95/6/11
6:36 ع
پس از اجرای برجام و پیامهای علنی و غیرعلنی آمریکا برای کشورهای خارجی و شرکتهایشان مبنی بر خطرناک بودن تعامل با ایران، دیپلمات های ما تلاش کردند تا آمریکا را مجاب کنند، پیامهای مثبت برای تعامل با ایران ارسال کنند. این مسئله طی چند دیدار از سوی مذاکره کنندگان هسته ای دنبال شد که اگر چه بعضا مسئولان آمریکایی در اظهارات شفاهی خود مواضعی گرفتند لیکن همان ها نیز آن قدر دوپهلو بود که هرگز نتوانست نیاز ایران را تأمین نماید.
تا این که اخیرا آقای ظریف اذعان کرد ما برای کشورهای دیگر از آمریکا نامه های آرامش بخش میگیریم تا برای تعامل با ایران احساس امنیت کنند! ولی از آنجا که آمریکا به مصداق گربه ای است که هرگز برای رضای خدا موش نمیگیرد و در هر کاری دنبال امتیازگیریهای جدید است و حتی در هر مرحله از تمدید مذاکرات هسته ای نیز امتیازات جدیدی گرفته و مذاکره کنندگان ما را به تنازل بیشتر واداشته است، چند سوال ایجاد میشود:
94/11/21
9:32 ع
آثار ضعف های برجام و عواقب عدم رعایت منشور رهبری در اجرای برجام، خیلی سریع خودشان را در چند مسأله نشان داده اند:
1- عدم توجه به شرط مقام معظم رهبری مبنی بر اخذ تضمین رسمی از رئیس جمهور آمریکا، که در آن هنگام دولت از فرط عجله برای اجرای برجام آن را نادیده انگاشت، امروز و درگام اول، خودش را در بحث تعامل با بانک های خارجی نشان می دهد. وقتی آقای ظریف در روز 15 بهمن، از آمریکا درخواست ضمانت ویژه برای بانک های اروپایی را می نماید، و حتی در متن نامه نیز ضمانت های موجود را ناکافی می داند، یعنی دولت در تنظیم برجام و تبعیت از منشور رهبری در خصوص اجرای برجام قصور جدی ورزیده اند.
2- وقتی با وجود امتیازات متعدد برای خرید و یا بهتر بگویم اجاره به شرط تمیلک 16 ساله هواپیمای ایرباس، نهایتاً همانطوری که امروز در اخبار سیما اعلام کرد، شرکت ایرباس انجام معامله با ایران را منوط به مجوز خاص از آمریکا می داند، این یعنی همانطوری که منتقدان گفته بودند و همانطوری که مقام معظم رهبری خواسته بودند، لغو تحریم ها یک اصل بود که به دلیل قصور دولت برای پذیرش تعلیق به جای لغو، عملاً شرکت ها و بانک های خارجی، هنوز جرأت و جسارت و آمادگی پذیرش ریسک معامله با ایران را ندارند و این یعنی نه قرارداد برجام و نه قرارداد اجاره به شرط هواپیما فاقد کارکرد کامل در بازکردن امکان سرمایه گذاری یا تعاملات بانکی است.
3- آقای بعیدی نژاد (از اعضای تیم مذاکره کننده ایران)، دو هفته پس از زمانی که آقای روحانی، ثبت 1000 ال سی را خبر داده بود، اعلام کرد که به علت آمریکایی بودن نرم افزار سوئیفت، برای استفاده از آن ناچاریم که با شرکت های واسطه ای ارتباط برقرار کنیم و این یعنی نقدی که در کمیسیون برجام در همین خصوص صورت گرفت، واقعیت داشت و دولت به منظور رفع این نقص در برجام، احتمالاً امتیازات دیگری را هم به آن شرکت های واسطه پرداخت خواهد نمود.
4- در حالی که دولت، قطعنامه 2231 را موجب تحریم یا فشار موشکی نمی دانست، ولی دیدیم که پس از اجرای رسمی برجام، بسته تحریم موشکی بابت آزمایش موشکی بر کشور تحمیل گردد و این یعنی تصورات آقای ظریف در این خصوص، با آنچیزی که در عالم واقع رخ می دهد متفاوت بوده است.
94/11/13
3:53 ع
در یک سال اخیر، مسئله ای که در اظهارات و مصاحبه های برخی مقام های آمریکای و ایرانی خیلی به گوش رسید، صحبت از یک دوره حدود 10 تا 15 ساله بود، به نحوی که گویا در این مدت قرار است در ایران اتفاقات نگران کننده و خاصی رخ دهد که نگاهی به متن اظهارات نشان می دهد که این مدت، برگرفته از 10 تا 15 سال اجرای برجام است که در ابتدا نظرشما را به برخی از این اظهارات کلیدی جلب می کنم:
بخشی از سخنرانی جنجالی نتانیاهو در کنگره امریکا (اسفند 93):
«آقایان و خانم ها، من امروز اینجا آمده ام که بگویم ما (آمریکا و اسرائیل) نمی توانیم روی امنیت جهان به این امید قمار کنیم که ایران تغییر کند و بهتر شود. نمی توانیم روی آینده خود و کودکانمان قمار کنیم. چرا باید کسی چنین توافقی را بکند؟ زیرا امید دارد که ایران در سالهای آینده بهتر شود؟ من باور ندارم که رژیم تندروی ایران بعد از این توافق، بهتر شود. می توانیم اصرار کنیم که محدودیت های روی برنامه اتمی ایران تا زمانی که این کشور به تجاوزگری های خود در منطقه و جهان ادامه بدهد، برچیده نشود، پیش از برچیدن این محدودیت ها، جهان می بایست از ایران سه چیز بخواهد: اول اینکه به تجاوزگری به همسایگان خود در خاورمیانه پایان بدهد. دوم به حمایت از تروریسم در سراسر دنیا خاتمه بدهد و سوم اینکه به تهدید به نابود کردن کشور من اسرائیل، تنها کشور یهودی دنیا پایان بدهد. اگر قدرت های جهانی آماده نیستند بر لزوم تغییر رفتار ایران پیش از امضای توافق اصرار کنند، دست کم می توانند بر لزوم تغییر رفتار ایران پیش از منقضی شدن توافق (10 تا 15 سال) اصرار کنند. اگر ایران رفتار خود را تغییر دهد، این محدودیت ها برچیده می شود، اگر تغییر نکند، این محدودیت ها نباید برداشته شوند.»
جان ساورز، رئیس سابق ام آی 6 در مصاحبه با cnn (شهریور 94) :
«من فکر میکنم ما نیاز به قدری صبر استراتژیک در قبال ایران داریم تا به آن، زمان برای توسعه و تکامل ظرف 10 تا 15 سال پیش رو بدهیم. البته اگر ایران سعی به گریز هستهای بکند، ما همچنان یک ضامن نهایی که همان حمله محتمل نظامی است، داریم. اما من فکر میکنم این احتمال وجود دارد که ایران طی 10 تا 15 سال آینده به کشوری عادی تر و نرمالتر تبدیل شود و ما باید این احتمال را تقویت کنیم.»
اظهارات کری در شورای روابط خارجی امریکا(مرداد 94):
«گذشت 15 سال میتواند تغییرات زیادی در ایران ایجاد کند… من چنین چیزی را نمیتوانم تضمین بدهم . باور من این است که در 15 سال، در یک کشور اتفاقاتی میافتد.»
باراک اوباما در گفتگو با با توماس فریدمن خبرنگار مشهور نیویورک تایمز(تیرماه 94):
«ما با این توافق عملا یک دهه اجماع بین المللی را پیش خرید کرده ایم تا اگر احساس کنیم ایران هر کدام از این توافقات را نقض می کند ، به ما بپیوندند اما 10 یا 15 سال دیگر ، کسی که در جای من رئیس جمهور آمریکا خواهد بود ، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، نه فقط همین ظرفیت را برای اقدام نظامی لازم یا اعمال تحریمهای جدید دارد، بلکه نگاه دقیقتری درباره برنامه هسته ای ایران خواهد داشت و در جایگاه بهترین قرار خواهد داشت و اگر قرار باشد با نقض این توافقنامه برخورد کند ، مشروعیت و مجوز بین المللی خواهد داشت. اگر ما به این توافق پشت کنیم، یک پیام به افراطگرایان در ایران میفرستیم و آنان احساس خوبی خواهند کرد و کسی نمیداند که در انتخابات بعدی چه بر سر روحانی میآید.»
تیتر و طرح روی جلد مجله تایم (آذرماه 94):
تیتر نسخه آذرماه 94 این نشریه می گوید: «ایران 2025 چگونه در دهه آینده جهان را تغییر خواهد داد»، که در طرح روی جلد این مجله نیز دختر جوانی با یک گوشی هوشمند و بادبادکی در دست کنار پارک چیتگر ایستاده بود و در واقع این مطلب را به ذهن متبادر می ساخت که ایران در سال 2025 اینقدر دچار تغییر خواهد بود که می تواند با تأثیرگذاری روی جریان انقلابی در دنیا، جهان را دچار تغییر کند.
مصاحبه اخیر سریع القلم (از مشاوران دولت) (11/11 /1394):
«مورد سومی که درباره تغییرات دید و تحلیل در آمریکا در قبال ایران در تحقیقات برای من روشن شده است، این است که آنها (آمریکایی ها) به این نتیجه رسیدهاند میانگین سنی مسئولان کلیدی ایران حدود 73 سال است و ایران در «یک دهه آینده» در فرایند تغییر مدیران قرار خواهد گرفت…»
سخنان فوق نشان می دهند که آمریکا، غرب و اسراییل روی تغییرات ایران در مدت 10-15 سال آینده حساب خاصی باز کرده اند، این تغییرات بر چند بستر برقرار است:
1- تغییر نگرش انقلابی گری به سمت پذیرش نقش آمریکا به عنوان کدخدای جهان باستفاده از جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و با ابزارهای نوین رسانه ای در جهت تغییر اهداف و آرمان ها و شعارهای انقلاب است که در همین خصوص مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم (1394/10/19) می فرمایند: «تغییر باطن و سیرت انقلاب به معنای تغییر انگیزهها، شعارها، معارف انقلابی و اهداف بزرگ است و در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک «معمم» در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمینکننده اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی باشد.»
2- تضعیف «توان بازدارندگی دفاعی ایران» به دلیل امکان نظارت گسترده بر اماکن نظامی و امنیتی کشور که توسط برجام بر آژانس و عملاً آمریکا تأمین می گردد که البته مقام معظم رهبری در این خصوص همین امسال در دیدارهایی که با نیروهای ارتشی و سپاهی داشتند به این مسأله تأکید فراوانی داشتند به حدی که عدم تضعیف توان دفاعی ما توسط برجام از پیش شرط ها و خطوط قرمز مهم مقام معظم رهبری بود.
3- دل بستن به تغییرات اساسی در «تضعیف جایگاه ولایت فقیه و انتخاب فردی به عنوان رهبر که کشور را از روحیه انقلابی گری دور کند»، نگاهی که امسال با اظهاراتی مانند شورایی شدن رهبری یا نظارت بر همه فعالیت های رهبری (و نه نظارت بر حفظ شرایط رهبری) و اصرار برای فتح مجلس خبرگان توسط افرادی که در خصوص این موارد همکاری لازم را با جریان معارض داشته باشند از طریق فشار بر شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت ایشان دنبال می شود، مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت انتخاب افراد مناسب برای مجلس خبرگان در تاریخ 1394/10/19 فرمودند: «برخلاف برخی تصورها، مجلس خبرگان برای سالی یکی دو بار جلسه و سخنرانی تشکیل نمیشود بلکه میخواهد روزی که رهبر فعلی در قید حیات نیست، رهبر یعنی کلیددارِ حرکت انقلاب را انتخاب کند و این مسئله بسیار مهم است. بسته به ترکیب خبرگان، آنها ممکن است در هنگام ضرورت، شخصی را به رهبری انتخاب کنند که با توکل به خدا و با شجاعت در مقابل دشمنان بایستد و راه امام را ادامه دهد اما این احتمال نیز وجود دارد که فردی با ویژگیهای متفاوت را به رهبری برگزینند، بنابراین باید با تحقیق و دقت و شناخت و اطمینان به آنها رأی داد.»
4- «نفوذ» گسترده، جریانی، تشکیلاتی و موردی در نظامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور که مقام معظم رهبری در این خصوص تذکرات مؤکدی را ایراد فرمودند که برای تحقق آنها هم مردم باید در انتخاب های شان عناصر مطمئن را انتخاب کنند و هم نیروهای اطلاعاتی باید هوشیارتر از همیشه جایگاه های کلیدی را رصد نمایند.
5- یکی از مسائل مهم برای تحقق اهداف آمریکا، استفاده از «بستر برجام» است، برجامی که به فرموده مقام معظم رهبری پر از اشکالات و ایرادات و نقاط ضعف است که اگر منشور ایشان در خصوص اجرای برجام و ملاحظات مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی به دقت رعایت نشود، این خطرات از حالت بالقوه به بالفعل درخواهند آمد و اهتمام مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی در حراست از این چارچوب ها می تواند این خطرات را کاهش دهد.
94/10/3
3:56 ع
باتوجه به رأی دیروز شورای حکام در خصوص pmd توجه به چند نکته مهم است:
1- در رأی شورای حکام در خصوص pmd تصریح دارد که دیگر به «اجرای موافقتنامه پادمان ان پی تی و مفاد ذیربط جرای قطعنامه های شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران» نخواهد پرداخت.
2- اگر چه موارد گذشته را عملاً ازدستور کار خارج کرده است اما این رأی همراه با شرایطی بیان شده است که به انواع بازرسی ها و اجرای پروتکل الحاقی و اجرای برجام و رعایت قطع نامه 2231 و … منوط شده است و عملاً می توان برداشت نمود که اگر به هر دلیلی این پروتکل ها و بازرسی ها و شرایط محقق نگردد، احتمال طرح مجدد اتهامات قبلی به بهانه محقق نشدن این شروط وجود داشته باشد.
3- گزارش آمانو مبنی بر تأیید انحراف در مطالعات و برنامه های هسته ای تا قبل از سال 2003 و ادعای عدم حل برخی مسائل باقی مانده، عملاً طبق اظهارات شخص دکتر صالحی به معنی برائت تلقی نمی شود و بلکه در واقع یک تخفیف مشروط می تواند قلمداد شود که این تخفیف مشروط می تواند در صورت عدم تحقق شرایطی که در آن آمده است عملا می تواند بازگشت پذیر باشد و این یعنی نوع بسته شدن pmd نیز مانند جنس توقف تحریم ها جملگی قابل بازگشت هستند.
4- آنچیزی که می توانست مایه پیروزی قلمداد شود برائت از اتهامات گذشته بود ولی عملاً گزارش آژانس و رأی شورای حکام در خصوص pmd ، عملاً اتهامات ایران چه در خصوص اقدام به تخلف از مقررات هسته ای و انحراف به سمت مسائل نظامی و چه به لحاظ پنهان کاری و چه به لحاظ دروغگویی بابت انکارِ 12 ساله اتهامات، زیر سوال قرار گرفته است.
5- اگر چه در متن برجام هم به بسته شدن pmd به عنوان یکی از شرایط اجرای برجام اشاره شده بود لیکن عجله دولت در اجرای تعهدات خود بدون منتظر ماندن در خصوص این بند حیاتی، احتمال همین تخفیف مشروط تحت عنوان بسته شدن pmd را هم ناچیزتر می نمود و یقیناً متوقف نمودن اجرای بندهای حساسی مانند انتقال مواد هسته ای و بازسازی رآکتور اراک ، منوط به تحقق شروطی از قبیل بسته شدن pmd و سایر شروط منشور رهبری در اجرای برجام ، نقش مهمی ایفا نموده است.
6- مسئله بسیار مهم دیگری که باید در کنار بسته شدن pmd مد نظر قرار دارد این است که عملا خود برجام ، بخش عمده کارکرد pmd را در خصوص بازرسی از تمام اماکن مختلف نظامی و امنیتی برآورده می کند در صورتی که طرف مقابل با تکیه بر بحث pmd تنها توانسته بود مجوز 3بار بازرسی از پارچین و نه سایر اماکن نظامی و امنیتی ایران را بگیرد ولی برجام و همین شروط موجوددر رأی شورای حکام، مجوز بازرسی از تمام اماکن نظامی و امنیتی ایران را در اختیار طرف مقابل مقابل قرار می دهد.
7- اگر چه به ظاهر یکی از شروط اجرای برجام و منشور رهبری مبنی بر بسته شدن pmd محقق شده است، لیکن سایر شروط منشور رهبری در خصوص تأیید مکتوب رئیس جمهور آمریکا در خصوص لغو تحریم ها و عدم هرگونه تحریم جدید با توجه به تحریمهای جدید حقوق بشری و محدودیت در خصوص صنعت توریسم و تجارت در ایران (توسط مجلس نمایندگان آمریکا) و اخیراً هم طرح جدید تحریم موشکی که توسط دولت آمریکا عنوان شد، موارد دیگری هستند که عدم تحقق آنها می تواند اجرای برجام را خنثی نماید چرا که این خط سیر، بازگشت تحریمها به بهانه های دیگر را خبر می دهد.