95/3/13
8:43 ص
در سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، نگاهی گذرا به چند تناقض و تحریف در اجرای اقتصاد مقاومتی که با کمال تأسف در نگاه برخی از مسئولان کشور وجود دارد خواهیم داشت:
1- به جای تکیه به درونزا بودن و تکیه به توان داخلی در اقتصاد، چشم امید به خارج دوخته و دست تمنا به بیگانه دراز باشد.
2- برخی از مسئولان در عین لقلقه زبانی واژه اقتصاد مقاومتی، با افرادی که در سمت های حساس اقتصادی بکارگمارده اند، مشترکا کتاب و مقاله علیه استقلال و خودکفایی نوشته اند.
3- به اسم باز کردن راه صادرات برای کالای ایرانی و درحالی که صنعت و تولید نیمه تعطیل و راکد داخلی، رمقی برای رقابت در بازارهای خارجی ندارد، تنها برای پهن کردن اتوبان واردات بستر سازی می کنند.
4- در حالی که اعتقادی به وجود دشمن خارجی و لزوم مقابله با او ندارند، حرف از اقتصاد مقاومتی می زنند که مبنایش خنثی کردن نقشه های دشمنان برای ضربه به اقتصاد کشور است.
5- برای اجرای اقتصاد مقاومتی و خنثی کردن نقشه های دشمن برای ضربه به اقتصاد کشور، به دنبال توافق و تعامل با او برپایه خوشبینی به او هستند!!
95/3/9
11:24 ع
باتوجه به برخی از انتقادات که به احمدی نژاد داریم و درباره اش نوشته ایم، برخی از دوستان احمدی نژادی گمان میکنند ما اساساً با احمدی نژاد و احمدی نژادی ها مشکل داریم درصورتی که این برداشت حتما اشتباه است، احمدی نژاد هم مانند خیلی از نیروهای انقلابی دچار نقاط قوت و ضعفی است که اعتقاد داریم باید نقاط قوتش را پاس داشت و تکرار کرد و نقاط ضعفش را شناخت و از خود دور کرد و همانطوری که اعتقاد نداریم همه نیروهای انقلابی برای ریاست جمهوری مناسب هستند، این حس را برای احمدی نژاد به خصوص با توجه به روند تغییراتش که روز به روز شاهد بودیم نداریم و البته این اصلا به این معنی نیست که نباید از وجود و توان این مرد خستگی ناپذیر استفاده کرد. نگاه ما در خصوص احمدی نژاد به عنوان گزینه ریاست جمهوری این سخنان مقام معظم رهبری است:
«این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. این را همه توجه کنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات کسبی و ممکنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر کسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیسجمهور امروز، چه رئیسجمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همهی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی که امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین کند؛ آن چیزهائی که امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ که ممکن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور کند. یعنی ما در سلسلهی دولتهائی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تکامل باشیم، تدریجاً بهترینهای خودمان را بفرستیم؛» (1392/01/01)
مسئله دیگری که وجود دارد اشتباه در تبلیغات زودهنگام است، نمیخواهم سفرهای آقای احمدی نژادی را لزوما انتخاباتی بدانم اما وقتی بعد از حدود 3 سال سکوت، یوهو سفرهای استانی با این همه تبلیغات انجام میشود و به صورت مستمر هم ادامه می یابد، مسلما تأثیر و تلقی انتخاباتی ایجاد میکند و کشور را خیلی زودتر از موعد مقرر (بیش از یکسال زودتر از موعد انتخابات) در فضای دو قطبی و تنش زای انتخاباتی فرو میبرد که این مقوله حتما با نظر مقام معظم رهبری در تناقض آشکار قرار دارد به نحوی که ایشان قبلا در این خصوص اینطور فرموده اند:
