95/12/19
8:33 ص
معظم رهبری به دولتمردان گفته است از دولت قبل انتقاد نکنید، حال این که مقام معظم رهبری در خصوص مسئله ریزگردها و قبلاً درباره برخی مشکلات دیگر به دولت فرمودند این که فقط تقصیر را متوجه قبلی ها بکنید فایده ای برای مردم ندارد و باید برای حل مسائل کار کرد چرا که فرصت اندک است و زود از بین میرود و این که فردا این سیاه نمایی ها درباره دولت فعلی هم رخ داد و این مسئله ای هست که به همه دولتها به انحاء مختلف گوشزد میکردند؛ رهبر معظم انقلاب اخیراً هم این چنین فرمودند:
«درست است که برخی مسائل به چارهاندیشیهای بلندمدت احتیاج دارد اما این حرف که وضعیت فعلی نتیجه به فکر نبودن گذشتگان است، کافی نیست و مشکلی را حل نمیکند و چند صباح دیگر نیز دیگران همین قضاوت را درباره ما خواهند کرد که چرا برای علاج مشکل مردم کاری انجام نشد.»
ولی متأسفانه آقای روحانی همانطوری که در مقدمه بیان شد، به جای ابراز تبعیت از این پیام دلسوزانه رهبری، آن را با طعنه و کنایه و اینچنین پاسخ گفت:
«درباره دولت گذشته می گوییم بعضی ناراحت می شوند وقتی آن دولت بود می گفتند انتقاد نکنید تضعیف می شود الان هم میگویند چکار دارید آن دولت که رفته درباره دولت خودتان حرف بزنید.»
اما این پاسخ نه تنها اصرار به فرافکنی از پاسخگویی است بلکه حاوی نکته دیگری هم هست، این که روحانی وانمود میکند مقام معظم رهبری نسبت به این دولت موضعی با سیاه نمایی و غیرمنصفانه گرفته است، حال این که مقام معظم رهبری همواره نسبت به سیاه نمایی از دولتهای گذشته ابراز نارضایتی میکردند و این مسئله را در خصوص رئیس جمهور قبل نیز بیان کرده بودند آنجایی که درباره مناظره های انتخاباتی سال 88 دو طرف مناظره ها را این طور مورد شماتت قرار دادند:
«متأسفانه برخی مواقع مناظره ها حالت تخریبی پیدا میکرد و به سیاه نمایی افراطی خدمات دولت فعلی و در مقابل، سیاه نمایی عملکرد دولتهای قبلی کشیده میشد و در میان طرفداران نامزدها التهاب و نگرانی ایجاد میکرد، یک طرف به رئیس جمهور قانونی کشور، صریحترین و خجالت آورترین اهانتها و تهمتها را بیان میکرد و با پخش کارنامه های جعلی برای دولت، رئیس جمهور متکی به آرای مردم را دروغگو، خرافاتی و رمال مینامید و اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا میگذاشت و طرف دیگر هم، با اقداماتی مشابه، کارنامه درخشان 30 ساله انقلاب را کمرنگ جلوه میداد و شخصیتهایی که عمرشان را در راه نظام صرف کرده اند زیر سؤال میبرد و اتهاماتی را که در مراجع قانونی اثبات نشده است بیان میکرد».
و این در حالی بود که عملکرد دولت نهم به لحاظ شاخصهای آماری و از نظر مردم، قابل قبول بود و با این وجود، مقام معظم رهبری از این که این دولت در کنار ارائه عملکردش بخواهد کارنامه دولتهای گذشته را زیر سؤال ببرد انتقاد داشت، چه رسد به این که دولتی به لحاظ عملکردی کارنامه ضعیفی داشته باشد و به جای پاسخگویی بخواهد دولتهای قبل را مقصر ناکارآمدی خود نشان دهد! عبارات رهبری نشان میدهد که ایشان اساساً با این که دولتها بخواهند با زیرسوال بردن دیگران، از مسئولیت فرار کنند و کارشان را بزرگ نشان دهند، رضایت ندارند و از همین رو، آنهایی که امروز نسبت به دولت یازدهم انتقاد میکنند هم باید حواسشان باشد انتقادات منصفانه باشد و به شکلی نباشد که کلیت انقلاب و تفکر انقلابی زیرسؤال برده شود.
اما متأسفانه رویه ای که در کشور مشاهده میشود این است که از یک سو آنانی که در قدرت قرار ندارند، مسئولان را با سیاه نمایی مورد انتقاد قرار میدهند و حتی بعضا پا را فراتر مینهند و اقدام به سنگ اندازی در امور دولتها حتی با هماهنگی با بیگانگان مینمایند (مانند آنچه که پس از فتنه 88 با گرادادن به دشمن و کمک به وضع تحریمها و تأسیس صرافیهای غیرمجاز در کشور رخ داد)، از سوی دیگر آنانی که در قدرت قرار میگرند عملکرد خود را به قیمت سیاه نمایی از کلیت همه دولتهاق قبل بزرگ میکنند و در ناکامیهای خود نیز، دولتها و یا سایر قوا و نهادها را مقصر معرفی میکنند که این رویه متأسفانه از سوی حامیانشان هم دنبال میشود، حال این که باید به این روند سیاه، با حرکت به سمت مسئولیت پذیری و نقد و مطالبه گری منصفانه، دلسوزانه و منطقی پایان داد.
95/12/19
8:31 ص
اگرچه تقریبا 3 سالی هست که شاهد طعنه و کنایه های بعضاً بی ادبانه روحانی خدمت مقام معظم رهبری هستیم ولی متأسفانه این ادبیات در چند روز اخیر به صورت عجیبی اوج گرفته است که برخی تحلیل گران از آن به عصبانیت یاد کردند، اما به نظر میرسد این ادبیات وقیحانه دربرابر مقام معظم رهبری، ناشی از خلاء وجود دوقطبی برای روحانی است. روحانی نتوانسته یک شخصیت دوقطبی ساز مثل احمدی نژاد در برابر خود دست و پا کند و از آنجا که عملکردی برای ارائه و طبعاً بختی برای پیروزی در فضای منطقی ندارد، میکوشد به هر بهانه ای، فضا را به سمت احساسی شدن، متلک پرانی و در صورت کم آوردن مظلوم نمایی پیش ببرد. روحانی میکوشد در این خلآ عملکردی، شخص مقام معظم رهبری را به عنوان قطب مقابل خود نشان دهد و حداقل از قِبل این سیاست، نظر برخی اصلاح طلبان رادیکال را به حمایت از خود جلب کند. حال این که او در این مواجهه قطعاً از پیش بازنده است، چرا که هرقدر مقام معظم رهبری در مطالباتشان، مؤدبانه، منطقی، منصفانه، دلسوزانه و براساس منافع ملی حرکت میکنند، روحانی با ادبیات وقیحانه، مغرضانه، غیرمنطقی و منفعت جویانه برخورد میکند و این در صورتی است که مطمئناً یکی از دلایل ریزش محسوس آرای روحانی، به غیر از عملکرد ضعیف او در تحقق شعارهایش، ادبیات زشت او در برابر منتقدان و حتی مردمی است که به او رأی ندادند و حتی رأی دادند و الان از او تحقق شعارهایش را مطالبه میکنند. امروز اما او همان ادبیات زشت را در برابر رهبری که محبوبیتی بی نظیر دارد به کار میگیرد که این رفتار قطعاً به شتاب یابی افول محبوبیت او منجر خواهد شد، ضمن این که مقام معظم رهبری مطمئناً برخلاف خواسته روحانی، وارد این بازی نخواهد شد و در این میدان هم عملکرد خود روحانی هست که در برابر روحانی قرار خواهد گرفت.