96/1/22
10:19 ع
میپرسند که اگر جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی دنبال اصلح است پس چرا این جبهه قصد دارد در روزهای آخر و پس از مصاحبه ها و مناظرات انتخاباتی، اصلح را معرفی کند؟! و این که چرا از همین الان مثلاً آیت الله رئیسی را که در دومین مجمع ملی این جبهه بیشترین رأی را آورده است، اصلح و گزینه نهایی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اعلام نمیکند؟! که در پاسخ به این دوستان عرض میکنیم:
1- در مکانیزم جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی از اول هم قرار بد در سه مجمع ملی، گزینه ها به 10 و سپس به 5 و نهایتا در روزهای آخر به گزینه نهایی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برسد، پس هم اکنون وسط این مسیر هستیم و اتفاق عجیبی رخ نداده که فکر کنیم این مکانیزم بهم خورده است، بلکه باید تا روزهای نزدیک به انتخابات منتظر بمانیم.
2- بالاخره بخشی از تشخیص گزینه اصلح در همین مصاحبه ها و مناظرات انتخاباتی انجام میشود وقتی که نامزدها برنامه های خود را مطرح کرده اند و توان دفاع از آنها را داشته اند و اگر این فرصت برای شناخت گزینه ها تلف شود، عملاً خودش فاصله گرفتن از هدف شناخت گزینه اصلح و از دست دادن یک فرصت مهم است.
3- اصرار بر اعلام عجولانه گزینه نهایی در حالی که جریان غیرانقلابی برای تخریب او مترصد حجم سنگین آتش تخریب، توهین و تهمت است چندان قابل دفاع نیست، ضمن این که تعدد نامزدهای انقلابی و سفرهایشان در استانهای مختلف و مصاحبه هایشان در تبیین گفتمان انقلاب و همدلی و همراهی مردم نیز مفید و هم افزا است.
4- تعیین زودهنگام نامزد نهایی به نوعی توهین به سایر نامزدهای انقلابی است که وارد عرصه شده و ثبت نام کرده اند، چرا که حداقل حقی که برای این گزینه ها باید قائل شد این است که برنامه ها و شعارهایشان را مطرح کنند و سپس قضاوت نهایی انجام گیرد هرچند اگر نتیجه با آن چه که در مجامع اول و دوم ملی این جبهه انجام شد تفاوت نداشته باشد.
5- این که بگوییم از ابتدا تا انتهای مبارزات انتخاباتی تنها باید یک گزینه داشته باشیم با عقل سازگار نیست چرا که همواره باید برای شرایط اضطراری هر چند یک درصدی چاره ای داشت، به خصوص که فضای انتخاباتی، خیلی قابل پیش بینی نیست و همواره احتمال وقوع مسائل عجیب و پیش بینی نشده در آن وجود دارد.
95/12/7
9:4 ص
برخی از افرادی که مدام میخواهند به خاطر مواضع برخی حامیان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی به خصوص آقای محمدرضا باهنر ، کلیت این جریان را زیر سؤال ببرند و مدام میگویند چرا جمنا از این افراد اظهار برائت نمیکند که برای این دوستان انقلابی، از پاسخ مقام معظم رهبری به سوال دانشجویان درباره اظهارات قابل انتقادِ برخی از منصوبین ایشان، وام میگیرم، ایشان در تاریخ 94/4/20 در جمعی از دانشجویان گفت:
«یک نکتهی دیگر گفتند که کسانی به عنوان نمایندهی رهبری از زبان رهبری حرف میزنند. خب، من خودم هنوز که الحمّدلله زبانم از کار نیفتاده؛ حرف خود من که مقدّم به حرف آنها است. آنچه من میگویم، حرف من آن است؛ کسانی هم که حرف میزنند -نمایندگان رهبری و منصوبین رهبری و مانند اینها که تعداد زیادیاند- از قول رهبری نمیگویند؛ این را توّجه داشته باشید. در همین مسئلهای که بالخصوص اسم آوردند، آن کسی را که اسم آوردند، آن کس حرف خودش را زده بود؛ از زبان رهبری چیزی نگفته بود. بنده هم حرف خودم را زدم؛ هم قبل از آن، هم بعد از آن؛ خب، شما حرف من را از خود من بشنوید. بله، ممکن است یک نفری جزو منصوبین رهبری هم باشد، دربارهی فلان مسئله یک عقیدهای خلاف رهبری هم داشته باشد، هیچ اشکال ندارد؛ اینجور چیزی هم هست. خیلی از همین آقایان محترمی که منصوبین رهبریاند، در فلان مسئلهی خاصّ سیاسی یا اجتماعی یا اعتقادی ممکن است عقیدهشان غیر از عقیدهی رهبری باشد؛ ما این را اشکال ندانستیم؛ عمده برای ما جهتگیریهای کلّی است، جهتگیریهای انقلابی است. والّا در هر مسئله که ما نمینشینیم هماهنگ کنیم که ببینیم در فلان مسئله نظر ما یکی هست یا نیست؛ خب، او نظر خودش را گفته. این هم نمیشود که من هرجا هرکسی از نمایندگان ما یک چیزی گفت، ما فوراً بگوییم آقا! شما، این را غلط گفتید، این را درست گفتید، روابط عمومی اعلان کند؛ این هم نمیشود.»
البته همانطوری که بیان شد، موضع فوق برای شرایطی است که یکی از منصوبین یا نزدیکان رهبری، نظر شخصی خود را در خصوص مسئله ای بیان نماید، مثل برخی مواضع غلط و جنجالی که این روزها از محمدرضا باهنر درباره مرحوم هاشمی، روحانی و خاتمی شنیده ایم؛ البته مقام معظم رهبری در جایی که کسی از قول ایشان موضعی خلاف واقع بگیرد، حتماً واکنش نشان میدهند که در ادامه سخنان فوق در همان تاریخ، ایشان میفرمایند:
«بله، اگر از قول حقیر، کسی چیزی بگوید و به گوش من برسد و خلاف باشد، ما به خود او بلافاصله تذکّر میدهیم؛ مکرّر اتّفاق افتاده؛ تذکّر دادیم، گفتیم که شما خودتان این را اصلاحش کنید، آن طرف هم اصلاح کرده. مصلحت نمیدانم که اگر یک کسی یک چیزی گفت، ما هم اینجا برداریم یک اعلامیّه بدهیم که فلان کس غلط کرد این حرف را زد؛ اینکه نمیشود. هرجا برخلاف نظر ما -البتّه از قول من؛ اگر از قول خودش گفته باشد، نه- از قول من چیزی گفته باشد، اطّلاع میدهیم و میگوییم آقا! این را شما از قول ما، شنیدیم گفتید و باید خودتان اصلاح کنید. این هم این مطلب.»
خب حالا اگر موضع گیری فوق را مدر نظر داشته باشیم، میبنیم که امثال محمدرضا باهنر ، هیچ سمتی در جبهه مردمی نیروهای انقلاب ندارند و مانند بسیاری از افراد سرشناس دیگر، از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی حمایت کرده است و مسلما اختیار دارد درباره نظرات خودش در مسائل مختلف موضع گیری نماید و این توقع که در برابر هر موضع او، جمنا موضع گیری نماید غیرمنطقی است و حتی با سیره مقام معظم رهبری نیز در تناقض است، حال این که مواضع رسمی جمنا و مؤسسین آن، دارای عیار انقلابی مناسبی در حوزه های مختلف است.