94/12/24
7:57 ص
یکی از اختلاف نظرهای مقام معظم رهبری و رئیس جمهور، بحث خوشبینی و یا بدبینی به توافق است، برخی مثل خود رئیس جمهور بعد از رسیدن به توافق طوری وانمود کردند که انگار حرف ایشان مبنی بر خوشبینی به مذاکرات به کرسی نشسته است و همین تلقی را در صحبت هایشان هم نشان دادند، اما آنچه که شاهدیم کاملاً برخلاف تلقی رئیس جمهور است که مختصراً به برخی ابعاد فرجام برجام اشاره میکنم:
1- تجربه همین حدود 30 ماه مذاکره نشان داده است که هیچ یکی از شئون حکومت آمریکا اعم از دولت، خزانه داری، کنگره و دادگستری آمریکا نه تنها از خودشان پایبندی به روابط غیرخصمانه با ایران نداشته اند، بلکه در قبال برخورد با هر سه توافق ژنو، لوزان و برجام طوری رفتار کرده اند که حتی اگر نقض توافق حسابشان نکنیم، حداقل به قول دولتمردان با روح توافقات منافات اساسی داشته است، این بدعهدی ها تا به آنجا انجامیده که پس از گذشت 50 روز از موعد اجرای تعهدات طرف مقابل در اجرای برجام، هنوز بسیاری از این تعهدات محقق نگردیده است.
2- در بین شئون حکومتی آمریکا، رئیس جمهور فعلی آمریکا، بیشترین تمایل را به حفظ برجام دارد و اجرای بسیاری از تعهدات برجام به دستورات 120 و 180 روزه شخص وی بند است و این مسئله با توجه به نامزدهای ریاست جمهوری فعلی آمریکا که اکثراً از همین الان به عدم پایبندی خود به برجام اذعان دارند، یا اساساً محقق نمیشود و یا با افزایش بدعهدی ها و فشارهای طرف مقابل در حوزه های دیگر همراه خواهد شد.
3- برآیند مصوبات و اعضای کنگره آمریکا در همین چند ماهه نشان دهنده مواضع سخت ایشان نسبت به ایران است و همانطوری که همه شاهد بودیم، اوباما بدون استفاده از حق وتوی خودش (وحتی برخی از لابیگری های پشت پرده)، از پس تصویب برجام در کنگره برنمیامد که این خود نشان از شکنندگی بیشتر برجام در آمریکا در برابر فشارهای آتی برجام دارد.
4- دادگاه های آمریکا طی همین مدت پس از اجرای برجام نشان داده اند که هیچ التزام و توجهی به برجام ندارند و شاید هم فرصت فعلی را برای برداشت از دارایی های ایران مغتنم میدانند و به همین دلیل تاکنون شاهد همکاری دادگاه های آمریکا و کنگره و حتی دولت آمریکا در جهت بریدن جریمه های میلیاردی بابت اشغال لانه جاسوسی آمریکا و عملیات تروریستی11 سپتامبر و… علیه ایران بوده ایم.
5- یکی از مسائلی که برجام را تهدید میکند وابستگی بیش از حد اقتصادی و تبلیغاتی دولت به برجام است، تا حدی که حتی حاضر به انتشار برخی بدعهدی های طرف مقابل و پیگیری در خصوص آنها نیست و این مسئله اگر چه در ظاهر موجب کوتاه آمدن ایران و استمرار برجام میشود، ولی نهایتاً موجب افزایش زیاده خواهی های طرف مقابل و تشدید خطر فروپاشی برجام خواهد شد.
6- هرچند که برجام در نهایت ضعف و طوری نوشته شده و دست طرفهای مقابل را برای تحریم به بهانه های دیگر کاملاً بازگذاشته است، تاحدی که بتوانند تمام تحریم های هسته ای و حتی بیشتر از آن را این بار به بهانه های موشکی و حقوق بشر و ترویستی بازگردانند، ولی یقیناً مردم و نظام غیور ما، در برابر چنین برجام بی اثری، با آرا و تصمیمات خودشان موضع لازم را در آن هنگام، خواهند گرفت.
94/11/1
6:2 ع
رسیدن به مرحله اجرای برجام ، فارغ از تمام فراز و نشیب هایی که در دوران مذاکرات داشت، به عنوان یک مصیبت و یا یک پیروزی بزرگ نمی تواند تلقی گردد، برجام با تمام نقاط قوت و ضعف حقوقی اش در هر صورت موجب توقفِ بخشهایی از تحریم های ایران می گردد و این توقف تحریم ها هرچند با تعریف تحریم های جدیدی به بهانه های دیگر در میان مدت همراه خواهد شد، ولی تا آن موقع فرصتی برای اقتصاد ما ایجاد میکند تا هرچه سریعتر، زیرساختها و تکنولوژی صنعت و کشاورزی را نوسازی کند و شفافیت اقتصادی را در این دوران بیشتر نماید.
بالاخره بخواهیم یا نخواهیم، مقوله فشار اقتصادی بر انقلاب اسلامی به این راحتی از ذهن دشمنان دور نمی شود و به فرموده مقام معظم رهبری، کشور نیاز به اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی دارد. کشور باید با تقویت زیرساخت های اقتصادی براساس اقتصاد درونزای برون نگر، به سمتی حرکت کند که تهدید به تحریم را فاقد صرفه و کارایی و برای دشمن پرهزینه نماید تا اساساً تحریم یا از دستور کار دشمن خارج گردد و یا فاقد تأثیرگذاری و ماندگاری باشد. در هر صورت میل به افزایش تحریم ها در مجموعه حاکمیت آمریکا اعم از دولت و کنگره با شدت و ضعف وجود دارد و بعد از محدودیت ویزا و تهیه بسته تحریم موشکی و صدور مجوز برداشت از پولهای ایران و طرح هایی که هم اینک روی میز کنگره و دولت قرار دارد نشان می دهد که تصور منفک شدن اقتصاد ایران از تحریم ها برای همیشه و حتی برای میان مدت خیالی خام و پوشالی است.
شرایط پسا تحریم همانطوری که می تواند فرصت باشد، می تواند تهدید نیز قلمداد گردد که البته بخشی از این تهدید قبلا محقق گردیده است چرا که دولت با بهره برداری سیاسی از آن، اینقدر آن را بزرگ و بابتش توقع ایجاد کرده است که محقق کردن این وعده ها و توقعات، از بسیاری از جهات غیرممکن و از برخی دیگر از جهات مضر و منافی اقتصاد مقاومتی است.
واقعیت این است که برجام کشور را نمی تواند بهشت کند و تنها فرصتی برای تقویت در برابر تحرم هایی که در آینده نزدیک جایگزین تحریم های قبلی می شود ایجاد میکند و دولت این مدت را باید قدربداند و به جای واردات کالاهای مصرفی و تجملاتی، به اصلاح ساختار اقتصادی کشور براساس اصول علمی و مبتنی بر اقتصاد مقاومتی بپردازد و تمام این ها بدون پذیرفتن پیش فرضی به نام عداوت و کینه آمریکا و اسراییل و ایادیشان محقق نمی گردد، دولت باید بپذیرد که دشمن هر آن به هر بهانه ای دنبال تشدید فشارهاست و اگر به برجام تن داد تنها برای به عقب راندن پیشرفت هسته ای بود و لاغیر؛ دولت برای این که به عقب رفتن در عرصه های دیگر فکر نکند تنها یک راه دارد و آنهم تقویت ساختار اقتصادی و پرهیز از بهره برداری سیاسی از برجام است.
یکی دیگر از آفاتی که استمرار اجرایی شدن برجام را تهدید میکند، بروز پالس های وابستگی شدید به آن از سوی دولت است. اگر دولت نشان دهد که بدون برجام، قادر به اداره کشور و حفظ بقای سیاسی خود نیست، مطمئناً دشمن همین وابستگی را محملی برای استمرار نقض برجام و امتیازگیری در زمین های دیگر قرار خواهد داد و این مسأله، برجام را از فرصت بودن به یک تهدید نزدیک خواهد نمود.
از دیگر مواردی که باید برای فرصت ماندن اجرای برجام مدنظر قرار گیرد، بستن فرصت هایی است که آن را به محلی برای نفوذ در اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشور تبدیل می کند، مطمئناً شرایط پساتحریم و عقد قراردادهای مختلف و رفت و آمد افراد و پیمانکاران متعدد فرصتی را برای دشمنان مهیا خواهد کرد که اگر این مسأله از سوی دولتمردان و مسئولان اطلاعاتی ما مدنظر نباشد، برجام را به تهدیدی علیه امنیت ملی تبدیل خواهد نمود.
94/10/5
8:43 ص
امروز آقای ظریف گفت: «اگر نامه اخیر کری موجب جلوگیری از تأثیرگذاری مصوبه اخیر کنگره که به امضای اوباماهم رسید گردد، مشکلی با این مصوبه ندارد و باید این مسئله را در روند اجرای برجام صحه گذاری کند.»
از آنجا که این اظهارات به معنی پذیرش تلویحی نامه کری به عنوان یک تعهد قانونی به نظر می رسد، لازم است به چند سوال جدی پاسخ داده شود:
چرا وقتی خود آقایان ظریف و عراقچی تصویب این طرح را صراحتاً ناقض برجام دانستند، به واسطه یک تعهد این نقض را نادیده می گیرند؟! آیا تعهد یک وزیر در حالی که این تعهد برخلاف قانون مصوب آن کشور است می تواند برای تمام مدت 10 ساله اجرای برجام اعتماد ساز باشد؟! آیا نباید با پافشاری بر حقوق کشور، موجب ابطال یا اصلاح آن قانون می شدند؟! آیا آقای تعهدی وجود دارد که آقای ظریف در برابر سایر نقض ها هم به تعهدات مشابه دلخوش نکنند؟! آیا شأن مصوبه مجلس که به امضای رئیس جمهور رسیده است اینقدر پایین است که نامه کری به عنوان ضامنی در برابر آسیب های آن مصوبه قابل احتساب باشد؟! آیا مجلس، شورای امنیت ملی، کمیسیون اجرای برجام در قبال این نقض برجام تعهدی احساس نمی کنند؟! چرا در حالی که تاکنون دو قطعنامه به اصطلاح حقوق بشری و تروریستی علیه کشور تصویب شده است و محدودیت تجاری و توریسمی اخیر بر کشور وارد شده است و مسئله تست موشکی ایران در دستور کار دولت آمریکا برای مقابله و تحریم احتمالی قرار گرفته است، دولت وارد عمل نمی شود و از حقوق ایران دفاع نمی کند؟! اگر دولت نتواند اجرای برجام را از اوبامایی که در آن نقش داشته طلب کند چگونه در قبال رؤسای جمهور بعدی به این مهم دست خواهد زد؟! آیا با این تذبذب دستگاه دیپلماسی ما، احساس نمیکنند که آمریکا مدام بر تحریمها و محدودیتها و قطعنامه هایش خواهد افزود؟! آیا دولت در حالیکه هنوز اقداماتش در اجرای برجام به اتمام نرسیده است، جرأت مقابله قانونی با نقض برجام را ندارد، در آینده که تعهدات سختش را که به لحاظ بازگشت پذیری بسیار پرهزینه و زمانبر هستند را اجرا کرد، جسارت دفاع از حقوق ایران در برجام را خواهد داشت؟!