95/4/2
2:14 ع
قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت طی نوشته ای از افشای حقوق های کلان گلایه می کند و پس از بیان تاریخچه افشای حقوق های کلان در اول انقلاب اینچنین می نویسد:
«در مباحث اخیر نیز، برخی دوستان باید بدانند این شمشیری که بر پیکر انقلاب اسلامی وارد می کنند، دولبه دارد؛ درست است که از یک طرف آن روحانی و دولت او را می زنید، ولی با طرف دیگر، روحانیت و نظام را نشانه رفته اید! من معتقدم که حقوق نامتعارف، یا طبق ضوابط و مقررات پرداخت شده و یا خارج از آن. اگر مدیری طبق ضوابط موجود حقوقی دریافت داشته که نا متعارف است، راه حل این مشکل بجای آبرو بردن از او و «افشاگری های توده وار»، اصلاح آن ضوابط از مجاری قانونی است. فراموش نکنیم که دین حنیف آیین پوشیدگی است نه افشا گری؛ در این ماه که ماه بندگی است سرکشی نکنیم، با آبروی انسان ها بازی نکنیم، اعتماد مردم را بیش از گذشته به کارآمدی دین در اداره کشور سلب نکنیم و از گزند نفس اماره به خدا پناه بریم. شمشیرها را در غلاف نگه داریم و به هوش باشیم که ممکن است حرکت ما به اراده دیگرانی آغاز شده باشد که در کمین نابودی این انقلاب (که موهبت الهی است) نشسته اند. کفران نعمت نکنیم و از خشم و غضب خدا و خلق خدا بترسیم.»
که در پاسخ به ایشان عرض میکنم:
آقای وزیر! آن شمشیری که بر پیکر انقلاب ضربه میزند، افشای حقوقهای چند 10 و چند 100 میلیونی نیست بلکه وجود این حقوق هاست چرا که مدیران مرفه با حقوقهای کلان و زندگی های اشرافی بدترین زخم را هم به لحاظ شیوه مدیریت و هم از نظر اعتباری بر پیکر جامعه و انقلاب وارد می کنند. اصلاً خود شما بگویید چطور میتوان از مدیرانی که از درد و رنج مردم خبر ندارند توقع داشت برایشان چاره جویی کنند؟! از آنجا که ظاهراً دلسوز انقلاب هستید از شما می پرسم، چطور در حالی که حضرت امام خمینی(ره) حتی از سپردن مسئولیت به طبقات مرفه نهی میکردند، میتوان پذیرفت که برخی مسئولان بر سر سفره بیت المال فربه و مرفه شوند و به یکدیگر نان و روغن هم قرض دهند؟! این که شما این حقوقها را تحت این عنوان که قانونی هستند توجیه میکنند خود عذر بدتر از گناه است، چرا که ساختن بستر قانونی و نهادینه کردن و توجیه نمودن این رفتار زشت از خود این حقوق های نجومی زشت تر است. آقای وزیر! از پوشیده داشتن حقوق های کلان دفاع و افشاگری در این خصوص را تقبیح کردید ولی مگر این حقوق های کلان یک مسئله شخصی است که پوشیده داشتنش ممدوح باشد؟! این که مدیران کشور برای خودشان و دوستانشان با دست اندازی به بیت المال، برداشتهای دلبخواهی را مباح و حلال کنند یک ایراد شخصی نیست که شایسته پوشیدگی و توجیه باشد، این کار دست کردن یواشکی در جیب ملت است، اگر باور ندارید! چرا از علنی کردنش ابا دارید؟! آقای وزیر! اگر قرار است این کشور سلامت اداری و شفافیت اقتصادی را تجربه کند مطمئناً با مدیرانی که از همان ابتدا در خصوص شفایت حقوق خود مشکل دارند این امر قابل تصور نیست، بدانید که اگر مدیران و مسئولان تنها مشکلات سرمایه داران را درک کنند و بویی از مشکلات طبقات ضعیف و متوسط نبرده باشند، مسیر حرکت شان تنها در جهت حل مشکلات طبقات مرفه خواهد بود. آقای وزیر! شما به اسم اخلاق، مرتکب ذهن خوانی و سپس تهمت شده اید و منتقدان و افشاکنندگان این فیشهای نجومی را به دنبال منافع سیاسی خواندید! در صورتی که حتی اگر افشای واقعیتی به اسم فیشهای نجومی از بیت المال گناه هم باشد، بازهم به مراتب قابل پذیرش تر از تهمتی است که با ذهن خوانی مرتکب شده اید. آقای وزیر! از منتقدان خواستید که کفران نعمت نکنند، ولی بدانید که کفران نعمت را کسانی میکنند که نمک انقلاب را میخورند و نمکدان آن را میشکنند، کسانی که از اعتبار نظام استفاده میکنند و برای نظام بی اعتباری می آورند ایشان هستند که کفران نعمت میکنند و نه کسانی که با مطالبه گری و دلسوزی، حفظ و رعایت آرمانهای انقلاب و امام و رهبری را مطالبه میکنند و ریسک عدول از این آرمان ها و ریشخند به نظام، انقلاب و مردم را بالا می برند!
95/1/19
11:15 ص
9 فروردین سال 1395، آقای سید حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت طی مصاحبه ای گفتند که به همه سیاسیون بگویید بعد از این دوره هم خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور وی در این عرصه است و این که دیگر حاضر به پذیرش وزارت بهداشت در دولت آقای روحانی نیستند و گفتند که در این 4 سال کارهایی که باید انجام میداده را انجام داده است و در پاسخ به کسانی که سفرها و سرکشی های وی به نقاط مختلف کشور را پوپولیستی میدانستند گفت:
«سفر می روم تا کارهای مختلف این حوزه گسترده را ازنزدیک پیگیری کنم. یک فرصت چهارساله است و بنا نیست تکرار شود. حالا یک عده ای برای خودشان می برند و می دوزند. نگاه آنها، نگاه قدرت است. درست است که متأسفانه امروز برخی از مقدورات کشور دست قدرت طلبان است و تا میتوانند میتازند ولی آنها انقلابی نیستند آنها به امام، شهدا و بچههای انقلاب ظلم میکنند. نسل ما تلاش میکند که به نسل امروز ثابت کنند ما تشنه قدرت نبودیم، شیفته #خدمت بودیم و انقلاب ما از این جنس است… ناراحتی من از #بی_اخلاقی است که در کشور میبینیم. با وجود این حرفها که هیچ کسی کار نمی کند. کسی هم کار بکند در کشور، می گویند حتما یک برنامه ای دارد، یا می خواهد رییس جمهور شود یا …»
با خواندن این جملات این سوال مطرح میشود که مگر چه کسانی هاشمی را متهم به چشم داشتن به ریاست جمهوری کرده بودند؟! که برای پاسخ به این سوال به چند مطلب توجه میکنیم:
روزنامه آرمان، منتسب به جریان هاشمی (1393/11/7):
«قاضیزاده هاشمی میخواهد رئیسجمهور شود؛ تکذیب شود یا نشود اما برخی مراودات و روشهای خبری شدن برخی اقدامات وی این شائبه را در ذهن متبادر میکند که نکند هدفی بالاتر از وظایف وزارتی مدنظر دارد. چه آن زمان که موضع سیاسی خود را در ابهام قرار میدهد، چه زمانی که میداند برای بهتر دیده شدن چه باید کرد و به کجا باید رفت!… حال اگر قاضیزاده هاشمی بهرغم میل باطنی خودش از سوی دوستان یا مشاوران در این مسیر (کاندیداتوری) حرکت کند باید تجربیات کاندیدای شکستخورده را مرور کند شاید محبوبیت امروز او در آن زمان پاسخی معکوس دهد.»
روزنامه آرمان، منتسب به جریان هاشمی (1393/11/8):
«اما قاضی زاده حیف است که اینچنین مورد توجه اصولگرایان قرار بگیرد. آنها از 24خرداد 92 این نکته را درک کردند که نباید نیروهای خود را به کارزار انتخابات بفرستند. از جمله راهکارهای آنها یکی این بود که با افراد محبوب ائتلاف کنند و اکنون چه فردی محبوبتر از سیدحسن قاضیزاده هاشمی. وزیری که علاقه به دیده شدن دارد و کوچکترین اقدام خود را رسانهای میکند. وزیری که دوست دارد به مراسم مغنیه رود یا چشم پیرمردی را در استان سیستان و بلوچستان جراحی کند چرا باید پای در مسیری بگذارد که پیشتر پیموده شده و نتیجهای نداشته! باید به ایشان گفت حیف است این عملکرد و این محبوبیت!»
اسماعیل کهرم، مشاور خانم ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست در پاسخ به سوال انتقادی خبرنگار فارس، درباره علت عدم حضور خانم ابتکار در شرایط گرد و غبار خوزستان، برخلاف دکتر قاضی زاده، در تاریخ 1393/11/25 این چنین گفت:
«هر جا که عکس و دوربین باشد آقای هاشمی نیز حضور دارد! بنده علت عدم حضور «ابتکار» را در خوزستان نمیدانم، اما سوال اینجاست که آیا نتیجه حضور وزیر بهداشت به خوزستان غیر از شوی رسانهای چیز دیگری بود؟ آیا وزیر بهداشت تفاوت میان بیابان و کویر را میداند؟ «هاشمی» متخصص چشم است بر همین اساس دلیلی ندارد که وی به عراق برای رفع معضل ریزگردها سفر کند. باید ابتکار و جمعی از کارشناسان به این سفر بروند. آقای هاشمی (وزیر بهداشت) نخود هر آشی است، بنده حدس میزنم دخالت هاشمی موجب شده تا ابتکار از رفتن به خوزستان امتناع کند.»
نتیجه: مطالب فوق نمونه هایی هستند که نشان میدهد جریانات نزدیک به هاشمی و اصلاحات، بارها و بارها خدمات دکتر قاضی زاده را ریاکارانه و در جهت کسب محبوبیت برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری قلمداد کرده اند و به نظر میرسد مخاطب این اظهارات دکتر قاضی زاده آنجا که میگوید: «به همه سیاسیون بگویید بعد از این دوره هم خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور من در این عرصه است.» بیش از همه جریانات هاشمی و اصلاحات باشد.