94/12/14
11:19 ع
از نکات تلخ انتخابات 94، برخی مواضع حامیان متعصب احمدی نژاد و مشایی است، متأسفانه این جریان در برابر باخت اصولگرایان در تهران به نحو غیر قابل کتمانی با طعنه، کنایه و شادمانی برخورد میکنند و تلاش دارند که به هرشکلی، انتقاداتی که در 2-3 سال آخر دولت دهم از سوی اصولگرایان و شخص علامه مصباح به احمدی نژاد و مشایی شد را جبران کنند؛ این جریان تلاش میکند طوری وانمود کند که انگار اصولگرایان بدون این که به احمدی نژاد متوسل شوند امکان بقا ندارند ولی توجه ندارند که اولاً یکی از دلایل مهمی که باعث شد تا موفقیت اصولگرایان پس از چند دوره پیروزی در انتخابات های شورای اسلامی تهران و مجلس شورای اسلامی تهران، به شکست در انتخابات مجلس و مجلس خبرگان امسال تهران ختم گردد، بدرفتاریها، اشتباهات و سوءمدیریت های شخص احمدی نژاد و دولت دهم بود که به نام جریان اصولگرایی نوشته شد تا این جریان به این راحتی بلند نشود، ثانیاً این که رفتارهای بعضاً بچگانه این جریان در عدم توان تشخیص صحنه انقلاب و حمله به جریان خودی و انقلابی و به خصوص شخص آیت الله مصباح و اصولگرایانی که بعضاً به خطوط قرمز ترسیمی احمدی نژاد اعتراض داشتند همراه با اصلاح طلبان، حقیقتاً انسان را از این که شاید این جریان دوباره بتواند روزی پاسدار آرمانهای انقلاب و سرباز مطیع ولایت باشد را کمرنگ میکند، ثالثاً این جریان بدون این که احمدی نژاد دچار هیچ تغییر اساسی و یا موضع گیری متفاوت یا نقطه عطفی شده باشد، گمان میکنند به صرف 3 سال دورماندن وی از مسئولیت، اصولگرایان برخی کج خلقی های او، تعلل هایش، حاشیه سازی هایش، عزل وزرا و استانداران اصولگرا و انقلابی، لجبازی هایش در برابر انتقادات فنی دلسوزان و برخی نهادهای قانونی و هزینه ای که تا آخرین روزهای دولتش برای مرید و مردابازی هایش با مشایی متحمل شد و بر جامعه و اصولگرایان تحمیل کرد را فراموش کرده اند. اگر چه راه بازگشت احمدی نژاد همیشه باز است، اما باید متوجه شود که اعتماد مجدد به شخص وی، بدون چاره اندیشی برای دوری از اشتباهات گذشته و پذیرش آن اشتباهات و جلب اعتماد مردم و اصولگرایان، به صرف گذشت زمان و با تکیه بر فراموشی آنها میسر نخواهد بود.
94/11/30
12:6 ص
اخیراً آقای یامین پور مواضعی درباره آقای احمدی نژاد بیان داشته اند که موجب حواشی زیادی در فضای مجازی و رسانه ای کشور گردیده است که در همین خصوص لازم می دانم مواردی را پیرامون این اظهارات بیان نمایم:
درمقدمه اظهارات آقای دکتر یامین پور، وجود دشمنان بزرگ را دلیل مهمی برای تقویت یکدیگر و طرح نکردن اختلافات بیان کرده اند که البته دلیل خوبی برای بیان اظهارات وحدت آفرین است و حتی این که گفتند «احمدی نژاد ذخیره انقلاب و سرباز ولایت است» با کمی اغماض در خصوص تعلل هایی که در برابر دستورات صریح رهبری در خصوص عدم تنش آفرینی و یا برخی از موارد دیگر مثل عزل مشایی و یا عدم قبول استعفای مصلحی و اصلی نکردن قضیه مشایی، قابل پذیرش است، هرچند در خصوص ولایت مداری، حتی کمی عدم تبعیت هم موجب ایجاد اختلاف زاویه های بزرگ می شود و در حقیقت به راحتی قابل اغماض نیستند آنهم اگر قرار باشد دوباره به عنوان مقام ارشد اجرایی و به خصوص به نمایندگی از نیروهای حزب الله در مصدر امر قرار گیرد. البته آقای دکتر یامین پور صراحتاً پذیرفته اید که ایشان خطاهایی هم مرتکب شده اند که یک اظهار نظر منصفانه و حق است به خصوص که اگر قرار باشد بابت آن اشتباهات و برخی از اتهاماتی که به دروغ به ایشان وارد کردند، جنبه های خوب و انقلابی این شخصیت هم خدشه دار شود و یا نادیده انگاشته شود، بالاخره روحیه استکبارستیزی، انقلابی گری، ساده زیستی، تواضع و مردم داری احمدی نژاد مشخصه های خوبی بود که تخریب این مشخصه ها چه به بهانه تخریب احمدی نژاد و چه به بهانه خدشه به روحیه انقلابی گری و تحریف انقلاب نمی تواند قابل پذیرش باشد.
آقای یامین پور گفته اند «هیچ کسی نمی تواند راه بازگشت احمدی نژاد به صحنه خدمت را سد کند» البته این اظهار نظر شما تنها یک استثنا دارد و آن هم شخص احمدی نژاد است، بالاخره احمدی نژاد اگر قرار است آن شخصی باشد که دوباره مورد اعتماد مردم حزب اللهی و انقلابی ایران مانند دکتر یامین پور قرار گیرد باید طبق فرموده رهبری عزیز، کسی باشد که «نقاط قوت خودش را داشته باشد و نقاط ضعفش را نداشته باشد» و یا بهتر بگویم نقاط ضعفش را کنار گذاشته باشد، نقاطی مثل اصرار و پافشاری بیش از حد بر برخی مواضع که به مرز لجاجت هم می رسید، مثل تأخیر و تعلل در تبعیت از دستورات ولایت فقیه یا مثل تسلیم شدن بر شخصی مثل مشایی و یا تعریف خط قرمز برای برخی از نزدیکان مانند مشایی، رحیمی ، مرتضوی، جوانفکر، بقایی و … در دوران مسئولیتش، آری احمدی نژاد ذخیره است و کسی هم نمی تواند مانع او برای خدمت شود مگر این که خودش حواسش از خدمت برای مردم و تبعیت از رهبری پرت امثال مشایی و درگیر حواشی با امثال لاریجانی و هاشمی گردد.
البته همانطوری که آقای یامین پور گفتند، هنوز هم احتمالاً شخص احمدی نژاد محبوبیت بالاتری نسبت به خیلی از شخصیت های کشور داشته باشد، و تازه این محبوبیت بسیار بیشتر از این هم بود و دوباره هم قابل ارتقاست البته اگر خودش ریشه های کاهش محبوبیتش را بشناسد و درجهت رفع آنها برآید.
آقای یامین پور فتنه و انحراف را خط قرمز خود دانسته اند ولی گفته اند که با این که نماد انحراف شخص احمدی نژاد است کاملاً مخالف هستند و البته من هم تا حدود زیادی به این مسأله اعتقاد دارم ولی به یقین، کسانی که در کنار آقای احمدی نژاد جایگاه محکمی یافتند و مدام به او می گفتند «پیرامون تو هاله نور است» و یا این که «طرح های تو مستقیماً توسط امام زمان (عج) اداره می شود»، را منحرف می دانم، کسانی که باعث شدند آقای احمدی نژاد در پذیرش حرف دلسوزان احساس بی نیازی کند. و اما در مورد این جمله آقای یامین پور که گفتند «احمدی نژاد هرگاه همگام با شاخص ها قدم بردارد، مالک اشتر است و پرچم در دست اوست،» البته مشخص است که جمله شما مشروط است ولی بازهم به نظرم پرچم دار انقلاب شخص مقام معظم رهبری است و پرچم انقلاب هم گفتمان انقلاب، من با که فردی غیر از رهبری به عنوان محور وحدت قرار گیرد به شدت مخالفم و قبلاً همین حرف را خطاب به کسانی که دکتر جلیلی را «نخ تسبیح انقلابی گری» خوانده بودند بیان کرده بودم، اساساً بزرگ کردن یک شخص به عنوان پرچمدار انقلابی گری نه تنها کل جریان انقلابی گری و گفتمان قدرتمندش را در معرض ضعف قرار می دهد، بلکه خود آن شخص را نیز در معرض لغزش و سقوط بیشتری قرار می دهد.
و در مورد این جمله آقای یامین پور که گفتند «چون اصلاح طلبان که هاشمی را زمانی عالیجناب سرخپوش می خواندند امروز با او بر «باطل خود» ائتلاف کرده اند، پس ما هم باید باهم متحد شویم» ضمن تأکید بر لزوم حفظ وحدت و انسجام، ولی ما باید بر گفتمان قوی خود و محوریت ولایت فقیه وحدت کنیم و گرنه بازهم این امکان وجود دارد که اشتباهات و بداخلاقی های همان شخصی که با استقامت و شجاعت در برابر «باند هاشمی» ایستاده بود و او را به حاشیه رانده بود، دوباره او را به صحنه قدرت بکشاند.
البته توصیه من به احمدی نژاد این است که شجاعانه در صحنه انقلاب و حمایت از ولایت بایستد و اگر قصد بازگشت به صحنه سیاست را دارد، واقعاً نشان دهد که اشتباهات گذشته اش را پذیرفته و از کسانی که او را از مسیر خدمت به خلق و تبعیت از ولایت دور کرده بودند دیگر هیچ تأثیری نمی پذیرد، این چنین او هم می تواند به مانند یکی از سربازان و خادمان و حتی افسران انقلاب، بدون حرکات حاشیه ای و نمایشی، در صحنه انقلاب و گفتمان انقلاب خوش بدرخشد و به حرکت جریان و ارتقای گفتمان کمک کند. و شخصاً تا وقتی که تغییرات مزبور را در وجود احمدی نژادِ عزیز مشاهده نمایم، او را شایسته اطلاق پرچمداری انقلاب اسلامی توسط نیروهای متعهد و ارزشی و انقلابی مانند دکتر یامین پور نمی دانم و هم اکنون بهترین کاری که توسط دکتر یامین پور عزیز و در جهت حفظ وحدت نیروهای انقلاب قابل انجام است، حمایت از نامزدهای انتخاباتی ائتلاف است و نه چنگ زدن به ریسمان احمدی نژاد.
93/9/26
12:0 ع
بعد از مدتها سکوت رسانه ها در باره ی آقای اسفندیار رحیم مشایی، مرد پرحاشیه ی دولت دهم، دیروز و امروز چند رسانه به این طرح خبر یا تکذیب در خصوص مشایی پرداخته اند، دیروز سایت متین نیوز مطلبی به نقل از یکی از حاضران جلسه ی مشایی با برخی حامیان احمدی نژاد منتشر کردند که در آن آقای مشایی گفتند در یکسال اخیر از سیاست کنار کشیده اند و دیگر به سیاست بازنخواهند گشت و این که ضمن اقرار به اشتباهی که در 5 سال پیش از سوی ایشان بابت ماندن در کنار احمدی نژاد رخ داد اکنون و به منظور این که حزب اللهی ها و جریان پایداری دوباره با احمدی نژاد آشتی کنند، حاضر است خودش را فدا کند و از احمدی نژاد جدا بماند. هنوز چند ساعتی از این مطلب سایت متین نیوز نگذشته بود که سایت انصاف نیوز به نقل قول از یکی از نزدیکان احمدی نژاد و مشایی خبر متین نیوز در خصوص جدایی مشایی از احمدی نژاد را تکذیب کرد و همچنان روی همان جمله ی قدیمی احمدی نژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدی نژاد تأکید کرد و این دو را جدایی ناپذیر دانست، چند ساعت بعد خبرگزاری آریا مصاحبه ای با عبدالرضا داوری ترتیب داد و ایشان ضمن تأیید کناره گیری سیاسی مشایی، تأیید یا رد خبر جدایی او از احمدی نژاد را منوط به توضیح دفتر احمدی نژاد دانست که مجدداً متین نیوز همین خبر را در تأیید خبر خودش و رد خبر انصاف نیوز تحلیل نمود.
با تمام این موارد و فارغ از تأیید نسبی کناره گیری مشایی از احمدی نژاد چند مطلب در این خصوص قابل توجه است: