91/2/28
6:56 ع
مگر قرار نبود بحث هدف مندی یارانه ها همیشگی باشد؟! مگر حرفی از این بود که کسانی از دریافت آن حذف شوند!؟ مگر رییس دولت نمی گفت این طرح همیشگی است و قرار است کاری بکنیم که هیچ کسی و هیچ دولتی نتواند خللی درآن وارد کند؟! پس چگونه شده است که خودشان قرار است در فاز دوم و سال دوم از اجرای این طرح 10 میلیون نفر را محروم کنند!؟ مردم از کجا مطمئن باشند که دولت و مجلس سال دیگر 20 میلیون را حذف نمی کنند!؟ و سال بعد 30 میلیون و همینطور حذف کامل یارانه ها بعد از چند سال از اجرای هدفمندی محقق نشود؟!
اگر دولت اطلاعاتش برای حذف دهک های پردرآمد کافی و مطمئن بود، پس چرا گفت داوطلبانه انصراف دهند!؟ و اگر اطلاعات دولت جدیداً تکمیل شد، این اطلاعات از کجا یک شبه کامل شده است؟! اگر قرار باشد دولتی که خود را مدعی مهر و مهرورزی و خوش قولی معرفی کرده است، هنوز 1 سال از هدفمندی نگذشته 10 میلیون نفر را از دریافت یارانه حذف کند، از بقیه دولت ها چه توقعی می توان داشت؟! دولت هایی که شاید شعارشان توسعه و پیشرفت باشد؟!
من نمی دانم چرا برای این که دولت و مجلس، اهتمام خود بر اجرای صحیح هدفمندی یارانه ها را نشان دهند، می خواهند آن قدر پیچیده اش کنند که بعد نتوانند پاسخ گویش در دنیا و آخرت باشند؟! براستی از کجا معلوم میان این 10 میلیون نفر، انسان های مستحق اشتباهاً حذف نشوند!؟ گیرم برای احیای یارانه این افراد راهی نیز تعبیه شود، چقدر طول می کشد تا با دقت این اعتراضات بررسی و اصلاح گردد؟!
شاید پاسخ دهند که دولت روی درآمد حذف یارانه ی این 10 میلیون نفر حساب کرده باشد، اما آیا با کسب درآمد ناشی از حذف یارانه این افراد، افزایش مبلغ یارانه نقدی ماهانه به رقم 14000 تومان، ارزش اینقدر بی اعتمادی، استرس و نگرانی که در جامعه وارد می شود را دارد؟!
مطالب مرتبط از همین وبلاگ:
1- به مناسبت راستی آزمایی اطلاعات خانوارها در هدفمند کردن یارانه ها
2- سوالی فقط از سر پاسخ طلبی در مورد هدفمندی یارانه ها
3- دهک بندی برای پرداخت نقدی یارانه ها و نقایص آن
4- باز هم هدفمند کردن یارانه ها!!
5- کارمندان، بازنشستگان و بیش از نیمی از کارگران، جزء خوشه 3 هستند!
6- اشتباه دوباره با عنوان دهک بندی!
7- حذف یارانه ی مرفهین بر پایه ی کدام اطلاعات جدید؟!
8- واقعاً، یارانه ی چه کسانی حذف می شود؟!
9- هدفمندی یارانه ها در عروسی خوبان+عکس
10- آیا واقعاً اجرای فازدوم هدفمندی به صلاح است؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/27
11:52 ع
ممکنه برای بعضی ها این سوال مطرح بشه که اگر از یک به اصطلاح مسلمان بی حجاب بپرسن چرا بی حجابه؟ چه جواب هایی می تونه بده، من چیزهایی رو که به فکرم می رسه که بعضی هاشون هم با غلو هستند رو از طرف اونها می نویسم:
چون فکر می کنم با دیدن زیبایی هام از من چیزی کم نمی شه!
چون این طوری بهتر زیبایی ها و اهمیت من به بقیه اثبات می شه!
چون هیچ کسی به من نمیگه فقط به من زیبایی هاتو نشون بده!
چون بزرگترانم هم از دیدن زنها و دخترای بی حجاب لذت می برن، رو من غیرت و سختگیری ندارن!
چون اعتقادی به این که خدا برای زیبایی هایی که به من داده یک وقتی از من سوال می کنه، ندارم!
چون اصلاً اعتقادی به روز جزا ندارم! و همش همین دو روز خوشی دنیاست که مهمه!
چون به نظر من کسانی که نمی تونن از نشون دادن خودشون بگذرن، از کسایی که به خاطر خدا از این میل نفسانی می گذرن، با اراده ترن!
چون تمام اهمیت زن به نشون دادن زیباییشه و هرچه زنی زیباتر به نظر برسه زن بهتریه، پس باید زن زیبایی هاشو بیشتر بیرون بریزه!
چون زنی خوبه که نگاههای آتشین و هوس آلود بیشتری را سیراب کنه اون هم با بنزین!
چون مردها زن هایی رو دوست دارن که به همه تعلق دارن!
چون زن باید این قدر همگانی باشه که غیرت را در اطرافیانش ریشه کن کنه!
چون زن باید با مسخره کردن حجاب با بی حجابیش، نشون بده که به قرآن و آیات محکماتش اعتقادی نداره!
چون زن هرچه که بیشتر حواس خودش و مردان بیشتری را پرت کنه، با بهم زدن جامعه و خیابون و دانشگاه و محل کار، خدمت بیشتری به جامعه کرده!!
چون اگر حجاب خوب بود، هنرپیشه های غربی و زنان کشورهای پیشرفته از آن استفاده می کردن مخصوصاً توی این همه فیلمهای خارجی!!
چون اگر باحجاب باشم دیگه برنامه های من و تو و فارسی وان و ماهواره به دلم کوفت می شن!
چون دوست ندارم کسی تو کارم دخالت کنه، با این کار همه رو سرجاشون مینشونم!
چون دست خودم نیست، سلول به سلول تنم نگاه مردان چشم چران و هوسران را طلب می کنه!!!
چون دنیا رو باید دریافت و آخرت را کی دیده!! تازه خود خدا مقصره که این میل خود نمایی رو تو تمام موجودات گذاشته!!!
چون به مرگ اعتقاد ندارم و این که قراره گوشت و پوست و چشم و مو و ابروم توی قبر خوراک حشرات بشه و متلاشی شن!
چون الگوی من حضرت زهرا نیست که بخوام مثلش زندگی کنم، بلکه الگوی من زنان امروزن همون کسانی هستند که دشمن حضرت زهرا و عفاف و حجابش هستند.
چون با این کار متلک های بیشتری بهم میگن که همچین حالم جا میاد!!
چون احساس می کنم اگر مردی با دیدن زیبایی های بدن بی حجابم، زنش از چشمش بیفته، تونستم کار مفیدی بکنم!
چون اگه پسری با دیدن من به هزارتا گناه بیفته، قدرتم رو تونستم ثابت کنم!
چون هر تق تق کفشم و هر ترمز و هر تصادفی که برای من می شه، نقش پررنگم را در جامعه ثابت می کنه!
راستی به نظر شما چه جواب هایی رو جا انداختم؟! شما بگید من اضافه کنم:...
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/27
8:58 ص
وقتی که اعلام می شود افزایش حقوق تا 15% یعنی یک چیزی مثل 5 تا 15 درصد، یعنی بازهم بعد از چند سال افزایش حقوق 5-6 درصدی (کف افزایش حقوق) احتمالاً همون بلا قراره بر سرکارمندان متوسط و متوسط به بالا بیاد، یعنی فقط حقوق کارمندانی که مثلاً ماهانه 400 هزارتومان حقوق می گیرند قراره که 15% افزایش حقوق داشته باشند و بقیه کمتر از 15% تا برسند به 5%، آخه نمی دونم کدوم آدم عاقلی می تونه تأیید کنه که 5 سال میانگین تورم سالانه حدود 20% باشه ولی هر سال متوسط 6% افزایش حقوق اتفاق بیفته؟!! این یعنی هر سال حقوق 1/2 برابر می شود و بعد از 5 سال اگر 5 بار 1/2 را در خودش ضرب کنیم یعنی با تورم 5 ساله، قیمت ها از 1 واحد به 2/48 واحد رسیده و این یعنی 148% رشد در قیمت ها نسبت به 5 سال پیش!!! و به همین صورت اگر بخواهیم حقوق اونهایی که مثل ما با همین 6 درصد افزایش را درک کردن، حساب بکنیم باید 5 بار عدد 1/06 رو در خودش ضرب بکنیم که به عدد 1/34 می رسیم و این یعنی حقوق اینجور کارمندان که کم هم نیستند فقط توی این پنج سال 34 درصد رشد داشته است، البته حقوق همه ی کارمندان اینطوری نبوده و اگر اونهایی که حتی سقف افزایش متوسط 5 ساله را (حدود 12 درصد) را افزایش داشتند معیار بگیریم، بازهم به عدد 1/76 می رسیم و برای این کارمندان که کم هم بودند یعنی افزایش 76 درصدی در 5 سال اتفاق افتاده است و به عبارت دیگر کارمندان در کل این 5 ساله، بین 76% و 34% افزایش حقوق داشته اند.
با این وضع یعنی تورم 5 ساله حدود 150 درصد رشد داشته، افزایش حقوق کارمندان خیلی پایین 75 درصد و افزایش حقوق کارمندان متوسط به بالا حدود 35 رشد داشته است، حالا آقایان مجلس و دولت بیایند و توضیح بدهند که در محضر عدل الهی، مردمی را که کمترین تقصیر را در گرانی ها دارند، چرا با این اختلاف عظیم در دخل و خرج روبرو کرده اند. چرا کاهش قدرت خرید کارمندان این طور بی رحمانه در دستور کار قرار گرفته است؟! آیا کارمندان در نظر دولت عزیز جزء طبقه ی مرفه شناسایی شده اند؟! بزرگترین کمک کارمندان به دولت این است که هر سال افزایش تورم سالانه را باید تحمل کنند تا پایان سال به همان میزان افزایش حقوق را داشته باشند، یعنی این که همواره افزایش حقوق کارمندان از افزایش تورم عقب تر است و این که در پایان سال نیز چیزی به مراتب کمتر از تورم افزایش حقوق داشته باشند، ظلمی نابخشودنی از سوی مجلس و دولت تلقی می شود. هرگاه دولت توانست تورم را روی 6 درصد نگه دارد، آنگاه گردن کارمندان از مو باریک تر!! آنگاه افزایش حقوق همه ی کارمندان را 6% حساب کنند، اما بر چه اساسی وقتی نرخ رسمی تورم بالای 20% است و تازه پیش بینی می شود بیشتر هم بشود، کارمندان باید هر سال نحیف تر و نحیف تر شوند؟! آیا استحکام خانواده ای که سال به سال با بحران های بیشتر اقتصادی روبه رو می شود، با این تنش های اقتصادی ممکن است؟! تازه رییس جمهور محترم توقع افزایش فرزند را هم دارند؟! انگار این یارانه های در حال لاغر و حذف شدن، بهانه ای شده است تا دولت و مجلس افزایش حقوق ها را صورتی و نمایشی برگزار کنند و در این سکوتی که در هیاهوی بازی های سیاسی گم شده است، به دعواهای زشت خود برسند.
مطالب مرتبط از همین وبلاگ:
کاهش قدرت خرید کارمندان، براساس سیاستهای برنامه ریزی
کارمندان، رنجور و نا امید
جوابی بر پاسخ مقاله "کاهش قدرت خریدکارمندان...
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/26
10:6 ع
الان که با موبایلم این پستو می ذارم، توی عروسی یک طلبه نشستم و خوشحالم در حالی که شادی مجلس با گناه موسیقی حرام و اختلاط و نگاه به نامحرمان آلوده نیست. مجلس گرم کنمون یه مداحه که هم مولودی می خونه و هم لطیفه می گه (البته استاندارد)، چقدر خوبه آدم این مهمترین امر ارادی زندگی رو با ذکر و یاد خدا و البته بدون گناه برگزار کنه. چقدر شنیدن بال فرشته ها توی مجالس عروسی بجای صدای بزن و برقص سعادت می خواد این روزا. متاسفانه اینقدر اینجور عروسی ها کم شده که آدم هوس میکنه خودش دست به کار بشه!!!! البته من حدود 15 سال پیش یکی از این عروسی ها رو برای خودم برگزارکردم، الان هم به همه ی جوونها و والدینشون پیشنهاد می کنم شیرینی این جشن های الهی رو به قدوم میمون ملایک مبارک کنن، نه این که این شب مقدس را بهانه ای کنن برای چشم چرانی و لهو و لعب دیگران، که یقینا گناهش برای صاحبان مجلس جز نحسی یادگاری نداره. راستی دعا برای این عروس ودوماد رو فراموش نکنین. جاتون هم خالی.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/25
12:23 ص
امشب گزارش خبری سیما میزبان میشل روکار نخست وزیر سابق فرانسه و از فعالان حزب سوسیالیست فرانسه بود که با توجه به تقریب سیاسیش با اولاند (رییس جمهور جدید فرانسه) با محوریت مواضع سیاسی فرانسه جدید در دنیا، به برنامه دعوت شده بود، ولی متأسفانه به دلیل ضعف مجری و تک کارشناس بودن برنامه، عملاً محملی شد برای محکومیت انقلاب اسلامی ایران. آقای روکار در ایران ابتدا با آقایان جلیلی و صالحی دبیر شورای امنیت ملی و وزیر امور خارجه دیدار کرده بود و این دیدارها حاکی از اهمیت ایشان و نمایندگی ایشان از سوی دولت فرانسه بود.
جالب است که شبکه های خبری دنیا وقتی می خواهند یک میهمان مهم خارجی را دعوت کنند، از بهترین مجریان و کارشناسان خود دعوت می کنند ودر صداو سیمای ما، متأسفانه این کار صورت نگرفته و یک برنامه ی زنده تلویزیونی با تعداد زیادی بیننده ی داخلی، محلی می شود برای محکومیت و زیر سوال بردن سیاستهای چند دهه ی ایران در خصوص انقلاب، جنگ، هسته ای و ...، اصلاً میهمان فرانسوی فکر می کند، موضوع برنامه زیر سوال بردن انقلاب است و با زیرکی پاسخ تمام سوالات را به این سمت می برد.
جالب اینجاست که مجری برنامه نیز در انتها، منفعلانه از کهنه کار بودن این میهمان تعریف می کند تا شاید توجیهی بر ضعف های برنامه محسوب گردد و حال این که به جای این اقرار، بایستی از یک مجری در حد میهمان برنامه استفاده می شد. مسلماً اجرای برنامه ی سیاسی که میهمانش یک مسئول ایرانی و یا یکی از حامی خارجی انقلاب ایران باشد، با برنامه ی چالشی با میهمان کهنه کار فرانسوی، باید فرق زیادی داشته باشد.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/24
10:58 ع
در پی خواندن مطلی در خصوص ترغیب به عقد های 6 ماهه تا 1 ساله، لازم دیدم تا به اطلاع دوستان به خصوص جوانم برسانم که طولانی شدن عقد قبل از عروسی در بسیاری از موارد مشکلات و تنش هایی ایجاد می کند که اگر عروس و داماد زودتر زیر یک سقف بروند هرگز درگیر آنها نخواهند شد و با توجه به اهمیت مسئله، مختصراً مواردی را در خصوص این مشکلات و در انتها راه حل پیشنهادی خودم را تقدیم می کنم:
1- ایجاد توقعات نابجا در دوطرف به خصوص در مورد اقوامی که در شرایط عقد، خرج زیادی روی دست داماد می گذارند و همین توقعات در خصوص تهیه ی جهیزیه نیز با طولانی شدن عقد بیشتر می شود.
2- ایجاد فرصت دخالت های بی حد و حصر در اطرافیان عروس و داماد، که بعضاً این افراد حق دخالت را تا آخر عمر برای خود محفوظ می دانند و دامنه ی این افراد از حد والدین به حد فامیل های دور و حتی دوستان نارفیق نیز پیش می رود.
3- کمبود فرصت رفع کدورت در برابر فرصت های زیاد ایجاد کدورت، که معمولاً به دلیل ملاحظات در نوع مناسبات، دردسر ساز می شود.
4- حذف رابطه ی زناشویی به عنوان یک عامل اصلی و مهم در تثبیت رابطه ی زن و شوهر موجب ایجاد تنش های روحی روانی و حتی جسمی عروس و داماد گردیده و از این تنش ها، به عنوان عامل حدود 50 درصد از جدایی ها نام برده می شوند.
5- حرف و حدیثهای زیادی که در دوران عقد برای زندگی عروس و داماد ایجاد می شود، معمولاً تا مدت زیاد و حتی تا آخر عمر باقی می ماند و نقل تمام دعواهای زندگی خواهند شد.
6- عوامل فوق و سایر عوامل موجب می شود تا یک عقد طولانی قبل از ازدواج شرایطی سخت تر از ازدواج را ایجاد کند و همین تمام عوامل موجب می شود تا یک زندگی که می تواند در حالت عادی به خوبی و خوشی ادامه یابد به تنش های بعضاً جدایی ساز منتج گردد.
7- برعکس آنچیزی که تبلیغ می شود جدایی در زمان عقد های بلند مدت، معمولاً هیچ برتری نسبت به جدایی در زمان بعد از عروسی ندارد و عملاً به همان اندازه موجب مشکلات می شود.
پیشنهاد: نظر حقیر این است که شناخت برای ازدواج باید قبل از ازدواج و به واسطه ی والدین و افراد مورد اعتماد و با صحبت های مستقیم قبل از عقد در شرایط حفظ حریم و حیا و با تحقیقات از معتمدین صورت گیرد، نه این که با ایجاد شرایط سخت عقد طولانی، عملاً زندگی مشترک عروس و داماد را تحت الشعاع مشکلات زیادی قرار دهیم. پیشنهاد دیگر این که می توان تازه عروس و دامادها را ترغیب کرد تا تنها زمانی به بچه دار شدن اقدام کنند که در زندگی مشترکشان به یک ثبات نسبی رسیده باشد؛ و دیگر این که کسب معیارهای صحیح موجب می شود تا با یک آشنایی کوتاه مدت، بتوان شناخت بهتری نسبت به طرف مقابل داشت و اگر معیارهای صحیح را در مورد ازدواج نشناسیم چه بسا در یک دوره ی 1 ساله ی نامزدی هم موفق به شناخت صحیح طرف مقابل نشویم، پس به جای تمرکز بیش از اندازه از لزوم شناخت طرف مقابل، باید روی شناخت ازدواج، چارچوبها و معیارهای آن گام برداشت.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/24
9:43 ع
امروز یک وبلاگ تخصصی را که 3 سال با گمنامی می گرداندم، تعطیل کردم. وبلاگی که بارها و بارها تا نیمه های شب مثل کودکم تروخشکش کردم، وبلاگی که در خدمت حفظ سلامتی کارگران بود. وبلاگم اگر چه بیشتر حاوی انتقاد بود تا تشکر، ولی هم تشکرهم داشت و هم انتقادهایش همواره با ارائه ی پیشنهاد بود. از این وبلاگ هرگز استفاده ی شخصی نکردم، با آن که بارها و بارها می توانستم از حق ضایع شده ام در آن وبلاگ دفاع کنم ولی حیفم آمد که هدف مقدسم را فدای مسائل شخصی ام بکنم.
بارها دیدم که در رفتار مسئولانی که این وبلاگ در حوزه ی وظایفشان بود، تأثیر گذار بوده ام و این تأثیر را با صدور دستورالعمل ها و آیین نامه های جدید مشاهده می کردم، خودشان می گفتند که اول هر صبح این وبلاگ را می خوانند و البته من منکر وبلاگم می شدم چرا که همین تأثیر گذاری برایم کافی بود و البته پذیرش این مسئله هم برای من معذوریت ایجاد می کرد و هم برای مافوقانم مسئولیت، مستنداً می دانستم که این پیشنهادها را بعضاً، بعضی دیگر به نام خودشان ثبت و تبدیل به جایزه کرده اند.
این که انسان برای این که مفید باشد زندگی کند، جزئی از آمالم است و و اقعاً، بدون آن احساس پوچی می کنم، مفید بودن را البته در غنای مالی بدون غنای روحی دنبال نمی کنم.
از 3 سال عمر وبلاگم، حدود 2 سالش را با گمنامی مدیریت کردم و کم کم به دلایلی که بعضاً از اشتباه خودم بود و بعضاً نیز به خاطر نوع نگارشم مشخص بود، لو رفتم و اگر چه به خاطر این که بتوانم به کارم ادامه بدهم، بازهم تکذیبش می نمودم. اما چه سود؟! که کم کم شک ها به یقین تبدیل شد و کم کم هشدارها و تذکرات شروع شد و به همه چیزم گیردادند تا جایی که این محدودیت ها حتی نام وبلاگ و تبادل لینک ها و مطالبم را در برگرفت.
اولین تذکر را با اتهام به ضدانقلاب بودن قورت دادم و سپس آن قدر گلایه ها و تذکرات بالا و بالا رفت که کم کم از سطح مدیر کل وزارتخانه به سطح معاون وزیر رسید و پس از چند کارت زرد از معاون وزیر که دست به دست به دستم می رسید، با خود گفتم که: آقاجان!! چه کاری است؟! می خواهی به مسئولانت کمک کنی تا بهتر تصمیم بگیرند و برنامه ریزی کنند و حال این که ایشان حتی نمی خواهند سر به تنت باشد!!! مرد ناحسابی! بی خیال شو! مثل خیلی های دیگر باش! دلسوزی و تخصصت را بگذار لب کوزه و آبش را بخور!
اکنون که این مطلب را می نویسم یاد آن نوشته ام افتادم که اخیراً و احتمالا در شرایط توهم! در همین وبلاگ نوشته بودم در باب این که "چگونه راحت و موثر انتقاد کنیم" و اکنون که سرم به سد مسئولان خورد و خداروشکر که به سنگ وجدان نخورده است، به خودم می گویم که غلط می کنی که در کار مسئولان و بزرگترانت انتقاد می کنی! اصلاً تو که هستی! حالا گیرم معاون وزیر و به پایینش همه هم تورا بشناسند خب که چه؟! گیرم آثار مفت و مجانیت، منتج به چند آیین نامه ی نان و آب دار برای همکاران ستادیت شده باشد، گیرم نفر اول آزمون برتر علمی بین تمام همکارانت در کشور شده باشی، گیرم هر سال یک تشویقی به جای چند تشویقی از وزارتخانه برایت نوشته باشند، گیرم تورا با ارزنده بودن پیشنهادهایت بشناسند، خب که چه؟! چه فایده وقتی که تیغ در گلویی و خار در چشم؟! دیدم که بهتر است تا به اتهام ضدانقلاب بودن سرمان بالای دار نرفته و مثل آن کاریکاتوریست بدبخت که به شلاق محکوم شد، محاکمه نشده ایم، خودمان کرکره ی وبلاگمان را پایین بکشیم و در آنی بغض درگلو و نم درچشم، وبلاگ سه ساله ام را با تمام اخبار و نظرسنجی و تحلیل هایش برای همیشه قربانی کردم، صدقه سر مدیران چند رده بالاترمان! قبل از این که این بندگان شجاع خدا! به خاطر گناهان یک کارمند عاصی، در خشم معاون محترم وزیر گرفتار آیند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/24
10:24 ص
سایت وزین بولتن نیوز، در مطلبی با تیتر دوم "شکست تحریمها و شکوفایی اقتصاد" به آخرین اخبار مرتبط با شکست تحریمها پرداخته است. اگرچه این مسئله تا حدود زیادی صحیح است، اما سایت ها و خبرگزاری های معتبر، ارزشی و بعضاً حکومتی ما باید دقت کنند که اخبار و تحلیل های شان حتماً از سوی دشمنان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد و هر گونه اشتباه در تیترزنی یا انتشار مطالب در موضوعات حساس می تواند عواقبی را برای کشور ایجاد کند، به خصوص هم اکنون که لابی های صهیونستی در حال شدیدترین رایزنی ها برای جلوگیری از کاهش تحریمها هستند و در این راستا نیز از استناد به هیچ سند حتی نیم بندی برای اثبات تأثیر گذاری تحریم ها فروگذار نمی کنند، بهتر است قبل از این که انعکاس خبر و تحلیل مورد توجه سایتهای ارزشی و متعهد ما قرار گیرد، مصالح کشور و نظام مد نظر باشد.
فارغ از صحت این خبر که شکست تحریم ها می تواند بر شکوفایی اقتصادی تأثیر مثبت داشته باشد که حقیر نیز پس از پایان مذاکرات دور اول دراستانبول با عنوان "رویش دربهار تولیدملی باگذر پیروزمندانه اززمستان تحریم"به آن پرداختم، ولی شکوفایی اقتصاد یا عدم شکوفایی اقتصاد، اگر در سایتهای معتبر و پربازدید به عنوان پیامد شکست یا عدم شکست تحریم ها بیان شود، قابلیت مورد سوءاستفاده قرار گرفتن را دارا خواهد بود که اصلاح و عدم تکرار موارد اینچنینی از این سایت ها و خبرگزاری ها، توقع نابجایی نیست.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/23
8:3 ع
این که دولت مبلغی را برای اجرای فاز دوم هدفمندی مشخص کرده و به حساب مردم می ریزد، نشان از این دارد که برنامه ای برای اجرای فاز دوم و محل هزینه و درآمد آن دارد، ولی وقتی نادیده انگاشتن مجلس باعث می شود در این خصوص هیچ توضیجی و هیچ خبری به آنها ندهد و حتی مصاحبه ی رییس جمهور با صداوسیما نیز لغو می شود، برخی از قبیل آقای علی لاریجانی که به شدت برای خودشان حق بزرگتری قائلند نیز به خود حق می دهند تا بدترین تراوشات ذهن بدگمان و شاید فرصت طلب خود را به جامعه منتقل کنند.
از سویی دولت می خواهد با افزایش مبلغ یارانه کام مردم را شیرین کند و از سویی آقای لاریجانی با خبر بنزین 2000 تومانی می خواهد این شیرین کامی را به تلخ کامی مبدل کند. بحث این نیست که زمان اجرای فاز دوم اکنون مناسب است یا نه چون همانطوری که قبلاً هم نوشته ام تا زمان کاهش تورم و آرام نمودن بازار، باید فاز دوم را به تعویق انداخت، اما این که برای رد کردن فاز دوم هدفمندی کسی بخواهد به دروغ و تخریب متوسل شود نیز اصلاً قابل پذیرش نیست.
آری! قضیه این است که آقای علی لاریجانی چون نمی داند دولت از کجا قرار است این مبلغ یارانه های فاز دوم را تأمین کند (و یا می داند و خودش را به ندانستن زده است) و چون دولت نیز صحبتی در این خصوص نکرده است و بی خبری را همچنان بهترین و کاملترین راهم می داند، آب گل آلود را فرصتی مناسب می بیند تا از عدم اطلاع رسانی دولت و شرایط گرانی موجود، ماهی تخریب را با تور تحریف صید کند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/23
11:50 ص
با گذشت یک روز از سخنان روشنگرانه ی رییس جمهور در خصوص توطئه ی گرانی ها! هنوز نتوانسته ام زوایای مختلف این داستان را به صورت کامل درک کنم و همچنان در حال تفکرم! از تدبر در خصوص دو نظر مقارن ایشان در مورد تقصیر وزارت اطلاعات و این که اسرائیل پخمه ترین در دنیاست، احساس بدی پیدا کرده ام!! چون واقعاً احساس می کنم بعضی ها، ما را هم از اسرائیل پخمه تر فرض کرده اند!!! رییس جمهوری که اکنون 6-7 سال است که لیست مفسدان اقتصادی در جیبش است و حتی از وزارت اطلاعات هم قوی تر عمل کرده است، چگونه در این جریان گرانی ارز و سکه درجا زد و منتظر وزارت اطلاعات مانده است؟!
وزارت اقتصاد، وزارت بازرگانی، بانک مرکزی، وزارت جهاد، همه و همه چوب بی کفایتی وزارت اطلاعات را می خورند! و دولت عزیز کلاً مقصر گرانی ها را مشخص کرده اند، و اگر چه اسامی مقصران احتمالاً در جیب است، ولی بدون ذکر نام کلاً در چند دسته تقسیم می شوند:
1- منتقدان جریان قهرمان انحرافی که تمرکز دولت را معطوف دفاع از عزیزان جان کرده اند.
2- مخالفان اجرای فاز دوم هدفمندی که نگذاشتند هر چه زودتر پولهای بیشتری از پولهای با برکت امام زمان به بازار تزریق شود.
3- توطئه گران داخلی و خارجی که نه به خاطر آشفتگی بازار، بلکه فقط از روی دشمنی با دولت توطئه می کنند.
4- وزارت اطلاعات که توطئه گران را معرفی، شناسایی و خنثی نکرد و البته هر کسی که نگذاشت این وزیر بی کفایت!!! عوض بشود.
5- مجلس که هر چه دولت می دهد تصویب نمی کند.
6- مردمی که مدام به بازار می روند و بعضاً با از دست دادن توان از نگاه کردن، خریدی هم می کنند.
7- قوه ی قضاییه که چسبیده است به این گروه مفسدان اقتصادی 3 هزار میلیاردی و مدیریت بازار را به حال خود رها کرده اند.
8- خود انسان کامل که قول داده بود تا کلاً همه چیز را مدیریت کند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.