95/3/17
11:23 ص
از مشخصه های شخصیتی بارز حضرت امام خمینی که در سخنرانی 14 خرداد 1394 مقام معظم رهبری که با هدف مقابله با تحریف این شخصیت برجسته بیان گردید، «اعتقاد به استقلال ملی و رد سلطه پذیری» بود که در این خصوص فرمودند:
«استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملت. اینی که بعضی در زبان یا در شعار، دنبال آزادی های فردی باشند، اما علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است.»
مسلما این ویژگی چه در شکل گیری انقلاب و چه پس از آن در تدوین قانون اساسی و تأسیس جمهوری اسلامی نقش ویژه ای داشته است چرا که از عوامل اساسی برانگیختگی امام خمینی و مردم نسبت به حکومت ستم شاهی و سپس نسبت به استثمارگران، استکبارگران و در رأس آن ها آمریکا، انگلیس و شوروی و از اصول بسیار مهم قانون اساسی تحت عنوان قاعده نفی سبیل و اهتمام به مسئله استقلال ملی بوده است؛ قاعده نفی سبیل اساسا هر امری که باعث تسلط بیگانگان بر کشور گردد را مطرود می داند و می گوید خداوند هیچ راهی را برای تسلط بیگانگان و کفار بر مسلمین باز و مجاز نکرده است و چه راهی باز تر از اتوبان وابستگی و نفی استقلال ملی؟!
در درک مفهوم استقلال لازم است که به تمام ابعاد آن اعم از فرهنگی، اقتصادی و سیاسی توجه داشت و الا هر کدام از این عوامل اگر کمرنگ شوند، کلیت استقلال را دچار اضمحلال خواهد نمود. کشوری که فرهنگش را کورکورانه از دیگران وام گیرد، مسلما با تغییر سبک زندگی و اصول فکریش به سمتی خواهد رفت که اقتصاد و سیاست وی نیز تحت الشعاع قرار گیرد و کشوری که استقلال اقتصادی را وانهد، به زودی به خاطر وابستگی و ضعفی که در او ایجاد می شود، در سیاست و فرهنگ هم تابع و وابسته خواهد شد و اگر کشوری نیز در سیاستش وابسته باشد، باید بداند که به تدریج مناصب مهم حکومتی توسط عوامل وابسته، نفوذی و خودفروخته تسخیر و عملاً کشور به صورت یک مستعمره سیاسی، فرهنگی و اقتصادی درخواهد آمد.
از مظلوم ترین خصوصیات شخصیتی حضرت امام خمینی در عصر حاضر همین بحث استقلال ملی و رد سلطه پذیری است، متأسفانه تیغ تیز تحریف در خصوص این مقوله سالهاست که با نظریه پردازی، بسترسازی و برنامه های عملی زخم هایی بر پیکر استقلال کشور وارد کرده است تا حدی که برخی از عناصری که طی سالهای اخیر به اسم اصول مدیریت و اقتصاد، کتاب ها و مقالات متعددی در به سخره گرفتن مفهوم استقلال منتشر کرده اند، هم اکنون در مناصب بالای تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرایی کشور قرار گرفته اند. لیبرال های اقتصادی که جایگاهی در حکومت یافته اند می کوشند تا واژه استقلال را منافی آزادی قرار دهند و به این بهانه آن را نفی کنند و حال این که انقلاب با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و تقدم استقلال بر آزادی به پیروزی رسید.
با کمال تأسف باید بگوییم که عده ای از صاحبان قدرت و نفوذ در کشور در تلاشند تا مفهومی مثل «استقلال» را با واژه ای به نام «تعامل» مخالف نشان دهند و می کوشند آن را با عبارت «تعامل با دشمن» به حاشیه ببرند، تلاش میکنند استقلال را به معنی «دیوار کشیدن به دور» خود که البته تعریفی غلط و من درآوردی است معرفی کنند، می کوشند تا استقلال را امری غیرمقرون به صرفه و «پرهزینه» جلوه دهند و بعضا هم سعی می کنند تا با ادبیات «نمی توانیم» استقلال را «غیر ممکن» و خارج از حد توان کشور معرفی کنند، خلاصه این افراد با هر شیوه و روشی تلاش می کنند تا واژه استقلال که از کلیدی ترین شعارها و آرمان های انقلاب اسلامی و قانون اساسی است را به حاشیه ببرند.
مظلومیت واژه استقلال و نفی سلطه خارجی در سالهای اخیر بیشتر هم شده است که دلیلش تمرکز خاص دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) برای استفاده از حربه های اقتصادی و تحریم است، تا آن جا که در حمایت از فتنه 88 و با همراه کردن برخی از کشورها به آن بهانه، کوشیدند تا سخت ترین تحریم های تاریخ را بر ایران تحمیل کنند به نحوی که مقام معظم رهبری از آن به «جنگ اقتصادی» یاد کردند و این شرایط در حالی بود که سال ها، مستمراً بر مقوله هایی مانند «دوری از اقتصاد نفتی»، «جهاد اقتصادی»، «اصلاح الگوی مصرف»، «اقتصاد مقاومتی»، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» و… تأکید زیادی داشتند و مطمئناً اگر آن توصیه ها جدی گرفته می شد کشور در برابر سخت ترین تحریم ها واکسینه می گردید.
تزلزل برخی از مسئولان کشور در برابر تحریم های اقتصادی باعث شد تا سستی های مدیریتی به پای قدرت تحریم نوشته شود و دشمن این حربه را موثر بیابد و از آن برای تأمین نظراتش در حوزه های هسته ای، موشکی، نظامی، منطقه ای، داخلی، سیاسی، حقوقی و … به کار گیرد و عملاً از هویج رفع تحریم به جای چماق تهدید نظامی استفاده نماید و در چنین شرایطی تنها عاملی که می تواند کشور را در برابر این حربه مقاوم کند، اهتمام واقعی به استقلال ملی و اقتصاد مقاومتی است، مسئله ای که به همت خاص دولت، مجلس، بانک ها، نخبگان و مردم نیاز دارد و اگر امسال که سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل است هر یک از اینها بتوانند به نقش خویش در استقلال، حمایت از تولید، خودکفایی، اصلاح الگوی مصرف، توجه به مصرف تولید ملی، کنترل واردات و قاچاق، صرفه جویی، دور شدن از اقتصاد نفتی و… بپردازند، مطمئناً اهرم تحریم هم مانند حربه های نظامی و سیاسی به طور کامل خنثی خواهد شد و این بیش از هر چیزی نیازمند اصلاح فکر در تمام شئون حکومت و جامعه برای بازگشت به شعار مهم و حیاتی امام خمینی(ره) و انقلاب و قدر دانستن نعمت های عظیم الهی اعم از منابع طبیعی و معدنی عظیم، هوای چهارفصل، آب و زمین مناسب، نیروی جوان و متخصص و… است.
95/1/6
10:21 ع
هادی غفاری، عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام(ره) و از حامیان فتنه 88 گفت:
«برخی آقایان میگویند باید به سمت عزت نفس برویم. در حالیکه فقر، بیکاری و شکم گرسنه، عزت نفس را متوجه نمیشود. بنابراین صحبت کردن از عزت نفس و آزادگی شبیه شوخی، جوک و شعار است.»
سخنان هادی غفاری و خیلی از حامیان دولت دقیقاً منطبق با همان فرضیه ای است که رهبری در مورد آدرس یک دوراهی دروغین در سخنرانی نوروزیشان در مشهد فرمودند:
«در این مقطع زمانی، سیاستهای استکبار و بهخصوص سیاستهای آمریکا، اقتضا میکند که این تفکر در ملت ما تزریق شود که ملت ایران بر سر یک دو راهی دروغین قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یا با آمریکا کنار بیاید یا بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمل کند.»
در حالی که کشور به لحاظ غنای منابع طبیعی، نفت، گاز، معدنی، نیروی انسانی باسواد، میانگین سنی جوان، هوای چهارفصل، داشتن آب و خاک مناسب و … شرایطی دارد که می تواند با یک مدیریت علمی مبتنی بر اقتصادمقاومتی به یک اقتصاد درونزای برون نگر تبدیل گردد و در حالی که مسؤولان کشور مکلف هستند طبق قانون براساس سیاستهای کلی ابلاغی نظام در خصوص اجرای اقتصاد مقاومتی عمل کنند، لیکن تاکنون حل مسائل کشور را در گروی رفع تحریم دانستند و حال این که با وجود برجام و به قول دولتمردان رفع تحریمها، همچنان همان بهانه ها برای حل مسائل کشور ادامه دارد. به نظر میرسد دولتمردان و حامیانش به جای این که بابت فرصتی که برای مذاکره و تعامل پیدا کردند و برای فرصت نزدیک به 3 ساله ای که برای حل مسائل کشور داشته اند، پاسخگو باشد، همچنان طلبکارند.
در حال حاضر هیچ کسی نمیگوید مشکلات مردم را رها کنیم و به دنبال عزت برویم! بلکه دقیقاً بحث این است که حل مسائل کشور تنها و تنها از راه تکیه بر توان داخلی و نه چشم دوختن به دست آمریکا میسر است، نسخه ای که خودش عزت آفرین است و این نسخه در مقابل نسخه ای که میگوید تنها راه حل مشکلات کشور تعظیم به مقام کدخدایی آمریکاست نه تنها ذلت آور است بلکه موجب تضعیف تولید و اقتصاد داخلی، بیکاری، رکود و تهاجم فرهنگی عمیق هم خواهد شد.
نکته دیگر، عدم تناسب سخنان هادی غفاری با لباس روحانیت وی است، چگونه می توان کسی روحانی باشد ولی قاعده نفی سبیل را نشناسد؟! چگونه می توان در قامت یک روحانی ولی برخلاف نص قرآن کریم بگوییم که با پذیرش کدخدایی آمریکا، سلطه وی را بر جامعه مسلمین رقم بزنیم؟! آیا بهتر نیست به وعده الهی ایمان داشته باشیم و بپذیریم که آن روشی که راه سلطه آمریکا بر جمهوری اسلامی را باز میکند غلط و خسارتزا است؟! آیا بهتر نیست که بپذیریم همان خدایی که ز حکمت راه سلطه آمریکا بر جامعه اسلامی را بسته است، ز رحمت راه اقتصاد مقاومتی، تقویت اقتصاد داخلی، تکیه بر توان ملی، کاهش مفاسد اقتصادی، مدیریت مبتنی بر شایسته سالاری و شفافیت اقتصادی را باز گذاشته است؟!