لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

95/7/27
5:24 ع

معرفی آیت الله خامنه ای به عنوان رهبردرخصوص معرفی آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر ، بعضاً شبهاتی مطرح شده است که ضمن طرح آنها، مختصراً پاسخ آنها نیز بیان میگردد:

1- شاید تنها مخالف جدی معرفی آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر ، شخص خودشان بودند که برخی مثل محسن کدیور این مخالفت را ناشی از عدم توانایی ایشان و اطلاع ایشان درخصوص نداشتن شرایط این کار دانستند! که این نتیجه گیری حقیقتاً مغرضانه بوده است چرا که اولاً آیت الله خامنه ای اساساً حامی و موافق رهبری شورایی بودند و ثانیاً این که از تقوای الهی و احتیاط از پذیرفتن مسئولیت خطیر رهبری نه تنها یک نقطه ضعف نیست بلکه شرط عقل برای یک انسان باتقوا و دانشمند نیز هست و البته ایشان در عمل ثابت کردند که حقاً و انصافاً از پس این جایگاه کلیدی نظام مقدس جمهوری اسلامی به خوبی برآمده‌اند.

2-برخی از افراد مانند مهدی خزعلی نیز گفتند که معرفی آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر با یک سناریوی از پیش طراحی شده توسط آقایان هاشمی، حاج احمد خمینی و آیت الله خامنه ای انجام شده است، اما اولاً شخص آیت الله خامنه ای خود از حامیان جدی رهبری شورایی بوده اند، ثانیاً آقای هاشمی هم نظرشان بر رهبری شورایی با حضور آیات خامنه ای و مشکینی و موسوی اردبیلی بوده است وثالثاً ساختگی و نمایشی دانستن و معرفی کردنٍ مخالفت تند آیت الله خامنه ای با آن سیمای برافروخته و حرکات و سخنانی که در این خصوص اظهار داشتند، جز از اذهان بیمار اشخاص کینه توز بر نمی آید!

3-یکی از شبهاتی که درخصوص معرفی آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر مطرح میشود این است که ایشان را فاقد شرط مرجعیت برای جایگاه رهبری اعلام کرده بودند! در صورتی که حضرت امام در نهم اردیبهشت 68 به شورای بازنگری قانون اساسی دستور دادند تا ظرف 2 ماه برخی اشکالات قانون اساسی از جمله شرط مرجعیت برای رهبری اصلاح شود که در همان زمان در شورای بازنگری قانون اساسی لحاظ شد و بر همین اساس در روز انتخاب رهبری، شرط مرجعیت مد نظر مجلس خبرگان نبود، با این وجود پس از همه پرسی اصلاح قانون اساسی در 6 مرداد 68، یک بار دیگر برای رهبری آیت الله خامنه ای رأی گیری شد و ایشان مجدداً رأی اکثریت خبرگان را کسب کرد و چندی نگذشت که از سوی جامعه مدرسین قم و سایر مراجع علمی و دینی به عنوان یکی از مجتهدین وقت معرفی شد.

4-برخی میگویند چون هنوز قانون اساسی به همه پرسی گذاشته نشده بود، پس قابلیت اجرا نداشته است، که این اظهار نظر ناشی از عدم درک صحیح از جایگاه ولی فقیه و مردم درحکومت اسلامی است. در حکومت اسلامی، آرای مردم نشان دهنده مقبولیت امور است لیکن آنچه که باعث مشروعیت و رسمیت میشود، امضا، تأیید یا تنفیذ ولی فقیه است. در همین خصوص، تأیید اصلاحیه قانون اساسی و یا رأی دادن به رئیس جمهور منتخب، موجب رسمیت و مشروعیت قانون و یا رئیس جمهور نمیشود، بلکه آنچه که به آرای مردم مشروعیت میبخشد در نهایت امضا یا تنفیذ ولی فقیه است و از این لحاظ، دستور امام خمینی درخصوص برداشتن شرط مرجعیت از قانون اساسی یک حکم شرعی است و با این وجود، این حکم، در کنار سایر اصلاحات قانون اساسی به همه پرسی مردمی گذاشته شد و پس از کسب آرای مردمی به امضای ولی فقیه رسید تا رسمیت یابد.

5- یکی از سؤالاتی که در این خصوص پرسیده میشود این است که چرا آیت الله خامنه ای، در پی رهبری آیت الله آذری قمی بودند که قبل از فوت حضرت امام خمینی(ره) و پس از آن، تعاریفی برخلاف نظرات حضرت امام(ره) درباره ولایت فقیه داشتند و دایره نظرات ولایت فقیه را در برخی حوزه ها صرفاً ارشادی میدانستند و در نهایت هم مسیر آیت الله منتظری را رفتند؟! در جواب این شبهه باید گفت:

اولاً تا قبل از طرح چنین ادعایی از سوی آیت الله امامی کاشانی در سال 92 (در برنامه شناسنامه)، هیچکدام از افرادی که وقایع آن روز را روایت کرده اند، مدعی حمایت آیت الله خامنه ای از رهبری فردی آذری قمی نشده بودند و برخی از مطلعین هم این نقل قول را اشتباه دانسته اند.

