94/11/13
3:53 ع
در یک سال اخیر، مسئله ای که در اظهارات و مصاحبه های برخی مقام های آمریکای و ایرانی خیلی به گوش رسید، صحبت از یک دوره حدود 10 تا 15 ساله بود، به نحوی که گویا در این مدت قرار است در ایران اتفاقات نگران کننده و خاصی رخ دهد که نگاهی به متن اظهارات نشان می دهد که این مدت، برگرفته از 10 تا 15 سال اجرای برجام است که در ابتدا نظرشما را به برخی از این اظهارات کلیدی جلب می کنم:
بخشی از سخنرانی جنجالی نتانیاهو در کنگره امریکا (اسفند 93):
«آقایان و خانم ها، من امروز اینجا آمده ام که بگویم ما (آمریکا و اسرائیل) نمی توانیم روی امنیت جهان به این امید قمار کنیم که ایران تغییر کند و بهتر شود. نمی توانیم روی آینده خود و کودکانمان قمار کنیم. چرا باید کسی چنین توافقی را بکند؟ زیرا امید دارد که ایران در سالهای آینده بهتر شود؟ من باور ندارم که رژیم تندروی ایران بعد از این توافق، بهتر شود. می توانیم اصرار کنیم که محدودیت های روی برنامه اتمی ایران تا زمانی که این کشور به تجاوزگری های خود در منطقه و جهان ادامه بدهد، برچیده نشود، پیش از برچیدن این محدودیت ها، جهان می بایست از ایران سه چیز بخواهد: اول اینکه به تجاوزگری به همسایگان خود در خاورمیانه پایان بدهد. دوم به حمایت از تروریسم در سراسر دنیا خاتمه بدهد و سوم اینکه به تهدید به نابود کردن کشور من اسرائیل، تنها کشور یهودی دنیا پایان بدهد. اگر قدرت های جهانی آماده نیستند بر لزوم تغییر رفتار ایران پیش از امضای توافق اصرار کنند، دست کم می توانند بر لزوم تغییر رفتار ایران پیش از منقضی شدن توافق (10 تا 15 سال) اصرار کنند. اگر ایران رفتار خود را تغییر دهد، این محدودیت ها برچیده می شود، اگر تغییر نکند، این محدودیت ها نباید برداشته شوند.»
جان ساورز، رئیس سابق ام آی 6 در مصاحبه با cnn (شهریور 94) :
«من فکر میکنم ما نیاز به قدری صبر استراتژیک در قبال ایران داریم تا به آن، زمان برای توسعه و تکامل ظرف 10 تا 15 سال پیش رو بدهیم. البته اگر ایران سعی به گریز هستهای بکند، ما همچنان یک ضامن نهایی که همان حمله محتمل نظامی است، داریم. اما من فکر میکنم این احتمال وجود دارد که ایران طی 10 تا 15 سال آینده به کشوری عادی تر و نرمالتر تبدیل شود و ما باید این احتمال را تقویت کنیم.»
اظهارات کری در شورای روابط خارجی امریکا(مرداد 94):
«گذشت 15 سال میتواند تغییرات زیادی در ایران ایجاد کند… من چنین چیزی را نمیتوانم تضمین بدهم . باور من این است که در 15 سال، در یک کشور اتفاقاتی میافتد.»
باراک اوباما در گفتگو با با توماس فریدمن خبرنگار مشهور نیویورک تایمز(تیرماه 94):
«ما با این توافق عملا یک دهه اجماع بین المللی را پیش خرید کرده ایم تا اگر احساس کنیم ایران هر کدام از این توافقات را نقض می کند ، به ما بپیوندند اما 10 یا 15 سال دیگر ، کسی که در جای من رئیس جمهور آمریکا خواهد بود ، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، نه فقط همین ظرفیت را برای اقدام نظامی لازم یا اعمال تحریمهای جدید دارد، بلکه نگاه دقیقتری درباره برنامه هسته ای ایران خواهد داشت و در جایگاه بهترین قرار خواهد داشت و اگر قرار باشد با نقض این توافقنامه برخورد کند ، مشروعیت و مجوز بین المللی خواهد داشت. اگر ما به این توافق پشت کنیم، یک پیام به افراطگرایان در ایران میفرستیم و آنان احساس خوبی خواهند کرد و کسی نمیداند که در انتخابات بعدی چه بر سر روحانی میآید.»
تیتر و طرح روی جلد مجله تایم (آذرماه 94):
تیتر نسخه آذرماه 94 این نشریه می گوید: «ایران 2025 چگونه در دهه آینده جهان را تغییر خواهد داد»، که در طرح روی جلد این مجله نیز دختر جوانی با یک گوشی هوشمند و بادبادکی در دست کنار پارک چیتگر ایستاده بود و در واقع این مطلب را به ذهن متبادر می ساخت که ایران در سال 2025 اینقدر دچار تغییر خواهد بود که می تواند با تأثیرگذاری روی جریان انقلابی در دنیا، جهان را دچار تغییر کند.
مصاحبه اخیر سریع القلم (از مشاوران دولت) (11/11 /1394):
«مورد سومی که درباره تغییرات دید و تحلیل در آمریکا در قبال ایران در تحقیقات برای من روشن شده است، این است که آنها (آمریکایی ها) به این نتیجه رسیدهاند میانگین سنی مسئولان کلیدی ایران حدود 73 سال است و ایران در «یک دهه آینده» در فرایند تغییر مدیران قرار خواهد گرفت…»
سخنان فوق نشان می دهند که آمریکا، غرب و اسراییل روی تغییرات ایران در مدت 10-15 سال آینده حساب خاصی باز کرده اند، این تغییرات بر چند بستر برقرار است:
1- تغییر نگرش انقلابی گری به سمت پذیرش نقش آمریکا به عنوان کدخدای جهان باستفاده از جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و با ابزارهای نوین رسانه ای در جهت تغییر اهداف و آرمان ها و شعارهای انقلاب است که در همین خصوص مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم (1394/10/19) می فرمایند: «تغییر باطن و سیرت انقلاب به معنای تغییر انگیزهها، شعارها، معارف انقلابی و اهداف بزرگ است و در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک «معمم» در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمینکننده اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی باشد.»
2- تضعیف «توان بازدارندگی دفاعی ایران» به دلیل امکان نظارت گسترده بر اماکن نظامی و امنیتی کشور که توسط برجام بر آژانس و عملاً آمریکا تأمین می گردد که البته مقام معظم رهبری در این خصوص همین امسال در دیدارهایی که با نیروهای ارتشی و سپاهی داشتند به این مسأله تأکید فراوانی داشتند به حدی که عدم تضعیف توان دفاعی ما توسط برجام از پیش شرط ها و خطوط قرمز مهم مقام معظم رهبری بود.
3- دل بستن به تغییرات اساسی در «تضعیف جایگاه ولایت فقیه و انتخاب فردی به عنوان رهبر که کشور را از روحیه انقلابی گری دور کند»، نگاهی که امسال با اظهاراتی مانند شورایی شدن رهبری یا نظارت بر همه فعالیت های رهبری (و نه نظارت بر حفظ شرایط رهبری) و اصرار برای فتح مجلس خبرگان توسط افرادی که در خصوص این موارد همکاری لازم را با جریان معارض داشته باشند از طریق فشار بر شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت ایشان دنبال می شود، مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت انتخاب افراد مناسب برای مجلس خبرگان در تاریخ 1394/10/19 فرمودند: «برخلاف برخی تصورها، مجلس خبرگان برای سالی یکی دو بار جلسه و سخنرانی تشکیل نمیشود بلکه میخواهد روزی که رهبر فعلی در قید حیات نیست، رهبر یعنی کلیددارِ حرکت انقلاب را انتخاب کند و این مسئله بسیار مهم است. بسته به ترکیب خبرگان، آنها ممکن است در هنگام ضرورت، شخصی را به رهبری انتخاب کنند که با توکل به خدا و با شجاعت در مقابل دشمنان بایستد و راه امام را ادامه دهد اما این احتمال نیز وجود دارد که فردی با ویژگیهای متفاوت را به رهبری برگزینند، بنابراین باید با تحقیق و دقت و شناخت و اطمینان به آنها رأی داد.»
4- «نفوذ» گسترده، جریانی، تشکیلاتی و موردی در نظامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور که مقام معظم رهبری در این خصوص تذکرات مؤکدی را ایراد فرمودند که برای تحقق آنها هم مردم باید در انتخاب های شان عناصر مطمئن را انتخاب کنند و هم نیروهای اطلاعاتی باید هوشیارتر از همیشه جایگاه های کلیدی را رصد نمایند.
5- یکی از مسائل مهم برای تحقق اهداف آمریکا، استفاده از «بستر برجام» است، برجامی که به فرموده مقام معظم رهبری پر از اشکالات و ایرادات و نقاط ضعف است که اگر منشور ایشان در خصوص اجرای برجام و ملاحظات مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی به دقت رعایت نشود، این خطرات از حالت بالقوه به بالفعل درخواهند آمد و اهتمام مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی در حراست از این چارچوب ها می تواند این خطرات را کاهش دهد.
94/11/1
6:4 ع
براساس اظهارات صریح ضریح و کری، این دو نفر مکرراً در خصوص مسائل مختلفی مانند برگرداندن کشتی امدادی نجات از یمن به سمت جیبوتی یا مهار تعرض برخی افراد به سفارت عربستان بابت اعدام آیت الله شیخ نمر باقرالنمر یا آزادی 21 ساعته سربازان آمریکایی متجاوز به آبهای ایران بدون (دریافت هرگونه ما به ازای دیگر)، تماس داشته اند و سؤال جدی این است، حال که این خط تماس مستمراً و برخلاف نهی صریح مقام معظم رهبری برقرار است، چرا از آن تنها برای رفع نگرانی ها و مشکلات آمریکا و متحدانش استفاده می شود؟! حال که مسئولان سیاست خارجی کشور فاقد تبعیت لازم از اوامر رهبری هستند، لااقل براساس تجاربی که در همین تماس های مکرر با آمریکا کسب کرده اند، به حکمت ممنوعیت مذاکرات (غیرهسته ای) ایمان آورند و از این توصیه حکیمانه مقام معظم رهبری در خصوص مدیریت تماس های ظریف با کری نیز استفاده کنند.
رهبر انقلاب اسلامی:
مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند، مذاکرهی با آمریکا ممنوع است بهخاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد. 1394/07/15
94/10/27
7:43 ع
باتوجه به تکذیب ادعای عذرخواهی آمریکا از ایران بابت تجاوز سربازان آمریکایی به آب های ایران، برخی سایتها و رسانه ها مثل رادیو فردا (http://www.zqz.ir/792898) این خبرکذب را به سپاه منتسب کردند، ولی با رجوع به مصاحبه سردار فدوی (فرمانده نیروی دریایی سپاه)، مشخص می شود که ظریف به ایشان گفته از آمریکا تقاضای عذرخواهی داشته و ایشان هم عذرخواهی کرده اند.
سردار فدوی در این خصوص می گوید:
«تقریباً از همان اوایل کار تماسهای دیپلماتیک برقرار بود ما با عزیزان در وزارت خارجه آقای ظریف در تماس بودیم و شرح ماجرا داشتند مشخص بود که آقای کری تماس گرفته با آقای ظریف و درخواست آزادی تفنگداران داشته و آقای ظریف هم موضع بسیار قوی و محکمی داشتند راجع به اینکه اینها در آبهای سرزمینی ما داشتند و باید عذرخواهی کنند، این روند انجام شده و نیروی دریایی سپاه به محض دستور از سلسله مراتب خود، اقدام به دستوری که خواهد رسید خواهد کرد.» (http://www.zqz.ir/968732)
اظهارات جو بایدن (معاون رئیس جمهور آمریکا)، در مصاحبه با شبکه CBS:
«آیا برای مشکل پیش آمده برای قایق، باید عذرخواهی کنیم؟!! البته درخواستی هم مبنی بر عذرخواهی نیز وجود نداشت.» (http://www.zqz.ir/246475)
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با تکذیب عذرخواهی کری از ظریف گفت:
«جان کری فقط از ایرانیان تشکر کرده است.» (http://www.zqz.ir/854564)
نتیجه: به نظر می رسد کلید طلایی این تناقضات در دست آقای ظریف باشد، بالاخره به عنوان یک مسئول مملکتی، حالا که برخلاف نهی رهبری درباره مذاکره با آمریکا، مدام با اوباما در خصوص مسائل مختلف در تماس تلفنی است، در خصوص تناقضات بین اظهارات ظریف با مسئولان آمریکایی شفاف سازی نماید.
94/10/23
8:8 ص
باتوجه به اظهارات دو روز پیش ظریف مبنی بر این که در انتخابات دخالت ندارد، نگاهی به اشارات و شواهد انتخاباتی فعالیت های ظریف در طول دوره مسئولیت وی در خصوص مذاکرات می نماییم:
– ظریف در سال 2004 و در مذاکرات سعدآباد در حالی که در گوشهای در حال مذاکرات محرمانه با محمد البرادعی بود (غافل از این که دوربین در حال ضبط اظهارات وی است)، نگرانیهای جریانی و حزبی خود را با البرادعی در جریان گذاشت و گفت:
«اگر غرب با ما توافق نکند رقیب ما انتخابات را میبرد.»
لینک فیلم: http://aparat.com/v/oz62N
– مصاحبه ظریف با هاله اسفندیاری در سال 1393:
«اگر غربی ها قدر فرصت ایجاد شده را ندانند و با دولت آقای روحانی توافق نکنند، مردم 16 ماه بعد در انتخابات مجلس پاسخ آنها را با رای دادن به جریانات غرب ستیز خواهند داد»
لینک فیلم: http://media.snn.ir/Original/1393/07/08/VID10413611.flv
– اظهارات ظریف در کلیپ منتشره در آستانه مذاکرات وین 6:
«با نزدیک شدن به 29 تیر من یک بار دیگر احساس نیاز می کنم که هشدار دهم و بگویم که بازی شاهین – قمری به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر ، نمی تواند نتیجه ای بهتر از سال 1384 بدهد. به تمام کسانی که هنوز فکر می کنند تحریم ها ایران را به پای میز مذاکره کشاند ، فقط می توانم بگویم که تحت فشار قرار دادن نه در طول 8 سال گذشته بلکه در واقع در 35 سال گذشته را امتحان کردید ، این روش ملت ایران را وادار به تسلیم نکرد . نه در حال و نه در آینده هم نخواهد کرد ، ما هنوز فرصت داریم که از این چرخه تشدید شونده خارج شویم .»
لینک فیلم:
http://v.alalam.ir/news/2014/07/03/alalam_635399922940105617_25f_4x3.mp4
– توییت جواد ظریف بلافاصله پس از شکست مذاکرات وین 5:
«دستیابی به توافق جامع هستهای غیرممکن نیست، نیاز است توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال 2005 فرصت از دست برود»
http://vatanemrooz.ir/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=4970
– بعد از تویین ظریف، بی بی سی اظهارات ظریف را اینچنین تحلیل می کند:
«این پیام مخاطب خارجی دارد. به نوعی به طرف های مذاکره هشدار می دهد نگذارید اتفاقات 2005 تکرار شود. اتفاق کلیدی 2005 آن بود که پس از یک دوره اتفاقات و مذاکرات، آیت الله خامنه ای بی حوصله شد و مذاکرات را متوقف کرد. بن بست مذاکرات در سال 84 تیم آقای روحانی را از صحنه مذاکرات خارج کرد. ممکن است ظریف به این نکته ظریف هم اشاره داشته باشد که اگر کارها خوب پیش نرود ممکن است این تیم فعلی از صحنه خارج شود».
http://titre1.ir/fa/print/36915
– جان کری (وزیر امور خارجه آمریکا مرداد 94):
«اگر توافق نمیکردیم معلوم نبود در انتخابات بعدی چه بر سر روحانی میآمد»
http://javanonline.ir/fa/news/729475
نتیجه: در نهایت با توجه به درک متقابلی که بین ظریف و کری در خصوص اهمیت انتخابات ایران مشاهده می شود، به نظر نمی رسد مواضعی که بعضاً از سوی این دو نفر به صورت همزمان و متناظر اتخاذ می شود و یا نامه ای که کری در خصوص نحوه اجرای ممنوعیت ویزا (به نحوی که بر اقتصاد ما تأثیر سوء نگذارد) به ظریف می نویسد و یا اظهارات ظریف مبنی بر این که اگر مصوبه کنگره اجرا بشود (ونه این که تصویب بشود) برجام نقض خواهد شد و … بدون هماهنگی در یک اتاق فکر مشترک و در جهت پیروزی انتخاباتی دوستان روحانی، صورت نگرفته باشد.
93/9/5
8:31 ص
از زیاده خواهی های آمریکا و غرب مشخص بود که مذاکرات مسقط و سپس وین به توافق نامه نهایی ختم نمی شود و علی رغم این که احتمال تمدید مذاکرات یکی از گزینه های قابل پیش بینی بود، اما این که مذاکرات بعد از یکسال و اندی استمرار و این همه تلاش فشرده به خصوص در روزهای آخر که احتمال به نتیجه رسیدن توافق هسته ای مدام مطرح می شد، با یک توافق سیاسی به تمدید 7 ماهه مواجه شود اصلاً قریب به ذهن نبود، به خصوص که این تمدید، پس از اظهارات جناب ظریف که گفته بود هیچ پیشنهاد جدیدی از سوی طرف مقابل مطرح نشده صورت گرفت!
در هر صورت اگر چه جناب روحانی این تمدید را نیز به مانند توافق ژنو یک پیروزی معرفی می نماید ولی همین موضع را طرف مقابل نیز اتخاذ کرده است، با این تفاوت که ایشان استدلال قوی تری از بردشان ارائه کردند، رئیس جمهور ما می گوید صرف این که رفع تحریم ها فارغ از هر مدتی که طول بکشد به عنوان یکی از جنبه های توافق پذیرفته شده است و صرف این که سانتریفیوژی در ایران بچرخد و غنی سازی در هر سطحی انجام شود، باید مذاکرات را موفق ارزیابی نمود و این در صورتی است که طرف مقابل از این بابت که غنی سازی 20 درصد را متوقف کرده و از این لحاظ که ذخیره اورانیم 20 درصدمان را اکسیده کرده و توسعه و فعالیت برخی از بخش های تأسیسات هسته ای را متوقف کرده است و در عین حال نیز ساختار تحریم ها را پابرجا نگهداشته است هیچ نگرانی به لحاظ طولانی شدن مذاکرات از خود نشان نمی دهد و به همین دلیل نیز با طیب خاطر پیشنهاد تمدید طولانی مدت مذاکرات را ارائه کرد.
اما آنچه که از برآیند موضع گیری های دو طرف و شرایط موجود قابل استنباط است این که اگر ایران به دنبال شفاف سازی و رفع ابهام برای طرف مقابل بود که این کار را به اغنا کننده ترین حالت انجام داده است، چرا که هم خودش را تحت شدیدترین نظارت ها قرار داده است و هم برگ برنده های خود یعنی غنی سازی 20 درصد را متوقف و ذخیره 20 درصدش را حذف کرده است و همه ی اینها نیز همراه با فتوای رهبری در خصوص حرام بودن استفاده از تسلیحات هسته ای رخ داده است ولی در حالی که طرف های مقابل نیز به انجام تعهدات مان شهادت می دهند ولی در عین حال حاضر به هیچگونه همکاری در خصوص کاهش تحریم ها به خصوص تحریم های مهم نبوده و نیستند.
حالا سوال جدی این است که در شرایطی که ما نقداً به هر آنچه در زمینه شفاف سازی و توقف تولید و توسعه هسته ای میسر بود عمل کرده ایم، چه انگیزه ای برای طرف مقابل می توان متصور بود تا علاقه ای به کاستن تحریم ها و پایان یافتن شرایط موجود داشته باشد؟! وقتی استمرار همین شرایط موجود هدف آمریکا و غرب را در حفظ فشارها و توقف تولید و توسعه هسته ای به صورت توأمان فراهم کرده است، مشخص است که از تمدید این شرایط بیش از به نتیجه رسیدن مذاکرات و حذف تحریم ها استقبال خواهد نمود و این واقعیات نشان می دهد که طرف مقابل هرچقدر هم که به ظاهر با مذاکره کنندگان ما در حال مذاکره است ولی در واقع هیچ عجله ای هم برای به نتیجه رسیدن مذاکرات ندارند.
تمدید مذاکرات در شرایطی که کنگره آمریکا برای قبول آن درگیری چندانی با دولت اوباما پیدا نمی کند و از این لحاظ که ایران را برای یک دوره نسبتاً طولانی پای میز مذاکره خسته نگه می دارد، همچنین از این منظر که به خواسته ی طرف ایرانی در خصوص درک شرایط انتخاباتی دولت یازدهم و “نه به عدم توافق هسته ای” عملاً پاسخ مثبت داده است و با نبستن پرونده مذاکرات هسته ای، وقت بیشتری برای جلوگیری از ریزش آرای دولتی ها در انتخابات بعدی مجلس و خبرگان خریده و ایشان را از تیغ انتقادات رهانیده است و در عین حال نیز چیزی از تحریم ها تقلیل نداده، حافظ منافع دولت های روحانی و اوباما خواهد بود، به خصوص وقتی جان کری از تلاش های دکتر ظریف تمجید می کند، بیش از پیش به وجه تسمیه توافق سیاسی به عنوان توافقی که هدفش حفظ منافع سیاسی طرفین مذاکره است پی می بریم.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.