94/10/27
7:41 ع
شبهه:
کاش به جاے حجاب…
حیا اجبارے بود
داشتن شرف اجبارے بود
راستے درستے اجبارے بود
کاش معرفت وجدان هم اجبارے بود.
پاسخ شبهه:
در گام اول ممکن است برخی بگویند این متن شبهه نیست در صورتی که این نوشته تلاش میکند تا حیا و حجاب را از هم جدا نشان دهد و اهمیت حجاب را زیر سایه مفهوم حیا انکار کند، پس از این لحاظ شبهه ای علیه حجاب تلفی میگردد.
اگر مقوله حیا را یک مقوله ذهنی و اعتقادی بدانیم، مقوله حجاب، تبلور یافته این مفهوم در پوشش و چگونگی ظاهر شدن در جامعه و در برابر نامحرم است، کسی که حیا دارد می تواند به راحتی حجاب را برخود گزیند و سختی هایش را هم با جان و دل پذیرا باشد و کسی که حیا دارد نمیتواند از طعمه چشم چرانها قرارگرفتن بابت پوشش نامناسبش راضی باشد و کسی که حجاب دارد اگر این حجابش با حیا همراه نباشد، عملا به مانند کسانی میشود که انگار به زور برسرشان چادر گذاشته اند ولی با لباس محرک و رفتار زننده، حیای مناسبی از خود نشان نمی دهند. پس حیا انسان را به حجاب رهنمون می کند و حجاب بدون حیا ماندگاری و اثرگذاری ندارد و جدا کردنشان ازیکدیگر اساسا غلط است.
ایراد دیگر شبهه نیز این است که شرف، راستی و معرفت را جایگزین حجاب می داند درصورتی که این مقوله ها نیز مانند حجاب و حیا، عوامل تعیین کننده برای رشد و کمال انسان هستند و هیچ تناقضی باهم ندارند که یکی به جای دیگری برگزیده شود.
94/8/17
7:45 ص
شبهه:
وقتی 11 سالم بود معلم دینی میگفت: نباید مشروب بخوری، من اصلا نمیدونستم مشروب چیه، نباید با دخترا بازی کنی و به قسمتهای برجسته بدنشون نگاه کنی، من اصلا توی بازی با دخترا متوجه برجستگی بدنشون نبودم، میگفت نباید بدون عقد همبستر بشی، من نمی دونستم همخوابگی چیه، میگفت نذار خواهرت بدون روسری بره جلو نامحرم، من نمیخواستم به خواهر زور بگم. میگفت زنا نصف مردها ارث میبرن، من نمیخواستم به زنها یه جور دیگه نگاه کنم، میگفت نباید فیلم پورن ببینید، من نمیدونستم فیلم پورن چیه؛ همیشه از زن و سکس و حوری و شهوت میگفت ولی ما از جنس مخالف جدا افتادیم و یه جور عقده شد، واسه همینه الان بلد نیستیم با جنس مخالف درست رفتار کنیم. یه روز گفت از رو قرآن بخون، خوندم ولی نفهمیدم، بعد گفت حفظ کن، حفظ کردم چیزی رو که نمیفهمیدم. بعد توی جشن 22بهمن همون آیات رو همخوانی کردیم و به ما جایزه دادند. معلم دینی به ما یاد داد هر چیز که اطرافمون خوبه «نعمت خداست». هر چیزی که بده «حکمت خداست». ما هم این وسط کاری از دستمون ساخته نیست. معلم دینی بود که یاد داد قبل انجام کار بگو «بسم الله الرحمن الرحیم» ولی یاد نداد قبلش فکر کنیم. معلم دینی بود که یاد داد تقیه کنیم. (تقیه یعنی: میزان تقوا بسته به شرایط داره و اگر صلاح بود میشه دروغ گفت، آدم فروخت و منت کشید)، معلم دینی سر صف نماز تهدید کرد اگه کسی که خندیده رو معرفی نکنیم نمره انضباط همه رو کم میکنه، همونجا بود که معنی آدم فروشی رو فهمیدیم. اون گفت هر کسی بیاد راهپیمایی 2نمره بهش کمک میکنه همونجا معنی پاچه خواری رو فهمیدیم، الان از ما چی مونده؟ آدمایی هستیم که همه کس رو میفروشیم، ریا میکنیم (تقیه)، جلوی رئیسمون مطیع محض هستیم تا به پول و قدرت واحترام برسیم. واسه رسیدن به یه زن از غرور، شرف و همه چیزمون میگذریم اما وقتی کارمون باهاش تموم شد مثل یه ابزار کنار میذاریمش. ما مردان ایرانیم. دوست داشتیم خوب و انسان باشیم…. «ولی معلم دینی داشتیم»
پاسخ به شبهه:
این اسلام نیست که تلاش می کند تا مطالب بالاتر از نیاز و سن بچه ها را به ایشان بیاموزد بله این فرهنگ غرب است که آموزش مسائل جنسی در سنین کودکی را نهادینه می کند و البته آنچیزی که در کتب دینی و کلاس های دینی به یک نوجوان 11 ساله می آموزند این مسائل نیست و هیچ نشانه ای هم در این خصوص ارائه نشده است و به نظر می رسد مشکل اصلیشان با مفاهیم حجاب، حیا، ایمان، ازدواج و تلاوت قرآن باشد. این اسلام نیست که به زن نگاه ابزاری دارد بلکه غرب است که زن را به ابزاری برای تبلیغ و فروش کالا تبدیل کرده اند. یکی از شبهات این متن، ناعادلانه معرفی کردن احکام ارث زنان است، و حال این که تفاوت ارث یا دیه در زنان و مردان تنها در جهت حمایت بیشتر از خانواده است چرا که در اسلام مرد مکلف به تأمین نفقه و هزینه های زندگی خانواده است و وقتی از بین می رود دیه ی بیشتری به خانواده اش میدهند و یا وقتی ارثی قرار است توزیع گردد به مردان بیشتر میدهند. برعکس آنچیزی که در شبهه نشان داده میشود، این محصولات فرهنگی غربی (مثل کارتون ها و بازی های کامپیوتری غربی و …) هستند که ذهن و فکر کودکان را از مفاهیم جنسی و مبتذل پرمیکنند. اگر چه در کتب دینی مدارس تلاش میشود تا کودکان و نوجوانان درست خوانی قرآن یا حفظ برخی از سوره های قرآن را بیاموزند، اما در کنار آن، مضامین عالی و داستانهای آموزنده قرآنی نیز تعبیه شده است. همانطوری که اسلام به گفتن “بسم الله الرحمن الرحیم” در آغاز کارها توصیه کرده است، به تفکر و تعقل و کسب دانش هم تأکید کرده است. اسلام هم به عوامل مادی (مانند تلاش و دانش) و هم به عوامل معنوی (مانند دعا و توکل) در انجام کارها اصرار دارد. از شبهات دیگر این متن، تحریف در معنی دروغ مصلحت آمیز به دروغ برای کسب منعفت است و حال این که دروغ مصلحت آمیز ابعاد کاملاً مشخصی مانند کمک برای اصلاح ذات بین و یا جلوگیری از قتل ناحق نفس دارد، نه در جهت تأمین منافع شخصی. یکی از نکات این شبهه تلاش برای گنجاندن رفتارهای بدی مانند آدم فروشی یا چاپلوسی در آموزه های دینی است که البته هیچ مبنایی ندارد. تشویق و تنبیه از ابزار مهم تربیتی هستند ولی در این شبهه اگر کسی را بابت راهپیمایی، نماز جمعه یا حجاب تشویق و یا بابت کارهای ضد دینی تنبیه کنند، این تشویقها و تنبیه ها را در جهت چاپلوسی و ریاکاری تعبیر می کنند. در این شبهه، عبارت تقیه را به معنی ریا و منفعت طلبی تحریف کرده اند، در صورتی که تقیه یعنی حتی در شرایط سختی و فشار هم نباید از اصول کوتاه آمد و باید مترصد و آماده ماند. در این شبهه، کوشیده اند تا با تحریفِ اسلام و دروس دینی، اسلام و معلم دینی را عامل بد شدن ایرانی ها و ترک انسانیت معرفی کند در صورتی که مردان مومن با وفاترین و مورداعتمادترین مردان دنیا هستند.