ثانیاً به لحاظ عقلی نمیتوان پذیرفت آیت الله خامنه ای کسی را شایسته رهبری فردی بداند ولی در روز انتخاب رهبری، قاطعانه از رهبری شورایی حمایت کند! کما این که حتی پس از معرفی ایشان به عنوان نامزد، ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند من با رهبری شورایی موافقم و با رهبری فردی مخالفم. پس چگونه نامزد بشوم؟ و با این منطق یعنی ایشان تا آخرین لحظه با رهبری فردی مخالف بودند.

ثالثاً در جلد 41 کتاب حکومت اسلامی قولی از آیت الله امینی منتشر شده است که میتواند درباره آیت الله آذری قمی باشد که آیت الله امامی کاشانی اشتباهاً آن را به آیت الله خامنه ای منسوب کرده باشند! آیت الله امینی میگویند:
«آیت الله خامنه ای، آقای هاشمی، آقای اردبیلی و آقای مشکینی هم بودند که همگی از شورایی بودن رهبری صحبت می کردند. من مطلبی را در جلسه عرض کردم و گفتم ما در کمیسیون ولایت فقیه , شورایی بودن را ردّ کردیم. آیت الله خامنه ای فرمودند: رهبری شورایی را که رد کردید، پس چه کنیم؟ من در این موضوع فکر کرده بودم و چند نفر را در نظر داشتم و اسامی را در یک برگ کاغذ نوشته بودم که همراهم بود. من یک نفر را معرفی کردم که برای رهبری مناسب است. آیت الله خامنه ای فرمودند: نه، البته بعداً فهمیدم که این شخص صلاحیت رهبری را نداشته است. به ایشان (آیت الله خامنه ای) گفتم : خود شما چطور؟ ایشان بی اعتنایی کرد.»

6- با توجه به خاطره ای که آقای هاشمی درخصوص نظر حضرت امام درباره آیت الله خامنه ای بیان کردند، برخی اینطور نتیجه گرفتند که معرفی آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر بدون خاطره آقای هاشمی محقق نمیشد و رهبری ایشان را مدیون آقای هاشمی میدانند، در صورتی که:

اولاً این خاطره در لحظه آخر انتخاب آیت الله خامنه ای و در حالی که اذهان روی ایشان متمرکز شده بود و عملاً رهبری شورایی و رهبری فردی آیت الله گلپایگانی نیز منتفی شده بود بیان شد.

ثانیاً آقای هاشمی پس از اصرار و فریاد آیت الله شبستری و آیت الله قریشی در مجلس آن دو خاطره عمومی و خصوصی خودشان را نقل کردند.

ثالثاً به غیر از آقای هاشمی، آقایان حاج احمد خمینی، موسوی اردبیلی و خلخالی هم شبیه آن سخنان را گفتند و یا همان سخنان آقای هاشمی را تأیید کردند.


nazokbin

95/7/27
5:21 ع

« خیابان 21 » یا « آسوده بخوابید! رابین هود نمی آید! » عنوان طنزی است که آیدین سیار نوشته که در هفته نامه اعتدالی و اصلاح طلب صدا منتشر شده است، ضمن بیانی خاص و البته مجعول از چگونگی توصیه مقام معظم رهبری به نیامدن احمدی نژاد، مقام معظم رهبری را به گالیور تشبیه کرده که در خیابان 21 ، رابین هود را از آمدن به صحنه منع میکند که به رابین هود میگوید:

«ظاهراً کسی از شما دل خوشی ندارد، البته من از اومدنت زیاد اذیت نمیشم چون به زندگی زیر تسلط آدمهای کوچک عادت دارم ولی شما دیگران را اذیت میکنی، باتوجه به وضعیت پیش آمده و این که جدیداً معلوم شده شخصاً 12 میلیارد تومان تخلف داشتی بهتره خودت رو ضایع نکنی...».

خیابان 21باتوجه به جسارت نشریه موهن صدا در مطلب خیابان 21 ، بیان چند نکته ضروری به نظر میرسد:

1- ضروریست مقامات قضایی با آیدین سیار، محمد قوچانی (نویسنده مطلب و سردبیر هفته نامه صدا) و سایر مقامات مسئول این نشریه برخورد لازم را چه در خصوص اتهاماتی که وارد کرده اند و چه در خصوص توهین وقیحانه ای که به شخص مقام معظم رهبری مرتکب شده اند، انجام دهند و اشد مجازات قانونی را برای ایشان در نظر بگیرند و درخصوص مجوز نشریه و ممنوعیت کار این افراد نیز اقدام لازم صورت گیرد.

2- مسلماً یکی از کینه های منتقدان رهبری این است که ایشان زیر بار حرف زور نمیروند و اصلاً هدف فتنه گران در فتنه 88 همین بود که ایشان را به ابطال رأی مردم مجبور کنند که ایشان پای رأی مردم و قانون اساسی ایستادند، لذا قطعاً وصله تسلط پذیری مقام معظم رهبری آن هم از آدمهای کوچک، تنها میتواند تراوشان اذهان کینه توز نسبت به ایشان باشد.

3- قطعاً رهبری حتی آدمهای حقیری که حتی نسبت به فرهنگ و مذهب و عزت کشور خود هیچ عرقی ندارند و تمام آرمانهایشان در نوکری آمریکا و غرب خلاصه میشود را تحمل میکنند و این فرصتی است تا حقارت تفکرات خود را در آینه عمل ببینند و عبرت گیرند، هرچند شاهدیم که میبینند و رذیلانه حاضرند تن به ذلت آمریکا بدهند ولی به اشتباه بودن تفکرات خود اقرار نکنند! و اگر منظور رهبری تسلط پذیری از احمدی نژاد است که شاهدیم رهبری در قبال ایشان در هرجایی که لازم دانستند با تذکر و توصیه و امر و نهی برخورد کردند و منافع ملی را نادیده نگرفتند.

4- انتشار این مطلب موهن در زمانی که رفتن علی جنتی از وزارت فرهنگ و ارشال اسلامی! قطعی شده است، میتواند یک آزمایش و یا مانور برای شروع یک حمله تلقی گردد و اگر برخورد و واکنش لازم به خصوص از نوع مردمی صورت نگیرد، احتمالاً فوراً فاز هجمه گسترده در دورانی که احتمالا وزارت ارشاد با سرپرست اداره میشود، شروع خواهد شد، لذا مطالبه گری عمومی و مردمی برای برخورد جدی با این رفتار غیرقانونی و غیرقابل قبول، از سوی قوه قضاییه امری ضروری و لازم است.

5- با توجه به این که این نشریه در جهت سیاستهای اعتدال و اصلاحات قرار دارد و با توجه به خالی شدن دستشان از ایجاد فضای دوقطبی با عدم حضور احمدی نژاد، بعید به نظر نمیرسد که بکوشند جایگاه رهبری را قطب مقابل خود قرار دهند تا با یک قمار و دادن چند تلفات، فضای دوقطبی مورد نیاز خود را برای تأثیرگذاری در انتخابات 96 ایجاد نمایند، حال این که سابقه نشان داده است مملکت در جایی که حرف ولایت فقیه مطرح باشد، یک قطب بیشتر ندارد، لیکن اگر میخواهند آزموده را بیازمایند، میتوانند این تتمه آبروی اصلاح طلبی و اعتدال را نیز در نزد مردم غیور ایران هدر دهند!


nazokbin

95/7/24
5:56 ع

اشرافی گری

اگرچه قبلاً خود آقای هاشمی بارها گفته است که هدفش از بیان مسافرتها و تفریحاتش که بعضاً اشرافی شمرده شدند، این است که نشان دهد با مردم صادق و بی ریا است! ولی این بار آقای عطریانفر، از مهره های سرشناس اصلاحات چنین مسائلی را تکرار کرده است! بماند که گردش 180 درجه ای اصلاح طلبان در قبال آقای هاشمی خود جای تأمل بسیار دارد که چگونه امروز میکوشند از کسی که سالها او را عالیجناب سرخپوش نامیدند و به قاتل قتلهای زنجیره ای متهم کردند، به طور مضحکی دفاع کنند! در ادامه ابتدا اصل سخنان آقای عطریانفر و سپس مطلبی را در پاسخ به این اظهارات و خطاب به ایشان بیان میدارم:

«آقای‌هاشمی رفسنجانی به یک بیماری و یک ناهنجاری اخلاقی اساسی اعتقاد داشت و خودش اولین پرهیز کننده از آن بود. آن ناهنجاری این بود که آقای‌هاشمی رفسنجانی به شدت از «ریا» پرهیز داشت. اگر ایشان در تعطیلی روز عاشورا به سد لتیان یا کیش می رود، در خاطراتش می نویسد و هیچ ابایی ندارد! اگر امروز چلوکباب خورده، می نویسد! امروز سوار چنان ماشینی می شود، می نویسد! چون می گوید چرا خودمان را در پرده ای از ابهام قرار بدهیم که مردم تقدیس کنند!؟ بگذاریم مردم ما را ببینند.»

آقای عطریانفر! اگر علت بیان تفریحات و خوشگذارنی ها و اشرافی گری های آقای هاشمی و خانواده اش صرفاً صداقت و بی ریایی است پس چرا نسبت به سایر مسائل صداقت کنارگذاشته میشود؟! پس چرا آقای هاشمی در پذیرش مفاسد فرزندش مهدی هاشمی که روزگاری او را در جایگاه حساسی در وزارت نفت نشاند و جرایمش مانند ارتشاء، جعل و اختلاس بر دادگاه اثبات شد، مقاومت کرد؟! پس چرا در نهایت هم طوری این مجرم و مفسد کلان اقتصادی را به زندان بدرقه کرد و از خدماتش گفت که گویی امیرکبیر زمان را بدرقه میکند!؟ و یا در مورد اتهام تقلب گسترده که از سوی سران فتنه بیان شد و شخص شما حاضر بودید با مدعیان آن مناظره کنید، آقای هاشمی با مدعیان تقلب و فتنه گران همراه شد و حاضر نشد آنجا برای خاموش کردن آتش فتنه، از این صداقت خود استفاده کند!

آقای عطریانفر! اگر میبینید آقای هاشمی از خوشگذارنی ها و اشرافی گری هایش به راحتی سخن میگوید، ریشه در تلاشش برای ریختن قبح اشرافی گری دارد. او تلاش میکند کسی از اشرافی گری خجالت نکشد و این فرهنگ را هم در زبان و هم در عمل، هم شخصاً و هم از طریق حزبش، از همان شروع پذیرش قطعنامه تا امروز ترویج کرده است. ما نمیگوییم چرا آقای هاشمی خوشگذرانی هایش که مردم عادی هرگز نمیتوانند انجام دهند راستش را به مردم میگوید! ما میگوییم چرا به جای این که طبق سیره ائمه هدی(ع)، حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه ای به ساده زیستی و همراهی با مردم به عنوان یک تکلیف قطعی کارگزاران حکومت اسلامی نگاه کند، تلاش میکند اشرافی گری مسئولان را امری مقبول معرفی کند و جامعه را به این سمت بکشاند و برای مدیران طبقه ای خاص از اشرافی گری قائل گردد؟!

آقای عطریانفر! کسی با رفاه و راحتی مردم مخالف نیست، اما فرق رفاه و راحتی با اشرافی گری و مانور تجمل بسیار متفاوت است! آقای هاشمی در سال 1370 که مردم عادی بعضاً از نیازهای ابتدایی خود محروم بودند، در روز عاشورای حسینی که اصلاً روز تفریح و خوشگذارنی نیست، خانوادگی با هلیکوپتر به سد لتیان میرود و اسکی روی آب میکند؟! آیا بیان این خاطرات به معنی صداقت و بی ریایی است یا به معنی ترویج گناه اشرافی گری که از خود این گناه به مراتب بدتر است؟! و یا به معنی ریختن قبح اشرافی گری حتی در عاشورای حسینی(ع) است؟! مگر امام حسین(ع) به دست مسئولان اشرافی زمان شهید نشد که میخواستند هر طور دلشان میخواهد زندگی کنند؟! پس چه شده است که امروز، آقای هاشمی و امثال ایشان که باید پاسدار خون امام حسین(ع) باشند، در مسیر توجیه اشرافی گری کارگزاران حکومت اسلامی قرار دارند که امام حسین(ع) در برابرش ایستاد و شهید شد؟!

آقای عطریانفر! از اشرافی گری زشت تر این که شما و آقای هاشمی و حامیان ایشان طوری بیان این اشرافی گری ها را نشانه صداقت و حسنه میداند که گویا همه مخالفان اشرافی گری دروغگو و دورو و خوشگذران هستند! آقای هاشمی طوری به بیان خاطرات تفریحات اشرافی خود در روز عاشورا افتخار میکند که سایر مسئولان جملگی در آن زمان مشغول تفریحات مشابه بودند ولی صداقت بیانش را نداشته اند؟! مگر میتوان زشتی فرهنگ منحوس اشرافی گری را زیر کلمه «صداقت» و «بی ریایی» تطهیر کرد؟! آقای عطریانفر! اظهارات شما و شخص آقای هاشمی ظلم آشکار به اصل حیاتی ساده زیستی برای مسئولان و زی طلبگی برای روحانیون و برخلاف دستورات دینی و آرمانهای انقلابی است که متأسفانه در کنار تلاش های شما برای تضعیف سایر آرمانهای انقلابی مانند استکبارستیزی، عدالت جویی، فسادستیزی، ترویج دینمداری در جامعه و... به یک رویه زشت تبدیل شده است!


nazokbin

95/7/24
5:54 ع

تقلب 11 میلیونی

اگر چه ادعای تقلب 11 میلیونی در نظام انتخاباتی کشور باوجود این همه ناظر، مجری، نماینده نامزدها، قانون سختگیرانه انتخابات و رسیدگی به اعتراضات به اندازه کافی مضحک است، اما باید بدانیم که ادعای موسوی تقلب 11 میلیونی نبود! به این جمله موسوی در ساعاتی که هنوز برخی از حوزه ها مشغول رأی گرفتن بودند توجه کنید:

«برنده قطعی با نسبت آرای بسیار زیاد اینجانب هستم»

موسوی ادعا میکند من با نسبت بسیار زیاد و نه زیاد! برنده شده ام در حالی که او با فاصله 11 میلیونی باخته بود و این یعنی ادعای موسوی اولاً تقلبی حداقل دوبرابر 11 میلیون و حدود 20 میلیون است و ثانیاً بحث او تقلب است و نه تخلف!

ادعای تقلب حدود 20 میلیونی آنگاه بیشتر مضحک میشود که بدانیم او و دوستانش حتی برای تقلب یک میلیونی هم سند و مدرک محکمه پسندی نداشتند آن هم درحالی که از مدتها قبل کمیته صیانت از آرا تشکیل داده بودند و از احتمال جدی تقلب سخن میگفتند!

مضحک تر این که افرادی مانند موسوی، خاتمی، کروبی، هاشمی سالها در دولت، مجلس و مجمع تشخیص، رئیس بودند و اگر نظام انتخاباتی اینقدر ایراد داشت که بتوان در آن 20 میلیون تقلب کرد، حتما آن را اصلاح میکردند.

مضحک این که این افراد تنها در ایام انتخابات شروع به تشکیک در سلامت انتخابات میکنند گویا طبق فرموده رهبری، ایشان به مرض تشکیک در سلامت انتخابات مبتلا هستند که در ایام انتخابات این مرض مزمنشان، عود میکند.

و بازهم مضحک این که همین ها زمانی که انتخاباتی برگزار میکردند و کسی مدعی تقلب میشد، تقلب را غیرممکن میدانستند و زمانی که در انتخاباتی شکست میخوردند، مدعی تقلب میشدند! و جالبتر این که در انتخابات 84، برخی از ایشان به انتخاباتی که خاتمی برگزار کرد تشکیک کردند!


nazokbin

95/7/19
11:6 ع

حاج منصور ارضی عزیز؛ مداح انقلابی و وارسته

سلام علیکم

حاج منصور ارضیمصاحبه شما در برنامه بدون تعارف سیما در خصوص لزوم سیاسی بودن مردم و به خصوص مداحان کاملاً در چارچوب اسلام انقلابی صحیح و قابل دفاع است، اما برخی از نظرات شما مثل تکرار این جمله که برای سر برخی افراد جایزه گذاشتید یا جمله اخیرتان که درباره فوتبال ایران و کره گفته بودید که نگذارید حزب الله خشمگین شود، مرا بر آن داشت تا با کسب اجازه از شما، چند جمله خدمت حضرتعالی بیان نمایم.

در شرایطی که دشمنان اسلام و انقلاب منتظرند تا از کوچکترین فرصت برای زیر سؤال بردن انقلاب استفاده کنند، متأسفانه شاهدیم که اشتباهات نیروهای مؤثر انقلابی، بهترین فرصت را برای هجمه به اسلام و انقلاب فراهم میکند که هرچند در نیت خالصانه و دغدغه های دلسوزانه این بزرگواران تردیدی وجود ندارد، لیکن باید توجه داشت که یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که احتمال اثرگذاری وجود داشته باشد و نه این که تازه اثر عکس هم ایجاد نماید!

از قدیم الایام گفته اند که حرمت امامزاده بیش از همه با متولی آن است و از این رو اعتقاد داریم که حرمت انقلاب را بیش از همه خود نیروهای انقلابی باید حفظ و مطالبه نمایند. نباید خارج از چارچوبی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند که همان رعایت قانون، پرهیز از دوقطبی سازی و رعایت مصالح جامعه است، هیچ گونه موضع گیری و یا توصیه ای صورت گیرد، به خصوص که ایشان بارها از تحصن ها، تجمع ها، رفتارهای خودسرانه، بهم زدن جلسات سخنرانی و هرگونه رفتار غیرقانونی انتقاد کرده اند.

سؤال کلیدی این که آیا اگر نیروهای انقلابی، خط مشی رهبری و چارچوب قانون جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند و به جای بیان منصفانه، مؤدبانه و کارشناسانه مطالب روز کشور، به تهدید، توهین، استفاده از اشعار بی ادبانه و جایزه گذاشتن برای سر افراد متوسل شوند، میتوانند منتظر تأثیرگذاری سازنده و پایدار در جامعه و جذب مردم به اسلام و انقلاب باشند و یا این که برآیند این حرکات، صرفاً به ضرر وجهه انقلاب، موجب سوءاستفاده دشمن و نارضایتی مقام عظمای ولایت خواهد شد؟!

جناب حاج منصور ارضی عزیز! به نظر میرسد برای رسیدن به اهداف انقلاب، هیچ راهی به جز استفاده از ابزارهای متعارف و مجاز انقلابی وجود ندارد و کسی نباید برای خودش این حق را قائل باشد که به اسم دفاع از ولایت و ارزشهای اسلامی و انقلابی، از اسلوبی که مقام معظم رهبری در این سالها به کرات و به روشنی و براساس شرایط و فضای جامعه تبیین کرده اند، عدول کند. در همین راستا است که نیروهای انقلاب باید قدر هر بلندگو و رسانه ای که در فضای حقیقی یا مجازی در اختیار دارند را برای حرکت در مسیری که ایشان تبیین کرده اند بکار گیرند.

در خصوص اظهارات فوتبالی شما و برادرمان آقای الله کرم، متأسفانه احساس می شود که تنها خروجی این موضع گیری ها این باشد که دایره انقلابی گری و دینمداری این قدر تنگ و بسته تعریف گردد که در یک سو، یک تجمع 100 یا 1000 نفره ی مخالف برگزاری مسابقه فوتبال در عصر تاسوعا، محب اهل بیت (ع)، حزب اللهی و انقلابی معرفی میشود و در سوی دیگر، یک جمعیت صدهزار نفره که در ورزشگاه مشکی پوش هستند و حسین حسین (ع) می گویند، بی دین و غیر انقلابی! و این در صورتی است که اساساً این تقسیم بندی نه منصفانه است، نه منطقی و نه مفید!

جناب آقای حاج منصور ارضی بزرگوار! حضور، حساسیت و بینش سیاسی شما و شاگردان عزیزتان در هیأت های مذهبی میتواند بیش از وضع موجود، حلقه وصل سیره اهل بیت (ع) و مشی انقلابی گری برای جوانانی باشد که از شما الگوی میگیرند تا هم اسلام انقلابی و هم انقلاب اسلامی به خوبی تبیین و ترویج گردد، لیکن این امر بدون استفاده از منطق استوار انقلاب، ادبیات رسمی و محترمانه و رویکرد جذب حداکثری و دفع حداقلی و در یک کلام، حرکت در مسیر مقام معظم رهبری قابل دسترسی نخواهد بود.


nazokbin

95/7/19
11:5 ع

حذف کارت سوخت

حذف کارت سوخت یکی از خواسته های وزارت نفت است که با اصراری که دولت بر آن داشت بالاخره توانست تصویب مجلس را در خصوص آن بگیرد و اینک اگر چه مصوبه حذف کارت سوخت در مرحله اجرا قرار دارد لیکن بازهم نمی توان از کنار آن به آسودگی و بی تفاوتی عبور کرد.

اصرار دولت به حذف کارت سوخت، یک تعارض آشکار با «سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» دارد، کارت سوخت ابزاری بود که در اوج همهمه تهدید به تحریم بنزین، توانست جلوی این تحریم را بگیرد و با امکان مدیریت مصرف سوخت، اجازه ندهد دشمن به تحریم بنزین ورود کند، دولت نهم با تدبیر خود و صرف هزینه در صدور کارت سوخت و تجهیز فنی جایگاه های سوخت به کارت خوان، مانع تحریم بنزین شد.

حالا دولت برای ابزاری که قبلاً برایش هزینه شده است و توانسته بود جلوی تحریم بنزین را بگیرد و در صورت لزوم و زیاده خواهی و عهدشکنی دشمن میتواند همان کارکرد را تکرار کند و ابزاری که مانع جدی قاچاق سوخت گردید و امکان رصد و پایش میزان مصرف سوخت در خودروهای مختلف و شفافیت اطلاعات را فراهم کرده بود، با چه توجیهی از میان برمیدارد؟!

به راستی دولت چرا به جای این که با اصلاح و تکمیل طرح هایی مثل ایران کد، شبنم و کارت سوخت در جهت شفافیت اقتصادی و مبارزه با قاچاق گام بردارد، آن ها را با اصرار حذف میکند؟! مسلماً این رفتار دولت نه تنها با اجرای اقتصاد مقاومتی هیچ تناسبی ندارد بلکه با ادعای دولت برای رسیدن به شفافیت اقتصادی و حتی ایجاد تعهدات سنگین و خطرناک FATF نیز هیچگونه همخوانی ندارد.

و بازهم یک سؤال جدی وجود دارد، مجلس چرا در تصویب حذف کارت سوخت ، به منافع ملی و حتی امنیت ملی به خصوص در شرایط احتمالی فشار و تحریم توجه ندارد؟! اصلاً شاید دولت بخواهد در این خوش خیالی باقی بماند که هیچ دشمنی دوباره به فکر تحریم ایران نخواهد افتاد، ولی مجلس چرا با خراب کردن پل های مطمئنی مثل کارت سوخت ، دست ما را می بندد و دست دشمن را برای تحریم های آتی و یا قابل فشار دانستن ایران باز می کند؟!


nazokbin

95/7/19
11:1 ع


محاکمه احمدی‌نژاد و رفع حصرمحاکمه احمدی‌نژاد و رفع حصر پس از این که مقام معظم رهبری، به قطبِ قابل مدیریت دوقطبی یعنی آقای احمدی نژاد توصیه کردند که به انتخابات ورود نکنند، قطب دیگر که از قضا در تعدی به قانون و بی ظرفیتی در دوقطبی ها بدسابقه هستند، طلبکار شدند که یکی از این افراد آقای مسعود پزشکیان است که گفته است:

« محاکمه احمدی‌نژاد و رفع حصر ، مطالبه ملی است»!

که در پاسخ به این نظر ایشان چند نکته خطاب به ایشان بیان میکنم:

آقای پزشکیان! اگر محاکمه احمدی‌نژاد، مطالبه ملی بود و شما این قدر از منفور بودنش در بین ملت مطمئن بودید، پس چرا بابت حضورش در انتخابات این همه ترسیدید و تهدید کردید و حاضر بودید به قول آقای صادق خرازی برای نیامدنش خون بدهید؟!

به نظر می رسد با کنارهم گذاشتن محاکمه احمدی نژاد و رفع حصر میخواهید واقعیت فتنه را وارونه نشان دهید، احمدی نژاد با تمام نقاط قوت و ضعفش، منتخب مردم و یک رئیس جمهور قانونی بود، اما سران فتنه نتوانستند قانون و رأی مردم را تحمل کنند و با بی ظرفیتی به هر خیانتی که توانستند دست زدند و عملکردشان در برابر گذشت نظام در آن چند ماه نشان داد جز با قطع رابطه شان با دیگران (حصر)، حاضر به توقف خیانت نیستند!

آقای پزشکیان! اگر رفع حصر مطالبه ملی بود پس چرا همان موقع که دوستان شما شعار می دادند و ادعا می‌کردند «اگر موسوی یا کروبی دستگیر بشن ایران قیامت میشه» ایران قیامت نشد؟! و تازه موج عظیم 9دی برای جمع کردن قائله فتنه برخاست؟!

گویا شما نه تنها از FATF، برجام و IPC چیزی نمی‌دانید، بلکه درباره مسائل ساده اجتماعی هم نا آگاه هستید و شاید تنها عاملی که باعث موضع‌گیری یا سکوت شماست، بیان دغدغه‌های سیاسی‌تان است  و نه منافع ملی و مطالبات ملی!

پس به جای این که با معرفی خود به عنوان نماینده همه مردم ایران در همه امور و نه نماینده بخشی از مردم تهران! در دایره اختیارات قانونی خود، به قانون گردن بگذارید و برای فشار بر سایر نهادهای قانونی، خواسته‌های حزبی خود یعنی محاکمه احمدی‌نژاد و رفع حصر را به اسم مطالبه ملی مطرح نکنید!

مطالبه مردم، مبارزه با بیکاری، رکود، تعدی به بیت‌المال و قراردادهای خارجی بی‌ضابطه و برخلاف منافع ملی و امنیت ملی است که با لابی‌گری دولت و وکیل الدوله‌ها منعقد می‌شوند! ونه دلسوزی برای بزرگترین قانون‌شکنان و خیانت‌کارانی که حتی از گرادادن تحریمها به دشمن خونی هم ابا نکردند!


nazokbin

95/7/19
10:58 ع


خطر انحراف

در کمال ناباوری و تأسف برخی از دوستانم را می بینم که مدتیست زبانم لال، به این نتایج غلط رسیده اند که دفتر مقام معظم رهبری غیرقابل اعتماد، سایتهای رسمی شان غیرمعتبر، شخص شان کانالیزه، دستورات و توصیه های ایشان ناشی از اطلاعات غلط، تصمیمات شان نتیجه تحمیلهای دیگران و ایشان را دچار زد و بند، ترس وسوءتدبیر می شناسند و حال این که این افراد هرگز حتی فکرش را هم نمیکردند به این نظرات برسند!

این دوستان ما از آنجا فکرشان منحرف شد که هرجا حکمت دستورات یا توصیه های مقام معظم رهبری را نفهمیدند، بدون این که از چند و چون ماجراها و ابعاد مختلف آنها اطلاع دقیقی داشته باشند، بدون این که نسبت به رهبرشان شناخت حقیقی داشته باشند، به صرف برخی از حدسیات و اطلاعات غیرمعتبر و تحت تأثیر برخی تعصبات، درباره رهبرشان دچار قضاوتهای اشتباه شدند، قضاوتهایی که هرگز نمی دانستند، کارشان را به چه ناکجاآبادی می رساند!

این دوستان زمانی که با انتشار علنیِ برخی از دستورات یا توصیه های خصوصی و بر زمین مانده مقام معظم رهبری مواجه شدند، به جای مؤاخذه و مطالبه گری بابت بر زمین ماندن منویات ایشان، نتیجه گرفتند که لابد آن دستور یا توصیه، ناخواسته درز کرده است و فکرشان معطوف به کشف و لعن منتشر کنندگان گردید! و این طور شد که ناخواسته دچار این کج فهمی شدند که رهبری حتی توان مدیریت دفترش را نیز ندارد در حالی که حتی نتوانستند در صدق رفتارِ تعلل کاران تردید کنند!

این دوستان قدیمی ما، زمانی به جای تلاش در فهم و درک حکمت دستورات و توصیه های رهبری عزیز، به این وهم و خیال مشغول شدند که چه افراد یا جریاناتی با تحمیلگری خود، باعث تسلیم شدن رهبری و صدور این دستورات و توصیه ها گردیده اند و سپس به لعن و کینه توزی و افشاگری نسبت به این افراد پرداختند، در حالی که ناخواسته و نفهمیده، رهبرشان را فردی اهل زد و بند، قضاوت کردند!

این دوستان زمانی که از دستور رهبرشان در منع حاشیه سازی، اختلاف افکنی، علنی کردن دعواها و دوقطبی سازی در جامعه مطلع شدند، او را درپی عافیت طلبی و دچار ترس قضاوت کردند و به همین راحتی و با کج فهمی خاص خودشان، فرهنگ بگم بگم، افشاگری، دعواهای علنی، لجاجت، خط قرمز تعریف کردن برای دوستان و تخریب کردن منتقدان را به معنی مبارزه واقعی، عدالت جویی و انقلابی گری تعبیر کردند!

دیری نپایید که پیش بینی آن علامه جلیل القدر که انحراف را خطرناک تر از فتنه دانسته بود محقق شد و کاری که فتنه نتوانسته بود انجام دهد به دست انحراف محقق شد! فتنه با تمام خیانتهای تاریخی و خسارتهای سهمگینی که به کشور وارد کرد، اما باعث وحدت جریان حزب الله و ولایتمدار و معرفی ساکتان فتنه و باد به پرچم ها شد، ولی انحراف باعث شد تا جریان حزب اللهی و ولایتمدار دچار تشتت شود و در این دو دستگی، تا نقطه تکدر از رهبری و سپس زاویه پیدا کردن نسبت به او پیش رفتند.

خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر گرداند!


nazokbin

95/7/19
10:56 ع


نامه علی مطهری به آیت الله یزدیپس از این که مسئولان ورزشی کشور گفتند نامه نگاری های لازم را برای تغییر زمان مسابقه فوتبال ایران و کرده از روز تاسوعا انجام داده اند ولی فیفا با آن مخالفت کرده است، آیت الله یزدی با نیت حفظ حرمت تاسوعا توصیه کردند که ایران به این مسابقه تن ندهد. پس از این توصیه نامه علی مطهری به آیت الله یزدی در رسانه ها منتشر شد که آقای علی مطهری در آن، توصیه آیت الله یزدی را موجب بدبینی مردم به دین معرفی کنند.

فارغ از این که توصیه آیت الله یزدی یا نامه علی مطهری به آیت الله یزدی چقدر قابل دفاع است، به نظرم رسید که مطلبی خطاب به آقای مطهری بیان کنم، امیدوارم همانطوری که ایشان در بیان نظراتشان جسورانه عمل میکنند، در پذیرش انتقاد هم شجاعت داشته باشند:

آقای علی مطهری! شما در مقدمه نامه خود، به آیت الله یزدی گفته اید که البته خوب بود مسابقه ایران و کره در زمانی غیر از تاسوعا اجرا میشد که البته یک حرف بدیهی زدید، ولی شما که به این مسئله اقرار دارید چرا در کنار نامه ای که به آیت الله یزدی منتشر کرده اید، لااقل به عنوان نائب رئیس مجلس به مسئولان ورزشی کشور عتاب نکرده اید که با سهل انگاری و بی توجهی، نسبت به تغییر زمان بازی در زمان مناسب اقدام لازم را انجام نداده اند؟!

شما در نامه ای که به آیت الله یزدی نگاشته اید، خود را نگران بدبینی مردم به دین دانسته اید، در حالی که قبلاً گفته بودید در مسائل فرهنگی اصولگرا و در امور سیاسی اصلاح طلب هستید، سؤال جدی این است که پس چرا دغدغه های فرهنگی تان، تنها در نقد علمایی چون یزدی، جنتی، علم الهدی و… بروز می یابد؟! آیا ضرباتی که از مسئولان یا جریاناتی که به لحاظ سیاسی خود را از آنها دانسته اید، به اسلام وارد میشود، نیازی به خطاب و عتاب ندارد؟!

آقای علی مطهری! همان موقع که مشی سیاسی و مشی فرهنگی خود را برخلاف هم دانستید، مشخص بود که دیانت و سیاست شما نمیتواند عین هم باشد، چرا که اساساً اختلافات سیاسی جریانات مختلف ریشه در اختلافات اعتقادی و فرهنگی ایشان دارد و امروز شما در عمل هم اثبات کرده اید که دغدغه های فرهنگی و مذهبی تان نمیتواند سالم، مخلصانه و فراجناحی از فیلتر ذهن سیاستزده تان عبور کند!


nazokbin

95/7/19
10:52 ع


واگذاری زمین به خارجیهااحمد جمالی مدیرکل سرمایه‌گذاری سازمان سرمایه‌گذاری‌ خارجی:
«در مناطق آزاد تملک زمین‌ها برای سرمایه‌گذاران خارجی ممنوع بود امروز با تدابیر هیات دولت، سرمایه‌گذاران خارجی اگر شرکتی را تشکیل بدهند، آن شرکت می‌تواند در زمین‌های مناطق آزاد تملک زمین کنند. در مناطق آزاد مزایای داده شده همان مزایایی است که به سرمایه‌گذاران داخلی داده می‌شود.»

اصل‏ 81 قانون اساسی:
«دادن‏ امتیاز تشکیل‏ شرکتها و مؤسسات‏ در امور تجارتی‏ و صنعتی‏ و کشاورزی‏ و معادن‏ و خدمات‏ به‏ خارجیان‏ مطلقآ ممنوع‏ است‏.»

تبصره بند «د» فصل دوم قانون حمایت از سرمایه گذاری خارجی مصوب81:
«قانون مربوط به تملک اموال غیرمنقول اتباع خارجی مصوب 1310?3?16 کماکان به قوت خود باقی می‌باشد. تملک هر نوع زمین به هر میزان‌به نام سرمایه‌گذار خارجی ممنوع است.»

بعد از اقدام دولت در دور زدن اصول 77و 125 قانون اساسی درباره لزوم تصویب کلیه تعهدنامه ها و مقاوله نامه ها و قراردادهای خارجی در مجلس شورای اسلامی، این بار نوبت به دور زدن اصل 81 قانون اساسی با موضوع ممنوعیت دادن امتیاز تشکیل شرکت به خارجی ها و حتی امکان واگذاری زمین به خارجیها رسید!

دولت از یک سو واگذاری زمین به خارجیها در مناطق آزاد را عملیاتی کرده است و از سوی دیگر اصرار بر افزایش چشمگیر مناطق آزاد در سراسر کشور دارد که این مسئله مسلماً با روح جاری در قانون اساسی مبنی بر نفی سلطه خارجی منافات دارد.

به نظر میرسد دولت به جای این که با فشار بر آمریکا، مانع تهدید کشورها، شرکتها و بانکهای خارجی برای همکاری با ایران شود، با افزایش امتیازات و پذیرش سهم عمده ریسکها و با قراردادهای عمدتاً محرمانه آن هم با طرف های بدسابقه ای مانند پژو، رنو و توتال و… به حفظ منافع ملی و امنیت ملی توجه لازم را ندارد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی کانون فرهنگی شهدا یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه