لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/3/26
11:2 ص

 

مذاکرات هسته ایمخالفت ما با روند فعلی حصول توافق هسته ای فقط به منظور حفظ عزت ملی نیست و اگر چه عزت ملی مسئله ای بسیار مهم است، لیکن دلیل دلواپسی ما به دو عامل حیاتی دیگر نیز وابسته است، دو مسئله ای که اهمیتش برای هیچ کس قابل اغماض نیست، دو عاملی که همه و همه از مذهبی تا ملی مذهبی و ملی و اصلاح طلب و اصولگرا نمی توانند منکر این دو عامل گردند:

1- منافع ملی: شاید در این که چه بعدی از هسته ای بماند و چه بخشی دچار چه محدودیت هایی گردد اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد، اما هیچ ایرانی نیست که قبول کند هم هسته ای ما دچار محدودیت های وسیع گردد و هم تحریم های اصلی باقی بماند و هم این که همان تحریم های کوچکی که قرار است لغو شود نیز مشروط به اما و اگرهای آژانس و بحث ابعاد احتمالی نظامی (PMD) باشد. آری ما از این که هم خودمان پای محدودیت های هسته ای مان را امضا کنیم و هم پای ماندگار شدن تحریم هایمان و هم پای ترور سرمایه های ملی و دانشمندان هسته ای را، دلواپسیم. اساساً حق این بود که در ازای رفع نگرانی های اصلی طرف مقابل که همان بحث 20 درصد و میزان ذخیره سوخت بود، مهمترین تحریم های ما یعنی نفت و بانک را وجه المعامله قرار می دادیم نه این که مثل هم اکنون، هم 20 درصد را داده باشیم، هم قلب راکتور اراک را باخته باشیم، هم چند سال معطل باز طراحی آن شویم، هم فردو را به یک محل تحقیقاتی صرف تبدیل کنیم، هم سانتریفیوژهای پیشرفته مان را جمع کنیم، هم ذخیره سوخت مان را اکسید کنیم و هم تحقیق و توسعه دچار جدولی از محدودیت گردد و درازای آن، طرف مقابل تنها بخشی از تحریم های کم اهمیت را آن هم مشروط به اما و اگر تعلیق (و نه آن هم لغو) نماید. چه کسی است که این معامله را در جهت حفظ منافع ملی بشناسد.

2- امنیت ملی: بازهم شاید برخی حاضر باشند به خاطر حتی رفع یک تحریم کوچک و یا یک رونق بسیارجزئی در اقتصاد کشور حاضر شوند از این مذاکرات و توافقی که محصول آن است حمایت کنند ولی همه می دانیم که امنیت ملی عاملی است که از هر عامل دیگر اقتصادی یا علمی یا اجتماعی مهمتر است. اگر قرار باشد انواع بازرسی های مختلف از مراکز غیر هسته ای و نظامی و امنیتی صورت گیرد، اگر قرار باشد با دانشمندان هسته ای و شخصیت های امنیتی ما مذاکره کنند، اگر قرار باشد تجهیزات پیشرفته را در بازرسی های خود مورد استفاده قرار دهند، اگر قرار باشد ما به معیار طرف مقابل که همان آسوده شدن از توان نظامی ما و شناسایی تمام ابعادش است احترام بگذاریم عملاً پای خدشه دارشدن امنیت ملی را امضا کرده ایم. از اساس قرار نبود که مباحث نظامی به مذاکرات هسته ای گره بخورد و این که ناگهان ابعاد PMD را در مذاکرات گنجانده اند حاکی نقض خطوط قرمز را نیز دارد. یادمان باشد که شبیه همین بازرسی ها را در عراق انجام دادند بعد از شناسای نقاط قوت و ضعف نظامی عراق، به راحتی ارتش عراق را زمین گیر کردند، تجربه قبلی خودمان نیز در خصوص تحویل اطلاعات دانشمندان هسته ای نیز مسئله ای درس آموز است، مسئله ای که موجب شهادت چندتن از دانشمندان و فعالان بحث هسته ای ما گردید.

مواضع رهبری ضامن حفظ منافع ملی، امنیت ملی و عزت ملی

نکته بسیار مهمی که در این میان اهمیت دارد توجه به ریشه خطوط قرمز مقام معظم رهبری است که اجرا و تحقق آنها از تکالیف قانونی و شرعی رئیس جمهور و مذاکره کنندگان هسته ای ما بوده است. باید توجه کنیم که اگر رهبری بر یک مرحله ای بودن مذاکرات تأکید داشتند و صراحتاً خواستند تا کلیات و جزئیات توافق در یک مرحله رسمیت پیدا کنند، به این دلیل بود که طرف مقابل دبه نکند و با تأویل به رأی و یا زیاده خواهی، در هر مرحله پیش روی نکند، خط قرمزی که متأسفانه دولت با بیانیه لوزان نقض کرد و اگر چه در ابتدا گفتند این بیانیه هیچ الزامی برای طرفین نداشته است، اما بعدها با ذکر مکرر عبارت دبه کردن و زیاده خواهی از سوی طرف مقابل، اثبات شد که عملاً هم بیانیه لوزان توافق بر کلیات و چارچوبهای توافق نهایی بوده و هم پیش بینی رهبری در خصوص دبه کردن طرف مقابل در خصوص تعداد سانتریفیوژها و میزان غنی سازی و … محقق گردیده است.

اگر رهبری هرگونه بازدیدی از مراکز غیرهسته ای و به خصوص نظامی را خط قرمز اعلام کردند مشخص است که به خاطر حفظ امنیت ملی کشور بوده همانطوری که در عراق نیز موجب جسارت و حمله به عراق گردید و اگر بازجویی از دانشمندان هسته ای را خط قرمز اعلام کردند به خاطر جلوگیری از موج جدید ترورهای علیه دانشمندان هسته ای بوده است.

اگر رهبری تأمین 190 هزارسو که معادل نیاز نیروگاه بوشهر بوده را خط قرمز اعلام کردند تنها به این دلیل بود که قبلاً نیز طرف مقابل از تأمین چیزی که مکلف به آن بوده (مثل تأمین سوخت 20 درصد مورد نیاز تأسیسات درمانی) استنکاف کرده بود و تأمین نیاز داخلی فعلی، یقیناً در جهت حفظ حداقل های منافع ملی بود، فرضاً ما علی رغم توان برای صادرات سوخت هسته ای تا مدتی به این کار دست نزنیم اما چرا باید کشور علی رغم توان تولید نیاز خود، محتاج دشمنان بدعهد باشد تا به هر شرایط و قیمتی که خواستند آن را به ما بفروشند و یا نفروشند؟!

اگر مقام معظم رهبری فرمودند که حذف تحریم باید در روز عقد توافق باشد، یک دلیل مشخص داشت و آن هم معامله متوازن بود، نه نقد دادن و نسیه گرفتن، مسئله ای که قبلاً یکبار در دوره اصلاحات و یکبار در توافق ژنو با همین تیم مذاکرات نهایتاً به خدشه دار شدن منافع ملی منتج شد، مسلماً هر عقل سلیمی می داند که با یک انسان بدعهد، تنها باید نقد معامله کرد و اگر جز این باشد خدشه جدی به منافع ملی حتمی خواهد بود.

اگر مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند که معیشت مردم و اقتصاد کشور را به نتیجه مذاکرات گره نزنید، کاملاً در جهت حفظ منافع ملی بود، چیزی که متأسفانه رئیس جمهوری مکرراً برخلاف آن صحبت کردند و دودش در چشم مان رفت، به نحوی که تنها یک روز بعد از گره زدن حل مسائل اقتصادی، زیست محیطی، معیشت مردم و حتی آب خوردن مردم به بحث تحریم، اوباما گفت ایران به شدت به مذاکرات نیاز دارد و این مسئله دست دشمن را در زیاده خواهی های مکرر بازتر و بازتر و دست دولت را در مقاومت کردن در برابر آنها بسته تر و بسته تر کرده است.

اگر مقام معظم رهبری مذاکره زیر سایه شبح تهدید را قبول ندارند به این دلیل است که سیاست چماق و هویج در مذاکره، در هیچ معامله ای نمی تواند به یک مذاکره متوازن،‌ منصفانه و برد-برد ختم شود، به خصوص آنجایی که بخشی از مذاکرات را به ابعاد نظامی ایران گره زده اند، به راستی چگونه می توان در برابر دشمنی که حتی در حین مذاکره نیز اسلحه را زمین نمی گذارد اجازه بازرسی نظامی و یا محدودیت در خصوص ابعاد احتمالی (PMD) داد؟!

وقتی رهبری می فرمایند دولت مردم را محرم بداند و از مسائل هسته ای مطلع شان نماید و به حرف های منتقدان توجه کند، تنها به دلیل این بود که این آگاهی بخشی در جهت تقویت قدرت ایران در میز مذاکره خواهد بود و مشارکت عمومی در جهت حفظ منافع ملی باشد و این در حالی است که دولت در حالی که حتی حق دانستن برای مردم قائل نیست، در برابر انتقادات از رفراندوم هسته ای دم می زند و این در حالی است که مقام معظم رهبری در ازای این همه حمایتی که از دولتمردان در جهت نرمش قهرمانانه کردند خواستار محرم دانستن مردم، احترام به منتقدین، انتشار فکت شیت و رعایت خطوط قرمز شدند، مواردی که شایسته رعایت آنها توسط دولت بود نه ناسپاسی ها و بعضاً طعنه و کنایه ها.

لزوم مطالبه گری جدی و عمومی از دولت

وقتی در سخنرانی های مکرر رئیس جمهور و برخی دیگر از مسئولان در خصوص شدت تأثیرگذاری تحریم ها و خالی بودن خزانه و وابستگی همه چیزمان به رفع تحریم صحه گذاشته می شود و یا وقتی که دستگاه دیپلماسی ما به تشکیل کمپین نه به عدم توافق هسته ای (با حضور چند نفر از کارگردانان مطرح کشور) اقدام می کند و یا وقتی که وزیر امور خارجه در سخنرانی اش کشور را به لحاظ نظامی کاملاً عاجز و دست بسته معرفی می کند و یا وقتی که وزیرامورخارجه رسماً در مصاحبه های خارجی خود، پیروزی در انتخابات بعدی را رسماً به نتیجه توافق پیوندمی زند و یا وقتی رئیس جمهور برد موشکی، توان نظامی و چرخیدن سانتریفیوژها را تحقیر می کند، چگونه می توان توقع داشت که رمق چندانی برای ایستادگی در برابر زیاده خواهی های دشمنان در دولت مانده باشد. شاید همین ضعف در اعتماد به توان اقتصادی کشور، قدرت نظامی و عزت ملی و سرمایه گذاری بیش از حد روی توافق هسته ای به عنوان کلید پیروزی در انتخابات بعدی باعث شده است تا دولت یک به یک خطوط قرمز رهبری را که همگی دقیقاً در جهت حفظ منافع، امنیت و عزت ملی بوده است را خدشه دار کند، روندی که اگر با مطالبه گری جدی مردم، مجلس و رسانه ها همراه نشود می تواند ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد نماید.


nazokbin

94/3/21
8:26 ص

جناب آقای روحانی! سلام؛

سالگرد انتخاب روحانیدر آستانه دومین سالروز انتخاب شما به عنوان رئیس جمهور ایران اسلامی هستیم و به رسم ادب، این ایام را به شما تبریک می گویم؛ انتخابات با همه شور و غوغایش انگار همین دیروز بود و هنوز بیشترین تصویر ذهنیم از شما آن تصویری است که شما کلید بزرگی را بالای سرخود گرفته بودید و مطرح ترین شعاری که از شما به ذهن دارم دفاع قاطع شما از امکان حذف توآمان تحریم ها و حفظ حقوق هسته ای است و این که می فرمودید برای کشور برنامه های 100 روزه و 6 ماهه و یکساله دارید.

امروز بعد از گذشت 2 سال از انتخاب حضرتعالی به مسیری که برای رفع تحریم ها تاکنون طی شده است و به متون چارچوب های توافق از ژنو تا لوزان که نگاه می کنیم، می بینیم که تنها بخش کوچکی از تحریم های فرعی و آن هم به صورت مشروط و موقت متوقف خواهند شد و با این وجود شما همچنان حل تمام مشکلات کشور را در گروی مذاکره و رفع تحریم می دانید. اکنون برای ما به صورت جدی جای سوال است که این شعارها و برنامه ها و عملکردها و برنامه های 6 ماهه و یکساله و … در چه زمانی محقق خواهند شد؟

سخنان امروز شما برای ما جای سوال دارد که چگونه این رفع موقت و مشروط بخش کوچکی از تحریم ها قراراست گره از مشکلات آب و هوا و محیط زیست و تولید و اقتصاد و عدالت و … کشور بازکند؟ آیا این حواله دادن همه مشکلات به تحریم به معنی نادیده گرفتن منابع عظیم طبیعی و انسانی و توان مدیریتی دولت و استیصال شما نیست؟

این که شما قصد ادامه مذاکرات و رفع تحریم ها را دارید قابل احترام، ولی این که مدام بر نشدن و نتوانستن و خالی بودن خزانه و این که همه چیز در گروی مذاکره و تحریم است و این که اگر تحریم ها رفع نشود ما در تأمین آب و هو و محیط زیست و نان و غذای کشور خواهیم ماند، چه قدرتی برای چانه زنی برای مذاکره کنندگان و چه امیدی برای مردمی که به شما رأی داده اند و چه نمادی از تدبیر برای دولت شما باقی گذاشته است؟

تکیه شما به آرای 50?7 درصدی مبنی بر این که شعارهایتان را محقق کنید صحیح و مورد احترام ماست، ولی آیا به نظرتان تحریف در شعارهایتان غش در معامله با مردم و رهبری نیست؟! ما کجا قرار بود هم تحریم هایمان بماند و هم هسته ای مان در کوچکترین حد منجمد شود و هم کشور دچار مسائل امنیتی گردد؟! آیا شما با مردم چنین قراری داشتید؟! آیا شما قرار نبود که هم هسته ای را تأمین و هم تحریم را حذف کنید؟! آیا قرار بود مردم با رفراندوم، تنها یکی از این دو را انتخاب کنند؟! آیا این رفتارها درراستای شعارهای تان قابل تعبیر است؟!

جناب رئیس جمهور یادم هست که در شعارهای تان بر ادامه دادن هدفمندی یارانه ها تأکید داشتید و حتی دقیقاً یادم هست که می گفتید الان ارزش یارانه نقدی 45 هزارتومانی کاهش یافته و دیگر پاسخگوی هزینه های خانوار نیست و باید تقویت شود، ولی به راستی آیا شما به شعارهای یارانه ای خود پایبند بودید؟! آیا در ازای آزادسازی یارانه ها (اعم از یارانه های بنزین و برق و گاز و نان و …)‌، چیزی بر یارانه نقدی یا غیرنقدی مردم افزودید؟! آیا شما در حال ادامه طرح هدفمندی یارانه ها هستید و یا راه حذف یارانه ها را کلید زده اید؟! آیا قراربود به مردم کمکی برسانید و یا این که دست تان را در جیب مردم بنمایید؟!

جناب رئیس جمهور یادم هست که شما با شعار تشکیل دولت راستگویان مدام مردم را به صداقت خود و دولت تان امید می دادید ولی آیا به راستی دولت شما مثلاً در بحث تهیه یا انتشار و یا عدم انتشار فکت شیت و یا در برخی ادعاهای تان در خصوص توافق ژنو یا لوزان مبنی بر به زانو درآوردن دشمن و الزام آور نبودن بیانیه لوزان و یا در افزایش شبانه قیمت ها و حذف یارانه های نقدی برخی اقشار علی رغم اعلام رسمی مبنی بر عدم افزایش هرگونه قیمت یا حذف یارانه ها در سال 94، مکرراً مرتکب کذب و یا فریبکاری نشده است؟

جناب رئیس جمهور! آیا یادتان هست که از خدا یاری خواستید تا دهان منتقدان را خرد نکنید؟! ولی به راستی غیر از دعا، چه اقدامی در برآورده کردن این خواسته کردید؟! البته باید صادق بود و گفت که شما واقعاً دهان منتقدان را خرد نکردید، لیکن به کرات، با تهمت و توهین تلاش کردید که شخصیت منتقدان خود را خرد کنید، عباراتی مانند بی سواد، ترسو، بزدل، به جهنم، رانتخوار، نانخور تحریم، تازه به دوران رسیده، تعامل هراس، افراطی، بی شناسنامه، متوهم، عصرحجری، خشونت طلب، مزدور، تغذیه شوندگان از جای خاص، مزدور و… یادآور نوع مواجهه شما با دهان منتقدان داخلی است و در این میان دریغ از یک کلام درشت نسبت به دشمنان خارجی که تازه ایشان را مودب و باهوش خطاب کردید.

جناب روحانی! فکر نمی کنم هیچ رئیس جمهوری با شعار بی احترام به مردم توانسته باشد رأی بیاورد و البته شما هم مدعی اخلاق و احترام به مردم بودید، ولی به راستی آیا توانستید کرامت مردم را حفظ کنید؟! کاری به صف های سبد کالا و یا پمپ بنزین (که در همین ماه اخیر رخ داد ندارم) ولی این که شما بارها و بارها کسانی را که به شما رأی ندادند را حامی خشونت، بی منطقی و افراطی گری معرفی کردید را در راستای احترام به مردم ندیدم و این که متأسفانه نگاه شما به مردم را نوع ابزاری یافتیم، هرجا که خواستید مردم را بی سواد، بی تخصص و نامحرم از محتوای مذاکرات معرفی کردید و هرجا که کم آوردید و خواستید نظام را تحت فشار قرار دهید، حرف از رفراندوم زدید در حالی که مردم را درآن امور ناآگاه نگاه داشتید. جناب روحانی چگونه باور کنیم شما که برای مردم حق دانستن قائل نیستید، حق انتخاب قائل باشید؟!

جناب روحانی شما در شعارهای انتخاباتی و در هنگام گرفتن رأی اعتماد برای کابینه، خودتان و کابینه را حامی و تابع رهبری و مخالف فتنه گران خواندید، ولی اکنون چگونه است که در برابر نظرات رهبری مدام نظرات مخالف و متضاد بیان می کنید؟! چه شده است که به چارچوبهای رهبری در خصوص مدیریت اقتصادی کشور، نرمش قهرمانانه و مذاکرات هسته ای پایبند نیستید و علناً به زشتی با آنها مخالفت می کنید؟! چه شده است که نرمش قهرمانانه را به توافق به هرقیمتی تحریف کرده اید؟! چه شده است که به جای تبعیت از منویات رهبری در خصوص مدیریت مبتنی بر توان داخلی، همه چیز را به توافق خارجی گره زده اید؟! چه شده است که علی رغم مخالفت رهبری با مذاکره زیر سایه شبح تهدید و مخالفت با هرگونه بازرسی از مراکز نظامی همچنان زیر سایه شبح تهدید و زیاده خواهی و دبه کردن های طرف مقابل، حاضر به ترک میز مذاکره که نه، حتی حاضر به تهدید به ترک میز مذاکره هم نیستید؟! آیا گمان نمی کنید که سیاه نمایی هایی که از وضعیت کشور کردید و تحمل جسارت ها و دبه هایی که از دشمن انجام دادید، موجب زیاده خواهی های بی حدوحصر دشمن گردیده است؟! جناب روحانی، جملات و عبارات و طعنه های شما به چارچوب های رهبری و در عوض دم برنیاوردن در برابر تهدیدهای خارجی، کام ما و مردم عزیز ایران را تلخ کرده است و اگر چه دور نیست که این تلخی به دست روزگار، به کام خودتان سرازیر شود، ولی ای کاش خودتان این فرصت دوساله باقیمنانده را مغتنم می شمردید و آن طوری که با مردم و رهبری قرار داشتید در پی تأمین منافع ملی و عزت ملی براساس اعتماد به توان و تحمل مردم می بودید.

هرآنچه که در این نامه گفته شد، منافی زحمات شما و دولت شما نیست، لیکن مقایسه ای بود از آنچه که شعار دادید و توقع داشتیم با آنچه که عمل کردید و شاهد بودیم.


nazokbin

94/3/16
12:7 ع

 

روحانی تنها نیستبه نظر می رسد کمپین روحانی تنها نیست در مقابله با پویش #برنمی_تابیم یا جنبش #اجازه_نمی_دهیم راه اندازی شده است و به این لحاظ جای بسی گلایه دارد چرا که نباید رییس جمهور را در برابر رهبری قرار می دادید و این که کمپین های طرف مقابل هم تماماً در برابر زیاده خواهی های دشمنان و در حمایت از مذاکره کنندگان انجام شد، کمپین هایی که بعد از اشاره مذاکره کنندگان هسته ای مبنی بر دبه کردن و زیاده خواهی های طرف مقابل شروع شدند و اما مواردی چند که گفتنشان قابل توجه است:

1- ماهم حامی رئیس جمهور قانونی مان هستیم و همین عدم اعتراضات به آزادشدن قیمت بنزین و یا حذف برخی از یارانه ها نمایشی از همین حمایت هاست. از نمودهای حمایتی ما این است که به اذعان معاون وزیر کشور هیچ تجمع غیرقانونی انجام نشده است و یا تجمعات با مجوز وزارت کشور انجام شده اند و یا در مکانهای کوچکی که به مجوز دولت نیاز نداشتند برگزار شدند.

2- ماهم دوست داریم این دولت بتواند شعارهای انتخاباتی اش را در خصوص حذف توأمان تحریم و حفظ حقوق هسته ای عملی کند و رهبری نیز به همین دلیل نرمش قهرمانانه را کلید زدند و در برابر برخی تندی های منتقدان نیز از ایشان حمایت کردند و منتقدان نیز در اکثریت قاطع موارد با در نظر گرفتن رعایت انصاف و ادب موارد خود را مطرح کردند و صداوسیما هم یا تریبون را مستقیماً به مسئولان داد و یا دعوت به مناظره طرفین انجام داد و هرگز فرصتی برای تخریب یک سویه مذاکرات فراهم نکرد.

3- ما می گوییم طرف مقابل دولت یعنی آمریکاو سایر مستکبران سابقه بدی در عهدشکنی و خیانت دارند و نهادهای بین المللی مانند آژانس و سازمان بین الملل و شورای امنیت نیز همگی در خدمت ایشان قرار داند و توجه به این بدعهدی ها و خیانت ها را از دولت خواستاریم تا با خوشبینی با ایشان مواجه نشود.

4- طرف مقابل در همین پرونده هسته ای نیز به کرات با عهد شکنی و اصطلاحاً دبه درآوردن حقوق ما را زیرپاگذاشته است و این مسئله هم از سوی جناب عراقچی و هم جناب صالحی و هم جناب ظریف به صورت شفاف بارها بیان شده است.

5- در حالی که تمام نهادهای داخلی و خارجی وابسته به دولت آمریکا اعم از سنا، کنگره و بوقهای رسانه ای و آژانس و شورای امنیت هرکدام به خوبی نقش شان را بازی می کنند، احساس می کنیم نهادهای داخلی مانند مجلس، مردم و رسانه ها نیز باید از دولت خویش حمایت کنند و نگذارند دولت در برابر زیاده خواهی های دشمنان تنها بماند و این چیزی است که مردم در تجمعات مردمی هسته ای خود فریاد زدند و این همان تجلی شعار نمی گذاریم دولت تنها بماند بود که گویا درست درک نشده است

6- ما نیز به مانند رهبری عزیز، در عین حال که تمایل به حفظ حقوق هسته ای و حذف تحریم داریم لیکن دوست نداریم هم حقوق هسته ای مان از بین برود و هم اکثریت تحریم ها بماند و هم مسائل امنیتی گریبانگیر کشور گردد، ما نمی خواهیم تحریم هایی که تاکنون غیرقانونی اعمال می شد از این پس شکل قانونی بگیرد و تمایل نداریم به خاطر کسب رضایت آژانس که داور و ناظر فنی توافقات است از ترس گزارش های منفی آژانس به انواع بازرسی های غیرمعمول تن دهیم.
7- یادمان باشد که هم مردم و هم رهبری به خاطر رأی و مجوز نرمش قهرمانانه تمایل دارند این سیاست موفقیت آمیز باشد، اما در صورتی که احساس کنند این نرمش قهرمانانه به توقعات روزافزون و عقب نشینی های ذلیلانه تبدیل می شود مطمئناً هیچ ایرانی غیرتمندی حاضر به پذیرش این ذلت ها نخواهد بود.

8- ما مذاکرات را تنها در کنار تقویت اقتصاد داخلی مفید می دانیم و اگر طرف مقابل احساس کند ما در برابر تحریم ها دست و پابسته ایم و با هر بدعهدی و فشاری میز مذاکره را ترک نمی کنیم، در نهایت ما را به یک توافق عزتمندانه و حافظ منافع ملی نمی رساند.

9- مواردی که رهبری به عنوان خطوط قرمز مذاکرات هسته ای بیان می کنند همگی حافظ منافع و امنیت کشور هستند، اگر روی یک مرحله ای بودن توافق تأکید داشتند همین دبه کردن ها را پیش بینی می کردند، اگر روی عدم بازرسی از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای تأکید دارند برای حفظ امنیت و سرمایه های ملی است، اگر روی حفظ حقوق هسته ای تأکید دارند برای تأمین انرژی آینده کشور است و به همین شکل تمامی خطوط قرمز رهبری در راستای حفظ حداقل های امنیت ملی و منافع ملی است، پس نباید طوری وانمود شود که این ها برای سنگ اندازی است بلکه رهبری بارها از مذاکره کنندگان با الفاظی مانند فرزندان انقلاب و قابل اعتماد و … حمایت کردند و اکنون نیز تعیین این خطوط قرمز در همان راستاست.

10- این که بگویند هرکسی منتقد است پس لزوماً از رانت های تحریم برخوردار است یا بی سواد و بزدل و بدخواه و خائن و فاسد و دشمن دولت و مردم…. است ادبیات اشتباهی است که نباید مردم نسبت به همدیگر بکار برند، بلکه نقطه اشتراک و وحدت مردم اهتمام به منافع و امنیت ملی است.


nazokbin

94/3/7
11:56 ص

 

عراقچی در گزارش خبری شبکه 2اگر چه سایت ها و رسانه های مختلف به نکات کلیدی اظهارات مذاکره کنندگان هسته ای و تناقضات این اظهارات و آسیب های تعهدات فعلی در قالب مقاله یا مناظره ها سخن گفته اند، اما برخی از موارد که طی روزهای اخیر بیان شده و کمتر به آنها پرداخته شده است را واکاوی می کنیم:

  • تکرار یک ادعای کذب: جناب عراقچی در خلال مصاحبه در برنامه گزارش خبری شبکه 2 و در پاسخ به سوال در خصوص بحث 190000 سو که توسط رهبری به عنوان خط قرمز بیان شد، گفتند که این مسئله نشان می دهد رهبری از جزئیات مذاکرات مطلع است و این در حالی است که خود رهبری بارها این ادعا را تکذیب کرده اند، جناب عراقچی توجه نکردند که بیان رهبری در خصوص نیاز نیروگاه بوشهر ربطی به جزییات مذاکرات ندارد و اتفاقاً یکی از خطوط قرمزی که رهبری توقع دارند در مذاکرات رعایت شود، همین نیاز بدوی است.
  • عبارت سمعاً و طاعتاً: این که جناب عراقچی گفتند اگر رهبری با دسترسی های مدیریت شده مخالف هستند و جزء خطوط قرمزشان است شخصاً بیان کنند و ما هم می گوییم سمعاً و طاعتاً و این در حالی است که رهبری بارها فرمودند که در حد قوانین معمول برای سایر کشورها تعهدات پذیرفته شود و بازهم رهبری صراحتاً گفتند هر گونه بازرسی از مراکز نظامی را نمی پذیرند. واقعیت این است که رهبری خطوط قرمز را قبلاً تبیین کرده اند و مذاکره کنندگان ما باید در همان چارچوب حرکت کنند نه این که رهبری را در برابر عمل انجام شده قرار دهند و بعد هزینه های مجدد را به رهبری متوجه کنند. متأسفانه این خط در اظهارات دکتر ظریف هم در مجلس مشاهده شد و ایشان در مباحثه ای که با دکتر کوچک زاده داشتند صراحتاً گفتند “او بگوید نرو من نمی روم” و این یعنی بازهم اصرار به این که رهبری را به عنوان مقصر شکست مذاکرات جلوه دهند و این در حالی است که رهبری بارها و حتی همین اواخر صراحتاً گفتند که با مذاکره زیر شبح تهدید مخالفند و به نظر می رسد اگر در خانه کس است، همین جمله صریح که بارها نیز در بیاناتشان به صور مختلفی تکرار شده کافیست.
  • تلاش برای تراشیدن مقصر داخلی: در حالی که طرف مقابل از ابتدای مذاکرات تخلف های مختلفی در خصوص ژنو داشت و به تعهداتش در زمینه برداشتن تحریم های مورد توافق در ژنو و عدم تحریم های جدید پایبند نبود و در خصوص لوزان نیز در خصوص همان توافقات و چارچوب های ژنو زیاده خواهی کرد و دوباره با زیاده خواهی و سهم خواهی موارد دیگری را در لوزان مطالبه و اصطلاحاً به اذعان افراد مختلف اعم از دکتر صالحی و بیانات تلویحی جناب عراقچی دبه کرده است و در حالی که همه این ها در کنار تهدیدهای نظامی و فشارهای سیاسی و منطقه ای و راه انداختن جنگ های به اصطلاح خودشان نیابتی و کاهش قیمت نفت برای فشار بیشتر بر ایران همراه بوده است، برای مقصر معرفی کردن طرف مقابل در خصوص شکست مذاکرات نیستند؟!! با این شرایط اصرار دولتمردان برای این که مقصر شکست مذاکرات را در داخل و از میان رهبری، نمایندگان مجلس یا دیگر منتقدان پیدا کنند، حقیقتاً جای تأمل و گلایه دارد.
  • برخی خط و نشان کشیدن ها: بعد از بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر عدم اجازه در خصوص بازرسی از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای، عبارت موهنی مدام از سوی هاشمی و روحانی و رسانه های منتسب به جریان شان در حال تکرار است مبنی بر این که کسانی که شعار می دهند نمی گذارند مذاکرات به نتیجه برسد و می گویند آنها که شعار می دهند از جیب مردم هزینه می کنند و اینها نشان از تناقض رفتاری ایشان دارد، از یک سو می گویند نمی گذارند ما به توافق برسیم و از سوی دیگر می گویند اگر نمی خواهند ادامه دهیم بگویند و ما سمعاً و طاعتاً تبعیت می کنیم.
  • دولت خودش را در مظان اتهام قرار داد: در کنار اظهارات و علایم واضح از نزدیک شدن به یک توافق بسیار بد هسته ای، اقتصادی و امنیتی، برخی تحرکات در افزایش فشار اقتصادی بر مردم و ایجاد صف و ایجاد نگرانی را می توان نگران کننده تلقی نمود. اصرار بر فشار بر مردم در خصوص آزادسازی نرخ بنزین و شیوه تحریک آمیز و اجرای آن یا آغاز حذف یارانه های نقدی به نحویست که این فکر به اذهان متبادر می شود که شاید قرار است تا منتقدان هسته ای را در برابر معترضان به گرانی ها قرار دهند و این در حالی است که به اذعان دولتمردان در بسیاری از بخش ها در سال 94 قرار نبود افزایش قیمت و یا حذف یارانه نقدی داشته باشیم. حتی این تعیین فرصت 2-3 روزه برای حذف سهمیه برخی خودروها که در پمپ بنزین ها ایجاد صف های طولانی و ناراحت کننده کرد، ما را به یاد صف های موهن توزیع سبد کالا انداخت، با این وجود امیدواریم دولت با اصلاح رفتار خودش هم کمتر موجب ناراضایتی مردم گردد و هم کمتر خودش را در مضان اتهام ایجاد تفرقه قرار دهد.
  • پافشاری محترمانه بر اصول نظام:‌ مواضع چند روز پیش رهبری در خصوص این که مردم هم مذاکرات زیر سایه شبح تهدید را برنمی تابند و سخنان امروز رهبری در جمع نمایندگان مجلس و اصرار بر حفظ همان خطوط قرمز و مطالبه از مجلس برای رعایت احترام و ادب و البته مطالبه گری نسبت به وزرا و دولت نشان می دهد که در عین پافشاری بر حقوق هسته ای و به خصوص حفظ منافع ملی و امنیت ملی، باید از ایجاد دودستگی، ناامیدی و بدبینی جلوگیری نمود و در عین حال از دولت نیز خواسته شد تا در برابر انتقادات با حفظ حرمت و بدون نگاه از بالا پاسخگو باشد. مواضع رهبری نشان می دهد که ایشان خواستار همدلی و هم زبانی مردم، مجلس، دولت و همه مسئولان در جهت مبارزه با زیاده خواهی های طرف مقابل است و این دو برداشت که رهبری موافق این روند منتهی به زیاده خواهی در مذاکرات است و یا این که تلقی که رهبری موافق برخوردهای تنش زا و تفرقه افکنانه است، هر دو اشتباه و غیرقابل قبولند.

nazokbin

94/2/21
7:42 ص


سفرهای استانی دولت یازدهممدل سفرهای استانی هیأت دولت یکی از تجاربی بود که مورد تأیید مردم و رهبری قرار گرفت و دولت یازدهم نیز علی رغم این که بر سایر تجارب دولت قبل مهر تردید می زد، این تجربه را طبق نظرسنجی مردمی در برنامه پایش و براساس رهنمون رهبری ادامه داد اکنون با گذشت حدود 2 سال از عمر دولت یازدهم و درک یکی از این سفرهای استانی از نزدیک، مواردی را در تحلیل سفرهای استانی دولت یازدهم تقدیم می کنم:

  • از مزایای خاص سفرهای استانی در دولت های قبل، آشنا شدن هیأت دولت با مشکلات مردم هر استان در ملاقات های چهره به چهره بود، لیکن دولت یازدهم با کاهش مدت سفرهای استانی از حدود یک هفته به یک تا حداکثر دو روز، عملاً فرصتی برای شنیدن حرف ها و مشکلات مردم پیدا نمی کند و این همچنان مردم استان ها هستند که حرف مسئولان را مثل همیشه می شنوند و این مسئله نه تنها برای مردم مطلوب نیست بلکه یک خسران بزرگ برای دولت نیز هست چرا که خودش را از یکی از بهترین روش های ارزیابی مدیریت استان محروم می کند.
  • از دیگر مزیت های سفرهای استانی، مشاهده روند پیشرفت و مدیریت استان ها است که عملاً در دولت های نهم و دهم با حضور در شهرستان های مختلف و سرکشی به پروژه های متعدد و صنایع و کارخانجات و برگزاری جلساتی برای حل مشکلات آنها بود که این مسئله نیز بسیار کمرنگ گردیده است.
  • از دیگر کارکردهای سفرهای استانی، دریافت درخواست های مردمی است که با طرح های خوبی مثل سامد با شماره 111 و جمع آوری درخواست های مکتوب مردمی از دولت قبل تاکنون صورت می گیرد و همگی در همان سامانه ثبت و طبق نظام ارجاعی که در همان سیستم تعریف شده است به جریان می افتد، لیکن یکی از مشکلاتی که در این خصوص مشاهده می شود، عدم تحلیل آماری در خصوص مشکلات مردم است؛ در شرایطی که بیشتر مشکلات مردمی در حوزه های مختلف اداری و یا اجتماعی و یا شغلی مشترک است، باید این مشکلات شناسایی، احصاء، تحلیل و نهایتاً  منتج به اصلاح و بازنگری قوانین و روش های عملکردی گردد، لیکن متأسفانه این مسئله انجام نمی شود و عملاً همان حجم مشکلات درهر سفر استانی وجود دارد و هرکسی که مشکلش را طرح نکرده باشد مشکلش باقی خواهد ماند و کسانی نیز که درخواست حل مشکل داشته اند، به دلیل نقص در قوانین و روش ها در اکثر موارد عملاً به نتیجه مطلوب مردم نخواهد رسید.
  • یکی از کارکردهای سفرهای استانی، سنجش میزان استقبال به عنوان میزان رضایت مندی مردم از دولت است، عملاً دولت ها وقتی با استقبال های ضعیف مردم مواجه می شوند به عملکرد و رفتار و گفتار خود دقت می کنند تا بتوانند با رفع یا اصلاح اشتباهات، محبوبیت شان را احیا کنند. به گواهی تصاویر و فیلم های استقبال های مردمی در سفرهای ریاست جمهوری، میزان استقبال در دولت های نهم و دهم به خصوص در یک دو سال آخر دولت دهم به خوبی به کاهش میزان محبوبیت دولت دهم در آن مقاطع گواهی می داد و همین مسئله در برخی از مقاطع و سفرهای استانی دولت یازدهم نیز به شدت به چشم می خورد به نحوی که این مسئله موجب شد تا دولت در سفرهای استانی بعدی کمی در ادبیات خود تجدید نظر کند، ولیکن یقیناً میزان استقبال دولت یازدهم به نسبت دولت های قبل به ویژه دولت نهم همچنان ضعیف تر است، نگاهی به تصاویر و فیلمهای به جامانده و تجارب شخصی مان نشان می دهد که میزان استقبال از دولت نهم به حدی بود که همواره مسیر فرودگاه تا جایگاه سخنرانی نیز پر می شد، ولیکن در سفرهای استانی دولت یازدهم تنها محل استقرار و مجاورت آن تکمیل می گردد و این نیز با افزایش میزان تبلیغات پیامکی و بنرهای تبلیغاتی و تمرکز استقبال همه ی شهرستان ها در مرکز استان و بخش نامه های الزام به استقبال به مدارس محقق می گردد.
  • نصب انواع بنرهای خوش آمدگویی برای حضور هیأت رئیس جمهور بر سر در تمام ادارات شهرستان های استان، آن هم در حالی که رییس جمهور وقتی برای حضور در شهرها نمی گذارد، عملاً بی فایده، نمایشی و از مصادیق اسراف تلقی می شود. از دیگر ریخت و پاش های این سفرهای استانی انتخاب گران ترین هتل های استان ها برای اسکان هیأت دولت و همراهان وی است در حالی که در دولت قبل، محل استقرار مسئولان و همراهان شان در ساختمان های استانداری و یا مهمانسراهای ادارات تعیین می شد.

نتیجه: از آنجایی که بهره وری را بر اساس میزان تحقق هدف به نسبت هزینه ی صرف شده تعریف و ارزیابی می کنند، به نظر می رسد که با توجه به کاهش شدید میزان تحقق اهداف سفرهای استانی دولت یازدهم ، توآمان با افزایش احتمالی هزینه ها، عملاً میزان کارآیی و اثربخشی و بهره وری این سفرها دچار رکود شده باشد.


nazokbin

94/2/11
7:39 ع

اظهارات حاشیه ساز دکتر روحانیطی یک ماه کاری که در سال 94 داشته ایم بیانات و مواضع جناب روحانی در خصوص هسته ای و اجتماع نیروهای پلیس و کارگر و مردم استان فارس حاوی مواردی بود که باعث حاشیه سازی و بعضاً باعث موضع گیری رهبری معظم انقلاب، دلخوری علما و روحانیون و بسیاری از مردم و حتی نیروهای پلیس گردید که برخی از آنها به شدت حساسیت علما و رسانه ها و شخصیتها را برانگیخت. در ادامه به اهم اظهارات حاشیه ساز روحانی اشاره و سپس تحلیلی کوتاه در خصوص هریک ارائه می کنم:

1- اولین موضع گیری حساس و سیاسی دکتر روحانی در سال جدید در خصوص بیانیه لوزان بود که در چهاردهم فروردین بیان شد:

بعد از تشکیل دولت، دولت در صد روز اول گام هایی را در این زمینه برداشت و توافق اولیه را با دولت های 1+5 به امضاء رساند و از آن زمان در تلاش بودیم که گام دوم را نیز برداریم. و آن گام دیشب محقق شد. در گام دوم هم حفظ حقوق هسته ای را داریم و هم رفع تحریم ها و هم تعامل سازند با جهان که هر سه برای ما حائز اهمیت است.

مواضع رئیس جمهور و بسیاری از حامیان دولت مثل جناب هاشمی رفسنجانی و دولتمردان مانند دکتر ظریف نیز حاکی از تحقق یک پیروزی هسته ای بود، نوع اظهارات ایشان به نوعی بود که برخی از مردم و یا مسئولان دیگر نیز گمان کردند که طرف مقابل خودش را به رعایت حقوق ایران کرده است و اقدام به صدور پیام های تبریک آمیز کردند ولی هنوز چند روزی از توافق نگذشته بود که با مشاهده ابهامات و ضعف های بیانیه نمایندگان دولت رسماً این بیانیه را غیر الزام آور دانستند که مقام معظم رهبری نیز در 20 فروردین و درخلال سخنرانی در حرم مطهر امام رضا اینچنین بیان کردند:

علت موضع گیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضع گیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته ای می گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام آوری میان دو طرف بوجود نیامده است ... چنین وضعیتی نیاز به موضع گیری ندارد. هنوز اتفاقی نیفتاده است ... اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است ... همه مشکل بعد از این است که باید درباره جزئیات بحث و گفتگو شود زیرا طرف مقابل، لجوج، بدعهد، بد معامله و اهل از پشت خنجر زدن است و ممکن است در دوره ی بحث درباره جزئیات، کشور و ملت و مذاکره کنندگان را در حصار قرار دهند ... آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد.
 

2- رئیس‌جمهور در همایش سراسری فرماندهان ناجا گفت:

ما باید قانون را با دقت اجرا کنیم و خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران شرع و قانون در کنار هم قرار می‌گیرند ... پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمی‌تواند بگوید من این کار را کردم چون خدا گفته است، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است ... احکام شرع برخی در قانون وجود  دارد و بخشی هم مجلس تصویب کرده که مخالف با شرع نبوده است؛ برخی احکام اسلام در قانون نیامده آیا پلیس می‌تواند در آن دخالت کند؟‌ مثلا هنگام نماز ظهر وارد یک بانک شود و به رئیس بانک بگوید وقت نماز است.

اگر چه این سخنرانی جناب روحانی عموماً با تقطیع منتشر شد، لیکن نگاهی به اصل سخنان نشان می دهد که خودِ این عبارات چندان هم قابل انتقاد نیستند، این که پلیس نباید به فتوای خود در اجرای اسلام عمل کند حرفی منطقی است اما این که مجریان و قانون گذاران حاضر نباشند قوانین ودستورالعمل های مناسب را برای اجرای اسلام در جامعه وضع کنند جای توجیه ندارد و این در حالی است که دولت حاضر نیست در خصوص مبارزه با مفاسد اجتماعی و اخلاقی هیچ سهمی را به گردن بگیرد. به نظر می رسد دولت همانطوری که پلیس را مکلف به اجرای قانون می داند، باید خودش نیز در جهت تدوین و تهیه لوایح و مصوبات مناسب و حمایت های موثر، در جهت ارتقای امنیت اخلاقی جامعه کوشا باشد. از دیگر مواردی که در همین خصوص یکی از مراجع عالیقدر به درستی تذکر دادن عواقب بیان چنین جملاتی است چرا که باعث می شود تا افراد متخلف در انجام تخلفات خود جسورتر گردند و دولتمردان باید بیش از این به عواقب اظهارات خود بیندیشند.

3- رئیس‌جمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی تاکید کرد:

برخی فکر می‌کنند در ماجرای مذاکرات هسته‌ای دولت تنها دنبال این است که یک معضل به نام پرونده هسته‌ای را حل کند. پرونده هسته‌ای و حل آن اولین گام برای حل معضلات اساسی است.

بیان این جملات از سوی رئیس جمهور حساسیت زیادی ایجاد کرد و منتقدان آن را بر خلاف نظرات رهبری دانستند، لیکن به نظر می رسد این مواضع چندان با نظر رهبری در تناقض نباشند، چرا که همین اخیراً مقام معظم رهبری در سخنرانی 20 فروردین فرمودند:

البته مذاکرات درخصوص موضوع هسته‌ای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های خود دست بردارد، این تجربه را می‌توان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به کج‌تابی‌های خود ادامه دهد، تجربه‌ی قبلی ما در بی‌اعتمادی به آمریکا تقویت خواهد شد.

4- رئیس جمهور در پایان سفر خود به شیراز گفت:

نمی‌دانم برخی حافظه‌شان ضعیف شده است چراکه قبل از آمریکایی‌ها ما فکت شیت خود را اعلام کردیم. بنابراین ما اعلام کردیم و روشن است، منتها برخی شبهه‌‌ای ایجاد و مسائلی را مطرح کردند، ضمن اینکه ما نظرات خود را ما به صراحت گفتیم. وزیر امور خارجه ما و رئیس سازمان انرژی اتمی به تفصیل نظرات ایران را اعلام کردند، حال اگر می‌خواهید مصاحبه‌های آنان را دوباره منتشر کنید تا فکت شیت دوم منتشر شود.

این اظهارات با توجه به درخواست علنی مقام معظم رهبری در خصوص انتشار جزئیات مذاکرات هسته ای بسیار ناراحت کننده است به خصوص که دکتر صالحی (رئیس آژانس اتمی و عضو مذاکرات هسته ای) صراحتاً (که فایل صوتی اش هم موجود است)، گفتند که رهبری از مذاکره کنندگان درخواست کرده که فکت شیت را منتشر کنند و این سخنان جسورانه جناب روحانی موجت تکدر خاطر شدید دوستداران رهبری گردید. اگر چه خود آقای صالحی بعداً درخواست انتشار فکت شیت را انکار کردند ولی در هر صورت لحن غیرمودبانه رئیس جمهور خطاب به منتقدان و 213 نفر از نمایندگان مجلس که درخواست انتشار فکت شیت را کرده بودند نگران کننده تلقی گردید. باید توجه داشت که حتی اگر مقام معظم رهبری درخواست انتشار فکت شیت را نکرده باشند، لیکن شکی نیست که بیان جزئیات مذاکرات را مطالبه کردند:

باید مردم و بخصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه ای وجود ندارد.

و آنچه که ما شاهد بودیم این است که بعد از اظهارات مقام معظم رهبری، هنوز حرکتی در خصوص بیان این جزئیات که فکت شیت می تواند یکی از نمودهایش باشد، نکرده اند. بلکه جناب روحانی انتشار جزئیات مذاکره را قبول نکردند:

هنوز مذاکرات تمام نشده که جزییات آن منتشر شود،مذاکره آداب خودش را دارد و هنوز نمی توان جزییات آنرا منتشر کرد.

بحث دیگری که در این خصوص وجود دارد نظر رئیس جمهور درخصوص انتشار زود هنگام فکت شیت ایران است که گفتند:

فکت شیت ما را رسانه های خارجی هم منتشر کردند ما اعلام کردیم و روشنگری کردیم ولی برخی شبهه ایجاد کردند ... نظراتمان را به صراحت گفتیم و اعلام کردیم و به تفصیل بیان شده است اگر لازم است فکت شیت دوم را هم منتشر کنیم

و این در حالی است که علی رغم گذشت حدود یکماه از توافق لوزان تاکنون توسط هیچکدام از مسئولان و مذاکره کنندگان هسته ای به چنین فکت شیتی اشاره نشده است و تاکنون عنوان می شد که دولت مایل به انتشار فکت شیت نیست، و اظهارات امروز جناب روحانی بسیار عجیب بود.

5- از دیگر سخنان جنجال برانگیز جناب روحانی بحث ایشان در خصوص الگوبرداری از حافظ در سیاست خارجی بود:

اگر امروز دنیا همین خط و بیان حافظ را به عنوان تیتر سیاست خارجی قرار داده بود که با دوستان مروت با دشمنان مدارا ،امروز دیگر افراطی گری را در منطقه مشاهده نمی کردیم..... درس اعتدال و سیاست خارجی را از حافظ آموختیم و درس محبت و همدلی را از سعدی آموختیم که گفت :بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک پیکرند و ما همان راه را ادامه می دهیم

این عبارات روحانی اگر چه در ظاهر چندان قابل اشکال نیست اما در عالم واقع چندان میسر نیست، حافظ علیه الرحمه به عنوان شاعری عارف که حتی اهل سفر نبوده است چگونه می تواند الگوی ما در سیاست خارجی باشد،‌ در شرایطی که قانون اساسی یک فصل در خصوص سیاست خارجی دارد که در آن حکومت را مکلف به حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم به خصوص مسلمانان مظلوم عالم کرده است و استکبار ستیزی را تکلیف حکومت و ممانعت از هرگونه تسلط بیگانگان بر کشور را یک اصل غیرقابل تغییر می داند، چرا باید معیار دقیق قانون را تحت تأثیر احساسات شاعرانه ی حافظ کمرنگ کنیم؟! چگونه است که رئیس جمهور محترم، پلیس را مکلف به اجرای مو به موی قانون و معذور از اجرای اسلام می داند ولی دستگاه دیپلماسی خارجی را تشویق به الگو گیری از شعر حافظ می کند؟ آیا سیاست خارجی مصرح در قانون اساسی که منبعث از شرع مقدس و آرمانهای انقلاب تصویب گردیده است و در مواردی ما را به استکبار ستیزی و حمایت از مظلومان فرامی خواند باید تحت الشعاع عبارت "بادشمنان مدارا" قرار گیرد؟

6- از دیگر مواردی که قابل تأمل است این سخنان رئیس‌جمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی بود:

با توافق نهایی که اگر طرف ما اراده جدی داشته باشد، در ماه‌های پیش‌رو امکان‌پذیر است و شرایط تولید در ایران به مراتب بهتر خواهد شد.

و این در صورتی است که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند که مشکل اصلی اقتصاد ما در تحریم نیست بلکه در مدیریت داخل است و باید با اتکا به توان داخلی به دنبال حل ریشه ای مسئله بود که در همین راستا مقام معظم رهبری نیز فردای همان روز و در جمع کارگرانی که به دیدارشان آمده بودند اینچنین گفتند:

برخی می‌گویند در شرایط تحریم و فشار، رونق تولید داخلی امکان پذیر نیست، بدون شک تحریم‌های ظالمانه در بروز مشکلات تاثیر داشته است اما تحریم‌ و فشار، بدون تردید نمی‌تواند جلوی «تلاش عمومی، سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده» را برای رونق تولید داخلی بگیرد... البته اگر تحریم‌ها نبود احتمالاً در برخی از این زمینه ها، پیشرفت بیشتری داشتیم اما این احتمال نیز وجود دارد که در آن صورت، به پول نفت تکیه می کردیم و این پیشرفتها را بدست نمی آوردیم..... استحکام ساختار داخلی قدرت از جمله در زمینه اقتصادی، موجب تقویت مذاکره کنندگان پشت میز هر مذاکره ای می شود والا طرف مقابل مدام شرط و شروط می گذارد و حرفهای مفت و بی ربط می زند.

و سپس در ادامه به تشریح این مسئله با بیان مصادیقی مانند حمایت از تولید توسط مردم و به خصوص خود دولت و تحریم کالاهای خارجی و مبارزه با قاچاق و لزوم اهمیت به کیفیت تولید و ... پرداختند و برخی از صنایعی که ایران در همین شرایط تحریم در آنها موفق بوده را برشمردند.


nazokbin

94/1/18
10:30 ع

بیانیه لوزانچند روزی از قرائت بیانیه لوزان می گذرد، بیانیه ای که مسئولان ما آن را بیانیه ای غیر الزام آور و مطبوعاتی خواندند و گفتند این بیانیه را ظرف 2 ساعت نوشته اند و اکنون بعد از گذشت چند روز از صدور آن، قرائت ها، برداشت ها و حتی عبارت های حقوقی متفاوتی در خصوص بیانیه از طرف مسئولان طرفین مذاکره، حواشی زیادی را در این خصوص ایجاد کرده اند که دقت در بیانیه لوزان و حواشی صدور آن و اختلافات مطروحه از جهات مختلفی حائز اهمیت و قابل تحلیل است:

1- بحث الزام آور بودن بیانیه: مهمترین مسئله در خصوص بیانیه، بحث الزام آور بودن یا نبودن آن است، یکی از توصیه های مؤکد مقام معظم رهبری با توجه به تجارب و سوابق مذاکرات قبلی به هیأت مذاکره کننده این بود که توافق را در یک مرحله و با تمام جزئیات و کلیات به امضا برسانند و از دو مرحله ای یا چند مرحله ای شدن آن پرهیز نمایند اما عملاً آنچه که تاکنون محقق شده است، صدور یک بیانیه است که در نهایت یک توافق و چند پیوست فنی در خصوص جزئیات به همراه دارد که این مسئله عملاً امکان تحریف و سوءاستفاده از مفاد تعهدات قبلی را مثل تجارب گذشته برای بهانه گیری طرف مقابل مهیا می کند. اگر چه دکتر ظریف این بیانیه را صرفاً یک بیانیه مطبوعاتی و غیر الزام آور می خوانند اما آنچه که مشخص است وجود بایدها، نبایدها و محدودیت هایی است که با لحن تعهدآور و عبارات حقوقی در جای جای آن نگاشته شده است و به همین دلیل نمی توان آن را یک بیانیه ی غیر الزام آور تلقی نمود. بدیهی است اگر ادعای مذاکره کنندگان ما مبنی بر غیر الزام آور بودن بیانیه صائب باشد، پس می توان با نظر رهبری یا مجلس شوری اسلامی برخی از بندهای آن را بدون هزینه و نگرانی اصلاح یا حذف کرد، مسئله ای که با این همه مانور تبلیغاتی و فشار سنگین از سوی وزرای امور خارجه در صدور بیانیه ی لوزان، بسیار بعید به نظر می رسد.

2- شائبه مصرف داخلی بیانیه: این که تا چند ساعت قبل از خروج هیأت های خارجی از کشور، بحث بیانیه و یا توافق عملاً منتفی شده بود و ناگهان بیانیه ای با تفاهم طرفهای درگیر تنظیم و قرائت شد نشان از عجله در تنظیم این بیانیه دارد. نگاهی به تفاهمات و اختلافات در خصوص برخی نکات این گمان را در ذهن متبادر می کند که عملاً اختلافات بیشتر در نوع برداشتن محدودیت های هسته ای و تحریم های ماست و آنچه که خوب مورد تفاهم است، ایجاد محدودیت در خصوص فردو، اراک، میزان ذخیره سازی، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، انبار کردن دوثلث از سانتریفیوژهای فعلی، کاهش درصد غنی سازی به 3/67 درصد و … است. اختلافاتی مانند این که کدام تحریم ها و به چه صورتی (آنی یا مرحله ای) و با چه شتابی و تحت چه شرایطی برداشته می شود نشان می دهد که سهم ما از این توافقات هنوز در نظر گرفته نشده است و تا اینجای توافق مشخص است که طرف مقابل به خوبی مسائل مورد نظرش را تأمین کرده است و بعید است که با خیال راحتی که پیدا کرده است علاقه ای به حل مسئله تحریم ها نداشته باشد و با توجه به عجله و آثار و شرایطی که در صدور این بیانیه لحاظ شده است شائبه سیاسی بودن و انتخاباتی بودن توافق به شدت تقویت می گردد.

3- در نظر نگرفتن خطوط قرمز مذاکرات: از موارد مهمی که در خصوص این بیانیه وجود دارد در نظر گرفتن موارد متعددی از خطوط تعیین شده ی رهبری در خصوص مذاکرات است که بیشتر آنها به صورت شفاف از سوی رهبری نام برده شده بود. در میان حقوقی که جزء خطوط قرمز ما بوده است (به غیر از توافق یک مرحله ای) مواردی مثل تأمین نیاز بوشهر (به میزان 190 هزار سو)، عدم محدودیت در خصوص تحقیق و توسعه، لغو کلیه ی تحریم ها به صورت آنی و همزمان با توافق، لغو ظرفیت غنی سازی در فردو و بازطراحی اراک نیز به چشم می خورد که این موارد از حقوق مسلم هسته ای و ملی به شمار می آیند و تأکید مقام معظم رهبری بر این موارد نیز دلیلی جز حفظ منافع ملی و حقوق هسته ای نداشته است.

4- ارتجاع هسته ای: از مواردی که در این بیانیه مورد انتقاد است تقلیل ابعاد توان هسته ای ما به حد نمایشی است. نه تنها امکان ساخت هرگونه تأسیسات جدید اعم از نیروگاه یا مرکز غنی سازی از ایران اخذ شده است، بلکه مراکز موجود مثل فردو و اراک نیز با محدودیت های سخت گیرانه ای مواجه گردیده اند. مسئله تحقیق و توسعه محدود شده است، سانتریفیوژهای نسل های پیشرفته به انبار منتقل می شوند و سانتریفیوژهای قدیمی و کم بازده برای غنی سازی استفاده می شوند، غنی سازی از 20 به 5 و سپس به 3/67 تقلیل می یابد، ایران ناچار به واردات کیک زرد می گردد و همه اینها نشان می دهد مسئله هسته ای که قرار بوده به تدریج جای نفت و گاز را برای تأمین انرژی بگیرد، تا 15 سال به صورت کامل منجمد می شود.

5- عدم توازن در مذاکرات و تنظیم بیانیه: بحث عدم توازن در بیانیه و روند مذاکرات از موارد آزاردهنده در بیانیه است. منطقی این بود که قبل از صدور بیانیه هیأت مذاکره کننده ما در قبال امتیازاتی که می دهد، امتیازات مناسبی را اخذ کند و بعدا به یک بیانیه الزام آور تن دهد، ولی عدم رعایت این مسئله موجب گردیده است تا عملاً بیانیه موجود به یک بیانیه الزام آور ولی غیر متوازن تبدیل گردد. باید توجه داشت که مسئله تحریم، ابعاد آن، نحوه برچینی انواع آن، تضمین های لازم جهت بازنگرداندن آنها به بهانه های دیگر و …. از مواردی است که جایشان در بیانیه خالی بود و این در حالی است که مذاکره کنندگان ما بیش از 90 درصد از مشکلات را حل شده معرفی کرده اند و حال این که سهم بزرگی از این مشکلات در خصوص تحریم ها همچنان باقی مانده است و بعید است با راحت شدن خیال طرف مقابل از امتیازاتش در خصوص نگرانی های ما همکاری لازمی داشته باشند.

6- پذیرش پروتکل الحاقی: بخش دیگری از مواردی اعتراضی، ابعاد ضد امنیتی این بیانیه است، پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و انواع بازرسی های نامحدود از همه مراکز مورد تقاضای طرف مقابل باعث می شود تا ابعاد مسئله به لحاظ امنیتی بسیار گسترده گردد. هم اکنون مسئولان آمریکایی مدعی انواع بازرسی ها از مراکز دفاعی ما به بهانه هسته ای هستند و این در حالی است که محرمیت مأموران آژانس بارها به لحاظ نشت اطلاعات زیر سوال رفته است و حتی شهادت دانشمندان هسته ای ما و برخی خرابکاری های هسته ای نیز به اطلاعات لو رفته از ایشان منتسب است.

7- دفاعیات مبهم، کذب و غیر منطقی: علی رغم موارد فوق مذاکره کنندگان و حامیان دولت نیز با ادبیات خاص خود از بیانیه لوزان حمایت و با منتقدان برخورد می کنند که به این شرح قابل دسته بندی هستند:
الف- جناب روحانی در راستای توهین های گذشته این بار منتقدان بیانیه را رقبای کم فکرخطاب کردند و با یک ادبیات توهین آمیز قصد در جهت خفه کردن منتقدان گام برداشتند.
ب- بسیاری از رسانه های اصلاحاتی و حتی مسئولان ارشد مذاکره کننده حمایت افرادی مانند آیت الله مکارم و همسران شهدای هسته ای از توافق لوزان را سند موفقیت خود اعلام کردند که هر دو سند از سوی همسران شهدا و دفتر آیت الله مکارم تکذیب گردید.
ج- یکی از استنادات دفاع از مذاکره این است که می گویند رهبری در جریان جزئیات مذاکرات است و همه چیز با مجوز و رضایت خاطر ایشان بوده است و این در حالی است که ایشان صراحتاً گفته بودند که در جزئیات مذاکره دخالت نمی کنند و همین عدم تبریک ایشان در خصوص این بیانیه در حالی که در خصوص یک مدال ورزشی بعضاً با شتاب پیام تبریک و تقدیر صادر می کردند جای تأمل دارد.
د- یکی دیگر از استنادات مدافعان توافق این است که نتنیاهو و برخی نمایندگان کنگره از این توافق ناراضی هستند و این نارضایتی را سند موفقیت بیانیه می دانند در حالی که در همان اسرائیل مسئولانی مانند ایهود باراک و رسانه های متعصبی مانند هاآراتص از بیانیه لوزان اعلام رضایت کرده اند.
و- دفاعیات استدلالی مذاکره کنندگان نیز در زمینه های مورد شائبه، مثل الزام آور بودن بیانیه، حذف آنی همه تحریم ها، تعطیلی فردو، عدم امکان استفاده از تجهیزات به روز و …. نیز عموماً غیر قابل پذیرش به نظر می رسند به نحوی که در نهایت به جای اغنای فکری مردم به دعوت به اعتماد مطلق به روند مذاکرات منتهی می شد.

نتیجه: همانطوری که مقام معظم رهبری نیز بیان کردند ما با توافقی که حافظ منافع ملی باشد موافقیم ولی اگر قرار باشد توافقی تنظیم شود که نتواند حقوق هسته ای را تضمین و حذف مطمئن تحریم ها را در برداشته باشد آن توافق را یک توافق نامناسب و نافی منافع ملی و می شناسیم. ما اعتقاد داریم که برای سامان بخشی اقتصاد کشور بهترین و کم هزینه ترین و عزتمندانه ترین کار تدبیر و مدیریت جهادی و بکارگیری اصول اقتصاد مقاومتی در کشور است، سابقه نشان داده است که ما تنها در زمینه هایی تحریم هستیم که توان داخلی در تولید آن ها نداریم و در هر چه که اندک توانی برای تولید داشته ایم یا تحریم نشدیم یا تحریم کاملاً بی اثر و کوتاه مدت بوده است. باید توجه داشت که دشمن تا زمانی که ابزار تحریم را ابزاری موثر و قوی می شناسد حاضر به دل کندن از آن نیست و حتی اگر در ظاهر خود را متعهد به عدم صدور تحریمهای هسته ای بشود ولی در باطن تحریم هایی به بهانه های دیگر وضع می کنند و اگر قبول کنند که بخشی از بدهی های ما را عودت دهند در عوض قیمت نفت را به نصف می رسانند و اینها نشان می دهد که همانطوری که رئیس جمهور و دستگاه دیپلماسی ما بارها به آن اذعان کرده اند دشمن حاضر وابستگی خاصی به تحریم پیدا کرده است و داشتن یک اقتصاد غیر نفتی، مولد و شفاف بهترین اهرم برای راه برای الزام او به حذف تحریمهاست.


nazokbin

93/12/18
12:6 ص

اعتراضات کارکنان دولت

در طول یکی دوماه اخیر اعتراضات صنفی بین کارکنان دولت رو به فزونی نهاده است به نحوی که پرستاران، فرهنگیان، بازنشستگان فرهنگی و بسیاری از ادارات دیگر با تجمع یا نامه نسبت به سیاست های نظام دستمزد دولت اعتراض کرده اند. بررسی ریشه های این اعتراضات بسیار مهم است چرا که درک اشتباه از این اعتراضات ممکن است در آینده ی نزدیک موجب سوءاستفاده قرار گیرد.

با نگاهی به مصاحبه ها و شعارنوشته های معترضان مشاهده می شود که ایشان نسبت به تبعیض معترضند، وقتی می بینند کارمندی در یک اداره ی دیگر چند برابر کارمندی با شغل مشابه یا معادل در اداره ی دیگر حقوق می گیرد، دچار سرخوردگی می شود. وقتی می بیند که دولت مصوبه ای ابلاغ کرده که حقوق کارمندان ومدیران ستادی را افزایش می دهد می رنجد و این نارضایتی ها با تجمع و اعتراض همراه می شود.

اگر چه ریشه ی این اعتراضات به اذعان خود معترضان تبعیض است، اما بیان مطالبی که از سوی منتقدان مذاکرات و دولت بیان می شود، احتمال سوءاستفاده از این اعتراضات را به ذهن متبادر می سازد چرا که دولت به منظور توجیه توافق نابرابر، ممکن است این اعتراضات را نه در جهت اعتراض به تبعیض، بلکه به خستگی از مقاومت و سختی هایش تعبیر نمایند.


nazokbin

93/11/29
8:13 ص

35 درصد افزایش حقوق کارمندان

اواخر دولت دهم بود که دولت تصمیم به افزایش دستمزد برخی کارمندان گرفت و در همین راستا یکی از مصوباتی که ابلاغ گردید مجوز افزایش 35 درصد حقوق کارمندان برای مشاغل تخصصی نهادهای دولتی تا سقف 25 درصد از مشاغل این نهادها بود که با توجه به این که برای دولت بعدی هزینه ایجاد می کرد.
پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در مردادماه سال جاری، مسئولان وقت معاونت توسعه مدیریت و سرمایه های انسانی رییس جمهور، افزایش 35 درصد حقوق کارمندان دولت را به 20 درصد کاهش دادند و اجرای آن را به اول آبان ماه سال جاری موکول کردند که بخشی از همین اقدام نیز بدون طی مراحل قانونی رخ داد و آقای دکتر جهانگیری معاون رئیس جمهور اقدام به لغو مصوبه ی هیأت دولت سابق نمود که همین مسئله موجب بروز اعتراض مکتوب و حقیقی آقای دکتر الهام گردید. از سوی  دیگر  در حالی که تمام دستگاه های دولتی خود را برای صدور احکام کارگزینی کارکنان در موعد مقرر به استناد مصوبه شماره 41006 و مورخ 16 مردادماه معاونت برنامه ریزی و راهبردی رییس جمهور، آماده کرده بودند، هیات دولت در جلسه 14 مهرماه اجرای این مصوبه را لغو کرد و در بخشنامه ای، تمام دستگاه های اجرایی از اجرای این مصوبه منع شدند.

مصوبه افزایش 35 درصد مزد

بالاخره با پیگیری کارمندان و مسئولان دولتی در نهایت دولت، مصوبه ای دیگر را صادر و ابلاغ کرد که خیلی شبیه مصوبه ی دولت دهم، مبنی بر افزایش 35 درصد حقوق کارمندان مشاغل تخصصی برای سقف 25 درصد از مشاغل بود، لیکن مصوبه ی دولت های دهم و یازدهم یک تفاوت آشکار دارد؛ براساس مصوبه ی جدید فقط کارکنان ستادی وزارتخانه ها و سازمان هایی که مستقیماً زیر نظر رئیس جمهور هستند و در حوزه ملی فعالیت دارند مشمول این افزایش می شوند. متأسفانه این مصوبه دولت کاملاً تبعیض آمیز و ظالمانه به نظر می رسد چرا که یک عنوان شغلی در وزارتخانه از مزایایی برخوردار می شود و همان عنوان شغلی در بدنه اجرایی وزارتخانه محروم می ماند و این در حالی است که کارکنان وزارتخانه ها از خدمات و تسهیلات به مراتب بیشتری نسبت به کارکنان اجرایی برخوردار هستند و این مصوبه موجب افزایش تبعیض موجود می گردد.

ای کاش دولت توجه می کرد که تمام کارکنان اعم از ستادی و اجرایی دولت به دلیل عدم افزایش حقوق متناسب با نرخ تورم طی سال های گذشته در دولت های نهم و دهم و یازدهم، همچنین حذف و تعلیق مزایای حقوقی، دچار کاهش قدرت خرید مفرط گردیده اند و موارد انگیزشی و ترمیم حقوق را به صورت عادلانه تر بین کارمندان تسری می بخشید، امیدوارم حواس دولت باشد که این گونه تبعیض ها تنها موجب کاهش انگیزه ی کارمندان اجرایی و کاهش بهره وری دولت و نارضایتی مردم می گردد.


nazokbin

93/8/13
8:40 ع

متنی را که می خوانید بخش هایی از صحبت های تهمینه میلانی در در برنامه تلویزیونی هفت است:

صحبت های تهمینه میلانیما سنت هایی داریم که دلایل وجودی شان از بین رفته است. اینکه زن را مخفی می‌کنند. خیلی از خانواده ها در خیلی از شهرستان ها یا حتی در همین تهران هم این کار را میکنند. اینها هیچ کدام نمیدانند دلیل اینکه زن مخفی می شده چه بوده است. دلایلش خیلی علمی و درست بوده است. زمانی بوده که تاتار، مغول و قوم های دیگر حمله میکردند و آذوقه را می بردند. زن را می بردند برای کنیزی بچه های را می بردند برای غلامی. بیشتر ساختمان های ما بخصوص در زنجان اگر تشریف ببرید می بینید که دیوارهای دو پوسته وجود دارد. و موقع حمله زن و بچه و آذوقه را در میان دیوار می گذاشتند تا بتوانند یک سال دیگر با آن زندگی کنند. این شکل شیوه جنگ عوض شد. الان بمب می اندازند روی سر مردم ولی هنوز آن شیوه ادامه پیدا کرد. یعنی خیلی ها هنوز زن و بچه شان را مخفی میکنند. دلایل وجودی اش از بین رفت ولی خود این هنوز مانده است ….فیلم سیاه بی معنی است. من فیلمسازم و کار خودم را دارم می کنم. فیلم سازی هست که میخواهد فیلم اجتماعی سیاه بسازد. بگذارید بسازد. چرا فکر میکنید فستیوال ها از ما استفاده یا سوء استفاده میکنند. من اصلا با این حرف کاملا مخالفم. مگر بیکارند که به ما توجه کنند. برای چی اینقدر دشمن می پرورانیم. من با این کلمه دشمن مشکل بسیار جدی دارم. شما میدونید بیس اینکه ما اینقدر دشمن خیالی میسازیم چیه؟ ما دائما در رسانه میگوییم فرهنگ غربی به ما حمله کرد. دشمن منتظر است از ما آتو بگیرد و اینها. حالا اگر دشمن بفهمد ما چند تا ایدزی داریم در جامعه چه استفاده ای از این میکند؟… بعد می گویند غربیها نمی گذارند ما درست زندگی بکنیم. آیا غربی ها به شما میگویند شما با خانم تان درست صحبت نکنید؟ میگویند دندان تان را مسواک نزنید؟ می گویند حمام نکنید؟ میگویند زبان آلمانی یاد نگیرید؟ می گویند در شغل تان رشد نکنید؟ ببینید اینها همه افسانه است. من نمیدانم چرا دائما این نگرش را در جامعه باب میکنند…. من مشکل جدی با کلمه آبرو دارم. آبرو روزگار ما را سیاه کرده است.

اگر چه این سخنان از ظن اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران که طینت شان با مفاهیم حجاب، عفاف، غیرت و آبرو عجین است و خباثت ها، خیانت ها، تحریم ها، ترورها، وطن فروشی ها و جنگ تحمیلی را با گوشت و پوست خود احساس کرده اند نیازی به پاسخ ندارد، اما به زعم حقیر، بی توجهی به این ادبیات و بی تفاوتی در قبال نشر این مفاهیم از این جهت که موجب عادی شدن آن می گردد، هرگز قابل بخشش نخواهد بود، لذا بر آن شدم بیان این سخنان را از چند جهت پاسخ گویم:

کلامی با خانم تهمینه میلانی: بزرگان فرهنگ ایرانی اسلامی نخواسته و نمی خواهند که زن را مخفی کند و حضورش در جامعه را منع کنند، بلکه تنها با معرفی کالا گونه ی او آن طور که غرب و غرب دوستان طالب آنند مخالفند. در فرهنگ ایرانی اسلامی حیا و آبرو نقش کلیدی دارد و هر کسی که خودش را از این فرهنگ می داند نمی تواند منکر آن گردد، ولی متأسفانه گویا خانم میلانی نه تنها فرهنگ خود را به فرهنگ بی حیای غربی فروخته است بلکه دلش را نیز به ایشان سپرده است و گرنه چگونه می شود کسی خودش را ایرانی بداند و بتواند جنگ تحمیلی 8 ساله و این همه شهدای ترور نهادهای تحت حمایت غرب و آمریکا را فراموش کند؟! چطور کسی می تواند ایرانی باشد و سی و اندی سال تحریم و فشار اقتصادی و پای دشمن برگلوی این ملت مستضعف را نادیده انگارد؟! چطور می توان ادعای ایرانی و مسلمان بودن داشت ولی کسانی که ایران و ایرانی را وحشی و بی تمدن و اسلام و تشیع را خشن و بی منطق معرفی می کنند را دوست پنداشت؟! آری! مشکل ما از همین قشر خودفروخته است، کسانی که از فرهنگ ایرانی اسلامی خود احساس شرم دارند و شیدای فرهنگ فرنگند. مشکل ما این است که صاحبان این طرز تفکر نه تنها خودشان به قهقرا می روند بلکه با ساختن آثار ضد ارزشی تفکر منحط خود را نیز به خورد مردم می دهند.

صحبتی با دولتمردان: طی یکسال و اندی فعالیت دولت یازدهم، شخص رئیس جمهور و برخی مشاوران وی بارها وجود هنرمند ارزشی و غیرارزشی را مردود دانستند و همین طرز فکر را در مدیریت فرهنگی کشور جاری ساختند که محصول این تفکر به نشر و تولید محتواهای غیر ارزشی و غیر انقلابی در عرصه فرهنگ و هنر منجر گردیده است، متأسفانه امروز شاهد حضور جسورانه افرادی در صحنه ی فرهنگ و هنر این کشور هستیم که اساساً به فرهنگ وطنی و مذهبی خویش اعتقادی ندارند و نسبت به دشمنان این مملکت و فرهنگشان ابراز دوستی می نمایند. البته بیش از این که خود این طرز تفکر خطرناک باشد، نشر و رواج آن زیر سایه هدایت ها و حمایت های مسئولان دولتی خطرناک به نظر می رسد، به فرموده ی مقام معظم رهبری، شاید برخی تنش های اقتصادی را بتوان با توزیع سبد کالا جبران نمود ولی در مسائل فرهنگی در بسیاری از موارد آسیب ها و تنش ها اساساً قابل جبران نیستند. متأسفانه دولتمردان اینقدر که علیه طرح های امر به معروف و نهی از منکر موضع گیری می کنند، در قبال امر به منکر و نهی از معروف واکنش نشان نمی دهند و حتی علناً از ایشان حمایت می کنند، در صورتی که وقتی امثال تهمینه میلانی عفاف، حجاب، غیرت و آبرو را در گفتار و رفتار و آثارشان به سخره می گیرند، این توقع می رود که دولتمردان نسبت به محکومیت این طرز فکرها و برخورد قانونی با ایشان اقدام نماید.

صحبتی با صدا و سیما: این که صدا و سیما با پخش برنامه های زنده و بحث های آزاد، فضای مباحثه و طرح مسائل روز جامعه را فراهم آورده است یک نقطه مثبت است (که هنوز جا برای توسعه دارد)، ولی مسئولان صدا و سیما نباید آنتن را به صورت یک طرفه به افرادی بدهند که رسماً علیه فرهنگ ایرانی اسلامی فعالیت می کنند، لااقل باید میهمانانی که مدافع فرهنگ این مرز و بوم هستند را نیز همزمان به برنامه دعوت کنند تا فضای مباحثه شکل گیرد نه این که عملاً آنتن صدا و سیما به تریبون دشمنان تبدیل گردد.

سخنی با هنرمندان انقلابی: وقتی طی دوسال پی در پی، فیلم هایی در اسکار برنده می شوند که ضد ایرانی هستند و اتفاقاً سطح فنی بالایی هم ندارند و وقتی سیاسیون آمریکا و انگلیس از سازندگان این آثار رسماً تشکر علی حده می کنند و برای مدیریت فرهنگی و رسانه ای کشور رسماً بودجه تصویب می کنند، چرا هنرمندان ما نباید با ساخت آثار هنری و ارزشی خود پاسخ انحرافات و تحریف هایی که به اسلام وارد می شود باشند؟! به چه دلیل برخی هنرمندان حتی ارزشی ما از هنرخود برای ترویج فرهنگ اسلامی و ایرانی و نقد فرهنگ منحط غربی استفاده نمی کنند؟! مگر قرآن به ما نیاموخته که با هرقوه ای که داریم به جنگ دشمنان برویم؟! پس چرا هنرمندان این مرز و بوم این چنین اسیر توطئه ی توهم توطئه گردیده اند؟!

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه