96/2/6
10:5 ص
این حجم مطالب با موضوع عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 96 از سوی رسانههای ضدانقلابی چون آمدنیوز و وحیدآنلاین با چند هدف دنبال میشود که فهم صحیح این اهداف ما را از افتادن در دام شان و انتخاب راهبرد صحیح حفظ میکند:
1- تلاش برای حتی یک روز انحراف بیشتر اذهان مردم و رسانهها از ناکارآمدیهای روحانی در نقش آشکار ستادهای انتخاباتی روحانی که با توجه به حمایت دولت، خود را از هر گونه قیود اخلاقی و قانونی در نشر اکاذیب و تخریب سایر نامزدها مصون میداند.
2- کوشش برای ناکارآمد نشان دادن نامزدهایی که گفتمانشان به گفتمان امام خامنهای نزدیکتر است بدون در نظر گرفتن این قاعده که هرکجا روسای جمهور ماضی از گفتمان رهبری فاصله گرفتند، ناکارآمدیشان هم شدت یافت.
3- استفاده از موضوع عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد در سال 96 و احراز صلاحیت وی در سالهای 84 و 88 جهت هجمه به شورای نگهبان و به خصوص نظارت استصوابی که فیلتر مهمی برای حفظ انقلاب از عناصر ناتوان، نامطلوب و نفوذی است.
4- حمله به مقام معظم رهبری بابت ایستادگی به پای آرای مردم و کوتاه نیامدن در برابر زیادهخواهیهای سران فتنه با تحریف تاریخ درحالی که مشکل نظام با سران فتنه، مخالفتشان با احمدی نژاد نبود بلکه اقدامات غیرقانونی و خلاف امنیت ملی ایشان بود.
5- تلاش برای تبرئه سران فتنه در اذهان مردم و ایجاد فشار برای رفع حصر ایشان بدون حتی تعهد به عدم تکرار اقدامات خیانتبارشان در فقره 8 ماه فتنه و سپس دعوت مردم به تکرار وقایع سوریه در ایران.
6- القاء این نتیجه گیری اشتباه که لابد مشکل از رهبریست که روسای جمهور قبل به تقابل با او پرداختند! حال این که رهبری در دوران مسئولیت همه ایشان نهایت حمایت و پس از آن نیز تمام تلاش برای حفظشان را انجام دادند و اگر زیادهخواهیهای ایشان برای تجاوز از جایگاهشان با توسل به ابزارهای غیرقانونی و عوامفریبانه نبود هرگز به این نقاط که در آن هستند نمیرسیدند.
7- تلاش برای ناامید کردن مردم از حضور در انتخابات تا هم با کاهش میزان مشارکت، از قدرت جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی کاسته شود و هم با کاهش مشارکت بخشی از مستضعفین جامعه، احتمال رأی آوردن روحانی در انتخابات افزایش یابد.
96/2/6
10:0 ص
دیروز نامزدهای انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان معرفی شدند و این اتفاق مثل همیشه، برای افراد و جریاناتی که صلاحیت نامزدشان احراز نشد، تلخ و بعضاً محل گلایه گذاری شد که این گلایه گذاریها برای عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد بیش از سایر ثبت نام کنندگان بود. در خلال این گلایه گذاریها بعضاً شبهاتی نیز از سوی کانالهای حامی احمدی نژاد و یا برخی کانالهای ضد انقلاب مطرح شد که در این مطلب میکوشم مختصرا به برخی از این شبهات، مختصراً پاسخ بگویم:
برای عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد ، قطعاً دلایل حقوقی و منطقی مشخصی وجود دارد که درباره آنها در شورای نگهبان قطعا بحث و رأی گیری شده است که شاید برخی از آن دلایل برای افراد آگاه به مسائل حقوقی مشهود باشد و برخی نیز مبتنی بر اطلاعات دقیقی باشد که در اختیار شورای نگهبان قرار گرفته است، ولی سایر افراد از آنها و یا ابعادشان مطلع نباشند.
این که شخصی در یک دوره صلاحیتش برای ریاست جمهوری احراز بشود ولی در دور دیگر احراز نشود، یک مسئله عجیب و جدید نیست و برای افراد دیگر هم این مسئله رخ داده است و میتواند ناشی از اطلاعات جدیدی باشد که در خصوص وقایع گذشته یا درباره تغییرات و عملکرد اخیر افراد، در اختیار شورای نگهبان قرار گرفته است.
این که صلاحیت احمدی نژاد برای ریاست جمهوری احراز نشود، اصلا دلیلی برای این نیست که مثلا برای عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، صلاحیت نداشته باشد، کما این که قبلاً این مسئله برای افراد دیگری که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده اند و در رأس آنها مرحوم هاشمی هم وجود داشته است که همزمان هم عوض مجمع بوده اند و هم صلاحیتشان برای ریاست جمهوری احراز نشده است.
نکته دیگری که دیده میشود این است که برخی رسانه های حامی فتنه گران، عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد را نشانه بصیرت ایشان قلمداد کردند در صورتی که اساساً اعتراض سران فتنه بابت یک ادعای غیرمستند به اسم تقلب گسترده بود و نکته دیگر این که، بصیر و دلسوز خواندن کسانی که با اسم رمز تقلب در انتخابات، خود بیشترین ضربه را در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی به کشور و مردم وارد کردند، حقیقتا امری بس مضحک است.
آری! شاید اگر سران فتنه به جای ادعای تقلب و دعوت به اغتشاش، صرفا انتخاب احمدی نژاد را اشتباه میدانستند، میشد به ادعای بصیرتشان نخندید که البته همان هم مردود بود چرا که مطالعه رفتارهای احمدی نژاد نشان میدهد او بین سالهای 84 تا 96 دچار تحولات بنیادینی شده است و به همان دلیل که نمیتوان حضرت پیامبر(ص) را بابت سیف الاسلام خواندن زبیر و حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را بابت تمجید از مرحوم هاشمی بی بصیرت خواند، حمایت از احمدی نژاد در آن زمان که ولایی، قانونمند و کم حاشیه بود، درست؛ و هجمه به او در آن زمان نماد بصیرت نبود، بلکه مصداق هول دادن به پرتگاه بود.
نکته ای که دیشب متأسفانه مشاهده شد این بود که برخی کانالهای بسیار متعصب احمدی نژادی، متأثر از فضایی که در این چند روزه از سوی شخص احمدی نژاد و برخی افراد حلقه نزدیک وی ایجاد شده بود، تا حد دعوت به تجمع غیرقانونی هم پیش رفتند که البته با هوشیاری اغلب حامیان احمدی نژاد که عموما از طیف انقلابی و ولایی هستند، عملاً به شکست انجامید.
امروز موسم قانونی انتخابات شروع شده است و باید کوشید ضمن دعوت مردم به حضور در انتخابات و تلاش برای کشف و معرفی اصلح، با برگزاری انتخاباتی پرشور، ضمن ناامید کردن دشمنان، فضای کشور را به سمت عزت، پیشرفت، عدالت و برون رفت از وضعیت موجود حرکت داد.
96/2/6
9:57 ص
شاید به شخصه بسیار دوست داشته باشم که حسن روحانی در انتخابات 96 رد صلاحیت نشود و بابت این همه ناکارآمدی در اداره امور کشور، بداخلاقی با مردم و بی ادبی در برابر منویات مقام معظم رهبری، با نه محکم مردم مواجه شود و این که حسن روحانی با تکرار یا انکار وعده های محقق نشده اش در سال 92 دوباره در صندلی انتخاب بنشیند و خود را در برابر آرای مردم حاضر ببیند و در برابر خبرنگاران، رقبا و مردم به مرور وعده های انتخاباتی خود بپردازد، حقیقتا برای بنده یک آرزوی 4 ساله باشد.
و شاید به شخصه دوست داشته باشم محمود احمدی نژاد و حمید بقایی که بسیار اصرار دارند با رفتار و گفتارشان، خود را متفاوت با گذشته و شبه اپوزیسیون نشان دهند، در صحنه انتخابات و کرسی مناظرات حاضر باشند و شاید بسیار تمایل داشته باشم که ایشان بابت سقوط مدیریتی و اخلاقیشان که به درگیری با سایر قوا، تعلل و تمرد در برابر اوامر و توصیه های مقام معظم رهبری، سوءمدیریت در برابر تحریمها همچنین تحمیل تورم 35 درصدی و پاس گل به روحانی منجر شد، توضیح دهند و ببینند که برخلاف آن چه می پندارند، مردم دچار آلزایمر نیستند که اینها را فراموش کنند.
اگر همانطور که عرض کردم حسن روحانی و نامزدهای پوششی وی در کنار محمود احمدی نژاد و معاونش بقایی در انتخابات تأیید صلاحیت شوند، براساس شناختی که از نظر مردم به صورت میدانی و براساس نظرسنجیها وجود دارد، نتیجه ای جز جواب قاطع منفی مردم برای مردم، سخت میتوان متصور بود و شاید چنین جوابی بهترین روش برای به کنار راندن دو جریانی باشد که بدون توجه به منافع ملی، وحدت ملی و امنیت ملی، برای بزرگ کردن خودشان، طرف مقابل را خطرناک، فاسد و ناکارآمد نشان میدهند تا با دوقطبی سازی، خود را بزرگ و سایر جریانات را به حاشیه ببرند.
اما از رهبران عظیم الشأن انقلاب آموخته ام که باید به قانون اساسی و نهادهای آن احترام گذاشت و از این رو در عین حال که شخصاً روحانی را بابت ناکارآمدی، کذب گویی، بدعهدی، بی مسئولیتی، رابطه محوری، عدم حساسیت به مسئله نفوذ، بی اخلاقی و بی ادبی به ولایت و احمدی نژاد را بابت عملکرد ضعیف، پرحاشیه، قانون شکنانه و غیرولایتمدارانه اش در اواخر دولت دهم و پس از آن فاقد صلاحیت برای در معرض انتخاب مردم قرار گرفتن میدانم، لیکن نظر شورای نگهبان را اولی، صائب، قابل دفاع و غیرقابل اعتراض میدانم.
کسانی که درک صحیحی از قانون، نظرات رهبران انقلاب و مصلحت کشور داشته باشند، برخلاف برخی سیاستمداران و جریانات متبوعشان، نه برای تأیید و نه برای رد صلاحیت نامزدها ، فشاری بر فرایند تصمیم گیری شورای نگهبان را دنبال نمیکنند، چرا که میدانند ایشان هم اطلاعات مستندتری از منابع موثقتر و متنوعتری کسب میکنند، هم بهتر این اطلاعات را تحلیل و تجمیع مینمایند و هم این فرایند را با امانتداری کامل انجام میدهند و چنین کسانی دیگران را به صبر و تسلیم دربرابر نظر شورای نگهبان دعوت میکنند.
امیدوارم همانطوری که جریان انقلابی در انتخابات 1392، نه برای شائبه هایی که در رد صلاحیت دکتر لنکرانی مطرح شد و نه برای پیروزی ناپلئونی حسن روحانی، کوچکترین اعتراضی به زبان نیاورد و برخلاف جریانی که در سال 88 در برابر فرایند قانونی انتخابات ایستاد، امسال همه جریانات سیاسی داخلی اعم از کسانی که نامزد مورد علاقه شان رد صلاحیت شده یا آنهایی که صلاحیت رقیب شان تأیید شده است یا آنهایی که با نه و آری مردم مواجه شده اند، بتوانند نمایشی از ظرفیت داشتن و قانونمداری را ارائه کنند.
96/2/6
9:45 ص
امروز احمدی نژاد، مشایی و بقایی ثبت نام کردند در حالی که مشایی مثل 92 از حذف خود مطمئن است، احمدی نژاد هم با توجه به نظر سخنگوی شورای نگهبان، تلویحاً پیام حذف را دریافت کرده است و بقایی هم با پرونده ای که دارد در معرض رد صلاحیت قرار دارد که این موارد نشان میدهد این جریان آمده است تا با حذف شدنش نظام را مستبد نشان دهد حال این که کارکرد نظام جمهوری اسلامی و در رأس آن ولایت فقیه مبارزه با استبداد است و همانطوری که حضرت امام خمینی(ره) فرموده بود:
«در صورتی که ولایت فقیه هست [است] که جلوی دیکتاتوری را می گیرد اگر ولایت فقیه نباشد، دیکتاتوری می شود… آن است که می خواهد این دیکتاتوریها را بشکند و همه را به زیر بیرق اسلام و حکومت قانون بیاورد»
حضرت امام خمینی(ره) در جای دیگر می فرمایند:
«ولایت فقیه آنطور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسی صدمه وارد نمی کند؛ دیکتاتوری به وجود نمی آورد. کاری که برخلاف مصالح مملکت است انجام نمی دهد، کارهایی که بخواهد دولت یا… برخلاف مسیر ملت و برخلاف مصالح کشور انجام دهد، فقیه کنترل می کند، جلوگیری می کند.»
روند تغییرات احمدی نژاد و حلقه اش به خصوص در اواخر دولت دهم و پس از آن نشان داد که ایشان برای تفکیک قوا، جایگاه سایر قوا و نهادهای قانونی و حتی بعضا توصیه ها و اوامر ولی فقیه چندان احترامی قائل نیستند و این خود، حرکت در مسیر استبداد را هشدار میداد، مسیری که میتواند با ایجاد حاکمیت دوگانه، بدترین دوقطبی ممکن را ایجاد نماید.
همانطوری که بیان شد، نظام اسلامی و در رأس آن ولایت فقیه، برای حفظ مصلحت جامعه و به خصوص مبارزه با افتادن به دام استبداد تکلیف دارند و این تکلیف را چه با توصیه و چه با ابزارهای قانونی باید تأمین نمایند و از این رو تلاش جریانی که روز به روز روحیه استبدادی خود را از حد ایستادن در برابر سایر قوا، نهادهای قانونی و قانون به حد تعلل و تمرد در برابر ولایت فقیه رسانده است، محکوم به شکست به نظر میرسد.
نکته دیگر این است که اگرچه احمدینژاد با یک حکم حکومتی درباره ورود به انتخابات مواجه نشده است که عدول از آن به منزله جرم تلقی گردد اما قطعا میتواند بر صلاحیت او در امر خطیری مثل ریاست جمهوری موثر باشد، خاصه این که تعللها و بعضا تمردهای احمدینژاد در عزل مشایی، ابقای مصلحی، علنی کردن دعواها و دوقطبی سازهای زودهنگام انتخاباتی هم مسبوق به سابقه است.