95/3/29
10:27 ع
یکی از جملات ماندگار مقام معظم رهبری، « من دیپلمات نیستم، انقلابیم » بود که شاید برخی از کسانی که این جمله را شنیدند، پنداشتند که این عبارت تلویحاً نشانه عاقلانه بودن دیپلماسی و احساسی بودن انقلابی گری است و حال این که هرچه در مسیر مذاکرات و عقد برجام و سپس اجرای برجام گام زدیم، دیدیدم که به قول حافظ، راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش، آری آنچه که جوان دیپلماسی در آینه دید، پیر انقلابی گری در خشت خام دیده بود. دیدیم سهل انگاری در تحقق آنچه که رهبری به عنوان چراغ راه و خط قرمز بیان می کرد، باعث شد تا در شرایطی قرار گیریم که برجامی که رهبری فرمودند پر از نکات ابهام آمیز حقوقی است، فرصتی را ایجاد کنند که تعهدات ما به صورت کامل اجرایی شده باشد ولی تعهدات طرف مقابل اجرا نشده و با امتیازخواهی بیشترشان همراه گردد تا حدی که تهدید به نقض برجام از سوی برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به امری رایج تبدیل شود که این اظهارات با دو نوع موضع گیری متفاوت از سوی دیپلمات های ما و مقام معظم رهبری همراه شد:
1- مسئولان سیاست خارجی کشور و در رأس ایشان شخص آقای ظریف، در پاسخ به اظهارات نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا گفتند که هرکسی که رئیس جمهور آمریکا شود نمیتوانند برجام را اجرا نکند و این در حالی است که براساس بندهای 36 و 37 برجام درخصوص سازوکار رفع اختلافات، اگر یکی از طرفین برجام مدعی نقض برجام از سوی طرف دیگر شود و مکانیزم حل اختلافات، میانجی گری ها و رفع ابهامات فایده ای نداشت، طرف معترض میتواند رأسا و یک طرفه به اجرای برجام خاتمه دهد.
2- اما موضع مقام رهبری در برابر این تهدیدهای نامزدهای آمریکایی، بسیار متفاوت بود، مقام معظم رهبری فرمودند، ما ابتدا برجام را نقض نمیکنیم ولی اگر آنها برجام را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم، و در ادامه و در پاسخ به تهدید آنها فرمودند که در این صورت ما در کمتر از یک سال و نیم با بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته به 100 هزار سو غنی سازی میرسیم.
هر انسان عاقلی و نه حتی لزوما یک انسان انقلابی، میداند که کدام موضع گیری نشانه ضعف ما درخصوص برجام قلمداد می شود و کدام یک موجب افزایش زیاده خواهی های طرف مقابل می گردد و کاش مسئولان ما می دانستند که حتی اگر به برجام و اجرای کاملش و ماندگاریش علاقه دارند تنها یک راه برای شان وجود دارد که عبارت است از نقطه ضعف نشان ندادن در خصوص توقف برجام، چرا که این نقطه ضعفها تنها دو ره آورد خواهند داشت، یا طرف مقابل مدام زیاده خواهی، بدعهدی و امتیازخواهی خواهد کرد و یا این که به این حساب که ما بدون برجام نابود می شویم، رسماً به سراغ نقض آن خواهد رفت.
لذا نه تنها انقلابی گری، بلکه عقل هم حکم می کند که مسئولان ما، کشور را در برابر تهدید به شکست برجام ضعیف نشان ندهند و برای این کار در کنار موضع گیری های مقتدرانه، نسبت به اجرای عینی و عملی اقتصاد مقاومتی بکوشند.