لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/2/4
8:51 ص

پس از حمایت های کینه توزانه ی اردغان به منظور حمایت از تنش های داخلی سوریه و سنگ اندازی هایی که به منظور جلوگیری از حرکت به سمت اصلاحات در سوریه انجام داد، همچنین سخنان نسنجیده ای که علیه ایران در خصوص مذاکرات هسته ای بر زبان راند و البته منجر به عذرخواهی وی گردید، اکنون بار دیگر به عراق و نوری عبدالمالکی که از حامیان منطقه ای ایران است، تاخته که با توجه به تغییر محل دور دوم مذاکرات هسته ای از ترکیه به عراق، از این جهت نیز با اهمیت و لجوجانه به نظر می رسد.
به نظر می رسد که اردغان حیات خود را و البته بهتر بگویم، ممات خود را در کینه توزی علیه ایران و حامیان ایران دنبال می کند و اصلاً به حفظ وجهه ی بین المللی خود که پس از سالها با مقاومت در برابر اسرائیل در جهت ارتقا بود، نمی اندیشد؛ اردغان با چنین سیاست هایی ناخواسته به ریسکی بزرگ و البته خطیر دست یازیده است و حیثیت و آبروی خودش را پای دشمنی با مستقل ترین و مبراترین نظام منطقه و البته جهان خاک می کند و البته این چنین شخصیت های سست عنصر و مدفون شده در زیر درخت انقلاب، همواره مغذی و معز آن بوده اند تا همگان بدانند که:
چراغی را که ایزد برفروزد - هر آنکس پف کند، ریشش بسوزد
یقیناً این گونه تحرکات نابخردانه از سوی اردغان، به همین زودی ها صدای ترک ها را بیش از اعتراضات پراکنده و کوتاه مدت درخواهد آورد و آنگاه است که همین اردغان، دنبال تأیید و حمایت ایران برای خرید آبروی داخلی خواهد بود، در حالی که پلی برای بازگشت به سوی ایران مقتدر و آبرومند باقی نگذاشته است و تنها کارنامه ای سیاه از حمایت های آمریکا و حرکت در مسیر مطلوب استکبار از خود به جا گذاشته است.

اردغان به عنوان کسی که تمام هر چه دارد، از تمایل و تظاهر به دین داری و استکبار ستیزی و حرکت در مسیر همسویی با ایران دارد، نمی تواند آنچه را کسب کرده است با مقابله با کشورهای مستقل و ضد آمریکایی و در مسیر مقابله با ایران حفظ نماید و یقیناً در صورت کوچکترین اشتباهِ حتی محاسبه ای، در حالی که بین ایران، روسیه، عراق و سوریه محاصره شده است، حتی مجالی برای نفس کشیدن نداشته و شاید همین احساس خطر و حقارت باعث شده است تا خود و خاک خود را به ناتو و به ثمن بخس به یک آبنبات چوبی به اسم عضویت در wto بفروشد.
مطلب مرتبط:
ترکیه از چه چیز عصبانیست؟! 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/2/2
8:27 ص


شنیدن تعرض جنسی یک دیپلمات 51 ساله ی ایرانی به یک دختر نوجوان در استخر مختلطی در برزیل واقعاً تأسف برانگیز است؛ واقعاً نمی دانم چه بگویم، فقط به نظر می رسد که یا بایستی نظارت موثر بر مقامات و فرستادگان به سایر کشورها داشته باشیم و یا کسانی را با بیت المال کشور به نمایندگی بفرستیم که به صورت طبیعی امکان چنین خطاهایی را نداشته باشند!!!
به نظر حقیر لااقل کاری که می شود کرد این است که وزیر امورخارجه ی کشورمان به برزیلی ها (برزیلیا) پیغام بفرستد که این دیپلمات منحط را با شدیدترین مجازاتی که صلاح می دانند تنبیه کنند و سپس وی را برای محاکمه به ایران دیپورت کنند تا با یک اتهام دندان گیر در محکمه ی عدالت ایران اسلامی مجازات شود؛ این، هم درس عبرتی برای سایر سفیران و کارداران و دیپلمات ها خواهد بود و هم دنیا می فهمد که ایران و ایرانی چنین افرادی را واقعاً منفور می دارند.

پ.ن.پ: می خواستیم از حقوق ایران دفاع کنیم؟!! 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/2/1
2:51 ع

آقای خاتمی ضمن اعلام مواضع خود مبنی بر این که خودش و اصلاح طلبان حرکت در چهارچوب نظام و در مسیر قانون اساسی را دنبال می کنند، از مواضع اخیر آقای احمدی نژاد در خصوص نظارت بر اجرای قانون اساسی همچنین تأکید رییس جمهور بر لزوم احیای حقوق شهروندی، حمایت کرده اند و در واقع به نوعی هم به خود ایشان پالس مثبت داده اند و هم به سایر اصلاح طلبان تا چنین رویه ای را دنبال کنند.
با توجه به این که جریانات و اتفاقات 4-5 ساله اخیر واقعاً همچنان همه ی سیاسیون را متعجب و انگشت به دهان می کند، موارد دیگری را که اکنون خواندنشان بسیار غریب است ولی احتمال وقوع دارد را پیش بینی می کنم:
1-     آقای احمدی نژاد در نظارت بر اجرای قانون اساسی و به منظور اعلام بی طرفی و جدیت خود، به مقام معظم رهبری هم اخطار قانون اساسی می دهد و ضمن اعلام ولایت مداری، وظیفه ی خویش را در ولایت مداری رافع نظارت بر اجرای قانون اساسی نمی داند.
2-     آقای احمدی نژاد، رییس قوه ی قضاییه را با اخطار قانون اساسی مجرم و متهم معرفی می کند تا دیگر نه خودش و نه قضاتش به خطوط قرمز دولت چپ هم نگاه نکنند.
3-     آقای لاریجانی و دوستانشان، طرح سوال از رییس جمهور را به گونه ای اصلاح می کنند که اگر حتی 5 نفر از نمایندگان سوال کننده از سوال قانع نشدند رییس جمهور استیضاح، برکنار و بردار گردد.
4-     قوه ی قضاییه همچنان برای سایر اعضا و اقوام دولت یک پرونده ی مفتوحه با ماندگاری طولانی تشکیل می دهد تا گوشت دولت زیر دندان این قوه ی محترم گیر باشد، حالا که ریش همه در دست دولت است.
5-     مجلس محترم طی قانونی اجازه انفصال از خدمات دولتی و عمومی رییس جمهور را به قوه ی قضاییه می دهد تا در صورت هر گونه اخطار نابجای قانون اساسی، خود رییس جمهور متخلف شناخته شده و مخطار علیه گردد. اعضای تشکیل دهنده ی نظارت بر هیأت نظارت بر اجرای قانون اساس بعداً توسط ریاست محترم مجلس تعیین و به برادرشان تقدیم خواهد شد.
6-     آقای هاشمی ضمن حمایت از اظهارات آقای خاتمی در خصوص تأیید لزوم نظارت بر اجرای قانون اساسی و دفاع از حقوق شهروندی از سوی آقای احمدی نژاد، ایشان را مورد حلالیت و مشمول لطف و تحت پرو بال خویش قرار می دهند و ایشان را نیز مانند آق مهتی خود دانستند.
7-     آقای احمدی نژاد در زمینه ی عدم اجرای برخی مواد مهم قانون اساسی اعم از تحصیل و درمان رایگان و مسکن برای همه ی مردم، یقه ی خودش را گرفته و پس از یک حرکت سریع در جاخالی دادن، دو سه نفر از وزرای ولایی را با اخطار قانون اساسی به سنگال یا بنگال فرستاده و از آنجا با اخطار، برکنار می نمایند.
8-     قوه ی قضاییه از این که خاتمی را به عنوان یکی از سران فتنه محاکمه ننموده است، احساس افتخار می کند، چرا که با فرصتی که به ایشان داده شد، ایشان یکی از حامیان مهم در نظارت بر اجرای قانون اساسی شد و عملاً با بازگشت ایشان به دامان قانون اساسی، تصور خلاف قانونی آن هم در حد فتنه برای ایشان از همان اول هم متصور نبوده است و آقای خاتمی در صورت تمایل می توانند مروجین چنین تصور موهومی را مورد پیگیری قرار دهند که البته بزرگواری ایشان به مراتب والاتر از این ها بوده و فضل و بخشش ایشان همواره مثال زدنی است.
9-     موسوی و کروبی طی بیانیه هایی از احقاق حقوق شهروندی به مردم اعلام رضایت کرده و رضایت ضمنی خود را از تقلب آقای احمدی نژاد در انتخابات اعلام کردند و ضمن حلال نمودن ایشان، اعلام کردند که ماهم از اعلام تقلب قصد داشتیم قانون اساسی را پاس بداریم و نیت مان یکی بوده است و فقط راهکارها فرق می کرده است، همچنین در ادامه از طرح های ایشان حمایت کرده و اعلام امیدواری کردند که هرچه زودتر به عنوان شهروند عادی مشمول این طرح شده و بتوانند به فعالیت های مسالمت آمیز خود در کف خیابان و در اجرای کف خواسته های خود ادامه دهند.
10- رییس جمهور محترم با توجه به اهمیت ارتباط با انسان کامل از همه ی مسئولان خواستند تا مستندات خویش را در این زمینه به رییس دفتر ایشان ارائه داده تا در صورت عدم صحت، مورد اخطار قرار گیرند، ضمنا از این پس در صورت داشتن مستندات مربوط با انسان کامل، شرط التزام به ولایت فقیه قابل چشم پوشی است.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/2/1
11:33 ص


رییس جمهور، وزیر و مسئولان دیگر مدام از لزوم بازرسی برای کنترل افزایش قیمت ها صحبت می کنند و حال این که مشکل بیش از این که از اصناف باشد از جای دیگر است. به نظر نمی رسد ریشه ی اصلی قیمت ها نبود نظارت باشد بلکه دلایل دیگر فنی موجب این ناهنجاری گردیده اند که در صورت نادیده انگاشتن و تحلیل این دلایل، عملاً نتیجه ی صحیحی نیز متوقع نخواهد بود. به عنوان مثال وقتی 2+2 می شود 4 اگر شما جای یکی از 2 ها 3 بگذارید آیا می شود با سخت ترین نظارتها جواب همان 4 بماند؟! چرا که اکثر افزایش قیمتها یا با اذن دولتند یا با علم و سکوت دولت و بر همین اساس نمی توانم نظارت را حلقه ی گم شده در کاهش قیمت ها بدانم؛ به نظر حقیر، مشکل گرانی های اخیر چهار دلیل دارد که در صورت رفع آنها، مشکل گرانی نیز مرتفع خواهد شد:
افزایش قیمت ارز: جهش قیمت ارز باعث شد تا تمام اجناس وارداتی و یا اجناسی وطنی که رقیب وارداتی داشتند و کالاهایی که مواد اولیه ی شان وارداتی بود، افزایش قیمت جهشی داشته باشند و این یعنی دامنه ی گسترده ای از اجناس دچار قیمت های افزایش شدند؛ چرا که مثلاً وقتی سیب خارجی وارداتی 70درصد رشد قیمت پیدا می کند بر اساس علم اقتصاد قیمت سیب داخلی نیز افزایش می یابد و یا وقتی قیمت گوشت منجمد برزیلی نسبت به پارسال همین موقع مثلاً 50 درصد رشد داشته باشد گوشت داخلی نیز به همراه آن قدخواهد کشید.
افزایش نقدینگی: افزایش نقدینگی بایستی تحت کنترل باشد و همواره با افزایش آن، مخازنی برای جذب آنها پیش بینی شود تا نقدینگی مازاد به سمت ارز، مسکن، سکه و دلالی نرود و تا وقتی که دولت کنترل مستمر و برنامه ریزی دقیق برای تنظیم نقدینگی در جامعه نداشته باشد نه تنها گرانی ها کنترل نمی شود بلکه امکان جهش های بعدی نیز باقی می ماند. ایجاد نقدینگی و جمع آوری آن بایستی با برنامه و تحت نظارت مستمر صورت گیرد و عدم دقت کافی در این مسئله، موجب هدر رفتن زحمات دولت در اجرای هدفمندی یارانه ها، و طرح مسکن مهر و سایر طرح های اقتصادی مهم می گردد، به نحوی که همین افزایش نقدینگی نابجا موجب شد تا میزان کاهش یارانه ی غیر نقدی پرداختی عملاً کاهش نیابد و یا علی رغم نقش طرح مسکن مهر که موجب ثبات قیمت مسکن گردیده بود، قیمت مسکن بیش از 10 درصد افزایش یابد.
کاهش اعتماد عمومی: احساس اعتماد همان حسی است که علی رغم اجرای سهمیه بندی سوخت و فازاول هدفمندی موجب می شد تا حتی قیمت کرایه ی تاکسی نیز بدون اذن دولت بالانرود. ارتقای حس اعتماد بدون پذیرش مسئولیت اعمال و اشتباهات میسر نیست و اگر دولت و مجلس و مسئولان، مسئولیت اشتباهات خویش را گردن نگیرند و به افراد حقیقی، حقوقی یا حتی دشمن اصلی و فرضی حواله دهند عملاً دوچیز را ثابت می کنند: یکی بی مسئولیتی و دیگری ضعیف بودن خود را و این دو یعنی کاهش اعتماد عمومی به مسئولان. ارتقای حس اعتماد عمومی به دولت سالم، پرتلاش و خوش قول میسر است و هر چه دولتی به این صفات منطبق تر باشد یقیناً تولید کننده و توزیع کننده و مصرف کننده بدون اینکه به مجاری قانونی و یا غیر منطقی متوسل شوند با اعتماد به دولت و در مسیری که مشخص می کند، حرکت کرده و این گونه نه افزایش قیمت ناگهانی، نه احتکار، نه خرید نابجا و نه جهش تورمی رخ ندهد.
تعامل نامطلوب بین قوا: در صورتی که قوای مختلف از مقننه تا قضاییه و دولت باهمدیگر هماهنگ نباشند عملاً توقع حرکت در مسیر واحد و مشخص غیر منطقی است. اگر قرار باشد به جای کمک و هماهنگی صرفاً همدیگر را محکوم کنند تا باراشتباهات خویش را سبک نمایند چگونه می توان منتظر اجرای مناسب برنامه ها بود. یقیناً در حین اجرای هر برنامه ی مهم و به خصوص نویی مشکلاتی ایجاد می شود که این مشکلات تنها با هماهنگی فوری قوا میسر است که نبود رابطه ی صحیح بین قوا و مسئولان این امکان را از بین می رود. یقیناً نباید نقش درگیری ها و حواشی اخیر در مجلس و دولت را نباید در گرانی ها و یا سایر مشکلات نادیده انگاشت، البته این عدم تفاهم یک ضرر مهم دیگر هم دارد و آن تأثیر گذاری مستقیم بر کاهش اعتماد عمومی بین مردم است.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/31
1:22 ع

در پیرامون مان موقعیت هایی ایجاد می شود که طرف مقابل مان اشتباه می کند و حتی به اشتباه خویش نیز واقف شده است ولی غرورش به وی اجازه ی عذرخواهی یا پذیرش اشتباه را نمی دهد، در این گونه موارد در صورتی که با رفتار و یا گفتارمان نشان دهیم که ما منتظر عذرخواهی هستیم، ممکن است طرف مقابل بر همان پذیرش حق نیز لجاجت ورزیده و حتی عملاً بر اشتباه خویش پافشاری و اصرار ورزد؛ در این شرایط باید دانست که ما با چنین توقعی می توانیم ناخواسته کسی را در ورطه ی سقوط اخلاقی قرار دهیم.
در بسیاری از مواقع نیز ممکن است طرف مقابلمان اشتباه نکرده و یا سوءتفاهمی ایجاد شده باشد که در این صورت توقع عذرخواهی نیز نابجا بوده و چنین توقعی موجب تیره شدن روابط دوستانه می گردد و به جای این که سوءتفاهم ها حل شوند عملاً فرصت رفع آنها را نیز از بین خواهیم برد و در این شرایط بهترین راهکار این است که بدون توقع عذرخواهی سعی کنیم تا سوءتفاهم را کشف و مرتفع نماییم و در صورتی که مقصریم عذرخواهی کنیم و اگر طرف مقابلمان مقصر بود، بزرگورانه از وی درگذریم بدون این که توقع عذرخواهی داشته باشیم و یا او را در این موقعیت قرار دهیم.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/29
2:1 ع

با پایان یافتن اولین دور مذاکرات 5+1 و بروز اولین علائم پیروزی غیورمندانه در برابر جبهه ی مستکبران جهانی، به نظر می رسد مقاومت های ایران در تحمل فشارها و بازی مناسب با مهره های استراتژیک به نتیجه رسیده است و ایران می تواند با حفظ منافع هسته ای خود از سایر حقوق مسلم خود در دنیا بهره مند گردد. امسال سال به ثمر نشستن میوه ی مقاومت است، مقاومتی که 3 سال پیش به ثمر می نشست ولی به سرمای آنی فتنه ی 88 شکوفه هایش بر زمین ریخت این بار واقعاً به بار می نشیند.اکنون سال تولید ملی را با بهار پیروزی و پایداری و گذر از زمستان تحریم و فشار آغاز می کنیم و سال تولید ملی را که در پایان جهاد اقتصادی آغاز شده بود، این بار به همت مسئولان و مردم به یک جهاد اقتصادی واقعی ختم می کنیم، ان شاألله.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/28
9:52 ع

رییس جمهور عزیز با هرگونه غرزدن بی جا آن هم در محضر شمایی که شب و روزت وقف خدمت شده است مخالفم و آن را گناهی معادل ناشکری می دانم، اما آقای رییس جمهور عزیز! خواهشی از شما دارم که ارزش آن معادل با چند سفر استانی است و آن یک بازدید دقیق از بازار است، البته به شوخی می گویم که آن بازار غیر از بازار محله ی خودتان باشد!
باور کنید دیگر رویمان نمی شود از هیچ فروشنده ای بپرسیم که مگر فلان جنس گران شده؟! چون حتماً می شنویم که بله، دوباره گران شده و بعد هم قیمت روی کالا را نشان مان می دهد و می شویم بدهکار و باید کلی عذرخواهی کنیم که ببخشید ما به شما جسارت نکردیم شما ارزان فروشید، خود ارزان است که گران شده!!
آقای احمدی نژاد پارسال همین پنیر سفید ایرانی معمولی را می خریدیدم 1350 تومان و آخرین باری که خریدم بود 2000 تومان، البته الان را نمی دانم ولی آقای رییس جمهور! نه این قدر روی افزایش قیمت ها سخت بگیرید که تولید کننده ورشکست شود و نه این قدر شل بگیرید که مصرف کردن مشکل بشود، دکتر عزیز، اگر تقصیر نقدینگی است به دادش برسید، اگر تقصیر عدم حمایت از بخش تولید در طرح یارانه هاست یک التفاتی بفرمایید، اگر تقصیر از عدم تعادل در عرضه و تقاضا است با واردات و تولید به موقع متعادلش بفرمایید، اگر مشکل از گران شدن ارز است، فکری به حال ارزش پول ملی بفرمایید و در هر صورت ریش و قیچی دست شماست و ما هم منتظر عنایت و اصلاح وضع موجود! ان شاءالله سفر بعدیتان یک بازدید کوچک از یک بازار باشد و در این سفر کسی همراهی تان کند که قیمت واقعی سال قبل مایحتاج ضروری مردم را بداند و به شما بگوید تا بدانید و البته شاید هم بدانید!! رییس جمهور عزیز! ا از شما خواهش می کنم همانطوری که در خصوص توسعه ی مناطق مختلف و محروم به حرف مسئولان اعتماد نکردید و رنج سفرهای استانی را به تن خریدید، در خصوص گرانی هم به نرخ تورم بانک اکتفا نکنید و سری به بازار بزنید.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/27
11:48 ع

این ادعا که همه ی بی حجاب ها مغرضند و مجرم، ما را فوراً به برخورد مستقیم رهنمون می سازد، اما آیا همه ی بدحجاب های ما واقعاً مغرضند و مجرم؟! مطمئناً پاسخ نه است، چرا که تعداد زیادی از همین بدحجابها در انتخابات و 22 بهمن و روز قدس به میدان می آیند و در کنار محجبه ها رأی می دهند و یا در راهپیمایی شرکت می کنند. من نمی خواهم قبح بدحجابی را بشکنم ولی نگاه افراطی به بدحجاب ها را مانع کار فرهنگی می دانم؛ اگر یقین داشته باشیم که بدحجابان مغرضند و مشرک و بی ایمان، آن موقع کار فرهنگی را نیز مفید نخواهیم دانست و این گونه حجاب و عفاف را عملاً یا از دستور کار خارج می کنیم و یا به صورت جدی دنبال نخواهیم نمود و البته این سکه یک روی بد دیگر هم دارد و آن روی دیگر این است که اصلاً نسبت به حجاب هیچ حساسیتی وجود نداشته باشد و کم کم یک فرهنگ سکولار را در جامعه مجاز و معروف بدانیم که این نیز منجر به حذف هر گونه برنامه ریزی در خصوص جاری نمودن فرهنگ عفاف و حجاب خواهد شد، که متأسفانه این روی سکه را نیز در گفتمان رییس جمهور و البته مسئولان فرهنگی دولت شاهدیم و این دو روی سکه که هر دو به ضرر فرهنگ عفافند، رایج ترین گفتمان های موجود در این حوزه هستند.

اگر نگاه مسؤولان فرهنگی کشور مانند مستولان حوزه، صداوسیما و ارشاد لبریز از کینه و تنفر نسبت به بدحجاب ها باشد، عملاً کارفرهنگی که مقدمه اش نزدیک شدن، احترام و حتی محبت است نیز به وقوع نخواهد پیوست و این مسئله ای است که متأسفانه در لحنِ کلام برخی روحانیون مطرح و برخی مدعیان فرهنگ شاهدیم.
این مسئله که بسیاری از بدحجابان جامعه به انقلاب و رهبر و مسئولان آن اعتقاد و اعتماد دارند، خود نشانه ی عدم موفقیت مسئولان فرهنگی در نشر جایگاه رفیع اسلام و حجاب و عفاف است که نتوانسته اند به نهادهای انسان های پاکی که انقلاب اسلامی ایران را با تمام وجود دوست دارند، مفهوم حجاب و عفاف را منتقل نمایند. یقیناً اگر چنین بی حجابانی عمیقاً به بی حجابی اعتقاد داشتند، هیچگاه در سنگر انقلاب حاضر نمی شدند بلکه بایستی در شمار کم شمار ضدانقلاب در می آمدند.
 
فرض کنید پدر و مادری در تربیت فرزندانشان کوتاهی کرده باشند و فرزندشان دچار یک انحراف شده باشند، آیا برخورد قهری پدرومادر می تواند مفید واقع شود؟! یا نه! پدرومادر ابتدا باید به خود بیایند و در خود و در برخوردهای خود تحولاتی ایجاد کنند تا فرزندشان زشتی انحراف مزبور را درک کرده و آن گاه با برخوردهای سختگیرانه و در حالی که فرزند به مصلحت خویش واقف شده است او را از انحراف دور نمایند؛ وضعیت جامعه ی ما چنین است، متأسفانه بحث حجاب و عفاف عملاً به حجاب صرف تنزل داده شد و همان حجاب نیز بدون کارفرهنگی و فقط با کارقهری در جامعه جاری گردیده است، در حالی که عملاً کار قهری صرف بدون کار فرهنگی نه تنها تأثیر مثبتی (جز موقت و ظاهری) نخواهد داشت بلکه موجب تضعیف جایگاه باطنی و واقعی حجاب می گردد که متأسفانه گردیده است.

ای کاش مسئولان فرهنگی به خصوص مسئولان حوزه، روحانیون و طلاب همچنین صدا و سیما و نیروهای حزب اللهی و رسانه های مذهبی و اصولگرا زودتر به خود بیایند و مسئله ی مهم حجاب و عفاف را با این عبارت که "ما مأمور به تکلیفیم و نه نتیجه"، تخریب نکنند چرا که در حکم امر به معروف و نهی از منکر نتیجه نیز مهم است و اگر نتیجه ای وجود نداشته باشد و یا نتیجه عکس محتمل تر باشد، عملاً تکلیف عوض می شود و اگر چه قبول دارم که در کارفرهنگی کوتاهی عظیمی رخ داده است اما جبران این فرصت سوزی را با کار ضربتی و قهری بدترین ضربه به مبحث حیاتی حیا و حجاب و عفاف می دانم. نتیجه این که یه نظر حقیر هر چه زودتر تمام مسئولان و دست اندرکاران فرهنگی باید در خصوص شناخت و جبران کاستی ها و نقایص خود و تعیین اقدامات اصلاحی دست به کار شوند و عملاً تحلیل و تحول را مهمترن رکن های حل این معما در نظر گیرند.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/27
12:10 ع

مطلبی با عنوان "همسر مهمتر است یا پدر و مادر" در یکی از وبلاگهای ارزشی دیدم و با توجه به این که سوال نیز سوال رایجی هست مختصراً به آن می پردازم:
نیاز همسر اصولاً محبت است و نیاز پدر و مادر احترام و این دو اگر چه در بسیاری از جهات با هم شباهت هایی دارند اما تفاوت هایشان نیز محسوس است. چه بسا که ما به کسی محبت می ورزیم ولی آنچنان که باید به او احترام نمی گذاریم و چه بسا به کسانی احترام می گذاریم ولی محبتی نسبت به آنها در قلب مان نداریم.
برای محبت کردن به کسی، اصلاً نیازی نیست تا از موضع پایین تر با او طرف شویم، اما یک احترام کامل باید با تواضع باشد تا احترام محسوب گردد. محبت کردن می تواند با شوخی نیز همراه باشد، اما در احترام بایستی شوخی را کنار گذاشت. در احترام کردن به پدر و مادر بایستی جایگاه والایی که در قرآن برای شان ذکر شده است رعایت گردد، همان جایگاه شبه تعبدی که خداوند با آوردن نامشان پس از نام خود به آن متذکر می شود، اما جایگاه همسر و محبت به همسر جایگاه احترام و اطاعت نیست، جایگاه محبت است. اگر پدر و مادر به فرزندشان احترام نگذارند نمی توان به ایشان احترام نگذاشت و حتی بر اساس دستور قرآن کریم به آنها "اف" نیز نمی توان گفت، ولی در محبت به همسر می توان و بایستی ناراحتی را البته با کلام محبت آمیز بیان کرد و بایستی محبت را دوطرفه جاری کرد، چرا که محبت یکسویه به قول باباطاهر موجب دردسر است.
در رابطه با ارتباط با همسر، تمایلات فطری و جسمی وجود دارد که خود به خود انسان را به سمت محبت به همسر سوق می دهد، ولی در بحث رابطه با پدر و مادر، اختلاف سن و تمایلات دیگر فرزندان، موجب می شود تا نیاز به سفارش و تأکید همیشه احساس شود. اگر چه به بحث مان مربوط نمی شود ولی به عنوان مثال همین فطرت انسان در حب فرزند باعث می شود تا قرآن کریم از مومنان بخواهد محبت به فرزند را کنترل کنند چرا که فرزند زینت دنیاست و آخرت از آن مهمتر است و اصولاً قرآن کریم با همین رویکرد حفظ اعتدال در زندگی از سویی به فرزندان دستور می دهد به پدر و مادر خویش احترام بگذارند و از سویی به پدر و مادر دستور می دهد حب فرزند که برای حفظ و تربیت فرزند در نهادشان دمیده شده است را کنترل کنند تا باعث نشود آخرت خود را برای دنیای آنها فدا کنند و یا پدر و مادر را در خصوص فرزندان مسئول به امر به معروف یا تربیت می داند.
لزوم محبت به همسر نیز در روایات متعدد به صورت مشخص بیان شده است تا مورد اهتمام مومنان قرار گیرد، ولی این که محبت به همسر که بایستی با مدیریت خانواده (به خصوص برای شوهران) نیز همراه باشد، به تسلیم محض بودن تعبیر شود و یا موجب بی مسئولیتی در مدیریت و حفظ مصالح و حریم خانواده گردد و یا این که جایگاه والا و قابل احترام پدر و مادر به بهانه ی تضاد با محبت به همسر تنزل یابد، یقیناً مطلوب و معقول نیست. 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/27
8:13 ص


طی یک سال اخیر مواضع مختلفی در خصوص نفی یا تأیید سینمای ایران داشتیم که بسیاری از این مواضع بعضاً متضاد، از سوی افراد متعهد و دلسوز سینما و تلویزیون بیان شده بود؛ مواضع مختلف کارگردان هایی مانند سلحشور و ده نمکی و اخیراً هم طالبی و تعدادی از هنرپیشگان مطرح و مشهور که اظهارات و نامه هایی در تأیید یا رد سینما داشتند را شاهد بودیم که لازم دیدم طی مطلبی به آن بپردازم:
ابتدا بگویم که نفی کامل سینما منجر به این نمی شود که کلاً مردم فیلم های سینمایی را رها کنند، بلکه باعث می شود تا صرفاً فیلم های خارجی با فرهنگ بیگانه در کشور رواج یابد و این یعنی واگذاری یک سنگر مهم در تهاجم فرهنگی به دشمن، از سویی نیز تأیید کامل سینما به این معنی که متدینان بی محابا خودشان و فرزندانشان را به این عرصه وارد کنند نیز به صلاح نیست، پس چه باید کرد؟! مصلحت چیست؟!
به نظر می رسد این گونه بحث نفی و اثباتی یعنی رد یا تأیید مطلق سینما نه به مصلحت باشد و نه صحیح؛ می خواهم یک نشانه از اظهارات اخیر دوستان بگویم و آن نشانه این است که اکثر کسانی که سینما را رد کرده اند کسانی هستند که به لحاظ کارنامه، مدتی است یا کاری نکرده اند و یا کارنامه ی موفقی نداشته اند و کسانی که در برابر این افراد ایستاده اند، اکثرا افرادی هستند که با همین سینما به موفقیت هایی نیز دست یافته اند، و هر دو گروه این افراد نیز انسان های محجوبی بوده اند که بخشی از نظرات شان به همین تجارب شخصی شان و همین موفقیت و شکست های شان در فضای حاضر سینما بر می گردد.
مطمئناً در سینمای ما فساد موج می زند، چرا که هر جا که پول و زیبایی باشد، فساد نیز به سان باکتری در اطرافش تجمع می کند و البته نمی توان پول و زیبارویان را از سینما حذف و مشکل را حل کرد ولی شفاف سازی های مالی بخشی از این مشکلات را حل می کند ولی مشکل سینما یک معضل فرهنگی است.
بایستی ابتدا این عرصه را با کار فرهنگی و نظارتی سالم نمود. عرصه ای که در آن کارها با عجله در زمان های کوتاه با گروه های بسته و صمیمی و بدون نظارت و توسط هنرمندانی که علی رغم هنرشان تحت تأثیر هالیوود، بویی از شرم و حیا نبرده اند، نمی تواند فضای سالم و ایده آلی باشد، در فضایی که همه گونه آدم را با هر نوع تفکری در کنار هم و البته بدون نظارت جمع می کند نمی توان توقع فساد نداشت.
با تمام این ها، کارگردانها، تهیه کنندگان و بزرگان سینما که درد دین و فرهنگ این کشور را دارند، نقشی بسیار مهم تر از این انتقادهای بی راهکار دارند. سیستم فیلم سازی ما، نحوه ی انتخاب و گزینش بازیگران و هنرمندان، سرعت، زمان و مکان کار، نوع روابط گروه و همه و همه نیازمند به تحول و مدیریت است، هر یک از این عوامل می توانند در سلامت و اصلاح شرایط فیلم سازی نقش فعالی داشته باشد.
یک کارگردان همانطوری که روح همکاری را در گروه می دمد، می تواند روابط سالم را نیز با انتخاب های صحیح و البته الگوسازی مناسب احیا کنند. تهیه کنندگان و کارگردان ها و باندهای مافیایی معرفی گروه ها، اگر گزینه های پول و شهوت را با حساسیت زیاد قطع کنند، مطمئناً فضای سینما پاک تر می شود. به عنوان مثال اگر تهیه کننده و کارگردان ما گریمور زنشان فقط یک نام باشد و تمام گیریم ها توسط مردان انجام شود، توقع چه معجزه ای را می توانند داشته باشند؟! اگر کارگردانان و تهیه کنندگان ما یک گروه جوان را در نیمه شب و فضای کم و بدون نظارت گرد هم جمع کند و فضای استراحتشان هم یک اتقاق تنگ باشد، چگونه می تواند نگران سالم بودن فضای پشت صحنه ی فیلمش نباشد؟! درد دین باید در مرحله به مرحله ی کار متعهدین عرصه ی هنر به خصوص بزرگان این رشته جاری شود تا به قول خانم صالحی فضای پشت دوربین نیز سالم باشد.
در هر صورت آن چه مهم است این است که انتقادها بایستی در جهت اصلاح حرکت سینما باشد نه در جهت اثبات و شاید هم تشدید فسادها و مهمتر این که متعهدین این عرصه باید هر چه زودتر قربت الی الله به این عرصه گام نهند.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه