89/10/8
10:16 ص
برخی از دوستان ما که ظاهرا دنبال سیاه و سفید جلوه دادن همه چیزند، در این تنش اخیر متکی و دولت، نمی توانند موضعی صحیحی اتخاذ نمایند، یا تحلیل درستی داشته باشند و دوست دارند که قاطعانه از یک طرف جانبداری کنند. در پاسخ به این دوستان عرض می کنم که چرا ما باید همه چیز را باهم قاطی کنیم و یا مطلق ببینیم؟ خوب است که منصفانه مسائل را تحلیل کنیم و اگر انسان خوبی، کار بدی کرد، اشکالی ندارد که بگوییم که آن کار، کار بدی بوده است و برعکس.
اما مباحث مرتبط با نظارت دوستان که سعی کرده ام با نگاه منصفانه تحلیل کنم و یا پاسخ بگویم:
1- اینکه متکی با این شکل عوض شد اصلا خوب نبود و آنقدر بد بود که با قرائن و شواهد نمی توان شکل برکناری را به احمدی نژاد نسبت داد، و حتی اگر دقت کرده باشید احمدی نژاد در زمانی که مشایی، ثمره و صالحی کنارش نشسته بودند به خبرنگاران گفت که آنکسی که با متکی صحبت کرده الان روبروی شما نشسته است و این یعنی می تواند یکی از 3 تن دیگر باشد که احتمال قریب به یقین با توجه به سمت رییس دفتری آقای مشایی و نوع گند زدن، بیشتر به آثار هنری مشایی شبیه است. اگر چه به این قائلم که بخشی از هر عمل بدی که مشایی انجام می دهد به گردن احمدی نژاد است مگر در برابر رفتارهای اشتباه وی موضع گیری مناسب کند.
2- این که متکی یک شبه عوض شد را قبول ندارم، چرا که بخشهایی از سیاستهای متکی طی این چند سال اخیر مورد انتقاد شخص رییس جمهور و حتی مجلس بوده که منتج به بیشترین سوال مجلسیان از وی نیز گردیده است.
3- اینکه متکی عوض شد تا نظرات به هدفمندی منعطف نشود مورد قبول نیست، چون اصولا دولت با برنامه قبلی مدتها بود که نظرات را به این مسئله منعطف می کرد. و دیگر این که می گویند این مسئله برای سرپوش گذاردن بر این بود که قیمتهای 5 ساله یک شبه آزاد شد محل اعراب است چرا که:
اولا: جز قیمت نان و گاز چیز دیگری تماماً آزاد نشده است و در برخی قلمها مانند شیر نیز اصلاً قدمی برداشته نشده است.
ثانیا: اگر فقط بنزین 700 تومانی اعلام می شد بنزین کاملا آزاد شده بود اما بنزین با سه نرخ تعریف شده است و این قضیه در مورد برق و آب و گاز شهری نیز صادق است و این یعنی نقض منظور دوستان.
ثالثا: درست که در 5 سال باید این کار انجام شود اما نظر دولت روی 3 مرحله و پیشنهاد دولت روی 5 مرحله بود که در هر صورت فعلا یک قدم از آن 3یا5 قدم برداشته شده است و یقینا هرچه تعداد مراحل کمتر و البته با مدیریت بهتر انجام شود، تورم کاذب ایجاد شده نیز کمتر خواهد بود.
رابعا:ً خود منتقدان و مجلسیان نیز فعلا اتخاذ موضع نکرد اند چرا که تا اینجا کار به خوبی انجام شده است و بعید نیست که به شرط استمرار آرامش کنونی در عرصهی اقتصاد و اجتماع، منتقدان نیز تسلیم نظر دولت شوند.
4- متکی علی رغم اینکه در مورد برکناری مظلوم واقع شد (که در بند 1 به آن پرداختم)، ولی بی عیب هم نبود، چرا که در شرایطی که میدانست رییس جمهور از عملکرد وی ناراضی است، اصرار بر ماندن داشت دلایل و شواهد نارضایتی و اصرار بر ماندن وی هم اینکه:
اولا: چند بار رییس جمهور صراحتاً اعلام نارضایتی کرده بود و حتی قصد داشت وزیر را عوض کند.
ثانیا: نمایندگان امور قاره ای معرفی کرد تا جبران مافات را بنماید چرا که نتوانسته بود تحت فشارهای وراده وزیر را تعویض نماید.
