لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/10/10
8:45 ص

13930623000595_PhotoAاخیراً مصاحبه ای از سوی سردار نجات، معاون فرهنگی سپاه پاسداران بیان و منتشر گردیده است که اصلاح طلبان از آن خیلی استقبال کردند:
«به صحنه آمدن ضدانقلاب، جریان سلطنت‌طلب، منافقین، بهاییان و مارکسیست‌هایی که سال‌ها جرأت عرض اندام در ایران پیدا نکرده بودند را یکی دیگر از نتایج فتنه 88 می‌داند: «سران فتنه عملا میدان را به این افراد واگذار کردند، قطعا طرفداران میر حسین موسوی در روز عاشورا خیمه‌های عاشورا را آتش نزدند و عکس امام (ره) را پاره نکردند، این طیف این همه بانک و اتوبوس و اموال بیت‌المال را آتش نزدند اما فضا را برای ضدانقلابی که نسبت به امام ، انقلاب و عاشورا کینه دارد مهیا کردند»
البته سردار نجات بعد از این جملات عبارتی دیگر دارد که گویا مورد توجه ایشان قرار نگرفته و به همین لحاظ ترجیح دادند که تقطیع گردد:
«تعداد زیادی منافق، بهایی و افرادی که مدت‌ها فراری بودند در آشوب‌های 88 دستگیر شدند ولی سران فتنه به جریان ضدانقلاب لطف کردند و میدانی به آنها دادند که بتوانند در داخل کشور عرض اندام کنند…در روز 9 دی مردم فتنه را جمع کردند و به وظیفه‌ای که بر عهده آنان بود عمل کردند؛ ولی افرادی از حامیان فتنه‌گران از زیر قانون در رفتند و ما هم اطلاعاتی داریم که آنان منتظر فرصتی برای برپایی فتنه دیگر هستند و به مجرد دیدن ضعفی از نظام دوباره فعال می‌شوند.»
این جملات شاید در نظر برخی، حرف های جدید و عجیبی تلقی گردد، اما اگر در مواضع مقام معظم رهبری هم دقت کنیم، متوجه میشویم که ایشان هم از ابتدا نسبت به انحراف رفتن این قائله به شخص موسوی اینچنین هشدار داده بودند:
«جنس شما با اینگونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید، به یاری پروردگار، انتخابات با اتقان، صحت و ارامش خوبی برگزار شد و شما هم مسائل مورد نظر را از طریق قانونی پیگیری کنید.»
ولی به خاطر توهمی که در وجود موسوی ایجاد کرده بودند و لجاجتی که داشت، عملاً بستر اقدامات ساختارشکنانه ضدانقلاب و بدخواهان را فراهم کرد و خود را سپر بلای بدخواهان قرارداد و با صدور بیانیه های متعدد و دعوت به تجمع، کشور را گرفتار بحران نمود و متأسفانه پل های پشت سرش را هم خراب کرد و در بدترین شرایط هم حاضر نشد تا بساط اقدامات غیرقانونی اش را جمع کند و متأسفانه حتی بعد از هتک حرمت به خیمه های اباعبدالله و پاره کردن عکس امام (ره) نیز معترضان را انسان های خداجو نامید که این مسئله موجب شد تا مردمی که منتظر بودند خود فتنه گران از اشتباهاتشان بازگردند، به میدان بیایند و فارغ از این که به چه نامزدی رأی داده بودند، فتنه و فتنه گران را محکوم نمایند که این مسئله موجب پدید آمدن یوم الله 9دی و برچیده شدن بساط فتنه گردید.
البته مهمترین خسارت فتنه 88 ناامنی های داخلی، خسارت به اموال دولتی و خصوصی و خدشه به اقتصاد داخلی نبود، بلکه سوءاستفاده دشمن از این قضایا برای بی اعتبار کردن کشور و همراه کردن سایر کشورها برای تشدید فشار بر ایران و به راه انداختن جنگ اقتصادی بود که مصادف با فتنه 88 در دستور کار آمریکا و اروپا قرار گرفت و مجموعه ای از تحریم های سخت و هوشمند علیه ایران تصویب گردید که رهبری از آنها به عنوان جنگ اقتصادی دشمن علیه انقلاب نام بردند و بعدها مستنداتی از سوی خود آمریکایی ها منتشر شد که اثبات می کرد سران و حامیان فتنه کتباً از رئیس جمهور آمریکا درخواست کمک، حمایت و تشدید تحریم ها را نموده بودند.
نتیجه این که اگر چه نحوه ورود موسوی به فتنه 88 از ابتدا بر پایه یک توهم و لجاجت بنا نهاده شد، ولی در ادامه به وادی قانون شکنی و تمرد از دستور ولی فقیه و نادیده گرفتن منافع ملی، امنیت ملی، وحدت ملی و دشمن شاد کردن ملت ایران وارد شد و حتی علی رغم این که ضربات و خسارات شدیدی که به کشور وارد می شد را مشاهده می کرد، ولی هرگز از راه خود بازنگشت که همراه شدن این خسارات سنگین با علم و آگاهی، به تعبیری جز خیانت به کشور و مردم نمی تواند تعبیر گردد و کاش افراد دیگری که هم اکنون طعمه بدخواهان شده اند، از آنچه که بر سر موسوی آمد، درس عبرت گیرند و فریب عبارات متوهم کننده بدخواهان را نخورند.


nazokbin

94/9/22
1:54 ع

fazay-amn

هم زمان با روز 16 آذر، سالروز استکبارستیزی دانشجویان در سال 1332، آقای حسن روحانی در قامت رئیس جمهور ایران در جمع دانشجویان حاضر شد و به ایراد سخنرانی پرداخت. در سخنرانی ایشان 4 مسئله بیشتر به چشم آمد که به آنها می پردازم:

