95/7/19
11:1 ع
محاکمه احمدینژاد و رفع حصر پس از این که مقام معظم رهبری، به قطبِ قابل مدیریت دوقطبی یعنی آقای احمدی نژاد توصیه کردند که به انتخابات ورود نکنند، قطب دیگر که از قضا در تعدی به قانون و بی ظرفیتی در دوقطبی ها بدسابقه هستند، طلبکار شدند که یکی از این افراد آقای مسعود پزشکیان است که گفته است:
« محاکمه احمدینژاد و رفع حصر ، مطالبه ملی است»!
که در پاسخ به این نظر ایشان چند نکته خطاب به ایشان بیان میکنم:
آقای پزشکیان! اگر محاکمه احمدینژاد، مطالبه ملی بود و شما این قدر از منفور بودنش در بین ملت مطمئن بودید، پس چرا بابت حضورش در انتخابات این همه ترسیدید و تهدید کردید و حاضر بودید به قول آقای صادق خرازی برای نیامدنش خون بدهید؟!
به نظر می رسد با کنارهم گذاشتن محاکمه احمدی نژاد و رفع حصر میخواهید واقعیت فتنه را وارونه نشان دهید، احمدی نژاد با تمام نقاط قوت و ضعفش، منتخب مردم و یک رئیس جمهور قانونی بود، اما سران فتنه نتوانستند قانون و رأی مردم را تحمل کنند و با بی ظرفیتی به هر خیانتی که توانستند دست زدند و عملکردشان در برابر گذشت نظام در آن چند ماه نشان داد جز با قطع رابطه شان با دیگران (حصر)، حاضر به توقف خیانت نیستند!
آقای پزشکیان! اگر رفع حصر مطالبه ملی بود پس چرا همان موقع که دوستان شما شعار می دادند و ادعا میکردند «اگر موسوی یا کروبی دستگیر بشن ایران قیامت میشه» ایران قیامت نشد؟! و تازه موج عظیم 9دی برای جمع کردن قائله فتنه برخاست؟!
گویا شما نه تنها از FATF، برجام و IPC چیزی نمیدانید، بلکه درباره مسائل ساده اجتماعی هم نا آگاه هستید و شاید تنها عاملی که باعث موضعگیری یا سکوت شماست، بیان دغدغههای سیاسیتان است و نه منافع ملی و مطالبات ملی!
پس به جای این که با معرفی خود به عنوان نماینده همه مردم ایران در همه امور و نه نماینده بخشی از مردم تهران! در دایره اختیارات قانونی خود، به قانون گردن بگذارید و برای فشار بر سایر نهادهای قانونی، خواستههای حزبی خود یعنی محاکمه احمدینژاد و رفع حصر را به اسم مطالبه ملی مطرح نکنید!
مطالبه مردم، مبارزه با بیکاری، رکود، تعدی به بیتالمال و قراردادهای خارجی بیضابطه و برخلاف منافع ملی و امنیت ملی است که با لابیگری دولت و وکیل الدولهها منعقد میشوند! ونه دلسوزی برای بزرگترین قانونشکنان و خیانتکارانی که حتی از گرادادن تحریمها به دشمن خونی هم ابا نکردند!
95/5/31
8:0 ص
علی مطهری از ابتدای فتنه 88 با مواضع دوپهلوی خود مدام برای تطهیر سران فتنه تلاش کرده است و برای این هدف کوشیده تا ضمن کوچک کردن خیانت سران فتنه و کم اهمیت جلوه دادن آن، فتنه 88 را در حد یک دعوای معمولی و جناحی تقلیل داده و یا احمدی نژاد را نیز در فتنه مقصر قلمداد معرفی نماید و اخیراً نیز در همین راستا گفته است:
«برای موسوی پیغام دادم و جوابش حمایت از وحدت ملی بود و بهتر بود آقای باهنر پیشنهاد میداد اتهام همه طرفهای حوادث 88 مورد رسیدگی قرار گیرد و به محصوران هم اجازه دفاع دهند»
باتوجه به این که اظهارات فوق برای تطهیر سران فتنه و تلاش برای رفع حصر و فراری دادن این خائنان از محاکمه و مجازات سنگین خیانت هایشان بیان شده است، لازم دیدم چند جمله ای را خطاب به ایشان بنویسم:
آقای مطهری! پیام وحدت ملی موسوی را در چند ماهی که ایشان پشت نیسان یا پشت بیانیه هایش در حال فرمان و دعوت به شورش خیابانی بود به خوبی در خاطر داریم! هرگز یادمان نمی رود که چطور بین ادعای او یعنی برد با فاصله بالا و واقعیتی که رخ داد یعنی باخت با فاصله بالا، دروغ بزرگی به ابعاد تقلب حدود 20 میلیونی آن هم بدون ارائه مستندات و طی مراحل قانونی مطرح گردید و مردم و حتی اعضای خانواده ها را در برابر هم قرار داد و باعث خسارات عظیم به وحدت ملی گردید پس ادعای حمایت از وحدت ملی برای کسانی مثل سران فتنه آن هم بدون اظهار ندامت واقعاً مضحک است.
آقای مطهری!شما که مدعی هستید دو طرف در فتنه 88 باید محاکمه شوند و اتهامات شان رسیدگی شود چرا یک بار هم که شده اتهامات طرف احمدی نژاد را مستنداً مطرح نمی کنید؟! چگونه است که خیانت های ثابت شده و بی قانونی های محرز فتنه گران را در انتخابات 88 تنها اتهام میدانید ولی حتی قادر به بیان اتهامات احمدی نژاد در آن انتخابات نیستید؟! ادعای شما مبنی بر این که مناظره احمدی نژاد یا جشن برد انتخاباتی ایشان باعث شد تا سران فتنه ادعای تقلب گسترده کنند نیز واقعا مانند ادعای تقلب حدود 20 میلیونی واقعاً مضک است.
آقای مطهری! آیا فتنه ای که از ماه ها قبل با تشکیل ستاد کذایی صیانت از آراء، تشکیک در سلامت انتخابات، ادعای بدون سند تقلب حدود 20 میلیونی در انتخابات، اعلام قطعی تقلب در انتخابات از صبح انتخابات، دعوت مردم به حضور در خیابان ها، درخواست ابطال انتخابات بدون طی مراحل قانونی و ارائه مستندات، نامه نوشتن به دشمنان انقلاب و تقاضای تشدید تحریم ها و گرا دادن به ایشان را میخواهید همسنگ چند جمله نابجا و البته بحقِ احمدی نژاد در مناظره و یا جشن برد انتخاباتی معرفی کنید؟! آیا خودتان به این ادعایتان برای تطهیر سران فتنه نمی خندید؟!
آقای مطهری! قبلاً هم به شما گفتیم که اگر احمدی نژاد را مانند سران فتنه و تنها به این حساب که با حرفهایش آنها را تحریک کرده است مقصر فتنه 88 میدانید، پس شما هم در تحریک آنهایی که در شیراز با پرتاب گوجه از شما پذیرایی کردند، مقصرید و باید مانند ایشان محاکمه شوید! و یا همانطوری که حمله کنندگان به سفارت عربستان محاکمه شدند، دولت هم با توجه به تحریک مردم به علت اهمالش درخصوص پیگیری تجاوز به دو نوجوان ایرانی، فاجعه منا، شهادت شیخ نمر و… باید محاکمه شود! حال اگر این حرفها به نظر شما مضحک است بدانید که ریشه در همان سفسطه شما در تطهیر سران فتنه دارد!
95/1/22
8:40 ع
حصر سران فتنه اقدامی امنیتی بود تا پس از 8 ماه فرصتی که برای بازگشت ایشان به دامان قانون قائل گردیده شد، مانع نامه نگاری، مصاحبه، دعوت به اغتشاش با توسل به تهمت و دروغ پراکنی علیه ارکان نظام و امنیت کشور گردد و گرنه که ایشان قرار نبود از ورزش و درمان و سفر و استخر و مسافرت محروم باشند که البته هم نیستند، ولی این که ایشان دوباره دست به قلم بشوند و نامه ای حاوی تهمت و توهین به نظام، خطاب به رئیس جمهور مملکت که رئیس شورای امنیت ملی هم هست بنویسند، در نوع خود جای تعجب و البته گلایه دارد، به خصوص اگر با واکنش قاطع ایشان مواجه نگردد. به خصوص که روحانی در خصوص آزادی سران فتنه از حصر بارها اقداماتی انجام داده که البته تاکنون ناکام مانده است و البته این احتمال هم وجود دارد که دروغگویی از جانب ایشان دست به قلم شده باشد و سریع در رسانه ها منتشر کرده باشد.
البته این نامه هم در نوع خود جالب است و حامیان فتنه میتوانند در آن تأمل کنند، آنگاه که مهدی کروبی هم مثل جریان هاشمی ادعا میکنند که در سال 84 هم با تقلب نتیجه انتخابات را واگذار کرده اند و این یعنی تهمت تقلب به دولت اصلاحات که مجری انتخابات بود. حالا این آقایانی که در هر انتخاباتی می بازند به مجری انتخابات تهمت تقلب میزنند، و برایشان فرق نمیکند که مجری انتخابات خاتمی باشد یا احمدی نژاد، آیا قابل دفاع هستند؟! این که خود خاتمی که در سال 84 متهم به تقلب شده است در سال 88 در خیلی مدعیان تقلب قرار میگیرد خودش جای تأمل و تفکر دارد.
درخواست مهدی کروبی از رئیس جمهور مبنی بر این که نظامی که آن را مستبد و متقلب خطاب میکند، ایشان را در دادگاه علنی محاکمه کند خودش نشان میدهد که وی و حامیانش نمی توانند پایبند به قانون و رأی دادگاه باشند، همانطوری که حقانیت محاکمه ابطحی و تاجیک و کرباسچی را در دادگاه های علنی نپذیرفتند و غیر عادلانه و سیاسی خواندند و البته کیست که نداند کاری که فتنه گران انجام دادند، اعم از دعوت به اغتشاش، خدشه به منافع ملی، امنیت ملی، وحدت ملی، نوشتن نامه به اوباما با درخواست تحریم و فشار بیشتر بر کشور، گرا دادن به دشمن و …. اقدامی خائنانه علیه ملت و کشور و خون شهدا و مستحق اشد مجازات است و اگر پرونده ایشان از حالت امنیتی به مرحله قضایی وارد شود، آرزوی همین حصر را خواهند نمود.
شاید کروبی نداند که چگونه او را بازیچه قرار داده اند که از چاله ای به اسم حصر به چاهی به اسم محاکمه قانونی بیندازند تا شاید بتوانند آتشی در زیر خاکستر فتنه بیفروزند و حتی به قیمت اعدام ایشان، راهی برای فتنه به بن بست خورده شان باز کنند، و البته ما واقعا از محاکمه سران فتنه و مجازاتشان خوشحال میشویم، چرا که آن اقدام خائنانه را تنها مستحق حصری با امکانات رفاهی، درمانی، ورزشی و مسافرت در کنار خانواده نمی دانیم و امیدواریم روزی را که شاهد باشیم که عدالت در خصوص ایشان اجرا گردد.
و اما کروبی به عنوان کسی که رئیس قوه قانون گذاری کشور بوده است آیا نمیداند که علنی بودن یا نبودن دادگاه در اختیار هیچ کسی جز مقام قضایی نیست!؟ آیا نمیداند که روحانی و حتی آملی لاریجانی در این خصوص کاره ای نیست؟! آیا نمیداند که حتی خود روحانی نیز در خصوص مصوبات شورای امنیت ملی که به امضای رهبری رسیده باشد تنها مجری است؟! پس این نامه و صحبت ها جز برای ایجاد تفرقه و اختلاف در بین قوا و ایجاد چالش جدید چه دلیلی می تواند داشته باشد؟! و اگر سران فتنه می فهمیدند به جای این که خودشان را از چله به چاه بیندازند، خیلی صریح به اشتباه و خیانت خود اقرار می کردند و دست از توطئه و توهین و تهمت علیه نظام برمیداشتند نه این که همچنان بر همان خط ادامه مسیر دهند.
95/1/1
9:22 ع
سلام علیکم؛
استاد انتظامی عزیز! بزرگی شما در عرصه هنرهای نمایشی همچنین عزت و اخلاق شما برای همه اهل هنر زبانزد است و این چنین شخصیتهای محبوبی را آزمندانِ سیاست، در کمینند تا از نمد عزتشان شاید کلاهِ محبوبیتی و یا رفع حاجتی برای خود مهیا سازند و بسی دیدم، بزرگ هنرمندانی را که از صدق دل و صفای باطن، ناخواسته آب به آسیاب سیاسیون و فرصت طلبان داخلی و حتی بعضاً دشمنان اسلام و ایران ریختند و حال این که ساحت شعر و هنر به مصداق آیات انتهایی سوره مبارکه شعراء، باید در خدمت حق و عدالت باشد و نه بازیچه فرصت طلبان عرصه سیاست، که البته این آرمان بدون هوشمندی هنرمندانِ پرهیزگار مهیا نمی شود.
آن روزی که شما را در کنار آقایان احمدی نژاد و مشایی در سالن ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری 92 دیدم واقعاً تعجب کردم به خصوص بعدها که از آن همراهی اظهار نارضایتی کردید، این تعجب به گلایه مندی تبدیل شد ولی امروز که نامه ای برای رفع حصر سران فتنه به آقای روحانی نوشتید به نظرم اشتباهی دیگر برای جبران اشتباه قبلی خود مرتکب شدید، همانطوری که آقای علیرضا افتخاری هم تلاش کرد تا دو سال بعد از عرض ارادت خود به آقای احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری وی، این رفتار خود را با عباراتی که بعضاً توهین آمیز بود جبران کند!!
جناب استاد انتظامی! نام شما عزت جامعه هنر ایران است و دوست نداریم این نام خوشنام در جایی که نشاید خرج گردد، لذا توضیحاتی پیرامون درخواست اخیر شما در مورد رفع حصر سران فتنه تقدیم میکنم:
کسانی که شما برای رفع حصرشان نام نوشته اید کسانی هستند که در عین بازنده شدن در انتخابات و با وجود نداشتن هیچ مدرک و سند معتبری مبنی بر وجود یک تقلب بسیار گسترده، خواستار ابطال آرای مردم شدند و این خواسته را به جای پیگیری از طرق قانونی (و به خصوص شورایی که رهبری به صورت فوق العاده برای رسیدگی به ادعاهایشان تشکیل داده بودند)، با دعوت از حامیان خود به خالی نکردن خیابان ها پیگیری کردند، تا 8 ماه، پایتخت و به تبع آن کشور را دچار خسارات سنگین کردند، اعضای خانواده ها را در برابر هم قرار دادند، تحریم های سنگینی را بر کشور تحمیل کردند، دل دشمنان این ملت را شاد کردند تا حدی که این رفتارشان با حمایت سرکردگان منافقین، جندالله (ریگی)، آمریکا، اسراییل، انگلیس، عربستان و همه کسانی که در دشمنی با مردم ایران از هیچ کاری فروگذار نکرده اند همراه شد. حمایتی که نه سرخود، بلکه به درخواست مکتوب سران فتنه مبنی بر تشدید فشار و تحریم بر مردم انجام شد که متن این درخواست از سوی مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا افشا گردید.
آقای انتظامی عزیز! سران فتنه اگر محصور شدند، به خاطر تنبیه و مجازات نبود که اگر چنین بود اول ایشان را ازهم جدا میکردند و مانع استفاده ایشان از امکانات ورزشی، درمانی، رفاهی و مسافرت میشدند، بلکه از نوع امنیتی و جهت جلوگیری از ادامه فتنه گری ها و دعوت به آشوب و اغتشاش بود که آن هم بعد از 8 ماه صبر نظام و زجر مردم انجام شد و با مصوبه قانونی شورای عالی امنیت ملی رخ داد.
استاد انتظامی بزرگوار! پرونده سران فتنه با توجه به خدشه ای که به امنیت ملی، منافع ملی و وحدت ملی وارد کردند اگر از مرحله امنیتی به مرحله قضایی وارد میشد به اذعان بسیاری از حقوقدانان، رأیی جز اعدام را به همراه نمیداشت و در چنین شرایطی برخی از سیاسیون خواسته یا ناخواسته ایشان را به سمت چنین سرنوشتی سوق میدهند تا شاید به قیمت اعدامشان از جنازه ایشان برای مبارزه علیه نظام استفاده کنند و حال این که مجموعه نظام با رحمت، حکمت و مدیریتش، هم ایشان را فرصت درک اشتباه و عدم مجازات سنگین قائل شده است و هم مانع تحمیل هزینه های دیگر اقتصادی و امنیتی به کشور و مردم گردیده است.
استاد انتظامی عزیز! از شما که چون نگینی بر انگشتری هنر سینما و تئاتر این کشور می درخشید می خواهیم که نگذارید شخصیت ملی شما، این چنین بازیچه سیاسیون قبلی و فعلی و منافع جناحی شان قرار گیرد.