عراقچی دیشب در آستانه ساگرد برجام در برنامه گفتگوی خبری سیما حاضر شد و توضحیاتی در خصوص برجام و روند اجرای برجام در این مدت داد که محور این صحبت ها این بود که طرفین به تعهدات خود در اجرای برجام عمل کرده اند و نهایتا طرف مقابل رفتارهایی داشته که بعضا با روح برجام در تعارض بوده است و این که مذاکرات در زمینه هسته ای بوده و توقع رفع تحریم ها نیز باید در همین محدوده خلاصه شود مگر این که در سایر زمینه ها هم مذاکره و توافقات جدیدی رخ دهد که در نقد این سخنان و ارتباط آنها با برجام های 2 و 3 موارد زیر تقدیم می گردد:
- پذیرش این ادعای آمریکایی ها که تحریمهای مختلف دقیقا به یک سری از دلایل خاص و منطقی ارتباط فنی دارد غلط و موجب سوءاستفاده طرف مقابل شده است! مثلا نه تحریمهای موشکی واقعاً مرتبط با تخلفات موشکی است و نه واقعا جلوی رشد توان موشکی را می گیرد و یا نه تحریم های هسته ای واقعا مرتبط با تخلفات ادعایی هسته ای بوده است و نه مانع پیشرفت صنعت هسته ای شده است! و نه تحریم های حقوق بشری دقیقا مرتبط با مشکلات حقوق بشری ایران اعمال شده و نه مانع تخلفات ادعایی درایران شده است!
- تمام تحریمهای علیه ایران کاملا ظالمانه است چه به لحاظ عملکرد ایران و چه به لحاظ تبعیض در برخورد با ایران و سایر کشورهایی که واقعا تخلفات عدیده ای در زمینه های مختلف دارند ولی منطق آقایان این ظالمانه بودن تحریم ها را تلویحا رد می کند و می پذیرد که ما بابت تخلفات مختلفی تحریم شده ایم که باید آن تخلفات را یک به یک با دادن تعهدات جدید کنار بگذاریم!
- همانطوری که بیان شد نوع تحریمها عموماً هیچ ارتباطی به بهانه وضع آنها ندارند و آنها میتوانند اکثر همان تحریمها را از یک بهانه به بهانه ای دیگر منتقل کنند و به همین دلیل یکی از شروط رهبری در تأیید برجام این بود که هرگونه تحریم جدید نقض برجام تلقی شود، مسئله ای که تاکنون علی رغم برخی تحریم های جدید هنوز رعایت نشده است.
- نه تنها تحریم ها بین بهانه های قدیمی موشکی، هسته ای، حقوق بشری و حمایت از تروریسم قابل انتقال است، بلکه بهانه های جدیدی مانند بهانه های سایبری هم در دستور کار قرار گرفته است که حاکی از اشتباه بودن ورود مذاکره کنندگان به این بازی در پذیرش دلایل فنی در علت تحریم هاست، چرا که با این وضع اگر همه بهانه های موجود تحریم را یک به یک با تنازل رفع کنیم، بازهم بهانه ای جدید برای این کار ایجاد خواهند کرد.
- از ابتدا هم یکی از خطوط قرمز رهبری و هم حرف خود مسئولان مذاکره کننده این بود که همه تحریم ها باید مرتفع گردد ولی از اواخر کار مذاکرات بود که در اثر مقاومت آمریکایی ها گفتند فقط تحریم های هسته ای را رفع می کنیم و رفع سایر تحریم ها و حتی رفع موانع استفاده از رفع تحریم های هسته ای به مذاکرات و تعهدات و توافقات جدید نیاز دارد در صورتی که مقام معظم رهبری در این خصوص (در تاریخ 1394/01/20) فرموده بودند:
«اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.»
- وقتی همه مسئولان و متولیان بحث هسته ای به بدعهدی و کارشکنی طرف های مقابل به خصوص آمریکا در اجرای تعهداتش در برجام هسته ای گواهی می دهند منطق حکم می کند که هیچ موضوع دیگری برای مذاکره و تعامل و یا توافق تا زمان تعیین تکلیف تعهدات برجام صورت نگیرد نه این که ما ذلیلانه با دادن تعهدات جدیدتر به دنبال رفع کارشکنی های طرف مقابل با برجام های 2 و 3 باشیم!
- تناقض عجیبی بین سخنان دیشب عراقچی با سخنان قبلی ایشان و سایر مذاکره کنندگان و دست اندرکاران رفع تحریم وجود دارد، تاکنون همگی بر کارشکنی و بدعهدی طرف مقابل و رفع نشدن مشکلات در عمل تأکید داشتند ولی دیروز عراقچی می گفت که طرف مقابل تعهداتش را اجرا کرده و فقط برخی از کارهایش با روح برجام متناقض است! در صورتی که در متن برجام صراحت دارد که طرف مقابل باید به شیوه ای عمل کند که کلیه مزایا و منافع ایران در برجام محقق شود و بسیاری از رفتارهای آمریکا با نصوص برجام تناقض دارد و نه روح آن!
- مسئله آخر این که همانطوری که منتقدین برجام و خود مقام معظم رهبری بیان فرمودند، پیش بینی می شد دشمن بدعهد، از نقاط ابهام آمیز و ایرادات برجام سوءاستفاده کند و منافع ما در برجام با مانع تراشی مواجه کند و در عین حال این رفتارها را نیز ناقض برجام نداند و شایسته نیست که مذاکره کنندگان هسته ای، به خاطر سرپوش گذاشتن روی ضعفشان در تنظیم برجام، و یا بسترسازی برای برجام های 2 و 3 مدعی باشند که طرف مقابل برجام را اجرا کرده است و تنها روح برجام کمی آزرده شده است!
نتیجه گیری: وقتی می بینیم با وجود این همه کارشکنی طرف مقابل در اجرای تعهداتش در برجام چه در آزادسازی پول های بلوکه شده، چه با تحریم های جدیدی مانند محدودیت ویزا، بسته جدید تحریم موشکی جدید و تحریم های جدیدی که روی میز کنگره و دولت آمریکا قرار دارد و چه با تکرار حفظ استخوانبندی تحریم (برخلاف منشور رهبری در اجرای برجام) و حتی تهدید کشورهای دیگر درخصوص مراوده با ایران، همچنان مسئولان سیاست خارجی ما وانمود می کنند آمریکا به تعهداتش پایبند است، به این نتیجه می رسیم که ایشان به دنبال توجیه توافق در زمینه های دیگر در قالب برجام های 2 و 3 هستند و این کار جز با لاپوشانی اشتباهات فاحش خود در تنظیم برجام و کارشکنی های محرز طرف مقابل میسر نیست!
در واقع مسئولان دولت و مسئولان سیاست خارجی برای رسیدن به برجام های 2 و 3 سر یک دوراهی گیر کرده اند که می خواهند از هیچکدام هم عبور نکنند و این امر موجب سردرگمی شان گردیده است:
الف- اگر بگویند با این همه کارشکنی، بدعهدی و مانع تراشی آمریکا در انتفاع ایران از برجام، آمریکا ناقض برجام نبوده است! عملاً به ضعف مفرط و تأیید ایرادات منتقدین به برجام گواهی داده اند.
ب- اگر هم بگویند آمریکا در اجرای تعهداتش در برجام هسته ای کارشکنی و بدعهدی داشته است، عملاً باب مذاکره و توافق برای برجام های 2 و 3 را بسته اند.
و این چنین است که وقتی به حرفهای دولتمردان و مذاکره کنندگان نگاه می کنیم دنیایی از تناقض برای فرار از این دو راهی جهت رسیدن به برجام های 2 و 3 مشاهده می شود، ایشان هم برجام را تا حد معجزه الهی بالا می برند، هم رسیدن به منافع برجام را به دادن تعهدات دیگر مثل تعهد به FATF (کارگروه اقدام مالی) تعبیر می کنند و هم می خواهند آمریکا را بدعهد و ناقض برجام نشان ندهند!