  • از قلم انداختن موضوع اصلی روز دانشجو، یعنیاستکبارستیزی و ایستادگی دانشجویان در برابر نفوذ آمریکا در ایران، مسئله ای نیست که بتوان به راحتی آن را نادیده انگاشت، جنبش دانشجویی همواره با استکبارستیزی و ظلم ستیزی آمیخته بوده است و این که جناب روحانی عبارت جنبش دانشجویی را بدون اشاره ای به مقوله های استکبار، آمریکا، دشمن و مقاومت در برابر استکبار بیان می کند، خواسته یا ناخواسته در جهت استحاله جنبش دانشجویی و روز دانشجو برآورد می شود.
  • اصرار بر بیان این مسئله که انتقاد به نهادها و قوای دیگر سخت است و دولت برای از خود شروع و دعوت به نقد کرده است دو ایراد دارد، اول این که هم اکنون به راحتی به همه نهادها وقوای کشور مورد انتقاد می شود و حتی منویات رهبری و خواسته های ایشان نیز توسط رسانه های پرشمار زنجیره ای و شخصیت های مطرحی مانند روحانی، هاشمی، زیباکلام و علی مطهری و … در بین افراد غیر مشهور مورد نقد و حتی بعضاً مورد هتک قرار می گیرد و این در صورتی است که انتقاد به عملکرد دولت بارها با توهین های متعددی مانند بی سواد، بی شناسنامه، به درک، به جهنم، رانتخوار تحریم، از جای خاص تغذیه شونده، بیکار، ترسو، بزدل، لرزان، بی هویت، تعامل هراس، افراطی، خشونت طلب، متوهم و … مواجه شده است و کاش دولت برای شروع، به جای دعوت به نقد و ادعای نقد پذیری،‌ تنها در برابر نقدها به توهین متوسل نشود.
  • و اما مسئله دیگری که در سخنرانی روحانی وجود داشت و تیتر یک بسیاری از روزنامه های اصلاحاتی قرارگرفت جمله«ما فضای امن می خواهیم نه فضای امنیتی» بود که اگر چه این جمله مطلوب همه است، ولی بازهم باید دید که آیا رفتار دولت و شخص روحانی با این ادعا سازگار است؟! آیا می توان دنبال فضای امن بود ولی از کشف و بازداشت عوامل نفوذی خارجی و داخلی در کنار وزرا و دولتمردان ناراحت و نگران شد؟! آیا می توان به دنبال فضای امن بود ولی به عناصری که شدیدترین ناامنی ها و اختلافات داخلی کشور را در 88 رقم زدند، مقام و منصب و تریبون داد؟! آیا ابراز ناخورسندی از فضای امنیتی با تلاش شبانه روزی برخی دولتمردان برای تطهیر و آزادی سران فتنه ای که حتی پس از خاموشی آتش فتنه هم دست از بیانیه نویسی، دعوت به اغتشاش، کشته سازی و همکاری با رسانه های ضدانقلاب دست برنمی داشتند، سازگاری دارد؟!
  • مقوله دیگری که در سخنرانی روحانی مورد تأکید بود «معیار بودن شاخص ها» بود، مثلا در خصوص مسائل اقتصادی به نرخ رسمی تورم به عنوان شاخص اشاره کردند در حالی که هم در مناظرات انتخاباتی و هم پس از آن در ابتدای کار دولت یازدهم مدام جیب مردم را شاخص می دانستند، ایشان پس از شاخص های اقتصادی به شاخص های اجتماعی و سیاسی اشاره کردند ولی به جای این که حتی عدد، رقم و یا آماری در این خصوص ارائه کنند به یک سوال به عنوان سند بسنده کردند، ایشان پرسیدند که «من از شما می پرسم سال 90 ،‌ 91، 92 شما برای 16آذر به این راحتی می توانستید اجتماع داشته باشید الان سال 93 و 94 همه دنبال 16 آذر هستند .زمانی بود کسی جرات نمی کرد بگوید جنبش دانشجویی از این کلمه می ترسیدند ». و این در صورتی است که در دولت های گذشته هم در روز 16 آذر مراسم پرشوری با پرسش و پاسخ آزاد با حضور مسئولان درجه یک کشوری در دانشگاه ها برگزار می گردید.

nazokbin

94/9/12
7:36 ع

207868_334شبهه: «پاسخ یک جوان از انگلستان به نامه اخیر رهبر ایران»

پس از نامه دوم رهبری به جوانان اروپا که پس از عملیات تروریستی داعش در اروپا منتشر شد و حاوی اظهار همدردی و دعوت به مداقه در عوامل تشکیل داعش بود، بازخوردهای مختلفی از سوی شخصیتهای معروف و غیرمعروف مشاهده گردید که یکی از این موارد با عنوان “پاسخ یک جوان از انگلستان به نامه اخیر رهبر ایران” می باشد، آغاز این نامه که ظاهراً به زبان مایکل نگاشته شده، به صورت طنز است و میگوید این نامه بی اهمیت بوده و در اثر یک شوخی از طریق یک پستچی به دست وی رسیده است و سپس در نامه به برخی موارد نامه رهبری اشاره شده است تا آنها را زیرسؤال ببرد، به عنوان مثال برای تطهیر اسرائیل از اتهام تیراندازی به زن جوانی که در نامه رهبری آمده بود، با طرح قتل ندا آقا سلطان کوشید تا حکومت ایران را متهم به ترورکند و بازهم برای تطهیر اسراییل، عدم پذیرش بهاییت به عنوان یکی از اقلیتهای رسمی در ایران را بدتر از شهرک سازی ها و خراب کردن خانه های فلسطینی ها دانسته است. در بخش دیگری از آن، بحث انحطاط اخلاقی در غرب را مطلقاً تکذیب کرده است و آن را به عنوان روابط آزاد ، امری شخصی و قابل دفاع دانسته است و درخصوص عدم آزادی ضدخدایان در ایران نیز سوال کرده است؛ در جای دیگری نیز در پاسخ به نامه رهبری که محیط غرب را خشن و باعث جذب نیروهای جوان غربی به داعش دانسته بودند، ادعا کرده است که چون خود جنایت در جغرافیای کشورهای اسلامی رخ داده پس این اسلام است که دین خشونت است و درنهایت هم نامه را با زبان طنز به پایان برده است که باتردید کامل درخصوص این که نویسنده نامه واقعاً اروپایی بوده باشد، مختصراً پاسخ نامه تقدیم میگردد:

