95/4/5
7:2 ع
آقای مهدوی فر که چندبار خطاب به رهبری نامه های جسورانه نوشته اند، این بار علیه سردار سلیمانی دست به قلم شده است و به بهانه هشدار این سردار رشید اسلام به رژیم آل خلیفه، اتهامات متعددی را بیان داشته است که در ادامه پاسخ نامه مهدوی فر به سردار سلیمانی ارائه می گردد:
1- ایشان در اعتراض خود به سردار سلیمانی گفته است که مگر کشور رهبر و رئیس جمهور و… ندارد که سردار دخالت کرده است و حال این که اگر این منطق صحیح باشد باید به خود مهدوی فر گفت: مگر کشور مسئول ندارد که شما به سخنان سردار اعتراض میکنید؟! اگر لازم بدانند خودشان معترض خواهند شد! و مگر قرار است چون کشور مسئول دارد هیچ کسی درباره هیچ چیزی موضع نگیرد؟!
2- مهدوی فر میگوید مگر بحرینی ها از حصر سران فتنه اعلام انزجار کردند که سردار سلیمانی در خصوص شیخ عیسی قاسم موضع گرفته است!؟ و حال این که گویا مهدوی فر اینقدر غرق حمایت از فتنه بود که فراموش کرده است بارها سعودی ها و نوچه هایشان درکنار آمریکا و انگلیس از فتنه و فتنه گران حمایت های مختلف کردند! کاش مهدوی فر اینقدر که برای آل خلیفه غیرت دارد برای ایران هم غیرت داشت.
3- مهدوی فر، سردار را بازخواست میکند که چرا قرار است برود با جنگ و خونریزی کشوری را اسقاط کند! و حال این که حاج قاسم اصلا چنین چیزی نگفته است بلکه به این رژیم بابت مقاومت درونی مردم بحرین هشدار داده است، جالب است که او با این فرض دروغ، کلی هم مرثیه سرایی میکند و رسما در چند بند او را به جنگ طلبی متهم میکند!
4- ایشان میگوید تجربه اعدام شیخ نمر ثابت کرد که دخالت افراطیون (حمله به سفارت عربستان9 به ضرر مظلومان است و حال این که این حمله پس از اعدام بود و تا قبل از اعدام نیز خود دولت و شخص هاشمی تلاش کردند با مذاکره و خواهش عربستان را راضی کنند از اعدام وی چشم بپوشد و این نشان میدهد که تزلزل و تذبذب نه تنها فایده ندارد بلکه موجب ناامیدی ملتهای مظلوم است.
5- مهدوی فر نه تنها برای رژیم بحرین بلکه برای رژیم سعودی هم مظلوم نمایی میکند و حمله به سفارت عربستان را که از سوی مسئولان نظام و شخص رهبری محکوم شد را عامل تعطیلی حج قلمداد میکند و حال این که اساسا دولت از همان موقع که قضیه سهل انگاری رژیم سعودی درخصوص محاکمه و مجازات عاملان تجاوز به دو نوجوان ایرانی مشاهده شد باید حج و رابطه با عربستان را محدود میکرد نه این که منتظر فاجعه منا، عدم صدور روادید برای ظریف، کاهش خصمانه قیمت نفت، حمایت از داعش و ناامن کردن منطقه هم بماند و با تذبذبشان موجب هیجانی شدن فضا و هجمه به سفارت عربستان شود.
6- نامه مهدوی فر به سردار سلیمانی در ادامه می کوشد جنگ تحمیلی را مثال بزند تا اثبات کند جنگ طلبی کار خوبی نیست، جالب این که او خود را رزمنده و جانباز هم معرفی میکند و با این وجود واقعیت جنگ تحمیلی را به نوعی تحریف میکند که انگار نه انگار ایران مدافع و مظلوم در برابر بسیاری از کشورهای متخاصم بود!
7- مهدوی فر در ادامه بیش از پیش کینه اش نسبت به انقلاب را نشان میدهد و رژیم مستبد و منحوس بحرین را با انقلاب اسلامی ایران که برخاسته از رأی مردم و باقی بر اعتماد ایشان است مقایسه میکند و برای این امر، برخورد رژیم مستبد آل خلیفه با مردمش را که هیچ احترامی برای آرایشان قائل نیست را با ایستادگی نظام به پای آرای مردم در برابر بازندگان بی ظرفیت انتخاباتی مقایسه میکند!
8- مهدوی فر در ادامه سوال می کند «شما در کشور سوریه از حرم دفاع میکنید یا از حکومت بشار اسد؟» گویا او نمی فهمد که در صورت تسلط داعش بر سوریه و عراق، هجمه به حرمهای مطهر معصومین در اولویت ایشان خواهد بود! و نمی فهمد که دفاع از محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، مقابله با غاصبان اولین حرم امن الهی و قبله مسلمین نیز هست و بازهم نمی فهمد که داعش اگر بر منطقه مسلط شود، نه تنها حرم ائمه، بلکه حرم خانه مهدوی فرها هم در معرض تعدی قرار خواهد گرفت.
9- مهدوی فر برای تخریب وجهه سپاه از حقوق سردار سلیمانی می پرسد! او میکوشد رشادت های سردار سلیمانی و امثال او را به مسائل مالی پیوند بزند که البته اینقدر این اتهام رذیلانه است که بعید میدانم هیچ ایرانی غیوری برای رد آن نیاز به توضیح داشته باشد.
95/3/29
10:30 ع
ظریف در برنامه دید درشب:
“دیدارم با اوباما کاملا اتفاقی بود و رو در روی هم قرار گرفتیم. آقای کری معرفی کرد و دست دادیم و احوالپرسی کردیم. آقای اوباما حرف تلخی به من زد و گفت امیدوارم این برخورد برای شما در داخل ایران سنگین تمام نشود. من از آن جمله واقعا رنج بردم. پاسخ دادم به هیچ وجه چون من احساس می کنم یک دیپلمات نباید نقطه ضعفی در مقابل طرف مقابل داشته باشد.”
آقای ظریف! شما که مدعی هستید انتقاد به دست دادن با اوباما به عنوان نقطه ضعف شما در مذاکرات تبدیل شد، پس چگونه آن همه اظهارات نسنجیده و مکرر دولتمردان به خصوص شخص روحانی که دقیقا در کوران مذاکرات مبنی بر خالی بودن خزانه و بستگی داشتن آب، هوا و نان ما به رفع تحریمها انجام میشد را هیچگاه به عنوان نقطه ضعف تان در مذاکرات تلقی نکردید؟!
انتقاد به مصافحه با اوباما و سایر انتقادهایی که در روند مذاکرات به شما شد اگر چه برای شما گران آمد و با توهین و تهمت از سوی دولتمردان همراه شد ولی مطمئنا در کاهش زیاده خواهی های آمریکا و تقویت موضع تان در برابرشان موثر بوده است.
شما ادعا میکنید که مصافحه تان با اوباما کاملا تصادفی بوده است لیکن ما فراموش نکردهایم که این مصافحه قبل از سفرتان به آمریکا مدام از سوی روزنامهها و شخصیتهای طیف شما به منظور تابوشکنی مطالبه میشد و یادمان نرفته که برای توجیه تماس تلفنی روحانی و اوباما نیز چه بهانههایی تراشیده شد.
حتی با فرض عدم دخالت شما در این تابوشکنیها باز هم نمیتوانیم آنها را با توجه به نیاز آمریکا به این تماسها و مصاحفهها به منظور مانور تبلیغاتی برای نمایش چهره تسلیم شده از ایران، تصادفی بدانیم و ادعای شما مبنی بر کاملا تصادفی بودن این مصافحه را حداقل ناشی از سهل اندیشی و دشمن نشناسی شما میدانیم.
95/3/29
10:27 ع
یکی از جملات ماندگار مقام معظم رهبری، « من دیپلمات نیستم، انقلابیم » بود که شاید برخی از کسانی که این جمله را شنیدند، پنداشتند که این عبارت تلویحاً نشانه عاقلانه بودن دیپلماسی و احساسی بودن انقلابی گری است و حال این که هرچه در مسیر مذاکرات و عقد برجام و سپس اجرای برجام گام زدیم، دیدیدم که به قول حافظ، راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش، آری آنچه که جوان دیپلماسی در آینه دید، پیر انقلابی گری در خشت خام دیده بود. دیدیم سهل انگاری در تحقق آنچه که رهبری به عنوان چراغ راه و خط قرمز بیان می کرد، باعث شد تا در شرایطی قرار گیریم که برجامی که رهبری فرمودند پر از نکات ابهام آمیز حقوقی است، فرصتی را ایجاد کنند که تعهدات ما به صورت کامل اجرایی شده باشد ولی تعهدات طرف مقابل اجرا نشده و با امتیازخواهی بیشترشان همراه گردد تا حدی که تهدید به نقض برجام از سوی برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به امری رایج تبدیل شود که این اظهارات با دو نوع موضع گیری متفاوت از سوی دیپلمات های ما و مقام معظم رهبری همراه شد:
1- مسئولان سیاست خارجی کشور و در رأس ایشان شخص آقای ظریف، در پاسخ به اظهارات نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا گفتند که هرکسی که رئیس جمهور آمریکا شود نمیتوانند برجام را اجرا نکند و این در حالی است که براساس بندهای 36 و 37 برجام درخصوص سازوکار رفع اختلافات، اگر یکی از طرفین برجام مدعی نقض برجام از سوی طرف دیگر شود و مکانیزم حل اختلافات، میانجی گری ها و رفع ابهامات فایده ای نداشت، طرف معترض میتواند رأسا و یک طرفه به اجرای برجام خاتمه دهد.
2- اما موضع مقام رهبری در برابر این تهدیدهای نامزدهای آمریکایی، بسیار متفاوت بود، مقام معظم رهبری فرمودند، ما ابتدا برجام را نقض نمیکنیم ولی اگر آنها برجام را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم، و در ادامه و در پاسخ به تهدید آنها فرمودند که در این صورت ما در کمتر از یک سال و نیم با بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته به 100 هزار سو غنی سازی میرسیم.
هر انسان عاقلی و نه حتی لزوما یک انسان انقلابی، میداند که کدام موضع گیری نشانه ضعف ما درخصوص برجام قلمداد می شود و کدام یک موجب افزایش زیاده خواهی های طرف مقابل می گردد و کاش مسئولان ما می دانستند که حتی اگر به برجام و اجرای کاملش و ماندگاریش علاقه دارند تنها یک راه برای شان وجود دارد که عبارت است از نقطه ضعف نشان ندادن در خصوص توقف برجام، چرا که این نقطه ضعفها تنها دو ره آورد خواهند داشت، یا طرف مقابل مدام زیاده خواهی، بدعهدی و امتیازخواهی خواهد کرد و یا این که به این حساب که ما بدون برجام نابود می شویم، رسماً به سراغ نقض آن خواهد رفت.
لذا نه تنها انقلابی گری، بلکه عقل هم حکم می کند که مسئولان ما، کشور را در برابر تهدید به شکست برجام ضعیف نشان ندهند و برای این کار در کنار موضع گیری های مقتدرانه، نسبت به اجرای عینی و عملی اقتصاد مقاومتی بکوشند.
95/2/25
11:3 ع
در پاسخ به این حرف حسن روحانی:
“توانمندی نیروهای مسلح ما را دیگران متوجه میشوند؛ بیان و تکرار آن ضرورتی ندارد!”
آقای روحانی! این که دیگران (احتمالا منطورتان همان دشمنان است)، بدون مانور، بیان و تکرار (درباره توان نظامی مان)، چگونه قرار است متوجه قدرت نظامی ما بشوند به کنار!! و این که بدون بیان و تکرار، چگونه دیگران متوجه جدیت کامل ما در حفظ امنیت ایران و منطقه میشوند هم به کنار!! سوال این است که آیا اهمیت نمایش قدرت در قرآن را هم ندیدید؟! آنجا که خداوند در آیه 60 سوره انفال میفرماید:
و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم
و تا می توانید در برابر آن ها نیرو و اسب های آماده بسیج کنید تا با آن، دشمن خدا و دشمن خودتان و دیگر دشمنان را که آن ها نمی شناسید و خدا می شناسد بترسانید.
پس به حکم قرآن حکیم، فقط داشتن قدرت کفایت نمیکند بلکه ما به مانور قدرت با تمام قدرت به عنوان یک ابزار بازدارنده، برای ترساندن دشمن نیاز جدی داشته، داریم و خواهیم داشت و با مانورهای نظامی ، صحبت از توان نظامی و تکرار این صحبتها، تأثیر مانورها و جدیتمان را در ذهن دشمنان اسلام و انقلاب تثبیت مینماییم و اگر این بیانها و تکرارها مهم نبود، چه دلیلی وجود داشت که آمریکا و حتی کشورهای کوچک نیز مدام از توان نظامیشان به خصوص در برابر ایران سخن گویند؟! و آیا سکوت در چنین شرایطی موجب جسورتر شدن دشمن برای حمله، تهدید، تحقیر و باج خواهی علیه ایران نخواهد شد؟!
95/2/25
11:2 ع
مهدوی فر در نامه اش به مقام معظم رهبری نوشت:
«چگونه است که من، بابت تمام نوشته هایم باید به نیروهای امنیتی جواب پس بدهم ولی شما بابت 27 سال رهبری تمام عیار و بلامنازع خود، نباید به هیچ کس پاسخگو باشید؟ جناب آقای خامنه ای، صبح که بچه های من از خواب بیدار می شوند، صرف نظر از اینکه من بیکار باشم یا به کاری مشغول باشم، تاجر باشم یا شاعر باشم، از من نان می خواهند. توی سفره من باید نان باشد. نگاه همه آنها برای همه احتیاجاتی که دارند، به دست پدرشان است، شما به عنوان پدر امت، به عنوان مقام اول مملکت، آیا نسبت به سفره خالی مردم مسئولیت ندارید؟ آیا می توانید سفره خالی را به رئیس جمهور نسبت بدهید؟ معلوم است که نمی توانید. رئیس جمهور می آید و می رود، آنکه می ماند شما هستید. رئیس جمهور مقام بعد از شماست. شما هر مشکلی دارید خودتان با رئیس جمهور حل کنید ولی جواب سفره خالی مردم را شما باید بدهید. همه در مقامی که هستند، مسئول هستند ولی مسئولیت هیچ کس با مسئولیت شما قابل مقایسه نیست. دوست دارم یکبار در سخنرانی هایتان از دغدغه های واقعی مردم بگویید و روی آنها تأکید کنید. والله بالله دغدغه اصلی مردم استکبار جهانی و مبارزه با آمریکا و محو اسرائیل از صفحه روزگار نیست، شاید دغدغه اول شما باشد ولی دغدغه قاطبه مردم این نیست، دغدغه واقعی مردم نان و آب و رفاه و تحصیل و درمان و اشتغال و رفع گرفتاری هاست. دغدغه مردم پرداخت اقساط و اجاره خانه و قبض آب و برق و گاز و تلفن و این جور چیزهاست. والسلام»
پاسخ:
البته مسلما رهبر جامعه نسبت به حل مشکلاتش مسئولیت دارد ولی این مسئولیت در حد اختیارات رهبری است، رهبری نسبت به تبیین سیاست های کلی نظام با مشورت نهادهایی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و ارائه رهنمود در خصوص آنها مسئولیت دارد و در صورت لزوم هم می تواند با حکم حکومتی به برخی از مسائل خیلی خاص ورود کنند، لیکن این تصور که رهبری همه گره ها را باید با سرانگشتان خودش و یا حکم حکومتی باز کند، اشتباه، غیر منطقی و نشدنی است.
حتی حضرت امیرالمومنین (ع) هم نتوانست همه مشکلات را یک تنه حل کند، چرا که این امر به مجریان همراه و همیاری مردم در حل مشکلات و خنثی کردن دشمنی ها محتاج بود که بعضاً محقق نشد و معاویه و یارانش در مسیر جامعه و حکومت اسلامی انحراف ایجاد کردند؛ پس به صرف وجود مشکلات، نمی توان رهبر را مقصر دانست و چه بسا رهبری در حل آن مشکل تمام تلاشش را در چارچوب وظایفش به بهترین نحو انجام داده باشد ولی مشکل از عدم اجرا و یا عدم همراهی مناسب مسئولان و مردم یا موانع خارجی، مرتفع نگردیده باشد.
بحث دیگر این که اگر رهبری به بهانه این که مسئول اول کشور است بدون توجه به قانون اساسی در تمام مسائل اجرایی مستقیم و با حکم حکومتی ورود می کرد، همان کسانی که اکنون ایشان را بابت عدم دخالت در حل همه مشکلات، مقصر تمام مشکلات معرفی می کنند، رهبری را بابت دخالت نابجا در همه مسائل کشور مقصر معرفی می کردند! اساساً این غر زنندگان، مقصران و کاهلان در اجرای سیاست های کلی نظام را تطهیر می کنند وانگشت اتهام را به سوی رهبر می گیرند.
این ادعا که رهبری دنبال حل مشکلات نیست تهمتی زشت است، دامنه سخنان رهبری در مسائل اقتصادی، فرهنگی، نظامی، سیاسی و امنیتی حاکی از این است که ایشان نگاهی همه جانبه به مسائل و نیازهای کشور دارد و اگر جایی هم از لزوم شناخت و عدم اعتماد به دشمن یا از اهمیت اتکا به توان داخلی و توجه به تولید ملی و اقتصاد مقاومتی سخن می گوید، همه در جهت حفظ منافع، امنیت و عزت مردم است، کشوری که مصرف کننده صرف کالای خارجی باشند نمی توانند از اشتغال، امنیت، عزت و پیشرفت مناسبی برخوردار باشند، کشوری که از دشمنش غافل شود مطمئناً دچار خسارت های عظیم خواهد شد و آنانی که به نمایندگی از مردم توجه به مسائل معیشتی را در تعارض با استقلال، امنیت، عزت و آرمان های انقلاب معرفی می کنند دروغگویانی منحرف هستند.
95/2/10
10:0 ع
پس از اظهارات تند سیف، رئیس بانک مرکزی مبنی بر این که برجام تقریباً هیچ عایدی برای ایران نداشته است، دولتمردان دیگر از جمله دکتر عراقچی این اظهارات را تنها برای مصرف خارجی خواندند، با توجه به این که آقای ظریف هم موضع گیری های مشابه ای درباره توخالی بودن برجام در سفر اخیرش به آمریکا در مصاحبه های خودش داشت، به نظر میرسد که این مسئله به یک رویه در دولت تبدیل شده است که صحبتهایشان بسته به این که برای مصرف خارجی است یا داخلی می تواند 180 درجه متفاوت باشد، یعنی در عین حال برای مصرف داخلی برجام را آفتابی تابان، کار خدا، ابرشتابان، نعمت بزرگ، فتح الفتوح بدانند و در مقابل خارجی ها برجام را بی فایده، توخالی پر از کارشکنی و بدعهدی معرفی کنند و این یعنی متأسفانه نه می توان به صحبتهای داخلی دولتمردان و نه به صحبت های خارجی ایشان اعتماد کرد، چرا که ایشان براساس این که برای چه کسی صحبت میکنند، مسائل را وارونه بیان میکنند و این به عبارت عامیانه خودمان با دروغگویی هم معنی است، بالاخره یا باید بپذیریم که این سخنان که «برجام پوچ و توخالی و بی فایده است» دروغ است و یا بپذیریم که عبارات «برجام آفتاب تابان و فتح الفتوح است» دروغ است و یا این که بپذیریم که هر دوی اینها دروغ هستند و حقیقت چیز دیگریست که در هر صورت همه اینها صفت دروغگویی را برای دولتمردان ما به اثبات میرساند و این در حالی است که دولتمردان جمهوری اسلامی باید سیاستشان عین دیانتشان و دیانتشان عین سیاستشان باشد، این که در حضور مردم و رسانه ها و مجلس فریاد بزنند که تمام خطوط قرمز رعایت شده است، ولی در نزد رهبری بگویند برخی از خطوط قرمز رعایت نشده است و در عمل هم ثابت شود که خطوطی مثل همزمانی و متناظر بودن و… رعایت نشده است، این ها زیبنده مسئولان این کشور نیست به خصوص که خودشان را به دولت راستگویان هم متصف کرده باشند، در سیاست اسلامی، هدف وسیله را توجیه نمیکند و اگر با این رویه، مردم گمان کنند که برخی از اظهارات داخلی دولتمردان تنها مصارف انتخاباتی و عوامفریبانه دارد، تقصیر خود دولتمردان بیش از هرکسی خواهد بود.
95/2/4
8:52 ع
در رابطه با پرونده امید کوکبی چند مساله به ذهن میرسد:
امید کوکبی فارغ التحصیل دانشگاه دولتی صنعتی شریف است و همه میدانند فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی، تعهد خدمت دارند و این که نامبرده دعوت به همکاری با سازمان انرژی اتمی که هیچ انحرافی تا کنون نداشته را طوری وانمود کرده که گویا از وی توقع ساخت تسلیحات نظامی هسته ای داشته اند، امری قابل پذیرش نیست به خصوص که با رسانه ای کردن مساله، به قیمت برنده شدن جایزه ساخاروف که در ظاهر جایزه مسولیت شناسانه علمی است ولی در واقع یک جایزه سیاسی برای زیر سوال بردن سلامت فعالیتهای هسته ای در کوران تحریمهای هسته ای بود، نه تنها به تعهدش در قبال کشورش عمل ننموده بلکه به دست دشمنانی که دنبال بهانه برای فشارهای هسته ای بوده اند هم گزک داده است.
طبق اظهارات دکتر محمد جواد لاریجانی معاون امور بین الملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، امکان اشتباه در حکم صادره وجود دارد و حتی نامبرده از تلاشش برای کمک به امید کوکبی در مصاحبه با ایسنا صحبت کرد، هرچند صدور رای قطعی در این خصوص از سوی دادگاه را موجب سختی کمک به وی دانسته بود.
چند مساله میتوانسته است در خصوص اشتباه احتمالی دادگاه موثر بوده باشد، یکی دادگاههای غیرتخصصی، دیگری جایزه ای که بابت عدم همکاری وی با سازمان انرژی اتمی به وی دادند که موجب حساسیت دادگاه وی گردید و سوم رفتار نامبرده که در جهت زیر سوال بردن صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای ایران در شرایط حساس پس از فتنه 88 که اوج تحریمهای هسته ای علیه ایران بود، نقش داشت و چهارم نیز مشارکت و حضور نامبرده در عرصه میدانی فتنه 88 و مقرریهایی که برای نامبرده از سوی آمریکاییها پرداخت میشد که مجموع این عوامل میتواند موجب صدور رای اشتباه و یا بیش از حد شدید علیه وی تحت عنوان همکاری با دولت متخاصم و کسب مال غیرمشروع گردیده باشد.
عدم اطلاع از جزئیات پرونده نیز از عواملی است که ممکن است موجب قضاوت اشتباه در خصوص عادلانه یا ظالمانه بودن یک رای قضایی گردد و یقینا اظهار نظرهایی که به این صورت انجام میشود نمیتواند جامع و دقیق باشند.
فارغ از تعهد خدمتی که برای فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی وجود دارد اما این تصور که نظام بخواهد کسی را که تمایلی به همکاری در نهاد مهمی مثل سازمان انرژی اتمی ندارد را با وجود حساسیتهای اطلاعاتیش به اکراه به خدمت گیرد، امری بسیاد بعید و غیر قابل قبول به نظر میرسد به خصوص که نامبرده سابقه مبادلات مالی و اطلاعاتی با آمریکا نیز داشته باشد!
بیماری نامبرده و ابتلای وی به سرطان بدخیم طی همین 10 سال محکومیت وی هرچند مانع انجام امور درمانی وی نگردید، ولی توقع بهره مندی وی از امکانات درمانی بهتر و بازنگشتن به زندان و مخالفت دادستانی و دستور بازگشت وی به زندان، از عواملی بود که در حساسیت پرونده وی نقش داشته است.
تلاش سایتها و شخصیتهای ضد انقلابی در حمایت از امید کوکبی و توهین هایی که بدون درک استقلال قضات، به مجموعه نظام انجام شد بیشتر موجب حساسیت و پیچیده تر شدن پرونده و سخت تر شدن کمک به نامبرده گردیده است و با این وجود کاش رئیس قوه قضاییه تلاش می نمود لااقل از گزینه عفو برای کمک به نامبرده استفاده مینمود.
95/2/4
8:47 ع
با توجه به انتقاداتی که به برجام و بدعهدی طرف مقابل و قصور دولت در الزام طرف مقابل وارد کردیم، برخی حامیان دولت این نقدها را زیر سوال میبرند، غیر دلسوزانه میخوانند و راهکار و راه حل برجام میطلبند که در پاسخ به ایشان میگوییم:
1- راهکار را از همان کسانی بخواهید که بجای رعایت خط قرمز همزمانی تعهدات طرفین، اول به صورت تمام و کمال و نقدی تعهدات سنگین و زیرساختی ما را انجام دادند و حالا سهل اندیشانه منتظر تحقق وعده های نسیه طرف مقابلند، بروید از کسانی که همه چیز را نقد دادند و به تعهدات نسیه دلخوش کردند و بابت همان جشن گرفتند و پای کوفتند و منتقدان را به هزار توهین نواختند بپرسید که اینک چگونه میخواهند طرف مقابل را مکلف به اجرای تعهداتشان کنند؟! بروید از کسانی که با هزار ادا و اطوار خودشان را برتر از رعایت خطوط قرمز مهم رهبری فرض کردند و نه تضمین جدی از رئیس جمهور آمریکا گرفتند و نه همزمانی تعهدات را رعایت کردند بپرسید، حالا چه میتوانند کنند جز التماس و مذاکره روی مذاکره، برای اجرای نیم بند تعهدات طرف مقابل در برجام؟!
2- البته همین الان هم ضمن هشدار به نقض برجام به طرف مقابل میتوانند با تعیین ضرب الاجل برای ترک برجام، طرف مقابل را واقعا تحت فشار بگذارند تا شاید از این خسارت محض در اجرای یک طرفه تعهداتمان در برجام کاسته گردد، حالا که به قول سیف برجام تقریبا هیچ عایدی برای ایران نداشته است و طرف مقابل هم به خط کارشکنی و تحریم های جدید و برداشت از دارایی های ما ادامه میدهد، چرا ما باید به اجرای تعهدات سنگین مان در هسته ای و مجوز برای بازرسی از اماکن نظامی و امنیتی ادامه دهیم؟!
95/2/3
8:47 ع
چهارشنبه، ظریف مقاله ای در واشنگتن پست منتشر کرده است که در آن به چند مطلب مهم اشاره کرده است:
1- او از برخی کشورها که در مسیر مذاکرات کارشکنی فراوانی کردند تا ایران را به یک کارزار نظامی بکشانند گلایه کرده است.
2- کشورهایی که او از ایشان گلایه کرده است در این مدت با دلارهای نفتی اقدام به خریدهای سنگین تسلیحاتی کرده اند و با کاهش قیمت نفت دچار چالشهای اقتصادی گردیدند.
3- بانیان و حامیان عربی و غربی گروه های تکفیری و تروریستی، حتی پس از انفجارهای پاریس و بروکسل نیز عزم جدی برای مقابله با این گروهها پیدا نکرده اند.
4- بانیان و حامیان جریانهای تکفیری، کاری کرده اند که در سالهای آینده و حتی دهه های آینده با عواقب اقداماتشان مواجه باشیم.
5- با وجود تلاش 22 ماهه و رسیدن به توافق هسته ای، اما نه تنها مخالفان ایران آرام نشده اند بلکه با مانور سنگین بر توان دفاعی کشور در تلاشند حتی حمله به یمن را به توان دفاعی ایران مرتبط بدانند.
6- ظریف با اشاره به شرایط ایران درجریان 8 سال دفاع مقدس و حمایتهای همه جانبه غرب و اعراب از صدام، توان دفاعی ایران را امری غیرقابل مذاکره میداند که این مسأله را در طول مذاکرات هسته ای نیز بارها اعلام کرده بود.
تحلیلی که از مقاله اخیر ظریف در واشنگتن پست میتوان داشت چند مسأله است:
الف- ظریف، عراقچی و تخت روانچی کمی بعد از سفر سیف به آمریکا رفتند تا آمریکا را به اجرای تعهداتش و جلوگیری از کارشکنی هایش فراخوانند و این همه تلاش برای پرداختن به مسائل منطقه ای و توان دفاعی، حاکی از فشاری است که طرف مقابل برای برجام های منطقه ای و دفاعی به مثابه گروکشی برای عمل به تعهدات برجام هسته ای میتواند تلقی گردد.
ب- پروژه ایران هراسی برخلاف ادعای برخی مسؤولان کمرنگ نشده است فقط از زمین هسته ای به زمین توان دفاعی و موشکی کشانده شده است.
ج- آمریکا درحالی که به اذعان مسؤولان ایرانی در برجام به کرات کارشکنی کرده است توقع دارد ایران را به برجام های منطقه ای و دفاعی وادار کند و این برای کسانی که زیاده خواهی های آمریکا را فراموش کرده بودند یادآوری خوبی محسوب میشود.
د- بیان و تکرار برجام های 2 و 3 از سوی مسؤولان دولتی بلند پایه کشور یقینا در بروز این خیالات واهی از سوی دشمنان نقش داشته است و اگر امثال روحانی و هاشمی اینچنین خواسته آمریکایی ها درباره برجام های 2 و 3 را تکرار نمیکردند، مطمئنا آمریکاییها نیز اینقدر جسورانه به این گروکشی ها دست نمیزدند.
95/2/2
11:13 ع
درحالی که آلن ایر، سخنگوی کاخ سفید اظهارات دکتر سیف، ظریف، عراقچی، صالحی و سایر مسؤولان ایرانی مبنی بر بدعهدی و کارشکنی آمریکایی ها را رد کرده است، نگاهی به کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام می کنیم:
1- در گام اول این سوال ایجاد میشود که این اظهارات سخنگوی شیطان بزرگ را چگونه می توان با سخنان اخیر جک لو، وزیر خزانه داری آمریکا جمع کرد که گفته بود:
«ما این نکته را هم در مراوده بین دولت ها و هم برای مؤسسات مالی در سراسر دنیا روشن کردیم. ایران برای تجارت با چالش های بسیاری روبرو است که برخی از آنها به شیوه های تجارتی خود ایران مربوط است و برخی هم به سایر فعالیت های ایران در خارج از حوزه هسته ای ارتباط پیدا می کند؛ جایی که ایرانی ها به حمایت از تروریسم، بر هم زدن ثبات منطقه و آزمایش های موشکیِ مغایر با هنجارها روی آورده اند و در زمینه حقوق بشر در کشورشان مشکل دارند.»
آیا این اظهارات به معنی تهدید سایر کشورها و مؤسسات مالی و اقتصادی دنیا برای ایجاد هر گونه تعامل اقتصادی با ایران نیست؟! مسلما همان طوری که مقامات اروپایی و مسئولان آمریکایی بارها به صورت شفاف و تلویحی بیان کرده اند، ایشان کشورها و شرکتهای خارجی را در قبال روابط موثر و مفید با ایران می ترسانند به نحوی که ایران (به استناد گزارش رویترز)، حتی برای تأمین تانکرهای حمل نفت با مشکلات بانکی و مالی و بیمه ای مواجه است.
2- بحث دیگر این که طبق اظهار نظر نشریه فارلین پارسی، اگر چه متن برجام صریح و دقیق نیست اما آمریکا به صورت تلویحی معاملات دلاری با ایران را پذیرفته است و از سوی دیگر عدم پذیرش عملی این مسئله از سوی آمریکا در واقع ممانعت از تحقق سایر بندهای برجام مانند حق دسترسی به دارایی های بلوکه شده ما تلقی میشود که در این خصوص نیز به نظر میرسد آمریکا اگر هرچه زودتر این امکان را فراهم نسازد، به کارشکنی خود در این خصوص ادامه داده است.
3- یکی دیگر از کارشکنی های آمریکا را می توان درخصوص قرارداد هواپیما با ایرباس مشاهده نمود که علی رغم گذشت 80 روز از توافق ایران و ایرباس و باوجود تصریح حق ایران برای خرید هواپیما در برجام، اما آمریکا همچنان با سوءاستفاده از تحریمهای اولیه، مجوز معامله با ایران را به ایرباس نداده است و این در حالی است که خیلی سریع به بوئینگ مجوز مذاکره با ایران را داد به نحوی که به اذعان بسیاری از کارشناسان، تأخیر در صدور مجوز برای خرید هواپیما از ایرباس، به نوعی گرو کشی از ایران است تا ایران تعدادی هواپیما نیز از بوئینگ آمریکایی بخرد که این خواسته حتما سوءاستفاده از برجام و خارج از چارچوبهای مدون در آن است.
4- و این ها که ذکر شد شمه ای از بدعهدی های صریح آمریکا در قبال برجام است و گرنه موارد دیگری به لحاظ نقض روح برجام و یا منشور رهبری در اجرای برجام از سوی آمریکا رخ داده که دولت ایران مکلف به واکنش بوده است از جمله استفاده از بهانه های دیگری مانند موشکی و حقوق بشری و تروریسم و سایبری و … که اگر دولت جلوی این تحریمهای جدید را نگیرد، به مرور می توانند همه تحریمهای هسته ای که بعضا هنوز مرتفع نشده اند را نیز برگردانند.