95/6/24
8:49 ص
آقای نوبخت ! شما به عنوان سخنگوی دولت در خصوص بررسی های بعمل آمده درخصوص FATF در شورای عالی امنیت ملی گفتید:
«این مباحث به گونهای نیست که جمعبندیاش در گفت و شنودهای رسانهای مطرح شود، شوراهای تخصصی مانند شورای عالی امنیت ملی، محل بحث در مورد این طور مباحث است و خوشبختانه باخبر هستم که جمعبندی شورا در این خصوص صورت گرفته است و هر بخشی که لازم باشد، دبیر شورای عالی امنیت ملی در مورد آن اطلاعرسانی خواهد کرد.»
آقای نوبخت ! دولتمردان بارها مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباره حصر سران فتنه که به امضای رهبری نیز رسیده است و طبق اصل 176 قانون اساسی لازم الاجرا شده است را زیرسؤال برده اند تنها به این دلیل که چرا این مصوبه منتشر نشده است و اطلاع رسانی دبیر وقت آن را نیز ناکافی دانسته بودند! پس چگونه است که به استناد یک جمع بندی ادعایی که جزییات و حتی کلیاتش هم مطرح نشده است و حتی به تصویب رسیدن یا نرسیدن آن نیز مشخص نشده است و به تبع آن به امضای رهبری هم نرسیده است، از همه توقع دارید که در این خصوص سکوت کنند تا دبیر شورا هر وقت که خواست به هر میزان که خواست اطلاع رسانی کند؟!
آقای نوبخت ! بازهم تکرار میکنیم، FATF براساس اصول 77 و 125 و 176 قانون اساسی هم باید به تصویب مجلس میرسید و هم به تصویب شورای عالی امنیت ملی و اساساً نباید قبل از آن، رئیس جمهور یا نماینده قانونی وی آن را امضا میکردند، ولی متأسفانه رویه دولت در خصوص توافقات، تعهدات و قراردادهای بین المللی یک بدعت آشکار است، چرا که اول توافقات را امضا میکند و همه را در عمل انجام شده قرار میدهد و سپس دربرابر بررسی های قانونی آن در مجلس و شورای عالی امنیت ملی مقاومت میکند و اساساً هرگونه تعلل در مسیر آن توافق را مخالف منافع کشور و پرهزینه جلوه میدهد تا حدی که نه برای برجام و نه برای تعهدبه FATF لایحه قانونی ارائه ننمود و حتی جزییاتشان مانند برخی از ملحقات یا برنامه اقدام شان را نیز منتشر نکرد تا حدی که مجلس مجبور شد طرح اقدام متقابل دولت در اجرای برجام را ارائه کند.
آقای نوبخت ! در هر صورت دولت شاید فکر میکند این روش «راه بنداز و جا بنداز» به نفعش باشد، نمیداند که با این کار چه بدنامی را برای خودش میخرد، بدنامی که در آینده ممکن است به خیانت نیز تعبیر گردد، فقط کافیست نگاهی به قراردادهای نفتی بیع متقابل در دولت اصلاحات که محرمانه انجام شد و به کرسنت و استات اویل و توتال ختم شد نگاهی بیندازد تا متوجه شود که این همه قراردادها یا توافقات یا تعهداتی که به صورت محرمانه و با مدل راه بنداز جا بنداز در دست اقدام دارد، چه عواقبی برای کشور خواهند داشت و صرف این ادعا که چون دولت خیرخواه و دلسوز است پس جایگاه نهادهای قانونی دیگر نباید دیده شود نمی تواند واجد شرایط قانونی باشد.
95/6/4
9:17 ص
پس از واگذاری آشپزی قطارهای ایرانی به شرکت اتریشی و شایع شدن این گونه قراردادهای پسابرجامی ، سوالی که ایجاد می شود این است که چرا بعضاً دولت قراردادهایی را با شرکت های خارجی منعقد میکند که از پس شرکتهای داخلی هم برمیآید؟! یا چرا توافقات یا قراردادهایی برای خرید (بهتر است بگوییم اجاره به شرط تملیک 16 ساله) هواپیما، خودروسازی، فروش نفت و گاز و... منعقد میشود که غالب ریسک قراردادهای پسابرجامی را متوجه ایران کند تا آن حد که دولت برای محرمانه نگه داشتن آنها پافشاری میکند؟!
پاسخ سوال، در تمایل دولت به ایجاد وابستگی به برجام نهفته است؛ دولت نه تنها با خود برجام کشور را دچار تعهدات و محدودیت های طولانی مدت نموده است، بلکه تلاش میکند با کمیت و کیفیت قراردادهایی که تنظیم میکند، کاری نماید که نقض برجام، خسارات زیاد و سنگینی را بر کشور تحمیل نماید تا حدی که مسئولان فعلی و آتی کشور این قدر به برجام وابسته شوند که حاضر به نقض آن در هیچ شرایطی نباشند.
شاید برخی بگویند این تحلیل، خیلی بدبینانه است، اما مطمئناً دولتی که شعار هر توافقی بهتر از نرسیدن به توافق است را در مسیر مذاکرات داده است، میتواند معتقد باشد که حفظ برجام به هر قیمتی بهتر از بهم خوردن آن است، منطقی که همین الان هم در عملکرد دولتمردان شاهد آن هستیم، یعنی هرچقدر هم آمریکا به تعهداتش در برجام عمل نکند، بازهم دولتمردان ما برجام را عالی و حافظ منافع ایران جلوه میدهند، چرا که جز این باشد برجام در معرض خطر قرار میگیرد و مهمتر از آن، راه برجام های بعدی و نزدیکی بیشتر به آمریکا و غرب بسته خواهد شد.
94/12/24
7:55 ص
انتقادات به برجام به 3 بخش تقسیم میشود، انتقاد به روند مذاکرات، انتقاد به برجام و انتقاد به اشتباهات پسابرجامی
الف- به روندی که برای رسیدن به برجام طی شد انتقاداتی وارد است که مختصراً به برخی از آنها اشاره میکنم:
1- توقف رشد هسته ای در همان بدو آغاز مذاکرات، باعث شد تا طولانی شدن زمان مذاکره به نفع رقیب و به ضرر ما باشد و طرف مقابل برای هربار تمدید مذاکرات از ما امتیازات جدیدی بگیرد که نمونه این عقب نشینی ها را از توافقات ژنو تا لوزان و تا برجام در کاهش درصد غنی سازی و تعداد سانتریفیوژ شاهد بودیم.
2- بارها در طول مذاکرات، مسئولان دولت از نتوانستن، ناچار بودن، خالی بودن خزاله و ارتباط همه مسائل به تحریم ها حرف زدند که این مسلماً موجب ضعف قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان ما گردید.
3- در طول فعالیت های هسته ای، ما برگ برنده هایی جمع کرده بودیم که باید با آنها سهم بیشتری از حقوقمان را احقاق میکردیم، ولی بعضاً دیدیم که برخی از آنها را به راحتی و بدون هیچ ما به ازای خارجی و بعضاً صرفاً به خاطر تمدید مذاکرات از دست دادیم. یکی از مهمترین برگ برنده های ما، غنی سازی 20 درصد بود که به راحتی بابت تعلیق تحریمهای پتروشیمی و خودروسازی از دست دادیم که آن ها هم به دلیل باقی ماندن تحریم های بانکی عملاً فایده ای نداشت.
ب- اشتباهاتی که در خود توافق برجام وجود دارد این است که:
1- دربرجام همه تحریمها رفع نشدند و حتی همه تحریم های هسته ای از قبیل تحریم های اولیه و تحریم های ایالتی هم باقی ماندند.
2- به جای لغو تحریم ها، تعلیق آنها پذیرفته شد که موجب شده است تا قرادادهای تجاری و صنعتی پسابرجامی، به علت ریسک بازگشت تحریم ها عمدتاً منعقد نشوند و یا با ریسک و قیمت بالا به ضرر ما تمام شوند.
3- همزمان نبودن تعهدات طرفین از ایرادات مهم برجام بود، یعنی ما ماه ها زودتر از طرف مقابل شروع کردیم به انجام تعهدات و بعد از تأیید با تأخیر اجرای برجام توسط آژانس، 50 روز است که شاهد بدعهدی و تعلل طرف مقابل در اجرای تعهداتش هستیم.
4- بازگشت پذیری اقدامات ما نسبت به طرف مقابل بسیار طولانی، سخت و پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن است و این عدم توازن در بازگشت پذیری، مسلماً طرف مقابل را در بدعهدی و تعلل جسورتر و ما را در اعتراض نسبت به بدعهدی هایشان محتاط تر میکند.
5- بازرسی از اماکن نظامی و امنیتی پذیرفته شده است که متأسفانه امنیت کشور را پایین می آورد و نظام به منظور حفظ امنیت خود، حتماً باید بیش از زمانی که اسرار نظامیش فاش نشده به تقویت توان دفاعی خود بپردازد.
6- درست است که بخشی از تحریم های هسته ای براساس برجام باید متوقف شوند، اما باز گذاشتن راه های دیگر افزایش تحریمها باعث شده است که طرف مقابل خیلی جسورانه نسبت به استفاده از این مسیرها فعال گردد که این مسئله از طرح ها و لوایح تحریمی در صف تصویب کنگره و دولت آمریکا به خوبی عیان است.
7- پذیرش تحریم های موشکی در قطعنامه 2231 اگر چه موجب نقض برجام نمیشود، اما بستری پرهزینه برای تصویب تحریم های موشکی و تغییر زمین تحریم ها از هسته ای به موشکی ایجاد کرده است که اولین موردش را ظرف همان ماه اول اجرای برجام شاهد بودیم.
ج- برخی از اشتباهات برجامی در حین اجرا:
1- اگر چه مقام معظم رهبری اجرای برجام را به برخی از شرایط و تضمین ها مشروط کردند تا اجرای برجام بدون زیاده خواهی طرف مقابل انجام شود، ولی عدم رعایت این شرایط موجب شد تا دولت در مقید کردن طرف مقابل به اجرای تعهداتش دچار مشکل گردد.
2- یکی از اشتباهات بزرگ پسابرجامی دولت، انعقاد قراردادهایی است که دهان ما را در برابر بدعهدی های طرف مقابل بیشتر میبندد؛ وقتی قرارداد هواپیما به جای این که از نوع فروش اقساطی باشد، از نوع اجاره به شرط تملیک است، یعنی اگر تمام شرایط قرارداد که از قضا مثل قرادادهای پژو و قراردادهای جدید نفتی IPC محرمانه مانده اند عیناً (به هر دلیلی من جمله نقض برجام) محقق نشود، ما ضمن پرداخت اقساط، مالک هواپیماها نخواهیم شد.
3- میزان بهره برداری سیاسی دولت از برجام اینقدر زیاداست که باعث شده تا اخبار بدعهدیها و تعللهای طرف مقابل را یا سانسور کند و یا خیلی ملایم منعکس کند که این امر از سوی طرف مقابل با سوءاستفاده های سنگین مواجه خواهد شد.
4- نمایش وابستگی زیاد به برجام نه تنها باعث جسارت طرف های مقابل برجام گردیده است، بلکه حتی کشورهای همسایه هم از این نقطه ضعف دولتمردان ما استفاده کرده اند و با جسارت و اهانت نسبت به کشور ما، اتباع ایرانی و مسئولان کشور برخورد میکنند و دولت هم از ترس این که ساحت برجام لکه دار شود، در برابر این جسارتها یا ذلیلانه سکوت میکند و یا بسیار ضعیف موضع گیری میکند.
94/12/24
7:49 ص
به نام خدا، پدیدآورنده برجام و پاسدار برجامیان
هرچند که هنوز نمیدانم برجام دقیقاً چیست ولی لابد چیز خوبی است که آقای روحانی اینقدر از آن خوشش آمده و دستور داده در مدارس درس برجام را اضافه کرده اند.
بابایم میگفت برجام خیلی چیز ها را درست میکند، مثلاً بعداز برجام میروم سرکار و مشکلاتمان حل میشود و لباس عید برایتان میخرم و من هر روز اخبار برجام را دنبال میکنم و منتظرم که بالاخره روزهای خوشبختی ما هم فرا برسد، آخر خوشبختی که خبر نمیکند…
اصلاً همین چندروز پیش بود که رئیس جمهور کشورمان به ایتالیا و فرانسه سفر کرد و چرخ شرکتهای ایرباس و پژو را چرخاند، ما که بخیل نیستیم بگذارید آنها هم از برجام ما سود ببرند، بندگان خدا جوانان آنها هم بیکارند، حالا اگر برجام ندارند دلیل نمیشود که ما برجام مان را از ایشان دریغ کنیم.
دیروز رئیس جمهور میگفت برجام مثل آفتابه ، و هرکسی این آفتابو نبینه مشکل داره و از آن جا که ما هم خانوادگی پاک و سالم هستیم، پس همگی ما مطمئنیم که برجام خیلی خیلی چیز خوبی است.
برجام ما کار خودِ خدا بود، برجامی که جهانی را خوشحال کرد و امنیت همه را بالا برد و چرخهای همه را چرخاند، اصلاً کاش مثل جام جهانی، هر 4 سال یکبار برجام جهانی را هم برای رفع مشکلات جهانیان اجرا میکردیم.
من همه از حرفهای رئیس جمهور در مورد برجام خوشم می آید و دلم قنج میرود، فقط متوجه یکی از جملات او نشدم که گفت «میگویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آوردهایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد» ولی از آنجا که برخی از جملات و حرفها را فقط بزرگترها می فهمند امیدوارم وقتی که بزرگتر شدم متوجه این جمله هم بشوم.
94/11/21
9:32 ع
آثار ضعف های برجام و عواقب عدم رعایت منشور رهبری در اجرای برجام، خیلی سریع خودشان را در چند مسأله نشان داده اند:
1- عدم توجه به شرط مقام معظم رهبری مبنی بر اخذ تضمین رسمی از رئیس جمهور آمریکا، که در آن هنگام دولت از فرط عجله برای اجرای برجام آن را نادیده انگاشت، امروز و درگام اول، خودش را در بحث تعامل با بانک های خارجی نشان می دهد. وقتی آقای ظریف در روز 15 بهمن، از آمریکا درخواست ضمانت ویژه برای بانک های اروپایی را می نماید، و حتی در متن نامه نیز ضمانت های موجود را ناکافی می داند، یعنی دولت در تنظیم برجام و تبعیت از منشور رهبری در خصوص اجرای برجام قصور جدی ورزیده اند.
2- وقتی با وجود امتیازات متعدد برای خرید و یا بهتر بگویم اجاره به شرط تمیلک 16 ساله هواپیمای ایرباس، نهایتاً همانطوری که امروز در اخبار سیما اعلام کرد، شرکت ایرباس انجام معامله با ایران را منوط به مجوز خاص از آمریکا می داند، این یعنی همانطوری که منتقدان گفته بودند و همانطوری که مقام معظم رهبری خواسته بودند، لغو تحریم ها یک اصل بود که به دلیل قصور دولت برای پذیرش تعلیق به جای لغو، عملاً شرکت ها و بانک های خارجی، هنوز جرأت و جسارت و آمادگی پذیرش ریسک معامله با ایران را ندارند و این یعنی نه قرارداد برجام و نه قرارداد اجاره به شرط هواپیما فاقد کارکرد کامل در بازکردن امکان سرمایه گذاری یا تعاملات بانکی است.
3- آقای بعیدی نژاد (از اعضای تیم مذاکره کننده ایران)، دو هفته پس از زمانی که آقای روحانی، ثبت 1000 ال سی را خبر داده بود، اعلام کرد که به علت آمریکایی بودن نرم افزار سوئیفت، برای استفاده از آن ناچاریم که با شرکت های واسطه ای ارتباط برقرار کنیم و این یعنی نقدی که در کمیسیون برجام در همین خصوص صورت گرفت، واقعیت داشت و دولت به منظور رفع این نقص در برجام، احتمالاً امتیازات دیگری را هم به آن شرکت های واسطه پرداخت خواهد نمود.
4- در حالی که دولت، قطعنامه 2231 را موجب تحریم یا فشار موشکی نمی دانست، ولی دیدیم که پس از اجرای رسمی برجام، بسته تحریم موشکی بابت آزمایش موشکی بر کشور تحمیل گردد و این یعنی تصورات آقای ظریف در این خصوص، با آنچیزی که در عالم واقع رخ می دهد متفاوت بوده است.
94/11/21
9:29 ع
علی رغم این که دولت روی قرارداهای «اجاره به شرط تملیک» هواپیما به عنوان یک برگ برنده انتخاباتی در حال مانور است، نگاهی به اظهارات خود مسئولان امر در خصوص این قرارداد حقایق تلخی را افشا میکند که حکایت از عدم صداقت مسئولان و عدم رعایت منافع ملی در عقد این قراردادها دارد که به چند نکته از این موارد اشاره میکنم:
1- در «فروش اقساطی» همانطوری که از اسمش مشخص است، یک نوع فروش رخ می دهد و طرف خریدار در همان زمان عقد قرارداد مالک جنس خریداری شده خواهد بود، ولی همانطوری که از اسم «اجاره به شرط تملیک» مشخص است، رابطه طرفین در قالب رابطه موجر و مستأجر است و اگر تمام قیمت هوایپمای مورد مبایعه در طول مدت قرارداد با رعایت دقیق تمام شرایط مندرج در آن قرارداد پرداخت گردید و موانع قانونی (ازجمله لغو برجام) ایجاد نشود، طرف مستأجر، پس از 16 سال مالک هواپیماها خواهد شد.
2- متأسفانه مدت 16 ساله قراردادهای خرید هواپیما به نوعی تنظیم شده است که یک سال پس از تعهدات 15 ساله برجام باشد و خیال غربی ها از هر حیث راحت باشد که در صورت به هم خوردن برجام، ایران هم به لحاظ هسته ای و هم به لحاظ اقتصادی، به نقطه ای عقب تر از قبل از برجام برسد.
3- نکته ای که دولت به عنوان یک مزیت قابل افتخار در قرارداد خرید هواپیما از آن یاد می کند، یک شرایط کاملاً تحمیلی از سوی طرف فرانسوی بوده است تا آینده این قرارداد را به سرنوشت برجام گره بزنند و دولت به قراردادی که با تحمیل و خارج از منافع ملی کشور پذیرفته است در حال پز دادن و افتخار کردن است.
4- همانطوری که منتقدان برجام می گفتند، ریسک سرمایه گذاری در برجامی که فقط تحریم ها را «تعلیق» کرده است (و حتی 6 قطع نامه ای که به اصطلاح لغو شده اند هم در یک فرایند 1 ماهه قابل بازگشت هستند)، عملاً شاهدیم که همین نقص، مانع سرمایه گذاری و حتی معامله ای که منافع ملی ما را تأمین کند، گردیده است و این ماییم که در همه قراردادها، ناچاریم ریسک تمام ضرر و زیان ها را از جیب ملت بدهیم.
5- در حالی که هرکدام از کشورهای 5+1 طبق متن برجام، یک ماشه برای برهم زدن برجام در اختیار دارند، عقد قراردادهای هنگفت و بعضاً غیرقابل دفاع، این احتمال را در ذهن متبادر می سازد که دولت برای حفظ برجام نیازمند است به کسانی که ماشه دارند، مدام امتیاز بدهد و با کمال تأسف، این امتیازها هم طوری است که حتی منجر به حفظ برجام نشده اند، چرا که طرف غربی طوری قراردادها را تنظیم کرده که لغو برجام هم به نفع او تمام گردد و مانعی برای بدعهدی تلقی نگردد.
6- خرید 12 هواپیمای فوق پیشرفته و بسیار گران قیمت مسافربری که تنها در یک فرودگاه کشور قابل استفاده است، به خصوص وقتی که نیاز کشور به صنایع زیرساختی و ضروری را با آن مقایسه می کنیم، نشان می دهد که این خرید نه تنها حکیمانه نبوده است، بلکه با منافع ملی و نیازهای ضروری مردم هم منافات داشته است و این تازه در صورتی است که این مسئله را ناشی از یک اشتباه صرف بدانیم و الا احتمال دست داشتن دلالان منفعت طلب یا امتیازخواهی طرف مقابل در این قراردادها را نمی توان نادیده گرفت.
نتیجه: به نظر می رسد دولت و مجلس باید با توجه به جایگاه و تکالیف قانونی شان در عقد و نظارت در خصوص قراردادهای بین المللی، در خصوص تأمین منافع ملی ایرانیان اعم از نسل موجود و نسل های آینده، حساسیت درخوری نشان دهند، حساسیتی که هرچه سریعتر باید در مورد قراردادهای نفتی جدید و سایر قراردادهای پسابرجامی سنگین کشور لحاظ گردد و مانع از خسارت های سنگین احتمالی به کشور گردد.
94/11/16
11:14 ص
متأسفانه دیده می شود که برخی از فعالان حوزه های اقتصاد، سیاست یا رسانه، کلیت خرید هواپیما و صرف پول بابت آن را به دلیل وجود مشکلات دیگر در کشور زیر سؤال می برند ولی در نظر نمیگیرند که عدم امکان نوسازی ناوگان هواپیمایی کشور طی سالیان متمادی باعث افزایش هزینه های سنگین تعمیر و نگهداری و بروز حوادث شدید هوایی گردیده بود که با توجه به ایجاد شرایطی برای خرید هواپیمای تازه، باید این فرصت مغتنم شمرده می شد. باید بپذیریم که هرچند ناوگان هوایی تنها برای بخش محدودی از جامعه مورد استفاده قرار می گیرد ولی نباید برای همیشه ناایمن، فرسوده و پرهیزینه باشد، به خصوص که این شرایط می تواند موجب رونق صنعت توریسم داخلی و خارجی نیز باشد؛ هرچند می توان در همین خصوص، انتقادات منصفانه ای را هم وارد دانست، از جمله این که چرا بین این هواپیماها، بعضاً هواپیماهای خیلی گرانقیمت، تشریفاتی و نیازمند به فرودگاه های خاص و مجهز (مثل فرودگاه امام خمینی که فقط یکی در کشور داریم) خریداری شده است، یا این که چرا دولت با عقد قراردادهای اجاره به شرط تملیک، کاری کرده است که لغو احتمالی برجام موجب لغو قرارداد خرید هواپیما گردد و ما در همان مرحله ای که اجاره دار هواپیماها هستیم، هم هواپیما را از دست بدهیم و هم مبالغ سنگینی را که بابت بهای آن پرداخت نمودیم و یا می توان این انتقاد را وارد کرد که چرا قراردادها به نحوی تنظیم شده اند که ایران به خاطر جلوگیری از ضررهای سنگین لغو برجام، حاضر باشد هرگونه بدعهدی و زیاده خواهی طرف مقابل را در اجرای برجام تحمل کند.
94/11/16
11:11 ص
یکی از سوالات چالشی که امشب از رئیس جمهور پرسیده شد، به بحث خرید 12 هواپیمای مسافری بزرگ و پیشرفته ای مربوط بود که در این چند روز رسانه ها بابت گران بودن، تشریفاتی بودن و عدم امکان استفاده از آنها در فرودگاه های کشور نقد داشتند؛ آقای رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال با قبول کردن این که می توانند این 12 تا را تقلیل دهند، تلویحاً به اشتباه بودن این خرید اذعان کردند ولی صحبت های بعدی آقای روحانی در خصوص نوع خرید این هواپیماها که قبلاً به صورت غیررسمی در رسانه ها بیان شده بود به این شکل تصریح گردید:
1- «روحانی با بیان اینکه هم اکنون حتی یک دلار از پول نفت را برای خرید هواپیما استفاده نمیکنیم، گفت: هواپیما وارد کشور میشود و اینجا حمل مسافر میکند و بخشی از درآمد ایجاد شده را به عنوان اجاره پرداخت میکند و سپس ظرف 8 سال با پرداخت این اجارهها که بابت قیمت هواپیما هم حساب میشود به عنوان مالک هواپیما شناخته خواهد شد، بنابراین این طور نیست که ما پول نفت را بدهیم و هواپیما بخریم زیرا بحث این است که هواپیما وارد کشور شود و اشتغال ایجاد کند و شاهد توسعه ناوگان حملونقل هوایی باشیم.»
2- اگر چه در ظاهر این جملات زیبا و حاکی از درایت مسئولان کشور در انعقاد قراردادی حکیمانه است اما در واقع یک دغدغه جدی ایجاد میکند، دغدغه جدی این است که تا زمانی که تمام پول این هواپیماها پرداخت نشود، درواقع این هواپیماها در حکم هواپیمای اجاره ای در دست ما خواهند بود و نه هواپیمای تحت مالکیت ما و این یعنی اگر در این مدت، برجام به هر دلیلی لغو شود، عملاً معامله هواپیماها هم در حد همان اجاره متوقف خواهد شد، شیوه ای که گویا در خصوص قراردادهای خودروسازی هم به همین شکل عمل شده است تا لغو برجام، تمام ضررهای هنگفت لغو این قراردادها را به کشور ما متوجه کند.
3- و این یعنی طرف غربی تمام معاملات و مناسباتش را به نحوی منعقد کرده است که فسخ برجام در هر شرایط ما را متضررتر و متضررتر کند؛ متأسفانه برجام و قراردادهای تجاری که به آن پیوند زده شده اند، کاری خواهند کرد که در صورت نقض های اساسی در اجرای برجام از سوی طرف مقابل، ما بابت برگشت پذیری بسیار گرانقیمت و طولانی مدتی که در صورت لغو برجام برای ما ایجاد می شود، با هر زیاده خواهی و بدعهدی خفت آوری در آینده، کنار بیاییم.
نتیجه: ظواهر امر نشان می دهد که دغدغه مقام معظم رهبری و کارشناسان در خصوص لزوم لغو تحریم ها کاملاً به جا بوده است، چرا که عملاً قراردادهای پسابرجامی به نحوی تنظیم شده است که همه چیز ما اعم از هواپیما، خودرو، نفت، تعلیق تحریم ها و … به ابزاری برای گروکشی آمریکا و اروپا در یک دوره طولانی تبدیل گردد.