پاسخ به شبهه:
در قتل ندا آقاسلطان ، اولین کسی که بالای سرش حاضر شد و به اقدامات عجیب درمانی پرداخت، آرش حجازی مترجم آثارعرفان انحرافی بود که چندروز قبل از واقعه به ایران آمد و فوراً‌ هم بازگشت و این مسئله و فاصله شلیک و فیلمهایی که از صحنه حادثه منتشر شد، این احتمال را تشدید کرد که حادثه یک ترور کور نبوده است بلکه برای تأمین نیاز فتنه به خون ایجاد شده و با این وجود تا وقتی که به صورت قطعی همه چیز مشخص نشده باشد نمی توان فرد یاجریان خاصی راقاتل دانست، لیکن مسئولیت افرادی که از دوطرف ماجرا و در چند ماه اغتشاش با حمایتهای رسانه ای، حقوقی و مالی غربی ها و سعودی ها کشته شدند، متوجه بازندگانی است که با دروغ تقلب و دعوت به شورش، کشور را دچار ناامنی کردند، ضمناً بسیاری از کارشناسان امنیتی در جهان اذعان دارند که ایران به عنوان یک الگو توانست با صبر و روشنگری و با کمترین هزینه و تلفات در طرفین، کودتای مخملی را مهار کند. جالب این که شبهه کننده گویا منکر تعداد کشتگانی است که هر روز در آمریکا و غرب توسط پلیس به بهانه های واهی و نژادپرستانه کشته می شوند یا منکر هزاران زندانیست که بدون رأی دادگاه در زندانهای غیرقانونی مثل گوانتانامو و ابوغریب در کشورهای مختلف دنیا زندانی هستند و رسماً شکنجه می شوند. در مورد وضعیت بهاییان در ایران هم باید گفت بهاییت و وهابیت دو مکتب انحرافیند که 200 سال قبل توسط انگلیس برای انحراف اسلام ساخته شدند که با مبانی اهل تشیع و تسنن هم سازگار نیستند و این توقع که ایشان هم مانند ادیان الهی دیگر در مجلس نماینده و مرکز عبادت مستقل داشته باشند منطقی به نظر نمی رسد، لیکن با این وجود در ایران مانند مردم دیگر از امکانات، یارانه های مختلف و حق رأی و حقوق شهروندی برخوردارند  و این در حالیست که غرب با مسلمین توهین آمیز برخورد می کند و ایشان را تحت شدیدترین محدودیتها قرار میدهد و حتی از مسئله ای مانند حجاب محدود میکند، جالب این که بحث بهاییان را تنها برای تطهیر تجاوزات اسراییلی ها به خاک و مال و خانه های فلسطینی ها مطرح کرده است در صورتی که تلاش برای تطهیر رژیم کودک کش و متجاز صهیونستی، تنها آبروی تطهیرکنندگان را برده و ماهیتشان را آشکار کرده است. در مورد آزادی روابط در غرب هم بایدگفت که این آزادی کار رابه همجنسبازی ، ازبین رفتن بنیان خانواده و برقراری روابط جنسی باحیوانات به عنوان یک امر قانونی کشانده است که گویا اینها را انحطاط اخلاقی نمیشناسند و اما در مورد این که اسلام را بابت موقعیت جغرافیایی بروز داعش ،  دین خشونت می دانند باید گفت که داعش هم مانند طالبان از دل وهابیت و آن هم از دامان انگلیس به وجود آمده و با حمایت های گسترده آمریکا، غرب، عربستان، اسراییل و ترکیه با حمایتهای مالی، تسلیحاتی، رسانه ای، درمانی، اطلاعاتی، ماهواره ای، خریدنفت، تأمین نیروی انسانی و… پدیدآمده است.


nazokbin

94/8/30
7:50 ص

moosavi-lariاخیراً مشاهده می شود که برای فتنه گران و حامیان فتنه ای مانند فیاض زاهد و موسوی لاری و … مجوز سخنرانی جهت تطهیر و قبح زدایی از جریان فتنه و بازگشت ایشان به نهادهای تصمیم سازی و تصمیم گیری صادر می شود و این در حالی است که بعد از 6 سال و اندی همه از ماهیت و خاستگاه فتنه و حامیان و عمالش اطلاع داریم و همه می دانیم که فتنه خط قرمز نظام، قانون، رهبری، مجلس و شورای نگهبان در تأیید صلاحیت ها و یا رأی اعتمادها بوده و هست. همه می دانیم که شخص رئیس جمهور و وزرایش همگی در ابتدای کار، یک به یک در این خصوص مواضع شفافی گرفتند تا مورد تأیید نهادهای نظارتی و مجلس قرار گرفتند و آنهایی که مواضعشان در مورد فتنه مشخص نبود نتوانستند اعتماد شورای نگهبان و مجلس را بگیرند و تلاش امروز برخی از بخش های دولت برای تطهیر فتنه و عمال فتنه هرگز نمی تواند قابل اغماض باشد و باید حتماً مورد توجه مجلس قرار بگیرد و نباید طوری باشد که اگر وزیری رأی اعتماد گرفت، دیگر گمان کند هرکاری که خواست می تواند انجام دهد و این در صورتی است که همین دولت برای صدور مجوز به برخی سخنرانان انقلابی که جرمی هم مرتکب نشده اند مجوز صادر نمی کند و حتی بعضاً مجوزهای صادره را لغو میکند و با این خط فکری و اجرایی نمی توان از امت حزب الله توقع داشت مانند مجلس و یا نهادهای حاکمیتی ساکت بنشیند و هیچ اقدامی به عمل نیاورد و شاهد فرصت یافتن کسانی باشند که قبلا ثابت کرده اند هیچ التزامی به قانون اساسی، اسلام، امام و رهبری ندارند و به دنبال فرصت های دیگر می گردند و در چنین شرایطی انتخاب گزینه مناسب برای واکنش در برابر این تحرکات از سوی مردم و امت حزب الله، امری بسیار مهم است چرا که هم نباید در قبال این خیانت ها سکوت کرد و هم نباید حریم قانون را خدشه دار نمود و هم نباید موجب مظلوم نمایی کسانی شد که خود بیشترین ظلم و خیانت را در حق مردم روا داشته اند. لذا مختصراً چند بند را در این خصوص جمع بندی می نمایم:
1- لزوم جدی گرفتن و مطالبه گری از نهادهای صادر کننده مجوز و نهادهای نظارتی در خصوص عملکرد وزرا در قبال خط قرمزِ فتنه.
2- اهمیت در صحنه بودن ائمه جمعه در خصوص حضور عناصر فتنه و  هدایت نیروهای مومن به پرهیز از اقدامات خلاف قانون و تلاش برای تأثیر گذاری در ابطال مجوز برای برنامه های تطهیر کننده عناصر فتنه.
3- لزوم در صحنه بودن و حساسیت و رصد مردم نسبت به بازگشت عناصری که قبلاً عدم التزامشان به قانون، انقلاب، اسلام، امام و رهبری را اثبات کرده اند.
4- اهمیت انتخاب برخورد مناسب در خصوص این مسائل و ممانعت از عدول از موازین قانونی به نحوی که ضمن شنیده شدن صدای اعتراض، از هرگونه توهین و مظلوم نمایی طرف های مقابل جلوگیری گردد.
5- استفاده از ظرفیت بالای رسانه، شبکه های اجتماعی، تجمع های آرام در همان محل دارای مجوز، تلاش برای سوال و جواب های اصولی از عمال فتنه و افشای ماهیت خائنانه ایشان، بکار بردن شعارهای انقلابی و دست نوشته های مورد تأیید، پرهیز از بکار بردن شعارهای تند و ممانعت از هرگونه اقدامات خلق الساعه.


nazokbin

94/8/18
12:35 ع


n00128116-bاخیراً یک فایل صوتی از جناب نقویان منتشر گردیده است که در آن تلاش می کند مقام خود را بالاتر از آن بداند که حتی در خصوص رهبری و بیت ایشان فریب بخورد و یا می گوید که این که مردم با شوق و ذوق به ایشان عرض ارادت می کنند ناشی از حب دنیا و حب مقام و فریبکاری است و می گویند که جز 14 معصوم که عصمت دارند، دیگر حرف هیچ کسی را بدون این که قانع شود نمی پذیرد، که با این مطلب کوتاه به آنها پاسخ داده می شود:

البته مواضع ایشون در خصوص فتنه و حمایت از سران فتنه و مواضع مذبذبانه ایشان مسبوق به سابقه هست ولی این که یک فایل صوتی را معیار و مستند فرض کنیم نیز صحیح نیست چرا که امکان تقطیع در خصوص بسیاری از جملات آن وجود دارد و چه بسا جمله ای در مورد رهبری به جمله ای در مورد فلان آیت الله چسبانده شده باشد بدون این که شما متوجه شوید. شاید در فیلم بتوان قیچی خوردن را راحت متوجه شد ولی در فایلهای صوتی این مسئله به راحتی میسر نمی شود ولی با این وجود برخی از اظهارات ایشان غیرقابل انکار بوده و مکرر بیان شده اندکه در این خصوص در چند بندبه مطالبشان پاسخ می دهم:

اولا که ایشان تبعیت و پذیرفتن را یکی فرض کرده است، چه بسا شما حتی ممکن است نظر امام معصوم هم برایتان کمی عجیب باشد ولی ولایت اقتضا می کند که تبعیت گردد.

بحث دیگر هم موضوع عصر غیبت و بحث ولایت فقیه است. کسی که ادعا میکند تابع معصومین علیهم السلام است نمی تواند بحث ولایت فقیه را نپذیرد، کسی خود را تابع معصومین می داند، نمی تواند در مورد بحث ولایت فقیه طوری صحبت کند که این ولایت در حد یک توصیه و حتی کمتر از آن تلقی گردد.

ایراد سومی که در سخنان ایشان وجود دارد تلاش برای نیت خوانی و اتهام براساس ذهن خوانی است. این که به یک نفر عرض ارادت شود یا دست عالمی یا ردای عالمی بوسیده شود را با چه حجت شرعی مبنی بر دنیا دوستی و مقام دوستی می توان تلقی کرد و تهمت زد؟! آیا هر عالمی که دستش بوسیده می شود یا هر کسی که از او تبعیت می شود یا هرکسی که از او استقبال می شود برای حب قدرت و دنیاست؟! اگر اینطور باشد که ائمه معصومین و بسیاری از علمای صاحب کرامت شیعه اینچنین مورد ارادت و محبت قرار داشتند و کسی که اینچنین مدعی تبعیت از ائمه معصومین است حداقل به حرمت ایشان نباید عملی که توسط ایشان نیز صورت می گرفته را اینچنین متهم به حب دنیا و مقام نماید.

در کنار مطالب فوق وقتی می بینیم در جایی که به فتنه گران می رسد حمایت بی دریغ خود را مشمول حال ایشان می کند و حتی برمبنای احتمال و بدون هیچ حجتی، حدس خود را مبنی بر این که حداقل امام حسین در 3 بار ملاقاتش با عمرسعد یکبار با او دست داده است را برای توجیه و تطهیر دست دادن ظریف با کری مورد استناد قرار می دهد که این رفتار با ادعاهای حق گرایانه و دقت نظرشان در پذیرفتن هر سخنی، در تناقض آشکار قرار دارد.

نتیجه این که این ایرادات اینقدر پیچیده نیستند که از فردی مثل جناب نقویان که سالهاست منبری و اهل مطالعه است پذیرفتنی باشد و در بهترین شرایط و برای این که این رفتارها و گفتارهای ایشان را ناشی از نفاقشان ندانیم ناچاریم آنها را ناشی از بی سوادی ایشان تعبیر نماییم.


nazokbin

94/8/18
12:31 ع


fayaz_zahed - Copy

فارغ از هتک حرمتی که در نتیجه حضور امثال فیاض زاهد بر منبر و تریبون مراسم انقلابی مانند 13 آبان، به منابر و تریبونهای انقلابی ایجاد می شود، یک دغدغه بسیار جدی نیز وجود دارد و آن خطر تحریف اسلام، انقلاب و آرمانهای شان است. به راستی آیا می توان توقع داشت که فردی که به بدیهیات اسلامی و انقلابی پایبند نبوده است، بتواند درسی تحریف نشده از عاشوار و اسلام و استکبارستیزی به مردم بدهد؟! آیا این همان خطر نفوذ فرهنگی نیست که مقام معظم رهبری از نفوذ سیاسی خطرناک تر معرفی کردند؟!

خب حال تکلیف مردم، روحانیون و مسئولان در برابر نفوذ امثال فیاض زاهد در مناصب و منابر و تریبون ها چیست؟! به نظر می رسد بخشی از فرصت نفوذ فرهنگی امثال فیاض زاهد، مدیون بی خیالی و ساده اندیشی برخی مسئولان سیاسی و فرهنگی استان باشد و از این لحاظ نمی توان به نظارت و حضور ایشان دلخوش بود و اکتفا نمود؛ می ماند مردم انقلابی و روحانیون دغدغه مند که تکلیفشان دو برابر می شود. مردمی که باید بدون هرگونه ارتکاب تخلف از قانون، مراتب اعتراض خود را حضورا، لساناً و قلماً در این خصوص اعلام نمایند و روحانیونی که باید با هوشیاری و روشنگری کامل در این عرصه، هم از مردم انقلابی حمایت کنند و هم مسئولان را بابت کم کاری و بی توجهی مؤاخذه نمایند و هم به پاسخگویی به شبهات و تحریفات این جریانات بپردازند و همین دو مسئله نیز درهمین فقره رخ داد، یعنی مردم انقلابی لاهیجان در برابر سخنرانی فیاض زاهد در روز 13 آبان مراتب اعتراض خود را با حرکت به سمت محل سخنرانی اعلام کردند و حضرت آیت الله قربانی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان نیز ضمن حمایت از این حرکت مردم انقلابی، صدور مجوز برای عناصر معلوم الحالی چون فیاض زاهد را مورد نکوهش و تشر قرار دادند.

photo_2015-11-07_23-40-50

البته حواشی حضور فیاض زاهد و برخورد مردم و روحانیت انقلابی به همین حد ختم نشد و شورای جبهه اصلاح طلبان استان گیلان نیز در این خصوص بیانیه ای صادر نمود، بیانیه ای که مقدمه آن آیه 18 سوره زمر بود که با توجه به این که این آیه بدون توجه به آیه قبلش به درستی فهمیده نمی شود این دو آیه شریفه و ترجمه شان را باهم مد نظر قرار می دهیم:

«وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»  (الزمر، 17و18)

و آنان که خود را از طاغوت به دور می ‏دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته‏ اند، آنان را مژده باد، پس بشارت ده به آن بندگان من، آنان که به سخن گوش فرامی ‏دهند و بهترین آن را پیروى می ‏کنند؛ اینانند که خدای شان راه نموده و اینان همان خردمندانند. (ترجمه آیات 17 و 18 سوره زمر)

همانطوری که مشاهده می کنید ابتدای این دو آیه به دوری جستن از طاغوت و بازگشت به خدا اشاره دارد و این شرط در خصوص کسانی که به جای تبری از طاغوت با آن همراه شدند و از رفتار زشت شان نیز توبه نکردند، نمی تواند صادق باشد و به همین لحاظ دادن تریبون و ترویج تفکرات عاشقان و خادمان غرب و اسلام آمریکایی هرگز نمی تواند با این آیات قابل توجیه باشد.

و اما از دیگر مواردی که در بیانیه شورای جبهه اصلاح طلبان گیلان به آن اشاره شده است چند عبارت اتهام آمیز است به نحوی که تلویحاً می گویند “این افراد اجیر شده بودند و می خواستند با دشنام و توهین و لگد سخنران را ارشاد! نمایند” که البته این تهمت به اجیر شدن و اجیر کردن و همچنین موضع گیری که مبتنی بر نیت خوانی است خودش قابل پیگیری قانونی است. بحث دیگر این که چگونه است که جناح اصلاح طلب، مشارکت فعال و محرز در فتنه 88 که در آن به اسلام، قانون، ولایت فقیه، انقلاب، امنیت، اباعبدالله، امام خمینی و … هجمه شد را هرگز محکوم نکردند ولی توقع دارند اعتراض مردم انقلابی به تطهیر و ترویج تفکرات منحوس ایادی فتنه به خاطر نیت خوانی آقایان مورد مواخذه و برخورد قرار گیرد! جالب است که این شورا، روحانیت معظم را مورد گلایه قرار داده است که چرا در برابر این اعتراضات سکوت پیشه کرده است، گویا آقایان طلبکار شده اند که چرا به منبر نشینی افرادی که با فرهنگ اسلام و عاشورا و استکبارستیزی بیگانه و حتی معارضند اعتراض شده است!!، به راستی آیا جریان اصلاح طلبی گیلان، نیروهای معتقد، مؤمن و فاقد سوءسابقه ندارد که باید از عناصر مجرم، غیرمعتقد و قانون شکن به عنوان سخنران استفاده کند؟!

از دیگر موارد جالب توجه در بیانیه ی این شورا این است که آقایان تلویحاً ادعا کرده اند که “ما عموماً بازمانده های جبهه های خون و شهادت هستیم و خودمان می توانیم به خوبی از خودمان دفاع کنیم و تنها به احترام پایبندی جبهه اصلاحات به قانون پذیری و نظم، در این خصوص سکوت کرده ایم” که این ادعاها با آنچه که در تاریخ از قانون پذیری اکثریت جبهه اصلاحات در تنش ها و تنگناها ثبت کرده است بسیار تفاوت دارد و به نظر می رسد اگر توانایی برآورده کردن تهدیدشان در مقابله به مثل با جریانات معترض را می داشتند مانند آنچه قبلاً از ایشان دیده ایم، عمل می کردند.

حرف آخرم با نیروهای انقلابی و روحانیت معزز است که به ایشان توصیه می کنم ضمن حفظ هوشیاری درخصوص رصد رفتار و گفتار عوامل نفوذ و نفوذپذیر، از ظرفیت رسانه ها و تریبون ها و منابر در جهت معرفی عوامل، افراد و جریان های نفوذ و مطالبه گری از مسئولان در خصوص جلوگیری از ریشه دواندن ایشان استفاده کنند و در کنار آن نیز در مواردی که نیاز به حضور و سؤال و بحث جدی است، در مراسم و برنامه های این جریان ها حضور پیدا کنند و بدون هرگونه اقدام غیرقانونی نسبت به ثبت و ضبط نظرات ایشان و به سؤال، گفتگو، بحث و افشای تفکرات این جریان ها اقدام نمایند.


nazokbin

94/6/26
8:14 ص

haghonnasبعد از ادعاهای مکرر هاشمی در خصوص این که تنها انتخابات مردم در 92 حق الناس بیان شده است، با جستجویی در سخنان رهبری در انتخابات های متعدد مشاهده کردیم که عبارات امانت و حق مردم در ادبیات رهبری به دفعات تکرار شده است ولی از آنجا که گویا جناب هاشمی روی این عبارات برنامه ریزی خاصی کرده است، این بار به غیر از تکرار همان ادعا در خصوص عبارت حق الناس، به چند مسئله دیگر هم اشاره کرده اند و تلاش کرده اند تا اثبات کند که انتخابات 92 یک شرایط خاصی داشته است و با سایر انتخابات های کشور به خصوص انتخابات 88 متفاوت بوده است که برای این مسئله 4 دلیل آورده اند که ابتدا عین عبارت جناب هاشمی را ذکر می کنم و سپس به آنها پاسخ می گویم:

هاشمی 94/6/23 : “نقش رهبری در انتخابات متوجه شور و اشتیاق مردم برای حضور و صحت برگزاری آن است. من چند مورد را می گویم تا مشخص شود که نقش ایشان چقدر برجسته بود. اولاً در نامگذاری سال 92، حماسه سیاسی گفتند که مصداق کامل و نقطه عطف آن انتخابات بود. ثانیاً گفتند که هیچ­کس، حتی خانواده­ ام نمی دانند به چه کسی رأی می دهم که این جمله نوعی اعتماد به مردم داد. ثالثاً به انتخابات فراتر از نظام و انقلاب، رویکرد ملی دادند و اعلام کردند که حتی کسانی که نظام را قبول ندارند، به خاطر کشور ایران در انتخابات شرکت کنند و رابعاً اعلام کردند که رأی مردم حق الناس است. این جمله ایشان خیلی تأثیر داشت. اگر به تقسیم آرا از نظر سیاسی در جامعه نگاه کنید، می بینید که یک نفر با یک نوع تفکر و 5 نفر دیگر با تفکر دیگری بودند و آرای آنها، یعنی این یک نفر و آن پنج نفر هم تقریباً مساوی و رقابت تنگاتنگ بود.

اولاً این ادعا که رهبری در سال 92 شعار حماسه سیاسی را به مناسبت انتخابات نام گذاری کردند به معنی تغییر و تحول در روند انتخابات و ایجاد سلامت در آن نمی تواند باشد ضمنا نام سال فقط “حماسه سیاسی” نبود بلکه “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” بود که در هر صورت مردم براساس اعتمادشان به نظام، مثل سال های گذشته در این انتخابات هم مشارکت گسترده ای داشتند و بر ادعای کسانی که می گفتند مردم به نظام اعتماد ندارند مهر ابطال زدند و به همین دلیل این افراد تلاش می کنند تا مشارکت گسترده مردم در سال 92 را به دلایل خیلی خاص و بعضا خنده دار معطوف کنند.

ثالثاً این که رهبری یک رأی دارد و هیچ کسی نمی داند در سایر انتخابات ها من جمله انتخابات 88 که محل اشکال آقایان بوده است نیز وجود دارد “بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است.”1388/01/01

ثالثا”رهبری در همه انتخابات ها به مشارکت حداکثری و اهمیت حتی یک رأی هم تأکید داشتند و این ادعا که این درخواست محدود به سال 92 بوده باشد خودش یک دروغ دیگر است به این سخنان رهبری در تاریخ 1388/01/01 توجه کنید: “آراء یکایک شما مردم سهمی است از همان سرمایه‌گذاری و سپرده‌گذاری. هر رأیی که شما در صندوق میاندازید، مثل این است که یک بخشی از پول آن سپرده را دارید تأمین میکنید. یک رأی هم اهمیت دارد…بنده همواره در درجه‌ی اول در انتخابات سعیم بر این است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است“.

رابعاً رأی مردم همیشه امانت و حق الناس بوده است که قبلا تعداد زیادی از بیانات رهبری برای انتخابات های گذشته ارائه شده است که به ذکر یک نمونه در سال 84 که جناب هاشمی و فرزندانش سلامت انتخابات آن سال را هم زیر سوال برده بودند، اکتفا می کنم: “ آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست“. 1384/03/25

نتیجه گیری: جناب هاشمی و فرزنداندشان به غیر از انتخابات 88، انتخابات 84 را که توسط دولت اصلاحات برگزار شده بود را نیز بارها رد کرده اند و از سوی دیگر انتخابات 92 که آنهم توسط دولت احمدی نژاد انجام شد را به عنوان یک الگوی انتخاباتی معرفی کردند، به نظر می رسد که آقایان فارغ از این که خاتمی انتخابات را برگزار کرده باشد یا احمدی نژاد، فارغ از این که نظارت تمام این انتخابات ها توسط یک شورای نگهبان و طبق یک قانون اساسی و قانون انتخابات صورت گرفته است، تنها به یک دلیل یک انتخابات را سالم یا ناسالم معرفی می کنند که ناشی از برد یا باختشان در آن انتخابات است، مسئله ای که مقام معظم رهبری نیز در تاریخ 1387/03/21 این چنین بیان کردند: “در نگاه افرادی که از این مبنای اسلامی دورند، وقتی که به مسئله نگاه می‌کنید، میبینید تناقض و تهافت زیاد است. یک روز که آراء مردم به نفع یک جماعتی باشد، آراء مردم اهمیت پیدا می‌کند، جمهوریت اهمیت پیدا می‌کند. «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین»؛ اگر حق به جانب آن‌ها داده بشود، حق را قبول می‌کنند.” و مسئله نهایی این که به نظر می رسد جناب هاشمی که خودش از کسانی بود که بدون هیچ مبنای قانونی، حقوقی و شرعی خواستار ابطال آرای مردم بود، بیش از دیگران نیازمند به حق الناس دانستن آرای مردم است، وگرنه که مقام معظم رهبری با ایستادگی قاطعانه بر آرای مردم در سال 88 بهترین نمایش از اعتقاد راسخ بر حق الناس داستن مردم را به نمایش گذاشتند.


nazokbin

94/6/8
9:36 ع

آیا رهبری فقط در سال 92 رأی مردم را امانت و حق الناس دانستند؟! و آیا حق الناس دانستن یعنی که تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان نباشد؟!

حق الناسمتأسفانه برخی افراد که نمی توانند امانت داری همیشگی نظام و اعتماد همیشگی مردم به نظام را تصدیق کنند، طوری وانمود کنند که در انتخابات سال 92 یک اتفاق عجیب رخ داده و برخلاف انتخابات های گذشته، رهبری رأی مردم را امانت و حق الناس معرفی کرده است و تنها این مسئله بابت تمایل مردم به حضور در انتخابات گردیده است و بعدهم برای رعایت این حق الناس، حذف جایگاه شورای نگهبان در تأیید صلاحیت نامزدها را طلب می کنند، لیکن با مراجعه به سخنان رهبری مشاهده می شود که ایشان همواره بر امانت بودن آرای مردم و لزوم صیانت از آرای مردم توسط شورای نگهبان و وزارت کشور تاکید کردند و حذف نامزدهای فاقد صلاحیت را نیز حق مردم دانستند:

شورای نگهبان هم با کمال دقّت و امانت باید مراقب باشد که هیچ‌گونه تخلّفی در انتخابات نشود. حقّ مردم است که شورای نگهبان نگذارد بدخواهان این ملت به قوّه مقنّنه راه پیدا کنند. شورای نگهبان باید حقّ مردم را ادا کند و مانع شود از این‌که بدخواهان این ملت، بدخواهان این انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه کشور امام شوند. 1378/11/13
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2989
توصیه‌ای هم به مسؤولان و دست‌اندرکاران میکنم و آن این است که هم هیأتهای اجرایی و هم هیأتهای نظارت باید کمال دقّت خودشان را به کار ببرند تا  از آراء مردم صیانت شود و این آراء با امانت کامل شمارش و قرائت گردد؛ کمااین‌که بحمداللَّه همین‌طور هم بوده است. 1380/03/18
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3069
امروز هم من از دست‌اندرکاران انتخابات – هم مجریان و هم ناظران – جداً و موکداً درخواست میکنم که از آراء مردم حفاظت کنند. آراء مردم امانتی است در دست آنها و بدون هیچ‌گونه جانبداری و دخالت دادن امیال خودشان، رأی مردم را بگیرند و آن‌چنان که هست، بخوانند و ثبت کنند و سپس اعلام کنند. 1384/04/03
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17909
آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست. 1384/03/25
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3296
 من میبینم متأسفانه در اظهارات بعضیها – حالا ان‌شاءاللَّه که از روی غرض‌ورزی نیست – مرتب تکیه میکنند: آقا! تقلب نشود، آقا! تقلب نشود؛ آقا! دستبرد نشوند. چه تقلبی!؟ قریب به سی سال است که دستگاههای مجری این مملکت دارند انتخابات را انجام میدهند با سلامت کامل،… ما البته سفارش کرده‌ایم؛ مکرر سفارش کرده‌ایم؛ مکرر هم سفارش خواهیم کرد به همه‌ی دست‌اندرکاران؛ هم به وزارت کشور، هم به شورای محترم نگهبان، به نظار و مجریان: مراقب باشند، مسؤولیتشان را، وظیفه‌شان را درست انجام بدهند، خوب انجام بدهند، آراء مردم دست اینها امانت است؛  نگذارند کسی دخالت بکند؛ نفوذ بکند.1386/10/19
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3419
به غیر از این که نظارت استصوابی در زمان حیات امام مورد تأیید ایشان بوده است، در ادبیات امام خمینی نیز در خصوص لزوم به قدرت نرسیدن گروه انحرافی حجتیه توسط شورای نگهبان تأکید شده است که نشان از اهمیت فرایند تأیید صلاحیت شورای نگهبان دارد (صحیفه نور ،ج21 ،ص579) .
نکته ی نهایی این که براساس قانون اساسی، نظارت براجرای انتخابات و تفسیر قانون اساسی حق شورای نگهبان است و این شورا نیز نظارت استصوابی را از زمان امام خمینی اجرا نموده و این مسیر همواره مورد تأیید رهبری نیز بوده است و حتی افرادی مانند هاشمی رفسنجانی نیز قبلاً در برابر نگرانی برخی جریانات، تفسیر شورای نگهبان در خصوص نظارت استصوابی را قانونی و حق این نهاد معرفی کرده اند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/content/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86

 


nazokbin

94/3/25
8:2 ص

 

حکم مهدی هاشمیبا توجه به پرونده هایی که در این یکی دوساله در خصوص مفاسد کلان اقتصادی و یا جرایم شخصیتهای معروف و بعضاً مسئولان سابق انجام شده است، لازم دیدم برخی موارد را در این خصوص تقدیم نمایم:

1- این که قوه محترم قضاییه به بررسی پرونده های کلان اقتصادی و یا شخصیت های مطرح کشور از هر جناحی می پردازد امری قابل تقدیر است و امیدواریم با توجه به تأکیدات اکید مقام معظم رهبری این مسئله با همت و سرعت بیشتری در دستور کار قوه محترم قضاییه قرار گیرد و سایر قوا، احزاب، جناح ها و مهمتر از همه خود مردم از این حرکت به هر روشی حتی با مطالبه گری های صرف خود حمایت نمایند. گفته های مسئولان قضایی و افراد مطلع و برخی از مراکز قدرت و ثروت نشان می دهد که در بررسی برخی پرونده ها فشارها و عدم همکاری هایی صورت می گیرد که عدالت اقتضا می کند تا قوه قضاییه محکم به این خطوط قرمز ورود کند و رهبری و مردم را حامی واقعی خود در این پرونده ها بداند.

2-اگر چه قضات قوه محترم قضاییه کاملاً مستقل هستند، ولی توقع می رود نسبت به انتخاب و تربیت این قضات و تناسب توانایی های شان با پرونده هایی که به ایشان سپرده می شود، نظارت و دقت بیشتری صورت گیرد. مردم حق دارند تا ضعف های مقامات قضایی را به پای دستگاه قضا بنویسند چرا که این قضات نیز به آموزش، تربیت، حمایت و فراهم شدن امکانات قوه محترم نیازمند هستند؛ در این بند به صورت مشخص به برخی از انتقاداتی که به نحوه روند رسیدگی و صدور حکم مهدی هاشمی وارد به نظر می رسد، اشاره می گردد:

الف- این که مدارک و مستندات به منظور تکمیل به یک اداره یا وزارتخانه ارجاع شوند، یک مسئله بدیهی و پذیرفته شده است، اما وقتی تمام شواهد و قرائن نشان می دهد که وزارت مربوطه علاقه ای به محکومیت فرد خاطی ندارد، شایسته بود تا تکمیل موارد ناقص در همان دادگاه و با حضور نمایندگان وزارت اطلاعات و با طرح سوالات دقیق در خصوص برخی نواقص و یا با هر تدبیر مناسب دیگری انجام شود، نه این که برگه های بسیار مهم از پرونده جهت تکمیل به وزارت اطلاعات تحویل گردد و به همین سادگی به جای تکمیل اسناد و پرونده، شاهد خارج شدن شان از دستور بررسی باشیم.

ب- این که 12 بند از جرایم سنگین و مشخص به نحوی در هم ادغام شوند که به 3 بند تقلیل یابد تا بتوان از امتیاز ماده 134 قانون مجازات اسلامی استفاده شود، با توجه به عرف گذشته و قوانین موضوعه قابل درک نیست، این اقدام حقیقتاً بیش از این که در جهت تسهیل رسیدگی به پرونده تحلیل گردد، در جهت تأمین شرایط تخفیفات عمده 25 سال حبس به 10 سال تلقی شد.

ج- این که برای اتهامات اقتصادی آقای مهدی هاشمی، صرفاً به رد مال و جریمه بسنده شود و به خسارت های بسیار سنگین اقتصادی که به بهای دریافت این رشوه ها، به کشور و منافع ملی تحمیل شده است توجه نشود، چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ چرا این همه ضرر و زیانی که در اثر قراردادهای مشکل دار نفتی به کشور وارد شده است در بررسی پرونده و صدور رأی دخیل نشده اند؟ اینجا بحث سوء مدیریت نیست که بتوان ندانم کاری یک مدیر را تطهیر کرد، بلکه دقیقاً بحث ترک تشریفات و تخلف در جهت ایجاد منافع مشترک بین رشوه دهند و رشوه گیرنده است، تخلفاتی که چندین برابر رشوه های ردوبدل شده، منافع نامشروع برای راشی ایجاد کرده است.

3- مسئولان قوه محترم قضاییه (و نه قضات محترم) در برخی موارد متأسفانه استانداردها، قوانین و عرف خود را زیرپا می گذارد که این مسئله از نظر ما قابل پذیرش نیست که به برخی از این استانداردها اشار می کنم:

الف- به زعم ما اگر رحیمی یا بقایی مجرم هستند در همان زمان که جرمشان ثابت شد باید محاکمه یا بازداشت شوند نه این که یکروز قبل از اعلام حکم بدوی و تجدید نظر جناب مهدی هاشمی، این اقدام صورت گیرد، شاید قوه محترم قضایی می خواهد تا با نمایش یک رویکرد بی طرفانه، ذهن مردم و جریان های سیاسی را از شائبه سیاسی بودن برخوردهای قضایی پاک نماید ولی این حرکات بیشتر شائبه ملاحظه کاری های بیش از حد را تلقین می کند، ملاحظه کاری هایی که احتمالاً موجب مانع تراشی در برخورد جدی و قاطعانه در خصوص برخی تخلفات کلان گردیده است.

ب- اگر قرار است متهمان بدون درج نام و با حروف ابتدای اسم و فامیل معرفی شوند، این مسئله نسبت به همه رعایت گردد نه این که برخی در همان مرحله اتهام و بازجویی با نام و نام خانوادگی مخاطب قرار گیرند و برخی دیگر نیز حتی بعد از صدور رأی نهایی با احتیاط خطاب قرارگیرند.

ج- همانطوری که قوه محترم قضاییه همیشه در هنگام اعلام اسامی محکومین قضایی، به جزییات جرم و جریمه هایشان اشاره می کرده است توقع بود که در مورد مهدی هاشمی نیز در همان زمان اعلام رأی، دقیقاً به میزان و تعداد رشوه ها، اختلاس ها، جزییات جرایم امنیتی، میزان جرائم و نوع مجازات هایش اشاره گردد ولی متأسفانه به صورت کلی از آنها عبور شد و بعضاً از نهادهای دیگر به صورت پراکنده اعلام می گردند.


nazokbin

94/3/11
6:50 ع

پویش مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ایدر حالی که مقام معظم رهبری خطوط قرمز هسته ای را به خوبی بر اساس حفظ توأمان منافع، عزت و امنیت ملی تبیین می کنند، لیکن به نظر می رسد دولت و مذاکره کنندگان هسته ای در برابر زیاده خواهی های طرف مقابل تحت فشار قرار گرفته اند و بعضاً در خصوص برخی موارد دچار عقب نشینی هایی گردید اند که مابه ازای مناسب و معادلی نداشته اند؛ در چنین شرایطی طرف مقابل تمام تلاشش را می کند تا با بکارگیری توان کنگره، سنا، شورای امنیت، آژانس هسته ای و رسانه های شان، موارد مورد نظرش مانند بازدید از مراکز نظامی یا بازجویی از دانشمندان هسته ای و یا عدم رفع همزمان تحریم ها را به کشور تحمیل نماید که در این شرایط حمایت رهبری، مجلس و مردم می تواند پشت دولت را گرم نماید و تحمیلگری ها و فشارهای طرف مقابل را خنثی نماید؛ در همین راستا مقام معظم رهبری مواردی را به عنوان خط قرمز اعلام کرده و مدام بر همان ها پافشاری می نمایند و می گویند که نمی گذارند از این خطوط عدول شود و در ادامه همین حمایت ها نیز می فرمایند مردم نیز مذاکراتی را که منافع و عزتشان را حفظ نکند را برنمی تابند که این حرکت باعث یک جنبش خودجوش مردمی در تمام استان ها و شهرهای کشور گردیده است.
پویش مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ای در حفظ خطوط قرمز و منافع ملی کشور اینقدر موثر بود که در همان یکی دو روز اول جناب عراقچی اعلام کرد که بحث پذیرش بازدید از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای منتفی شده است و جناب ظریف هم رسماً از طرف مقابل خواست نسبت به توافق لوزان دبه نکند. سوالی که ایجاد می شود این که وقتی تجمعات حمایتی از مذاکره کنندگان هسته ای اینقدر می تواند در امتیاز گیری ایشان مفید باشد و در حالی که طرف مقابل هم از هیچ دستاویز حقوقی، روانی یا رسانه ای برای حمایت از مذاکره کنندگانش دریغ نمی ورزد، چرا دولت باید نسبت به صدور مجوز برای این تجمعات، اینچنین سختگیرانه عمل کند؟ به حدی که در تجمعات انجام شده همیشه صدور مجوز با تلاش زیاد و در لحظات آخر محقق شده است و نهایتاً امروز نیز وزیر کشور صدور مجوز برای تجمعات هسته ای را منتفی اعلام کرد.

در خلال بحث تجمعات هسته ای، برخی از موافقان توافق به هر قیمتی، با مقایسه تجمعات حمایت از هسته ای و اردوکشی های خیابانی در فتنه 88، تلاش می کنند تا این تجمعات را مانند آن تجمعات تعبیر نمایند و این در حالی است که اساساً بین این تجمعات تفاوت های اساسی وجود دارد که برخی از آنها را بیان می کنم:

پویش مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ای

1- در تجمعات حمایت از فتنه اصل تجمع و اعتراض مبتنی بر یک دروغ بنا نهاده شده بود و حال این که تجمعات هسته ای مبتنی بر مستندات هسته ای ژنو و لوزان و اظهارات مذاکره کنندگان ما مبنی بر دبه درآورن طرف مقابل انجام می شود.

2- از دیگر تفاوت های تجمع های هسته ای و فتنه بحث درخواست غیر منطقی و غیرقانونی حامیان فتنه و درخواست قانونی و منطقی تجمع کنندگان هسته ای است، چرا که در تجمعات حمایت از فتنه درخواست تجمع کنندگان این بود که بدون هرگونه پیش شرطی انتخابات باطل شود و انتخابات دیگری با نظارتِ ناظران خارجی برگزار گردد در حالی که در تجمع های هسته ای یک بحثِ حزبی یا مبتنی بر یک نامزد شکست خورده دنبال نمی شود، بلکه بحث منافع و عزت ملی و رعایت خطوط کلی ترسیم شده از سوی رهبری دنبال می شود که همگی قانونی و حتی لازم به نظر می رسند.

3- از دیگر تفاوت های تجمعات هسته ای و تجمع های در حمایت از فتنه، شکل این تجعات است به نحوی که تجمعات حمایت از فتنه با انبوهی از اقدامات خلاف امنیت ملی اعم از آتش زدن اموال دولتی یا شعارهای ساختارشکن و یا اقدامات خلاف شرع همراه بود.

4- تفاوت دیگر در این تجمعات ناشی از تفاوت در نتیجه این دو نوع تجمع است، یکی از تجمعات موجب خرد شدن عزت، منافع و امنیت ملی می گردید و دیگری درحمایت از منافع، عزت و امنیت ملی انجام می شود، یکی باعث تشدید پیش روی طرف مقابل گردید و دیگری باعث عقب نشینی آنها گردیده و می گردد.

5- یک تفاوت آشکار دیگر در این تجمعات ناشی از چگونگی شکل گیری آنهاست، تجمعات فتنه 88 با دعوت رسمی فتنه گران به خیابان بر مبنای دروغ تقلب صورت گرفت و این در حالی است که تجمعات هسته ای کاملاً خودجوش و بدون دعوت هیچ مقام یا تشکلی در حال انجام و شکل گیری است.

6- تجمعاتی که تا کنون برگزار شده است با مجوزهای قانونی از مراکز متولی انجام شده است،‌ یعنی بسته به محل تجمع اگر نیاز بوده از فرمانداری یا اوقاف یا دانشگاه مجوز گرفته شده اند و این تلقین که این تجمعات بدون مجوزند در جهت کاهش استقبال و یا متخلف معرفی کردن تجمع کنندگان است.

نتیجه: با توجه به مواردی که بیان شد به دولت توصیه می شود تا به جای مقاومت و ناسپاسی در برابر حمایت های مقام معظم رهبری، مردم و مجلس، قدر این حمایت ها را بداند و به جای این که دنبال مقصر داخلی برای شکست احتمالی مذاکرات بگردد، تلاش کند تا با برجسته کردن زیاده خواهی های طرف مقابل و حق دادن به مردم، طرف مقابل را مجبور کند تا به منظور مقصر نشدن در مذاکرات هسته ای دست از زیاده خواهی بردارد و به منافع و عزت ملی این مردم احترام بگذارد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه