95/10/19
7:55 ص
باتوجه به مباحثی که بعضا در گروه ها درباره انتخابات 96 ، نامزدهای انتخاباتی مختلف و جمنا شاهد بودم و بعضا در خصوصی و در گروهها در باره موضع اینجانب در این خصوص سراغ میگیرند، نظرم را کوتاه و مختصر در این مقطع عرض میکنم:
اگر چه درباره انتخابات 96 هم، انتخاب اصلح مثل همه انتخاباتها خیلی مهم است و شاید اصلح را در بزرگوارانی مثل پرویز فتاح، پرویز داوودی و سعید جلیلی و… بشناسم، ولی این را مهمتر میدانم که روحانی یا ادامه تفکر او رئیس جمهور نباشد، چرا که آسیبی که این جریان تنازلگر، با قراردادهای محرمانه و تعهدات سنگین برای کشور ایجاد کرده اند، بسیار سنگین است و احساس میکنم که امثال مهدی محمدی، جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) را با هدف متوقف کردن این تفکر و مبتنی بر کار جبهه ای آغاز کرده اند. کار جبهه ای یعنی چند جریان باوجود اختلاف سلایق، برای هدفی مهم و مشترک انجام میدهند و فارغ از این که جمنا چقدر در این مسیر اصولی و منصف خواهد بود، ولی دغدغه شان قابل احترام است و این کار جبهه ای را اصلاً و به هیچ وجه منافی فعالیتهای عادی، تبلیغی و غیر تخریبی نامزدهای انقلابی مثل جلیلی، قالیباف و… نمیدانم.
به نظر میرسد تخریب نیروهای جریان انقلاب اعم از جلیلی، قالیباف و… در این مقطع بسیار کار غلطی است و البته نقد منصفانه، محترمانه، به جا و به اندازه هیچ مانعی ندارد، اما این که جلیلیها و قالیبافیها رأی یکدیگر را بکاهند و نهایتا موجب ریزش مجموع آرای جریان انقلابی و تبعاً افزایش آرای روحانی یا جایگزین احتمالی او شوند، بسیار اشتباه است! لذا تکرار میکنم، خط مشی همه دلبستگان انقلاب در دور اول باید #نفی_نکردن یکدیگر، #همکاری، #حمایت و به خصوص #پاس_گل در مناظره ها، برای دو دوره ای کردن انتخابات باشد و در دور دوم، ضربه نهایی ان شاالله با تمرکز همه آرای انقلابی انجام گیرد، البته این خط مشی بدون مطالبه نامزدهای انقلابی و سران احزاب و خود جمنا از حامیان و اعضایشان محقق نخواهد شد.
95/8/28
12:2 ص
دلواپسان لغو برجام ! بازهم تکرار میکنیم، ما با برجام و داشتن یک توافق هسته ای که در آن حقوق هسته ای، عزت و امنیت ما حفظ و تحریمهای ظالمانه واقعاً رفع شود، هیچ مشکلی نداشتیم و نداریم و برای همین هم مدام بر حفظ خطوط قرمز مقام معظم رهبری درباره همزمانی تعهدات، تناظر گامها، لغو (نه تعلیق) همه تحریمها و اخذ تضمین محکم تأکید میکردیم ولی شما با بداخلاقی ما را به دلیل آن تأکیدات دلسوزانه، دلواپس و کاسب تحریم نامیدید و امروز هم خواستار اجرای کامل برجام از سوی آمریکا هستیم و نه لغو برجام !
دلواپسان لغو برجام ! حالا دیدید که دلواپسی ما درست بود و شما هم هرچند دیر، دلواپس شدید؟! هرچند جنس دلواپسی شما برای لغو برجام که ناشی از نگرانی تان برای انتخابات 96 است با جنس دلواپسی ما که برای منافع ملی، از دست نرفتن سرمایه های کشور و ماندن تحریمها است بسیار متفاوت است، اما احتمالا امروز فهمیدید که حق داشتیم که میگفتیم تعهد را بر اساس بدبینی و رعایت احتیاطهای لازم تنظیم کنید درحالی که شما بدبینی به دشمن و دلواپسی ما از بدعهدی او را بی مورد میدانستید!
و باز هم تکرار میکنیم، الان با وجود این که طبق متن برجام، امکان لغو یک طرفه آن، ظرف کمتر از 2 ماه برای همه طرفهای آن وجود دارد، ولی بعید میدانیم که ترامپِ تاجر و اهل حساب و کتاب، حاضر شود توافقی که برای آمریکا و متحدانش این همه سود داشته و برای ایران تقریباً هیچ نفعی نداشته است را لغو کند، آن هم در حالی که میتواند مانند اوباما، همچنان به نقض برجام تحت سکوت مذبذبانه دولت روحانی ادامه دهد!
و شاید هم ترامپ با شناخت نقطه ضعف دولت روی لغو برجام با کمک مشاورانش، در تحمیل و باج خواهی برجامهای دیگر مثل FATF، جهت پاره نکردن توافق هسته ای، جدیت بیشتری نشان دهد! پس دلواپسان عزیز! به نظرم دلواپسی شما برای لغو برجام از سوی ترامپ به جا نیست و خیلی زود خواهید توانست دور جنازه بزک کرده برجامی که روز به روز بوی نقضش بیشتر بلند میشود، به عنوان تنها اهرم حیات سیاسی روحانی جمع شوید، بچرخید و جشن بگیرید.
95/8/22
3:46 ع
پس از سخنان روشنگرانه آیت الله آملی لاریجانی مبنی بر این که روحانی از سویی شعار آزادی بیان میدهد و از سویی خواهان برخورد با برخی رسانهها است، نوبخت، معاون و سخنگوی دولت، خواهان برخورد با رسانههای هتاک شد و گفت:
«دولت به آزادی بیان در چارچوب قانون معتقد و به حاشیه امن داشتن عده ای هتاک معترض است»
که در پاسخ به این سخنان سخنگوی دولت میگویم:
آقای نوبخت! در این سه سال و اندی که از عمر دولت پرمدعایتان میگذرد، چه کسی بیش از شما و رئیس دولت متبوعتان هتاکی کرده است؟! بیسواد، بیشناسنامه، بیکار، متوهم، بروید به جهنم، رانتخوار تحریم، کاسب تحریم، افراطی، زبان نفهم، کودک، رسانه میلی، بزدل، ترسو، تعامل هراس و ... را چه کسی به منتقدان خود حواله داده است؟! آیا اینها مصداق هتک و توهین و افترا نیستند؟!
آقای نوبخت! آیا این توهینها به نجومی بگیران، مفسدان فساد 8000 میلیاردی و به آمریکای بدعهد انجام شده است و یا به منتقدان، کارشناسان و رسانههای داخلی که به لحاظ فنی به برجام، FATF ،IPC و... ایراد گرفتند؟! آیا حالا چنین دولتی میتواند مدعی و معترض هتاکی دیگرانی باشد که مدام از سوی دولتمردان مورد توهین، هتک، تهمت، افترا و توقیف قرار گرفتهاند؟!
آقای نوبخت! آیا پاسخ دندان شکن آیت الله آملی لاریجانی به اظهارات آقای رئیس جمهور در اففتاحیه نمایشگاه مطبوعات، باید باعث میشد در توجیه تناقض ادعای آزادی بیان و درخواست برخورد و توقیف منتقدان و رسانههایشان، ایشان را با برچسب رسانههای هتاک ، شایسته قلم شکستن، دهان بستن و زبان بریدن قلمداد کنید؟!
جناب سخنگو! برای یک بار هم که شده به جای گفتن، بشنوید، اگر این توهینها به سبب خنک شدن دلتان است که هیچ، خنک شوید و به کارتان برسید ولی اگر فکر میکنید مردم، ادا و اطوار مبادی اخلاقتان را جدی میگیرند و ژست مدعی آزادی بیان بودنتان را باور میکنند، باید بگویم که زهی خیال باطل! مردم بسی زیرکتر از آنند که شما میپندارید فقط ترسم این است که دیر دریابید!
95/8/22
3:41 ع
پس از بالا گرفتن دامنه اعتراضات مردم، ایثارگران و خانواده معظم و معزز شهدا به اظهارات زشت جعفرزاده در طلب فراموشی فتنه در روز رأی اعتماد به 3 وزری جدید و دادن نشانی غلط درخصوص سران فتنه به رئیس جمهور سابق، وی نامه ای را در جهت تقلیل فشارها منتشر کردند که در بخشی از نامه جعفرزاده میخوانیم:
«موارد مطروحه توسط اینجانب هیچگاه در تعارض با فرمایشات مقام معظم رهبری (مد ظله) نبوده و نیست و به جهت جلوگیری از سوء استفاده ی فرصت طلبان، به کرار اطاعت پذیری خود را از رهبری و مقام عظمای ولایت (مد ظله) در سخنرانی ام متذکر شدم و سرباز مطیع و محض رهبری بوده و مدافع همیشگی اصل ولایت فقیه می باشم و آمادگی داشته و دارم 30% باقی مانده سلامتی ام را نیز در این راه (دفاع از ولایت فقیه) تقدیم و اهدا نمایم. در ضمن امیدوارم که سران فتنه (اعم از کسانی که در حصر هستند و یا ازادنه در بیرون جولان می دهند) به توصیه و نصایح مقام معظم رهبری (مد ظله) عمل نموده و این قائله ختم به خیر شود تا بنای کاسبی و تجارت از فتنه و فتنه گری جمع شده و کشور بتواند در کمال آرامش به راه اصلی خود که همانا توسعه و پیشرفت می باشد در زیر چتر رهبری ادامه مسیر دهد.»
اگر چه نامه جعفرزاده به ظاهر روی خط قرمز بودن فتنه و ولایتمداری تأکید دارد اما اگر قرار باشد او این خط قرمز بودن را تنها در حرف نشان دهد و در مواقعی چون رأی اعتماد به وزرا، انتقادات به سوابق فتنه گری افراد را کاسبی فتنه بداند چه فایده ای دارد! این که ایشان برای گرفتن تأیید صلاحیت از شورای نگهبان، اخذ رأی از مردم رشت و ساکت کردن مردم معترض شهرش، بگوید ولایتمدار است و فتنه را خط قرمز میداند، ولی پشت تریبون مجلس و در زمانی که این اوصاف را باید عملاً ثابت کند به نفع حامیان فتنه بانگ برآرد و در حمایت از حامیان فتنه، مخالفان را کاسب فتنه بخواند چه سود! آنچه که ما به آن معترضیم، ادعاهای ولایتمداری و مخالفت با فتنه ایشان نبوده است بلکه رفتار ایشان در گاه عمل است، این مسئله را ایشان باید با التزام عملی به ولایت فقیه ثابت میکردند و نا با التزام زبانی!
جعفرزاده در مجلس، رئیس جمهور قبل را مقصر اصلی فتنه قلمداد کرد و حال این که او با تمام نقاط قوت و ضعفش، رئیس جمهور قانونی کشور بود و فتنه گران کسانی بودند که با بی ظرفیتی تمام دربرابر باخت انتخاباتی، بر قانون اساسی، نظام، رهبری و رأی مردم شوریدند و حتی از گرا دادن به دشمن هم دریغ نکردند! پس جعفرزاده نه تنها فتنه را خط قرمز نمیداند، بلکه فتنه را #تحریف میکند و برای تطهیر سران خائن فتنه، نشانی غلط از فتنه و فتنه گری میدهد، اینجاست که ثابت میشود، جعفرزاده اگر هم نتواند موجب فراموشی فتنه شود لااقل خواهد کوشید تا مفهوم فتنه را دچار تحریف نماید و این رفتار زشت وی، نمیتواند خشم مردم انقلابی رشت را فرونشاند، لذا تا زمانی که ایشان رسماً عذرخواهی کند و فتنه را صحیح و درست تعریف و نه تحریف کند، دست از اعتراض برنخواهیم داشت.
95/8/17
6:38 ع
بیش از سه سال از عمر دولت حسن روحانی میگذرد و نگاهی به عملکرد ایشان نشان میدهد که وی و دولتش در موقعیت های مختلف، گفتارها و رفتارهای کاملاً متناقضی دارند که به چند مورد از تناقضات روحانی و دولتش در ادامه اشاره میگردد:
1- آقای روحانی از یک سو توصیه به ادب و اخلاق و نقدپذیری و اعتقاد به اهمیت نقد میکند و از سوی دیگر روزی نیست که با عباراتی چون بی سواد، بی شناسنامه، ترسو، بزدل، به جهنم، لرزان، نفهم، انقلابی نما، رانتخوار تحریم، بیکار، متوهم، افراطی، هتاک و... منتقدان داخلی را ننوازند.
2- از تناقضات روحانی این که ایشان از سویی خود را معتقد به آزادی بیان نشان میدهند و از سوی دیگر رسانه های منتقد را با اخطار، شکایت، توقیف، تنبیه، توهین و کاهش یارانه مطبوعات مواجه میکند.
3- آقای روحانی از سویی اشتغال و اقتصاد را مسئله اصلی کشور نشان میدهد و از سوی دیگر تمام نگاهش را در این 3 سال و اندی، متوجه به دست بیگانگان نمود و از توان و ظرفیتهای داخلی برای حل مشکلات کشور غفلت نمود و سالها صنعت و تولید کشور را به وزرای فرتوت و باندباز نمیسپرده و وزرای غیر اقتصادی را عوض کند.
4- از تناقضات روحانی و دولتش این که از سویی 3 سال دولت قبل را بابت اتهامات ثابت شده، ثابت نشده و حتی تبرئه شده زیر سؤال بردند و از سوی دیگر مفاسدی مانند کرسنت، فیشهای نجومی، فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، نفوذی های دولت و ... را کم اهمیت نشان دادند و نهایتاً هم مانع برخورد قانونی قوه قضاییه با مفسدان میشود.
5- آقای روحانی و تیمش از سویی از حضرت اباعبدالله(ع) و امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و انقلاب دم میزنند و از سوی دیگر، از عاشورا و امام خمینی درس مذاکره میگیرند و از خطوط قرمز رهبری عدول میکنند و مدام آرمانهای انقلاب را دچار تحریف میکنند.
6- از تناقضات روحانی این که ایشان از سویی وانمود میکنند که در خصوص انتصابات دولتی و تخلفاتشان، اهل رابطه بازی و باندبازی نیست و از سوی دیگر عملاً درانتصابات، تنظیم لیستهای انتخاباتی و برخورد با مفاسد، کاملاً به روابط خانوادگی و حزبی توجه دارند.
7- آقای روحانی از سویی از قبل از برجام، آن را کارگشای حل مشکلات آب، هوا، غذا، اشتغال، رونق میدانست و برای هر روز تأخیر در آن خسارت میلیاردی تعیین میکرد و از سویی پس از برجام میگوید حالا تازه نهال کاشته ایم و تا برجامهای 2 و 3 و ... ننویسیم مشکلات حل نمیشود.
8- آقای روحانی از سویی در دیدار با مسئولان کشورهای غربی و اتحادیه اروپا مدام طرف مقابل را به رعایت تکالیف خود هشدار میدهد و عدم رعایت آنها را موجب ناپایداری برجام میشناسد و از سوی دیگر در دیدار با مردم و رسانه های داخلی مدام از موفقیت برجام و رفع تحریمها سخن میگوید!
9- آقای روحانی از سویی میگوید به اقتصاد مقاومتی اعتقاد دارد ولی از سوی دیگر میبینیم که برخلاف مبانی این نوع اقتصاد که درونزا و برون نگر است، زایش درون کشور را معطل گشایشهای خارج از کشور کرده است و از منابع، توان و ظرفیت داخلی غفلت نموده است.
10- آقای روحانی از سویی مدعی است که حامی تولید و اشتغال است ولی در عمل بیشترین ماحصل برجام، عقد قراردادهای کلان در حوزه های کم اهمیت با شرکتهای خارجی، واردات گسترده حتی در حوزه هایی که کشور در آنها توانمند است، تلاش برای افزایش مناطق آزاد که مبادی اصلی واردات و قاچاق هستند، میباشدا
11- از تناقضات روحانی این که ایشان از سویی مدعی شفافیت و صداقت است ولی از سوی دیگر در خصوص فیشهای نجومی، ارائه آمار و گزارشهای رسمی کشور، معرفی قراردادهای خارجی و جمع آوری اطلاعات ثروتمندان، غیر شفاف و غیر صادقانه عمل میکند.
12- آقای روحانی از سویی دیگران را به رعایت قانون سفارش میکند و از سوی دیگر خودش درباره جایگاه مجلس در تصویب قراردادها و توافقات خارجی، در مواجهه با نهادهای قانونی مثل شورای نگهبان، در تعهدات مالی نسبت به صداوسیما و سپاه غیرقانونی عمل میکند و به گروکشی میپردازد.
95/8/9
3:33 ع
اخیراً کلیپی از صحبتهای مهدی خزعلی منتشر گردیده است که در این کلیپ او برای این که خود را تندرو نداند، به سابقه حضور خود در جبهه، اشاره میکند و سپس برخی از اتهامات ثابت شده و نشده را بهانه میکند تا خود را از تندرویی مبرا و دیگران را به آن متهم کند.
یکی از مواردی که مهدی خزعلی با بکار بردن لفظ «چریدن» مطرح میکند، اتهام زمین خواری 650 هکتار زمین بیخ گوش تهران به محمد جواد لاریجانی است، او میگوید در زمانی که در جبهه میجنگیده است، محمد جواد لاریجانی مشغول تصرف این زمینها بوده است. با یک جستجو در خصوص این اتهام به چند نتیجه میرسیم، اولاً اتهامی که علیه محمد جواد لاریجانی تاکنون مطرح بوده، 342 هکتار بوده است، ثانیاً آنچه که یکی از نزدیکان ایشان تأیید کرده است تنها20 هکتار است، ثالثاً اتهامی که علیه ایشان مطرح شده است یکبار رد شده است و اکنون در دور دوم رسیدگی قرار دارد. با توجه به این موارد، حکم نهایی هر چه که باشد، نشان میدهد اتهامات مهدی خزعلی درباره محمد جواد لاریجانی نه دقیق است و نه قطعی! و بحث دیگر این که محمد جواد لاریجانی در سالهایی که مهدی خزعلی میجنگیده است، در کنار ولایتی و ظریف، از اعضای تیم سیاست خارجی کشور و در مقطعی نیز مسئول مذاکرات در خصوص قطعنامه 598 بوده است.
از دیگر اتهاماتی که ایشان در این سخنرانی و سخنرانی های دیگر مطرح کرده است، درباره درآمد 800 میلیارد دلاری دولتهای نهم و دهم است و جالب است که این حرف را با ژست عدالت طلبی و انصاف میگوید؟! و حال این که نظامات مالی کشور کاملا مشخص و قابل کنترل هستند و مراجعی مانند دیوان محاسبات و سازمان بازرسی نیز بر چگونگی عملکرد دولت نظارت دارند و درآمد نفتی کشور براساس بودجه سالانه، در بخشهای مختلف اعم از بودجه جاری، حقوق کارکنان، بودجه های عمرانی، پروژه های صنعتی، طرح های مختلف در اقصی نقاط کشور، تمرکز زدایی، مسکن مهر و... هزینه شده است و این ادعا که امثال مهدی خزعلی، کل درآمد نفتی دولت قبل را گم شده و سرقت شده نشان دهند خود نشان از بی دقتی و بی اخلاقی ایشان دارد و تازه این بخشی از ماجراست و بخش دیگر این که برخلاف آنچه که امثال مهدی خزعلی نشان میدهند، درآمد دولتهای نهم و دهم و دولتهای هفتم و هشتم، از نظر قدرت خریدی که دلارهای نفتی بر مبنای قیمت جهانی طلا وارد میکرده یکی بوده است.
ایشان در این سخنرانی اتهامات دیگری نیز مطرح میکند که عموماً با محاکمه و مجازات مجرمان همراه شده است، لیکن طوری سخن میگوید که انگار نه انگار این اتهامات و مفاسد در همین نظام و عموماً در زمان دولت قبل، کشف و مورد مقابله قرار گرفتند. البته مهدی خزعلی در خلال اتهامات غیردقیق و تندی که به دولت قبل وارد میکند، به فیشهای حقوقی این دولت هم انتقاد میکند، لیکن انتقاد اصلی او به دولت روحانی چیز دیگری است، او میگوید چرا دولت روحانی از مفاسد فاسدترین دولت پرده بر نمیدارد! و این در صورتی است که دولت روحانی دراین مدت تمام تلاشش را انجام داد تا اتهامات عدیده ای را به دولت قبل وارد کند که کذب بودن بسیاری از آن اتهامات مانند اتهام 3000 بورسیه غیرقانونی اثبات شد و بسیاری از آن اتهامات نیز در حد بیان چند جمله و بدون ارائه مستندات انجام گردید و این نشان میدهد دولت روحانی نه تنها برای افشاگری مفاسد دولت قبل هیچ کم کاری نکرده است، بلکه برای این کار، به انواع تهمت و بی انصافی هم متوسل شده است و اگر تعداد مفاسد افشا شده دولت قبل با تصوراتش منافات دارد، وقتش است که تصوراتش را اصلاح کند.
البته مهدی خزعلی هرگز نمیتواند سیمای انسان منصف و دلسوز را به خود بگیرد و هرچقدر هم که به سابقه جبهه اش اشاره کند، اجر همان را نیز ضایع میکند، او اگر منصف و دلسوز بود، هرگز از فتنه و خیانتهای فتنه گران حمایت نمی کرد، هرگز مفاسد دوره اصلاحات در قراردادهای نفتی، دانشگاه هاوایی، خصوصی سازی های پر از فساد، مفاسد کرباسچی، پولهای شهرام جزایری و... را نادیده نمیگرفت! او دولت قبل و هرکسی را که دوست نداشته باشد به فساد، تقلب و تخلف متهم میکند، اما حاضر نیست آن همه بی ظرفیتی، قانونشکنی، خدشه به منافع ملی، امنیت ملی و وحدت ملی، خیانت به کشور و گرا دادن به دشمن از سوی سران فتنه و مهدی هاشمی و... را تقبیح نماید! او اگر انسان صادق و دلسوزی بود، امام خمینی(ره)، امام خامنه ای، حاج قاسم سلیمانی، شهدای هسته ای، شهدای مدافع حرم و همه شخصیتهای انقلابی و ولایی را با تهمت و توهین مواجه نمیکرد و دل در گروی خائنان به کشور نمینهاد.
95/8/4
9:10 ع
اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی ، قاری مشهور قرآن کریم، فارغ از صحت و سقم آن، بازتاب های گسترده ای را ایجاد نموده است لیکن اولین رسانه ای که این اتهام را منتشر کرد و سریع به سایر رسانه ها سرایت یافت، شبکه معاند و ضد انقلاب صدای آمریکا VOA بود، که با توجه به حواشی که در این خصوص طی این مدت ایجاد شده است، بیان مواردی را لازم میدانم که در ادامه تقدیم میکنم:
بزرگترین جفا
اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی خود اتهامی بس سنگین و غیر قابل تسامح برای یک قاری معروف قرآن کریم و جامعه قرآنی است، اما از آن بدتر این است که این قاری ادعا کرده است که رهبری از مسئله مطلع هستند و ایشان دستور جمع کردن پرونده را داده اند! و حال این که آنهایی که مقام معظم رهبری را میشناسند، میدانند که ایشان حاضر نیستند حتی نزدیکانشان در موقعیت گناه و تخلف قرار گیرند و ایشان را از هرگونه فعالیت حاکمیتی و اقتصادی بازداشته است، چه رسد به این که بخواهند از یک متهم به فساد اخلاقی، حمایت کرده باشند! که این تهمت زشت به مقام معظم رهبری، مستوجب برخورد جدی مقامات قضایی است.
درباره شاکیان پرونده
آنهایی که شاکیان پرونده اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی را شماتت میکنند و بعضاً ایشان را بابت رسانه ای کردن این جریان خائن معرفی میکنند، کاش میتوانستند خودشان را حتی یک روز به جای این شاکیان بگذارند. خیلی از کسانی که به والدین این خانواده ها جسارت کردند، حتی نمیتوانند یک روز هم خبر جسارت کسی به فرزندانشان را تاب بیاورند و این افراد، چند سال است که با این مسئله مواجه هستند و به درست یا غلط احساس میکنند این پرونده با سیاسی کاری و مصلحت سنجی مواجه گردیده که باعث شده است از سر دادخواهی، مسئله را رسانه ای نمایند که اگر چه نمیتوان کارشان را مجاز خواند، اما میتوان قابل درک دانست.
درباره خانواده های قرآن آموز
مطمئناً برخی از خانواده هایی که تاکنون فرزندان خود را با اعتماد کامل به کلاسهای قرآنی میفرستادند، با این وقایع ممکن است دچار نگرانی و احتیاط شوند که البته این احتیاط باید درباره همه کلاسهای آموزشی اعم از هنری، درسی، ورزشی و حتی قرآنی وجود داشته باشد، لیکن نباید منجر به محرومیت، به خصوص محرومیت از یادگیری قرآن کریم گردد، بلکه والدین باید فرزندان خود را از حضور در کلاسهای خصوصی (با هر موضوعی)، که بدون نظارت و یا بدون حضور والدین انجام میشود، منع کنند و به فرزندان خود درباره چگونگی مواجهه با رفتارهای مشکوک مربیان و همکلاسی های خود آموزش دهند.
نبود تشکیلات منسجم و پاسخگو
به نظر میرسد حوزه قرآن آموزی با توجه به نهادهای موازی چون وزارت ارشاد، اوقاف، سازمان تبلیغات و برخی تشکلهای مردم نهاد، دچار یک بحران مدیریتی باشد، متأسفانه این نهادها به صورت غیر هماهنگ و سلیقه ای عمل میکنند و این امر موجب میشود تا آموزش، صدور مجوز و نظارت برای عملکرد اساتید و کلاسهای قرآنی با مشکل مواجه گردد و حال این که در این حوزه باید یک تشکیلات واحد و هدفمند، فعال باشد که بتواند مسئولیت اشتباهات خود را نیز بپذیرد که کاش این وظیفه به یک وزارتخانه یا سازمان خاص و مستقل واگذار گردد.
اولین اشتباه تشکیلات قرآنی ذینفوذ
به قول سخنگوی قوه قضاییه، اثبات اتهامات این چنینی اساساً کار سختی است، اما حتی همان سطح شوخی های جنسی کلامی که گویا این قاری آن پرهیز نداشت هم در کسوت یک استاد قرآن قابل اغماض نبود و کاش آن تشکیلات ذینفوذ قرآنی که ایشان را مورد تأیید و حمایت قرار داده است، از کنار هیچ مشکل اخلاقی به سادگی نمیگذشت، نه این که بعد از اطلاع از پرونده نامبرده، بکوشد پرونده را با اطاله مواجه کند و نه این که الان که این مسئله علنی شده است، مسئولیت اشتباه خود را نپذیرد و سکوت اختیار کند تا فرصتی زیر سؤال بردن جامعه قرآنی، انقلابی و رهبری از سوی معاندان ایجاد گردد.
اشتباه بزرگ تشکیلات قرآنی ذینفوذ
از سوی دیگر، یک تشکیلات قرآنی ذینفوذ که باید در این حوزه هوشیار و قاطعانه عمل میکرد و خانواده های شاکیان را به صبر و آرامش دعوت میکرد و خودش خواهان بررسی دقیق و سریع نظام قضایی میشد، این خانواده ها را بیشتر تحریک کرده است و اولاً براساس اظهارات متهم، کوشیده تا در روند قضایی تأثیرگذاری کند، ثانیاً تلاش کرده است تا به صورت مطلق از مشتکی عنه دفاع کند، ثالثاً به جای ایجاد محدودیت در فعالیتهای قرآنی مشتکی عنه تا زمان تعیین تکلیف پرونده، تلاش کرده است بیشتر او را در صداوسیما و قرآئتهای مراسم رسمی و مهم جلوی چشم نگه دارد تا به این شکل نشان دهد که هیچ اعتقادی به اتهامات ندارد!
مواجهه با شائبه مصلحت سنجی
این که سخنگوی قوه قضاییه میگوید پرونده اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی مثل هزاران پرونده مشابه قوه قضاییه است و حساسیت رسانه های ضدانقلاب را در خصوص این پرونده سیاسی میداند، اگر چه حرفی درست است، اما بیان این سخنان را از سوی قوه قضاییه درست نمیدانم، چرا که این شائبه را ایجاد میکند که نگاه خصمانه دشمنان در خصوص برخی پرونده ها، ممکن است قوه قضاییه را نیز دچار برخی ملاحظات نماید، در صورتی که اگر تمام دنیا هم درخصوص پرونده ای نگاه سیاسی داشته باشند، تکلیف قوه قضاییه این است که بدون توجه به آن نگاه ها، با سرعت و عدالت، به پرونده ها رسیدگی نماید، خواه درباره فیشهای نجومی، زمینهای شهرداری باشد خواه درباره اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی و این تنها کاری است که میتواند شائبه سیاسی کاری و مصلحت سنجی را از اذهان دور کند.
معضلی به نام اطاله پرونده های قضایی
معتقدم قوه قضاییه در مقوله برخورد با پرونده اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی و بسیاری دیگر از پرونده های عادی و کلان خوب عمل نمیکند و بعضاَ با اطاله پرونده ها باعث میشود تا حقی تضییع شود و یا آبرویی مخدوش شود و حال این که جایگاه امروز قوه قضایی به عنوان قوه ای که باید عدالت را در جمهوری اسلامی اجرا کند، بسیار ویژه است، چرا که به فرموده پیامبر اکرم (ص)، حکومت با کفر میماند ولی با ظلم نمی ماند، پس قوه قضاییه باید بداند که اگر موجب اطاله پرونده ها و ایجاد ناامید شدن مردم در احقاق حقوقشان شد، این خود اوست که در بلند شدن صدای دادخواهی مردم مقصر است و بیش از هر کسی باید خود را نکوهش کند.
نمادسازی های اشتباه از افراد
اعتقاد دارم که برخی اقشار مانند روحانیون، مداحان، قاریان، مسئولان و حتی منتصبین مقام معظم رهبری مدام باید به مردم بگویند که لباس و جایگاهشان نباید باعث شود که ایشان را نماینده اسلام، قرآن، انقلاب و رهبری بدانند، خوب است که خود این اقشار در جهت تقدس زدایی از خود گام بردارند و بکوشند از تقدس اسلام و قرآن و انقلاب، برای خود تقدس ایجاد نکنند تا اگر خودشان یا یکی از هم صنفی هایشان دچار خبط و خطایی از جنس اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی شد، مردم آن خطاها را به پای اسلام، قرآن، انقلاب و رهبری ننویسند.
اهمیت تهذیب نفس در خصوص افراد مؤثر
قاریان، عالمان، مسئولان و همه اقشار تأثیر گذار در جامعه که منتسب به اسلام و انقلاب هستند، باید بسیار بیش از دیگران به تربیت و تهذیب خود اهتمام داشته باشند، چرا که هر چه جایگاه معنوی و محبوبیت کسی بالاتر برود، شدت سقوطش نیز بیشتر خواهد شد، شاید تعداد قاریان و یا عالمانی که به فساد و تخلف آلوده باشند، کمتر از سایر اقشار باشد اما بعضاً عمق مفاسدی که در معدود مفسدان این اقشار رخ میدهد، بیشتر است و این که خوبی و بدی این اقشار، به مراتب تأثیرگذارتر از مردم عادی است که اینها باعث میشود، مسئله تهذیب و تربیت، در بین منتسبین به اسلام و انقلاب از اهمیت بسیار زیادی برخوردار باشد.
درباره شبکه های معاند
مسلماً هم اکنون ناراحت ترین افراد از اتهام فساد اخلاقی سعید طوسی ، خود جامعه قرآنی و دلسوزان اسلام و انقلاب هستند و حال این که برخی شبکه های معاند، طوری ژست دلسوزانه برای اخلاق و حقوق مردم گرفته اند که انگار نه انگار نه به اخلاق پایبند هستند و نه برای حقوق ایران و ایرانی ارزشی قائلند! شبکه هایی که کارکنانشان به همجنس بازی خود افتخار میکنند و وقوع تجاوزهای جنسی در ایشان به امری عادی تبدیل شده است و مزدور دشمنان خونی مردم هستند، برای این مردم اشکی جز اشک تمساح نمیریزند که این را خود خانواده های شاکیان هم به خوبی درک کردند و از این شبکه ها اعلام برائت نمودند.
95/8/4
9:8 ع
آقای روحانی (95/8/1): «اگر برای ثبات، وزیر عوض نکنیم، سایت های بداخلاق می گویند چرا وزرا را عوض نمی کنید؟ می خواهیم تغییر ایجاد کنیم، همان بداخلاق ها می گویند چرا عوض می کنید؟! برادر عزیز من، هدف کشور توسعه و تعالی است»
آقای روحانی! کسی به دنبال فشار برای تعویض وزرا آن هم به صورت بیهدف و کورکورانه نیست که فکر کنید با تعویض این 3 وزیر، همه منتقدان باید از شما ممنون شوند و حال این که تعویضهای شما 2 سؤال جدی را ایجاد نموده است:
1- چرا وزرایی که حوزههایشان دچار بیشترین اثر در مشکلات مردم و شدیدترین ضعفها هستند، به خصوص در حوزه های اقتصادی و در بخشهای مسکن، اقتصاد، اشتغال و صنعت تعویض نشده اند؟!
2- واگر این وزرایی که عوض شدند مشکل دارند چرا در این سه سال و اندی از کار دولت شما عوض نشدند و در این ماههای آخر ناگهانی باهم عوض میشوند؟! آیا ناکارآمدی این سه وزیر دفعتاً برای شما اثبات شد؟!
پاسخ دو سؤال فوق، مسلماً با هدف ادعایی شما درباره این شیوه تعویض وزرا ، یعنی «توسعه و تعالی کشور» منافات دارد و به همین دلیل آنچه که به ذهن میرسد این است که هدف از تعویض این 3 وزیر، سیاسی و انتخاباتی است.
95/8/4
9:7 ع
حضرت الله آملی لاریجانی
رئیس محترم قوه قضاییه
سلام علیکم
کاری ندارم که قوه قضاییه را چه طور تحویل گرفتید، اما میدانیم قوه زیر نظر شما به لحاظ ساختاری، مدیریتی و نظارتی دچار ایرادات مهمی است، اطاله یک پرونده به چند سال چگونه قابل توجیه است وقتی به راحتی موجب تضییع حقوق و آبروی مؤمنین، ناامیدی مردم از احقاق حقوقشان، جسارت مجرمان در اجرای جرم، سوءاستفاده دشمنان و تحمیل هزینه برای نظام میگردد؟!
حضرت آیت الله آملی لاریجانی ! تلاشهای شبانهروزی و نگاه برجسته فقهی و سیاسی و موضع گیریهای به هنگام شما در مسائل روز قابل ستایش است، اما برای مدیریت این قوه عظیم و حیاتی که بقای نظام امروزه به کارآیی آن منوط است، به ابزارهای نوین و بهروز مدیریتی و نظارتی نیاز دارید، به دادگاهها و قضات تخصصی در بخشهای مختلف محتاجید و باید در آموزش، انتخاب، توجیه و نظارت در خصوص قضات به دنبال یک تحول عظیم باشید.
بارها از شما شنیدهایم که در خصوص تعداد قضات در مضیقهاید و آن را عامل اطاله دادرسی میدانید، اما در کشوری که روزانه حدود 17000 چک برگشتی وجود دارد که به راحتی با اصلاح روند فعلی صدور دسته چکهای بدون پشتوانه قابل کاهش هستند، چرا اول نباید به دنبال اصلاح رویهها و قوانین بود؟! لذا باید با اصلاح قوانین و رویههای ناکارآمد و تحول در سازمان بازرسی، به فکر کاهش کمی و کیفی ورودیهای قوه قضاییه و تقویت بازدارندگی در وقوع جرائم باشید.
