95/6/11
8:54 ع
موسسه افکارسنجی دانش نوین ایرانیان (دانا)، یک نظرسنجی بین مردم تهران انجام داده است و نظر ایشان را 7 ماه پس از اجرای برجام درباره آن پرسیده است که سه نکته از این نظرسنجی بسیار مهم هستند:
1- نکته قابل توجه در پاسخ شرکت کنندگان درباره آینده برجام است که در این میان 50 درصد پاسخگویان نسبت به اجرایی شدن برجام در آینده ابراز امیدواری کرده اند و در مقابل 48 درصد آنان امیدواری کمی در این خصوص دارند.
2- حدود 14 درصد پاسخگویان معتقدند که اجرای برجام تاثیر مثبت بر معیشت وکسب کارشان داشته است و 39 درصد بر این نظر بوده اند که توافق هسته ای تاثیر منفی بر معیشت و کسب و کار آنان داشته است و 57 درصد معتقدند تاثیری در کسب و کار و معیشت شان نداشته است.
3- 30 درصد شرکت کنندگان آمریکا را در اجرای تعهدات خود نسبت به برجام «تا حدودی» پایبند می دانند و در مقابل 29 درصد به آمریکا در این خصوص چندان اطمینان نداشته و 39 درصد اصلا اطمینان ندارند.
باتوجه به این 3 بند میتوان چند نکته را نتیجه گیری نمود:
الف- این نتایج برای شهر تهران است که در انتخاباتهای 88، 92 و 94 مشخص گردیده، پایگاه رأی اصلاح طلبان و بهتر بگویم حامیان مذاکره با آمریکا با اختلاف معنی داری نسبت به سایر نقاط کشور بیشتر بوده است.
ب- این که حدود 70 درصد مردم تهران نسبت به اجرای تعهدات آمریکا در برجام خوشبین نیستند، مسلماً خبر ناگواری برای کسانی است که با اظهار خوشبینی درباره تعامل با کدخدا از مردم رأی گرفتند.
ج- این که حدود 50 درصد مردم تهران هنوز به آینده برجام امیدوارند اگر چه شاید خبر خوشی برای دولت باشد ولی خبر بد برای دولت این است که این عدد مربوط به تهرانی است که بدنه اصلاح طلبی آن غالب است.
د- باوجود این که دولت برای بزرگ کردن برجام سنگ تمام گذاشته است اما اکثر قریب به اتفاق مردم تهران میگویند یا برجام وضعشان را بدتر کرده است و یا هیچ تأثیری بر وضعیت معیشت و کسب و کارشان نداشته است.
نتیجه گیری: باتوجه به این شرایط و با وجود تمایل غیرقابل انکار آمریکا به ابقای روحانی در ایران به عنوان رئیس جمهور، بعید نیست که با نزدیک شدن به موعد انتخابات، با چند امتیاز تلاش کند تا مردم را نسبت به تعامل با آمریکا و ادامه مسیر دولت یازدهم خوشبین کند، والا بسیار بعید است که با این روند چه به لحاظ نتایج برجام و چه به لحاظ شیوه مدیریت اقتصاد کشور، مردم مجدداً به روحانی و تدبیرش، امیدوار شوند!
95/6/4
9:29 ص
امروز (95/6/3) مقام معظم رهبری در دیدار با هیأت دولت، درباره برجام و مذاکرهکنندگان هستهای فرمودند:
«انتقاد من به موضوع برجام به بدعهدی و خباثت طرف مقابل مربوط میشود نه عناصر خودمان؛ زیرا مذاکرهکنندگان ما به اندازه توان خود تلاش شبانهروزی انجام دادند و ما قدردان این زحمات هستیم.»
والبته این اولین بار نیست که مقام معظم رهبری چنین ادبیاتی را به کار میبرند بلکه در 1395/3/25 نیز فرمودند:
«آنچه که درخصوص برجام میگوییم، مطلقاً ناظر به زحمات و تلاشهای این برادران عزیز نیست، بلکه ارزیابی عملکرد طرف مقابل است.»
و البته حمایت مقام معظم رهبری از مذاکرهکنندگان هستهای از همان ابتدای مذاکرات و در همان هنگام که یکی از نمایندگان مجلس ایشان را خائن خواند نمایان بود به نحوی که در تاریخ 1392/8/12 فرمودند:
«اینها فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموریت سخت خود میباشند و هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند، مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند.»
وقتی این موارد را نگاه میکنیم به چند نکته مهم میرسیم:
اولاً همانطوری که رهبری از ابتدا فرموده بودند تیم مذاکره کننده زحمت خود را کشیده است و نباید در انتقادات طوری برخورد کرد که انگار مذاکرهکنندگان هستهای ما عامداً در پی خیانت و ضربه به نظام بودهاند.
ثانیاً استفاده مقام معظم رهبری از عبارت «به اندازه #توان_خود تلاش شبانه روزی انجام دادند» به ما میگوید، توان مذاکرهکنندگان بیش از این نبوده و این اصلاً به این معنی نیست که نمیشد بهتر از این کار کرد! کما این که در مجوز مشروط برجام نیز متن برجام را پر از نقاط مبهم و ایراد معرفی کرده بودند.
ثالثاً همانطوری که رهبری در متن مجوز مشروط برجام نوشتند و در سخنرانیهای اخیرشان از واژه عبرت برای برجام استفاده کردند؛ آری برجام درس عبرتی بود برای همه کسانی که تعامل با آمریکا را کارگشا میدانستند و منتقدان این نظر را جسورانه تعامل هراس و بزدل و ترسو معرفی میکردند.
رابعاً ادب گفتمان رهبری باید برای همه آنان که خود را در خط ایشان میدانند الگو باشد، ایشان باوجود این که خطوط قرمزشان بعضا رعایت نشد، هشدارهایشان آن طوری که باید و شاید شنیده نشد و حتی بعضاً مورد طعنههای بیادبانه نیز قرار گرفتند اما هرگز از دایره لطف و ادب خارج نشدند و درحالی که میتوانستند آن جسارتها را پس از اثبات بدعهدیهای آمریکا تلافی کنند، ولی کریمانه عبور کردند.
خامساً باید دید نیاز امروز چیست و هدف اصلی ما چه باید باشد، این کاریست که رهبری تیزهوشانه انجام میدهند، ایشان میکوشند بدون تحریک حس لجاجت کسانی که به تعامل با دشمن خوشبین بودند، غلط بودن این مسیر را برای همه بیشتر روشن نمایند و البته این اصلاً به معنی عدم بروز اشتباهات بزرگ در مسیر مذاکره، تنظیم متن برجام و شیوه اجرای آن نیست!
95/6/4
9:25 ص
با بازداشت یک نفوذی در تیم مذاکرات هسته ای که در زمینه بانکی مذاکره می کرده است، سؤالاتی ایجاد می شود که پاسخگویی به آنها می تواند در منازعات امروز کشور و تصمیم گیری صحیح کارگشا باشد:
آیا وقتی مسئول مذاکرات هسته ای ایران در امور بانکی، خودش حقوق بگیر طرف مقابل مذاکره و بهتر بگویم جیره بگیر دشمن است، می توان توقع داشت که مشکل بانکی مان در متن برجام و با اجرای آن حل شود؟!
آیا با وجود حداقل یک عنصر مؤثر و نفوذی در مذاکرات هسته ای و بانکی، نباید به ماهیت تعهدی که پس از توافق هسته ای به FATF دادیم تا همه اطلاعات بانکی مان را خودمان تحویل مؤسسات تحت تسلط آمریکا بدهیم شک کرد؟!
به راستی چرا در این دولت، جیسون رضاییان تا کنار ظریف پیش می رود، نزار زاکا تا کنار وزیر ارتباطات نفوذ می نماید و دری اصفهانی هم سر از تیم مذاکره کنندگان هسته ای و بانکی در می آورد و در نتیجه مذاکرات به این مهمی تأثیر می گذارد؟!
آیا نباید به محصول مذاکراتی که حداقل یک عنصر نفوذی در آن نقش مستقیم گذاشته است شک کرد؟! چگونه میتوان باور کرد عامل نفوذی در تیم مذاکرات هسته ای باشد، طرف مقابل هم دشمن باشد، ولی نتیجه مذاکرات هم در نهایت برد_برد بشود؟!
