لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/6/8
9:36 ع

آیا رهبری فقط در سال 92 رأی مردم را امانت و حق الناس دانستند؟! و آیا حق الناس دانستن یعنی که تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان نباشد؟!

حق الناسمتأسفانه برخی افراد که نمی توانند امانت داری همیشگی نظام و اعتماد همیشگی مردم به نظام را تصدیق کنند، طوری وانمود کنند که در انتخابات سال 92 یک اتفاق عجیب رخ داده و برخلاف انتخابات های گذشته، رهبری رأی مردم را امانت و حق الناس معرفی کرده است و تنها این مسئله بابت تمایل مردم به حضور در انتخابات گردیده است و بعدهم برای رعایت این حق الناس، حذف جایگاه شورای نگهبان در تأیید صلاحیت نامزدها را طلب می کنند، لیکن با مراجعه به سخنان رهبری مشاهده می شود که ایشان همواره بر امانت بودن آرای مردم و لزوم صیانت از آرای مردم توسط شورای نگهبان و وزارت کشور تاکید کردند و حذف نامزدهای فاقد صلاحیت را نیز حق مردم دانستند:

شورای نگهبان هم با کمال دقّت و امانت باید مراقب باشد که هیچ‌گونه تخلّفی در انتخابات نشود. حقّ مردم است که شورای نگهبان نگذارد بدخواهان این ملت به قوّه مقنّنه راه پیدا کنند. شورای نگهبان باید حقّ مردم را ادا کند و مانع شود از این‌که بدخواهان این ملت، بدخواهان این انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه کشور امام شوند. 1378/11/13
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2989
توصیه‌ای هم به مسؤولان و دست‌اندرکاران میکنم و آن این است که هم هیأتهای اجرایی و هم هیأتهای نظارت باید کمال دقّت خودشان را به کار ببرند تا  از آراء مردم صیانت شود و این آراء با امانت کامل شمارش و قرائت گردد؛ کمااین‌که بحمداللَّه همین‌طور هم بوده است. 1380/03/18
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3069
امروز هم من از دست‌اندرکاران انتخابات – هم مجریان و هم ناظران – جداً و موکداً درخواست میکنم که از آراء مردم حفاظت کنند. آراء مردم امانتی است در دست آنها و بدون هیچ‌گونه جانبداری و دخالت دادن امیال خودشان، رأی مردم را بگیرند و آن‌چنان که هست، بخوانند و ثبت کنند و سپس اعلام کنند. 1384/04/03
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17909
آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست. 1384/03/25
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3296
 من میبینم متأسفانه در اظهارات بعضیها – حالا ان‌شاءاللَّه که از روی غرض‌ورزی نیست – مرتب تکیه میکنند: آقا! تقلب نشود، آقا! تقلب نشود؛ آقا! دستبرد نشوند. چه تقلبی!؟ قریب به سی سال است که دستگاههای مجری این مملکت دارند انتخابات را انجام میدهند با سلامت کامل،… ما البته سفارش کرده‌ایم؛ مکرر سفارش کرده‌ایم؛ مکرر هم سفارش خواهیم کرد به همه‌ی دست‌اندرکاران؛ هم به وزارت کشور، هم به شورای محترم نگهبان، به نظار و مجریان: مراقب باشند، مسؤولیتشان را، وظیفه‌شان را درست انجام بدهند، خوب انجام بدهند، آراء مردم دست اینها امانت است؛  نگذارند کسی دخالت بکند؛ نفوذ بکند.1386/10/19
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3419
به غیر از این که نظارت استصوابی در زمان حیات امام مورد تأیید ایشان بوده است، در ادبیات امام خمینی نیز در خصوص لزوم به قدرت نرسیدن گروه انحرافی حجتیه توسط شورای نگهبان تأکید شده است که نشان از اهمیت فرایند تأیید صلاحیت شورای نگهبان دارد (صحیفه نور ،ج21 ،ص579) .
نکته ی نهایی این که براساس قانون اساسی، نظارت براجرای انتخابات و تفسیر قانون اساسی حق شورای نگهبان است و این شورا نیز نظارت استصوابی را از زمان امام خمینی اجرا نموده و این مسیر همواره مورد تأیید رهبری نیز بوده است و حتی افرادی مانند هاشمی رفسنجانی نیز قبلاً در برابر نگرانی برخی جریانات، تفسیر شورای نگهبان در خصوص نظارت استصوابی را قانونی و حق این نهاد معرفی کرده اند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/content/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86

 


nazokbin

94/6/2
11:43 ع

 

شورای نگهبان

هم زمان با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و حرف های رییس جمهور در تخریب جایگاه شورای نگهبان، متن نامه ای از امام خمینی خطاب به فقهای شورای نگهبان به صورت گسترده در فضای مجازی و رسانه های منتشر گردید که در این خصوص بیان چند نکته ضروری به نظر می رسد:
1- همان طوری که از متن این نامه مشخص است، هدف امام در خصوص برخی موضع گیری های تند برخی از فقهای شورای نگهبان و به صورت ویژه بابت سخنان تند یکی از فقهای شورای نگهبان در مورد یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که در این خصوص تذکرات صریحی می دهد که نمونه این تذکرات را شخص امام خامنه ای هم بارها داده اند “مؤکداً توصیه مى‌کنم که مراقب باشید حقّ کسى ضایع نشود؛ چون ردّ صلاحیت چیز کوچکى نیست؛ یعنى اینکه ما کسى را ردّ صلاحیت کنیم و احیاناً صلاحیت داشته باشد. «جرح»، مسأله‌ى خیلى مهمى است. این‌طور نیست که بگوییم ما این‌طور فهمیدیم؛ نه، باید جوانبش کاملًا دیده و رعایت شود. 1382/10/24
2- در کنار تذکری که ایراد می شود، در این نامه به لزوم حفظ “شأن” والای شورای نگهبان اشاره می شود و در جای دیگری با عبارت “پست مقدس شورای نگهبان” جایگاه مهم شورای نگهبان را مورد تأکید قرار می دهد و این مسئله دقیقاً بر خلاف نظر کسانی است که جایگاه این شورا را بی اهمیت و قابل حذف معرفی می کنند.
3- یکی از مواردی که در این نامه مشخص است، تأییدات ضمنی امام خمینی در خصوص لزوم حساسیت شورای نگهبان در خصوص صلاحیت هاست، جایی که می گوید “آیا شخصی که می آید نزد فقهای شورای نگهبان و می گوید: اگر گناهی هم کرده ام توبه می کنم…” یا جای دیگری که می گوید “حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه ای ها همه چیزتان را نابود کردند” یا همین که نظارت استصوابی در زمان حیات حضرت امام خمینی با قاطعیت انجام می شده است، همگی بر اهمیت  تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان از نظر امام خمینی تأکید دارند، امری که از سوی برخی مدعیان خط امام مورد هجمه قرار دارد و نشان از دروغگویی های این مدعیان دارد.

4- نکته مهمی که در این روزها باید به آن پرداخت این است که امام خمینی در موارد مکرری نسبت به کسانی که جایگاه شورای نگهبان را تخریب می کنند مواضع سختی گرفته اند که به دو مورد بسنده می کنیم: “نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد، نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ما شورای نگهبان را قبول نداریم.” یا “هرکس بگوید رای شورای نگهبان کذا است «مفسد» است

5- یکی از موارد مؤکد در این نامه و در سایر سخنان امام خمینی این است که این شورا نباید تحت تأثیر سیاست بازی ها و یا سیاسی کاری ها کارشان را درست انجام ندهند، این مسئله در این نامه با منع از “آلت دست قرار گرفتن بازیگران سیاسی” و در موارد دیگر با این عبارت که “به شورای نگهبان تذکر می‌دهم که در کار خود استوار باشید و با قاطعیت و دقت عمل فرمایید و به خدای متعال اتکال کنید.” نشان می دهد که امام خمینی همواره از شورای نگهبان خواسته اند که در برابر درخواست ها و فشارهای سیاسیون قاطع واستوار باشد و مسلما آنان که مدام با فشار به شورای نگهبان تلاش می کنند تا این شورا منافع حزب و گروه شان را مدنظر قرار دهد اقدامی برخلاف توصیه های مکرر امام خمینی انجام می دهند و البته نظرات مقام معظم رهبری نیز عیناً نظرات امام خمینی است “من البته به‌هیچ‌وجه توصیه نمى‌کنم که کسى در مقابل افرادى که مى‌خواهند با قانون گردن‌کلفتى کنند کوتاه بیاید. 1382/10/24
6- بحث دیگری که طرحش ضروری به نظر می رسد این است که تفسیر شخصی جناب روحانی مبنی بر این که تأیید صلاحیت جزء تکالیف مجری انتخابات است که از دو جهت محل اشکال اساسی است، اولا که دولت ها همواره به دلیل تمایلی که در امر بقا در جایگاه قدرت و یا افزایش قدرت شان در مجلس دارند نمی توانند تکلیف تأیید یا رد صلاحیت نامزدها را برعهده داشته باشند، که اگر چنین بود گردش قدرت در بین احزاب هرگز صورت نمی گرفت و اگر همین سخنان را رئیس جمهور قبلی می زدند یقیناً با اعتراض مسئولان فعلی مواجه می گردید. ثانیاً این که جناب رئیس جمهور مرجع تفسیر قانون اساسی نیستند و طبق قانون اساسی، شورای نگهبان، مرجع رسمی تفسیر این قانون می باشد و این مسئله قبلاً نیز توسط اشخاصی مانند هاشمی در قبال نظرات مشابه محمد خاتمی در سایت شخصی هاشمی رفسنجانی بیان شده است و چانه زنی در مسئله ای بدیهی که قانون اساسی تکلیفش را مشخص کرده است اقدامی شائبه برانگیز به شمار می رود.


nazokbin

94/5/27
8:57 ص

هاشمی رفسنجانیمطلبی در سایت پارسینه منتشر شده است با عنوان این که “بازی با هاشمی بازی با ابررایانه” که بند به بند به  آن پاسخ می دهم:

پارسینه: یک- «در این روزها بیشتر به درستی این جمله «بازی با احمدی‌نژاد مانند شطرنج با گوریل است، ممکن است وسط بازی مهره‌ات را بخورد» پی برده‌ام.»

نازک بین: متأسفانه این عبارت هتاکانه است و هر چند در یکی از سایت های حامی احمدی نژاد منتشر شده باشد باز هم توجیهی برای تکرار این عبارت اهانت آمیز در مورد یک شخص خاص نمی تواند تلقی گردد و البته این که احمدی نژاد معمولاً در قالب های مرسوم بازی نمی کرد از طرف دوستان و رقبایش مورد تفاهم است و بعضاً این خروج از قانون بازی، با خروج از حلقه بسته مدیران و یا کارهای خوبی مثل سفرهای استانی بود و بعضاً نیز با ایستادگی در اجرای برخی قوانین یا نهادهای قانونی که البته نوع عدومش قابل توجیه نیست، لیکن حواسمان باشد که مثل همین مسئله را برخی دیگر از مسئولان نیز داشتند و هرجایی که کم می آوردن با بهانه های واهی سعی می کردند میزبازی را بهم بزنند.

پارسینه:‌ دو- «باید حداکثر استفاده را از روزهای زندان برد. این دوران بسیار مناسبی برای پرورش فکر و اندیشه است. من کتاب بیست جلدی تفسیر راهنما را در دوران سه ساله زندان نوشتم.»

نازک بین: البته من هم توصیه میکنم از روش های ایراد خسارات چند میلیارد دلاری که به اقتصاد کشور زده شد کتاب بنویسد و بگوید که چگونه می توان یک تنه 12 بند جرم انجام داد و در عین حال 12 بند را به 3 بند ادغام کرد و 25 سال را به 10 سال تخفیف گرفت و شاهد و شریکش نیز یا کشته و یا مفقودالاثر گردند و در نهایت طلبکار هم بود …. اینها سوالاتی است که برای خیلی از مردم ایران وجود دارد و حاضرند برای کسبش کتاب بخرند.

پارسینه: جمله یک، بخشی از متنی است که در پایگاه حامیان محمود احمدی نژاد منتشر شده است، نویسنده در تشبیهی، احمدی نژاد را رقیبی میداند که گاهی قواعد بازی را بهم میزند و در میانه شطرنج، شاید مهره بازی را بخورد. قهر یازده روزه، نمایش فیلم در جلسه سوال مجلس از رئیس جمهور، عزل چند تن از وزیران در روزهای پایانی دولت نهم، برکناری متکی در هنگام سفر به سنگال و … نمونه هایی برای برهم زدن بازی توسط محمود احمدی نژاد است.

نازک بین: البته قهر رئیس جمهور قابل توجیه نیست ولی عزل وزیران از اختیارات رئیس جمهور است که می توانست به صورت اخلاقی تر انجام گیرد و البته در خصوص برخی از وزارتخانه ها مثل اطلاعات حتماً باید با رهبری هماهنگ می بود که متأسفانه نشد ولی از این اعلام نارضایتی ها کم و بیش در دولت های دیگر نیز در خصوص انتصاب برخی وزرای ناشایسته وجود داشته و دارد.

پارسینه: این رفتار احمدی نژاد است که او را «غیرقابل پیش بینی» می نامند. علاوه بر اینکه احتمال میرود که یکی از مهره های بازی را حرکت دهد، احتمال دارد مهره را بخورد یا بزند زیر میز بازی و هر احتمال دیگر. جایی که او ناراضی باشد، احتمال دارد قاعده بازی را بهم بزند.

نازک بین:‌ البته برخی رفتارهای احمدی نژاد قابل پیش بینی نبود ولی یک پارچه دانستن شخصیت احمدی نژاد دولت نهم و دهم از دقت این برآورد به شدت کم میکند چرا که احمدی نژاد دولت نهم بسیار قابل پیش بینی بود، او هرگز در مسیر حاشیه و قانون شکنی و تعلل حرکت نکرد، همانطوری که هاشمی رفسنجانی نیز در مقاطعی همین خصایص را داشت و البته هر دو با گذشت زمان به کانون حواشی تبدیل گردیدند.مهدی هاشمی

 پارسینه: جمله دوم، گفتگوی اکبر هاشمی رفسنجانی با پسرش مهدی است که این روزها به زندان رفته است. هاشمی به پسرش نمیگوید که تلاش خواهد و او را از زندان بیرون خواهد آورد. هاشمی نگفته است که افراد دور من خط قرمز من است. – با سخن احمدی نژاد که در واکنش به دستگیری اطرافیان گفته بود کابینه ام خط قرمز من است ، مقایسه شود- هاشمی و مهدی و خانواده اش، حکم زندان را پذیرفته اند. هاشمی به او خروج از زندان را نوید نمیدهد؛ او را به بهره گیری از زندان دعوت میکند. هاشمی و خانواده اش از حکم دادگاه ناراضی اند، اما قاعده بازی را بهم نمیزنند و با مهره ها بازی میکنند.  رعایت قواعد بازی از سوی هاشمی، آنگاه اهمیت بیشتر مییابد که دلواپسان و مخالفین هاشمی به این امید بسته بودند که هاشمی زیر میز بازی بزند و حرکتی کند که خارج از قواعد بازی باشد. در جریان محاکمه مهدی، او از پسرش خواست که به ایران بیاید. جلوی محاکمه را نگرفت. چند بار گفت که به هیچ وجه در محاکمه دخالت نمیکند. با پیشنهاد درخواست عفو از رهبری مخالفت کرد. مهدی هاشمی پیش از ابلاغ اجرای حکم، خود را به زندان معرفی میکند تا مبادا این تردید ایجاد شود که آنها در حال چانه زنی برای نفی حکم هستند.

نازک بین: متأسفانه در این بندها به شدت حق زیرپا گذاشته شده است، چرا که اولا هاشمی در عمل برای اطرافیانی مثل مهدی هاشمی خط قرمز تعیین کرد، پرونده مفاسد مهدی هاشمی از زمان دولت اصلاحات کشف و مطرح شد و تا امروز به خاطر  همین فشارهای سنگین که قوه قضاییه بارها به آنها اذعان کرده، دچار تعلل و به نظر ما حتی تخفیف گردیده است. متأسفانه نه تنها هاشمی و همسرش رأی زندان را نپذیرفتند، بلکه با جملاتی که گفتند هم قوه قضاییه را زیر سوال بردند و هم نظام را تهدید کردند چرا که گفتند این زندان را مقدمه ای برای یک انقلاب دیگر (و البته به زعم ما فتنه ای دیگر) معرفی کردند و بحث دیگر این که اگر مهدی هاشمی به ایران آمد ناچار بود، چرا که پرونده ی قضاییش در کانادا بیخ پیدا کرده بود و وکیل مهدی هاشمی (علیزاده طباطبایی) نیز رسما از وزارت امور خارجه وقت درخواست کرده بود تا به داد مهدی هاشمی برسد (در اینجا بخوانید) و با این شرایط بود که با توجه به این که پشت گرمی مهدی هاشمی در ایران بیش از کانادا بود، ترجیح داد به ایران فرار کند، بحث دیگر این که هرگز رهبری به ایشان پیشنهاد عفو نداده است که این نیز دروغی شاخدار است، بازهم بحث دیگر این که چانه زنی آقایان برای رد و زیر سوال بردن رأی به صورت تمام و کامل از طریق مراحل قانونی و فراقانونی و غیرقانونی انجام شده است و یکی از دلایل به طول انجامیدن بیش از یک دهه ای این پرونده همین مسئله است و از همه مهمتر این که  حضور مهدی هاشمی در جایگاه بالای مدیریتی در وزارت نفت و ایجاد گردنه برای اخذ رشوه از شرکت های مطرحی مثل توتال و کرسنت و استات اویل و … باید مورد مؤاخذه باشد نه این که آقایان با حمایت و هدایتی که از شروع و ادامه ی یک فساد بزرگ کردند طلبکار بشوند و از این جاعل و مختلس و مرتشی قهرمان هم بسازند.

فائزه هاشمیپارسینه:‌ این سال ها مخالفان هاشمی، بارها با طعنه و کنایه گفتند که حب فرزند گاهی انسان را به سقوط میکشاند و در برابر انقلاب قرار میدهد و … این کلمات بسیار شنیده شد.  آنها انتظار داشتند آنچه برای قائم مقام سابق رهبری (آیت الله منتظری) در داستان آن مهدی هاشمی رخ داد، برای اکبر هاشمی در ماجرای این مهدی هاشمی رخ دهد؛ اما نشد. همین انتظار آنان موجب شده بود که مخالفان هاشمی تا میتوانند داستان محاکمه مهدی هاشمی را از متن محاکمه به حاشیه های سیاسی بکشانند و دایره معنایی محاکمه را فراتر از آنچه در دادگاه رخ میدهد تفسیر کنند و آتش اتهام را به دامان اکبر هاشمی و همسویان سیاسی او گسترش دهند. وطن امروز تیتر می زد که «پشتش گرمه» اما مهدی هاشمی محاکمه می شود و زندان میرود و پدر در برابر حکم نمی ایستد و بازی را بهم نمیزند.

نازک بین: آیا هاشمی رفسنجانی و همسرش برای مهدی و فائزه کم چانه زدند؟! کم غیرتی شدند؟! کم تهدید کردند؟! کم به بهانه های واهی ایشان را از زندان خارج می کردند؟! کم در هنگام دریافت رأی یا معرفی به زندان تعلل کردند؟! مگر همین هاشمی نبود که در روزهایی که قرار بود رأی قطعی هاشمی اعلام شود در سایت هاشمی تهدید کرد که “سینه هاشمی سرشار از حرفهای مگوی انقلاب است” ؟!؟ مگر همین الان مادرش عفت مرعشی زندانی شدن فرزندش در اوین را آغازی برای یک انقلاب دیگر، تهدید نکرد؟! به راستی ای کاش هاشمی اینقدری که برای مجازات فرزند مفسد و متخلفش غیرتی شد برای فرزندان ملتی که بابت آن دروغ بزرگ تقلب از دوطرف کشته شدند و یا آسیب دیدند دل می سوزاند و در چنین فتنه ای نقشی محوری ایفا نمی کرد. به راستی کدام ایرانی است که گمان کند اگر فردی جز هاشمی رفسنجانی فرزندی با جرایم مهدی داشته باشد، مجازاتی کمتر از اعدام برایش رقم می خورد؟! به راستی چگونه است که با این همه فتنه گری، فشار، تهدید، چانه زنی و تهمت زنی به نظام و دستگاه قضایی و شورای نگهبان و سپاه و … هنوز راست راست می گردند و تازه طلبکار هم هستند که ما میز بازی را بهم نمی زنیم؟! به راستی چگونه مدعی ظرفت بازی و شکست هستند در حالی که میز انتخابات 88 را بدون هیچ دلیلی از راه دروغ، تهمت، فتنه و خلاف قانون به هم زدند و تلاش کردند تمام مهره ها و صفحه ی شطرنج و میز بازی را ببلعند، البته بماند که لقمه از بس بزرگ بود گلوگیرشان شد و ماند ….

پارسینه: این ویژگی هاشمی است، او در چارچوب بازی، مهره را حرکت میدهد. وقتی در انتخابات 92 به بهانه کهولت او را رد صلاحیت کردند، او بازی انتخابات را بهم نزد و به این حکم تمکین کرد. اما نارضایتی اش را با نشان دادن فیلمی از کوه پیمایی اش نشان داد. در مقابل رد صلاحیت محسن هاشمی در انتخابات شوراها نیز بازی بهم نخورد؛ در حالیکه کشتی گیران و خوانندگان و … تأیید صلاحیت شده بودند و فردی که سالها ریاست مترو را بر عهده داشت، رد شده بود.

نازک بین: و البته اگر فرض کنیم که هاشمی زمین بازی را بهم نزد پس خوب است که بگوییم احمدی نژاد هم زمین بازی را به خاطر رد صلاحیت مشایی بهم نزد و هیچکدام دیگر از رد صلاحیت شده ها هم میز بازی را بهم نزدند، و این که چقدر جالب است که اگر در جایی به قانون عمل کرده اند چقدر به چشمشان آمده است!!! ولی همان برخورد از طرف رقیب را نادیده می گیرند……

هاشمی رفسنجانی و عفت مرعشیپارسینه:‌ هاشمی همچنان پس از سال ها از انتخابات 84 ناراضی است، اما او باز هم تنها به نشان دادن نارضایتی بسنده کرد. در انتخابات 88، او باز هم سکوت را اختیار کرد. اگر چه بارها متهم به اقدام عملی و رأس فتنه بودن شد، اما هیچگاه نشانه ای از اینکه او شریک یا رأس فتنه بوده است، رو نشد و از اتهام سران فتنه به ساکت فتنه متهم شد؛ جایی که احمدی نژاد خارج از قواعد بازی بگم بگم راه انداخته بود.

نازک بین: ادعای سکوت هاشمی بعد از انتخابات 88 اینقدر مسخره است که هیچ کس نمی تواند آن را باور کند، چگونه می توان فراموش کرد که هاشمی از هر  تریبونی حتی از تریبون نمازجمعه علیه انقلاب، نظام، قانون و مراجع قانونی خط و نشان کشید؟! چه کسی می تواند نامه ی بدون سلام و دارای تهدیدش به رهبری را به معنی سکوت تلقی کند؟!! چه کسی می تواند بگم بگم های هاشمی و سران فتنه را قبل از شروع وقت قانونی انتخابات 88، کمتر از بگم بگم های احمدی نژاد بداند؟!!

پارسینه:‌ میتوان گفت بازی با هاشمی، شطرنج با ابررایانه است و این شطرنج حالا وارد مراحل جذاب تر خود شده است.
نازک بین:‌ و البته این ابر رایانه خوب است بداند که ابررایانه های فرسوده و نیم سوز الان از یک تبلت کودکان نیز ضعیف ترند و شخصیت این ابر رایانه با تمام اقدامات آشکارش در فتنه 88 و در برابر قانون اساسی، رهبری و آرای مردمی و در حمایت از فرزند مجرمش برای اکثر ایرانیان آشکار و سوخته است و یکی از اصلی ترین دلایلی که با یک رأی شکننده به نامزد مورد حمایت هاشمی که با نامزد اصلاح طلبان هم ائتلاف کرده بود، رأی دادند این بود که مردم گمان کردند همان ها که کشور را بهم ریخته اند بهتر می توانند کشور را به حالت اول برگردانند ….


nazokbin

94/2/21
7:42 ص


سفرهای استانی دولت یازدهممدل سفرهای استانی هیأت دولت یکی از تجاربی بود که مورد تأیید مردم و رهبری قرار گرفت و دولت یازدهم نیز علی رغم این که بر سایر تجارب دولت قبل مهر تردید می زد، این تجربه را طبق نظرسنجی مردمی در برنامه پایش و براساس رهنمون رهبری ادامه داد اکنون با گذشت حدود 2 سال از عمر دولت یازدهم و درک یکی از این سفرهای استانی از نزدیک، مواردی را در تحلیل سفرهای استانی دولت یازدهم تقدیم می کنم:

  • از مزایای خاص سفرهای استانی در دولت های قبل، آشنا شدن هیأت دولت با مشکلات مردم هر استان در ملاقات های چهره به چهره بود، لیکن دولت یازدهم با کاهش مدت سفرهای استانی از حدود یک هفته به یک تا حداکثر دو روز، عملاً فرصتی برای شنیدن حرف ها و مشکلات مردم پیدا نمی کند و این همچنان مردم استان ها هستند که حرف مسئولان را مثل همیشه می شنوند و این مسئله نه تنها برای مردم مطلوب نیست بلکه یک خسران بزرگ برای دولت نیز هست چرا که خودش را از یکی از بهترین روش های ارزیابی مدیریت استان محروم می کند.
  • از دیگر مزیت های سفرهای استانی، مشاهده روند پیشرفت و مدیریت استان ها است که عملاً در دولت های نهم و دهم با حضور در شهرستان های مختلف و سرکشی به پروژه های متعدد و صنایع و کارخانجات و برگزاری جلساتی برای حل مشکلات آنها بود که این مسئله نیز بسیار کمرنگ گردیده است.
  • از دیگر کارکردهای سفرهای استانی، دریافت درخواست های مردمی است که با طرح های خوبی مثل سامد با شماره 111 و جمع آوری درخواست های مکتوب مردمی از دولت قبل تاکنون صورت می گیرد و همگی در همان سامانه ثبت و طبق نظام ارجاعی که در همان سیستم تعریف شده است به جریان می افتد، لیکن یکی از مشکلاتی که در این خصوص مشاهده می شود، عدم تحلیل آماری در خصوص مشکلات مردم است؛ در شرایطی که بیشتر مشکلات مردمی در حوزه های مختلف اداری و یا اجتماعی و یا شغلی مشترک است، باید این مشکلات شناسایی، احصاء، تحلیل و نهایتاً  منتج به اصلاح و بازنگری قوانین و روش های عملکردی گردد، لیکن متأسفانه این مسئله انجام نمی شود و عملاً همان حجم مشکلات درهر سفر استانی وجود دارد و هرکسی که مشکلش را طرح نکرده باشد مشکلش باقی خواهد ماند و کسانی نیز که درخواست حل مشکل داشته اند، به دلیل نقص در قوانین و روش ها در اکثر موارد عملاً به نتیجه مطلوب مردم نخواهد رسید.
  • یکی از کارکردهای سفرهای استانی، سنجش میزان استقبال به عنوان میزان رضایت مندی مردم از دولت است، عملاً دولت ها وقتی با استقبال های ضعیف مردم مواجه می شوند به عملکرد و رفتار و گفتار خود دقت می کنند تا بتوانند با رفع یا اصلاح اشتباهات، محبوبیت شان را احیا کنند. به گواهی تصاویر و فیلم های استقبال های مردمی در سفرهای ریاست جمهوری، میزان استقبال در دولت های نهم و دهم به خصوص در یک دو سال آخر دولت دهم به خوبی به کاهش میزان محبوبیت دولت دهم در آن مقاطع گواهی می داد و همین مسئله در برخی از مقاطع و سفرهای استانی دولت یازدهم نیز به شدت به چشم می خورد به نحوی که این مسئله موجب شد تا دولت در سفرهای استانی بعدی کمی در ادبیات خود تجدید نظر کند، ولیکن یقیناً میزان استقبال دولت یازدهم به نسبت دولت های قبل به ویژه دولت نهم همچنان ضعیف تر است، نگاهی به تصاویر و فیلمهای به جامانده و تجارب شخصی مان نشان می دهد که میزان استقبال از دولت نهم به حدی بود که همواره مسیر فرودگاه تا جایگاه سخنرانی نیز پر می شد، ولیکن در سفرهای استانی دولت یازدهم تنها محل استقرار و مجاورت آن تکمیل می گردد و این نیز با افزایش میزان تبلیغات پیامکی و بنرهای تبلیغاتی و تمرکز استقبال همه ی شهرستان ها در مرکز استان و بخش نامه های الزام به استقبال به مدارس محقق می گردد.
  • نصب انواع بنرهای خوش آمدگویی برای حضور هیأت رئیس جمهور بر سر در تمام ادارات شهرستان های استان، آن هم در حالی که رییس جمهور وقتی برای حضور در شهرها نمی گذارد، عملاً بی فایده، نمایشی و از مصادیق اسراف تلقی می شود. از دیگر ریخت و پاش های این سفرهای استانی انتخاب گران ترین هتل های استان ها برای اسکان هیأت دولت و همراهان وی است در حالی که در دولت قبل، محل استقرار مسئولان و همراهان شان در ساختمان های استانداری و یا مهمانسراهای ادارات تعیین می شد.

نتیجه: از آنجایی که بهره وری را بر اساس میزان تحقق هدف به نسبت هزینه ی صرف شده تعریف و ارزیابی می کنند، به نظر می رسد که با توجه به کاهش شدید میزان تحقق اهداف سفرهای استانی دولت یازدهم ، توآمان با افزایش احتمالی هزینه ها، عملاً میزان کارآیی و اثربخشی و بهره وری این سفرها دچار رکود شده باشد.


nazokbin

94/2/17
12:18 ع

 

در حاشیه سخنرانی اخیر علی مطهری در مشهدعلی مطهری از کسانی است که از بدو فتنه دوطرف را در بروز فتنه به صورت مشترک مقصر می دانست و شروع دعوا را از گفتارها و رفتارهای احمدی نژاد معرفی می کرد و طوری صحنه فتنه را تشریح می کرد که انگار یک طرف باعث و بانی دعوا بوده وطرف دیگر هم ناگزیر به این دعوا وارد شده است، این تصور باعث شده است تا مواضع او در خصوص سران فتنه، فتنه، هاشمی، احمدی نژاد، 9 دی برای بسیاری از جریان ها و شخصیت ها غیرقابل پذیرش باشد که همین مواضع مجدداً در سخنرانی اخیر علی مطهری در مشهد نیز مشاهده گردید که شاه بیت تکراری علی مطهری در رد برنامه ریزی شده بودن فتنه است:
“اینکه اعلام کنیم حادثه‌ای بوده که از سال‌ها پیش برای آن برنامه‌ریزی‌شده و ارتباط مستقیم با کشورهای خارجی داشته است، این برای من قابل قبول نیست، مگر اینکه دلایل خیلی محکمی بیاورند”
اگر چه به نظر نمی رسد که فردی مثل علی مطهری که به اطلاعات و اخبار کشور به خوبی دسترسی داشته است، دچار یک اشتباه سطحی شده باشد، لیکن به نظرمی رسد تذکری در خصوص علائم مشخص از برنامه ریزی شده بودن فتنه مناسب باشد:

تشکیک انتخابات از ماه ها قبل از آن:
خط تشکیک در سلامت انتخابات ماه ها قبل از انتخابات به صورت مستمر و از سوی برخی شخصیت های داخلی و جریان های خارجی معاند به صورت مشترک در پیش گرفته شد:
هاشمی رفسنجانی 12/9/87 : مردم هیچ گاه ضد انقلاب نمی‌شوند و اگر احساس کنند، رأی‌شان جور دیگری خوانده می‌شود و تأثیرگذار نیست و نیز احساس کنند نمی‌توانند نقش خود را به خوبی در جامعه ایفا کنند، حضورشان ضعیف می‌شود.
هاشمی رفسنجانی4/10/87: اگر ناظران و مسؤولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیمومیت کنند و نگذارند آن‌چه که مردم می‌خواهند اعلام شود، این کار خیانت و مستوجب عذاب الهی است.
هاشمی رفسنجانی 4/10/87: حتی اگر براساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد می‌شود و این اتفاق شومی خواهد بود.
هاشمی رفسنجانی 4/10/87: وظیفه همه است که واقعا انتخابات را جدی بگیرند و سالم عمل کنند و اگر رقیب بی‌تقوایی می‌کند، آن‌ها بی‌تقوایی نکنند و باید انتخابات خوبی برگزار شود و اگر انتخابات سالمی برگزار شود، مطمئناً نمره خوبی از سوی ناظرین بین‌المللی خواهد گرفت.
هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه اردیبهشت 88: باید به طور جدی تلاش شود تا سلامت انتخابات برای مردم مشخص شود؛ تا با خیال راحت بروند و رأی بدهند. بیانات رهبری بسیار آرامش دهنده بود. نمی‌خواهم بگویم که غیر از این است؛ اما در تبلیغاتی که می‌شود، ضرورت دارد که علائم روشنی برای سلامت انتخابات نشان داده شود.
بیانیه 21/1/88 سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی: سلامت انتخابات به شدت به مخاطره افتاده است به طوری که دیگر تقریباً اعتمادی به آمارهای انتخابات از جمعیت واجد حق رأی گرفته تا آرای شرکت کنندگان و تا آرای کاندیداها وجود ندارد.
سایت عصر ایران در تاریخ 20/2/1388: جلسه‌ای منزل هاشمی رفسنجانی در خصوص بررسی وضعیت نامزدها و فضای انتخاباتی و تشکیل کمیته صیانت از آراء تشکیل شد که در آن میرحسین موسوی، کروبی، سید محمد خاتمی [و بهزاد نبوی] نیز حضور داشتند.
عفت مرعشی (همسر هاشمی رفسنجانی) در حوزه اخذ رأی حسینیه جماران: امیدوارم که تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیفتد من در پل صراط از آن‌ها نخواهم گذشت… اگر تقلب شود از مردم می‌خواهم با حضور در خیابان‌ها واکنش نشان دهند، اما در صورتی که تقلب انجام نشود، مطمئن هستم که میرحسین موسوی رأی خواهد آورد.
هاشمی در هنگام رأی دادن: بسیار مهم است که این انتخابات به‌گونه‌ای برگزار شود که هیچ کس نتواند شبهه‌افکنی کند و همه بپذیرند آن‌چه که از صندوق بیرون می‌آید، همان باشد که مردم رأی دادند.
سایت قلم نیوز که از سوی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی اداره می‌شد در ساعت 11:13 ظهر روز جمعه 22 خرداد 88 به نقل از ابوالفضل فاتح رئیس کمیته اطلاع رسانی رسانه و تبلیغات ستاد موسوی نوشت: پیروزی مهندس موسوی با فاصله زیاد قطعی است/ همه برای این پیروزی یک سجده شکر بدهکاریم
علی اکبرمحتشمی پور (رییس ستاد غیرقانونی صیانت از آرا) در جریان انتخابات: مردم حتماً قلم همراه خود داشته باشند و با قلم‌های سبز خود، رأی‌شان را بر روی برگه‌ها بنویسند … خودکارهایی که وزارت کشور اصرار دارد مردم از آن استفاده کنند، جوهر مخصوصی دارد که پس از چند ساعت رنگ آن از بین می‌رود.
اظهارات محتشمی پور (رئیس کمیته غیرقانونی صیانت از آرا) در مصاحبه ساعت 16 روز انتخابات: چیزی که در عیان است چه حاجت به بیان است و در حال حاضر همه ملت ایران که موج سبز در میانشان وجود داشته، تبدیل به این موج شده‌اند … میزان رای موسوی نسبت به سایر کاندیداها قابل قیاس نیست و در پایان رای‌گیری شاهد پیروزی موج سبز خواهیم بود و جشن سبز را فردا و پس فردا خواهیم گرفت.
پیام میرحسین موسوی در شب انتخابات و در حالی که هنوز رأی گیری در برخی حوزه ها ادامه داشت و در برخی حوزه ها تازه رأی شماری آغاز شده بود: به اطلاع می‌رسانم به رغم تخلفات وکارشکنی‌های متعدد و نارسایی‌های گسترده، مستندات و گزارش‌های واصله حاکی از ایناست که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمت‌گزارشان بوده است. از مسؤولان امرمی‌خواهم در شمارش آرا نهایت دقت و حفظ امانت را بنمایند و اعلام می‌کنم، در غیراین ‌صورت از همه‌ی امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقه‌ی ملت ایران استفاده خواهم کرد. همین‌جا فرصت را مغتنم می‌شمارم و از ملت شریف ایران می‌‌خواهم آماده‌ی برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیه) باشند.
خاتمی نیز در همان شب انتخابات به نقل سایت های یاری (حامیان میرحسین موسوی) و جمهوریت (مربوط به فرزندان هاشمی) پیروزی موسوی را به او تبریک گفت.
همانطوری که مشاهده می شود حدود 6 ماه از قبل انتخابات 88 طرح تشکیک در سلامت انتخابات به صورت کاملاً متواتر از سوی شخص هاشمی رفسنجانی و رسانه های اصلاح طلب و گروه های ضد انقلاب مثل منافقین در دستور کار قرار گرفت که این هماهنگی ها خودش شائبه هماهنگی در یک برنامه را به ذهن متبادر می سازد که این خط مشکوک با موضع گیری امام خامنه‌ای در تاریخ 9/2/1388 مواجه شد:
متأسفانه برخی دوستان بی‌انصاف و کسانی که جزو ملت هستند و توقع دارند مردم به آن‌ها توجه کنند، با ناسپاسی علیه ملت حرف می‌زنند و با تکرار حرف دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زیر سؤال می‌برند.

تشکیل کمیته غیرقانونی صیانت از آرا:
البته خط تشکیک در سلامت انتخابات در اینجا به پایان نرسید و در تاریخ 20/2/88 سایت عصر ایران از تشکیل کمیته صیانت از آرا در منزل هاشمی خبر داد که میرحسین موسوی، کروبی، سید محمد خاتمی، بهزاد نبوی، محتشمی پور و … نیز در آن مشارکت داشتند. تشکیل کمیته ای با حضور رئیس جمهورها، نخست وزیر، رئیس مجلس ها و وزرای کشور سابق که به تمام چم و خم نظام انتخاباتی کشور آگاه بودند، دو مسئله را در ذهن افراد متبادر می کرد، اول این که این نظام انتخاباتی قابل تشکیک است و دوم این که چنین افراد باسابقه ای یقیناً با اشرافی که در برگزاری انتخابات داشته اند اجازه تقلب را نخواهند داد که اگر چه کارکرد اول تشکیل این کمیته مطلوب ایشان بود اما این که علی رغم ادعای بی سابقه تقلب 11 میلیونی چنین ستاد مجربی قادر به ارائه حتی یک برگ سند برای چنین تقلبی بزرگی نباشد گریبانگیر ایشان گردید به نحوی که خودش مهری بود بر کارکرد برنامه ریزی شده آن در مسیر تشکیک بدون سند در انتخابات.

اعترافات قانونی مدعیان تقلب در محضر دادگاه و خبرنگاران
از دیگر شواهدی که بر برنامه ریزی شده بودن فتنه 88 دلالت دارد اعترافات قانونی مجرمان و متهمان فتنه است، اگر چه بعضاً تلاش شد ماهیت این اعترافات را به لحاظ قانونی زیر سوال ببرند ولیکن براساس ماده 369 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، اقرار در دادگاه از اسناد قانونی و قابل استناد است به خصوص که اقرارهای مجرمان فتنه در دادگاه و با حضور خبرنگاران مختلف صورت گرفته و فاقد هرگونه فشار و یا شکنجه ای بوده است که نظر شما را به برخی از این اقرارها که در کتاب دادگاه هشتاد و هشت نیز ثبت شده است، جلب می کنم:
1- بهزاد نبوی، ابطحی، مازیار بهاری، تاج‌زاده، صفایی فراهانی در دادگاه: در انتخابات هیچ تخلفی صورت نگرفته است.
2- بهزاد نبوی: ما هیچ سندی دال بر وجود تقلب نداریم
3- رمضان‌زاده: تقلب در ایران امکان ندارد
4- محمد عطریانفر: تلقی تقلب و تخلف؛ از این انتخابات خارج است
5- سعید حجاریان: قبل از انتخابات؛ آقای گودرزی، آماری را از ایسپا آورده بود و حاکی از آن بود که اختلاف آنقدر فاحش است که احمدی‌نژاد نیازی به تقلب ندارد
6- محمد علی ابطحی: تقلب، یک اسم رمز آشوب شده بود
7- ابطحی در دادگاه: ما به مردم سالاری، به دموکراسی، به تاریخ ایران و به عظمت ایران خیانت کردیم

مستندات حمایت های مالی و رسانه ای از فتنه:
حجاریان در مصاحبه مکتوب مهرماه 88 با خبرگزاری ایرنا: عناصر سفارتخانه‌ها در بین تظاهرکنندگان 88 حضور داشتند و عناصری هم از قبل آموزش‌ براندازی نرم دیده بودند.
خانم کلینتون (وزیر سابق خارجه آمریکا) در کتاب خود: تیم من در وزارت خارجه در پشت صحنه، تماس‌های مستمری با فعالان در داخل ایران برقرار می‌کرد و با مداخله‌ای فوری توانست از توقف توئیتر به خاطر تعمیرات جلوگیری کند. اگر توئیتر تعطیل می‌شد تظاهر‌کنندگان یکی از ابزارهای مهم‌شان برای ارتباط را از دست می‌دادند.
روزنامه آمریکایی “نیویورکر” در سال 2008 و در فاصله یک سال مانده به انتخابات 88، گزارش داد: کنگره با درخواست جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهوری وقت این کشور برای اختصاص 400 میلیون دلار جهت حمایت از مخالفان در ایران و بی‌ثبات کردن این کشور موافقت کرده است.

انطباق مسیر طی شده در فتنه 88 با فرمول کودتاهای رنگین:
اسنادی که از فتنه 88 کشف گردید بعضا‌ کاملاً نشان می دهند که قبل از انتخابات قرار بوده چه ادعاهایی در مورد انتخابات در خصوص نظرسنجی، برگه رأی، صندوق، شمارش آرا و … صورت گیرد به نحوی که دستخط فردی مثل مهدی هاشمی دراین خصوص یکی از اسناد برنامه ریزی شده بودن فتنه هستند. البته مسیر طی شده در فتنه 88 یکی دیگر از شواهدی است که تبعیت از یک الگوی امتحان شده به نام کودتاهای رنگین که توسط افرادی مانند جین شارپ و مایکل لدین و جورج سوروس تجویز شده بود را اثبات میکند به نحوی که مورد به مورد این مدل امتحان شده در ایران نیز اجرا گردید.

جمع بندی:
براساس موارد فوق بحث که تنها گوشه ای از اسناد و شواهد موجود بودند می توان گفت که تشکیک در سلامت انتخابات به دلیل 4 عامل زیر اقدامی از پیش برنامه ریزی شده بود و به برخلاف نظر امثال علی مطهری نتیجه مناظرات انتخاباتی یا جشن پیروزی انتخاباتی نبوده است:
1- بحث تقلب از ماهها قبل از انتخابات با تشکیک در سلامت انتخابات و تشکیل کمیته صیانت از آرا از طرف برخی شخصیتهای داخلی و خارجی آغاز شده بود و با وجود این سطح آمادگی هیچ سند محکمه پسندی برای اثبات تقلب ارائه نگردید.
2- اساساً مسیری که از همان ابتدا برای ادعای تقلب در پیش گرفته شد مسیر قانونی نبود بلکه مسیر فشار، اردوکشی خیابانی و مشروطه به ابطال بدون شرط انتخابات بود و برگزاری مجدد انتخابات با حضور ناظران خارجی بود.
3- بودجه های مصوب آمریکایی ها در یک سال قبل از انتخابات و حمایت های رسانه ای خارجی حین فتنه و حضور مستمر عناصر سفارتخانه های خارجی و گزارش ها یا کتاب هایی که در چگونگی حمایت مستقیم از فتنه رخ داد.
4- مسیری که در فتنه 88 طی شد یک مسیر تصادفی و اتفاقی نبود، بلکه کاملاً‌ منطبق با نسخه های کودتاهای مخملی و رنگین تجویز شده در کشورهای دیگر پیش رفت به نحوی که توجیه این تقارن دقیق به هیچ وجهی میسر نیست.

کلام آخر:
شاید به زعم برخی از شخصیت ها و رسانه ها بحث فتنه تمام شده باشد اما آنچیزی که باعث می شود در این خصوص همچنان مباحث گرم باشد بحث بدعتی است که در این خصوص بنا نهاده شده است؛ بدعت به عنوان رسم اشتباهی است که مقدمه تکرار اشتباهات دیگر هم هست. کسی که بدعتی را بنا می نهد خواسته یا ناخواسته مجوز تکرار آن را صادر می کند و اینچنین است که بانیان فتنه 88 اگر چه هنوز نتوانسته اند هیچ سند منطقی از فتنه 88 ارائه دهند ولی به منظور حفظ این شیوه تلاش می کنند تا همچنان این مسیر را برای فشارهای بعدی به نظام حفظ کنند و به همین دلیل خط تشکیک در سلامت انتخابات و سلامت نهادهای نظارتی بر انتخابات با شدت دنبال می شود که خنثی کردن این بدعت که یکبار باعث لطمه های شدید اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و سیاسی به کشور گردید ایجاب می کند که در برابر بدعت گذاران و دروغگویان روشنگری ها ادامه یابد.


nazokbin

94/2/11
7:39 ع

اظهارات حاشیه ساز دکتر روحانیطی یک ماه کاری که در سال 94 داشته ایم بیانات و مواضع جناب روحانی در خصوص هسته ای و اجتماع نیروهای پلیس و کارگر و مردم استان فارس حاوی مواردی بود که باعث حاشیه سازی و بعضاً باعث موضع گیری رهبری معظم انقلاب، دلخوری علما و روحانیون و بسیاری از مردم و حتی نیروهای پلیس گردید که برخی از آنها به شدت حساسیت علما و رسانه ها و شخصیتها را برانگیخت. در ادامه به اهم اظهارات حاشیه ساز روحانی اشاره و سپس تحلیلی کوتاه در خصوص هریک ارائه می کنم:

1- اولین موضع گیری حساس و سیاسی دکتر روحانی در سال جدید در خصوص بیانیه لوزان بود که در چهاردهم فروردین بیان شد:

بعد از تشکیل دولت، دولت در صد روز اول گام هایی را در این زمینه برداشت و توافق اولیه را با دولت های 1+5 به امضاء رساند و از آن زمان در تلاش بودیم که گام دوم را نیز برداریم. و آن گام دیشب محقق شد. در گام دوم هم حفظ حقوق هسته ای را داریم و هم رفع تحریم ها و هم تعامل سازند با جهان که هر سه برای ما حائز اهمیت است.

مواضع رئیس جمهور و بسیاری از حامیان دولت مثل جناب هاشمی رفسنجانی و دولتمردان مانند دکتر ظریف نیز حاکی از تحقق یک پیروزی هسته ای بود، نوع اظهارات ایشان به نوعی بود که برخی از مردم و یا مسئولان دیگر نیز گمان کردند که طرف مقابل خودش را به رعایت حقوق ایران کرده است و اقدام به صدور پیام های تبریک آمیز کردند ولی هنوز چند روزی از توافق نگذشته بود که با مشاهده ابهامات و ضعف های بیانیه نمایندگان دولت رسماً این بیانیه را غیر الزام آور دانستند که مقام معظم رهبری نیز در 20 فروردین و درخلال سخنرانی در حرم مطهر امام رضا اینچنین بیان کردند:

علت موضع گیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضع گیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته ای می گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام آوری میان دو طرف بوجود نیامده است ... چنین وضعیتی نیاز به موضع گیری ندارد. هنوز اتفاقی نیفتاده است ... اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است ... همه مشکل بعد از این است که باید درباره جزئیات بحث و گفتگو شود زیرا طرف مقابل، لجوج، بدعهد، بد معامله و اهل از پشت خنجر زدن است و ممکن است در دوره ی بحث درباره جزئیات، کشور و ملت و مذاکره کنندگان را در حصار قرار دهند ... آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد.
 

2- رئیس‌جمهور در همایش سراسری فرماندهان ناجا گفت:

ما باید قانون را با دقت اجرا کنیم و خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران شرع و قانون در کنار هم قرار می‌گیرند ... پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمی‌تواند بگوید من این کار را کردم چون خدا گفته است، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است ... احکام شرع برخی در قانون وجود  دارد و بخشی هم مجلس تصویب کرده که مخالف با شرع نبوده است؛ برخی احکام اسلام در قانون نیامده آیا پلیس می‌تواند در آن دخالت کند؟‌ مثلا هنگام نماز ظهر وارد یک بانک شود و به رئیس بانک بگوید وقت نماز است.

اگر چه این سخنرانی جناب روحانی عموماً با تقطیع منتشر شد، لیکن نگاهی به اصل سخنان نشان می دهد که خودِ این عبارات چندان هم قابل انتقاد نیستند، این که پلیس نباید به فتوای خود در اجرای اسلام عمل کند حرفی منطقی است اما این که مجریان و قانون گذاران حاضر نباشند قوانین ودستورالعمل های مناسب را برای اجرای اسلام در جامعه وضع کنند جای توجیه ندارد و این در حالی است که دولت حاضر نیست در خصوص مبارزه با مفاسد اجتماعی و اخلاقی هیچ سهمی را به گردن بگیرد. به نظر می رسد دولت همانطوری که پلیس را مکلف به اجرای قانون می داند، باید خودش نیز در جهت تدوین و تهیه لوایح و مصوبات مناسب و حمایت های موثر، در جهت ارتقای امنیت اخلاقی جامعه کوشا باشد. از دیگر مواردی که در همین خصوص یکی از مراجع عالیقدر به درستی تذکر دادن عواقب بیان چنین جملاتی است چرا که باعث می شود تا افراد متخلف در انجام تخلفات خود جسورتر گردند و دولتمردان باید بیش از این به عواقب اظهارات خود بیندیشند.

3- رئیس‌جمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی تاکید کرد:

برخی فکر می‌کنند در ماجرای مذاکرات هسته‌ای دولت تنها دنبال این است که یک معضل به نام پرونده هسته‌ای را حل کند. پرونده هسته‌ای و حل آن اولین گام برای حل معضلات اساسی است.

بیان این جملات از سوی رئیس جمهور حساسیت زیادی ایجاد کرد و منتقدان آن را بر خلاف نظرات رهبری دانستند، لیکن به نظر می رسد این مواضع چندان با نظر رهبری در تناقض نباشند، چرا که همین اخیراً مقام معظم رهبری در سخنرانی 20 فروردین فرمودند:

البته مذاکرات درخصوص موضوع هسته‌ای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های خود دست بردارد، این تجربه را می‌توان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به کج‌تابی‌های خود ادامه دهد، تجربه‌ی قبلی ما در بی‌اعتمادی به آمریکا تقویت خواهد شد.

4- رئیس جمهور در پایان سفر خود به شیراز گفت:

نمی‌دانم برخی حافظه‌شان ضعیف شده است چراکه قبل از آمریکایی‌ها ما فکت شیت خود را اعلام کردیم. بنابراین ما اعلام کردیم و روشن است، منتها برخی شبهه‌‌ای ایجاد و مسائلی را مطرح کردند، ضمن اینکه ما نظرات خود را ما به صراحت گفتیم. وزیر امور خارجه ما و رئیس سازمان انرژی اتمی به تفصیل نظرات ایران را اعلام کردند، حال اگر می‌خواهید مصاحبه‌های آنان را دوباره منتشر کنید تا فکت شیت دوم منتشر شود.

این اظهارات با توجه به درخواست علنی مقام معظم رهبری در خصوص انتشار جزئیات مذاکرات هسته ای بسیار ناراحت کننده است به خصوص که دکتر صالحی (رئیس آژانس اتمی و عضو مذاکرات هسته ای) صراحتاً (که فایل صوتی اش هم موجود است)، گفتند که رهبری از مذاکره کنندگان درخواست کرده که فکت شیت را منتشر کنند و این سخنان جسورانه جناب روحانی موجت تکدر خاطر شدید دوستداران رهبری گردید. اگر چه خود آقای صالحی بعداً درخواست انتشار فکت شیت را انکار کردند ولی در هر صورت لحن غیرمودبانه رئیس جمهور خطاب به منتقدان و 213 نفر از نمایندگان مجلس که درخواست انتشار فکت شیت را کرده بودند نگران کننده تلقی گردید. باید توجه داشت که حتی اگر مقام معظم رهبری درخواست انتشار فکت شیت را نکرده باشند، لیکن شکی نیست که بیان جزئیات مذاکرات را مطالبه کردند:

باید مردم و بخصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه ای وجود ندارد.

و آنچه که ما شاهد بودیم این است که بعد از اظهارات مقام معظم رهبری، هنوز حرکتی در خصوص بیان این جزئیات که فکت شیت می تواند یکی از نمودهایش باشد، نکرده اند. بلکه جناب روحانی انتشار جزئیات مذاکره را قبول نکردند:

هنوز مذاکرات تمام نشده که جزییات آن منتشر شود،مذاکره آداب خودش را دارد و هنوز نمی توان جزییات آنرا منتشر کرد.

بحث دیگری که در این خصوص وجود دارد نظر رئیس جمهور درخصوص انتشار زود هنگام فکت شیت ایران است که گفتند:

فکت شیت ما را رسانه های خارجی هم منتشر کردند ما اعلام کردیم و روشنگری کردیم ولی برخی شبهه ایجاد کردند ... نظراتمان را به صراحت گفتیم و اعلام کردیم و به تفصیل بیان شده است اگر لازم است فکت شیت دوم را هم منتشر کنیم

و این در حالی است که علی رغم گذشت حدود یکماه از توافق لوزان تاکنون توسط هیچکدام از مسئولان و مذاکره کنندگان هسته ای به چنین فکت شیتی اشاره نشده است و تاکنون عنوان می شد که دولت مایل به انتشار فکت شیت نیست، و اظهارات امروز جناب روحانی بسیار عجیب بود.

5- از دیگر سخنان جنجال برانگیز جناب روحانی بحث ایشان در خصوص الگوبرداری از حافظ در سیاست خارجی بود:

اگر امروز دنیا همین خط و بیان حافظ را به عنوان تیتر سیاست خارجی قرار داده بود که با دوستان مروت با دشمنان مدارا ،امروز دیگر افراطی گری را در منطقه مشاهده نمی کردیم..... درس اعتدال و سیاست خارجی را از حافظ آموختیم و درس محبت و همدلی را از سعدی آموختیم که گفت :بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک پیکرند و ما همان راه را ادامه می دهیم

این عبارات روحانی اگر چه در ظاهر چندان قابل اشکال نیست اما در عالم واقع چندان میسر نیست، حافظ علیه الرحمه به عنوان شاعری عارف که حتی اهل سفر نبوده است چگونه می تواند الگوی ما در سیاست خارجی باشد،‌ در شرایطی که قانون اساسی یک فصل در خصوص سیاست خارجی دارد که در آن حکومت را مکلف به حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم به خصوص مسلمانان مظلوم عالم کرده است و استکبار ستیزی را تکلیف حکومت و ممانعت از هرگونه تسلط بیگانگان بر کشور را یک اصل غیرقابل تغییر می داند، چرا باید معیار دقیق قانون را تحت تأثیر احساسات شاعرانه ی حافظ کمرنگ کنیم؟! چگونه است که رئیس جمهور محترم، پلیس را مکلف به اجرای مو به موی قانون و معذور از اجرای اسلام می داند ولی دستگاه دیپلماسی خارجی را تشویق به الگو گیری از شعر حافظ می کند؟ آیا سیاست خارجی مصرح در قانون اساسی که منبعث از شرع مقدس و آرمانهای انقلاب تصویب گردیده است و در مواردی ما را به استکبار ستیزی و حمایت از مظلومان فرامی خواند باید تحت الشعاع عبارت "بادشمنان مدارا" قرار گیرد؟

6- از دیگر مواردی که قابل تأمل است این سخنان رئیس‌جمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی بود:

با توافق نهایی که اگر طرف ما اراده جدی داشته باشد، در ماه‌های پیش‌رو امکان‌پذیر است و شرایط تولید در ایران به مراتب بهتر خواهد شد.

و این در صورتی است که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند که مشکل اصلی اقتصاد ما در تحریم نیست بلکه در مدیریت داخل است و باید با اتکا به توان داخلی به دنبال حل ریشه ای مسئله بود که در همین راستا مقام معظم رهبری نیز فردای همان روز و در جمع کارگرانی که به دیدارشان آمده بودند اینچنین گفتند:

برخی می‌گویند در شرایط تحریم و فشار، رونق تولید داخلی امکان پذیر نیست، بدون شک تحریم‌های ظالمانه در بروز مشکلات تاثیر داشته است اما تحریم‌ و فشار، بدون تردید نمی‌تواند جلوی «تلاش عمومی، سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده» را برای رونق تولید داخلی بگیرد... البته اگر تحریم‌ها نبود احتمالاً در برخی از این زمینه ها، پیشرفت بیشتری داشتیم اما این احتمال نیز وجود دارد که در آن صورت، به پول نفت تکیه می کردیم و این پیشرفتها را بدست نمی آوردیم..... استحکام ساختار داخلی قدرت از جمله در زمینه اقتصادی، موجب تقویت مذاکره کنندگان پشت میز هر مذاکره ای می شود والا طرف مقابل مدام شرط و شروط می گذارد و حرفهای مفت و بی ربط می زند.

و سپس در ادامه به تشریح این مسئله با بیان مصادیقی مانند حمایت از تولید توسط مردم و به خصوص خود دولت و تحریم کالاهای خارجی و مبارزه با قاچاق و لزوم اهمیت به کیفیت تولید و ... پرداختند و برخی از صنایعی که ایران در همین شرایط تحریم در آنها موفق بوده را برشمردند.


nazokbin

94/2/6
8:13 ص

 

مهدی خزعلی

به دلیل حضور مستمر در فضای مجازی و به خصوص شبکه های اجتماعی و به تبع آن حضور در مباحثات و مناظره های مختلف با فعالان فضای مجازی، مسائلی مهمی برایم مشخص شده است که ناچار به طرح آنها می باشم، مطلع کلامم با سخن حاج حسین یکتاست که اخیراً گفت و امروز عیناً در شبکه های اجتماعی مشاهده می کنیم، ایشان گفتند که کار نیروهای انقلاب در فضای مجازی به جنگ تن به تن رسیده است و امروز این جنگ های تن به تن را در مباحثه ها و مناظره های حامیان انقلاب با حامیان ضدانقلاب و یا حامیان خستگان از انقلاب به وضوح مشاهده می کنیم.

به دلیل چند مباحثه ای با جناب مهدی خزعلی و علیزاده طباطبایی (وکیل مهدی هاشمی و شهرام جزایری و رئیس حلقه عرفان و …) داشته ام، شاهد حضور بسیار فعال و مستمر ایشان در شبکه های اجتماعی و برگزاری مباحثات و مناظرات هستم و متأسفانه باید بگویم که نوع مباحثاتی که این افراد در فضای مجازی مطرح می کنند، حقیقتاً پر از اتهام و هتاکانه است که به عنوان مثال برخی از ادعاهای جناب خزعلی را که حین مباحثات اخیر بیان کرده اند و فایل های صوتی شان هم موجود است را مختصراً برمی شمارم:

  • جناب مهدی خزعلی، تحمیلی بودن جنگ 8 ساله را زیر سوال بردند و حضرت امام خمینی و تسخیر لانه جاسوسی را عامل دشمنی های آمریکا و حمله صدام به ایران می دانند.
  • ایشان بیان داشتند که 10 سال پیش اسرائیل نزدیک به فروپاشی بود و احمدی نژاد با طرح مسئله هلوکاست باعث شد تا اسرائیل دوباره جان بگیرد.
  • ایشان گفتند که شهدای هسته ای، توسط خود انقلاب کشته شده اند و این که اصلاً آنها دانشمند هسته ای نبودند و فقط دانشمندان فیزیک بوده اند و این در حالی است که خود اسرائیلی ها به ترورهای هسته ای اعتراف داشتند.
  • ایشان گفتند که انتخاب آقای خامنه ای در خبرگان با یک سناریوی از پیش تعیین شده و ساختگی انجام شد و کاملاً گام به گام به پیش برده شد و خیلی جسورانه می گویند حتی آقای خامنه ای هم به صورت نمایشی با رهبری خودش مخالفت کرده است!
  • ایشان گفتند که بیشتر اعضای فعلی خبرگان خواب و بی کفایت هستند.
  • ایشان بیشتر نمایندگان مجلس را بی کفایت و بله قربان گوهایی معرفی می کند که گوششان به دهان رهبری است.
  • ایشان گفتند که عباس یزدان پناه (شاهد مقتول مهدی هاشمی)، به دست نیروهای انقلاب کشته شده است، چرا که به زعم جناب خزعلی، یزدان پناه به نفع مهدی هاشمی شهادت می داد و این در صورتیست که فیلمی اخیرا از یزدان پناه منتشر گردیده است که کاملاً مشخص می کند که زنده ماندن عباس یزدان پناه به ضرر مهدی هاشمی تمام می شده است.
  • مهدی خزعلی بسیار هتاکانه می گوید حکومت ما مثل حکومت معاویه است و در موارد متعددی صراحتاً یا تلویحاً به رهبری جسارت و توهین می کند.
  • ایشان آمریکا و غرب را مهد آزادی و آزادی بیان می داند و حال این که در برابر سوالات ما در خصوص ده ها زندان غیرقانونی مثل گوانتانامو و ابوغریب که شکنجه کردن در آنها رسما‌ً‌ انجام می شود و یا در خصوص زندانی کردن پروفسور رژه گارودی (که تنها جرمش تحقیق در مورد هلوکاست بود)، هیچ پاسخ منطقی جز تمجید از زندان های آمریکا نداشت.
  • ایشان سال 94 را نقطه عطفی می دانند که در آن رابطه ما با آمریکا و غرب خوب می شود و در انتخابات های خبرگان و مجلس شورای اسلامی94 نیز یقیناً افراد جدید و غیر بله قربان گو خواهند آمد!
  • ایشان در خصوص شورای نگهبان بارها و بارها با بی احترامی به آیت الله جنتی این شورا را و شخص جنتی را عامل حکومت در حذف رقبا معرفی می کند و شورای نگهبان را سبد جنتی نام می نهد.
  • او می گوید که همه ی فرقه های مذهبی از بهایی و وهابی باید بتوانند تبلیغ و ترویج دین شان را داشته باشند و این را ترویج می کند.
  • ایشان تعطیلی برخی از احزاب مثل ملی مذهبی ها و مشارکتی ها و … را تنها در جهت حذف رقیب تعبیر می کند و اصلاً هتاکی های این احزاب به اسلام، ائمه، حدود الهی و ولایت فقیه را تقبیح نمی کنند و حال این که این احزاب همواره در جهت جدا کردن دین از سیاست و سکولاریزم گام برداشته اند و اساساً در چارچوب حکومت دینی نمی گنجیده اند.
  • ایشان در عین حال که ولایت مداری و تبعیت از ولایت را با عبارات و متلک های مختلف مثل دستبوسان ولایت مسخره می کند، ولی خودشان در مسیر تطهیر هاشمی و فرزند مجرمش و سران فتنه و ضدانقلاب حرکت می کنند.
  • در حالی که حتی دشمنان مقام معظم رهبری حتی وجود یک نقطه خاکستری در زندگی اقتصادی مقام معظم رهبری و خاندان ایشان را تکذیب می کنند ایشان مقام معظم رهبری را برخلاف حضرت علی علیه السلام در مواجهه با عقیل می شناسد و این در صورتی است که در برابر انتقاد ما به نشاندن مهدی هاشمی بر سفره قراردادهای نفتی و حمایت شدید پدرش از او هیچ جوابی نداشتند. جالب است که همین مهدی خزعلی و همه کسانی که برای هاشمی جان فشانی می کنند توجه ندارند که چگونه شخص هاشمی خون فرزندش را از همه جوانان این کشور رنگین تر می داند و حتی یک روز زندان را برای این همه تخلف و ضربه به منافع اقتصادی و سیاسی ملی وی برنمی تابد.
  • ایشان می گوید چون راهپیمایی 22 بهمن را تحریم کردند مردم در آن شرکت نکردند و می گویند در انتخاباتی که آن را تحریم کرده بودند نرخ مشارکت 23 درصد بود که به آن ضریب دادند و آن را 46 درصد اعلام کردند و میگویند روی 9 دی روزی بود که مردم را فریب دادند و مردم به خیابان آمدند و اساساً ایشان تمام انتخاباتها را مهندسی شده تعبیر می کنند و در برابر این سوال که پس چرا در انتخابات های تماماً متقلبانه و مهندسی شده شرکت می کنید جواب منطقی نداشتند.

آنچه که در بندهای فوق آمد، تنها گوشه ای از نظرات مهدی خزعلی بود، مباحث ایشان در خصوص موارد متعدد تاریخ انقلاب و تاریخ اسلام و یا در بیان نظرات امام خمینی حاوی تحریف و تأویل است و نگاهی به مسیر مباحث ایشان در تطهیر دشمنان انقلاب مانند صدام، اسرائیل و آمریکا از یک سو و مقصر دانستن انقلاب و تفکر انقلابی در تمام مشکلات و مسائل کشور نشان می دهد که اساساً ایشان یک خط مستقل و مشخص را دنبال می کند.

مسیری که شخص جناب هاشمی و سربازان ایشان اعم از روحانی تا ترکان و خزعلی و علیزاده طباطبایی (وکیل مهدی هاشمی) و …. در فضای حقیقی یا مجازی دنبال می کنند یک مسیر مشخص است، اینان صراحتاً رفتارهای شاخص انقلابی گری را هدف قرارداده اند و انقلاب و نمادهای مقاومت را از طریق روش های زیر مورد اصابت قرار می دهند:

– ترویج گفتمان نمی توانیم و به سخره گرفتن توان نظامی و صنعتی و اقتصادی کشور
– حذف نمادهای مقاومت از روی اسکناس ها، تعطیلی مراکز تحقیقات فضایی و هسته ای
– حذف شعار مگر بر آمریکا و نمادهای استکبار ستیزی از طریق جعل خاطرات و تطهیر دشمن
– به سخره گرفتن ساده زیستی و متهم کردن این رفتارها به پوپولیستی گری
– توهین به جریان های انقلابی تحت عناوین توهین آمیز مختلف مانند تعامل هراس و ترسو و بزدل و بی سواد و افراطی و…
– جسارت به نهادهای انقلابی اعم از سپاه و شورای نگهبان و خبرگان و ….
– تطهیر فتنه گران، ضدانقلاب، آمریکا و غرب در جهت تخریب و مقصر دانستن جریان های انقلابی در تمام کشمکش ها
– عادی سازی تهمت، توهین، جسارت و متلک پراکنی به رهبر انقلاب و انقلابیون

آنچه که در مورد جناب خزعلی و علیزاده طباطبایی و امثالهم مشابه است جلسات مکرر و حضوری و هماهنگی ایشان با جناب هاشمی است و مشخص است که حضور مستمر این افراد در شبکه های اجتماعی و برگزاری جلسات بحث و گفتگوی برنامه ریزی شده در گروه های مختلف نمی تواند اتفاقی و تصادفی انجام شود؛ به نظر می رسد جناب هاشمی همانطوری که در صحنه حقیقی در حال یارگیری و صحنه آرایی است، در فضای مجازی نیز بیکار ننشسته و به صورت منسجم مشغول فعالیت در تضعیف گفتمان انقلاب و انقلابی گری است که به همین دلیل ضرورت واکنش هدفمند در برابرشان احساس می شود.
اگر چه شخصاً از بحث کردن با امثال خزعلی و علیزاده طباطبایی شانه خالی نکرده ام، اما امروز رسماً بیان می کنم که هدف اصلی ایشان نشر شایعات، شبهات، تهمت های بی اساس و عادی سازی توهین و جسارت به امام و رهبری است و به نظر نمی رسد که تریبون دادن به این هتاکان با غیرت هیچ انقلابی سازگاری داشته باشد و به همین دلیل:

  • در گام اول باید تلاش کنیم تریبون را از این هتاکان ضدانقلاب بگیریم و با حذف ایشان از گروه های اجتماعی، مأموریتشان را ناکام بگذاریم.
  • در گام دوم باید افراد و گروه ها را از ماهیت مأموریت سربازان هاشمی در زمینه انقلاب زدایی و انقلابی ستیزی آگاه کنیم
  • و در گام سوم باید جلوی عادی سازی هتک حرمت به امام و رهبری و مبانی انقلاب را گرفت و نباید اجازه بیان مطالب غیرمستند و کذب و توهین را به ایشان داد

nazokbin

94/2/1
1:52 ع

 

هاشمی رفسنجانی

یکی از معروفترین جملاتی که برای بزرگداشت مقام هاشمی رفسنجانی به کار می رود این جمله امام خمینی است که فرمودند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است و اگر چه ما هم تا سال ها به این جمله اعتقاد داشتیم، اما مدتی است که این مسئله سوال برانگیز شده است، به راستی آیا هاشمی در مسیر زنده نگه داشتن نهضت حرکت می کند؟ پاسخ سوال را در چند بند بررسی می کنیم:

  • مطمئناً زنده بودن هر نهضتی به زنده بودن آرمان ها و اصولش است و اگر بخواهیم آرمان های انقلاب اسلامی را در چند عبارت بشماریم به مواردی مانند استکبارستیزی،‌ حمایت از مظلومین، عدالت خواهی، ساده زیستی، ولایت مداری، دین محوری و …. می رسیم، مشخص است آن زمانی که حضرت امام خمینی حیات هاشمی را وسیله ای برای حیات نهضت تعبیر می کردند این مضامین را مد نظر داشته اند، یعنی این جملات در زمانی رخ داد که جناب هاشمی استکبار ستیز بود، عدالت خواه و حامی مظلومان بود، حامی فلسطین بود، دشمن اسرائیل بود، مطیع ولی فقیه بود، خودش و فرزندانش در جبهه های نبرد حضور بهم می رساندند.
  • سوال جدی این است که آیا هم اکنون نیز هاشمی همان آرمان های اصیل انقلاب و امام را فریاد می زند؟ آیا او همچنان مرگ بر آمریکا و مستکبران عالم را زنده نگاه می دارد و یا این که مخالف شعار مرگ بر آمریکا شده است؟ آیا او همچنان دفاع از مظلوم را فریاد می کند و یا شعار نه غزه و نه لبنان از زیر عبایش فریاد می شود؟ آیا او همان بغض نسبت به صهیونیست ها و دروغ بودن هلوکاست را دارد و یا هم اکنون مدعی مظلومیت یهودیان در هلوکاست شده است؟ آیا او هم مانند امام خمینی و رهبری اعتقاد دارد که نباید خانواده اش در عرصه های سیاسی و اقتصادی از رانت جایگاه شان استفاده کنند و یا این که فرزندانش را در موقعیت های بزرگ و خطیر اقتصادی مستقر کردند؟ آیا او همچنان عدالت خواه است و یا این که برای فرار فرزند مفسدش به هر دستاویزی چنگ می زند؟ آیا او همچنان ولایت مدار است و یا این که به جای تبعیت از ولایت فقیه دچار تعلل در برابر اوامر ولایت گردیده است؟ آیا او همچنان از حکومت دینی و حدود الهی مثل گذشته حمایت می کند و یا این که دیگر با بی حجابی و یا پدیده هایی مانند ماهواره مشکل ندارد و حتی به دنبال تطهیرشان است؟
  • مرتبه ی سوم حفظ هر نهضت، تلاش برای اعتلا و ارتقای انقلاب و تثبیت پایه های آن است ولی آیا هاشمی حقیقتاً در جهت اعتلای انقلاب و حفظ نظام گام برمی دارد؟ اگر چنین است، چگونه می توان نقش هاشمی، خاندان و برخی یارانش را در بردن انقلاب تا لبه پرتگاه کودتا توجیه کرد؟ چگونه می توان نقش او در فتنه 88 را با این همه عدول از قانون اساسی، اوامر رهبری و منافع ملی جمع کرد؟ به راستی می توان رویکرد خاص و بی سابقه هاشمی در فتنه 88 را در جهت حفظ نهضت تلقی کرد و یا برعکس حرکتی در جهت از بین بردن آن بود؟ این که تمام مخالفان نظام از رجوی ها و منافقین، ریگی ها، سلطنت طلب ها، ملی مذهبی ها، همجنس بازان، و اسرائیل و آمریکا و انگلیس با ایشان همصدا شده بودند تا این نظام را از هم بپاشانند با کدام منطقی در جهت حفظ نهضت می تواند تلقی گردد؟
  • به راستی با این اوصاف آیا می توان هاشمی را در مسیر حفظ نظام دانست؟ آیا می توان هاشمی و رفتار و عملکرد و یارانش را در مسیر حراست از نهضت و آرمانهایش تلقی کرد؟ آیا سوت و کف و هورای دشمنان قسم خورده داخلی و خارجی انقلاب به خاطر تلاش هاشمی برای حفظ نهضت است؟ به راستی آیا این هاشمی همان هاشمی زمان حضرت امام و منطبق با آرمان های انقلاب است؟
  • به زعم حقیر بهتر است جمله “ هاشمی زنده است چون نهضت زنده است” را در کنار جمله ی معروف “ملاک وضعیت فعلی افراد است” بگذاریم و حساب هاشمی انقلابی را از هاشمی استحاله شده را جدا کنیم،‌ همانطوری که برخی از یاران پیامبر در صدر اسلام نیز علی رغم تعریف و تمجیدهای حضرت پیامبر در برابر حضرت امیرالمومنین ایستادند نباید ایشان و هیچ کس دیگری را از این خطا و انحراف مبرا و مصئون بدانیم به زعم من مطئناً جمله حضرت امام در آن زمان یک جمله صحیح و درست بوده است ولیکن آنچیزی که محل اشکال دارد این است که جناب هاشمی نتوانست جایگاهی که حضرت امام برای ایشان متصور شده بود را حفظ کند.
  • این تنها هاشمی نیست که دچار تغییر می شود بلکه همه ی انسان ها قابل تغییرند و افرادی که به ابتلائات سختی مانند آزمون های قدرت و ثروت و فرزند مبتلا می شوند از دیگران بیشتر در معرض خطرند، مطمئناً خیلی از انقلابیون، قبل از ابتلا به این امتحانات سخت، هرگز گمان نمی کردند که روی به خاطر حزب، قدرت و یا فرزند در برابر ولایت بایستند و چه بسا انسان های بزرگ و قهرمانی که در برابر آزمون های الهی تاب نیاوردند و راه اشتباه را برگزیدند که این مسئله برای هر انقلابی جوان و کهنه کاری قابل تأمل و درس آموزی است، اولین افت برای ما مصئون دانستن خود و ساده گرفتن امتحانات و ابتلائات است.

nazokbin

93/12/20
9:13 ع

 

خط امام

چرا بخش زیادی از اصلاح طلبان علی رغم تفکرات ساختار شکنانه ای که دارند خودشان را به خط امام منتسب می دانند؟ مگر چه تفاوتی بین خط امام خمینی و خط مقام معظم رهبری وجود دارد که ایشان خط یکی را از دیگری جدا می کنند؟ در این مطلب، پاسخ این سوال را از سه نظر بیان می کنم:

1- همیشه پنهان شدن پشت کسی که دستش از دنیا کوتاه شده و نمی تواند شخصاً تفکراتش را تبیین کند، می تواند مفید باشد چرا که می توان هرطور که می خواهند نظراتش را تفسیر کنند و از او خاطره بسازند و نقل کنند. در این سال ها بارها دیده ایم که برخی اطرافیان امام خمینی برخلاف نظر صریح ایشان، تحت عناوین خط امام و یا یار امام تلاش کرده اند تا امام خمینی را در نگاه مردم تحریف کنند که وقتی به وصیت نامه ی خود امام مراجعه می کنیم متوجه می شویم که ایشان از قبل حدس چنین شرایطی را می زدند و به همین دلیل در همان موقع هرگونه خاطرات و نظرات و نقل قول های از خود را جز در مورد دستخط ها و یا سخنرانی ها، مردود و غیر قابل استناد معرفی کردند.

2- امام خمینی و امام خامنه ای هر دو در ایستادن و استقامت بر اصول و آرمان ها در برابر اصرارها محکم بودند و در عین حال نیز از مشورت دلسوزان استقبال می کردند، اما برخی از اطرافیان مشورت را به حد پافشاری می رساندند که در این صورت بازهم اگر نظر ایشان مخالف با اصول بود، رهبران ما در برابر فشار صرف تسلیم نمی شدند، اما تحمیل گران همیشه به پافشاری صرف بسنده نمی کردند و بعضاً به فضاسازی و صحنه آرایی می پرداختند، یعنی در شرایط خاص، طوری صحنه را با عواملی که داشتند بهم می زدند که عملاً گزینه های قابل انتخاب حذف یا کاهش یابد که یکی از این تحمیلگری ها را در جام زهر پذیرش قطعنامه دیدیم که چگونه با هماهنگ کردن برخی از متصدیان جنگ و دولت و عدم همکاری ایشان با تبعیت از دستورات امام، کاری کردند که امام به این تصمیم برسد که عملاً مسئولانش دیگر مرد جنگ و مقاومت نیستند. عین این مسئله در انتخابات 88 نیز پیش آمد تا امام خامنه ای مجبور شود ابطال انتخابات را بپذیرد ولی امام خامنه ای قبول نکردند حتی برای این کار کلی صحنه سازی کردند و حتی توانستند بخشی از مردم را برای این فشار وارد صحنه کنند و کمک های خارجی را هم در این خصوص در عرصه رسانه و تحریم جلب کنند ولی نهایتاً این مسئله محقق نشد، مورد دیگری هم در مذاکرات و رابطه با آمریکا مشاهده می شد که بازهم به آن نتیجه که در پی اش بودند هنوز نرسیده اند، تفاوت امام خمینی و امام خامنه ای در تسلیم شدن به تحمیل گری ها در یک نقطه ی مهم به نام آشنایی با ریزه کاری های مدیریت در عرصه های مختلف کشور است. امام خامنه ای به اذعان برخی از دشمنانش مثل مسعود بهنود و رایس و … به لحاظ مدیریتی به راحتی و با یک سخنرانی تمام نقشه ها و صحنه آرایی های دشمنان را بهم می زند و این ریشه در اشراف ایشان به مسائل حکومتی و مدیریتی دارد. حقیقت این است که امام خامنه ای به عنوان شاگرد و فرزند معنوی امام خمینی هم تجربیات امام را بر علم و مدیریت خود افزوده است و هم تجارب سالها مدیریت در عرصه های مختلف را به خود افزوده است. شیوه ی مدیریت مقام معظم رهبری یک شیوه ی تکامل یافته مبتنی بر رهبری امام خمینی عزیز است که این شیوه موجب گردیده است تا میزان موفقیت تحمیلگران در صحنه آرایی و نتیجتاً تحمیل گری به صفر میل کند.

3- یکی از دلایلی که برخی خود را در خط امام خمینی می دانند به منظور سوءاستفاده از جایگاه برخی منتسبین به امام خمینی است، برای این که برای ایستادن در برابر اوامر رهبری موجه به نظر برسند به برخی از نوه ها و یا اقوام امام خمینی متوسل می شوند و این در حالی است که هم امام خمینی و هم یادگار برومندشان حاج احمد آقا به شدت فرزندانشان را از این گونه فعالیتهای سیاسی منع می کردند به نحوی که خود حاج احمد آقا در زمان حیات امام هیچ موضع گیری یا سمتی نداشتند و بعد از فوتشان هم بازهم حاج احمد آقا جز تبعیت محض از رهبری حرکتی نمی کردند و صراحتاً فرزندانشان را هم نصیحت کردند که پس از ایشان جز تبعیت محض از رهبری کاری نکنند. اما متأسفانه عدم هشیاری برخی از منتسبین به حضرت امام موجب شده است تا برخی از مخالفان سیاست های رهبری ایشان را سپر خود کنند و پشت سرایشان قائم شوند.


nazokbin

93/12/18
12:6 ص

اعتراضات کارکنان دولت

در طول یکی دوماه اخیر اعتراضات صنفی بین کارکنان دولت رو به فزونی نهاده است به نحوی که پرستاران، فرهنگیان، بازنشستگان فرهنگی و بسیاری از ادارات دیگر با تجمع یا نامه نسبت به سیاست های نظام دستمزد دولت اعتراض کرده اند. بررسی ریشه های این اعتراضات بسیار مهم است چرا که درک اشتباه از این اعتراضات ممکن است در آینده ی نزدیک موجب سوءاستفاده قرار گیرد.

با نگاهی به مصاحبه ها و شعارنوشته های معترضان مشاهده می شود که ایشان نسبت به تبعیض معترضند، وقتی می بینند کارمندی در یک اداره ی دیگر چند برابر کارمندی با شغل مشابه یا معادل در اداره ی دیگر حقوق می گیرد، دچار سرخوردگی می شود. وقتی می بیند که دولت مصوبه ای ابلاغ کرده که حقوق کارمندان ومدیران ستادی را افزایش می دهد می رنجد و این نارضایتی ها با تجمع و اعتراض همراه می شود.

اگر چه ریشه ی این اعتراضات به اذعان خود معترضان تبعیض است، اما بیان مطالبی که از سوی منتقدان مذاکرات و دولت بیان می شود، احتمال سوءاستفاده از این اعتراضات را به ذهن متبادر می سازد چرا که دولت به منظور توجیه توافق نابرابر، ممکن است این اعتراضات را نه در جهت اعتراض به تبعیض، بلکه به خستگی از مقاومت و سختی هایش تعبیر نمایند.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه