لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره

95/12/19
8:26 ص

اقتصاد مقاومتی سرمایه گذاری خارجی و وارداتآقای روحانی در سخنرانی امروز خود در مجمع ملی سلامت در تاریخ 95/12/8 درباره سرمایه خارجی و واردات گفت:

«دولت به‌تنهایی نمی‌تواند همه مشکلات را حل کند، ما دولتی هستیم که می‌گوییم باید از سرمایه خارجی استفاده کنیم، هرکه می‌گوید نه، راه دیگری برود، نظر ما همین است. اگر باید بیمارستان بزرگی ساخته شود و شریک خارجی هم در آن شرکت کند که درمان مردم انجام شود، ما باید آن را انجام دهیم. ما می‌گوییم اگر ناوگان هوایی ما نیاز به هواپیما دارد، باید بخریم. ما می‌گوییم اگر حوزه ریل ما نیاز به لوکوموتیو دارد، باید بخریم. عده‌ای می‌گویند نباید بخریم، پس چه‌کار کنیم؟ می‌گویند کهنه مصرف کردن خیلی افتخار است، ما اهلش نیستیم. ما می‌گوییم باید نو بخریم، ما می‌گوییم باید تجهیزات نو بیاید و باید ارتباط با دنیا تقویت شود. البته روی اصول‌مان محکم ایستاده‌ایم و پافشاری می‌کنیم، اعتقادات و ارزش‌ها برایمان مقدس و محترم است. ارزش‌هایمان را هم با کسی معامله نمی‌کنیم، اما درعین حال باید با دنیا حرف بزنیم و تعامل کنیم.»

که خطاب به آقای روحانی میگویم:

آقای روحانی! چه کسی گفته است که ما نباید از تکنولوژی روز دنیا استفاده کنیم؟! چه کسی گفته است که ما باید از تجهیزات کهنه استفاده کنیم؟! اگر کسی انتقادی کرده است به این بوده که چرا با قرارداد محرمانه خرید میکنید؟! چرا کالا یا خدماتی را از بیرون میخرید که در ایران توان تولیدش هست؟! به این است که چرا از کسانی میخرید که بدعهدیشان به کرات ثابت شده است و در نهایت ما را قال خواهند گذاشت؟! به این است که چرا ریسک معامله ها را متوجه ایران میکنید؟! به این است که چرا به جای واردات کالا و یا لااقل در کنار واردات آن، تکنولوژیهای نوین تولید را وارد نمیکنید؟! به این است که چرا حتی آن صنایعی که ایران در آنها قدرت و سابقه خوبی دارد را تعطیل یا راکد میکنید؟! به این است که چرا وقتی میخرید برای استفاده کردن از آن هم محدودیت و شرط و شروط میپذیرید؟! به این است که چرا در خریدها اهم و فی الاهم نمیکنید و مثلاً بین نوسازی ناوگان هوایی و ریلی و جاده ای، بودجه ها نامتوازن توزیع میشود!؟ به این است که چرا تعاملات اقتصادیتان را براساس اصول اقتصاد مقاومتی، آن هم در سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» طراحی و اجرایی نمیکنید؟! چرا اصلا هیچ ردی از پیش بینی و پیشگیری از بدعهدی دشمنان در قراردادها و توافقات با دیگران دیده نمیشود؟! چرا معاملات خارجیتان هم مثل برجام، با خوشبینی، بدون ضمانت اجرایی لازم و غیرمتوازن منعقد میشود؟! چگونه میتوانید مثل مشاورتان جناب حسام الدین آشنا، با افتخار به این که خریدار حرفه ای هستید مدعی ایستادن بر اصول انقلاب هم باشید؟! چگونه در حالی که آن یکی مشاورتان جناب اکبر ترکان مدعی است نهایت تولید ما آبگوشت بزباش و قرمه سبزی است، حتی آشپزی قطارها را هم به خارجیها میسپارید؟! چگونه است که اصول راستین انقلاب مانند استقلال، خودکفایی، تکیه به قدرت درونی و توزیع عادلانه ثروت، به خرید کردن و واردات تنزل داده اید؟! و جالب است که با این همه بی مبالاتی و تفکرات غیراصولی مدعی هستید که بر روی اصول و ارزشها ایستاده اید!


nazokbin

95/10/16
6:52 ع

اصغر فرهادیآقای اصغر فرهادی ، سلام! این که شما به عنوان یکی از سیاه ترین هنرمندان کشور تازه پس از خواندن یک گزارش، از مشکلات زندگی مردم مطلع و شرمگین شوی نمیتواند برایم قابل بخشش باشد چرا که قاعدتا چون شمایی باید بارها و بارها به دنبال سوژه با چنین موضوعاتی مواجه شده باشد و درباره شان اثری بسازد، لیکن متأسفانه این مسئله در شما وجود ندارد و با این وجود در این مطلب میکوشم پاسخی به متن منتسب به شما خطاب به آقای حسن روحانی، تنظیم نمایم:

آقای اصغر فرهادی ! شما مشکلات این سی و اندی سال را مایه شرمندگی دانستی ولی خوب است بدانی که اولاً مشکلات کشور در این سی و اندی سال بوجود نیامده است، بلکه سالهای سال قبل از انقلاب، مردم این کشور، با فقر، فساد و تبعیض با ابعاد بسیار بزرگ تری مواجه بوده اند، ثانیاً نمیتوان تمام این سالهای پس از انقلاب و زحماتی که برای بردن امکانات به مناطق دورافتاده و حمایت از محرومان و پیشرفت آنها با راه اندازی جهاد سازندگی، کمیته امداد امام خمینی و بسیج سازندگی و… بردن راه آسفالته، برق، آب، گاز، تلفن و… به یک یک روستاهایی که سالها از ابتدایی ترین امکانات زندگی محروم بودند نادیده گرفت.

آقای اصغر فرهادی ! شما که این همه به ساخت فیلمهای سیاه مشهور هستی، چطور تا امروز فیلمی با محوریت فقر و تبعیض و ریشه های آن و راهکار رفع آن نساخته ای؟! منظورم از این فیلمهای سیاهی نیست که تاکنون ساختی و در آنها انقلاب و اسلام و ایران را غیر قابل تحمل نشان دادی و اینطور گفتی که تنها راه نجات از اینها، یا خودکشی است و یا فرار از ایران! بلکه منظورم این است که فیلمی بسازی و در آن بگویی که آرمانهای انقلاب، امام و رهبری این بوده و هست که مسئولان در سطح پایین ترین مردم زندگی کنند تا بتوانند درد و رنج مردم را درک کنند و برایشان چاره بیندیشند، چرا فیلمی نمیسازی که در آن بگویی چطور برخی مسئولان با چه توجیهاتی برای خود و دوستانشان حقوقهای نجومی و رانتهای نجومی قائل شدند؟!

آقای فرهادی ! شما از حامیان آقای روحانی بودی و هنوز هم هستی، پس بگو که چطور از آقای روحانی با تفکر سرمایه داری و با این ادعا که مردم مدیر میخواهند و نه خادم! توانستی از او و تفکراتش حمایت کنی؟! پس بگو چطور با ژست روشنفکری، در خدمت سیاستمدارانی قرار گرفتی که با شعار تدبیر، برای فرزندان ذخیره های خود، حق فراغتی تعریف کردند که چند ده برابر بیشتر از تنها دلخوشی برخی خانواده ها، یعنی یارانه نقدیشان است؟! پس چطور طرفدار همان جریانی شدی که رسما میگوید کشاورزان ما را درک کنند چون محصولات خارجی ارزان تر است ما از آنها خرید میکنیم؟! پس چطور از کسانی حمایت میکنی که تیشه به ریشه تولید و اشتغال میزنند و بر جمعیت کارتن خوابها و گورخوابها اضافه میکنند؟!

آقای اصغر فرهادی ! این انقلاب به پابرهنگان و مستضعفان تعلق دارد، امامانش هم، ساده زیستند و فرزندانشان و سایر مسئولان را نیز به ساده زیستی و حمایت از مستضعفان فرمان دادند، اصلاً یکی از آرمانهای جدی این نظام همین ریشه کنی ظلم و فقر و ایستادن در برابر ظالم و مستکبر بود، آرمانی که شمای هنرمند در آثارت آن را چون منطبق با تفکرات روشنفکری شما نبود، کنار گذاشتی و از کسانی حمایت کردی که پیوستن به نظام سرمایه داری را تنها کلید حل مشکلات دانستند، مسئولان نجومی بگیر را ذخیره خواندند و حقوق نجومی را در برابر زحمات برخی از این مفتخورها، ناچیز دانستند! و حالا شما تازه یاد آرمانی افتاده ای که خودتان، سالهاست آن را در گور خوابانده اید؟!

آقای اصغر فرهادی ! شما از آن افرادی که پشت آمبولانس بیمار حرکت میکنند تا خودشان را زودتر به مقصد برسانند خیلی خوب انتقاد کرده ای ولی باید به شما بگویم که صد رحمت به آنها نسبت به شما! آنان دنبال واقعیات کشور حرکت میکنند و از آن سوءاستفاده میکنند ولی شما بدون پرداختن به دغدغه های اصلی و واقعی مردم مانند اشتغال، ازدواج، مسکن، فقر، فساد و تبعیض، آثاری را درباره فرهنگ ایران و خانواده ایرانی ساخته ای که حتی افرادی مانند مطهری و ابطحی نیز آنها را غیر منصفانه و غیرواقعی توصیف کردند و البته شما کاری به این مسائل نداشتی، مسئله شما گویا تنها دست زدن تماشاچیانی بود که بیرون از آمبولانس، برای شما کف میزدند و به شما جایزه میدادند.

آقای اصغر فرهادی ! از این که با دیدن این گورخوابها، گویا از خوابهای ناز روشنفکری و موضوعات کلیشه ای چون حقوق زنان و حقوق بشر بیدار شده ای جای امیدواری دارد و آرزو میکنم این بیداری واقعاً در حد یک نامه نوشتن نبوده باشد، بلکه واقعاً مسیر آثارتان را نیز عوض کند، مسیری که با ریشه یابی و تحلیل و ارائه راه حل مشکلات واقعی همراه شود و به مسائل امروز کشور مثل بیکاری، فقر، تبعیض و درجریان مقابل، حقوقهای نجومی، فساد و اشرافیگری بپردازی که در غیر این صورت باید بگوییم این نامه شما نیز خود در عین اعتراض به سیاستبازی، خود آلوده سیاستبازی است.


nazokbin

95/9/30
8:17 ع

انتخابات 96انتخابات 96 نزدیک است و متأسفانه نشانه هایی مشاهده میشود که نادیده گرفتن آنها میتواند جبران ناپذیر باشد؛ عملکرد غیر قابل دفاع دولت در خصوص بحران رکود، تشدید بیکاری، ناکامی برجام، افت ارزش پاسپورت ایران، تشدید شکاف طبقاتی، ادبیات غیرمحترمانه مدیران، مفاسد کلان اقتصادی مانند فساد 8000 میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان و حقوقهای نجومی از سویی و ناامیدی دولت به رأی آوردن هیلاری کلینتون که میتوانست در یکی دو ماه نزدیک به انتخابات با آزاد کردن چند امتیاز، موقعیت دولت را متحول کند از سوی دیگر، موجب شده است که حتی برخی حامیان روحانی نیز امروز او را اولین رئیس جمهور تک دوره ای کشور پیش بینی نمایند.

متأسفانه موقعیت شکننده روحانی در انتخابات 96 ، با برخی اقدامات دولت مانند موج عزل و نصبهای مشکوک در فرمانداریها و استانداریها، برگزاری جلسات جانبدارانه از احزاب حامی دولت با حضور مسئولان بلندپایه دولتی و در مکانهای دولتی، مانور دولت بر واگذاری سهام عدالت در همین ماههای پایانی دولت یازدهم، توزیع سیب زمینی، افزایش حقوق بازنشستگان و برخی کارمندان، ادعای نهایی شدن طرح مسکن اجتماعی، تلاش برای وارد کردن هواپیما حتی به صورت اجاره ولی به اسم خرید و افزایش حرکات پوپولیستی دولت همراه شده است که همه این موارد، حاکی از عزم جدی دولت برای تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات از روشهای غیرقانونی اعم از تقلب و تخلف است لذا پیشنهاد میشود:

  • شورایی متشکل از نخبگان و مجربین در امر برگزاری انتخابات تشکیل گردد و کلیه رفتارهای انتخاباتی دولت را رصد و مستندسازی کند تا در صورت بروز تخلفات و تقلبات مؤثر انتخاباتی، مستندات لازم را تهیه و در اختیار مردم، رسانه ها و مراجع قانونی قرار دهد.
  • باتوجه به این که آقای روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری 50/7% آرا را کسب کرده بود و با توجه به کاهش محسوس محبوبیت وی، پذیرش آرای بیش از 50% به هیچ وجه قابل باور نیست و صرف کسب چنین آرایی، نشانگر بروز تخلف و تقلب مؤثر در انتخابات خواهد بود.
  • قبل از انتخابات 96 باید مردم را نسبت به اقدام دولت برای تأثیر گذاری غیرقانونی بر انتخابات 96 آگاه نمود و با به صحنه آوردن ایشان، به دولت نشان داد که مردم با حضور خود در صحنه اجتماع، اعمال دخالت در انتخابات را برنخواهند تابید و مانع پایمال شدن آرای خود خواهند شد.
  • مسلماً در صورتی که شورای فوق الذکر نظارت بر سلامت انتخابات، نتیجه انتخابات 96 را تأیید نکند، کف خواسته باید ابطال نتیجه انتخابات باشد و نباید تسلیم صحنه گردانیهای خطرناک دولت برای به قهقرا بردن کشور به لبه پرتگاه شد.

از آنجا که برخی حامیان دولت ممکن است این تحلیل را غیر منطقی و غیر مستند و این متن را ناشی از توهمات نگارنده بداند و آن را جدی نگیرند، اما لازم میدانم به ایشان یادآوری کنم که آنچه به آن پرداخته شد، عیناً در سال 88، با تشکیل ستاد صیانت از آرا، ادعای تقلب گسترده انتخاباتی بدون حتی یک برگ سند محکمه پسند از ماه ها پیش از انتخابات، ادعای تخلف انتخاباتی به خاطر توزیع سهام عدالت یا توزیع سیب زمینی، اعلام رسمی پیروزی پیش از شمارش آرا و دعوت مردم به لشگرکشی خیابانی از چند روز قبل از انتخابات تا ماه ها پس از آن، انجام شده است و همین طیف به سادگی این مسیر را تأیید و حمایت کرده اند.

اگر این متن برای حامیان دولت مضحک و بچگانه است بدانند که ما دقیقاً چنین حسی نسبت به مسیری که ایشان در سال 88 طی کردند داریم. در واقع این متن به مناسبت نزدیک شدن به ایام 9 دی تنظیم شد و از امروز اعلام میکنیم که ما به فرایند و نتیجه قانونی انتخابات و نهادهای قانونی برگزار کننده انتخابات احترام میگذاریم چرا که امروز هم مثل سال 88 ادعا میکنیم که در نظام انتخاباتی ایران، امکان تقلب گسترده انتخاباتی آن هم بدون به جای ماندن اسناد قطعی، میسر نیست و هر چند که سران فتنه و حامیانشان بدعت خطرناک سال 88 را رقم زدند، اما ما در 9 دی امسال نیز این بدعت خیانت بار را که موجب شادی دشمنان خونی انقلاب شد را محکوم خواهیم کرد و از الان برای پاسداشت آن حماسه عظیم مردمی، روز شماری مینماییم.


nazokbin

94/11/21
9:37 ع

photo_2016-02-09_08-14-50مدتهاست که شاهدیم بزرگترین حربه، اهرم و ابزاری که اصلاح طلبان برای رقابت و مقابله با اصولگرایان به کار می گیرند، بحث مفاسد اقتصادی است، یعنی تلاش می کنند نشان دهند که جریان اصولگرایی جریانی مفسد است که نباید به ایشان میدان داده شود، البته قابل درک است که جریان اصلاح طلبی و اعتدالیون به دلیل نداشتن کارنامه مناسب و عملکرد قابل دفاع، ناچارند به شیوه تهاجمی، تخریب رقیب را در دستور کار قرار دهند ولی مسلماً این شیوه ها، نمی تواند اخلاقی و شرعی تلقی گردد، در ادامه و در پاسخ به این سیاست بسیاری از اصلاح طلبان، موارد زیر تقدیم می گردد:

  • به کارگماری رحـیمی توسط احمدی نژاد یا مرتضوی، هرچند هنوز هیچ جرمی از نامبردگان اثبات نشده بود، ولی موردانتقاد بسیاری از اصولگرایان قرارگرفت تاحدی که مؤثرترین افرادی­که درپیگیری پرونده­های ایشان مؤثر بودند از بدنه خود اصولگرایان و افرادی مانند علیرضا زاکانی، احمدتوکلی والیاس نادران و… بودند که بدون مصلحت اندیشی پرونده را تا انتها پیش بردند. آیا همه شخصیت های دولتهای نهم و دهم مشکل داشتند؟! چه فساد و یا تخلف کلانی در دولت نهم و توسط دولتمردانش رخ داد؟! آیا همه دولتمردان دولت دهم فاسد بودند و یا تنها یکی دونفر از آنها دارای جرم اثبات شده گردیدند که بعضاً هم اصلا ارتباطی به زمان تصدیگری مسئولیتشان در دولت نداشته است. آیا بقایی که این همه روی فسادش مانور داده شد در نهایت و علی رغم چند ماه بازداشت و بازجویی، جرمی از وی ثابت گردید؟! اصلاً قصدم این نیست که بگویم هیچ مفسده و جرمی در جریان اصولگرایی رخ نداده است که اگر هرکسی چنین بگوید دروغ گفته است، بلکه آنچه ناراحت کننده است، سیاستبازی در این خصوص است، این که تخلفات یک نفر یا دونفر را به کل یک دولت و یا به کل یک جریان تسری بدهند، آنهم در حالی که بقیه جریان این تخلفات را به شدت محکوم کرده اند یک ظلم آشکار و تهمت غیرقابل انکار است.
  • آیا جداً آمار مفاسد بدنه جریان اصلاح طلبی با آن همه مفاسدشان در خصوصی سازی های مفسده انگیز و تقسیم غنائمی که بین جریان اصلاح طلب و کارگزاران در آن سالها انجام شد قابل انکار است؟! آیا پرونده مفاسد کلان قراردادهای بیع متقابل نفتی که تاسالها محرمانه نگه داشته می شد و از قبل آن مفاسد کلانی مثل کرسنت، استات اویل و توتال درآمد قابل تطهیر است؟! آیا توزیع پول بین حدود 60 نماینده مجلس اصلاح طلب و شخصیتهای برجسته اصلاح طلبی که عموماً چند صد میلیونی بود قابل فراموشی است؟! آیا پرونده دانشگاه و مدارک تقلبی هاوایی که بین مسئولان اصلاح طلب مدارک غیر معتبر دانشگاهی تقسیم می کرد قابل انکار است؟! آیا دکتر خطاب کردن آقای خاتمی در 8 سال ریاست جمهوری وی آن هم به دروغ (وبابت یک دکترای افتخاری)، قابل تطهیر است؟! آیا آسیبی که در فقره پرونده هسته ای با ندانم کاری متولیان امر در سال 82 چه از طریق خرید تجهیزات آلوده و چه از طریق اظهارات نسنجیده برخی نمایندگان مجلس ششم و چه از طریق برخی اسناد و مدارکی که توسط برخی دیپلمات ها، خواسته و یا ناخواسته منتشر شد قابل فراموشی است؟! آیا همین بابک زنجانی و خاوری محصول رشد و تنفس در تفکر کارگزارانی نیستند؟! آیا همین بابک زنجانی که امروز او را به عنوان مفسد اقتصادی برای تخریب کل جریان اصولگرایی مورد استفاده قرار می دهند، یک شبه و در دولتهای نهم و دهم پدید آمده اند و یا زاییده  سالها مسئولیت و مدیر عاملی در بانکهای مطرح کشور و یا تلمذ در محضر افرادی مثل شخص مرحوم نوربخش هستند؟!
  • و اما در این خصوص بعضاً دیده می شود که با انتشار عکس مدال دادن خاتمی به مرحوم کاتوزیان از حقوقدانان برجسته  کشور و یا مدال دادن روحانی به شخص ظریف در کنار مدال دادن احمدی نژاد به رحیمی یا تقدیر از بابک زنجانی بر ذهن مخاطبان پیامی خاص را منتقل کنند که در پاسخ به ایشان باید گفت: اولاً بین سران اصلاحات و کارگزاران و حتی اعتدال هم سابقه تقدیر از امثال بابک زنجانی یا مفسدان یا مجرمانی که بعداً به خاطر سوابق فساد یا جاسوسی یا خیانت از کشور متواری شدند وجود دارد. ثانیاً همانطوری که آقای خاتمی از کسی مثل کاتوزیان تقدیر کرده است، آقای احمدی­نژاد از افراد برجسته و خدمتگزار زیادی اعم ازخانواده شهدا، دانشمندان مختلف، اهالی فرهنگ وهنر و ورزش و … بارها تقدیر کرده اند که تصاویرشان فراوان و قابل جستجو است، ثالثاً در خصوص این که مدال افتخار آقای ظریف چقدر برازنده اوست نیز، تاریخ همانطوری که برای رحیمی و یا افراد دیگر گواهی داده است، برای ظریف هم گواهی خواهد داد که آیا برجام و مذاکرات و ملحقات آن در جهت و برای و به نفع منافع ملی بوده است یا خیر؟!، البته در حالی که هنوز بسیاری از ابعاد مسائل مذاکرات و توافقات و نتایج آنها پنهان است، شاید نتوان سریع قضاوت کرد ولی در همین مدتی که در خصوص مذاکرات و برجام و ادعاهای پسابرجام و پساتحریم و قراردادها و توافقات بعد آن شاهد بوده ایم، حتی خود دولتمردان هم دیگر جرأت ندارند برای برجام نقش کلیدی در حل مشکلات کشور قائل باشند و دنبال شریک جرم و یا فرار از پاسخگویی در دوره پسا برجام قرار دارند.
  • اما بحث بسیار مهم و اصلی در خصوص مقایسه میزان مفاسد و جرایم دو جریان نیست بلکه در خصوص یک تفاوت بسیار بزرگ در نحوه مواجهه با مجرمان و مفسدان اقتصادی است، چرا که اصولگرایان، غالباً متخلفان و مجرمان­شان را محکوم می­کنند و حتی در جهت مجازات شان پیگیری هم می کنند که نمونه اش را در برخورد مجلس اصولگرا با تخلفات مرتضوی و رحیمی شاهد بودیم، ولی اصلاح طلبان نسبت به مفسدان طیف خود، غالباً با حمایت و تطهیر برخورد می کنند و حتی بعضاً آن ها را تا حد قهرمان بالا می برند، نگاهی به فهرست اسامی شخصیت های بارز اصلاح طلب که شهرام جزایری به ایشان پول های هنگفت داد نشان می­دهد که بسیاری از این اسامی مانند کروبی و محمدرضا خاتمی و … هم اکنون جزء شخصیت های اصلی و کلیدی اصلاح طلبان هستند و یا شخصی مثل کرباسچی که مجرم اقتصادی بود به عنوان دبیرکل حزب کارگزاران و رئیس ستاد کروبی بکارگیری شد و یا مشاهده می شود که برای محکومیت و زندانی شدن شخصی مثل مهدی هاشمی با آن همه مفاسد و جرایم کلان اقتصادی، آنچنان فضاسازی راه می افتد که گویی «نلسون ماندلا» به زندان افتاده است! و یا وقتی که آقای صادق خرازی از اصلاح طلبان برجسته از لیست اسامی کسانی می گوید که به دشمنان گرا دادند فوراً محکوم به خیانت به اصلاح طلبی می­گردد و حال این که خائن کسانی هستند که به دشمن گرا دادند و یا به منافع ملی ضربه زدند. آیا نگاه حزبی اصلاح طلبان به مسائلی که چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ امنیتی، خیانت به کشور و منافع ملی تلقی می شوند قابل انکار و قابل اغماض است؟! این مسئله ای است که به مراتب بیش از میزان و تعداد و حجم پرونده های مفساد جریان اصلاح طلب قابل نکوهش است.

nazokbin

94/9/22
1:58 ع

tanaghozat-dolatباتوجه به دعوت آقای روحانی به نقد از دولت، بر آن شدم تا در یک مطلب انتقادآمیز، برخی تناقضات دولت یازدهم به لحاظ رفتاری و گفتاری در عمر 26 ماهه دولت یازدهم را مورد بررسی قرار دهم:

  • تناقض ادعای خروج از رکود و شروع رونق اقتصادی با هشدارمکتوب 4 وزیر دولت یازدهم به رئیس جمهور در خصوص بحران رکود.
  • تناقض ادعای بهبود وضعیت اقتصادی مردم به استناد شاخص های اقتصادی با ادعاهای سابق مبنی بر معیار بودن جیب مردم به خصوص با توجه به کاهش قدرت خرید مردم.
  • تناقض انکارگرانی سخنگوی دولت در خصوص کالاها، خدمات و حامل های انرژی و آب و … با گران شدن نان، لبنیات، انرژی، آب، هزینه های دولتی ثبت و…
  • تناقض ادعای رشد اشتغال با شدت نزدیک به بحران رکود و تعطیلی روزافزون کارگاه ها.
  • تناقض ادعای عزت یافتن پاسپورت ایرانی با جسارت های متعدد کشورهای منطقه ای وغربی به ایران و ایرانی، در خصوص پذیرش نماینده ایران در سازمان ملل، درخصوص عدم صدورویزا برای ظریف در فاجعه منا، در خصوص پیگیری های بی نتیجه درخصوص تجاوز به دو نوجوان ایرانی درفرودگاه عربستان، در مورد اهانتهای وندی شرمن در مورد نطفه ایرانی، درمورد سایراهانتهای دولتمردان آمریکا و انگلیس و نمایندگان کنگره و مورد اقدام اخیر آمریکا مبنی بر ممنوع الورودی شدن به آمریکا در خصوص افرادی که در 5 سال اخیر به ایران، عراق، سوریه و سودان مسافرت داشته اند و ….
  • تناقض ادعای نقد پذیری دولت با صدور اخطار، توقیف و حذف و کاهش یارانه رسانه های منتقد که رسماً از سوی شخص رئیس جمهور و آقای آشنا (مشاور رسانه ای وی) نیز رسماً به آن اعتراف شد.
  • تناقض ادعای تبعیت از ولایت در عین کنایه ها، طعنه ها، تعلل ها و تمرد ها در خصوص منویات مقام معظم رهبری که مجموعه ای از این تعارضات قبلاً منتشر گردیده است.
  • تناقض ادعای برائت از فتنه ازسوی همه دولتمردان (که در روز رأی اعتماد در مجلس توسط همه ایشان بیان شد) با پیگیری خط تطهیر سران فتنه و تریبون سپاری و به کارگماری حامیان فتنه در مشاغل حساس و مدیریتی
  • تناقض ادعای سلامت و قانونمندی با برداشت غیرقانونی 4 میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی، دادن رانت 650 میلیون یورویی از سوی وزارت صنایع و بانک مرکزی به یک شرکت وارد کننده که از سوی دیوان محاسبات هم رسماً اعلام شد، رانت2 میلیارد دلاری از محل منابع مهار کنترل آب های سطحی در امر واردات
  • تناقض ادعای کلید داری در خصوص همه مشکلات و سپس گره زدن حل همه مشکلات اعم آب، نان و محیط زیست به رفع تحریم و پس از تصویب برجام نیز اعلام عدم رخداد خیلی مهم پس از اجرای برجام
  • ادعای آزاد شدن 150 میلیارد دلار بدهی بلوکه شده بعد از اجرای برجام در صورتی که بعد از تنظیم برجام این رقم به 26 میلیارد دلار تقلیل یافت که همان را هم دولت اعلام کرد که بخش اعظمش قبلاً توسط همین دولت پیشخور شده است.
  • تناقض ادعای قانونگرایی دولت و در مقابل، ایستادگی در برابر جایگاه های قانونی مجلس در خصوص ارائه لایحه برجام (به عنوان قرارداد بین المللی) و در خصوص حق تفسیر قانون اساسی و نظارت استصوابی شورای نگهبان
  • تناقض دعوت از سپاه برای کمک به دولت در فعالیت های عمرانی، فنی و اقتصادی و از سوی دیگر زیر سؤال بردن فعالیتهای متفرقه سپاه با ادبیات نامناسب.
  • عدم پرداخت یارانه نقدی به بهانه دادن یارانه غیرنقدی به اسم سبد کالا و سپس قطع اهدای سبد کالا جز برای افراد معدود خیلی نیازمند.
  • ادعای ناچیز بودن یارانه نقدی در شعار انتخاباتی مبنی بر لزوم افزایش یارانه ولی در عمل ثابت ماندن یارانه نقدی در عین آزادسازی بیشتر قیمت ها.
  • ادعای نقد پذیری و تناقض آن با توهین های مکرر رئیس جمهور به منتقدان با عباراتی مانندِ بی سواد، بی شناسنامه، به درک، به جهنم، رانتخوار تحریم، از جای خاص تغذیه شونده، بیکار، ترسو، بزدل، لرزان، بی هویت، تعامل هراس، افراطی، خشونت طلب، متوهم و …
  • تناقض ادعای دولت مبنی بر خواستن فضای امن به جای فضای امنیتی، با ناراحتی از بازداشت جاسوسهای خارجی مانند نزار زاکا و جیسون رضاییان و یا دعوت از مجرمان و سابقه داران امنیتی برای ورود به مناصب حساس و مدیریتی و سخنرانی در دانشگاه ها.

 هرچند دولتمردان با بکار بردن ادبیات حق به جانب منکر این تناقضات می شوند، ولی در هر صورت اگر دولت فکری به حال این تناقضات نکند یقیناً در انتخابات های بعدی دچار مشکلات و معضلات اساسی خواهد گردید.


nazokbin

94/6/15
8:26 ع

مقایسه عملکرد دو گروه مذاکره کننده هسته ای

اخیرا جناب هاشمی اعلام کردند که “دولت قبلی هیچ توفیقی در مذاکرات نداشته اند و این پیروزی مدیون دولت تدبیر و امید است” لیکن به نظر می رسد هرگونه مقایسه ای در هر مسئله ای، باید در شرایط مشابه صورت گیرد و مطالبی که در این خصوص تقدیم می گردد بیش از این که در جهت مقایسه عملکرد دو گروه مذاکره کننده هسته ای باشد، شرحی از شرایط متفاوت و تحلیل عملکردی دو گروه است:

تیم قبلی مذاکره کننده هسته ای :
مذاکرات هسته ای در دولت قبل با مسئولیت دولت های نهم و دهم نبود و این مسئولیت به دبیرخانه شورای امنیت ملی سپرده شده بود، دولت قبل در حالی مذاکرات را آغاز کرد که به خاطر تیم مذاکرات هسته ای دولت اصلاحات ما زیر بار 2 سال تعلیق هسته ای و بدعهدی آژانس شده بودیم و بازگشایی تأسیسات هسته ای مقارن شد با ترک میز مذاکره از سوی گروه 5+1 و شروع صدور قطعنامه های شورای امنیت که طی قریب حدود یکسالی که از این قطعنامه ها و فشارهای شان گذشت، کشور به لحاظ اقتصادی و مدیریتی شرایط آرامی را در دولت نهم سپری می کرد که در هر صورت مقاومت های ایران به ثمر نشست و گروه 5+1 که دیدند ایران هم شرایط مناسبی دارد و هم در حال پیشرفت هسته ای است به ناچار بدون پیش شرط تعلیق به میز مذاکره بازگشتند و یکسال و اندی از این بازگشت گذشته بود که وسط مذاکراتی که در آن زمان موضوعش تهیه سوخت 20 درصد برای نیاز درمانی کشور بود، فتنه ای که محوریتش را (براساس گزارش مراکز مختلف امنیتی)، جناب هاشمی رفسنجانی برعهده داشتند، باعث تا این بار، هیأت مذاکره کننده غربی، 14 ماه میز مذاکره را ترک و به جایش شروع به تشدید تحریم ها کنند،‌ تحریم هایی که به قول صادق خرازی (اصلاح طلب قدیمی)، خود اصلاح طلبان به دشمن گرا دادند و از زمستان 90 نیز (به فرموده رهبری)، تحریم ها به فاز جنگ اقتصادی وارد شدند و این تحریم های هدفمند با برخی سوءمدیریت های دولت دهم و برخی حواشی که بین قوا ایجاد شد، موجب تضعیف پشتوانه مذاکره کنندگان گردید، حدود یکسال آخر دولت دهم هم که به امید بازگشت خستگان از انقلاب و تأثیرگذاری بیشتر تحریم ها عملا میز مذاکره را رها کردند و اگر سرگروه مذاکره کننده قبلی فقط کمی غیرانقلابی عمل می کرد، با انعقاد یک توافق کوتاه مدت از نوع ژنو، پای پیروزی انتخاباتی خود را مهر می زد، ولی چنین نکرد و کار را در عین صدق نیت به گروه بعد واگذار کرد و با این وجود در تمام این مدت به همت مذاکره کنندگان، دولت و مقاومت مردم، برگ برنده های متعددی از سوخت 20 درصد، 5 درصد، تکنولوژی های جدیدتر، افزایش سانتریفیوژها و مراکز بیشتر و امن تر هسته ای کسب کردیم تا گروه مذاکره کننده ی بعدی با دست خالی به میز مذاکره نرود و در تمام این مراحل نیز از ارائه گزارش به رسانه ها، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان هیچگونه ابایی وجود نداشت و همواره نیز به اعضای گروه 5+1 به صورت یک مجموعه نگاه کرد و از باج خواهی و چانه زنی یک به یک ایشان ممانعت نمود و در نهایت در حالی که به اقرار مستندات مذاکرات، طرف دیگر مذاکره کننده به پذیرش حق غنی سازی ایران و برداشتن تحریم ها قانع شده بود و در حین هم سنگ سازی گام های توافق عملاً مذاکرات به دولت بعد تحویل شد.

تیم فعلی مذاکره کننده هسته ای :
بزرگترین عامل به قدرت رسیدن جناب روحانی، هجمه به شیوه تیم قبلی مذاکره کننده هسته ای از طریق اتهامات کذبی مانند بیانیه خوانی و تمامیت خواهی بود که چه در این هجمه و چه در تشکیل آن ائتلاف دروغین بین اصولگرایان، شخص علی اکبر ولایتی، نقش کلیدی و آقایان ناطق و هاشمی نقش پشت پرده را ایفا کردند. همزمان با پیروزی دولت یازدهم، مسئولیت این مذاکرات از شورای امنیت ملی به وزارت امورخارجه دولت یازدهم منتقل شد و در گام اول اعلام شد که از این پس مذاکرات هسته ای به مردم، رسانه ها و حتی مجلس گزارش داده نخواهد شد، در گام دوم کلی از برگ برنده هایمان اعم از برخی پیشرفتها یا غنی سازی ها یا ذخیره ها را بدون هیچ ستاده ای و قبل از آغاز جدی مذاکرات و یا در همان توافق 6 ماهه بدون مابه ازای واقعی متوقف و یا خنثی )و یا اکسید) کرد، در گام سوم با ادعای خالی بودن خزانه، سیاه نمایی مطلق و ارتباط دادن نان، هوا و آب مردم به تحریم، توان چانه زنی ما را به اقل رساندند، در گام چهارم با تک تک اعضای گروه 5+1 مواجه شدند و هرکدام در مواقع حساس به تنهایی در برابر ایران اقدام به چانه زنی کردند و بدتر از همه این که این قدرت چانه زنی به صورت طولانی مدت تحت عنوان ماشه ی بازگشت تحریم ها به هرکدامشان تحویل شد، تا با اعتراضی از سوی هرکدامشان (به هر بهانه ای)، بتوانند تحریم ها را برگردانند و حال این که ما باید صرفا با گروه 5+1 طرف می شدیم نه به تک تک شان که تأثیر این اشتباه هم در روند مذاکرات و هم در نتیجه مذاکرات تأثیرات شگرفی گذاشت و در گام پنجم تلاش برای ارتباط دادن بین توافق هسته ای و آینده ی سیاسی دولت یازدهم که این مسئله هم از سوی مذاکره کنندگان ما و هم از سوی مذاکره کنندگان طرف مقابل بارها بیان شد که نشان از برداشت سیاسی دولت یازدهم از مذاکرات هسته ای داشت و در گام ششم نیز اقدام به تهیه برجامی نمودند که در آن خطوط متعدد قرمز نظام اعم از بازرسی از مراکز امنیتی و نظامی، بازجویی ازدانشمندان هسته ای، محدودیت شدید و بلند مدت توان هسته ای، غیر متوازن بودن اقدامات اجرایی و بدتر از همه باقی ماندن ساختار تحریم ها نقض شده است و در گام هفتم نیز با اقدام عملی در جهت حذف جایگاه قانونی مجلس (طبق اصل 77 قانون اساسی) و نشنیده گرفتن توصیه ی خصوی رهبری و با به بازی گرفتن احساسات مردمی که در تمام روند مذاکرات و حتی هنوز در جریان جزییات مذاکرات قرار نگرفته اند تلاش می کند تا یک تعهد سنگین و بلندمدت را بر مردم، کشور، نظام و دولت های آینده کشور تحمیل نماید. در خصوص عملکرد مذاکره کنندگان هسته ای دولت یازدهم در کنار تمام این موارد باید به تلاش و تحرک گسترده ایشان برای اتمام مذاکرات اشاره کرد که مورد توجه رهبری نیز قرار گرفت، لیکن همانطوری که رهبری فرمودند ایرادات و اشکالات برجامی که حاصل مقاومت مردم، مجاهدت دانشمندان و فعالان هسته ای، تلاش تیم های مذاکره کننده هسته ای و دولت های مختلف است باید در نهایت با واکاوی دقیق و از طریق قانونی مجلس کشف و اصلاح گردد.


nazokbin

94/3/28
10:0 ص

 

مشکلات کشور بیشتر شده یا دولت بی کفایتست؟!در مدتی که از عمر دولت یازدهم گذشته است اصرار دولت بر اثبات میزان تأثیرگذاری تحریم ها در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی تا حدی بوده که حتی اخیراً رفع مشکل آب خوردن و هوا و محیط زیست و نان مردم را هم به رفع تحریم ها مرتبط کرده بودند، ولی مگر در شعارهای انتخاباتی همین جناب اقای روحانی نبود که برای مدیریت کشور برنامه های مدون و دقیق سه ماهه و شش ماهه ویکساله و دوساله و … دارد؟! مگر تنهمین جناب آقای روحانی نبود که می گفت برای حل همه مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی زیست محیطی تدبیر و برنامه دارد؟! باهم نگاهی به برخی از شعارهای جناب روحانی می کنیم:

“کلید من، کلید تدبیر است و هر قفلی را باز می‌کند و تمام مشکلات قابل حل است و برای آن‌ها برنامه دارم”.

“در برنامه من علاوه بر برنامه‌های میان‌مدت برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد. ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم و در آن تحول اقتصادی با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی مشکل دارند این معضلات را حل کنیم.”

“باید از مشورت بخش خصوصی برای حل و فصل مسائل اقتصادی استفاده کنیم، همه کار با تدبیر امکان‌پذیر است و این تدبیر، ما را به ساحل امید خواهد رساند، دولت تدبیر و امید می‌تواند مشکلات کشور را با اراده، حمایت و سرمایه مردم، حل و فصل کند.”

“اگر نمی‌توانیم کاری کنیم باید از روز اول بگوییم نمی‌توانیم؛ مردم ما دل‌تنگ هستند چون سرمایه‌های انسانی این کشور در حال تلف شدن هستند.”

“ما در تمام کشور نیاز داریم تا شهرهایمان را به گونه‌ای مهیا سازیم تا مردم بتوانند از هوای پاک، فناوری، رشد ابعاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و هنری بهره‌مند شوند.”

“رودخانه‌های امید و نشاط مردم خشک شده که اگر من توسط مردم انتخاب شوم، دوباره مایع حیات انسان‌ها و جامعه در کشور جریان می‌یابد.”

“تمام تلاشم این است که در صورت انتخاب شدن توسط مردم در انتخابات پیش‌رو و در دولت آینده، این رودخانه‌هایی که مایع حیات انسان و جامعه در آن جریان دارد را پر آب ببینیم.”

“مشکلات ریزگرد‌ها احتیاج به همکاری و همیاری با کشور‌های همسایه دارد، ما که با عراق رابطه خوبی داریم، نیاز به همکاری و برنامه‌ریزی با عربستان، اردن و همه کشور‌هایی که ریزگرد‌ها از آن‌ها وارد می‌شود داریم تا قدم به قدم حلش کنیم. اما یکی از برنامه‌های مدون دولت تولید و امید و سرلوحه آن ریزگرد‌هاست البته در بحث محیط‌زیست ما باید این مشکل را حل کنیم.”

مگر جناب روحانی با این شعارها از مردم رأی نگرفته اند؟! ما می گوییم اگر جناب روحانی این شعارها را نمی دادند، اگر از این برنامه ها حرف نمی زدند مردم به ایشان رأی نمی دادند و به همین دلیل اعتقاد داریم که پا پس کشیدن از این شعارها غش در معامله به حساب می آید.

ما نمی گوییم که تحریم ها تأثیری ندارند اما جناب روحانی که از ابتدا می دانست شرایط کشور به چه گونه است، او که با علم بر این شرایط نامزد شد، او که از اول هم برای حل همه مسائل مدعی برنامه بود، اکنون از او توقع نمی رود که اینچنین همه مشکلات را به تحریم ها و رفعشان را به برداشتن تحریم ها گره بزند، اگر مشکل آب داریم باید به جای برداشت های بیش از حد و سدسازی های افراطی به دنبال بهبود بهره وری در انتقال و استفاده از آب در مصارف خانگی و صنعتی و کشاورزی باشیم؛ اگر مشکل تولید داریم باید بتوانیم از غنایی که در نیروی انسانی جوان و متخصص ومنابع معدنی داریم در ارتقای تولید استفاده کنیم؛ اگر مشکل گردوغبار داریم باید با کشورهای همسایه در مسائلی مانند مالچ پاشی و کاشت درخت و بوته و … به تفاهم برسیم؛ اگر دولت مشکل درآمد دارد باید به سمت شفاف سازی اقتصادی، سلامت اقتصادی و اخذ مالیات به خصوص از مشاغل پردرآمد و غیر مولد برویم.

ما اعتقاد داریم همانطوری که رئیس جمهوری در شعارهای انتخاباتی اش می گفت، برای هر مشکلی تدابیر عملیاتی مستقل و مفیدی وجود دارد که عموماً هیچ ارتباطی هم به تحریم ندارند و چه بسا تنها عاملی که موجب اصلاح شرایط فعلی باشد، همین تحریم هاست، ما به وضوح دیده ایم که هروقتی درآمدهای نفتی ما خوب بود دیگر به فکر شفافیت اقتصادی و مدیریت و اصلاح نظام مالیاتی نبوده ایم، هر وقت مشکل فروش نفت و تحریم بانکی نداشته ایم شروع کردیم به بی محابا وارد کردن و ضربه زدن به تولیدملی، به زعم ما همین شرایط سخت تحریم، بهترین فرصت برای بازنگری و اصلاح روش های مدیریتی در کشور است، فرصتی که اگر مغتنم شناخته نشود، نه فرصتی برای رفع تحریم ایجاد خواهد شد و نه امکان استفاده از فرصت های پس از رفع تحریم وجود خواهد داشت.

مشکلات کشور بیشترشده یا عدم کفایت دولت ؟!

بحث دیگری که وجود دارد اصرار روز افزون دولت بر خراب تر شدن اوضاع است، از سویی دولت مدعی است که رکود از بین رفته و تورم کنترل شده و از سوی دیگر یارانه های بنزین و سایر یارانه های مهم مثل نان و برق و گاز و … را بدون افزایش یارانه نقدی تقلیل داده اند و از سوی دیگر ارزش واقعی همان یارانه نقدی هم روز به روز کاهش یافته است و بازهم از سوی دیگر به قول دولت بخشی از تحریم ها برداشته شده و این که واردات نیز کاهش یافته و این که ماهانه نیز بخش قابل توجهی از دارایی های ما آزاد شده، خب! با این ادعاها این همه نالیدن دولت به چه معنی است؟! در شرایطی که مردم با همه فشارها و گرانی ها و تحریم ها تاکنون کنار آمده اند و حتی حذف تدریجی یارانه ها را برخلاف شعارهای دولت در زمینه افزایش آنها با جوانمردی تحمل می کنند پس دولت چه اصراری دارد که مردم را بیشتر به تنگ آورد و ناامید و نگران کند؟! مگر دولت ما دولت تدبیر و امید نبود؟! مگر تدبیری بالاتر از مدیریت کشور و امیدی بالاتر از توان داخلی وجود دارد؟! پس چگونه است که تدبیر و امید دولتمردان منوط به حذف تحریم ها گردیده است؟! آیا واقعاً دولت بی کفایتی خود را در حال صحه گذاری است و یا این که رسماً در حالی ایجاد نارضایتی در مردم است؟! آیا واقعاً شرایط اقتصادی دولت بدتر شده است که یارانه ها را با چند روز تأخیر پرداخت می کند و یا این که با این کار مردم را تحت فشار قرار می دهند؟! اگر دست دولت خالیست پس این جشن های کشوری و پرهزینه برای سالگرد 24 خرداد به چه معنی است؟! آیا به راستی مشکلات کشور اینقدر افزایش یافته است و یا این که این عدم کفایت دولت است که باعث اظهار عجز و ناتوانی در جهت مدیریت با وجود تحریم شده است؟!


nazokbin

94/2/21
7:42 ص


سفرهای استانی دولت یازدهممدل سفرهای استانی هیأت دولت یکی از تجاربی بود که مورد تأیید مردم و رهبری قرار گرفت و دولت یازدهم نیز علی رغم این که بر سایر تجارب دولت قبل مهر تردید می زد، این تجربه را طبق نظرسنجی مردمی در برنامه پایش و براساس رهنمون رهبری ادامه داد اکنون با گذشت حدود 2 سال از عمر دولت یازدهم و درک یکی از این سفرهای استانی از نزدیک، مواردی را در تحلیل سفرهای استانی دولت یازدهم تقدیم می کنم:

  • از مزایای خاص سفرهای استانی در دولت های قبل، آشنا شدن هیأت دولت با مشکلات مردم هر استان در ملاقات های چهره به چهره بود، لیکن دولت یازدهم با کاهش مدت سفرهای استانی از حدود یک هفته به یک تا حداکثر دو روز، عملاً فرصتی برای شنیدن حرف ها و مشکلات مردم پیدا نمی کند و این همچنان مردم استان ها هستند که حرف مسئولان را مثل همیشه می شنوند و این مسئله نه تنها برای مردم مطلوب نیست بلکه یک خسران بزرگ برای دولت نیز هست چرا که خودش را از یکی از بهترین روش های ارزیابی مدیریت استان محروم می کند.
  • از دیگر مزیت های سفرهای استانی، مشاهده روند پیشرفت و مدیریت استان ها است که عملاً در دولت های نهم و دهم با حضور در شهرستان های مختلف و سرکشی به پروژه های متعدد و صنایع و کارخانجات و برگزاری جلساتی برای حل مشکلات آنها بود که این مسئله نیز بسیار کمرنگ گردیده است.
  • از دیگر کارکردهای سفرهای استانی، دریافت درخواست های مردمی است که با طرح های خوبی مثل سامد با شماره 111 و جمع آوری درخواست های مکتوب مردمی از دولت قبل تاکنون صورت می گیرد و همگی در همان سامانه ثبت و طبق نظام ارجاعی که در همان سیستم تعریف شده است به جریان می افتد، لیکن یکی از مشکلاتی که در این خصوص مشاهده می شود، عدم تحلیل آماری در خصوص مشکلات مردم است؛ در شرایطی که بیشتر مشکلات مردمی در حوزه های مختلف اداری و یا اجتماعی و یا شغلی مشترک است، باید این مشکلات شناسایی، احصاء، تحلیل و نهایتاً  منتج به اصلاح و بازنگری قوانین و روش های عملکردی گردد، لیکن متأسفانه این مسئله انجام نمی شود و عملاً همان حجم مشکلات درهر سفر استانی وجود دارد و هرکسی که مشکلش را طرح نکرده باشد مشکلش باقی خواهد ماند و کسانی نیز که درخواست حل مشکل داشته اند، به دلیل نقص در قوانین و روش ها در اکثر موارد عملاً به نتیجه مطلوب مردم نخواهد رسید.
  • یکی از کارکردهای سفرهای استانی، سنجش میزان استقبال به عنوان میزان رضایت مندی مردم از دولت است، عملاً دولت ها وقتی با استقبال های ضعیف مردم مواجه می شوند به عملکرد و رفتار و گفتار خود دقت می کنند تا بتوانند با رفع یا اصلاح اشتباهات، محبوبیت شان را احیا کنند. به گواهی تصاویر و فیلم های استقبال های مردمی در سفرهای ریاست جمهوری، میزان استقبال در دولت های نهم و دهم به خصوص در یک دو سال آخر دولت دهم به خوبی به کاهش میزان محبوبیت دولت دهم در آن مقاطع گواهی می داد و همین مسئله در برخی از مقاطع و سفرهای استانی دولت یازدهم نیز به شدت به چشم می خورد به نحوی که این مسئله موجب شد تا دولت در سفرهای استانی بعدی کمی در ادبیات خود تجدید نظر کند، ولیکن یقیناً میزان استقبال دولت یازدهم به نسبت دولت های قبل به ویژه دولت نهم همچنان ضعیف تر است، نگاهی به تصاویر و فیلمهای به جامانده و تجارب شخصی مان نشان می دهد که میزان استقبال از دولت نهم به حدی بود که همواره مسیر فرودگاه تا جایگاه سخنرانی نیز پر می شد، ولیکن در سفرهای استانی دولت یازدهم تنها محل استقرار و مجاورت آن تکمیل می گردد و این نیز با افزایش میزان تبلیغات پیامکی و بنرهای تبلیغاتی و تمرکز استقبال همه ی شهرستان ها در مرکز استان و بخش نامه های الزام به استقبال به مدارس محقق می گردد.
  • نصب انواع بنرهای خوش آمدگویی برای حضور هیأت رئیس جمهور بر سر در تمام ادارات شهرستان های استان، آن هم در حالی که رییس جمهور وقتی برای حضور در شهرها نمی گذارد، عملاً بی فایده، نمایشی و از مصادیق اسراف تلقی می شود. از دیگر ریخت و پاش های این سفرهای استانی انتخاب گران ترین هتل های استان ها برای اسکان هیأت دولت و همراهان وی است در حالی که در دولت قبل، محل استقرار مسئولان و همراهان شان در ساختمان های استانداری و یا مهمانسراهای ادارات تعیین می شد.

نتیجه: از آنجایی که بهره وری را بر اساس میزان تحقق هدف به نسبت هزینه ی صرف شده تعریف و ارزیابی می کنند، به نظر می رسد که با توجه به کاهش شدید میزان تحقق اهداف سفرهای استانی دولت یازدهم ، توآمان با افزایش احتمالی هزینه ها، عملاً میزان کارآیی و اثربخشی و بهره وری این سفرها دچار رکود شده باشد.


nazokbin

93/10/3
8:51 ص

افزایش قیمت نانهنوز 20 روز از افزایش 30 درصدی قیمت نان و ادعای ملایم بودن شیب افزایش قیمت نان توسط دکتر نوبخت سخنگوی دولت، نگذشته است که قیمت نان، 100 درصد علاوه بر آن 30 درصد 20 روز پیش رشد پیدا کرد، نان بربری بسیاری از نانوایی های رشت از 400 تومانِ 20 روز پیش، الان به 1000 تومان رسیده و به عبارت دیگر دو و نیم برابر شده است، اگر چه شخصاً برای افزایش 30 درصدی قیمت نان منتقدان را به انصاف دعوت کردم، ولی متأسفانه اقدام شتابزده ی دولت در افزایش بی سابقه ی قیمت نان، بسیار عجیب، مشکوک و غیر قابل دفاع به نظر می رسد.

نان، قوت غالب مردم و به خصوص طبقات مستضعف جامعه است و افزایش 150 درصدی قیمت نان و 2/5 برابر شدن آن چیزی نیست که قابل اغماض باشد، به راستی دولت چه هدفی از این اقدام دارد؟! آیا افزایش 150 درصدی را می توان شیب ملایم نام نهاد؟! آیا یکباره و بدون دلیل تصمیم دولت عوض شد و افزایش 30 درصدی را تبدیل به افزایش 150 درصدی نمود؟! آیا اگر قرار بود دولت چیزی را گران کند نان نباید آخرین قلم می بود؟! آیا قرار است این افزایش قیمت نان نشانه ای باشد برای بسترسازی های بیشتر برای توافق هسته ای به هر قیمتی؟! آیا دولت می خواهد با شیب تندِ افزایش قیمت نان ، این پیام را به مردم بدهد که آماده ی افزایش های بیشتر باشند؟! آیا دولت جایگاهش را اینقدر متزلزل دیده است که به ریسکی با این خطر دست بزند که به قیمت نارضایتی قشر بزرگ جامعه حاضر بشود توافقی به هر قیمتی را منعقد کند تا شاید بختی برای انتخابات های بعدی داشته باشد؟! دولتی که نه تنها سبد کالا را توزیع نکرد، نه تنها افزایش قیمت بنزین را بدون افزایش یارانه انجام داد، دولتی که متقدان را با انواع توهین ها منکوب می کند، آیا این دولت قادر خواهد بود از این مشی خود طرفی بربندد؟!

متأسفانه علی رغم قولی که جناب نوبخت داده بود و ادعا کرده بود قرار نیست که از یارانه نان کاسته شود، طی این 20 روز، هم قیمت آرد را افزایش دادند و هم سهمیه ی یارانه ای برخی از نانوایی ها را قطع کردند تا به اصطلاح آزادپز بشوند و این یعنی دولت از دو جهت موجب گرانی نان شده است، هم به لحاظ افزایش قیمت آرد یارانه ای و هم به لحاظ قطع آرد یارانه ای برخی از نانوایی ها.

ممکن است دولتمردان مدعی شوند که فقط نان نانوایی های آزادپز را افزایش داده اند اما باید توجه داشت که این اقدام موجب خواهد شد اولاً صف نانوایی های یارانه ای دوبرابر شود، ثانیاً میزان فروش غیرقانونی آردهای یارانه ای افزایش یابد، ثالثاً تعداد نان های یارانه ای که بین مردم توزیع می شود کاهش محسوسی خواهد داشت و رابعاً کیفیت و اندازه ی نان های یارانه ای کاهش یابد.


nazokbin

93/9/14
3:28 ع

 

68100 لزوم برخورد منصفانه با افزایش قیمت نانطی هفته ای که گذشت با مجوز دولت یازدهم به استان ها اجازه داده شد تا با احتساب افزایش هزینه های هر استان، نسبت به افزایش قیمت نان تا سقف 30 درصد به نانوایی ها مجوز صادر شود که اظهار نظر و حساسیت اهالی رسانه و مسئولان کشور را به همراه داشت که لازم دیدم چند سطری در این خصوص تقدیم کنم:

با توجه به این که نان قوت غالب مردم متوسط و ضعیف کشور است و عموماً نیز با آرد یارانه ای تولید می شود، نمی توان به قیمت و کیفیت آن حساس نبود و به همین لحاظ پرداختن رسانه ها و شخصیت های مختلف به بحث گرانی نان یک امر طبیعی و حتی ضروری به نظر می رسد، اما آنگاه که با چنین مقولاتی برخورد سیاسی صورت می گیرد و از آن برای جریحه دار کردن احساسات عمومی استفاده می شود، دیگر مسئله قابل قبول نخواهد بود، خواه این گونه برخوردها با برنامه های دولت دهم شکل گیرد و خواه در برابر برنامه های دولت یازدهم، قرار نیست چون برخی از طرفداران رسانه ای و حتی مسئولان و دولتمردان فعلی قبلاً چنین رویه ای را در خصوص دولت های قبل داشته اند و با نیات سیاسی با هر مسئله ای برخورد می کردند، ما که به برخی اقدامات این دولت انتقاد داریم نیز چنین برخوردی داشته باشیم.

همانطوری که سخنگوی دولت جناب دکتر نوبخت گفتند، چیزی از یارانه دولت در خصوص آرد نانوایی ها کاسته نشده است، بلکه این افزایش قیمت تنها برای جبران افزایش قیمت های کارگری و سایر هزینه های کارگاه های نانوایی صورت گرفته است. وقتی حقوق کارگران یا هزینه ی اجاره نانوایی ها به صورت سالانه افزایش می یابد، نمی توان با تثبیت قیمت نان منتظر حفظ کیفیت و اندازه نان بود، اقدام دولت در صدور مجوز برای افزایش حداکثر 30 درصدی قیمت نان آن هم بدون کاهش یارانه ی دولتی در این بخش، همانند افزایش حقوق کارمندان و کارگران و یا صدور مجوز برای افزایش قیمت لبنیات و خودرو و سایر محصولاتی که توسط دولت قیمت گذاری می شوند، یک مسئله ی قابل پذیرش است و حتی ضروری است و اگر این اتفاق رخ ندهد هم حق مشتریان به واسطه کیفیت و اندازه نان تضییع می شود و هم هزینه های دورریز نان به مراتب افزایش می یابد و البته انتظار می رود دولت همانطوری که در این خصوص به حقوق نانوایان و کارگران نانوایی اهتمام داشته است با نظارت دقیق بر امور نانوایی ها در خصوص وزن چانه ها و کیفیت نان ها نیز به حقوق مصرف کنندگان احترام بگذارد.
بعد نوشت: متأسفانه علی رغم این که دولت گفته بود قصد ندارد از یارانه آرد بکاهد، ولی عملاً با گران کردن آرد طی همین مدتِ افزایش قیمت نان، عملاً بخشی از افزایش مبلغ قیمت نان بابت افزایش قیمت آرد پرداخت می گردد و نوعی خلف وعده از سوی دولت تلقی می گردد.

 


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه