91/2/22
3:53 ع
رییس جمهورمان صبح امروز در سفر استانی به خراسان رضوی، ضمن انتقاد ضمنی از وزارت اطلاعات در خصوص این که نتوانسته است مقصران گرانی ها را شناسایی و معرفی کند، قول داده اند که شرایط بازار را به قبل از تنش های بازار سکه و ارز و به قول خودشان توطئه، باز گرداند.
نمی دانم چه بگویم؟! فقط این که بالاخره رییس جمهورمان به ما فهماندند که آن دلیل خانه نشینی 11 روزه به خاطر چه بود؟! و چه خوب توپ گرانی های اخیر به زمین وزیر اطلاعات و شاید کسی که ایشان را بر منصب شان حفظ کرد، افتاد؟! آیا واقعاً وزیر اطلاعاتی که به بهترین نحو نقش خود را در خاموش کردن آتش فتنه و کاهش حملات تروریستی و سایبری بازی کرده، مستحق چنین نگاهی است؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/22
12:0 ع
دیروز در یکی از خیابان های رشت، آقای مهندس اکبرزاده، معاونت محترم عمرانی استانداری گیلان را دیدم و با توجه به مشکلات اخیر بخش مسکن مهر رشت و ملاقاتی که حدود 2 سال پیش با وی داشتم و حس مسئولیتی که در این خصوص احساس می کنم، به سمتشان شتافتم تا از آخرین تصمیمات استانداری برای حل مسأله ی تقاضای افزایش قیمت پیمانکاران سؤال کنم، ایشان هم با خوشحالی به من خبر از تصمیمی دادند که احتمالاً تا چند روز دیگر نهایی می شود و آن خبر این است، که احتمالاً برای حل مشکلات موجود یارانه ای از سوی استانداری در نظر گرفته می شود و ان شاءالله این تخصیص تا آخر همین هفته نهایی خواهد شد.
البته با توجه به تسهیلاتی که دولت در خصوص معافیت های مالیاتی و بیمه ای در مسکن مهر داده بود تا قیمت تمام شده ی مسکن به پای متقاضیان کاهش یابد، توقع می رفت اجرای 85% پروژه بدون هیچ افزایش قیمتی به 100 درصد ارتقا یابد اما با "بامبولی" که پیمانکاران در خصوص افزایش قیمت درآوردند، با اخلال و خواباندن ساخت و سازها، عملاً موجب شدند تا مسئولان استانی را برای افزایش قیمت قانع کنند که با پافشاری جانانه تعاونی ها، این افزایش قیمت بر گرده ی متقاضیان مسکن مهر سنگینی ننمود و بالاخره خود مسئولان استانی عزیز راضی شده اند تا تاوان اشتباه خود را در انتخاب پیمانکاران ضعیف و فرصت طلب گردن بگیرند.
البته ما ترجیح می دادیم اگر قرار باشد تا یارانه ای داده شود، مستقیم به خود متقاضیان برسد، ولی همین که ضرری هم متوجه ما نشود، جای تقدیر دارد، که البته اگر! ان شاءالله نهایی بشود.
مطالب مرتبط:
وضعیت طرح مسکن مهر در گیلان
اصلاح قیمتی در مسکن مهر رشت یا ظلم به متقاضیان
پس مسکن مهر رشت چه شد؟
فرصت سوزی مسکن مهر رشت+عکس
نامه به استاندار گیلان در خصوص مسکن مهر رشت
مسکن مهر رشت، نمونه کامل سوءمدیریت در گیلان
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/20
7:41 ع
چندی پیش همزمان با افزایش نقدینگی و عدم توان جذب نقدینگی مازاد توسط سیستم بانکی به دلیل کم بودن سود سپرده ها نسبت به نرخ تورم، نقدینگی های دست مردم به سه بخش ارز، سکه و مسکن تزریق شد و همین تزریق موجب گردید که دو مقوله ی سکه و ارز دچار جهش و بخش مسکن نیز با افزایش روبرو شود. اما با ورود دیرهنگام دولت در ایجاد تعادل بین سود بانکی و نرخ تورم مجدداً نقدینگی ها به سمت بانکها سرازیر شد که این مسئله با کاهش قیمت سکه و ارز نیز همراه شده است. حال در شرایطی که کاهش قیمت سکه و ارز نشان از کاهش نقدینگی در بازار دارد، این ادعا که بازار مسکن آماده ی یک جهش است بیشتر به یک گزافه شباهت دارد تا شاید با افزایش قیمت مسکن، دلالان و سودجویان بخش مسکن دوباره بازار گرم 5-6 سال پیش را تجربه کنند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/20
12:49 ع
اگر چه وبلاگ نویس قابلی نیستم اما با شعار تولید محتوا در شبکه ی افسران عضو شدم و گروهی به نام افسران وبلاگ نویس در آن ایجاد کردم. تعدادی از وبلاگ نویس های افسران را به گروه دعوت کردم تا مطالبشان را از این طریق منتشر کنیم ولی متأسفانه علی رغم چند مطلب که در خصوص اهمیت تولید محتوا نوشتم، همچنان نوشته های وبلاگ نویسان با بی توجهی تمام مواجه می شود. نمی دانم چرا؟! چرا اعضای محترم شبکه ی اجتماعی افسران حاضرند چشم بسته به اخبار تکراری سایتها و خبرگزاری ها رأی مثبت بدهند، ولی آثار وبلاگ نویسان را مورد عنایت قرار ندهند؟! بسیاری از لینک هایی که در افسران برگزیده می شوند قبلاً در خود سایت های منبع مطالعه می شوند. کدام افسر است که مثلاً رجانیوز و جهان نیوز را نخوانده باشد و یا روزانه نخواند؟! پس چه اهمیتی دارد که این لینک ها را دوباره و ده باره به نقل سایتهای مختلف منتشر کنیم؟!
از سوی دیگر خود شبکه ی اجتماعی افسران هم به مسئله ی جذب وبلاگ نویسان اهتمام چندانی ندارد، چرا که به عنوان پیشنهاد خواستم تا یک آیکون طراحی نماید تا وبلاگ نویسان این آیکن را در وبلاگ خود بگذارند تا رأی به مطلب از محل خود وبلاگ نیز برای سایر اعضا میسر باشد ولی متأسفانه علی رغم گذشت چند ماه از آن، مورد توجه قرار نگرفت و یا پیشنهاد دیگری دادم تا امتیاز آثاری که تولید خود افسران است بیشتر در نظر گرفته شده و یا برگزیده شدنشان با تسهیلات بیشتری میسر گردد ولی متأسفانه آنهم محقق نشد، خود حقیر پیشنهادات زیادی تا کنون به افسران داده ام که در صورت موافقت با آنها هم به تولید محتوا کمک بیشتری می شد و هم موجب جذب و همکاری بیشتر وبلاگ نویسان می گردید و دیگر از این گونه پیشنهادها خسته شده ام.
در هر صورت خطاب به دوستانی که خواهان همکاری بیشتر وبلاگ نویسان با شبکه ی افسران هستند، اینچنین عرض می نمایم که این همکاری به نفع هر دو طرف است ولی به ابزارهایی نیاز دارد که متأسفانه در شبکه ی اجتماعی افسران پیش بنی نشده است و از سویی هم درخواست می کنم خود افسران نیز التفات بیشتری به آثار وبلاگ نویسان به خصوص گروه افسران وبلاگ نویس داشته باشند.
مطالب مرتبط:
یک پیشنهاد به مدیران شبکه اجتماعی افسران
تقوای صنفی در شبکه ی اجتماعی افسران
توصیه ای دیگر برای افسران جنگ نرم و مدیران ارشد گروه ها
وحدت یا عدم وحدت! مسئله ی افسران این است؟!
وحدت یا عدم وحدت! آیا مسئله ی افسران این است؟! 2
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/19
5:58 ع
مدتی است که برخی اقدامات رییس جمهور فاقد وجاهت قانونی، منطقی و حقوقی به نظر می رسند، به نوعی که حتی طرفداران فعلی وی نیز قادر به حمایت از این اقدامات که بعضاً در قالب گفتار و بعضاً نیز در قالب مصوبه، نامه یا دستور هستند، نبوده و حتی علناً اعلام مخالفت و برائت می نمایند.
نامه ی اخیر رییس جمهور به آقای هاشمی شاهرودی آنهم در قالب تشکیک به مصوبه مورد تأیید و تصویب شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی باعث شده است تا حتی صدای دکتر کوچک زاده نیز دربیاید. سوال این است که رییس جمهوری که مشاوران حقوقی مانند دکتر الهام حقوق دان برجسته و باسابقه داشته است، چگونه و بر چه محملی و با چه انگیزه ای و یا با ترغیب چه کسانی چنین راحت خود را به گوشه ی رینگ می برد؟
مقارن شدن مشاورت ملک زاده با چنین نامه ای شاید کاملاً تصادفی باشد اما این موضوع را به ذهن متبادر می سازد که بیش از این که دولت بر اساس نیاز به انتخاب مشاور بپردازد بر اساس مصالح دیگری که احتمالاً از مقبره ی کس دیگری برمی خیزد به این عمل اقدام می کند.
از سویی دیگر تقارن همین نامه ی رییس جمهور به رییس شورای حل اختلاف منصوب رهبری با بحث تشکیک برخی اصولگراها به نظر استاد مصباح در خصوص میزان خطرناک بودن جریان انحرافی، چه راحت می نمایاند که خطر جدیست. خطری که مدتیست به سان یک روح خبیث در حال دمیده شدن در جسم دولت است، این روح تنش زایی و دورشدن از وظایف اصلی و فرار از موقعیت پاسخگویی با چاشنی مقصر جلوه دادن بقیه است. دولت روش سیاست خارجی فعال را به سیاست داخلی سوق داده است و برای فرار از پاسخگویی مرتباً سوال و شبهه مطرح می کند.
آن قدر رییس جمهور به مشورت دلسوزان واقعی و عالم خود بی توجهی نموده است که دیگر این گونه افراد از توجه وی ناامید شده اند و از سویی نیز جمع شدن و نزدیک تر شدن مشاورانی چون مشایی و جوانفکر و ملک زاده و بقایی و ... در اطراف رییس جمهور موجب تضعیف جایگاه قانونی، حقوقی وعلمی تصمیمات وی گردیده است.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/19
8:50 ص
شکست سارکوزی در برابر اولاند، نماینده ی سوسیالیست ها، اگر چه هیچ نفع مستقیمی برای ما ایجاد نمی کند، اما حداقل به دو دلیل قابل توجه است:
اول این که شکست سارکوزی در فرانسه به نوعی شکست برای سرمایه داری تلقی می شود و با توجه به این که تمام سیاست های غرب بر اساس اقتصاد سرمایه داری برنامه ریزی می شود، همین تغییر جهت یکی از کشورهای تأثیر گذار در اروپا از سرمایه داری به سوسیالیستی، ضعیف شدن جبهه ی غرب را در پی خواهد داشت که اولین علائم این اختلافات در اظهارات پس از پیروزی اولاند، برای ایجاد تغییر در سیاست های انقباظی اتحادیه ی اروپا در شرایط بحران اقتصادی و البته مخالفت های علنی آنگلا مرکل در همین خصوص است.
دوم این که تضعیف غرب در برابر جبهه ی جدید مخالفانش که با ورود پوتین قوی تر هم شده است، موجب تأثیر گذاری بیشتر گروه کشورهای روسیه، چین، ایران، سوریه، کشورهای مستقل آمریکای جنوبی و کشورهای مشمول بیداری اسلامی در مناسبات جهانی در برابر اتحادیه ی اروپا، آمریکا، عربستان و نوچه هایش خواهد شد.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/18
2:38 ص
با مقایسه ای بین شرایط اجرای فاز اول با اکنون تفاوت های غیر قابل انکاری را می توانیم مشاهده کنیم چه به لحاظ ثبات بازار، چه به لحاظ تورم و چه به لحاظ اعتماد عمومی به دولت، اکنون افزایش قیمتها آن قدر به سرعت انجام می شود که عملاً احساس می شود نظارت و کنترلی روی بازار وجود ندارد؛ گویی تعیین کننده بودن نظر دولت روی تعیین قیمتها نسبت به سالهای قبل به شدت کاهش یافته است، اعتماد به دولت و خویشتن داری صنایع، بنگاه های تولیدی و عرضه کنندگان کالا و خدمات بسیار کاهش یافته است و یا رأساً اقدام به افزایش قیمتها می کنند و یا به راحتی قید تولید و فعالیت را می زنند که نمونه اش را در خصوص تأمین محصولات دام و طیور در حال نظاره هستیم و در همایش دامپزشکی مورد اذعان معاون اول رییس جمهور نیز قرار گرفت.
از سویی حمایت مناسبی در فاز اول از صنایع و کشاورزی صورت نگرفته و آنهایی که در این فشارها هنوز مانده اند توان یک فشار دیگر را در این مدت کوتاه ندارند، و از سویی تورم آن قدر بالا رفته است که عملاً تولید کمتر از دلالی و سودبانکی جواب می دهد و هیچ چاره ای وجود ندارد مگر این که به تناسب سال تولید ملی قبل از هر حرکتی آرامش و اطمینان را به تولید و تولید کننده بازگردانیم.
فارغ از واکاوی انگیزه های منتقدان دائمی دولت، متأسفانه به نظر می رسد که اولین شرط اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، این طرح مادر و حیاتی در اقتصاد ایران، بازگرداندن ثبات به بازار، کاهش تورم، بهبود وضعیت تولید، ایجاد همدلی در روابط بین قوا، ایجاد اعتماد عمومی بین مصرف کننده و تولید کننده و تعیین راه کارهای عملیاتی حمایت از تولید کننده و البته مصرف کننده قبل از شروع فاز دوم هدفمندی است، و تا عدم حصول به این شرایط، عملاً فواید اجرای این طرح، تحت تأثیر آفات و آسیب های آن مدفون خواهد شد.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/17
11:7 ع
نمی شد و نمی بایست رأی دادن به علی مطهری را تبلیغ می کردم، ولی نظر جدی ام این بوده و هست که حضور شخصی مانند علی مطهری در مجلس، بهتر از نبودش است. مصلحت این است که کسی مثل علی مطهری، بیاید و حرف ها و شبهه های آن ور آبی، این ور آبی، خصمانه یا از روی سادگی علیه نظام را در تریبون عمومی بیان کند تا علمای بصیر و انقلابی این گونه سخنان را بشنوند و پاسخ بگویند و البته اعتقاد دارم که علی مطهری تمام حرف هایش هم بد نیست و این گونه سخنان نه تنها موجب فعالیت علما برای پاسخگویی سریع و پویا به شبهاتی که شاید به دلیل سادگی قبلاً رها می شدند، می گردد، بلکه نشانی بارز از وجود آزادی بیان در کشور و تحمل بالا در خصوص شنیدن نظرات مخالف است و دیگر این که میزان پایبندی به اخلاق و منطق را در کسانی که مدعیان نقد نظام و اسلامند را به خوبی برای همه آشکار می کند که البته همین آشکار شدن است که موجب شد تا کسی مانند علی مطهری از کسب آرای قریب به 600 هزار رأی در مرحله ی اول مجلس قبل، به کمتر از 400 هزار رأی آن هم در مرحله ی دوم (که تعداد نامزدها محدودتر است) برسد، و البته بخشی از همین آرا هم با همین منطق منطبق با مصلحت به او داده شد و بخش دیگری هم با مشارکت صدای آمریکا و شعار تک رأی برخی ضدانقلاب های برچسب دار برای علی مطهری جمع شد و این مسأله نشان از این دارد که مردم این گونه منتقدین را به خوبی تحت نظر دارند و البته هیچ چیز بهتر از یک تریبون عمومی نمی تواند به معرفی بهتر این گونه افراد به جامعه کمک نماید.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/17
2:31 ع
با یک سیم کارت دائمی چند صد هزارتومانی جالب است که به خاطر 9900 تومان هزینه مکالمه، موبایلت را یک طرفه کنند! سوال تلخی که پاسخش به انسان حس استحمار شدن می دهد این است که: یعنی این چند صدهزارتومان ودیعه ای که در مخابرات روز واگذاری سیم کارت (چند سال پیش) از ما گرفتند این قدر اعتبار ایجاد نمی کند که مثلاً تا قبض بعدی موبایل 9900 تومان بدهی را تحمل کنند؟! حالا که این قدر مخابرات سرش به حساب است چرا کسی مجبورش نمی کند پول ودیعه ها را عودت بدهد، مگر این طرح جدی نشده بود که یا پول ودیعه را و یا مابه ازایش را سهام به مشترکین سیم کارت های دائمی چند صدهزارتومانی بدهد؟!
از طرفی به اسم شارژ رویایی اینترنت همراه اول، ماهانه 10 هزارتومان از قبضمان کم می کند و از طرفی دیگر 3-4 هزارتومان دیگر هم به خاطر همین هزینه در قبضمان می آورند و ما گمان می کنیم که همین 10 هزارتومان را پرداخت می کنیم! فقط کافیست برای یافتن این مبلغ، اختلاف مبلغ کل و مبلغ تخفیف داده شده (به خاطر 10000 تومان شارژ اینترنت) در قبض موبایلتان را حساب کنید!
با این دولا پهنا حساب کردن، موقع ارائه ی سرویس که می شود خدماتی وجود ندارد، خودم چند بار کتباً و شفاهاً در مورد عدم سرویس دهی موبایل در محله ی مان در وسط شهر رشت به مخابرات رفته ام و انگار نه انگار، اصلاً برای این کار هیچ مجرایی جهت پیگیری وجود ندارد!
نظارت بر مخابرات را چه کسی باید انجام دهد؟! اصلاً مرجعی برای این گونه شکایات تعریف شده است تا مردم به اینگونه مورد استحمار و استعمار قرار نگیرند؟! آیا نظارت بر جایی مثل مخابرات به اندازه ی نظارت بر خواربارفروشی ها اهمیت ندارد؟!
تکمیلی: راستی این پاداش یکصد میلیون تومانی مدیرعامل مخابرات با مطلب فوق می تواند ارتباطی داشته باشد؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/15
8:32 ع
امروز عصر به اصرار خانواده یا به قول بعضی ها منزل رفتیم به آخرین روز نمایشگاه مبل و لوستر در محل نمایشگاه دائمی رشت. جالب است که از بین این همه غرفه شاید 5 درصد هم برچسب قیمت کالا نزده بودند و مشتری باید قیمت را شخصاً از غرفه دار می پرسید تا غرفه دار نگاهی به قیافه و لباس و کلاس فرد بکند تا تصمیم بگیرد که چه قیمتی برای کالایش تعیین کند. هرچه گشتم غرفه ای برای نظارت بر قیمت کالا از سوی اداره ی بازرگانی ببینم تا تذکر بدهم، آن را هم ندیدم و با توجه به این وضعیت هیچ چیزی نخریدم (البته دلایل دیگری هم برای نخریدن بود که تمایلی به ذکر آنها ندارم!!!).
جالب است که نظارت برقیمت کالا در مغازه هایی که قیمت کالا به صورت شرکتی روی محصول مندرج است انجام می شود در حالی که قیمت این کالاها معمولاً از خود شرکت گران می شود نه توسط فروشنده ها، ولی نظارت بر درج قیمت کالا روی اجناس اینچنینی آنهم در نمایشگاه به اصطلاح دائمی وجود ندارد. این توقع که برچسب قیمت روی کالایی درج شده باشد فکر نمی کنم توقع زیادی باشد چرا که بسیاری از فروشندگان فرصت طلب با این ابزار، اجناس خود را هم از تحت نظارت بودن خارج می کنند و هم به هر قیمتی که دلشان بخواهد به فروش می رسانند.
بحث دیگر هم این که در این گونه نمایشگاه ها به جای این که غرفه ای به اسم حجاب با مساحت 3-4 مترمربعی تشکیل دهیم و هیچ کاری هم در آنها انجام نشود، بهتر است غرفه ای به عنوان نمایشگاه حجاب و با ارائه ی محصولات فرهنگی و تصویری در خصوص حجاب و عفاف تشکیل شود.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.