حضرت آیت الله آملی لاریجان ! درپایان از خداوند منان میخواهم بتوانید برای نظام مقدس جمهوری اسلامی مایه عزت و اعتبار نظام، رهبری، مردم و ناامیدی مجرمان و معاندان باشید و در خاطر داشته باشید که به فرموده پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، حکومتها بدون دین میمانند اما باظلم خیر! پس در حفظ نظام که اوجب واجبات است، با تحقق سریع و صریح عدالت کوشا باشید.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
95/8/4
9:4 ع
اظهارات آقای روحانی در روز ملی صادرات حاوی نکاتی است که پس از ذکر بخشهایی از آن، به آنها پاسخ میگویم:
«در دعوا با دنیا صادرات در نمیآید. برخی فکر می کنند که ما وقتی میگوییم تعامل سازنده یعنی برویم با غربیها و اروپاییها لبخند بزنیم و حرف بزنیم و ناهار بخوریم. تعامل سازنده یعنی مناسب کردن محیط روابط بینالمللی برای صادرات کالا، برای اشتغال جوانان، برای واردات راحتتر کالاهای سرمایهای و مواد اولیه. مگر در دنیای امروز میتواند کشوری بگوید من بدون رابطه با دنیا به پیشرفت میرسم.»
آقای روحانی! شکست نفسی نکنید، شما برای تعامل سازنده از لبخند و حرف و نهار خوردن هم فراتر رفتید، شخصاً با اوباما تلفنی صحبت کردید، آقای ظریف هم با اوباما مصافحه کرد، به جان کری و تیمش نیز هدایای نفیس داد و در خلال مذاکرات هم با آقای کری به پیاده روی رفت و حتی در اقدامی متقابل با جان کری، روبروی پرچم آمریکا ایستاد و عکس گرفت! قاعدتاً این رفتارها بعد از بیش از 3 دهه قطع رابطه کامل، برای ایجاد یک #تعامل_سازنده با تعاریف شما، باید کارساز بوده باشد!
خب! با این همه تعامل در بیش از 3 سال گذشته از عمر دولت شما و حدود یک سال از عمر برجام، الان صادرات، اشتغال و رابطه ما با دنیا متحول شده باشد، پس چرا اعتبار پاسپورت ایرانی کاهش یافته و تحریم های جدیدی رخ داد و به داراییهای ما دست درازی شد؟! پس چرا به جنگ دریایی در خلیج فارس در آینده نزدیک تهدید شدیم؟! و با بدعهدی طرف مقابل در برجام و تعهداتش مواجه هستیم؟! و چرا هنوز نمیتوانید عزتمدانه و بدون قراردادهای محرمانه و با دادن امتیازات گسترده، سرمایه خارجی جذب کنیم؟! و چرا مجبورید تا از آمریکا برای خارجیهایی که میخواهند با ما رابطه برقرار کنند امان نامه بگیرید؟!
آقای روحانی! چرا با وجود این همه عطش شما برای ارتباط با آمریکا و غرب، آنها عطشتان را تنها با فشار برای به عقب راندن شما در موضوعات مهم و اخذ تعهدات متعدد جواب میدهند؟! آیا هنوز فکر نمیکنید، دشمن از این همه بی تابی شما در حال سوءاستفاده باشد؟! آیا بهتر نیست حداقل همانقدری که به ارتباط با غرب میل نشان میدهید، اقتصاد کشور را از موضع ضعف و رکود نجات دهید تا طرف مقابل اینقدر برای تعامل با شما، شرط و شروط تعیین نکند؟!
آقای روحانی! اولا که کسی نمیگوید با دنیا رابطه نداشته باشید بلکه میگوییم دنیا فقط آمریکا و غرب نیست، ثانیاً انقلاب اسلامی با وجود دشمنان قسم خورده ای که دارد با دیگر کشورهای دنیا قابل مقایسه نیست، ثالثاً ایران با این منابع عظیم معدنی و نفتی، با این هوای چارفصل و وسعت پهناور اراضی کشاورزی، با این میانگین سنی جوان و با این همه نیروی انسانی تحصیلکرده را نباید با کشورهای کوچک تک محصولی مقایسه کرد، و اینها یعنی این که حتی اگر همه دنیا هم با ما قهرکنند، #پیشرفت ما نباید متوقف شود.
آقای روحانی! شما تعامل با دنیا را برای صادرات کالا و اشتغال ضروری میدانید، اما گویا راه را گم کرده اید! برای صادرات کالا و اشتغال، اول باید کالایی تولید کرد و برای این کار باید ابتدا از تولیدکنندگان حمایت کنید، باید به جای استفاده از تولیدات خارجی، استفاده از #تولید_ملی را عملاً ترویج کنید، باید تسهیلات مناسب برای تولیدکنندگان قائل شوید، نباید به شرکتهای خارجی برای کار در داخل اولویت بدهید و نباید به خاطر ارزانتر بودن محصولات کشاورزی خارجی، آنها را به محصولات داخلی ترجیح بدهید و الا که تنها صادرات شما، همان محصولات نفتی، میعانات گازی و محصولات پتروشیمی باقی خواهد ماند.