و سوال بسیار مهم این که آیا این نفوذها همینطوری اتفاقی رخ داده است؟! آیا کسی در دولت در پشتیبانی این نفوذها نقش ندارد؟! وزارت اطلاعات دقیقاً کجای قضیه است؟! و این که چرا این جاسوسان در نهایت آزاد میشوند و به آمریکا پس داده میشوند؟!
95/6/4
9:20 ص
روحانی (1395/5/31):
« بازدید آمانو از پارچین یک بازدید تاریخی بود »
درپاسخ به این جمله روحانی نظر شما را به چند مسئله جلب می نمایم:
آمانو از این جهت که سالها پرونده هستهای ایران را با گزارشهای دوپهلویش به یک پرونده سیاسی تبدیل کرد و بارها اطلاعات محرمانه کشور را درز داد برای ما شناخته شده است.
وابستگی کامل اقتصادی آژانس انرژی اتمی به آمریکا و سوابق درز اطلاعات ایران از آژانس که حتی به ترور دانشمندان ما منجر شد، اثبات میکند این نهاد، رئیس و بازرسانش نمیتوانند محرم اسرار نظامی ما تلقی گردند.
وقتی رئیس سازمان ملل اعتراف میکند که تحت فشار، جنایات عربستان علیه کودکان یمنی را ندیده گرفته است، تصور بیطرفی و امین بودن نهادهای زیرمجموعه این سازمان واقعا مضحک است.
واقعیت این است که نظام بازرسیهای گسترده از ایران اینقدر برای دشمن جذاب بوده است که مسئولان آمریکایی و اسرائیلی از آن به عنوان یکی از بزرگترین امتیازات خود و به عنوان نقطه آسیب پذیری ایران در درگیریهای احتمالی نام میبرند!
امیدواریم دولت نخواهد بازدیدهای تاریخیتر از این را از اماکن نظامی و امنیتی رقم بزند! والا دولت با همین توجیه بازدید آمانو از پارچین می تواند حتی به بازدید اوباما و نتنیاهو از پارچین هم افتخار کند!
دولت با این نگرش میتواند به تحت نظارت قرار گرفتن شبکه بانکی کشور از سوی کارگروه اقدام مالی FATF نیز مفتخر باشد و از آن به عنوان تاریخیترین نوع نظارت یاد کند!
در هر صورت آنچه که مشهود است، عدم حساسیت دولت در خصوص حفظ حریم اطلاعات حساس کشور است که این مسأله خطر نفوذ و آسیبهای امنیتی، سایبری و تروریستی را افزایش میدهد.
95/5/31
7:58 ص
برجام هسته ای در حالی محقق شد که دولت بابت شروع مذاکرات هسته ای از رهبری مجوز گرفت تا طبق خطوط قرمز رهبری به توافق برسد و نهایتاً هم برجام با تصویب طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام» در مجلس و مصوبه شورای عالی امنیت ملی و امضای مشروط رهبری و تحت نظارت هیأت نظارت بر اجرای برجام اجرایی گردید و با تمام این ملاحظات مورد سوءاستفاده طرف مقابل از حفره های برجام گردید.
در اوج گلایه های منتقدان در خصوص بدعهدی های آمریکا در اجرای برجام، ناگهان خبر تعهد ایران به کارگروه اقدام مالی منتشر شد، هرچند تعهد دولت به FATF محرمانه اعلام شد ولی براساس اظهارات خود مسئولان دولتی، براساس این تعهد، نظام بانکی ایران تحت نظارت کامل این کارگروه درآمد و نظام بانکی مکلف شد تعاریف تحمیلی در خصوص تروریسم و گروه های تروریستی را بپذیرد که البته مورد انتقاد جدی بسیاری از کارشناسان اقتصادی و امنیتی قرار گرفت.
اگرچه تعهد دولت به FATF ابعاد امنیتی و اقتصادی زیادی برای ما می تواند ایجاد کند اما این همه ماجرا نیست بلکه مسئله مهمتر بروز یک بدعت آشکار و خطرناک است، این که یک توافق بین المللی بدون رعایت اصول 77 و 176 قانون اساسی، مسیر مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی را به بهانه محرمانه بودن (که از بدعتهای برخی منضمات برجام هسته ای بود) طی نکند، می تواند موجب گردد تا دولت تعهدات طولانی مدت بیشتری را بدون طی مراحل قانونی آن ها، بر کشور، مردم و دولت های آینده تحمیل نماید.
در حالی که برجام هسته ای با وجود خطوط قرمز رهبری، شروط مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و بندهای منشور رهبری بازهم مورد سوءاستفاده آمریکا قرار گرفته است، این هشدار را به ما می دهد که در تنظیم تعهدات و توافقات بین المللی دیگری مانند تعهد دولت به FATF باید بیشتر و بیشتر دقت نمود و راه های سوءاستفاده دشمنان را با مداقه بیشتری بست، نه این که با سهل انگاری بیشتر و عدول از قوانین مسلم و مهم، خسارت های بیشتری بر کشور تحمیل گردد.
با توجه به مشروحه فوق آنچه که مایه تأسف و نگرانی بیشتر است این که خود نهادهای مجلس و شورای عالی امنیت ملی در خصوص اقدامات خلاف قانون دولت سکوت پیشه کرده اند و این سکوت به منزله سرباز زد از تکالیف قانونی و اجحاف به حقوق مردم است و می تواند موجب سوءاستفاده بیشتر دولت در ایجاد تعهدات بیشتر برای کشور گردد، لذا توصیه می شود مجلس و شورای عالی امنیت ملی هرچه سریعتر به جبران کوتاهی های خود بپردازند و این پیام خطرناک را به دولت صادر نکنند که می تواند در مدت کوتاهی که بر سر کار است، هر تعهد سنگین و خطرناکی که بخواهد را بر کشور تحمیل نماید.
95/5/27
1:2 ع
همزمان با یکسالگی تصویب برجام و گذشت 6 ماه از اجرای آن، آقای نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور جملاتی بیان کردند که پس از طرح آن، پاسخشان را بیان میکنم:
نهاوندیان:
«برجام و تصویب و اجرای آن تصمیم نظام بود ولی همانها که در تصویب برجام سنگ اندازی میکردند در اجرای آن نیز مانع تراشی میکنند».
آقای نهاوندیان!
اولاً رهبری برجام را با رعایت خطوط قرمزی مطالبه کردند که رعایت نکردید و امضایش را نیز مشروط به شروطی کردند که بازهم رعایت نکردید.
ثانیاً آیا سرعت تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس بدون در نظر گرفتن حاصل 40 روز زحمت کارشناسانه کمیسیون برجام به معنی سنگ اندازی در تصویب بود؟!
ثالثاً سرعت و کیفیت شما در اجرای آن در جمع آوری سانتریفیوژها و تخریب قلب رآکتور اراک و… بدون رعایت برخی از شروط رهبری در اجرای برجام اینقدر زیاد بود که خود آژانس بین المللی هستهای و آمریکا هم از آن تعجب کردند پس چطور مدعی مانع تراشی در اجرای برجام هستید؟!
رابعاً اینقدری که شما به منتقدان برجام که برای انتقادات دلسوزانه شان به برجام فحش و تهمت شنیدند، تاختید اگر به بدعهدیها و کارشکنیهای طرف مقابل در تنظیم و اجرای برجام حواستان بود کی برجام به اینجا میرسید؟!
خامساً برجام چه از نظر اصرار شما به تعامل با آمریکا به هرقیمت و چه به لحاظ عدم رعایت خطوط قرمز و شروط رهبری و سایر دلسوزان و چه به لحاظ اینکه شخص روحانی در تمام مسیر مذاکرات دربرابر نگرانیها و مسئولیتها خودش را مسئول مذاکرات معرفی میکرد، متوجه دولت است و فرافکنی در این خصوص بیمعنی است.
سادساً بخشی از انتقاداتی که به برجام صورت میگیرد ناشی از نادیده گرفتن بدعهدیها و کارشکنیهای آمریکا در اجرای تعهداتش و کاملا موفقیت آمیز دانستن برجام و بیمسؤولیتی دولت در اصرار به تکرار این روش نافرجام در برجامهای 2 و 3 است.
95/5/27
1:2 ع
همزمان با یکسالگی تصویب برجام و گذشت 6 ماه از اجرای آن، آقای نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور جملاتی بیان کردند که پس از طرح آن، پاسخشان را بیان میکنم:
نهاوندیان:
«برجام و تصویب و اجرای آن تصمیم نظام بود ولی همانها که در تصویب برجام سنگ اندازی میکردند در اجرای آن نیز مانع تراشی میکنند».
آقای نهاوندیان!
اولاً رهبری برجام را با رعایت خطوط قرمزی مطالبه کردند که رعایت نکردید و امضایش را نیز مشروط به شروطی کردند که بازهم رعایت نکردید.
ثانیاً آیا سرعت تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس بدون در نظر گرفتن حاصل 40 روز زحمت کارشناسانه کمیسیون برجام به معنی سنگ اندازی در تصویب بود؟!
ثالثاً سرعت و کیفیت شما در اجرای آن در جمع آوری سانتریفیوژها و تخریب قلب رآکتور اراک و… بدون رعایت برخی از شروط رهبری در اجرای برجام اینقدر زیاد بود که خود آژانس بین المللی هستهای و آمریکا هم از آن تعجب کردند پس چطور مدعی مانع تراشی در اجرای برجام هستید؟!
رابعاً اینقدری که شما به منتقدان برجام که برای انتقادات دلسوزانه شان به برجام فحش و تهمت شنیدند، تاختید اگر به بدعهدیها و کارشکنیهای طرف مقابل در تنظیم و اجرای برجام حواستان بود کی برجام به اینجا میرسید؟!
خامساً برجام چه از نظر اصرار شما به تعامل با آمریکا به هرقیمت و چه به لحاظ عدم رعایت خطوط قرمز و شروط رهبری و سایر دلسوزان و چه به لحاظ اینکه شخص روحانی در تمام مسیر مذاکرات دربرابر نگرانیها و مسئولیتها خودش را مسئول مذاکرات معرفی میکرد، متوجه دولت است و فرافکنی در این خصوص بیمعنی است.
سادساً بخشی از انتقاداتی که به برجام صورت میگیرد ناشی از نادیده گرفتن بدعهدیها و کارشکنیهای آمریکا در اجرای تعهداتش و کاملا موفقیت آمیز دانستن برجام و بیمسؤولیتی دولت در اصرار به تکرار این روش نافرجام در برجامهای 2 و 3 است.
95/5/27
1:2 ع
همزمان با یکسالگی تصویب برجام و گذشت 6 ماه از اجرای آن، آقای نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور جملاتی بیان کردند که پس از طرح آن، پاسخشان را بیان میکنم:
نهاوندیان:
«برجام و تصویب و اجرای آن تصمیم نظام بود ولی همانها که در تصویب برجام سنگ اندازی میکردند در اجرای آن نیز مانع تراشی میکنند».
آقای نهاوندیان!
اولاً رهبری برجام را با رعایت خطوط قرمزی مطالبه کردند که رعایت نکردید و امضایش را نیز مشروط به شروطی کردند که بازهم رعایت نکردید.
ثانیاً آیا سرعت تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس بدون در نظر گرفتن حاصل 40 روز زحمت کارشناسانه کمیسیون برجام به معنی سنگ اندازی در تصویب بود؟!
ثالثاً سرعت و کیفیت شما در اجرای آن در جمع آوری سانتریفیوژها و تخریب قلب رآکتور اراک و… بدون رعایت برخی از شروط رهبری در اجرای برجام اینقدر زیاد بود که خود آژانس بین المللی هستهای و آمریکا هم از آن تعجب کردند پس چطور مدعی مانع تراشی در اجرای برجام هستید؟!
رابعاً اینقدری که شما به منتقدان برجام که برای انتقادات دلسوزانه شان به برجام فحش و تهمت شنیدند، تاختید اگر به بدعهدیها و کارشکنیهای طرف مقابل در تنظیم و اجرای برجام حواستان بود کی برجام به اینجا میرسید؟!
خامساً برجام چه از نظر اصرار شما به تعامل با آمریکا به هرقیمت و چه به لحاظ عدم رعایت خطوط قرمز و شروط رهبری و سایر دلسوزان و چه به لحاظ اینکه شخص روحانی در تمام مسیر مذاکرات دربرابر نگرانیها و مسئولیتها خودش را مسئول مذاکرات معرفی میکرد، متوجه دولت است و فرافکنی در این خصوص بیمعنی است.
سادساً بخشی از انتقاداتی که به برجام صورت میگیرد ناشی از نادیده گرفتن بدعهدیها و کارشکنیهای آمریکا در اجرای تعهداتش و کاملا موفقیت آمیز دانستن برجام و بیمسؤولیتی دولت در اصرار به تکرار این روش نافرجام در برجامهای 2 و 3 است.
95/5/27
1:1 ع
همزمان با یکسالگی تصویب برجام و گذشت 6 ماه از اجرای آن، آقای نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور جملاتی بیان کردند که پس از طرح آن، پاسخشان را بیان میکنم:
نهاوندیان:
«برجام و تصویب و اجرای آن تصمیم نظام بود ولی همانها که در تصویب برجام سنگ اندازی میکردند در اجرای آن نیز مانع تراشی میکنند».
آقای نهاوندیان!
اولاً رهبری برجام را با رعایت خطوط قرمزی مطالبه کردند که رعایت نکردید و امضایش را نیز مشروط به شروطی کردند که بازهم رعایت نکردید.
ثانیاً آیا سرعت تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس بدون در نظر گرفتن حاصل 40 روز زحمت کارشناسانه کمیسیون برجام به معنی سنگ اندازی در تصویب بود؟!
ثالثاً سرعت و کیفیت شما در اجرای آن در جمع آوری سانتریفیوژها و تخریب قلب رآکتور اراک و… بدون رعایت برخی از شروط رهبری در اجرای برجام اینقدر زیاد بود که خود آژانس بین المللی هستهای و آمریکا هم از آن تعجب کردند پس چطور مدعی مانع تراشی در اجرای برجام هستید؟!
رابعاً اینقدری که شما به منتقدان برجام که برای انتقادات دلسوزانه شان به برجام فحش و تهمت شنیدند، تاختید اگر به بدعهدیها و کارشکنیهای طرف مقابل در تنظیم و اجرای برجام حواستان بود کی برجام به اینجا میرسید؟!
خامساً برجام چه از نظر اصرار شما به تعامل با آمریکا به هرقیمت و چه به لحاظ عدم رعایت خطوط قرمز و شروط رهبری و سایر دلسوزان و چه به لحاظ اینکه شخص روحانی در تمام مسیر مذاکرات دربرابر نگرانیها و مسئولیتها خودش را مسئول مذاکرات معرفی میکرد، متوجه دولت است و فرافکنی در این خصوص بیمعنی است.
سادساً بخشی از انتقاداتی که به برجام صورت میگیرد ناشی از نادیده گرفتن بدعهدیها و کارشکنیهای آمریکا در اجرای تعهداتش و کاملا موفقیت آمیز دانستن برجام و بیمسؤولیتی دولت در اصرار به تکرار این روش نافرجام در برجامهای 2 و 3 است.
95/5/23
9:2 ع
«آنها میگویند بیایید در مسائل منطقه هم مذاکره کنیم، اما تجربهی برجام به ما میگوید این کار سمّی مهلک است و در هیچ مسئلهای نمیتوان به حرفهای آمریکاییها اعتماد کرد.»
هاشمی رفسنجانی (20/5/95):
«از کارهای بسیار ارزشمند دولت روحانی این بود که تحریمهای طولانی، خطرناک و واقعا کشنده را از جلوی پای ما برداشت اما برخی چشم خود را میبندند و دهان خود را باز می کنند و میگویند برجام سم مهلک است، آیا محدودیت هواپیماها برای سوختگیری و محدودیتهای کشتیهای کشورمان در زمان تحریم سم مهلک بود یا برجام؟ ما با 450 بانک در دنیا کار میکنیم، البته چند بانک هم هستند که آمریکا در آن سهم دارد و می گوید ما تحریمها را لغو نکردهایم که البته این مسئله هم مربوط به حقوق بشر، تروریسم و فلسطین و لبنان است. البته ما میتوانستیم آن را هم حل کنیم.»
به نظر می رسد در مدت یکسال مانده به انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری، ارائه پاسخ های وقیحانه به منویات مقام معظم رهبری تنها با فاصله چند روز را که قبلاً بیشتر خود روحانی انجام می داد، شخص هاشمی رفسنجانی بر عهده گرفته است که البته این بهترین شاخص برای اثبات دروغگویی درباره نزدیکی به مقام معظم رهبری و تبعیت از ایشان است.
اعتراض هاشمی به سخنان مقام معظم رهبری در ابتدا از این جهت جسورانه است که گویا فراموش کرده تحریم های سخت بانکی و نفتی در حمایت از فتنه 88 و به سفارش فتنه گران صورت گرفته است و نظام و مردم، تاوان خیانت فتنه گران و حامیان ایشان و کسانی که فرزندان خود را مأمور گرا دادن به دشمن کردند را داده و می دهند!، پس برخلاف ادعای هاشمی، این تحریم ها خیلی هم طولانی نبودند بلکه از زمستان 90 به همت خائنان و بی ظرفیتان داخلی، به فاز عملیاتی رسیدند.
اعتراض هاشمی از جهات دیگری هم نابجاست از جمله این که قرار نبود در ازای امتیازات سنگینی که در برجام داده شد تنها محدودیت هواپیما و کشتی ها برداشته شود و یا چند بانک کوچک حاضر به مبادلات محدود ارزی شوند، بلکه قرار بود برجام باعث چرخیدن چرخ اقتصاد کشور شود! قرار بود قراردادهایی که در اقتصاد کشور مؤثرند منعقد شوند! و بانک های بزرگ و بیمه های بزرگ این قراردادها را پشتیبانی کنند! نه این که حتی توافقات خرید هواپیما که در متن برجام گنجانده شده بود هم در هوا معلق بمانند!
اگر محدودیت سوخت گیری و کشتی ها سم مهلک بود، پس پذیرش این همه تنازل در صنعت هسته ای، جمع آوری هزاران سانتریفیوژ، بتن ریزی قلب رآکتور اراک، قبول محدودیت های 10-15 ساله، پذیرش بازرسی از اماکن نظامی و امنیتی، از دست دادن برگه های برنده مهمی مانند غنی سازی 20% بدون دریافت مابه ازای خارجی مانند عقد قراردادهای بزرگ، ورود صنعت و تکنولوژی، افزایش سرمایه گذاری خارجی، ایجاد رونق اقتصادی، تولید و اشتغال و خرید هواپیما و… چه نام خواهد داشت؟! آن هم در حالی که روند تحریم های جدید هم شدت یافته است؟!
هاشمی و روحانی در حالی که برجام را کلید حل مشکلات آب و هوا و غذای کشور معرفی کردند امروز باید بابت عدم تحقق این تخیلات پاسخگو باشند نه این که تازه طلبکارانه منتظر باشند نظام راه مذاکره و امتیاز دهی به آمریکایی را باز بگذارد که در برجام عهدشکنی و کارشکنی و خصومتش بر هیچ منصفی پوشیده نمانده است.
مگر همین هاشمی نبود که تا قبل از برجام هسته ای و در طول بررسی آن، مدام از شجاعت امام خمینی (ره) در نوشیدن جام زهر تمجید کرد و ادعا کرد که امام بعدا آن جام را شیرین دانسته بود؟! خوب الان مقام معظم رهبری این جام زهر و این سم مهلک را نوشید تا سهل اندیشان و بی خیالان و برخی از مردمی که تحت تأثیر شعارهای شان قرار گرفته بودند، کمی از محاسبات غلط خود فاصله بگیرند، پس چگونه است که امروز که مقام معظم رهبری تکرار برجام را سم مهلک می داند، هاشمی دیگر برجام را جام زهر نمی شناسد؟!
هاشمی جواب بدهد پس چرا حال که امام خامنه ای و قاطبه مردم برجام را شیرین نمی دانند و بعضاً تلخ درک کردند! ایشان اصرار دارند بگویند همه غلط درک کرده اند و برجام خیلی هم شیرین است؟! آیا مردم حق ندارند به شخصیت هاشمی و خاطراتی که طی این چند سال ناگهان به یادش آمده و احتمالاً هم یادش می آید، اساساً تشکیک و تردید نمایند؟! خب مردم چه کنند که این همه فضائلی که امثال هاشمی و روحانی درباره برجام میگویند را نمی بنند!!