96/1/15
7:29 ع
استاد قاسم روانبخش عزیز متنی درباره فضای انتخابات کشور نوشتند که محور اصلی آن درباره مسئله وحدت نیروهای انقلاب به نظر میرسد و سایت انتخاب که از قضا علاقه ای هم به وحدت نیروهای انقلاب ندارد، این نوشته را با عنوان «انتقاد قاسم روانبخش، شاگرد آیت الله مصباح از جمنا» منتشر نموده است لیکن با مطالعه دقیق مطلب، مشاهده میگردد که بخشهایی که به مسئله وحدت نیروهای انقلاب و تلویحاً جبهه مردمی نیروهی انقلاب اسلامی میپردازد، لزوما انتقاد نیستند، بلکه برخی توصیه و بعضی هم صرفاً آسیب شناسی هستند و بعضا هم انتقاداتی هستند که بدون ذکر نامی از جبهه بیان میشوند که در ادامه به برخی از این موارد اشاره میگردد:
یکی از آسیب هایی که استاد روانبخش در مسئله وحدت پیش بینی میکنند، مسئله سهم خواهی است، ایشان سهم خواهی را به عنوان یک آسیب احتمالی وحدت معرفی میکنند که کاملا هم صحیح است چرا که در هر وحدتی ممکن است عده ای به صورت علنی و یا حتی به صورت پنهان و تنها با نیت سهم خواهی در آینده، حضور داشته باشند ولی یقیناً صرف وجود چنین آسیبی نمیتواند، وحدت را زیر سوال ببرد، مگر این که وحدتی شکل گیرد که در مسیر آن، برای افرادی که با آن همراه میشوند سهم تعیین گردد که البته این مسئله برای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، مشاهده نمیشود.
از دیگر آسیب هایی که به نظر حجت الاسلام والمسلمین روانبخش میتواند وحدت را تهدید کند، اقدامات خلاف شرع یا خلاف قانون برای رسیدن به وحدت است که خود ایشان، به عنوان مثال، دخالت نهادهایی که نباید در انتخابات دخالت کنند را مطرح میکنند، ولی خودشان در ادامه میفرمایند البته اگر نهادهای انقلابی بدون دخالت در انتخابات و به خصوص تعیین مصادیق و شرط و شروط، صرفا در بسترسازی برای رسیدن به وحدت، تلاش و دعوت کنند، آن موقع قضیه متفاوت و بلااشکال خواهد بود.
از دیگر آسیبهایی که این شاگرد علامه مصباح برای وحدت معرفی میکنند، مسئله صداقت نداشتن و تحمیل کردن است، ایشان در این خصوص میگویند: «یکی از شرایط وحدت پایدار رعایت اصل صداقت است، به طوری که از ابتدای حرکت و تصمیمگیری، همه با هم باشند و در جریان حرکت و تصمیمگیریها باشند،» که البته در این باره شاید بتوان ایرادی وارد کرد مبنی بر این که آیا بسترسازی برای وحدت لزوما باید با حضور همه افراد و جریانات صورت گیرد و یا این که اگر تعدادی معدود نیز کلید چنین حرکتی را زدند نباید از همان اول ایشان را متهم به بی صداقتی نمود!
آسیب دیگری که استاد روانبخش برای وحدت متصور هستند و کاملا هم صحیح است، مسئله تحمیل گری است، ایشان کاملاً صحیح میگویند که نباید دیگران را برای پیوستن به وحدت تحت فشار گذاشت و نباید اگر کسی به آن نپیوست او را مقصر شکست قلمداد کرد، البته حرف ایشان از این جهت که هرکسی باید براساس حجیت شرعی کار کند حتماً صحیح است که متأسفانه در برخی از حامیان جمنا مشاهده شد که با چنین ادبیاتی نسبت به افراد و جریاناتی که هنوز برای پیوستن به جمنا اعلام آمادگی نکرده اند برخورد کردند که البته شخصاً در نقد ایشان قبلاً مطالبی نگاشتم.
یکی از دغدغه ها و شاید هم گلایه هایی که استاد روانبخش درباره وحدت نیروهای انقلابی مطرح میکنند، مسئله دستهای پشت پرده است که البته در این خصوص اگر کسی با مکانیزم جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی آشنایی داشته باشد میداند که حتی اگر و تنها اگر هم کسانی پشت پرده تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بوده اند، اما امروز شرایط از کنترل ایشان خارج شده است چرا که تصمیم گیرندگان اصلی در این جبهه، مردم انقلابی هستند که در مجامع ملی شرکت میکنند و اجرا کنندگان این تصمیمات هم 30 منتخب مردم هستند که اکنون در شورای مرکزی این جبهه مشغول فعالیت هستند.
یکی از توصیه هایی که استاد روانبخش در مسیر رسیدن به وحدت بیان میکنند، مسئله انعطاف پذیری است، ایشان این خصلت را برای شنیدن حرف موافقان و مخالفان و تسهیل در رسیدن به گزینه اصلح، لازم و کارگشا میدانند که البته کاملا صحیح است و جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نیز حتی با وجود این که پیوستن برخی از افراد و جریانات به وحدت را بعید میداند ولی بارها با ایشان مذاکره کرده است و از نصایح ایشان استفاده نموده است.
نکته مهمی که حجت الاسلام والمسلمین روانبخش بر آن تأکید دارند این است که حتی اگر گزینه های انقلابی به وحدت نرسند هم حق ندارند در برابر یکدیگر صف آرایی کنند و این مسئله نیز بسیار مهم به نظر میرسد، واقعا این شایسته نیروهای انقلابی نیست که یکی وحدت دیگری را قبیلگی و قدرت طلبانه و سهم خواهانه بخواند و دیگری هم متقابلا طرف مقابل را خودخواه و وحدت شکن و خائن قلمداد کند.
یکی از دغدغه های استاد روانبخش درباره وحدت این است که ما نباید مانند اصلاحاتی ها به این بیندیشیم که چه کسی رأی بیشتری می آورد و دور او جمع شویم. البته این دغدغه کاملاً صحیح است و نباید مسئله اصلحیت را فدای مسئله مقبولیت نمود ولی واقعا این مسئله را درباره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی وارد نمیدانم چرا که نیروهای انقلابی که در مجمع ملی اول این جبهه حضور داشتند، بر مبنای رأی آوری رأی ندادند بلکه براساس صلاحیتهای انقلابی و مدیریتی به 10 نامزد رأی دادند.
با توجه به شیوه ای که در رأی دادن نیروهای انقلابی حاضر در مجمع ملی جبهه نیروهای مردمی نیروهای انقلاب اسلامی مشاهده شد، میتوان پیش بینی کرد که هم گزینه نهایی واجد صلاحیتهای حداکثری از نظر نیروهای انقلابی باشد و هم در نهایت امکان ایجاد اجماع نظر همه نیروهای انقلابی و همه مردم روی گزینه نهایی این جبهه افزایش یابد که در این صورت واقعا دیگر نیازی نیست حتی در لحظه آخر نیز از گزینه اصلح دست برداریم و به دنبال گزینه صالح مقبول برویم و از این لحاظ بدون این که تحمیل وحدت به دیگران را صحیح بدانم لیکن تخریب وحدت نیروهای انقلابی را به صرف بددلی صحیح نمیدانم.