مختلف از دین، کتابهای پائولو کوئیلو کتابهای عرفانی شناسانده می شد، براستی چگونه دولتی که حتی حافظ حرمت پیامبر و ائمه و دین نبود، اکنون مدعی حفظ حرمت مردم گردیده است؟ آیا 8 سال اینقدر زمان زیادی برای افزایش رو و ریختن حیا بوده است یا توان این افراد در این خصوص زیاد است؟
امشب آقای عارف از توانمندی های دولت اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چگونه ندانم کاری ها و ضعف های مدیریتی خود را با نگذاشتند، نگذاشتندها توجیه می کردند، چگونه تنش های سیاسی را که خود خالق آنها بودند را بهانه سوءمدیریت ها اعلام می کردند.
امشب دکتر عارف از منافع مردم و منافع ملی گفت ولی هرگز نگفت که چگونه بزرگان و حامیان اصلی دولت اصلاحات چقدر برای این کشور و مردم تنش آفریدند، تنش هایی که با رفتن دولت اصلاحات تمام شد، چرا که دست برپا کنندگان تنش با رأی مردم از حکومت کوتاه شد. مردم تنشهایی را که توسط دولت اصلاحات و بزرگان این جریان در این چند سال تحمل کرده اند را هرگز فراموش نخواهند کرد، تنش هایی مانند کوی دانشگاه و فتنه 88 حاصل فتنه انگیزی های برنامه ریزی شده همین اصلاحاتی ها بود که اکنون مدعی آرامش بخشی به کشور شده اند.
امشب آقای عارف از هیأت دولت خوب!!! اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چرا برخی از همین وزرا و معاونان و ایدئولوگهای جریان اصلاحات، اکنون جزء ضدانقلاب های لندن نشینی هستند که بعضاً ین انگلیس و اسرائیل و آمریکا در حال درس پس دادن و مشق نوشتن هستند ولی امشب عارف از دلیل تعداد زیاد خائنان و نفوذی های دولت اصلاحات و علت خیانتهایشان و دلیلی برای اثبات تفاوت خودشان با ایشان چیزی نگفت.
امشب آقای عارف از مشکلات کشور در این 8 ساله داد سخن داد، ولی هرگز نگفت 4 سال دولت نهم کشور به مراتب به لحاظ شاخص های اقتصادی بهتر از دولتهای اصلاحات اداره شد و 4 سال دوم نیز به حمایت همین دوستان اصلاحاتی، کشور دچار فتنه 88 شد و نگفت که چگونه دوستان و بزرگان اصلاحات از داخل و خارج از کشور در هدایت دشمنان این مرز و بوم در تشدید تحریم ها و زمین گیر کردن دولت و نظام تلاش کردند!
براستی آیا آقای عارف برای مشکلات اکنون کشور، تقصیری را متوجه خودشان نمی داند؟ به غیر از بحث فتنه (که در بند قبلی به آن پرداختم)، آیا ایجاد یک اقتصاد وابسته و تحویل آن به دولت بعدی نقشی در کاهش توان مقاومت و افزایش آسیب پذیری ما نداشت؟
آقای دکتر عارف از سیاست خارجی اصلاحات تعریف کرد ولی هرگز نگفت که با این سیاست چه امتیازی جز سرخوردگی برای کشور گرفتند، گویا ایشان نیز مانند دکتر روحانی حافظه ی تاریخی و سواد مردم را به هیچ انگاشته است!
آری حرف های امشب آقای عارف را اگر قبل از دولت اصلاحات می شنیدیدم شاید تحت تأثیر قرار می گرفتیم اما چه می توان کرد که افرادی که کارنامه های مشخصی دارند، ادعایشان فوراً با کارنامه شان مقایسه می شود، کارنامه ای که نمرات پایینش تا کنون نگذاشته است، حتی یک فرصت دیگر از پیشگاه مردم برای اصلاحاتی ها ایجاد شود.
این مطلب در سایتهای 8 دی و چریغ و حرف تو منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: فتنه انتخابات محمد خاتمی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/8
1:21 ع
در حاشیه صحبت های دو شب پیش دکتر روحانی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 سیما، مسائلی گذشت که به دلیل حضور در یک مأموریت فشرده 1 روزه، فرصتی برای پرداختن به آن نیافتم که این مسئله با اعلام نارضایتی خصوصی برخی مخاطبان وبلاگ مواجه شد، لذا ضمن عرض پوزش از بزرگواران، این مطلب را تقدیم می کنم:
آقای دکتر روحانی مواردی را در خصوص روند و تاریخ و حواشی و فواید مذاکرات هسته ای در زمان 16 ساله خودشان برشمردند که ترجیح می دهم بزرگانی که در این کسوت کار کرده و اطلاعات دقیقی دارند پاسخ ایشان را با جزئیات دقیق و فنی اعلام نمایند که به عنوان نمونه می توانید به تحلیل "چرا «روحانی» از واقعیت فرار میکند؟" مراجعه فرمایید، نقد حقیر در این جا یک سطح بالاتر از جزئیات سخنان دکتر روحانیست.
جایگاه دولت آن هم دولت اصلاحات که با حضورش مدعی آرای 20 میلیونی شده بود و بعضاً در برابر ولایت به پشتوانه همان رأیش شاخ و شانه های مرموزانه دیپلماتیک می کشید، با توجه به سازو کارهایی که در دست داشت فراتر از آنچیزیست که برخی از ما تصور می کنیم. اگر چه خطوط اصلی و مسیر حرکت را ولی فقیه ترسیم می کند، اما همواره این مسیر نیست که محقق می شود بلکه جهت دهی و محدودیت هایی که از سوی دولت ها سهواً و بعضاً عمداً رخ می دهد، بعضاً در تغییر و تحریف مسیر موثر است.
مثال این مسئله را در سیره ی اهل بیت در صلح امام حسن (ع) می توان مشاهده نمود، صلحی که اگر سست عنصری برخی یاران امام حسن (ع) نبود، هرگز محقق نمی شد و نمونه معاصر و آشکار این مطلب را شما در بحث جام زهر شاهد بودید، جام زهر در راستای مسیر ترسیمی امام خمینی (ره) نبود بلکه برخلاف آن بود پس چرا امام به آن تن داد؟ به همین دلیل محدودیت هایی که مسئولان وقت کشور از نخست وزیر تا رییس مجلس برایشان ایجاد کردند. یعنی هرچند که امام قائل به برنامه خاصی بود اما با تلقین نقاط ضعف و حتی تشدید عمدی آنها، امام را در تنگنای تصمیم گیری قرار دادند تا او تصمیم دلخواه امثال هاشمی و موسوی را اتخاذ نماید و این تصمیم از آنجا که از موضع ضعف و شکست به امام تلقین شد، تعبیری جز جام زهر از آن نمی شد تلقی نمود. ادامه مطلب...
92/3/8
11:13 ص
قبل از شروع فرصت انتخابات از سوی برخی نزدیکان دکتر جلیلی می شنیدیم که ایشان تمایل دارند مستقل وارد شوند ولی از سوی دکتر لنکرانی می شنیدیم که دکتر جلیلی تمایلی به حضور ندارند و اگر حاضر شوند، من انصراف خواهم داد و بعد از مدتی و پس از نامزدی آقای جلیلی تحت قالب شعاری که برخی حامیان ایشان به نام ائتلاف +1 مطرح کردند، آقای لنکرانی طبق وعده ای که داده بودند و فارغ از تمام مسائل، انصراف دادند.
پس از مدتی که از انتشار بیانیه انصراف دکتر لنکرانی گذشت، مطالبه و اعلام سردرگمی طرفداران استادمصباح و دکتر لنکرانی از عدم اعلام موضع توسط دکتر جلیلی بالاگرفت و این بار نیز برخی از همان دوستان یا رسانه های نزدیک به دکتر جلیلی گفتند که دکترجلیلی برای ملاقات رفته است ولی استاد مصباح ایشان را نپذیرفتنه اند که البته بالاخره با همت مهره های بزرگ جبهه پایداری به منظور کشف و رفع کدورت، دکتر جلیلی و استاد مصباح در تاریخ های ششم، هفتم و هشتم خرداد چند دیدار به همراه اعلام مواضع صریح ناشی از قرابت نظر و گفتمان داشته اند که این مصاحبت ها موجب به یقین رسیدن استاد مصباح در حمایت از دکتر جلیلی شد و استادمصباح خبر مبنی بر نپذیرفتن دکتر جلیلی توسط خودشان را شیطنت برخی رسانه ها عنوان کردند و در این دیدارها دکتر جلیلی نیز از استاد مصباح تشکر کردند و حمایت ایشان را قدر دانسته و از شخصیت بزرگ و موثر ایشان در گفتمان انقلاب سخنان مهمی گفتند.
به منظور نحوه پوشش سایت ها و حامیان دکتر جلیلی و دکتر لنکرانی که ایشان را در عدم نزدیکی زودتر این دو بزرگوار تا حدودی مقصر می دانستم، سری به فضای مجازی زدم، اما مشاهده کردم که علی رغم پوشش گسترده دیدارهای استادمصباح با دکتر لنکرانی در سایت هایی حامی دکتر لنکرانی و جبهه پایداری و حمایت علنی ستادهای دکتر لنکرانی به نفع دکتر جلیلی، اما متأسفانه همچنان برخی سایت های معتبر و اصلی حامی دکتر جلیلی پوششی برای دیدارهای دکتر جلیلی با استادمصباح نداده اند.
به عنوان نمونه می توانید سری به سایت های "مسیر، اتاق فکر حامیان دکتر سعید جلیلی" و "ستاد مردمی حیات طیبه" بزنید و این مسئله را تا این لحظه که چهارشنبه 8 خرداد است می توانید در این سایتها و شاید برخی دیگر از سایتهای حامی دکتر جلیلی عزیز دنبال فرمایید.
با مشاهده ی نحوه ی تعامل و برخی اظهارات و یا سکوت هایی که برخی حامیان دکتر جلیلی از همان بدو دعوت توسط جبهه پایداری تاکنون از خود نشان داده اند، به نظر می رسد فرضیه ام در قبال برخی حامیان رسانه ای دکتر جلیلی تقویت شده است یعنی در اردوگاه دکتر جلیلی افراد ذی نفوذی وجود دارند که در مقوله ی نزدیکی برادرمان دکتر جلیلی به استادمصباح جلیل القدر از خود مقاومت و کارشکنی نشان می دهند، شاید قبل از این سه روز که همراه با اظهارات دوستانه و صریح از سوی هر دو بزرگوار بود، نمی توانستم چنین نتیجه ای بگیریم ولی اکنون و با وجود این روابط حسنه عدم انتشار اخبار این دیدارها و مواضع دو طرف، به نوعی اثبات این فرضیه تلقی می شود که امیدوارم هرچه زودتر دکتر جلیلی بزرگوار در صدد رفع این مسئله برآیند.
مطلب مرتبط: من دوست دارم رییس جمهورم وامدار باشد ....
برچسب های مرتبط: استاد مصباح جبهه پایداری انتخابات باقری لنکرانی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/6
2:3 ع
بالاخره بعد از نشست هایی که بین اعضای اصلی جبهه پایداری و دکتر جلیلی انجام شد، امروز رسماً استاد مصباح عزیز، از دکتر جلیلی حمایت کرده وایشان را برای ریاست جمهوری مناسبت ترین فرد معرفی کردند. حمایت استاد مصباح و جبهه پایداری مسلماً گرایش نیروهای حزب اللهی به دکتر جلیلی را به لحاظ کیفی و کمی افزایش داده و موجب تمرکز نیروهای انقلابی به سمت ایشان خواهد شد، که این تمرکز قوا می تواند فاصله ی دکتر سعید جلیلی را از سایر نامزدها به حد مطلوب و مورد اطمینان افزایش دهد.
از جنبه ی دیگر، حمایت بزرگان و علما از افراد، بیش از آن که برای ایشان مسئولیت داشته باشد، برای خود فرد مسئولیت ایجاد می کند، چرا که حمایت علما، تنها براساس وضعیت حال و گذشته ی ایشان انجام می شود نه براساس پیشگویی و غیب دانی، به خصوص این که هیچ ضمانتی برای تغییر رفتار بهترین افراد نیز وجود ندارد؛ ولی آینده ی فرد بیش از هرکسی به خود او و رفتارش مرتبط است؛ با این وجود فردی که مورد حمایت قرار گرفته است باید بداند که اگر بدون آن حمایت ها دچار اشتباه می شد، فقط خودش مورد بازخواست قرار می گرفت، ولی بعد از حمایت های بزرگان و علما، ایشان نیز آبرو و عزت خویش را خرج کرده اند و هرگونه اشتباهی می تواند موجب هتک حرمت برخی سوءاستفاده کنندگان به ایشان بشود، لذا از دکتر سعید جلیلی بزرگوار توقع می رود هم با توجه به سابقه ی درخشان خود و هم با عنایت به حمایت استاد بزرگوار ما استاد مصباح یزدی در این عرصه ی خطیر گام نهد و همچون آقای لنکرانی بزرگوار که حفظ احترام و آبروی استادمصباح را مدام مد نظر داشت، در پیش روی خود داشته باشد.
برچسب های مرتبط: استاد مصباح جبهه پایداری انتخابات باقری لنکرانی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/5
3:59 ع
علی رغم این که مطالب مرتبط با مسکن مهر را در وبلاگ مخصوص آن منتشر می کردم ولی این مطلب را که به نوعی دادخواهیست در این وبلاگ نیز تقدیم می نمایم، تا شاید به بصر مسئولان استان گیلان یا کشوری رسانده شود.
براساس آخرین اخبار واصله، علی رغم این که 8 ماه پیش اداره مسکن و شهرسازی، به دلیل تأخیر و ضعف، دستور کتبی فسخ قرارداد با هماهنگی مشاور پروژه را در مورد پیمانکار داده بود، ولی بالاخره با عدم حمایت مشاور و حمایت های بی دریغ مسئولان استانی از پیمانکاران، ماده 48 یعنی خاتمه قرارداد بدون پرداخت جریه و خسارت تصویب و به تعاونی و پیمانکار ابلاغ گردید.
چگونه می توان پذیرفت پروژه ای که 8 ماه پیش به دلیل ضعف و کاهلی پیمانکار به اجرای ماده 46 ملزم شده بود، با افزایش 8 ماه دیگر به مدت تأخیر، به جدایی براساس ماده 48 (یعنی بدون پرداخت خسارت و جریمه) تخفیف داده شود؟!!!
چگونه می توان پذیرفت که شرکت مشاور، تأخیر بیش از 20 ماهه پیمانکار را آنهم تا اینجای پروژه (کمتر از 85درصد از پروژه) واجد شرایط ماده 46 ندانسته و او را مستحق پرداخت خسارت نداند؟! در حالی که حتی با احتساب 7 ما تأخیر مجازی که برای پیمانکار با گشاده دستی تعریف کرده اند، بازهم مدت تأخیر و میزان باقی مانده از پروژه، نشان دهنده ی تخلف آشکار پیمانکار است؟!
البته جای تعجب ندارد وقتی بدانیم همین مشاوری که بر تخلفات پیمانکار سرپوش گذاشته است، به واسطه ی همین تأخیرات، تاکنون دوبرابر مبلغ قراردادش اجرت دریافت کرده است (یعنی به جای حدود 85 میلیون تومان، تاکنون حدود 170 میلیون تومان پول از تعاونی و درواقع از کارمندان مستأجر دریافت کرده است)، بازهم جای تعجب ندارد که اعضای هیأت مدیره همین مشاور از اقوام درجه یک کارمندان ادارات دخیل در مسکن مهر هستند و براساس همین روابط وارد این عرصه مهم شده اند؛ و جای تعجب نیست وقتی مدیران و مسئولان استانی از پیمانکارانی که تاکنون همه گونه حمایتی در ترک تشریفاتی کردن قرارداد و مبالغشان کرده اند، حمایت های بیشتری بعمل آورند؛ جای تعجب نیست وقتی بدانیم شرکت مشاوری که اینچنین به 600 خانوار ظلم می کند، تنها 4 ماه قبل از عقد قرارداد تأسیس شده است و با همین سابقه 4 ماهه موفق یه عقد چنین قرارداد عظیمی شده باشد، اصلاً آیا می توان چنین شرکتهای مشاوره و پیمانکاری را هرچند با تخلفات عدیده محکوم کرد؟!!
اکنون متقاضیان مسکن مهر کارمندان رشت بیش از 22 ماه تاکنون و حداقل 8 ماه دیگر تا زمان تحویل، اجاره مسکن بیشتر پرداخت می کنند و با افزایش قیمت مصالح بیش از 50 درصدی مواجه شده اند و همین تأخیرات، سود تسهیلات بانکی دوره مشارکت شان را نیز افزایش داده است و این یعنی هر متقاضی مسکن مهر در نتیجه ی تخلفات پیمانکاران و مشاوران مسکن مهر حداقل 20 میلیون تومان خسارت می بیند و تمام این خسارت هم تنها از جیب متقاضیان می رود و مسئولان و مدیران استانی با گشاده دستی از جیب کسانی که به امید پایان مستأجری در این طرح ثبت نام کرده اند، این مبالغ را بخشیده اند.
بازهم تکرار می کنم ای کاش یکی از مسئولان حتی به قصد عتاب، از حقیر، مستندات حرفهایم را می خواست، نمی دانم آیا هنوز فرصتی برای دریافت جریمه و خسارت از پیمانکار باقی مانده است یا خیر! ولی خیلی دوست دارم لااقل یک فریاد رس بین این همه مسئول و مدیر استانی و کشوری پیدا شود....
راستی یک سوال از اعضای تعاونی ها:
چرا هیچ اقدام عملی در راستای رساندن اعتراض به گوش مسئولان نمی کنند؟! مگر جز این است که حق گرفتنیست؟!!!
این مطلب در سایت بولتن نیوز منتشر گردید.
مطلب مرتبط: تخلفات گسترده در مسکن مهر رشت
برچسب های مرتبط: مسکن مهر گیلان رشت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.