«حرف، جنجالسازىِ تبلیغاتی و لفاظی هیچ کمکی به حل مشکلات نمیکند؛ همچنانی که شما دیدید. تو همین قضایای انتخابات، خوب، تبلیغات انتخاباتی مثلاً باید یک ماه یا بیست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگیرد؛ اما از پیش از عید نوروز تبلیغات انتخاباتی شروع شد! … از جمله، از همین من راضی نبودم که از سه ماه قبل از انتخابات – انتخابات بیست و دوم خرداد بود – از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضی از سفرهای تبلیغاتی و حرفهائی که زده شد و تظاهراتی که میشد و مجادلاتی که انجام میگرفت، از تلویزیون پخش شود، که متأسفانه تو تلویزیون پخش شد؛ به خاطر همین، که یعنی ما آزاداندیشیم! اینها توهم است؛ این جنجالآفرینی در داخل کشور است.» (94/3/25)
«مسائل مربوط به انتخابات بهویژه حضور پرشور مردم در آن، در همان ایام نزدیک به انتخابات بسیار مهم است، اما عدهای باعجله از حالا مباحث انتخاباتی را شروع کردهاند که این فعالیتهای زودهنگام انتخاباتی موجب منحرفشدن ذهنها از مسائل اصلی، مشغول کردن افراد به یکدیگر و برخی بدگوییها میشود و این، به ضرر مصالح کشور است.» (1387/08/08)
بحث آخر این که قرار نیست فکر کنیم که گفتمان انقلاب هیچ نیرویی ندارد و هیچ راهی جز بازگشت به احمدی نژاد وجود ندارد بلکه باید تا زمان مناسب برای تصمیمات و رفتارهای انتخاباتی صبر کرد و به یاد بیاوریم همانطوری که در سال 84 بسیاری از مردم احمدی نژاد را نمیشناختند ولی به او رأی دادند تا بهترین دولت انقلابی نهم تشکیل گردد، این امکان هست که بازهم در سال 96 گزینه های انقلابی قوی و مقبول دیگری هم پا به عرصه انتخابات بگذارد، در هر صورت ایجاد فضای دوقطبی و انتخاباتی در شرایط حاضر نه با منویات رهبری، نه با مصالح انقلاب و نه با منافع مردم سازگار نیست به خصوص که جریان مقابل هم به دنبال سوءاستفاده از فضای دو قطبی است با با ترساندن بخشی از مردم از احمدی نژاد، پایگاه تحلیل رفته خود را احیا کنند.
95/3/9
11:11 ع
غیر از برخی کری خوانی های تعدادی از چهره های جریانات مختلف سیاسی که جریان خود را پیروز انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم معرفی کردند، اما بیشتر شخصیت های مطرح سیاسی اعتراف دارند که در مجلس دهم هیجکدام از جریانهای سیاسی، از اکثریت مطلق و حتی نسبی برخوردار نیستند و از سوی دیگر تعداد نسبتا زیاد مستقلین هم به نحوی است که واقعا نمیتوان پیش بینی کرد که در تصویب قوانین و یا نظارت بر عملکرد دولت و نهادهای دیگر و حتی انتخاب رئیس مجلس و هیأت رئیسه به چه مسیری متمایل خواهند شد و این شرایط باعث شده است که جریانات سیاسی برای معرفی نامزد مد نظرشان جهت کسب کرسی ریاست مجلس، دست به عصا باشند چرا که همراه کردن مستقلین مجلس و در نظر گرفتن ذائقه هایشان نیز از اهمیت خاصی برخوردار گردیده است.
از سوی دیگر، ائتلاف جریان اصلاحات و اعتدال در انتخابات مجلس مانع نشده است تا هر دو جریان ابتدا به مصالح جریان خود نیندیشند و این باعث شده است تا هر کدام به گزینه متفاوتی تمایل بیشتری داشته باشند چرا که هم دنبال مصالح خویشند وهم دنبال حفظ موازنه قوای ائتلاف به نفع خویش هستند. از یک سو جریان اصلاحات تمایل دارد با انتخاب گزینه سرلیست جریان اصلاحات در تهران یعنی شخص عارف، او را آماده نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری بعد یا بعدتر نماید و از سوی دیگر جریان اعتدال از داشتن رقیب جدی در انتخابات ریاست جمهوری از جریان اصلاحات استقبال نمیکند و در عوض از عملکرد علی لاریجانی در مجلس نهم اینقدر رضایت داشته اند که نمی توانند از حفظ او بر کرسی ریاست مجلس چشم پوشی نمایند.
در جریان اصولگرا نیز مسائل خیلی ساده نیست، از سویی بسیاری از اصولگرایان از عملکرد علی لاریجانی به عنوان یک رفتار غیرشفاف و بعضا مبهم یاد میکنند و از سوی دیگر برخی از بزرگانشان از جمله دکتر حداد عادل (نامزد اصلی ریاست مجلس در جریان اصولگرایی) از حوزه تهران موفق به کسب اکثریت آرای مردم نشدند تا امکان اجماع نظر اصولگرایان بر روی گزینه ای غیر از علی لاریجانی خیلی قابل دسترسی به نظر نرسد و هرچند گزینه هایی از شهرستانها نیز مطرح گردیده است ولی هنوز فاقد شرایط مناسب برای کسب آرای اکثریت نمایندگان اصولگرایان و بخشی از مستقلین به نظر میرسد.
البته هنوز اصولگرایان میتوانند با حفظ و استفاده از مکانیزم ائتلاف در انتخابات، بر گزینه های مشخصی برای رئیس و هیأت رئیسه مجلس اجماع خوبی صورت دهند، ایجاد چنین اجماعی با توجه به این که احتمال تقسیم آرای جریانات اصلاحات و اعتدال بین عارف و لاریجانی نیز وجود دارد، می تواند در شرایطی که هیچکدام از این دو نامزد کنار نکشند، موثر واقع شود لیکن اگر چنین اجماعی قابل حصول نباشد و تنها باعث تقسیم آرای جریان اصولگرایان بین لاریجانی و گزینه دیگری گردد، بهتر است که بین عارف و لاریجانی، گزینه غیر اصلاحاتی یعنی لاریجانی را علم کنند، لیکن تکرار میکنم که این امر نباید مانع تلاش اصولگرایان برای رسیدن به اجماع بر نامزدی غیر از علی لاریجانی گردد تا در شرایط لازم بتوانند بدون تشتت آرا، تصمیم مناسب را به صورت گروهی اتخاذ نمایند.
و اما فارغ از این که چه فردی با چه گرایشی در مجلس بر کرسی ریاست جلوس کند، مهم است که مجلس به نحوی اداره شود که هر چه بیشتر بتواند به تکالیف اصلی و قانونی اش در امر قانون گذاری و نظارت بپردازد؛ اگر قرار باشد مجلس به شیوه ای اداره شود که محل درگیری جریانهای سیاسی و مناقشات از جنس تحصن ها و اغتشاشات و درگیری های مجلس ششم باشد که مسلماً خسارتهای زیادی به شخصیت و عملکرد مجلس و به تبع آن به مصالح کشور وارد می کند و بدون این که بخواهیم شخصیت جناحی عارف را با کروبی مقایسه کنیم و یکی بدانیم، شیوه اداره مجلس توسط لاریجانی در این سالها را در خاطر داریم، شیوه ای که اگر چه نتوانست اکثر خواسته های به حق نیروهای انقلابی و حزب اللهی را با مواضع صریح و عملکرد شفاف برآورده سازد، لیکن به لحاظ تلاش برای حفظ آرامش مجلس حتی به قیمت تصویب 20 دقیقه ای طرح مهم و حیاتی اقدام متقابل برجام، در نوع خود قابل توجه بود، هرچند برآیند این تلاشها عموما به نفع جریان دولت بوده است.
بحث دیگری که در خصوص مقایسه ریاست مجلس توسط لاریجانی و عارف به ذهن میرسد این است که اگر تنها بین این دو گزینه مخیر باشیم، انتخاب شخصی مثل عارف که به لحاظ سیاسی در ائتلاف رسمی با دولت است احتمالا شأن نظارتی مجلس را بیشتر تحت الشعاع قرار خواهد داد، هرچند که خود لاریجانی هم، به لحاظ میزان همکاری و جلوگیری از اعلام وصول سوالات نمایندگان از وزراء، در حد خود به مثابه یک وکیل مدافع دولت یازدهم و به اصطلاح وکیل الدوله عمل نموده است ولی احتمالاً حضور عارف بر کرسی ریاست مجلس بر جایگاه نظارتی مجلس تأثیر سوء بیشتری خواهد نهاد.
آنچه در خصوص ریاست مجلس دهم میتوان به همه جریانها توصیه کرد این است که تلاش کنند بیش از این که کرسی ریاست مجلس را وسیله ای برای کسب منافع شخصی و جریانی خود قرار دهند، به منافع و مصالح نظام به خصوص حفظ وحدت ملی، آرامش کشور و منافع ملی در این خصوص بیندیشند و اگر نتوانستند گزینه ایده آلی را بر کرسی بنشانند، لااقل فردی را انتخاب کنند که در شرایط حساس انتخابات 96، نقش مثبت تری ایفا نماید.
95/3/6
11:52 ص
ما نیز به همراه همه جریانهای سیاسی، همچنان احمدی نژاد را گزینه ای مهم و موثر در صحنه سیاسی کشور میدانیم و زمانی نیز به همراه جریان انقلاب از او و ویژگی های انقلابیش حمایت کردیم ولی از مقطعی رفتار، ادبیات و حلقه دوستانش دچار تحولات اساسی شد که به تدریج باعث سرخوردگی یاران قدیمی و ولایتمدارش گردید. یکی از تغییرات محسوس وی، تغییر ادبیاتش بود که ابتدا نطفه اش در اظهارات جنجالی مشایی بسته شده بود مبنی بر این که «دوران اسلام گرایی تمام شده است» و اینچنین بود که واژه انسان و انسانیت به جای اسلام و اسلامیت به تدریج در ادبیات احمدی نژاد جایگزین گردید.
احمدی نژاد دیروز 9 ویژگی مهم دوره حضرت امام زمان (عج) و حاکمیت امام در سخنرانی اش مطرح کرد که عبارت بودند از:
حاکمیت مردم؛ حاکمیت توحید و عبودیت؛ اوج آزادی انسانها؛ حاکمیت کامل عدالت؛ حاکمیت مهر و محبت و وحدت؛ حاکمیت علم؛ عزت و کرامت انسانی؛ حاکمیت رفاه و برخورداری حداکثری؛ حاکمیت آرامش ، صلح و امنیت؛
ولی در میان ویژگی هایی که احمدی نژاد برشمرد، بحث اسلام و احیای اسلام راستین ناب محمدی و دعوت به دین آسمانی و کامل اسلام و سعادت بشری همچنان مفقود است، مقوله ای که به راحتی میتوانست 9 ویژگی مهمی که احمدی نژاد مطرح کرد را به 10 برساند تا حداقل سخنرانی دیروز احمدی نژاد، یادآور سخنان انحرافی مشایی مبنی بر اتمام دوره اسلام گرایی نباشد.
95/3/6
11:50 ص
در حاشیه این توئیت نیمه شعبانی روحانی :
«پیام نیمه شعبان، نگاه خوش بینانه و امیدوارنه به آینده جهان، و ضرورت برنامه ریزی برای جهانی برپایه عدالت و اعتدال است. منجی»
ازحق نباید بگذریم که واقعاً عبارات خوب در کنار هم قرار داده شده اند و این خوشبینی و امیدواری به آینده جهان و برنامه ریزی برپایه عدالت و اعتدال امری لازم است، اما اگر این مسیر بدون اقدام، عمل و مجاهدت صورت گیرد به مفهوم انتظار واقعی ختم نخواهد شد و چه بسا به پذیرش وضع ظالمانه موجود در جهان و حتی به کمک برای تثبیت آن هم منجر شود.
تنها با رویکرد عدالت جویانه و ظلم ستیزانه است که میتوان به آینده جهان خوشبین و امیدوار بود، نه با منش خوشبینی و امیدواری به خودکدخداخواندهها و مستکبران عالم که بطلان این مشی در تصویب و اجرای برجام هم به خوبی عیان شد و مشخص گردید که چگونه مسیر امیدواری و خوشبینی به دشمنان اسلام و بشریت تنها به خسارت و یأس ما و زیاده خواهی جبهه استکبار ختم میشود.
البته اگر کسی بخواهد با تأویل و تحریف در سیره اهل بیت، کارهای خود را توجیه کند، میتواند عاشورا را درس تعامل و یا نیمه شعبان را درس تعامل و خوشبینی بخواند، اما اگر قرار باشد این تعامل، تعادل و خوشبینی که مد نظر دارد، راه مقاومت، ایستادگی، استقلال، ظلم ستیزی و عدالت جویی را مسدود کند و راه امیدواری و سلطه را برای دشمنان صاف کند، مطمئناً با برداشتهای انحرافی از اسلام مواجه هستیم.
در همین خصوص مقام معظم رهبری فرمودند:
انتظار حقیقى مهدى موعود (عج)، این درس مهم را به دنبال مىآورد که تحقق عدالت در جهان، با موعظه و نصیحت ستمگران، حاصل نمىشود، بلکه نیازمند برخورد مقتدرانه با زورگویان جهانى است.»81/7/30
95/2/27
8:35 ص
در پاسخ به این انتقاد هاشمی رفسنجانی به منتقدان برجام:
“اگر دولت لیست دستاوردهای برجام را منتشر کند پیش خانواده شرمنده میشوید!!”
آقای هاشمی! مگر ظریف، عراقچی، صالحی و سیف خودشان از خانواده دولت و آشپزان برجام نبوده اند؟! و آیا اگر قرار باشد لیستی از دستاوردهای برجام منتشر شود، همینها نباید آن را تهیه و منتشر کنند؟! خب ایشان که در تشریح دستاوردهای برجام مکررا از کارشکنیهای طرف مقابل در برجام سخن گفته اند و دستاوردهایش را تا حد تقریبا هیچ معرفی کرده اند!! و یا نکند قرار است یک لیست به سفارش حاج آقا و برای استعمال داخلی تهیه شود و به خورد مردم داده شود!؟
آقای هاشمی، به جای اینکه در فکر شرمنده کردن منتقدان برجام در برابر خانواده هایشان باشید، به فکر درآوردن مردان این سرزمین از شرمندگی دربرابر خانوادههایشان باشید، شرمندگی که پس از گذشت 3 سال از عمر دولت به اصطلاح تدبیر و امید! و 4 ماه از اجرای برجام و رفع تحریمها!! و با وجود تمام لبخندها، مصافحه ها و تماسهای مکرر با دشمن این مردم، همچنان در سیمای شان رسوب کرده است.
آقای هاشمی! شما که برجام را خورشید تابان، ابر شتابان و نعمت بزرگ میشناسید و منتقدانش را فاقد غیرت دینی و عزت ملی میدانید، چرا تا کنون این لیست دستاوردهای برجام را برای شکرگزاری بیشتر مردم و لال کردن منتقدان منتشر نکردید؟! و یا نکند این لیست هم مانند توافقات پژو، ایرباس، IPC نفتی، نرخ رشد اقتصادی، میزان نقدینگی و… محرمانه و غیر قابل انتشارند!!
آقای هاشمی! بنا به دیدگاه ها و اظهارات دوستانتان روحانی، کروبی و موسوی، انتشار یک تعداد مار و نمودار به اسم آمار موفقیت و لیست دستاورد چه لطفی دارد وقتی جیب مردم روز به روز نحیفتر و سفره شان فقیرتر میشود؟!
آقای هاشمی! کسی با مذاکره و توافق مخالف نبوده و نیست، ولی این که امتیازات ما واقعی و مو به مو طبق برجام روی زمین انجام شده باشد ولی امتیازات طرف مقابل روی کاغذ مانده باشد و توافقات بانکها و موسسات بزرگ دنیا از ترس تهدیدهای آمریکا، جریمه شدن و بازگشت تحریمها، همچنان به قرارداد منجر نشود و شما برای اثبات بزرگی برجام تنها به دو امتیاز موهوم به نام جلوگیری از جنگ احتمالی و ممانعت از نفروختن احتمالی نفت، بسنده کنید، نمیتواند قانع کننده و به قول شما مایه شرمندگی خانواده منتقدان باشد.
خانوادههای منتقدان برجام از این که میبینند هشدارهای منتقدان درباره نقاط ضعف برجام و بدعهدی طرف مقابل بر حق بوده است، به بصیرت و شجاعت منتقدان برجام افتخار میکنند و آنچه مایه شرمندگی ایشان است داشتن مسئولان بی خیال و سهل اندیش است که تذکرات دلسوزانه را مبنایی برای رفع نقایص برجام قرار ندادند و مدام مرتکب توهین و تهمت به منتقدان دلسوز برجام شدند.
95/2/25
11:3 ع
در پاسخ به این حرف حسن روحانی:
“توانمندی نیروهای مسلح ما را دیگران متوجه میشوند؛ بیان و تکرار آن ضرورتی ندارد!”
آقای روحانی! این که دیگران (احتمالا منطورتان همان دشمنان است)، بدون مانور، بیان و تکرار (درباره توان نظامی مان)، چگونه قرار است متوجه قدرت نظامی ما بشوند به کنار!! و این که بدون بیان و تکرار، چگونه دیگران متوجه جدیت کامل ما در حفظ امنیت ایران و منطقه میشوند هم به کنار!! سوال این است که آیا اهمیت نمایش قدرت در قرآن را هم ندیدید؟! آنجا که خداوند در آیه 60 سوره انفال میفرماید:
و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم
و تا می توانید در برابر آن ها نیرو و اسب های آماده بسیج کنید تا با آن، دشمن خدا و دشمن خودتان و دیگر دشمنان را که آن ها نمی شناسید و خدا می شناسد بترسانید.
پس به حکم قرآن حکیم، فقط داشتن قدرت کفایت نمیکند بلکه ما به مانور قدرت با تمام قدرت به عنوان یک ابزار بازدارنده، برای ترساندن دشمن نیاز جدی داشته، داریم و خواهیم داشت و با مانورهای نظامی ، صحبت از توان نظامی و تکرار این صحبتها، تأثیر مانورها و جدیتمان را در ذهن دشمنان اسلام و انقلاب تثبیت مینماییم و اگر این بیانها و تکرارها مهم نبود، چه دلیلی وجود داشت که آمریکا و حتی کشورهای کوچک نیز مدام از توان نظامیشان به خصوص در برابر ایران سخن گویند؟! و آیا سکوت در چنین شرایطی موجب جسورتر شدن دشمن برای حمله، تهدید، تحقیر و باج خواهی علیه ایران نخواهد شد؟!
95/2/25
11:0 ع
این که سالهای سال و در انتخاباتهای متعدد اکثریت آرای مردم شریف تهران به جریان اصلاح طلب اختصاص می یابد، ولی با این وجود آرای کلی کشور برآیندی غیر از این را حاصل میکند، نشان میدهد که اولا ایران تهران نیست، و ثانیا شرایط عجیبی و غیر منتظره ای برای اصولگرایان تهران (به جز انتخابات لیستی که یک امر جدید بود) رخ نداده است که نامزدهای جریان اصولگرا بخواهند برایش داغدار باشند، اما عدم حضور نامزدهای مجرب، مومن و انقلابی جریان اصولگرا در مجلس هر چند که بر غنای مجلس تا حدودی تأثیر سوء میگذارد، لیکن از جهات دیگری یک فرصت مناسب و مغتنم می تواند برای انقلاب و نیروهایش محسوب گردد، منتها به شرط این که:
1- این افراد باید از فرصت به دست آمده برای تحلیل شرایط خود و نوع رابطه خود و مسئولیت شان با جامعه حسن استفاده را بنمایند و اگر در جایی مسیری را اشتباه رفته اند، آن را بشناسند و در صدد رفع و جبرانش برآیند و اگر در جایی مزیتی داشته اند آن را تقویت کنند.
2- دوری از کار پر مشغله نمایندگی مجلس می تواند یک فرصت مناسب برای گفتمان اصولگرایی و انقلابی گری تلقی گردد، به شرط این که این فرصت را مغتنم بشمارند و در خدمت این گفتمان از وقت و توان شان هزینه کنند و صرفا مشغول فعالیت های سابقشان نشوند.
3- نامزدهای اصولگرای بازمانده از مجلس دهم، اگر چه باخته اند اما داشتن یک پشتوانه رأی چند صدهزارتایی و قریب یک میلیونی هم پشتوانه کوچکی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت همانطوری که خود اصلاح طلبانی چون صادق خرازی هم بر اهمیت آن تأکید کردند، پس باید ظرفیت موجود را در گام اول حفظ کرد و در گام دوم به لحاظ کیفی و کمی آن را توسعه داد.
4- تلاش برای استفاده از ظرفیت های رسانه ای، تشکیلاتی و کادرسازی برای تقویت گفتمان انقلاب و رشد نیروهای انقلابی می تواند تحول و ظرفیت شگرفی را در کل کشور و به خصوص در تهران ایجاد نماید که البته به همت و تلاش ایشان نیازمند است، ظرفیتی که جریان اصلاحات نیز در سالهایی که از قدرت دور بود تلاش کرد از آن استفاده نماید و امروز این فرصت و ظرفیت برای جریان انقلابی و اصولگرا ایجاد شده است.
95/2/25
10:58 ع
از کسی که عکسهای کشف حجاب کرده مینو خالقی را منتشر کرد نه تنها قهرمانسازی نمیکنم، نه تنها دفاع نمیکنم، بلکه این رفتار را محکوم میکنم که اگر چنین نمیکردم من هم شاید شبیه کسانی میشدم که از عدم التزام مینو خالقی به حجاب دفاع کردند، رفتار زشتش را توجیه کردند، به دروغ مدعی جعل در عکسها شدند و حتی تلاش کردند از وی قهرمانسازی نمایند و او را بر سرنوشت مردم مسلمان و جمهوری اسلامی ایران حاکم کنند!!
و بدون این که بخواهم اشتباه انتشار تصاویر مینو خالقی را از سوی جوانی احساسی توجیه کنم، بر این باور هستم که اگر برخی سیاسیون مدعی و هوچی گر، رد صلاحیتِ قانونی مینو خالقی را (که قبلا نیز نمونه های مشابه ای داشته است) بهانه هجمه به شورای نگهبان که ناظر انتخابات و مفسر قانونی اساسی است، نمیکردند و برای شورای نگهبان و وزارت کشور خط و نشان نمیکشیدند، آن جوان هم برای انتشار آن تصاویر که شورای نگهبان برای حفظ حرمتِ آن زن منتشرشان نمیکرد، تحریک نمیشد و آن اشتباه را انجام نمیداد.
95/2/25
10:55 ع
در حالی که تا کنون افرادی مثل ترکان، سیف، جهانگیری و تعدادی دیگر از مسئولان دولت یازدهم، مصرانه دولت قبل را عامل سرمایه گذاری و خرید اوراق قرضه در آمریکا و مقصر دستبرد 2 میلیاردی این اموال معرفی کرده بودند، افرادی مثل عراقچی و دولتمردان سابق این خرید را مربوط به سال 82 دانستند و هیچکدام هم از مواضع خود عقب نشینی نکردند تا اینکه امروز روحانی در سفر استانی به کرمان، با حالتی طلبکارانه و البته با یک عقب نشینی آشکار، دولت قبل را مقصر این برداشت معرفی کرد! لیکن نه برای سرمایه گذاری و خرید اوراق قرضه! بلکه بابت عدم خارج کردن این اموال! و جالب اینکه ایشان نه دولت اصلاحات را بابت این سرمایه گذاری مبتنی بر اعتماد به آمریکا مقصر میداند و نه سیاستهای ذلیلانه دستگاه دیپلماسی و ضعف مفرط برجام در ممانعت از دست اندازی دولت، کنگره و دادگستری آمریکا به اموال ایران را در این سرقت موثر و نه دولت خود را در آن مقصر میداند! ضعفی که اخیرا موجب صدور محکومیت ایران به جریمه 10/5 میلیارد دلاری بابت عملیات تروریستی 11 سپتامبر از سوی دادگاه آمریکا نیز شده بود!