ثالثا: آقای متکی در مواقع خطر برکناری، مدام دست به دامان این و آن می شد و در آن مورد بدعت انتخاب نمایندگان قاره ای نیز، ورود رهبر انقلاب برای جلوگیری از این بدعت غلط را به نفع خود تمام کرد تا فشار دیگری برای ماندن شود.
89/10/7
1:37 ع
رجانیوز- دکتر کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت و درمان دولت نهم در حالی بر خلاف پیشبینیها به کابینه دولت دهم راه نیافت که بسیاری هم به کارآمدی او در این وزارتخانه اعتقاد داشتند و هم به سلامت سازمانی و اداری وی و همکارانش. با این حال، لنکرانی پس از تصمیم رئیسجمهور برای تغییر او در دولت جدید، ترجیح داد که جزو کمحاشیهترینها قرار بگیرد و مشابه برخی جداشدگان از دولت، ناگهان در ژست اپوزیسیون، منتقد و طلبکار از دولت و احمدینژاد ظاهر نشود.
این در حالی است که وی برخلاف برخی از همین جداشدگان پرحاشیه پست و جایگاهی را در سایر نهادها و ارگانها نیز نپذیرفته و با بازگشت به شهر خود؛ شیراز، به شغل اصلیاش یعنی طبابت مشغول است. دکتر لنکرانی البته یک کانون فرهنگی در این شهر نیز دارد که در زمینه بصیرتدهی به نسل جوان فعالیت میکند .
اظهارات باقری لنکرانی در حاشیه همایشی که این هفته در این کانون برگزار شد، میتواند درس اخلاق و الگوی سیاستورزی مؤمنانه یک وزیر سابق برای برخی افراد طلبکار باشد.
دکتر کامران باقری لنکرانی در حاشیه نشست خبری همایش «آینده انقلاب اسلامی و کالبدشناسی جریان فتنه» درباره تغییرات اخیر در دولت، به ایسنا، گفت: بالاخره این یک واقعیات است که رئیس دولت اختیاراتی دارد که یکی از آن اختیارات تغییر وزرا است و در قانون اساسی دوم که در سال 68 به تصویب رسید قدرت اجرایی در اختیار دولت قرار گرفت که در مجموع استفاده از این قدرتها میتواند نقطه قوت دولت باشد.
وی افزود: اینکه قوه مجریه بتواند خودش را اصلاح بکند و همه اجزا را با خود همراه سازد بسیار مثبت است اما آن چیزی که ممکن است نقدی به آن وارد شود نحوه کارکرد بوده به هر حال هرکاری میتواند به گونهای انجام شود که عوارضش به حداقل رساند و از ظرفیت قانون اساسی میتوان به گونهای استفاده کرد که مشکلی پیش نیاید اما این مسائل گذشته و دیگر آقای متکی وزیر خارجه نیستند.
لنکرانی ادامه داد: به هر حال آقای صالحی جایگزین، آقای متکی شدهاند و باید گفت صد حیف که آن رفت و صد شکر این آمد.
وی درباره تغییرات در معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گفت: به صلاح هیچ دولتی نیست که با رسانهها گفتمان تعاملی نداشته باشد زیرا در کشور رسانهها نقش اثر گذاری دارند و باید ظرفیت آنان به خوبی شناخته شود و در تعامل با آنان به سمت پیشرفت کشور حرکت کرد.
عضو کابینه دولت نهم تفاوت سلیقه بین دولت و رسانه را امری عادی خواند و تصریح کرد: طبیعی است رسانههایی که امروز طرفدار دولت هستند قبلا منتقد بودند و منتقدهای امروز نیز پیشتر طرفداران دولتهای قبل بودهاند و این در حکومت مردم سالار کشور ما عادی است که نسبت دولت با رسانهها تغییر کند اما آنچه مهم است رسانهها در کارکردشان ملاک قانون و توسعه و تعالی کشور را در هر چیزی بدانند.
وی ادامه داد: در مقابل رسانهها نیز دولت باید نگاهی مثبت گرایانه داشته باشد مگر اینکه خلاف خیرخواهی رسانه برای نظام اثبات شود. تعامل بین رسانه و دولت باید به جدیت پیگیری شود و امیدواریم تغییرات اخیر نیز چنین ثمرهای داشته باشد.
باقری لنکرانی درباره اینکه عزل و نصبهای صورت گرفته در دولت از جمله عدم دعوت خود لنکرانی، صفارهرندی و فتاح به دولت دهم و عزل متکی به دلیل اختلاف نظر با رحیم مشایی بوده است، افزود: در دولت نهم نیز تغییراتی از وزرا قبل از پایان دولت داشتیم و در مقطعی شاهد بودیم وزیر تعاون، رفاه و صنایع و معادن تغییر کرد و با یک فاصلهای نیز وزیر کشور تغییر کرد و این بحث هم پیش میآمد که شاید من هم تغییر کنم توضیح دادم که این تغییرات نقطه ضعف تلقی نمیشود.
وی اضافه کرد: زیرا این موارد نشان میدهد دولت جرات این را دارد، اعضایی که با هم هماهنگ نیستند را تغییر دهد در صورتی که در برخی از دولتها داشتهایم رئیس دولتی با وزیر کابینه مشکل داشته اما گفته است این وزیر باشد تا چهار سالش تمام شود و این به صلاح دولت و کشور نیست.
وزیر پیشین بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این تغییرات را در صورت هماهنگی و کارآمدتر شدن دولت مثبت ارزیابی کرد: اگر جهتها بر خلاف این باشد داستان دیگری است و این حق رئیس جمهور بوده و میتواند از این حقش استفاده کند و دعا میکنیم از این حق جهت همگرایی بیشتر و کارآمدتر کردن دولت استفاده کند و اگر عدهای دیگر منویاتی داشته باشند آن را نمیدانیم.
وی ادامه داد: در قوه مجریه به دلیل مسوولیت اجرایی کامل نیاز به همگرایی بیشتر است اما جهت همگرایی باید در جهت پیشرفت، عدالت و آرمانهای شهدا باشد.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز اضافه کرد: هرکسی ممکن است در ذهنیات خود فرضیاتی داشته باشد اما آقای مشایی تکذیب کردهاند و گفتهاند بین برکناری آقای متکی و سفر من به اردن ارتباطی وجود نداشته و چون اصل را بر صحت میگیریم، انشاالله همینگونه است که آقای مشایی گفته است.
وی افزود: ماهیت مردم سالاری دین در کشور این است که هیچ مقامی نمیتواند به سمت حرکت کند و استبداد به وجود آوردو هر کس از عدالت پا فراتر بگذارد قانون برایش راهکار خاص دارد و مطرح کردن بحثهای این چنینی ساده کردن بحثها مهم است.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز اضافه کرد: هرکسی ممکن است در ذهنیات خود فرضیاتی داشته باشد اما آقای مشایی تکذیب کردهاند و گفتهاند بین برکناری آقای متکی و سفر من به اردن ارتباطی وجود نداشته و چون اصل را بر صحت میگیریم، انشاالله همینگونه است که آقای مشایی گفته است.
وی افزود: ماهیت مردم سالاری دین در کشور این است که هیچ مقامی نمیتواند به سمت حرکت کند و استبداد به وجود آوردو هر کس از عدالت پا فراتر بگذارد قانون برایش راهکار خاص دارد و مطرح کردن بحثهای این چنینی ساده کردن بحثها مهم است.
89/10/6
11:49 ع
آقای متکی چه در زمانی که آقای احمدی نژاد قصد داشت تا دیگر از ایشان استفاده نکند و چه در زمانی که زمزمه های تغییر ایشان بلند می شد، به اندازه ی کافی با ایجاد سروصدا و پناه بردن به افراد و چنگ زدن به هر دست آویزی خود را بر مسند نگاه می داشت و ضمن مقاومت در برابر تغییر و یا تبعیت، هرآنچه را که موجب تضعیف خود می دانست بر نمی تافت ولی این همه عدم تمکین متکی با یک خطای رییس جمهور (شما بخوانید دفتر رییس جمهور) در عزل خارج از عرف دیپلماتیک به فراموشی سپرده شد.
در این خصوص آقای سجاد فیاض مطلبی را در سایت رجانیوز درج کرده است که عینا درج می گردد:
1- در جریان عزل آقای منوچهر متکی از مقام وزارت، رئیسجمهور و مجموعه همکاران دفترش مرتکب اجحافی در حق برادر معزولمان شدند که بالاخره پنج سال برای سیاست خارجی انقلاب دویده بود.
2- کل توضیحات "دکتر" و همکارانش را میتوان در یک جمله اینگونه بیان کرد: "به خدا در این اجحاف، عمد و تدبیری در کار نبوده است، انصاف آن است که ما را قاصر بخوانید نه مقصر."
3- این توضیح را چه بپذیریم یا نپذیریم، اصل اجحاف در حق آقای منوچهر متکی، قطعی و از این حیث، حقی از جنس حقوق اخلاقی باقی است.
4- توضیحات و دلجوییهای نسبتاً مفصل و دوستانه رئیسجمهور و همکارانش در ترمیم روحیه وزیر سابق و دوست دیرین توفیقی نداشت و کاری از پیش نبرد و او با دو موضع آشکار و جدی که که دومی عریانتر از اولی مینمود، به مطالبه حق خود اقدام کرد که انصافاً قیام پیروزممندانهای بود! جریان و هجمه سیاسی چند روز اخیر علیه دولت و رئیسجمهور که به اتکای مواضع پس از عزل متکی سامان یافت، آنقدر وسیع و خشن بود که بتوان گفت او چند برابر طلب اخلاقی خود از رئیسجمهور وصول کرد. از این لحاظ متکی، موفقترین معزول دولتهای نهم و دهم است.
5- قرار ما با دکتر احمدینژاد عزیز از انتخابات 84 تاکنون "پاکی" است. او حق ندارد حتی برای یک لحظه بوی رقیقترین بیانصافیها را بدهد، هر چند در ارتکاب آن عمدی نداشته باشد. یادتان هست جمله مرحوم ابوترابی را چقدر دوست داشت و تکرار میکرد: "پاک باشیم و خدمتگزار". من از آقای متکی تشکر میکنم که نه تنها اجازه نداد رئیسجمهور ما آلودهی به رقیقترین حقالناسها باقی بماند، بلکه از آن مهمتر، ما و رئیسجمهورمان را از زیر با ر منت گذشتی که میتوانست سالها بر گردنمان سنگینی کند، رهانید و حسابش را خیلی زود صاف کرد. خوشبختانه از این به بعد، ایشان هیچ حقی به گردن دولت اسلامی و حامیان آن ندارند. از همینجا از همهی خواصی که احساس میکنند به نوعی از رفتار و گفتار دکتر احمدینژاد مغبون شدهاند یا در فرآیند عزل، توبیخ یا تهاجم انقلابی ایشان دچار خسارات مادی و روحی شدهاند، درخواست میکنم که مثل آقای متکی، بدون لحظهای تأمل و احتیاط، کل مطالبات خود را یکجا وصول کنند، چون احمدینژاد حق ندارد به کسی غیر از مردم بدهکار باشد. این رسالت تاریخی اوست که تا پایان عمر، مردی از جنس مردم باقی بماند. مردم بدهکار هیچ فرد و گروه و خانواده و دانه درشتی نیستند و احمدینژاد هم یکی از همین مردم است.
89/10/6
11:12 ص
به گزارش نهال نیوز حمید رسایی ، که از هواداران دکتر احمدی نژاد در مجلس میباشد، اخیرا در آستانه سالروز 9 دی هفته نامه ای را با همین عنوان منتشر کرده است .
وی در تحلیلی به قلم خودش در اولین شماره نشریه ، واکنش تندی را به عزل و نصب های اخیر احمدی نژاد در دولت، به ویژه برکناری متکی و بذرپاش نشان داد
متن این تامل نامه که در هفته نامه 9 دی به این شرح است:
1. در حق قانونی رییس جمهور بر اساس قانون اساسی برای عزل و نصب وزرا و معاونان رییس جمهور هیچ شک و شبههای وجود ندارد اما از آنجا که بارها دکتر احمدینژاد بر آغوش باز خود برای پذیرفتن انتقادات تأکید کرده است حداقل این حق را برای آحاد مردم بویژه علاقهمندان به ایشان و هوادارن دولت ایجاد میکند که بتوانند نظرات خود را درباره این عزل و نصبها بیان کنند. حتی اگر از این حد نیز تنزل کنیم دیگر نمیشود حق سوال کردن از دلایل این تغییرات و یا پرس و جو کردن از فواید آن یا مضرات ادامه وضع گذشته و همچنین حواشی مربوط به این تغییرات را منکر شد.
2. رییس جمهور مکتبی به درستی مدعیاند که در تاریخ سیاسی ایران تا کنون بیشترین ارتباطات مردمی و رسانهای را داشتهاند، بنابراین طبیعی است از کسی که بیشترین مصاحبه و گفتگوی تلویزیونی را به نام خود ثبت کرده است انتظار داشت پس از بیش از 5 سال یا به عبارت دقیقتر حدود 64 ماه با وزیر خارجه خود، در مصاحبه تلویزیونی حداقل 5 دقیقه درباره دلایل این تغییر و حکمت زمان آن برای مردم توضیح بدهد. بویژه آنکه در همین مصاحبه درباره مذاکرات 2 هفته قبل ژنو صحبت شد و قطعاً سرنوشت وزارت خارجه برای مردم کمتر از مذاکرات هستهای نیست. اهمیت این مسأله به این دلیل است که توضیح ندادن درباره این تغییرات باعث شدت گرفتن تلقیهای خاص و شایعات و گمانهزنیها میشود و هیج انسان عاقلی نمیگوید که این شایعات و گمانهزنیها به نفع دولت است، اما خلاف آن صادق است یعنی سکوت رییس دولت و اطرافیان وی قطعاً به سود شایعهسازان و گمانهزنان خواهد بود.
3. پاسخهای کلیشهای مانند اینکه آفرینش بر مبنای تغییر است و تغییر همیشه وجود دارد و ... را نیز مردم بهتر از هر کس دیگر بلد هستند و نیازی به زحمت مسوولان محترم در این زمینه نیست! در دوره 5 ساله ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد که با تغییرات بسیاری در تیم کاری وی همراه بوده است بسیاری از تغییرات نه تنها با انتقادی روبرو نشده بلکه با استقبال مردم و خواص نیز همراه بود مانند تغییر وزرای سابق آموزش و پرورش، تعاون، رفاه، صنایع و برخی دیگر. بنابراین آنچه که مورد انتظار است صحبت صادقانه با مردم درباره دلایل مصداقی درباره فواید این تغییر و زمان و شکل آن است نه بیان کلی فلسفه تغییرات.
4. حتی اگر به تکذیب اظهارات محمدرضا رحیمی درباره اطلاع قبلی منوچهر متکی از برکناری قریبالوقوعش از وزارت امور خارجه کاری نداشته باشیم و اظهارات متناقض این دو را ناشی از سوءتفاهم میان دکتر احمدینژاد و منوچهر متکی بدانیم، ماجرای عزل مهرداد بذرپاش و انتصاب پرحاشیه خواهر زن آقای بقایی را چطور میتوان توجیه کرد؟ براستی دلیل این شتابزدگیها چیست؟ مثلاً آیا رییس جمهور قدرت برکناری آقای متکی زمانی که پایش روی زمین و در خاک ایران بود را نداشت؟ همینطور وقتی قرار است یکی از معاونان رییس جمهور عزل شود و بر اساس مستحبات مؤکد! خودش هم باید از دلایل و زمان عزلش بیاطلاع باشد آیا واجب قطعی! است که جانیشین وی هم از اعلام حکمش بیخبر باشد؟ آیا نمیتوان همان برخوردی که پس از اعلام وی مبنی بر عدم پذیرش حکم با او شد تا بگوید سرباز رییس جمهور است و حکم را میپذیرد قبلاً با او میشد تا باعث سردرگمی مردم و رسانهها نشود و این گونه به همه وانمود نکند که دولت بدون برنامه و تصمیماتش خلقالساعه است. رییس جمهور محترم و دولت باید به فکر انبوه علاقهمندانی باشند که در تهران و شهرستانها رفتار دولت را رصد میکنند و در برابر سوالات متکثر و متعدد، پاسخی ندارند. بنابر اطلاع موثق آقای صالحی نیز خبر انتصاب خود به سرپرستی وزارت خارجه را از منابع خبری و به صورت پیامک دریافت کرده است و البته تجربه کاری وی بیشتر از آن بود که بخواهد از این موضوع به طور علنی اظهار بیاطلاعی کند و مسائلی شبیه خانم ترکستانی به وجود بیاید.
5. در فقدان سخنگوی رسمی در دولت و در سکوت مطلق رییس جمهور درباره دلایل این تغییرات، برخی رسانهها منتقد و برخی رسانههای همسو به بیان دلایلی برای برکناری متکی پرداختند اما نمیدانستند که با برکناری قریبالوقوع بذرپاش، دیگر این توجهات هم جواب نخواهد داد و نوعی سردرگمی تحلیلی در رسانهها مشاهده شد.
متکی 5 سال و چند ماه وزیر بود و البته در این مدت ضعفهایی هم داشت اما بذرپاش که تازه مشغول شده بود و برای به ثمر نشاندن ایدههای فرهنگیاش به زمان نیاز داشت. متکی در سال 84 رییس ستاد استان تهران علی لاریجانی بوده و با رقبای انتخاباتی و سیاسی دکتر احمدینژاد ارتباطات خوبی داشته، اما بذرپاش که از عنفوان جوانی جزو اطرافیان احمدینژاد و از مسئولان اصلی ستادهای تبلیغاتی او در انتخابات 84 و 88 و رییس ستاد انتخاباتی رایحه خوش خدمت در انتخابات شورای شهر سوم بود.
متکی به تصمیم احمدینژاد برای انتصاب نمایندگای ویژه به طور علنی انتقاد کرده بود اما بذرپاش که تا کنون چنین مواضعی به طور علنی نگرفته است.
احمدینژاد متکی را علیرغم میل باطنی و به دلیل مناسبات سیاسی از جمله امکان رأیآوری از مجلس و توان تعامل با سایر نهادهای حکومتی انتخاب کرده بود اما بذرپاش که جزء سربازان خاص احمدینژاد بود و سال گذشته به رغم میل باطنی خود به اصرار رییس جمهور مسئولیت سازمان ملی جوانان را پذیرفته بود.
پس همزمانی این برکناریها که با شتابزدگی خاصی صورت گرفته ایجاب میکند به دنبال دلایل دیگری برای آنها باشیم.
6. شاید دلیل مشترکی که بتوان برای برکناری متکی و بذرپاش یافت ـ با توجه به خصوصیات شخصیتی آنها و همچنین موج برکناریهای سال گذشته که شامل وزرای پرنفوذ و توانمند دولت همچون محسنی اژهای، صفار هرندی، باقری لنکرانی و الهام نیز شد ـ یک محور اصلی باشد و آن اینکه این افراد در کنار قدرت تعامل سیاسی بالا با رییس جمهور و علاقهمندی به شخصیت و تفکر وی، شخصیتهای مستقلی هستند که حاضر نیستند در کنار رییس رسمی و قانونی خود، سر بر آستان مراکز قدرت غیررسمی در دولت فرود بیاورند. بنابراین یک مرکز آتش علیه خود را که بسیار پرنفوذ هم هست به جان خریدند و بالاخره این مرکز فشار در شرایطی که رییس جمهور به شدت نیازمند فضای آرامی برای مدیریت بزرگترین جراحی اقتصادی و برنامه اصلاحی تاریخ ایران است توانست کار خود را به سرانجام برساند. به عبارت دیگر با این برکناریها رییس جمهور تصور میکند که خود را از حاشیههای آزار دهنده پیرامونی خود خلاص میکند تا بتواند با آرامشی موقت به کار مهم و اصلی خود یعنی اجرای هدفمند کردن یارانهها بپردازد.
اگر این تحلیل صحیح باشد که بعید نیست چنین باشد، دیر یا زود باید منتظر چند برکناری دیگر باشیم مثلاً برکناری آقایان مصلحی، محصولی، میرکاظمی، سردار وحیدی، خانم وحید دستجردی و حتی آقای زریبافان. علت نیز روشن است؛ حلقهای که برای اثبات خود حرف پرمایهای ندارد و توانسته خود را به همجواری بالاترین مقام اجرایی کشور بکشاند مجبور است برای دوام خود دیگران را نفی کرده و مدام یک دشمن فرضی بتراشد تا کسی به دنبال حسابکشی از خود او نباشد.
7. نگارنده آرزومند است رییس جمهور را در قامت احمدینژادی ببیند که به تدبیر امور کلان میپردازد، احمدینژادی که با سفرهای استانی و هدفمندکردن یارانهها شناخته میشود و با سفرهای سالانه به سازمان ملل، جهان را مبهوت قدرت انقلاب اسلامی میکند، نه احمدینژادی که با عزل و نصبهای پرحاشیه، جلوههای مثبت دولت را تحتالشعاع قرار میدهد. به راستی چه کسانی و با چه انگیزههایی تمایل دارند دولت توان خود را مصروف حاشیهها کند؟
89/10/5
9:21 ع
دستگاه دیپلماسی کشور در زمان متکی بیشترین تحولات را بعد از عقب نشینی های دولت قبل ایجاد نمود. اگر چه در بروز این موفقیت ها خود رییس جمهور از همگان بیشتر نقش داشته است، اما نقش وزارت خارجه و دبیر شورای امنیت ملی را نیز نمی توان نادیده گرفت.
آقای متکی برای من از آن جا شناخته شد که به عنوان میهمان در برنامه گزارش خبری شبکهی 2 مستقیما به بحث با نمایندگان گروه مذاکره کننده آن زمان دولت اصلاحات با آژانش هسته ای و گروه 5+1 میپرداخت و بندبهبند تفاهم نامه را نقد و تحلیل مینمود. شاید آن موقع نه ایشان و نه کس دیگری فکر نمی کرد که این چهرهی نسبتا ناشناخته طی 1-2 سال آینده وزیر امورخارجهی کشور شود ولی زمانی که ایشان به عنوان گزینهی وزیر خارجه به مجلس مطرح شد، من این انتخاب آقای احمدی نژاد را تحسین کردم.
در پایان دولت نهم و زمان تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری، آقای متکی به همراه آقای صفار هرندی از فعال ترین وزرای دولت نهم بودند که علی رغم اینکه بحث تغییر آنها در همان دولت انجام شده بود، ولی با انگیزهای الهی به فعالیت فشرده پرداختند که همگی دیدیم که حتی بعد از عزل آقای صفارهرندی، بازهم ایشان مخلصانه کمک یار و حامی دولت باقی ماند.
هم زمان با معرفی کابینه دهم و درحالی که اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول مطرح شدهبود، پیش بینی میشد که قرار است تا اختیارات ایشان در این دولت افزایش یابد.
مدتی بود که به نظر میرسید، توقع آقای احمدی نژاد به عنوان مبدع سیاست فعال خارجی و جایگزینی با سیاست منفعلانه دولت اصلاحات، همچنین به عنوان پیشتاز در اجرای این شعار، (که حتی منجر به انتقاد علی لاریجانی (دبیر وقت شورای امنیت ملی) و سایر نامزدهای ریاست جمهوری نیز شد،) فراتر از وضع موجود در زمان آقای متکی بوده و بعضا موجب افزایش زحمت رییس جمهور می گردید.
با بروز این شرایط و احتمالا سبقهی درگیریهای اسفندیار رحیم مشایی و وزرای ولایت مداری از قبیل متکی و از سویی با افزایش اختیارات گستردهی رحیم مشایی به عنوان رییس دفتر ریاست جمهور(به عنوان تنظیم کننده روابط رییس جمهور) زمزمه ی تغییر متکی بالا گرفت و با توجه به درک جامعه از مشکلات بین متکی و رحیم مشایی، فشارهایی به رییس جمهور وارد شد تا متکی همچنان به عنوان وزیر فعالیت داشته باشد و این گونه بود که آن موازی کاری پر سروصدا در معرفی نمایندگان رییس جمهور در امور قاره ها به وقوع پیوست و با توجه به فعالیت خود متکی در فرار از این وضعیت و اینکه این عمل بدعتی غلط و غیرقانونی بهشمار میرفت، با دخالت بهجای رهبر معظم انقلاب، حکم نمایندگان، به مشاوران رییس جمهورتغییر یافت و این درست زمانی بود که آقای رحیم مشایی، رأساً همایش ایرانیان خارج نشین را با آن هیاهوی تبلیغاتی موافقین و مخالفین برگزار کرد.
شاید اگر مشکل آقای احمدی نژاد با متکی در زمانی که صرفاً جنبهی کاری داشت، به راحتی با یک تغییر معمولی و طبق عرف دیپلماتیک قابل رفع بود، اما ورود رییس دفتر رییسجمهور در مشکلات کوچک که غالباً موجب ایجاد مشکلات بزرگتری گردیده است، باعث بالاگرفتن دعوا و حساسیت ماجرا شد.
قبلا نوشتم که آقای احمدی نژاد در پاسخ به خبرنگاری که در خصوص برکناری آقای متکی سوال کرده بود، گفتند که کسی که با آقای متکی صحبت کرده است اکنون روبروی شما نشسته است، اگر چه اینچنین برداشت شد که خود آقای احمدی نژاد با آقای متکی صحبت کرده بود، اما حضور آقای مشایی در کنار آقای احمدی نژاد، مرا به این گمان انداخت که احتمالا تصور آقای احمدی نژاد این است که آقای مشایی با آقای متکی قبلا صحبت کرده و از فرط اعتماد به آقای مشایی، با جمله ای که دروغ هم نبوده (آقای مشایی هم روبروی آن خبرنگاران نشسته بود) صحبت با آقای متکی را حتمی فرض نموده است و این با انکار آقای متکی موجب افزایش کدورت ها گردیده است. مطمئناً در صورتی که این تغییر با رعایت اصول ساده دیپلماتیک همراه بود، بسادگی پیامدهای موجود و هزینه های بیمورد، اتفاق نمیافتاد.
آنچه مسلم است این که اشتباهات و لجاجت های آقای مشایی ( که شروعش باب دوستی با مردم اسراییل و آخرینش توهین به علما به خاطر حرمت موسیقی بود)، اگر در مسند رییس دفتری رییس جمهور نیز وجود داشته باشد که دارد، مطمئناً موجب کدورت در بین اعضای دولت با یکدیگر میگردد، همانطوری که بعضاً موجب دلسردی علما و دلسوزان از دولت گردیده است و این همان هشداری بود که مقام معظم رهبری بخردانه در خصوص آن هشدار داده بودند.
مطمئناً جمع اختیارات گستردهی آقای مشایی و اعتماد بی حد رییس جمهور به ایشان، موجب افزایش مشکلات رییس جمهور با وزرا، علما، اصولگرایان حقیقی، دوستان دولت، سایر کشورها و در نهایت دلگیری مقام معظم رهبری خواهد شد.
اما بحث متکی؛ دیدیم که برخی از وزرای برکنار شده در اولین فرصت از دشمنان و مخالفان احمدی نژاد شدند و حتی در کادر تبلیغات ضد احمدی نژادی نیز فعالیت گسترده ای داشتند، لذا پیش بینی می شود با توجه به اطلاعاتی که آقای متکی از دولت دارد و اینکه خریداران این اطلاعات نیز کم نیستند، و با توجه به رسوخ روز افزون مشایی، بزودی مخالفان دولت به وی طمع نمایند و همانطور که خود آقای متکی اخیرا گفتند که حرفهای زیادی برای بیان کردن دارد، در آیندهی نهچندان دور، حرفهای بیشتری از ایشان مطرح گردد. اما با توجه به صدق نیت ایشان، امیدوارم که ایشان نیز مانند جناب صفار هرندی، هرگز آب به آسیاب دشمنان احمدی نژاد نریزد، و یا عامداً موجب تضعیف دولت یا دستگاه دیپلماسی کشور نگردد (ان شاءالله).
89/10/3
9:59 ع
آقای احمدی نژاد در پاسخ به خبرنگار شبکه ی معاند، که دلیل برکناری متکی در ماموریت را جویا بود، گفتند که نقل قول غلطی از آقای متکی در مورد مطلع نبودن از برکناریش در رسانه ها منتشر شده است و کسی که با آقای متکی قبل از سفر صحبت کرده است، اکنون روبروی شما نشسته است.
اما ضمن احترام همیشگی به هوش سرشار و قابل تحسین آقای احمدی نژاد، در پاسخ به خبرنگاران (که همگی دعا کنیم هوش شان در شناخت آقای مشایی هر چه زودتر به کارآید)، یک گمانه را مطرح می کنم:
در موقع پاسخ آقای احمدی نژاد به آن سوال، غیر از خود ایشان، چه کسانی روبروی خبرنگاران نشسته بودند؟ برای کمک به جواب این سوال، عکسش را تقدیم می کنم:
به نظر می رسد همه ی اعضای دولت که بر اطلاع متکی از برکناری خویش تاکید دارند، نقل قول از یک نفر کرده باشند که احتمالا شما به نامش در سوال قبلی اشاره کرده اید.