94/12/3
8:19 ص
نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور در خصوص برجام 2 مصاحبه ای با ایرنا انجام داده است که در روزنامه ایران نیز منتشر گردید که پس از ذکر هر بند از این مصاحبه، حاشیه ای بر آن تقدیم می گردد:
ایرنا: به گفته نیلی «هیچ کشوری نمی تواند به توسعه دست پیدا کند مگر اینکه در خصوص چگونگی دستیابی به توسعه به جمع بندی برسد. مسأله ای هم که تحت عنوان برجام داخلی و در کلام رئیس جمهوری به عنوان برجام 2 مطرح شده است از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بعداز برجام یک سری محدودیت هایی که بر اقتصاد کشور تحمیل شده بود، برداشته شده است و فرض کلی بر این است که می خواهیم از این فضای ایجاد شده بعد از رفع محدودیت ها استفاده کنیم. اگر در مورد نحوه استفاده از این گشایش ها در طرف ما اجماع و وفاق نباشد ممکن است که برد ما تحقق پیدا نکند. نیلی تأکید کرد: ما در مسیر ایجاد وفاق خود به خود با دو سؤال خیلی مهم مواجه می شویم. سؤال اول این است که چه مدلی از تعامل با دنیا می خواهیم داشته باشیم و در انتخاب این مدل تعامل با دنیا معیارهایی داریم؟ آیا در خصوص مدل تعامل با دنیا باید اجماع وجود داشته باشد و به یک وفاق برسیم یا اینکه وجود اختلاف ها در این مسیر را باید تحمل و قبول کنیم؟»
نازکبین: در مورد نحوه استفاده از گشایش های رفع تحریم، مقام معظم رهبری مسائلی را بارها مورد تصریح قرار داده اند، ایشان قبلاً بارها بیان کردند که چه برجام باشد و چه نباشد، چه تحریم باشدو چه نباشد ساختار اقتصادی باید براساس ساختار اقتصاد مقاومتی و به صورت درون زا و برون نگر باشد تا موجب ثبات اقتصاد داخلی در برابر تکانه های عادی و یا خصمانه خارجی باشد به خصوص که توقف تحریم ها از نوع تعلیق و آن هم از نوع قابل جایگزینی با تحریم های غیرهسته ای تنظیم شده است که اصول کلی این اقتصاد نیز تدوین و پس از امضای رهبری ابلاغ گردیده است، ولی به نظر می رسد با توجه به نظرات مشاورانی مانند سریع القلم که اظهاراتش اخیرا در صحبت های رئیس جمهور هم تکرار شد، آرمان هایی مانند استقلال و خودکفایی مسائلی بی اهمیت و حتی اشتباه تعریف می گردند. مدلی که مقام معظم رهبری به عنوان سکان دار انقلاب برای اقتصاد کشور تعریف کرده اند یک اقتصاد مصرف کننده، رفاه طلب، تسلیم پذیر و متکی به واردات نیست بلکه متکی بر توان داخلی، اصلاح الگوی مصرف، تقویت زیرساخت ها، ارتقای تکنولوژی و تولید، همچنین پرهیز از واردات کالاهای مصرفی و لوکس با هدف تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی است؛ به نظر می رسد دولت در درک و پذیرش این مدل دچار تردید و تعلل است و می خواهد مدل اقتصادی مد نظرش که در ایجاد روابط آزاد تجاری و سود محور با دیگران تعریف می شود را دنبال کند که اخیرا رئیس جمهور همین مضمون را با این ادبیات بیان کرد که «چرا وقتی می توان چیزی را به راحتی خرید آن را به 10 برابر قیمت باید تولید کنیم؟!»، تفکری که در دولت اصلاحات نیز موجب متوقف شدن توسعه پالایشگاه های بنزین شد تا دودش بعدها در چشم اقتصاد کشور و مردم برود.
ایرنا: نیلی گفت: «سؤال دوم هم به این بر می گردد که در داخل چه عواملی باید فعال شود؟ آیا اصولاً بین استفاده از ظرفیت های داخلی و تعامل با دنیا نسبتی برقرار است یا نه. اینها آیا مکمل همدیگر هستند؟ جایگزین همدیگر هستند؟ چه نسبتی بین این دو برقرار است؟»
نازکبین: بدیهی است تعامل اقتصادی با دیگران نباید موجب تضعیف توان داخلی گردد بلکه دقیقاً برعکس باید از تعاملات خارجی به عنوان ابزاری برای استفاده از ظرفیت های داخلی استفاده کرد ولی اگر این تعاملات موجب تضعیف توان داخلی گردند یقیناً نه تنها مفید نخواهند بود بلکه هرچند به ظاهر سودآور باشند ولی در میان مدت و بلندمدت به ضرر کشور و حتی خطرناک خواهند بود. این موارد آنطوری که آقای نیلی نشان میدهد پیچیده نیستند که نیازی به چانه زنی در سطح کلان کشور باشد بلکه باید مقدمات تحقق این مسئله بیش از همه باید از سوی دولت در اجرا و یا در ارائه لوایح متناسب به مجلس محقق گردد.
ایرنا: وی در پاسخ به اینکه وفاق در چه حوزه ای مدنظر است می گوید: «تأکید بنده روی اقتصاد است. به خاطر اینکه بنده معتقدم مهم ترین مسأله کنونی مسأله اقتصادی است. شاید اگر معیار اقتصاد را رها کنیم، رسیدن به وفاق کار بسیار سختی باشد. با معیار اقتصادی راحت تر می توان به نتیجه رسید.»
نازکبین: از این ادبیات مشخص است که متأسفانه همانطوری که برخی دولتمردان، مذاکرات هسته ای را ابزاری برای سایر مناسبات و تعاملات قرار دادند، اکنون نیز می خواهند به بهانه محقق کردن پیش شرط های تحقق آثار وعده شده برجام، بهانه ای برای اهداف سیاسی خود در داخل و تعمیق تعاملات و وابستگی های خارجی اقتصادی و سیاسی قرار دهند.
ایرنا: نیلی می گوید که «اکنون در این بزنگاه تاریخی قرار گرفته ایم. نکته ای که باید تأکید کنم این است که اکنون در جایگاهی قرار گرفته ایم که 10 سال دیگر در مقام بررسی، بسته به تصمیم های امروزمان یا در موقعیت بسیار بهتر از حال حاضر خواهیم بود یا در موقعیت بسیار بدتر از حال حاضر. یعنی این تفاوت بسیار زیاد است. در جایی قرار گرفته ایم که به یکی از این دو مسیر منتهی می شود.»
نازکبین: خواندن این اظهارات دکتر نیلی این سوالات را در ذهن ما متبادل می سازد: آیا برجام ما را به نقطه ای رسانده که 10 سال دیگر یا موقعیت ما را بسیار بهتر و یا بسیار بدتر می کند؟! آیا این نقطه قوت برجام است؟! آیا برجام حتی با فرض این که کاملاً از سوی دو طرف رعایت گردد به مثابه یک قمار است؟! ما قرار بود در بدترن شرایط اگر برجام نقض شد بتوانیم به نقطه قبلی برسیم نه این که شرایطی بسیار بدتر از حال حاضر داشته باشیم!!! به نظر می رسد برخلاف آنچه که دولت تاکنون نشان می داده، برجام به جای که نقطه آغاز رشد اقتصادی باشد به نقطه ای برای چانه زنی و گروکشی و تنش سازی های داخلی بدل گردیده است.
ایرنا: وی در پاسخ به اینکه سطوح گفت وگوهای مورد نظر شما چیست می گوید: «من فکر می کنم این وفاق و تفاهمی که می بایست در سطح نخبگان و در جامعه صورت پذیرد، قسمت ساده ماجراست. تصمیم گیری در یک حیطه گسترده و عالی وجه دیگر ماجراست که هم مهم تر است و هم البته سخت تر.»
نازکبین: آقای نیلی در نهایت برجام 2 را یک تصمیم گیری در حیطه گسترده و عالی و کاری بسیار ساخت و مهم می داند که به فشار نخبگان و جامعه نیازمند است، آنچه که مشخص است، حجم چانه زنی های دولت برای تحقق آنچه که برجام 2 آن را نام نهاده است، با تکیه بر حمایتهای اجتماعی و دربرابر سطوح کلان قوا و نظام در نظر گرفته شده است، امری که به نظر می رسد ناقض آن چیزهایی باشد که قانون اساسی به لحاظ جایگاه قوا، تفکیک قوا، جایگاه نهادهای قانون اساسی، جایگاه ولایت فقیه به عنوان رأس نظام و هماهنگ کننده و حل کننده اختلافات قوا تعیین نموده است. گویا دولت برای رسیدن به اهدافش، به چانه زنی های مردمی و روش های فراقانونی می خواهد دست بزند.
ایرنا: نیلی در پاسخ به چرایی ضرورت کنونی این گفت وگوها می گوید: «نکته اول اینکه ما در یک مورد مهمی مانند برجام تمرین و مشاهده کردیم که می توانیم به نتیجه و جمع بندی برسیم. نکته دوم هم این است که اکنون نسبت به گذشته هزینه وفاق نداشتن مان بسیار بالاست. برای مثال در مقام مقایسه هیچ وقت مشکل بیکاری را به اندازه امروز نداشتیم و اگر از این فرصت تاریخی که برای اشتغال به دست آمده است به درستی استفاده نکنیم، هزینه های جبران ناپذیری برای ما در بر خواهد داشت.»
نازکبین: مقایسه برجام و تلاش برای الگو برداری از آن برای مسائل داخلی کشور از این جهت قیاس مع الفارغ است چرا که در برجام طرف های مقابل با تحریم های غیرقانونی و ظالمانه در حق ملت ما ظلم کرده بودند و این که در کشور ما، قانون اساسی به عنوان میثاق ملی و ولایت فقیه به عنوان رأس نظام و هماهنگ کننده قوا تعریف گردیده است و هر قوه و نهادی باید در مسیر خود حرکت و تکالیف خود را انجام دهند و در برابر قانون مردم و رهبر پاسخ گو باشد و در صورت نیاز به حل اختلاف با سایر قوا می تواند از مقام معظم رهبری برای استفاده از شورای حل اختلاف استمداد کند.
ایرنا: نیلی تأکید می کند که «این مباحث معلوم است که نتیجه اش سیاسی است اما مقدمه و آغاز به کار آن کاملاً اقتصادی است. یعنی از مشکلات اقتصادی نظیر اشتغال شروع می کنیم و به ضرورت رشد می رسیم، از ضرورت رشد به سرمایه گذاری می رسیم و از سرمایه گذاری به منابع خارجی می رسیم و سپس به یک جمع بندی و نتیجه گیری سیاسی می رسیم.»
نازکبین: نیلی برای رسیدن به اهداف سیاسی، مباحث اقتصادی را مقدمه و الزام می داند اما اولاً او توضیح نمی دهد پس چرا قبل از بهبود شرایط اقتصادی، لیست های نامزدهای مورد حمایت دولت و اصلاحات جملگی سیاسی تنظیم شده اند و ثانیاً به نظر می رسد به جای این که برجام اثری مثبت بر اقتصاد گذاشته باشد، تنها به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی دولت محسوب شده و با طرح برجام های رنگارنگ … تلاش دارد میوه سیاست را از نمایشی اقتصادی و نه بهبود واقعی اقتصاد برداشت کنند و ثالثاً گویا هنوز دولتی ها برجام را عاملی برای سرمایه گذاری خارجی نمی دانند و حال این که بارها و بارها برجام را عامل سرمایه گذاری خارجی و رشد و اشتغال و حل مشکلات مختلف کشور دانسته بودند و گویا امروز به جای عمل به وعده های برجامی، همه اینها را به برجام 2 که حاصل چانه زنی های سیاسی است منوط کرده اند!
نتیجه این که متأسفانه دولت به جای این که برجام را محملی برای بهبود معیشت مردم و حل مشکلات ایشان قرار داده باشد، آن را محلی برای چانه زنی های سیاسی در سطوح بالای کشور قرار داده است و لیست های انتخاباتی که حامیان دولت تنظیم کرده اند نیز حاکی از چینش مهره های سیاسی برای چنین درگیری هایی است و نه برای به ثمر رساندن میوه های اقتصادی برجام برای ملت.
94/11/21
9:39 ع
اظهارات امروز آقای روحانی در مراسم بهرهبرداری از 138 پروژه عمرانی، نشان داد که متأسفانه تفکرات تئوریسین اقتصاد سیاسی دولت، آقای سریع القلم در خصوص «استقلال»، روی ایشان تأثیر خود را گذاشته است و ایشان هم همان حرفهایی را تکرار می کند که باعث شد در دولت های اصلاحات ما ساخت پالایشگاه بنزین را متوقف کنیم به این حساب که می توان بنزین را ارزان تر وارد کرد، تفکری که ما را تا یک قدمی تحریم بنزین پیش برد و باعث شد تا کشور مجبور شود با هزینه بیشتری از طریق پالایشگاه های پتروشیمی بنزین تولید کند، بنزینی که بر سر آلوده بودنش هم کلی حاشیه ایجاد شد، متأسفانه گویا متن امروز سخنرانی رئیس جمهور از متن کتاب ها و مقالات ضد استقلالی سریع القلم وام گرفته شده بود، آنجا که گفت:
«مثلا در بخش کشاورزی آن چیزهایی که برای ما خیلی مهم و حیاتی بوده باید بسازیم و روی پای خود بایستیم اما همه چیز را باید خودمان تولید کنیم؟ یا اینکه در برخی امور تولید کنیم و بفروشیم یا اینکه در برخی امور دیگران تولید کنند و ما بخریم. دنیا امروز، دنیای تعامل و ایجاد نوعی تعادل است نه اینکه ما بگوییم همه چیز باید اینجا تولید شود. البته تولید میشود اما با 10 برابر قیمت. الان فضایی وجود دارد که میتوانیم درست برنامهریزی کنیم و آنچه که لازم داریم بخریم و آن چیزی که لازم نداریم بفروشیم و آنچه نیاز داریم تولید کنیم. شرایط ما با دیروز و گذشته کاملا متفاوت است. تعامل امروز ما با دنیا با 10 ساله و 20 سال پیش و حتی قبل انقلاب کاملا متفاوت است و این را صراحتا به دولت و کارآفرینان دنیا گفتهایم که ما میخواهیم مشترکا در یک موضوعی سرمایهگذاری کنیم، بسازیم و تولید کنیم و بخشی از بازار داخلی ما بازار مصرف آن کالا باشد و بخشی دیگر هم شامل بازار بیرون میشود که باید مشترکا تصاحب کنیم..»
هیچ متخصصی نمی تواند ادعا کند کشوری با این وسعت و با این همه منابع طبیعی و معدنی و با این همه نیروی انسانی متخصص و نیروی کار جوان، تولیداتش اینقدر گران باشد که مثلا 10 برابر قیمت دنیا تمام بشود!!! این ادعای بزرگ صرفاً در جهت قبح زدایی از سیاست واردات دولت به جای حرکت در مسیر خودکفایی، استقلال و اقتصاد مقاومتی است.
باید توجه داشت که اگر تاکنون دولت برخلاف مسیر اقتصاد مقاومتی و از طریق عدم حمایت از صنایع مختلف عمل می کرد، امروز رسماً با این اظهارات نشان داد که اساساً اعتقادی به اقتصاد مقاومتی و استقلال و خودکفایی ندارد. از اظهارات آقای روحانی این طور بر می آید که ایشان گمان می کند امروز این قدر فضا عوض شده است که دیگر امکان خصومت، خباثت و تحریم وجود ندارد، امروز آقای روحانی با برجامی که فقط بخشی و فقط بخشی از تحریم های هسته ای و فقط هسته ای را تعلیق و فقط تعلیق کرده است، توقع دارد اقتصاد مقاومتی را از دستور کارش خارج کند. امروز دولت رسماً واژه تعامل را در برابر عبارت استقلال قرار داد تا بگوید که کشور به جای استقلال به تعامل نیاز دارد.
سابقه دشمنی های آمریکا نشان داده است که این کشور از تحریم هر چیزی که بداند ما در تولید آن ضعف داریم علیه اقتصاد کشور ما استفاده کرده است و در چنین شرایطی آقای روحانی گمان می کند اینقدر رابطه ما با آمریکا متحول شده است که نیازی به محکم کاری های گذشته و حفظ ساختار مقاومتی و بهبود آن برای آینده نیست و این خطری بسیار جدی برای آینده کشور است آن هم در شرایطی که همین الان در دولت و کنگره آمریکا و ایالت هایش، روی تحریم های جدید به بهانه های مختلف علیه ایران در حال برنامه ریزی هستند و اولین بسته تحریم موشکی در همین یک ماهی که از اجرای برجام گذشت اعمال شد. این اظهارات آقای روحانی در روزهایی که مهمترین شعارش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود واقعا جای تعجب و گلایه دارد.