95/5/23
8:56 ع
یکی از مواردی که در مصاحبه های انتخاباتی احمدی نژاد در دولت های نهم و دهم بیان می شد این بود که دولت جای تئوری پردازی و بحث کردن درباره نظریات مختلف نیست، بلکه همه باید تابع باشند و همین رویه را در دولت های نهم و دهم نیز اجرا کرد تا حدی که مسائل کاملاً تخصصی نیز بر اساس نظرات آقای احمدی نژاد باید انجام می شد نه وزیر متخصص مربوطه، تا حدی که نمود بارز این ضعف احمدی نژاد را درباره برخی اعتقادات وی درباره نرخ سود بانکی و موضوع نقدینگی شاهد بودیم که از سوی بسیاری از اقتصاد دانان رد می شد، لیکن ایشان نظراتش را با اصرار، عملی می کرد که البته نتیجه اش را هم در تورم 37 درصدی کشور در سال آخر دولت دهم دیدیم.
اما آن تناقضی که باعث شده این سطور را بنگارم این است که متأسفانه احمدی نژاد در جایی که در کنار سایر قوا و ذیل نظارت شخص مقام معظم رهبری قرار می گرفت، آن اعتقاد را به کنار می گذاشت و بر نظرات خودش اصرار می کرد، یعنی در نظراتی مانند بیداری انسانی، مدیریت جهانی، نوع مواجهه با منتقدان، ابا نداشتن از حاشیه سازی در مسائل کشور، ابا نداشتن ازنامه نگاری های سرگشاده و دعوا با سایر قوا در معرض دید عموم، کل کل با نهادهای انقلابی مانند سپاه و شورای نگهبان، اصرار به برخی مسائل فرهنگی، استفاده از بگم بگم های ثابت نشده، کنار گذاشتن برخی از وزرای ولایی، همین نامه نگاری با رئیس جمهور آمریکا، حرکت های با طعم و بوی انتخاباتی و به طور کلی شیوه مواجهه با برخی دستورات صریح و مشخص رهبری، بعضاً برخلاف مشی و خواسته مقام معظم رهبری دنبال می شد!
و این از تناقضات و نقاط ضعف احمدی نژاد است، اویی که در حریم دولت، اصرار داشت در تمام حوزه ها، حرف اول و آخر را بزند و این رویه باعث شده بود در تعویض وزرا چه به لحاظ کمی و چه کیفی رکورد دار باشد، در جایگاه رئیس قوه مجریه که باید از سیاست های کلی نظام و منویات رهبری تبعیت می کرد و تعاملش با سایر قوا و نهادها را در موارد اختلافی از طریق شورای حل اختلاف منتخب رهبری حل می کرد، به سیاست ها و نظرات شخصی خود اصرار می ورزید تا حدی که بعضاً به عتاب مقام معظم رهبری نیز منجر می شد، البته این مسئله در خصوص برخی دیگر از اشخاص سیاسی کشور نیز کم و بیش دیده می شد، ولی انتظارها از احمدی نژادی که بخش زیادی از آرایش بابت وجهه انقلابی و ولایتمدارانه اش بود، فراتر از دیگران بود و با تمام این ها، نباید نقاط ضعف احمدی نژاد باعث شود تا از نقاط قوت و خدمات کم سابقه او در سال های مسئولیتش در قوه مجریه غافل شویم.
95/2/4
8:50 ع
یکی از مواردی که یاران متعصب احمدی نژاد به انواع روشها انکار میکنند مقوله خانه نشینی وی یا به اصطلاح دورکاری وی، بابت مخالفت رهبری با حکم عزل مصلحی وزیر اطلاعات وقت است، البته رهبری عزیز هم پس از این جریان مواردی فرمودند که بیشتر ناظر بر سوءاستفاده جریانات معارض برای القای حاکمیت دوگانه در کشور بود؛ رهبری عزیز مقوله حاکمیت القای دوگانه و ضدولایت بودن احمدی نژاد را رد کردند و از تلاشهای شبانه روزی دولت هم یادکردند و در ادامه از اهمیت برخی مصلحت سنجی های شان هم (مقوله عدم عزل مصلحی) سخن گفتند.
و اما به غیر از سخنان رهبری چند نکته دیگر نیز در این خصوص وجود دارد که یکی اطلاق عنوان دورکاری برای آن چندروز از سوی برخی نزدیکان احمدی نژاد بود که میتوان به اظهارات دکتر رامین از نزدیکان احمدی نژاد اشاره کرد.
از دیگر موارد مرتبط با این قضیه، اظهارات استاد آقاتهرانی بود که پس از دیدار با احمدی نژاد در کوران همان مقوله دورکاری رخ داد و آنجا آقای احمدی نژاد این جمله را به آقاتهرانی گفت: “بنده خدمت رهبرانقلاب رسیدم و به ایشان گفتم من بافشارهایی که بردولت است به این نتیجه رسیدم که رسیدن به آرمانهایی که در این دولت تصمیم به اجرای آن را داشتیم غیرممکن است” که این جمله خود معنی استعفا و گرفتن زمان برای فکر کردن را در خود دارد.
بحث دیگری که برای انکار بحث خانه نشینی یا دورکاری مورد استناد قرار میگیرد استناد به چند لینک خبری برای بیان کار کردن احمدی نژاد در آن ایام خاص است که چند سال پس از آن جریان منتشر شد و فارغ از این که این لینکها چقدر واقعی بوده یا نه، نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که انتشار خبر حضور احمدی نژاد بر سر کارش در همان اوج جریان بسیار حیاتی بود که گویا خود ایشان و دوستانشان هم از تلقی معنی خانه نشینی و اعتراض در این خصوص بدشان نمیامده است و گرنه همان موقع با یک حضور رسانه ای و تکذیب آن ادعاها خیلی راحت خیال همه را میشد راحت کرد.
و بحث دیگری که در همین خصوص وجود دارد عدم حضور احمدی نژاد در جلساتی در هیات دولت بود که شخص مصلحی نیز در آنها حضور داشت که خود حاکی از نارضایتی احمدی نژاد از بازگشت مصلحی داشت.
نیروهای حزب اللهی از تعلل احمدی نژاد در عزل مشایی و کنار آمدن با حکم رهبری درباره عزل نکردن مصلحی و سپس اصرار به رئیس جمهور کردن مشایی و برخی دیگر از تعللهای وی درباره پرهیز از درگیری با سایر قوا و نهادها دلگیرند و کاش به جای انکار واقعیات، مسئولیت اشتباهات که عموما با بزرگواری رهبری مواجه گشت، پذیرفته میشد.
95/1/19
11:17 ص
با توجه به تایید خبر شعار یارانه 250 هزار تومانی آقای احمدی نژاد از سوی اقای داوری، مشاور رسانه ای وی و حتی انجام حساب و کتاب و توجیه آن تحت عنوان این که این طرح از زمان دولت دهم مطرح بوده، در پاسخ میگویم که:
همان زمان که مبلغ یارانه 45500 تومان تعیین شد، ده ها کارشناس اقتصادی این رقم را غیر قابل تحقق و تامین آن را غیر عملی دانستند ولی آقای احمدی نژاد در سخنرانی که بعد از آن نامه انجام دادند گفتند که برخی از حسادت نمیتوانند ببینند که دولت پول در جیب مردم میگذارد و حتی گفت که تازه ما این پول را 3برابر میکنیم و ایشان حتی 30% سهم تولید و 20% سهم دولت را که باید در برخی امور مرتبط مثل هزینه برای حمل و نقل عمومی صرف میکرد را هم بین مردم توزیع کرد و مجلس نیز با این تغییرات دولت در طرح هدفمندی موافقت کرد تا به دولت کمک کرده باشد، ولی پیش بینی اقتصاددان های منتقد محقق شد و مبلغ یارانه ای که 2 ماه به 2ماه قبل از موعد به حساب مردم واریز میشد کم کم به 1 ماه قبل و سپس ابتدای ماه و در نهایت به دلیل عدم تحقق درآمدهای پیش بینی شده دولت، به انتهای ماه منتهی شد و حتی باز هم در تامین آن اینقدر مشکل داشتند که به منابع دیگر متوسل شدند، تحمل این بار مالی با توجه به تحریمهایی که در حمایت از فتنه انجام و با سوءمدیریت دولت در مدیریت تحریم و ارز همراه گردید، موجب کاهش شدید درآمد نفتی دولت گردید و این شرایط باعث شد تا مجلس و دولت دهم درصدد کاهش و حذف یارانه بگیران برآیند که همین خط در دولت یازدهم نیز دنبال و عملی شد.
در هر صورت به فرموده مقام معظم رهبری، ما در انتخابات به کسب رای میدهیم که نقاط ضعف احمدی نژاد را نداشته باشد و نقاط قوتش را داشته باشد و یکی از انتقاداتی که از سوی رهبری به دولت احمدی نژاد شده بود برخی از همین وعده های غیر عملیاتی و نابجا و بالا بردن توقعات بود که در زمان رییس جمهور بودن ایشان انجام میشد و گویا این نقطه ضعف وی در این مدت نه تنها رفع نشده که بدتر هم شده است!!
فهرست نقاط قوت وضعف دولتهای نهم ودهم در سایت رهبری منتشر گردیده است که یک بندش به عدم توزیع 30% سهم یارانه تولید و مورد دیگری تحت عنوان وعده های نابجا در آن دیده میشود: